متن كتاب: جورچیــن زنـــدگی

تب‌های اولیه

376 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

2/تیر/95

[=B Mitra]نورانیّت خانه و محل کار

[=B Mitra]
[=B Mitra]دو آیه در قرآن کریم است که در یکی از آن می فرماید: فرشتگان و حاملان عرش برای مومنان طلب مغفرت می کنند؛ و در دیگری می فرماید: ملائکة الله برای اهل زمین استغفار می کنند.
در آیه اول می فرماید: (الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیومنونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا ) ؛ فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه پیرامون آنند، به ستایش پروردگارشان تسبیح مى‏گویند و به او ایمان دارند و براى مومنان آمرزش مى ‏خواهند.
در آیه دوم می فرماید: (وَالْمَلَائِكَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ) ؛ نزدیک است که آسمان ها بر فراز یکدیگر در هم شکنند و فرشتگان به ستایش پروردگارشان تسبیح می گویند و برای ساکنان زمین آمرزش می طلبند ؛آگاه باشید که خدا آمرزنده و مهربان است .
گفته اند: جمع این دو آیه چنین است که هم آنجا که خدا فرمود: فرشتگان حاملان عرش برای مومنان طلب مغفرت می کنند؛ و هم آنجا که می فرماید: برای اهل زمین استغفار می کنند مراد، مؤمنان هستند؛ زیرا فرشتگانْ غیر مومن را نمی بینند، غیر مؤمن تاریک است.
هر خانه ای را که فرشته می بیند برای اهل آن خانه طلب مغفرت می کند. خانه ای که در آن دین حاکم است، روشن است ؛ لذا فرشتگان آن را می بینند و برای اهل آن طلب مغفرت می کنند. کافر چون تاریک است، فرشته او را نمی بیند. خدا هم روز قیامت آنان را نمی نگرد. (ولا یکلّمهم الله یوم القیمة) (ولا یکلّمهم الله ولا ینظر إلیهم یوم القیمة).اگر انسان توانست خانه و مرکز کار و محیط زیست خود را این چنین روشن کند، کم کم نیل او به مقام عالی آسان می شود. گرچه در ابتدا سخت است؛ امّا بعدها متوجه می شود که حرفهای باطل کم کم انسان را می رنجاند.
گاهی انسان مسائل عقلی و معارف را با گروهی در میان می گذارد، چهره آنان گرفته می شود؛ چون در ذایقه آنها تلخ است. امّا خود او از این کلمات لذت می برد، آنگاه اگر در جمعی بنشیند که همه اش گفتن و شنیدن و خندیدن و خنداندن است، رنج می برد. حال که انسان می تواند به هر نحو روح خود را تربیت کند، پس چرا او را از راه خوب پرورش ندهد؟ چرا روحش را به کارهای خوب عادت ندهد؟
کسی که به باطن قرآن رسید و آن را خوب تلاوت کرد، فضای منزلش نورانی خواهد شد.
حضرت عزرائیل (سلام الله علیه) شبانه روز پنج بار به هر خانه نگاه می کند، پیامبر فرمود: «این پنج بار در اوقات پنجگانه نماز است تا ببیند آنها در موقع نماز چه می کنند. هر خانه که در آن به نماز، در پنج وقت خود اهمیت داده شود، حضرت عزرائیل شهادتین را تلقین صاحب آن خانه می کند.» باز در این زمینه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خانه هایتان را با خواندن قرآن روشن کنید. اگر عده ای با هم در محلی زندگی می کنند که نه آثار علمی دارند، و نه خدمتی به اسلام و مسلمین می کنند، آنجا دیگر خانه نیست؛ بلکه مقبره ای خانوادگی است که عده ای مرده در آنجا هستند.» اگر اثری از این خانه برنخیزد، تبدیل به مقبره خانوادگی می شود. بگذارید از خانه شما به جامعه نور برسد. مانند یهودی ها و مسیحی ها نباشید که در خانه عبادت نمی کنند و فقط در کنیسه، آن هم در زمان مشخص؛ بلکه عبادت های عمومی را در مسجد و عبادت های خصوصی را در منزل انجام دهید.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.حکمت عبادات،حضرت آیت الله جوادی آملی، ص192

3/تیر/95[=B Mitra]

[=B Mitra] [=B Mitra]نشانه هاي جسماني اضطراب

[=B Mitra]دو نوع اضطراب داريم
نوع اول: بیمار وقتی می خواهد کاری انجام بدهد كمي اضطراب پیدا می کند.
نوع دوم: اين نوع شامل اضطراب هاي شديد و حمله های اضطراب است. بیمار آرام است و دارد تلویزیون نگاه می کند یا سر کارش است و یک دفعه یک حمله ی شدید اضطراب به سراغش می آید.
در نوع دوم اضطراب مهم این است که در این حالت علائم جسمی به سراغ بیمار می آید؛
قلبش شروع به تپش می کند.
دست و پایش می لرزد.
عرق سرد روی بدنش می نشنید.
و احساس سنگینی می کند.
و حس می کند که همین الان غش می کند.
بعضی از بیمارها فکر می کنند که دارند می میرند و خودشان را به اورژانس می رسانند. بعد نیم ساعت آرام می شود.
چند روز بعد دوباره این حمله به سراغ بیمار می آید و بیمار از این حمله اضطراب پیدا می کند و نگران است و می گوید که من از خانه بیرون نروم، نکند دوباره این حمله شدید به سراغ من بیاید.
در این حمله بیشتر علائم جسمی به سراغ بیمار می آید. خیلی مواقع بیمار با سردرد و دل درد می آید، با یبوست و اسهال، با سرگیج و سوء هاضمه، با تپش قلب و یخ کردن لرزش دست و پا و خواب رفتن دست و پا می آید. بیمار با ناراحتی های مختلف پیش پزشک می آید و وقتی سؤال می شود که شما دل شوره هم دارید و نگران هستید، می گوید که همه این نگرانی را دارند و من هم خیلی زیاد دارم.
پس معلوم می شود که همه بیماری های جسمی، منشا اضطراب دارد .

وسواس و اضطراب
در حالت وسواس هم بیمار یک جوری اضطراب دارد. برای اینکه این اضطراب را خنثی کند دست هایش را زیاد می شوید. پس این نگرانی زیر بنای وسواس هم هست. یک عده ی زیادی با زلزله و سیل و حوادث وحشتناک تحت تاثیر آن قرار می گیرند یا شاهد صحنه ای وحشتناک در تصادفات می باشند ، یک اضطراب و نگرانی پیدا می کنند بنام اختلال استرس پس از سانحه که در بازماندگان حوادث بلایای طبیعی یا حوادث بشری بوجود می آید.
[=B Mitra]تذكر: ممکن است که روش های پزشکی برای همه افراد ترسناک باشد. تزریق و دندان پزشکی در حد معقول ترسناک است و این طبیعی است. اصل همان ناشناختن است. خیلی ها علی رغم همه این اضطراب ها باز هم به دندان پزشکی می روند ولی بعضی ها با اینکه دندان هایشان ایراد دارد و نمی توانند غذا بخورند و عفونت هم کرده است باز به دندان پزشکی نمی روند. به هر حال هیچ کس با کمال رغبت و رضایت زیر دست دندان پزشک نمی نشیند ولی با اینکه دوست ندارند به دندان پزشکی می روند و دندان هایشان را درست می کنند. درنهایت از این کار اجتناب نمی کنند.
[=B Mitra]

پی نوشت :
1-برگرفته از سخنان دکتر مجید صادقی، روانپزشک، http://ch3.ir

[=B Mitra]

4/تیر/95

[=B Mitra]فواید جسماني خنده

[=B Mitra]
خنده فوايد زيستي، هيجاني، ذهني، معنوي و اجتماعي زيادي دارد. در اينجا به مهم ترين فوايد جسمي آن مي پردازيم:
تنظیم فعاليت غدد درون ریز،
ورزش دیافراگم و عضلات شكم،
افزایش و بهبود عمل جذب و هضم،
افزایش اكسیژن زياد به شش ها و مغز،
نوعي مكانیسم دفاعی براي كنار آمدن با درد،
روشي رايگان و آسان براي تمدد اعصاب و تن آرامی،
تقویت یادگیری و تمركز حواس و افزايش كاركرد مغز،
تحریك هر دو نیمكره مغز و ايجاد تعادل عملكرد آنها،
تخلیة انرژی منفي و پالايش احساسات مخرب از ذهن،
افزایش سطح انرژی بدن و كاهش ترشح هورمون های استرس،
كاهش فشار خون و افزایش جریان خون در بدن با اتساع عروق،
كاهش درد با آزاد شدن مسکن های طبیعی (سروتونین و اندروفین)،
تقویت سیستم ایمنی با ایجاد پادتن و مبارزه با عفونت و ترمیم یاخته های بدخیم،
نوعي فعالیت بدنی هوازی( صد بار خندیدن = پانزده دقیقه فعالیت با دوچرخه ثابت). [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1- مشاوره زير گنبد فيروزه اي( استفتائات فقهي در حوزه فرا روان شناسي و طب غيرمعمول) ج3، سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري ص90-98

5/تیر/95

[=B Mitra]مقدس تر از امام علي(ع)


[=B Mitra]من در اتاق يك رئيسي رفتم، كار داشتم. تا در را باز كردم ديدم يك دختري حالا يا دختر يا خانم، خيلي خوشگل است. تا در را باز كردم، اوه... چه شكلي!داخل اتاق رئيس رفتم گفتم: شما با اين خانم محرم هستي؟
گفت: نه!
گفتم: چطور با يك دختر به اين زيبايي تو در يك اتاق هستي و در هم بسته است.
گفت: آخر ما حزب اللهي هستيم.
گفتم: خوشا به حالت كه اين قدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امير به زن هاي جوان سلام نمي كرد. گفتند: يا علي رسول خدا سلام مي كند تو چرا سلام نمي كني؟ گفت: رسول خدا سي سال از من بزرگتر بود. من سي سال جوان هستم. مي ترسم به يك زن جوان سلام كنم يك جواب گرمي به من بدهد، دل علي بلرزد. گفتم: دل علي مي لرزد، تو خاطرت جمع است.
بعضي ها خودشان را از اميرالمؤمنين حزب اللهي تر مي دانند. بعضي خودشان را از مراجع تقليد حسيني تر مي دانند. كدام مرجع تقليد در تاريخ قمه زده است. خيلي حزب اللهي هستي قرآن بخوان، تدبر كن، نماز جمعه برو، به فقرا كمك كن، مشكل مردم را حل كن، مي خواهي هم خون بدهي، بانك خون بيايد خونت را بگيرد و يك مسلمان را نجات بده. اين آقايي كه خودش را خوني كرده، خمسش را داده؟ تمام لقمه هايش حلال است؟ هر هفته نماز جمعه مي رود؟ فقراي محله را رسيدگي مي كند؟ يا فقط يك لباس مي پوشد و خون مي ريزد؟ كسي فكر كند اگر خودش را خوني كرد يا اگر مثل من در تلويزيون بود يا اگر نمي دانم هيأتي راه انداخت به وظيفه اش عمل كرده است. بعضي از افراد هستند ممكن است گران فروش باشند، اما روز عاشورا خرج بدهند. همه شان اين طور نيستند، اكثرشان خوب هستند. اما اين را مي گويم براي يك درصد. يك درصد آدم هايي كه خرج مي دهند اگر كلاهبرداري، اختلاس، ما آدم هايي داريم ظاهرشان هم خيلي مذهبي است، ولي انصافاً تجارتشان اسلامي نيست.[1]
http://www.tarvijequran.ir

[=B Mitra]
[=B Mitra]پی نوشت :
1.درس هاى از قرآن، نشانه هاي اخلاص، تاريخ پخش: 90/9/10

6/تیر/95

[=B Mitra]پیامدهای ازدواج تحمیلی

[=B Mitra]
به اعتقاد روان شناسان، ازدواج می بایست بر پایه اخلاق، عشق، محبت و درک متقابل دو انسان شکل گیرد، تا بتواند جوانه های امید و خوشبختی را به همراه آورد. اکراه در همسرگزینی، این پیوند مقدس را به صورت یک کابوس وحشتناک درمی آورد و زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان را با آسیب های جدی مواجه می سازد. شاید درک تمام زوایای پنهان و آشکار ازدواج های ناخواسته بسیار مشکل باشد، اما با این وصف، مطالعه شواهد تجربی برخی از این ناهنجاری ها، می تواند تا اندازه ای مشکلات و زیان های ناشی از ازدواج تحمیلی را به تصویر کشد.

[=B Mitra]- آسیب های جسمی
- آسیب های روحی و روانی
- آسیب های خانوادگی
- انحطاط اخلاقی
- کجرو شدن فرزندان
- طلاق (در کل کشور، ازدواج های اجباری، عامل 30 درصد از طلاق ها اعلام شده است)
- عدم ثبت نکاحی
- افزایش جرائم و شبه جرائم.[1]

[=B Mitra]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. محمدرضا، ضمیری، دختران و ازدواج تحمیلی، کتاب زنان ش24.


[=B Mitra]

7/تیر/95

[=B Mitra]جواني آمد...


[=B Mitra]جوانان متدين وقتي گرفتار فشار شديد شهوت و گناه بودند نزد طبيب روحي مي رفتند و از ايشان شيوه درمان مي خواستند. بنابراين اگر الان هم قدرت مان در برابر گناهان كم شده به سايت ها و فيلم ها و ارتباط راحت با نامحرم و ...پناه نبريم، سراغ ائمه (عليهم السلام) برويم. اگر پشت به نور كنيم خودمان تاريك مي شويم. جواناني در زمان پيامبر به ايشان رجوع مي كردند و مي گفتند شهوت مان زياد است، چگونه آن را كنترل كنيم. نيز در روايت زير فردي از ميل به گناه به امام حسين شكايت كرد: فردي به حضور امام حسن بن على (عليه السلام) آمد و گفت: اهل گناهم و توان ترك گناه را ندارم. مرا نصيحتى بكن.
امام فرمود: پنج كار را انجام ده و هر گناهى خواستى مرتكب شو:
روزى خدا را مخور و هر گناهى خواستى بكن.
جايى برو كه خداوند تو را نبيند و هر گناهى خواستى مرتكب شو.
از ولايت الهى خارج شو و هر گناهى خواستى بكن
و هرگاه ملك الموت براى قبض روح تو آمد، او را از خود دور كن
و هر گناهى خواستى بكن و هرگاه مالك دوزخ تو را به آتش ببرد، وارد آن مشو و هر گناهى خواستى بكن!

جاءَ رَجُلٌ اِلَى الْحَسَنِ بُنِ عَلّى (عليه السلام) وَ قالَ: اَنَا رَجُلٌ عاٍص وَ لا صَبرَ لى عَنِ المَعْصيةِ فَعِظْنى بِمَوْعِظَةٍ فَقالَ (عليه السلام): اِفْعَلْ خَمْسَةَ اَشْياءَ وَ اَذْنَبْ ما شِئْتَ:
لا تَأْكُلُ رِزْقَ اللّه‏ِ وَ اذْنَبْ ما شَئْتَ.
وَ اطْلُبْ مَوْضِعا لا يَرْاكَ‏اللّه‏ُ.
وَ اذْهَبْ ما شِئتَ وَ اخرُجِ مِنْ وِلايَةِ اللّه‏ِ وَ اذْنَبْ ما شِئْتَ.
وَ اِذا جائَكَ مَلَكُ الْمَوُتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعُهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ اذْنَبْ ما شِئْتَ.
وَ اِذا اَدَخَلَكَ مالِكُ النّارِ فَلا تَدْخُلْ فى النّارِ وَ اذْنَبْ ما شَئْتَ.


[=B Mitra]پی نوشت :
علی مشکینی، مواعظ العدديه، ص 166.

[=B Mitra][=B Mitra]

8/تیر/95

[=B Mitra]چگونه به کودکان پاداش بدهيم؟

[=B Mitra]
پاداشِ مناسب به كودك براي تكرار رفتار درست، انگيزه مي دهد.
* كارهاي درستِ جديد كودك را بلا فاصله پاداش دهيد.
* به هر رفتار خوب، يك امتياز دهيد و بگوييد «اگر ده امتياز بگيري، فلان جايزه پاداش توست».
* با پيشرفت كودك، شرايط دريافت پاداش را سخت تر كنيد.
* پس از تثبيت رفتار جديد، فاصله ميان پاداش ها را طولاني و طولاني تر كنيد تا در نهايت آن رفتار تبديل به يك عادت شود.
* بهتر است نوع پاداش را بر اساس تمايلات منطقي كودك تنظيم كنيد. از كودك بپرسيد «اگر بتواني سه آرزو بكني، چه مي خواهي؟»، «اگر به اندازة ... پول داشتي، چه مي كردي؟»
* پاداش ها را متنوع كنيد تا هميشه جاذبه داشته باشد.
* هرگز به پاداشي كه از عهده انجامش برنمي آييد، قول ندهيد.
* خوش قول باشيد و خيلي زود پاداش وعده داده شده را بدهيد.
* دقیقاً به كودك بگوييد كه براي دريافت پاداش چه بايد بكند؛ نگوييد «مسئوليت پذير باش!»، بگوييد «لطفاً صبح ها خودت رختخوابت را جمع كن». [1]

[=B Mitra]پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان،موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،معاونت تربیتی فرهنگی

9/تیر/95

[=B Mitra]باشگاه اراده و فدراسيون خودكنترلي1

[=B Mitra]اراده و اختيار بزرگترين هديه خداوند به بشر و قابي است كه تصوير خليفه الهي ما(جانشيني خدا) بر زمين را نشان مي دهد. چيزي كه غبطه فرشتگان را تا ابد برانگيخت. اهمال كاري، سستي، امروز و فردا كردن ها مانند سنگ بسيار بزرگي در جلوي چرخ هاي موفقيت هاي مادي و معنوي است. افراد زيادي از نداشتن اراده كافي شكايت مي كنند و روان درمانگران و مشاوران، اراده را مهم ترين عامل براي كمك به تغيير رفتار، باورهاي نامنطقي، زندگي عاقلانه و شادمانه مي شمارند. چه كار كنيم به اين گنج دسترسي پيدا كنيم. مطمئن ترين راه براي كشف حقايق استفاده از كلام خداوند، قرآن شريف، است. در قرآن شريف، آیه 183 بقره، روزه را باعث خودکنترلی و اراده؛ يعني چیزی که مطلوب همه انسان ها است، معرفی شده آنجايي مي فرمايد: كُتِبَ عليكم الصيامُ...لعَّلكُمْ تَتَّقُون؛ «روزه سبب تقويت اراده مي شود.» درسایه اراده موفقیت های زيستي، رواني، اجتماعي و معنوی متولد می شوند. در واقع با روزه گرفتن مزد طبيعي و تكويني خود را می گیریم.خب، سؤال. در روزه چه چيزهايي وجود دارد تا ما هم از آنها استفاده كنيم و اراده اي فولادين پيدا كنيم. «روزه مانند باشگاه ورزشي است.» در باشگاه ورزش ما عضلات جسم خود را تقويت و ورزيده مي كنيم ، در باشگاه روزه، عضلات ذهن و روح مجردمان را.
ادامه دارد..

[=B Mitra] [=B Mitra]

[=B Mitra]

10/تیر/95
[=B Mitra]

[=B Mitra]باشگاه اراده و فدراسيون خودكنترلي2

[=B Mitra] نيز بايد براي تقويت عضلات اراده، خودكنترلي و مديريت خويشتن، به «باشگاه اراده» برويم. خداوند رحمان، در قرآن فرموده مهم ترين باشگاه براي تقويت اراده، «باشگاه روزه» است و در آن تمام ضوابط فدراسيون الهي و استانداردهاي ملكوت رعايت شده است. همان گونه كه خانه هاي مقاوم شناژبندي و فنداسيون محكمي دارند، خانه ي اراده هم بايد برشالوده ي محكمي بنا شود. فردي كه برنامه و تصميم خودش را هر روز به تأخير مي اندازد و فردا فردا مي كند، در واقع خانه ي اراده اش مانند خانه ي عنكبوت، سست است. در باشگاه هاي ورزشي مانند كشتي، بدنسازي و...، ورزشكاران براي تقويت عضلات و ورزيده شدن و افزايش مقاومت بدن، زير نظر مربي حاذق كار مي كنند. با برنامه، تمرين حساب شده و نرمش «مستمر» مي كنند و «به تدريج» ورزش ها را سخت تر مي كنند. باشگاه روزه به خصوص روزه ماه مبارك رمضان، اصول و مقرراتي شبيه باشگاه هاي ورزشي دارند كه فنداسيون و ستون هاي اصلي اراده را تشكيل مي دهد:
1. روزه سرگنجشكي: افرادي كه از كودكي ورزش را شروع كرده اند بدني بسيار مستعد و انعطاف پذير و سالم دارند، در باشگاه روزه نيز كودكان تمرينات اراده را با «روزه ي سرگنجشكي» در آغوش حمايت هاي عاطفي، شناختي و غذایي و معنوي والدين شروع مي كنند. در واقع ساخت و ساز ساختمان اراده و خودمديريتي از كودكي بايد شروع شود. روان شناسي به نام گلمن در تحقيقات مفصل خود كشف كرد كه كودكاني كه مديريت هيجاني و كنترل لذت براي رسيدن به موفقيت و لذت بيشتر را دارند، در بزرگسالي در روابط اجتماعي و زناشويي موفق تر و شادكام ترند.
2. برنامه زمان بندي شده: ورزش كاران برنامه زمان مند براي تمرينات و نرمش دارند، در اسلام نيز سفارش شده براي تقويت خودآگاهي و خودكنترلي ديني(تقوا)، برنامه داشته باشيد. صبح به صبح شرط كنيد طبق برنامه هاي پيامبر عمل كنيد(مشارطه)، بعد بدون تأخير برنامه را اجرا كنيد(مسارعه)، در طول روز بر حسن اجراي برنامه مراقب داشته باشيد(مراقبه)، بعد ارزیابي كنيد كه كجا امتياز مثبت مي گيريد كجا امتياز منفي(محاسبه)، براي كارهاي خوب و بد خود را پاداش و يا تنبيه كلامي (معاتبه) و پاداش و يا تنبيه غيركلامي (معاقبه)كنيد. بهترين زمان براي عملي كردن برنامه ، ماه هاي رجب و شعبان و رمضان است.
3. باد نخوردن بين تصميم و اجرا : همان گونه كه در باشگاه ورزشی بايد از وقت خاصي تا وقت معيني براساس برنامه حاضر شويم، براي روزه نيز بايد زمان خاصي از مبطلات روزه پرهيز كنيم. در باشگاه روزه، روز و ساعت و دقيقه و ثانيه شروع خويشتن داري، هنگام سحر مشخص است و دقيقا بايد قبل از اذان صبح تمرين خودكنترلي از باطل كنندگان روزه مانند خوردن و آشاميدن، آميزش و...را شروع كنيم، تأخير در تمرين ، پذيرفته شده نيست و اين كار در واقع جلوي فردا فردا كردن ها را مي گيرد. مهم ترين عامل تخريب اراده ما فردا فردا كردن، بادخوردن بين تصميم و اجرا است. همان گونه كه بمب اتمي شهرها را ويران مي كند، فردا فردا كردن ها سازمان هسته اي اراده را با خاك يكسان مي كند.
4. تمرين متناسب: تمرين ها متناسب شرايط جسمي و رواني است، بيماران، زنان باردار، افراد كم توان و مسافراني كه نتوانند كل ماه مبارك را همراهي كنند، در طول سال جبران مي كنند و از بقيه امكانات باشگاه روزه مانند همنشيني با افراد روزه دار با اراده، تلاوت قرآن و...استفاده مي كنند.

ادامه دارد...

[=B Mitra]

[=B Mitra]

11/تیر/95

[=B Mitra]باشگاه اراده و فدراسيون خودكنترلي3

[=B Mitra]
[=B Mitra]5. هرچي پول بدي آش مي خوري: كسي که روزه نگرفته از نعمت خودكنترلي روزه بهره اي نمي برد و در واقع خود را از شاه كليد موفقيت و اراده، بي نصيب كرده نه خدا را. يا فردي كه شرايط روزه گرفتن(انجام واجبات و ترك محرمات) را دقيقا انجام دهد ، به همان ميزان از عضلات اراده اش قوي و ورزيده مي شود. فردي كه در باشگاه ورزشي وقت كشي مي كند، به توصيه هاي مربي توجه نمی كند، رژيم غذايي را رعايت نمی كند، مواد مخدر و سيگار مي كشد و الكل مصرف مي كند، سال ها باشگاه هم برود، به طور طبيعي زحمات خودش را هدر داده است و رشدي نمي كند. امام علی(علیه السلام) فرمود: چه بسا روزه ‏دارى كه از روزه ‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره ‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏ دارى كه از نمازش جز بي خوابى و سختى سودى نمى ‏برد. در باشگاه روزه نيز ممكن است افراد فقط سختي گرسنگي و تشنگي را بكشند و اراده آنها تقويت نشود.

6. جام قهرماني: ورزشكاراني كه با تقلب، دوپينگ يا داروهاي روان گردان و هورمونی، عضلاتي به ظاهر زيبا پيدا مي كنند، پهلوان پنبه هستند و از درون پوك و منفور مردم اند، در برابر آنهايي كه همچون تختي، تلاش چشمگير، تمرين مستمر، توكل عميق و توسل به ائمه(ع) دارند، متناسب با زحمات و استعداشان به مقام «اخلاق پهلواني» و «مدال قهرماني» دست مي يابند و محبوب و ماندگار در قلب مردم اند.در مسابقات جام قهرماني و ملكوت روزه، افرادي كه شكم و شهوت از خوردن و آشاميدن و بهره‏ گيرى از غريزه جنسى حفظ كنند و آداب ظاهرى كه در رساله ها بيان شده را رعايت مي كنند، مقام سوم را كسب مي كنند. آنهايي كه علاوه بر رعايت مسائل قبل ، گوش و چشم و زبان و دست و پا و سائر جوارح را از گناهان حفظ مي كنند، مقام دوم را به خود اختصاص مي دهند و افرادي كه علاوه بر كارهاي دو گروه قبل ، هم و غمشان خدا است و به غيرخدا فكر نمي كنند، به عنوان مقام اول و برتر معرفي مي شوند.طبيعي است هرچه پول بدهيم آش مي خوريم ، هرچه زحمت بكشيم به همان ميزان موفقيت كسب مي كنيم.
در باشگاه خودكنترلي روزه ، افراد چند گروه قهرمان هستند :
الف) مقام سوم(روزه عوام): خودكنترلي از مُفطِرات روزه (خوردن و آشاميدن، آميزش، استمنا، و..)؛
ب) مقام دوم(روزه خواص): خود كنترلي از مفطرات روزه + همه محرمات( غيبت، ريا، نگاه شهوي به نامحرم و...)؛
ج) مقام اول(روزه خاص خواص): خود كنترلي از مفطرات روزه + همه گناهان(غيبت، ريا، تهمت، نگاه به نامحرم، و...)+ اجتناب از هرچيزي كه انسان را از ياد خدا غافل مي كند؛ هرچند مباحات. امير مؤمنان، امام على (عليه‏السلام) به اين سه مرتبه اشاره كرده اند: روزه دل، بهتر از روزه زبان است و روزه زبان، بهتر از روزه شكم.

7. عادت شكني و سمّ زدايي: همان گونه كه كسي كه در ورزش مبتدي و تازه كار است، روزهاي نخستين بدنش كوفته مي شود و عضلاتش درد مي گيريد، در تمرين خودكنترلي روزه نيز روزهاي اول به خاطر پاكسازي بدن از سمومات و شرطي زدايي( عادت شكني وعده هاي غذايي و.. )كمي سخت مان مي شود، ولي تجربه نشان داده كه از روزهاي سوم و چهارم عادت مي كنيم و بعد با چشيدن حلواي برنامه هاي معنوي ماه خدا، تعجب مي كنيم كه چه طور اين يك ماه گذشت ؛ حلواي لَنْ تَرانِي است تا نخوري نداني). افرادي نيز كه وابستگي رواني به مواد يا افرادي دارند اگر مدتي مقاومت كنند، اگرچه سخت است، ولي عمري راحت مي شوند.

8. جايزه و جريمه متناسب با تخلف: افرادي كه در باشگاه ورزشي رشد و يا تخلف كنند مربي آنها را جايزه مي دهد يا جريمه مي كند، در روزه ماه مبارك هم كسي كه تخلف كند متناسب با تخلفاتش جريمه (قضاي روزه و كفاره و...) مي شود . پاداش روزه حالات وصف ناشدني عرفاني، جشن عيد فطر و رشد معنوي و مادي در سايه اراده حاصله است.

9. فضاي روان شناختي: در باشگاه ورزشي تشويق هواداران، مربيان، تصاوير ورزشكاران، همنوايي با افراد ورزشكار سبب تقويت روحيه مي شود، در باشگاه روزه، مقدمه چيني از ماه رجب و شعبان، همنشيني با روزه داران، نمازهاي جماعت پرجمعيت، تلاوت و جزءخواني، دعاهاي روزانه، شب هاي قدر و..سبب تقويت روحيه مي شود. در روايت داريم لذتي كه در خطاب خداوند است كه به ما فرموده روزه بگيريد، سختي روزه را مي برد.

10. محبوبيت و مطروديت: بدون شك همه از بدن هاي قوي و ورزيده و خوش اندام لذت مي بريم. امام خميني در ديدار با ورزشكاران لبخندي زدند و فرمودند: از بازو هاي ورزيده شما خوشم مي آيد. همچنين از افرادی که عضلات اراده قوي دارند و بر رفتار و گفتار و پندار خود کنترل خوبی دارند خوشمان مي آيد و آنها را می ستاییم. افرادی که با اراده و هدفمند چون رفتارشان قابل پیش بینی و قابل تفسیر برای ما است، تو دل برو و همه پسند و جذاب اند. در مقابل از افرادی که سست اراده، تنبل، اهمال كارند و کنترلی بر فکر، رفتار و گفتار خود ندارد دل خوشی نداریم و برايمان جذابيتي ندارند و حتي از آنها به خاطر ضرباتي كه به ما زده اند دل پري داريم. البته بيشتر هم چوب اهمال كاري خود را مي خوريم. من از بيگانگان هرگز ننالم كه با ما هرچه كرد آن آشنا كرد.

11. تصويرسازي ذهني: در كشورهاي پيشرفته ورزشكاران زير نظر روان شناسان دركنار تمرينات عملي، تمرينات تصويرسازي ذهني مي كنند و چون ذهن فرق تصاوير بيروني و ذهني را تشخيص نمي دهد، بهره زيادي از اين تمرين مي برند ،گويي واقعا تمرين عملي مضاعف كرده اند و در موقع عمل با آرامش زيادي ورزش مي كنند و در مسابقات شركت مي كنند. آيات و روايات تصويرساز (نعمات بهشت، تجسم اعمال با قيافه هاي بسيار زيبا، درخت طوبي و...)در ماه مبارك بسيار زياد است و اين قدرت خودكنترلي را افزايش مي دهد. به عنوان نمونه، خداوند خطاب به حضرت موسي فرمود: بوي دهان روزه دار نزد من از مُشك خوشبوتر است.

12. مقاومت در برابر فشارها: همين طور كه ورزشكار دربرابر بيماري ها و سختي ها و دردها مقاوم است، روزه تاب و تحمل ما را در برابر فشارهاي دروني( شهوت جنسي و...) فشارهاي بيروني ( مصيبت ها و..) بالا مي برد. در روايت داريم جوانان با ايمان به پيامبر فرمودند: از فشار شهوت نگران ايمان خود هستيم ،اجازه مي فرمايد ميل جنسي را با اخته كردن سركوب كنيم؟ فرمودند شفاي دردتان در روزه است. قرآن نيز فرموده وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ؛ و (در كارهايتان) از صبر (روزه و..) و نماز يارى طلبيد، و البته استعانت و نماز (هر دو) دشوار و گران است مگر بر فروتنان(بقره، 45)

13. مراقبت از داشته ها: ورزشكاران نيز مانند كشاورزان بايد بعد از نتايج ورزيدگي بر داشته هاي خود مراقبت كنند تا آفات خوش گذراني، و يا موش هوس و لذت هاي آني آنها را از بين نبرد. در باشگاه روزه نيز بايد مراقب بود تا اراده به دست آمده را بعد افطار يا بعد عيد فطر از بين نبريم. روزه هاي مستحبي، نذري و قضا و ديگر عبادات تضمين كننده، تثبيت و تقويت اراده اند.

14. روسياهي به ذغال: كسي كه ورزش نمي كند، با كلنگ چاقي و تيشه ، مشكلات قلبي عروقي و بي لذتي از خواب و خوراك، به ريشه سلامت خود مي زند. كسي هم كه روزه نمي گيرد خود را از فوايد بي شمار روزه محروم مي كند . به هرحال زمستان سختي ها مي رود و در بهار آرامش و سلامت جسم و روان روسياهيش به ذغال مي ماند.

15. دست گيري: ورزشكاران و پهلوانان ملي و مذهبي نماد، از فقير و ستمديده حمايت مي كنند، روزه داران نيز از تمايلات نفساني خود كم مي كنند و اطعام مي دهند، فطريه مي دهند و فقيران را ياري مي رسانند.

16. آزمون موفقيت: ورزشكاران براي مشخص كردن رشد و موفقيت خود آزمون و تمرين هايي دارند، در باشگاه روزه نيز بهترين آزمون اين است كه ببينيم چه قدر تمايل به گناه در ما كم شده، چقدر مي توانيم در برابر فشار «معصيت» شهوت و خشم مقاومت كنيم و تا چه ميزان صبر بر «طاعت» و « شكر زباني و عملي نعمت» داريم.

تذكر: 1- در نظام جمهوري اسلامي ورزشكار ان و نظاميان را نشان قهرماني و شجاع مي دهند، كه در جاي خود در عرصه پرورش بدن عالي است.ولي در ميدان پرورش روح، امام علي(ع) فرمود: شجاع ترين شما كسي است كه بر نفسش غلبه كند، نظام اسلامي چه نشاني به شاگردان مكتب عرفان اسلامي و پيش كسوتان آن مانند امام خميني، آيت الله بهجت و بهاءالديني و.. داده است؟!
2- انسان 4 بعد رشدي دارد. در باشگاه ورزشي «جسم» تقويت و ورزيده مي شود، در باشگاه روزه علاوه بر جسم، ابعاد «اجتماعي»، «ذهني»، «معنوي» نيز ورزيده مي شود.[1]
براي مطالعه بيشتر
محمدحسين قديري، روزه و خودكنترلي1و2و3، نرم افزار پيام مشاور، جامعه المصطفي العالميه،

(اين مقاله در سايت گفتگوي ديني براي دانلود موجود است)

[=B Mitra]
پی نوشت :
1) محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان، شماره 78 تیرماه 1394 (با كمي تغيير)

[=B Mitra]

12/تیر/95

[=B Mitra]خيانت همسر

[=B Mitra]«یا مَن هو شدیدُ العقابِ ؛
ای (خدایی) که مجازات تو سنگین است»[1]
برخي از خانم ها به دلايلي چون اختلاف با شوهر، فقر، فريب و...با مرد متأهلي ارتباط برقرار مي كنند و دل به وعده ها و سخنان عاشقانه او مي بندند. اين خانم ها بايد بدانند كه تجارب می گویند مرداني كه مي توانند به همسر خيانت كنند نشان مي دهند كه خيانت كردن برايشان زياد سخت نيست و همين كار را نيز در مورد آنها به نحوي ديگر انجام مي دهند.

شعار این هشدار

چيزي كه عوض داره گله نداره ! [2]

نکته: برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به بخش مشاوره داستان های واقعی در مشاوره
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.مفاتیح الجنان، دعای جشن کبیر
2. نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني

13/تیر/95

[=B Mitra]حکم خوردن غذا در منزل میّت (مرجع تقلید آیةالله امام خمینی)

[=B Mitra]
[=B Mitra]سوال سلام دركدام قسمت كتاب هاي فقهي راجع به مكروه بودن خوردن غذا در منزل میت نوشته شده؟
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(قدّس سرّه)
جواب امام صادق (علیه السلام) در مجلس گروهی عزادار وارد شده و خطاب به آنان فرمودند: پروردگار، مصیبت وارد شدۀ بر شما را جبران فرموده، به جبران صبر و تحملتان پاداش خوبی به شما داده و شخص متوفی را نیز در سایۀ رحمت خویش قرار دهد. سپس از مجلس خارج شدند.
این روایت نشان می دهد که باید مراسم عزاداری ساده برگزار کرد و آشنایان و دوستان به ابراز همدردی بسنده کنند و اگر به دلایلی چون برگرداندن آرامش روحی آنها، تصمیم به حضور بیشتر در کنار آنان دارند، نباید به خانوادۀ مصیبت دیده این اجازه را بدهند که برای پذیرایی از آنها دچار تکلف و دردسر شوند، بلکه باید تلاش کنند که در این مدت، این خانواده ها حتی دغدغۀ خورد و خوراک خویش را نیز نداشته باشند! امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «غذا خوردن نزد مصیبت دیدگان از رفتار و کردار زمان جاهلیت است و سنت اسلامی آن است که غذای آنان از سوی دیگران فراهم شود، همان گونه که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) در مورد جعفر بن ابی طالب (علیهما السلام) چنین رفتاری را در پیش گرفت».

در توضیح المسائل مراجع عظام نیز چنین آمده:
بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند ولى اگر مدّتى گذشته است كه به واسطه سر سلامتى دادن مصيبت يادشان مى ‏آيد ترك آن بهتر است و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميّت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است.[1]

******

ناراحتى و گلايه صاحب عزا
رسم است كه پس از دفن و... شركت كنندگان در مراسم، در منزل يا تالار، از طرف صاحب عزا پذيرايى مى شوند؛ غذا خوردن در چنين مراسم چه حكمى دارد؟ و اگر غذا نخوردن، ناراحتى و گلايه صاحب عزا را به دنبال داشته باشد چه حكمى دارد؟

آيت الله بهجت: غذاخوردن اشكال ندارد.

تذكرروان شناختي:
برخي از اقوام لر هنگام مرگ عزيزان صندوقي در منزل متوفي مي گذارند و تا اقوام و نزديكان براي برگزاري مراسم كمك كنند. اين حمايت مالي و عاطفي نقش مهمي در كاهش استرس هاي مضاعف بر خانواده داغديده دارد.
******

مطالعه كنيد
اسلام در كنار داغديدگان

[=B Mitra]

[=B Mitra]

14/تیر/95

[=B Mitra]حفظ حرمت ها

[=B Mitra]بسياري از خانم ها مي گويند: «حرمت ما در خانه حفظ نمي شود!» شما به خانم ها و همسرانشان در اين رابطه چه توصيه اي داريد؟
برخي از مردان هم، همين حرف را مي زنند! لكن بايد بدانيم اگر انتظارات بي جا و توقّع هاي غير منطقي، جاي خود را به «عفو» و «صفح» و «گذشت» و «ايثار» بدهد و خلاصه، اخلاق اسلامي جاي خود را به خُلقيّات نامناسب بدهد، اين گونه گفتارها از درون خانه هاي جامعه رخت بر مي بندد. دستور اسلام و ائمّة اطهار هم در اين خصوص همين است كه مرد و زن بايد با شيوة معروف و پسنديده با يكديگر رفتار كنند، تا چنين مشكلاتي پيش نيايد.[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
1.سیمای زن در اسلام( دفتر دوم) ، ص 23
http://www.almazaheri.ir/

[=B Mitra]

[=B Mitra]

15/تیر/95

[=B Mitra]حقوق زناشويى

[=B Mitra]پرسش: درباره حقوق زن و شوهر توضيح دهيد؟

وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها ؛ «و از نشانه‏ هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان، براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد».( روم/21)
در زندگى زناشويى چندين حقوق متقابل- به عنوان حقّ و وظيفه - مطرح است. هر جا وظيفه هست، در برابرش حق قرار دارد؛ چنان كه هر جا براى كسى حقى قرار داده شده، در مقابل وظيفه‏ اى نيز بر عهده او گذاشته شده است.
زن و شوهر نسبت به همديگر، وظايفى دارند و بر همين اساس حقوق متقابلى متوجه آنان است كه اگر هر دو به وظايف خود عمل كنند و به حقوق خود برسند، زندگى آنها درست و بر اساس عدالت استوار است و در نتيجه زندگى در سايه آن شيرين مى ‏گردد.
پايه و اساس خانواده، احترام و محبت و رعايت حقوق يكديگر است.
امام باقر عليه السلام مى ‏فرمايد: «هر كس زن گرفت، بايد او را گرامى بدارد و به او احترام كند.»
و امام كاظم عليه السلام مى ‏فرمايد: «جهاد زن شوهردارى نيكو است».
[=B Mitra]****

[=B Mitra]حقوق زناشويى بر دو نوع است:
1. حقوق واجب و قانونى،
2. حقوق مستحب و اخلاقى.
حقوق قانونى، رعايت حداقل ‏ها است كه قانون و دادگاه از آن دفاع مى ‏كند.
حقوق اخلاقى، رعايت حُسن هم زيستى است كه خوشى و شيرينى زندگى را بيش از پيش فراهم مى ‏سازد.


****

[=B Mitra]
الف. حقوق زن نسبت به مرد:
1. تهيه غذا،
2. تهيه پوشاك،
3. تهيه وسايل مورد نياز خانه،
4. تهيه مسكن،
5. حق آميزش و هم خوابى،


****

[=B Mitra]

ب. حقوق مرد نسبت به زن:
1. خروج از منزل با اجازه شوهر،
2. حق تمكين،
3. رفع امور نفرت آور،
4. آرايش و نظافت،
5. نذر و قسم خوردن با اجازه شوهر. [1]



[=B Mitra]پی نوشت :
1-سيد مجتبي حسيني، رساله دانشجويى، ص270


[=B Mitra]

16/تیر/95

[=B Mitra]خالي كردن ذهن

[=B Mitra]خیاطی می گفت: اگر جیب های لباس ها را خالی کنید، لباس ها زیباتر به نظر می رسد و بیشتر عمر خواهند کرد. بنابراین، من قبل خواب، اشیایی مانند چاقو ،خودکار، پول خرد و دستمال را از جیبم در می آورم و آنها را مرتب روی میز می گذارم.چیزهای زایدی مثل خرده کاغذ و … را به درون سطل زباله می ریزم.با این کار، احساس می کنم که همه چیز تمام شده و بار آنها از ذهنم خارج گردیده است. یک شب، وقتی که مشغول این کار بودم به نظرم رسید که ممکن است پاک کردن ذهن نیز مانند خالی کردن جیب باشد.همه ی ما در طی روز، مجموعه ای از آزردگی، پشیمانی، نفرت و اضطراب را جمع آوری می کنیم.اگر اجازه دهیم که این افکار انباشته شوند، ذهن را سنگین می کنند و عامل مختل کننده در آگاهی می شوند. سپس تصور کردم که این زباله های ذهن در زباله دانی خیال می ریزند.این کار، باعث احساس آرامش و رها شدن از باورهای ذهنی می شود و خواب را آسان تر می کند. ذهن که بدین ترتیب از عوامل انرژی خوار پاک شده است، می تواند با استراحت کردن قوایش را تجدید کند.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
بي خيال درماني، ص156. كتابخانه انجمن گفتگوي ديني

17/تیر/95

[=B Mitra]سبک هاي شوخ طبعي

[=B Mitra]
[=B Mitra]همه سبک هاي شوخ طبعي مشکل زدا و غم زدا نیستند. برخی از سبک ها خود مشکل زا و غم زا هستند:
1. پرخاشگرانه (مسخره کردن ديگران)
2. خود شکنانه (دلقک بازي براي خنديدن ديگران)
این دو ، اوضاع را بدتر مي کنند.

1. خودارزنده ساز (حفظ روحيه در مقابل مشکلات با نگاه شوخ طبعانه)
2. پيوند دهنده (شوخ طبعي به عنوان ابزار ارتباط و صميميت با ديگران)
این دو را بايد پرورش داد. [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. نرم افزار حكايات و شوخ طبعي هاي طلبگي، سايت گفتگوي ديني(دانلود كنيد )

[=B Mitra]

18/تیر/95

[=B Mitra]هورمون سرخوشی و لذت

[=B Mitra]

[=B Mitra]عامل خلق و خوی و اشتها، سروتونین ا ست.
کاهش این هورمون در خون سبب زیاد شدن حالاتی مثل افسردگی، نگرانی، دردهای میگرنی، فشارخون بالا و خواب بی نظم را بوجود می آورد. در این بخش به شما خواهیم گفت چطوری می شود مقدار این هورمون را در مغز زیاد کرد و مشکلاتی مثل افسردگی و بی خوابی را از بین برد. لطفاً با ما همراه باشید.

مواد غذایی سرشار از سروتونین

کاکائو و شکلات سیاه و همچنین آجیل ها، کیوی، آناناس، گیلاس، گوجه فرنگی، موز و آلو از بهترین منابع غذایی سروتونین می باشند. برای اینکه خوشحال و سرحال زندگی را سپری کنید این مواد غذایی را بیشتر مصرف کنید.

مکمل های سروتونین چیست؟
آیا می شود به مکمل سروتونین اعتماد کرد؟ باید بدانید که مکمل سروتونین نیز مانند هر دارو یا مکمل دیگر باید تحت نظر پزشک مصرف شود. توصیه می کنیم سرخود و بدون تجویز پزشک از این مکمل ها استفاده نکنید ، به خاطر اینکه جذب بیش از اندازه آن عوارضی مانند خواب آلودگی زیاد و همچنین اضطراب، تحریک پذیری و تب به جا می گذارد.

از نوشیدن قهوه زیاد بپرهیزید
کافئین یکی از نابودکننده های واقعی سروتونین محسوب می شود. احتمالاً می گویید نوشیدن یک فنجان قهوه باعث ایجاد احساس آرامش می شود اما باید بدانید که این آرامش کاملا موقتی و زودگذر است. اگر آزمایش داده اید و مشخص شده است که میزان سروتونین بدنتان کم است بهتر است از نوشیدن قهوه و نوشیدنی های انرژی زای حاوی کافئین بپرهیزید .

گریفونیا را بشناسید
گریفونیا گیاهی است آفریقایی که در طب گیاهی مانند دارویی کاملا طبیعی برای افزایش میزان سروتونین استفاده می شود. این گیاه یکی از طبیعی ترین روش های درمان کج خلقی و بداخلاقی است. محصولات تهیه شده از گریفونیا همچنین حاوی گیاهان دیگری مانند گیاه قاصدک و گل راعی هستند. این گیاه حاوی ترکیبی خاص است که پیش ساز سروتونین محسوب می شود. امروزه از این گیاه محصولات دارویی برای افزایش میزان سروتونین بدن و رفع افسردگی استفاده می شود.

از کربوهیدرات ها بپرهیزید
نان های تهیه شده از آرد سفید، برنج سفید، آبنبات ها و غیره جزو کربوهیدرات های ساده محسوب می شوند. بهتر است از کربوهیدرات های پیچیده یعنی مواد غذایی تهیه شده از غلات کامل مانند نان سبوس دار، پاستاهای تهیه شده از آرد کامل و برنج کامل استفاده کنید. مصرف کربوهیدرات های پیچیده به خصوص مصرف غلات کامل باعث افزایش میزان سروتونین خون می شود.

امگا ۳ ها را دریابید
به عقیده متخصصان حوزه تغذیه، امگا ۳ ها می توانند روی عملکرد سروتونین مغز تأثیر بگذارند. در برخی افراد میزان کم سروتونین با کمبود امگا ۳ در ارتباط است. توجه داشته باشید که علاوه بر ماهی های چرب مواد غذایی دیگری مانند روغن گردو، دانه کتان و روغن دانه کتان سرشار از اسیدهای چرب امگا ۳ می باشند.

یوگا و مدیتیشن
به عقیده برخی از محققان، استرس می تواند روی میزان سروتونین بدن تأثیر منفی بگذارد. برای همین اگر نمی خواهید با کمبود این هورمون مواجه شوید استرس را از خود دور کنید. بهترین روش ها برای مقابله با استرس، ورزش، گشت و گذار در فضاهای باز و به خصوص یوگا و مدیتیشن است. باید بدانید که نتایج پژوهش های متعدد نشان داده است که یوگا و مدیتیشن برای مقابله با استرس و افسردگی بسیار موثر است و احساس آرامش را افزایش می دهند.

گردش های طولانی
اگر از ورزش خوشتان نمی آید و نمی خواهید در باشگاه های ورزشی ثبت نام کنید هر روز سی دقیقه در فضای آزاد مانند پارک ها پیاده روی کنید تا احساس آرامش و شادابی به سراغتان بیاید. به خاطر اینکه پیاده روی و ورزش باعث افزایش میزان تریپتوفان و سروتونین می شود.

ورزش کنید
ورزش منظم را همزاد سلامتی بدانید. ورزش کردن بدون فشار آوردن روی بدن باعث می شود که بدن سالم و سرحال باشد. به خاطر اینکه بدن با انجام حرکات ورزشی سروتونین بیشتری تولید می کند و شما احساس شادابی می کنید. برای همین است که بعد از چند جلسه ورزش مداوم بدنتان سرحال، شاداب و قبراق می شود.

مواد غذایی سرشار از تریپتوفان
بدن ما از طریق تریپتوفان، سروتونین می سازد. اگر نمی دانید تریپتوفان چیست باید بگوییم که این ماده از طریق مصرف مواد غذایی جذب بدن می شود. تخم مرغ، شیر و محصولات لبنی، گوشت قرمز و ماهی آزاد جزو مواد غذایی حیوانی هستند که سرشار از تریپتوفان اند. از بین مواد غذایی گیاهی نیز پودر اسپیرولینا، سویا، دانه کنجد و تخمه آفتابگردان، کاکائو، شکلات سیاه، سیب زمینی، موز، برنج، غلات کامل، سبزیجات سبز، آجیل ها و بادام سرشار از این ماده می باشند. هر چه مصرف این مواد غذایی و جذب تریپتوفان تان بیشتر باشد بدنتان سروتونین بیشتری نیز تولید می کند.
[=B Mitra]
پی نوشت :
سايت تبيان

[=B Mitra]

[=B Mitra]

19/تیر/95

[=B Mitra]تشکیل خانواده


[=B Mitra]سبک زندگی اسلامی بزرگان دین اسلام به تقدس خانواده اشاره دارد. این حرف ساده نیست و باید دانست خانواده به اندازه تمام مقدسات مانند مسجد و کعبه، قداست دارد. این یک شعار نیست. در دین اسلام ازدواج یک بسته مفصل، بزرگ و پربرکتی است که رفع نیازهای غریزی نیز در آن قرار دارد؛ در صورتی که عده ای تنها نیاز زن و مرد را تأمین نیاز جنسی می دانند. در دنیای غرب خانواده جایگاه خود را از دست داده و به همین علت شاهد افزایش آمار طلاق، بحران و خیانت و آسیب های اجتماعی متعدد هستیم. متأسفانه برخی از صاحب نظران زمانی که می خواهند راجع به بحث جوانان صحبت کنند، نقطه عزیمت آنها بحث درباره ارتباط و سر و سامان دادن غریزه جنسی است، در حالی که نقطه عزیمت باید خانواده باشد. جدی گرفتن خانواده، مهم ترین نکته ای است که در سبک زندگی اسلامی باید مدنظر قرار داد. اگر با این دید پیش برویم، باید فکر کنیم که فرزندان ما از دوران کودکی باید به گونه ای تربیت شوند که در آینده بتوانند خانواده را در مقام آیت بزرگ الهی تشکیل دهند...مهم ترین هجمه رسانه های بیگانه –چه مکتوب و چه ماهواره- خانواده است. شاید بیش از آنچه که به دین و توحید حمله می شود، به خانواده حمله شده است. اگر به خانواده حمله شود، به توحید و اصل اعتقادات تمام موحدان دنیا حمله شده و این کاری است که تمدن مادی گرای معاصر با حمله کردن به کانون خانواده با ساخت فیلم ها و برنامه های متعدد انجام می دهد.
...
براي مطالعه بيشتر:
اينجا: http://moshavere.org

[=B Mitra]
پی نوشت :
دكتر محمودگلزاري، سايت مهر خانه، تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۲ -

[=B Mitra][=B Mitra]

20/تیر/95

[=B Mitra]حال ضعيفان را درياب

[=B Mitra]
کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده نبود

چو پیروز شد دزد تیره روان
چه غم دارد از گریه کاروان

لقمان حکیم اندر آن کاروان بود یکی گفتش از کاروانیان مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود. گفت دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن

آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد از و به صیقل زنگ
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ

همانا که جرم از طرف ماست
[=B Mitra]به روزگار سلامت شکستگان دریاب
که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند
چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی
بده وگرنه ستمگر به زور بستاند

[=B Mitra]

[=B Mitra]پی نوشت :
شيخ مصلح الدين سعدی شيرازي، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان


[=B Mitra]

[=B Mitra]21/تیر/95

جلسات خانوادگی شهید آیت الله بهشتی(ره)

[=B Mitra]یکی از فرزندان شهید بهشتی می فرمود: پدرم در هفته وقت خاصی را برای گردهم نشینی و گفت وگوی اعضای خانواده درباره مسائلی که در طول هفته مطرح بود، اختصاص می دادند. خیلی به ندرت این جلسه تعطیل می شد، حتی در اوج روزهای انقلاب نیز این جلسه برقرار بود. همه می دانستند که به عنوان مثال، عصر پنج شنبه دو ساعت به غروب جلسه مشورتی تشکیل می شود.
مادر چایی درست می کردند و میوه ای می گذاشتند و همه طبق قرار کنار هم می نشستیم و طبق یادداشت هایی که داشتیم، نظراتمان را می گفتیم. یکی دو ساعت جلسه گفت وگو برقرار بود؛ البته ممکن بود در جلسات اول به تفاهم و توافق کامل نرسیم، اما به تدریج افراد یکدیگر را بهتر درک می کردند، نظرات همدیگر را بهتر می شنیدند و همین موجب انسجام، الفت و فراوانی محبت در میان اعضای خانواده می شد.

[=B Mitra]پی نوشت :
سايت، انجمن گفتگوي ديني

[=B Mitra]

22/تیر/95

[=B Mitra]جمع تكنولوژي با اشتغال زايي

[=B Mitra]اگرچه تكنولوژي خدمات ارزنده اي به ما كرده است، ولي بايد هشيار باشيم كه بيكار شدن بخش عظيمي از مردم به خاطر حضور دستگاه ها و ماشين هاي پيشرفته به نفع خانواده ، جامعه و كشور نيست. بيكاري ضررهاي مختلف روان شناختي، معنوي، خانوادگي، جامعه شناختي و...دارد. براي دفع و رفع اين ضررها بايد به بهانه ها مختلفي مردم را در شغل موردعلاقه و متناسب با استعدادشان به كار گرفت.
يكي از دوستان روحاني كه براي تبليغ به يكي از مناطق هندوستان رفته بود مي گفت: از مسيري هر روز عبور مي كردم، مي ديدم كه با وجود دستگاه هاي مختلف باز هم از افراد زيادي كمك مي گرفتند. از روي كنجكاوي آنجا رفتم و پرسيدم چرا از تكنولوژي كه كار را ساده مي كند در اين قسمت ها كمك نمي گيريد!؟ مسؤول آن بخش در پاسخ گفت: ما در فروشگاه ها نيز تا حد امكان نيروهاي انساني را مشغول مي كنيم تا آسيب هاي اجتماعي بیکاری ، فقرو....را دفع كنيم. دزدي، تجاوز به عنف به دليل نداشتن شرايط ازدواج، و مشاجرات اجتماعي و خانوادگي حاصل از بيكاري و...هزينه سنگيني براي نيروهاي نظامي، دستگاه هاي قضايي و دادگاه ها و زندان ها به بار مي آورد.[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
[1] الفباي كار و كارمندي از منظر قرآن، محمدعلي قديري، ص27.

[=B Mitra]

23/تیر/95
[=B Mitra]

مشق ها و اشک ها


[=B Mitra]با فرزندانی که تکالیف مدرسه را انجام نمی دهند چه کار کنیم؟
یکی از مشکلات رایج دانش آموزان، که از فراوانی بالایی هم برخوردار هست و برای معلمین و والدین یک دغدغه بزرگی است،عدم انجام تکالیف مدرسه از سوی برخی دانش آموزان می باشد.
برای اینکه بتوانیم به حل این مشکل برسیم لازم است علت و ریشه این مشکل را کشف کنیم.

مواردی از قبیل:
1. عدم کنترل والدین از وضعیت تحصیلی فرزندان
والدینی که که نسبت به برنامه آموزشی و یا وضعیت تحصیلی فرزندانشان اهمیتی نمی دهند، و هیچ گونه تعامل با معلم و مدرسه را ندارد،و یا بعبارتی وضعیت تحصیلی فرزندش برای او مهم نیست، چنین مساله ای می تواند عامل موثر در پسرفت تحصیلی و عدم انجام تکالیف باشد.

2. بی ارتباط بودن تکالیف با نیازها
گاهی تکالیفی از سوی معلمین مطرح می شود که ارتباطی با درس مورد نظر ندارد، ویا یک کاربی ثمر و یا خیلی کم ارزش است، و متناسب با نیاز دانش آموز و توانایی او نیست.
مثلا: تکلیف حفظ کردن اسامی تمامی کشورهای جهان (برای درس تاریخ)
در صورت مشاهد چنین کاری می توان با خود معلم صحبت کرد و نسبت به این مسئله تذکری داد.

3. حجم زیاد تکالیف
برخی از معلمین به خاطر روحیه سخت کوشی و نگرانی از وضعیت تحصیلی دانش آموزان برای آنها تکالیفی را در نظر می گیرند که خارج از توان و برنامه عادی آنها ست.
با مشاهده چنین برنامه هایی می توان نسبت به تعدیل تکالیف با معلم آموزشی صحبت و اقدامات مثبتی را انجام داد.

4. مشکلات خانوادگی
گاهی درگیری ها و مشاجره ها رفتاری بین پدر و مادر و یا با دیگران و یا مشکلات جسمانی در خانواده مثل: مریض بودن پدر یا مادر که نیاز به مراقبت و رسیدگی دارند، می تواند موجب مشکل برای انجام ندادن تکالیف باشد.
همچنین محول کردن کارهای خانه مثل: خرید،نظافت و...خیلی از این عوامل می تواند زمینه سازعدم رسیدن به تکالیف باشد.

5. اشتغال
برخی از افراد به خاطر انگیزه های مختلف مجبور به کارکردن هستند، در مورادی این فعالیت ها ضروری است و برای خانواده خیلی مهم می باشد، اما در مواردی به خاطرتفریح و یا به خاطر داشتن علاقه بیشتر انجام می گیرد، در هر صورت باید این مسئله با معلم آموزشی در میان گذاشته شود تا نسبت به موقعیت این شخص آگاه و متناسب با شرایط آموزشی و تحصیلی او، تدابیری بیاندیشد.

6. تشویق نشدن برای تکالیف منظم
گاهی برخی از افراد به خاطر اینکه نسبت به انجام دادن تکالیف از سوی والدین یا معلم آموزشی، مورد توجه قرار نمی گیرند، امکان دارد انگیزه آنها خاموش شود، خصوصا در کنارعدم تشویق و عدم توجه از سوی معلم آموزشی، عدم افتراق با کسانی که تنبل و یا افراد نا منظمی هستند، انجام نگیرد، احساس سردی نسبت به انجام تکالیف انجام می گیرد.
در صورت شناسایی این موضوع می توان با معلم صحبت و تذکر لازم را داد.

7. سهل انگاری والدین در برنامه های تفریحی، مهمانی،دیدن فیلم و...
گاهی بدون هماهنگی و در نظر نگرفتن برنامه ها و تکالیف فرزندان مسافرت هایی را تصممیم می گیرند، ویا برنامه های مهمانی در وقت نامناسب هماهنگ می شوند،و یا برخی از برنامه های تلویزیونی را بدون مدیریت و هماهنگی زمینه ساز و تشویق به دیدن آنها می کنند.
خوب طبیعی است که با این برنامه های نا مشخص و نامنظم در محیط خانواده مشکلات تحصیلی را خواهیم داشت.
[=B Mitra]
پی نوشت :
منبع: فرقانی، شهلا، مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان، چاپ پنجم، موسسة فرهنگی منادی تربیت ،1387،تهران

[=B Mitra]

[=B Mitra]24/تیر/95

[=B Mitra]شرایط چند همسری

[=B Mitra]
[=B Mitra]برخي كه خبر ندارند كه اسلام به هيچ وجه اجازه نمي دهد هر كسي با ازدواج دوم زندگي خود و ديگري را تباه كند به اسلام ايراد مي گيرند در حالي كه چند همسري شرايطي دارد. اسلام چندهمسری را تجویز کرده، اما برای آن، شرایطی را مقرر داشته که رعایت آنها در عمل بسیار دشوار است:

1. امکانات مالی برای تأمین کلیه هزینه های دو خانواده؛
2. قدرت جسمانی برای تأمین نیازهای جنسی دو همسر؛
3. اطمینان از رعایت کامل عدل و انصاف در بین دو خانواده از همه جهات، بدون هیچ گونه تبعیض.
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
«آن‏چه مى‏ خواهيد ازدواج كنيد، دو يا سه يا چهار. اما اگر مى ‏ترسيد كه با عدالت رفتار نكنيد، يك زن بيشتر نگيريد».[1]

در این آیه، تجویز ازدواج مجدد را مشروط به عدم خوف از ترک انصاف و عدالت نموده که در عمل دشوار است.مردی که بیش از یک همسر دارد موظف است، در مقدار، نوع و کیفیت نفقه، مضاجعت، تمتع های جنسی و حتی در برخوردهای اخلاقی، بین آنان، مساوات و عدل و انصاف را رعایت کند، گرچه میان آنان از لحاظ سنی، یا زیبایی و زشتی، یا اخلاقی و موقعیت های اجتماعی، یا سایر مزایا و کمالات تفاوت هایی وجود داشته باشد، اما مرد وظیفه دارد در همه موارد، رفتاری یکسان داشته باشد.واضح است که رعایت کامل عدل و انصاف، کاری است بس دشوار و کمتر مردی می تواند مطمئن باشد که قدرت ادای چنین وظیفه ای را دارد. در صورتی که قرآن تصریح می کند اگر از آن بیم دارید که نتوانید میان چند همسر با عدل و انصاف رفتار کنید، به یک زن اکتفا نمایید. بنابراین، ازدواج مجدّد کاری است بسیار دشوار و پرمسئولیت که هر مردی صلاحیت آن را ندارد.[2]

[=B Mitra]
پی نوشت :
[1]. نساء( 4) آيه 3:« فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَثُلاثَ وَرُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»
[2] امينى، ابراهيم، آشنايى با وظايف و حقوق زن، 1جلد، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم) - قم، چاپ: چهارم، 1390.

[=B Mitra]

[=B Mitra]

25/تیر/96

[=B Mitra]«تيشه هاي غفلت شكن» و «توشه هاي هشيارگر»

[=B Mitra]پرسش: اغلب از خوب و بد را می دانیم. می دانیم که خدا وقت گرفتاری به داد ما می رسد. می دانیم که او به ما انواع نعمت های مادی و معنوی را داده و احسان کرده، پس چرا با این همه آگاهي، هنگام خلوت هاي اينترنتي (ارتباط با نامحرم، دیدن فيلم ها و تصاویر مبتذل یا خواندن مطالب لهوی) اساسا بر علم خود عمل نمي كنيم؟ چرا توبه مي كنيم و مكرر توبه را مي شكنيم؟ چرا در فضای مجازی با این که ایمان داریم که خدا، فرشتگان، انبیا و امامان و حتی اعضا و جوارح ما شاهداند، گناه می کنیم؟

پاسخ: بايد توجه داشته باشيم كه
اولا «باورهاي عقلي» اگر قلبي و عاطفي نشوند اثرگذار نخواهند بود. ثانيا، اغلب وقتي ما به گناهان آلوده مي شويم كه به خاطر «غفلت» از نعمت های بزرگ خداوند گرفتار فراموشی و بی توجهی شويم. اگر پيوسته دربارة این نعمت ها در اندیشه فرو رویم و عمق و عظمت و نقش اساسی آنها را درك کنیم طبعا، «محبت خدا» که مالک اصلی ما و نعمت هاست در دل زنده و انگیزه شکرگذاری نسبت به خداوند و اطاعت از وی در ما فعال می شود. در این صورت است که بسیاری از مشکلات در زندگی شخصی و اجتماعی حل می-شود.[1]

«ایمان» در فضای واقعي و سایبری، ما را به رفتارها (گفتار و نوشتار، ديدار، شنيدار) افكار و پندار پاك وا مي دارد. و از انواع عادات رفتاري، فكري و پنداري غيراخلاقي باز می دارد، ولی ایمانی قدرت «بازدارندگی» و «وادارندگی» دارد که زنده و فعال باشد، وگرنه بود و نبودش یکسان خواهد بود و نمی تواند انگیزه نیرومندی در ما برای انجام کارهای خوب و ترک کارهای بد به وجود آورد و به دست غفلت سپرده می شود. آگاهی و تنبه همواره باید زنده باشد تا منشأ اثر باشد. اگر توجه به مسائل مادی و خواهش ها و لذت های نفسانی بیش از حد لازم باشد، توجه به معنویات فراموش و از ذهن خارج می شود. در این صورت است که درخت ایمان به بار نمی نشیند و میوه های مطلوب نمی دهد. چنین انسانی به مصلحت و مفسده کار خود نمی اندیشد کمالات انسانی و سرنوشت نهایی خویش را فراموش می کند و به منافع مادی و دنیویش خوب می اندیشد؛ بلکه ماهیت وجودی او مسخ و از انسانیت خارج می شود و به تعبیر قرآن، در گروه حیوانات قرار می گیرد. [2]

«تيشه هاي غفلت شكن» و «توشه هاي هشيارگر»
براي قلبي كردن باورهاي عقلي، زنده و فعال نگه داشتن ايمان و غفلت زدايي بايد از «تيشه هاي غفلت شكن» و «توشه هاي هشيارگر» كمك بگيريم. عمده ترين اين تيشه ها و توشه ها عبارتند از:
1- شكر نعمت ها،
2- عيادت از مريض،
3- انجام مستحبات در حد نشاط،
4- مطالعه شرح حال و كرامات عرفا،
5- زيارت اماكن مقدس و عتبات عاليات،
6- مشاوره هاي اعتقادي براي شبهه زدايي،
7- تفكر در نعمت هاي ريز و درشت خداوند،
8- تدبر در نشانه ها خداوند و شگفتي هاي آفرينش،
9- حساب رسي اعمال مانند تجار به صورت مكتوب،
10- تأمل در زندگي افراد فاقد اين نعمت هاي مادي و معنوي،
11- همنشيني با انسان هاي وارسته و معنوي و اجتناب از افراد غافل،

12- ياد معاد و آماگي مستمر براي وداع اين دنيا و وصال با معبود (نوشتن وصيت نامه و..)،
13- زيارت قبور، تشييع جنازه و پند و موعظه گرفتن از اموات (تربيت نامريي و غيرمستقيم)،
14- ذكر و ياد خداوند به طور مداوم، (ياديار خدا مانند زدن برچسب «بسم الله الرحمن الرحيم» روي ميز كار)،
15- درمان اختلالات ذهني؛ مثلا برخي از گناهان براي تسكين اضطراب ها استفاده مي كنند مانند وابستگي به پورنوگرافي و يا خودارضايي،
16- قدر خود را بدانيم: توبه، مانند مروارید گران بها است که زیر و روی آن صدفِ لطف و توجه خدا قرار دارد. توبه ما؛ یعنی بازگشت به خدا توبه خدا؛ یعنی توجه و عنایت خدا به بندة توبه کارش. خدا اول ما را می پذیرد، بعد به دل ما میافتد که توبه کنیم و بعد خدا ما را با آغوش رحمتش باز قبول می کند. [3]

کرده ام توبه به دست صنم باده فروش
که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی[4]

17- اكسير توبه: همان گونه که اکسیر مس را تبدیل به طلا می کند، توبه هم اعمال بد و نامرغوب را تبدل به کارهای خوبی و مطلوب می کند. مثلا آلوده دامنی را به پاک دامنی، حرام خوری را به حلال خوری تبدیل می کند و یا گناهانشان را می بخشد و به جایش ثواب می نویسد. [5]
18- احساس گناه پسنديده و ناپسند: احساس گناه دو نوع است: پسنديده و ناپسند. اگر احساس گناهِ مكرر، سبب يأس از رحمت خدا و دوري ما از خداوند و ترك عمل شود ناپسند است. ولي اگر احساس گناه به انسان اميد و انرژي دهد كه توقف نكند و گذشته را تكرار نكند بلكه آن جبران كند، پسنديده است. البته در احساس گناه پسنديده فرد مي داند كه خدا او را بخشيده است ولي هميشه از گذشته خود شرم دارد: «اين كه داني كه چه كردم چه كنم!» و همين او را به حركت و جبران ترغيب مي كند. رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: يقينا گاهی بنده ای به واسطة گناهی که انجام داده است وارد بهشت می شود. از حضرت سؤال شد: چگونه می شود ای رسول خدا کسی به سبب گناه وارد بهشت شود؟ حضرت فرمود: گناهش پیوسته در مقابل دیدگان اوست، از گناه سوی خدا بازگشته و فرار می کند تا اینکه داخل بهشت شود. 6]
19- تقسيم گناهان و ريز ديدن گناه: يكي از مكرهاي شيطان تمركز بر تقسيم گناهان به كوچگ و بزرگ، ناچيز شمردن گناهان كوچك و فراموش كردن اين است كه از چه مقام والايي نافرماني مي كنيم. همان قدر كه توجه نداشتن به گذر زمان در اينترنت سبب مي شد انسان به تدريج به اينترنت وابسته شود كوچك شمردن گناه، اساس جسور شدن و انجام لغزش هاي بزرگ است. پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) فرمودند: مؤمن گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مى بيند كه مى ترسد به روى او بيفتد و كافر گناه خويش را مانند مگسى مى بيند كه از جلوى بينى اش رد شود. [7]
20- پژواك اعمال: با گناهان به خود ضرري نمي رساند:

این جهان کوه است و فعل ما ندا
ســوی مــا آیــد نــداها را صــدا.

با توبه منشا ثمرات و فوايدي براي خود مي شويم. مهم ترين فواید توبه را ببينيد:
• طول عمر،
• نورانیت دل،
• استجابت دعا،
• بهشـتی شـدن،
• نشاط در زندگی،
• محبوب خدا شدن،
• بازگشت به فطرت،
• توسعة رزق و روزي،
• تبدیل گناهان به حسنات،
• درس عملی برای دیگران،
• عشق به خدا و شهادت طلبی،
• لذت بردن از ذکر و نماز و یاد خدا،
• آمادکی برای دریافت کمک و امدادهای غیبی خدا و فرشتگان.

21- خنثي كردن مكر هاي شيطان؛ مانند:
• تشويق به گناهان ريز،
• فردا فردا كردن براي توبه،
• مأيوس كردن از پذيرش توبه و رحمت خداوند،
• هنر اين است كه با نامحرم خلوت كني و گناه نكني،
• ناچيز و بي مقدار شمردن گناهان در قبال گناهان ديگران،
• انكار اثر مخرب گناهان؛ مانند امور پورنوگرافي و خوش و بش با نامحرم بر من اثري ندارد.
• غفلت از قدرت اراده خود و توجيه كردن گناه؛ مانند تقليل گناه به بيماري، دست خودم نيست و مجبورم،

تمرين و تأمل:
1- توشه هاي هشيارگرها و تيشه هاي غفلت شكن شما در فضاي مجازي كدام اند؟
استفاده از عكس نوشته هاي معنوي، برچسب «بسم الله الرحمن الرحيم» عكس عالمان و عرفا و شهدا در اتاقي كه رايانه هست يا روي ميز يا در دسك تاپ اثري داشته؟
دوستي كه به شما پيام هاي معنوي و عرفاني مي دهد؟
براي دوست يا اعضاي خانواده شما چه طور؟ بحث كنيد.

[=B Mitra]
پي نوشت
1-محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج1، ص192.
2- محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج1، ص186.
3- جوانان و پرسش های عرفانی، ص107، به نقل از تفسیر المیزان، ج4، ص 374 با توجه به آیه 39 مائده و 118 توبه.
4-به دست پیر طریقت توبه کردم که بدون معشوق حقیقی، شراب معرفت که انسان را مست خدا می کند، ننوشم.
5-مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا؛ فرقان،70. رک: تفسیر مجمع البیان، ذیل همین آیه.
6- قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله): إِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ، قِيلَ: كَيْفَ؟ قَالَ: يَكُونُ نُصْبَ عَيْنَيْهِ تَائبًا، فَارًّ، حَتَّى يَدْخُلَ الْجَنَّةَ (محجة البیضاء، ج7، ص24)
7- إنّ المؤمنَ لَيَرى ذَنبَهُ كَأَنَّهُ تحتَ صَخرَةٍ يَخافُ أن تَقَعَ علَيهِ، و الكافِرَ يَرى ذَنبَهُ كأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ على أنفِهِ.
منبع: كتاب صد هزاران دام و دانه ست اي خدا( زهرها و پادزهرها ي تربيتي در فضاي مجازي )، محمدحسين قديري، سايت انجمن گفتگوي ديني

26/تیر/95

[=B Mitra]عشق همسران

[=B Mitra]پرسش: عشق بین زن و شوهر نسبت به هم از منظر اسلام چیست؟
پاسخ: براي بررسي عشق بين همسران بايد به اين دقت داشته باشيم كه اسلام محدود به آيات و روايات نيست هر چند كه كلام وحي تقدس زيادي دارد. يافته هاي علمي و عقلي معتبر و مطابق با آيات و روايات نيز بخشي از اسلام است. عشق به معناي علاقه شديد قلبي ، وقتي بهنجار است كه براساس شناخت و همتايي و اخلاق باشد و هر كدام طرف مقابل را زير فشار كنترل خودشان قرار ندهند، شيفته سجاياي صورتي و سيرتي همديگر شوند. بنابراين اگر فردي با يك بار ديدن ديگري دلش هري بريزد و بگويد از بين 7-8 ميليارد انسان روي زمين ايشان همان گمشده من است و بدون تحقيق و بررسي و گفتگو بخواهد حتما بايد با اين ازدواج كند و به ديگري اصرار كند كه حتما بايد قبول كني و توجهي به ميل قلبي طرف مقابل نداشته باشد، كارش مورد تأييد عقل، دين و علم نيست.
بذر عشق براساس «تحقيق، شناخت و كشف همتايي و تناسب ها» در مزرعه قلب و ذهن كاشته مي شود. «جاذبه هاي بين فردي» مانند زيبايي، زيبانگري (جهان بيني زيباي فرد مقابل)، زيباگويي، زيبا انديشي، مجاورت، تشابه در سجاياي اخلاقي و ظاهري، مكمل بودن در شدت و عمق عشق مؤثر است.
فلاسفه مي گويند سنخيت و همتايي علت انضمام و پيوند است. زن و شوهر در متن زندگي از نظر روحي و اخلاقي به هم نزديك تر مي شوند و خود را با هم وفق و سازش مي دهند. همديگر را كامل مي كنند و به خاطر همديگر گذشت مي كنند و در سختي و شادي هم شريك غم و شادي هم هستند ايشان عشق شان ريشه بيشتري مي دواند. بنابراين عشق با شناخت و سازش و تكميل همديگر عميق تر مي شود. بنابراين از نظر هيجاني ممكن است شروع زندگي عشق شديد باشد، ولي مسلما عشق زن و شوهري كه بر اساس همتايي همديگر را گزينش كرده اند عميق تر و با دوام تر است چرا كه مانند درختي خواهند شد كه با داشتن ريشه هاي عميق در برابر بادها و ناملايمتي ها و باران كم مقاوم تر خواهند شد.
تأكيد اسلام بر ازدواج با هم كفو، معيار «اصلي» قرار دادن دينداري و اخلاق، توجه به اذن پدر، تأكيد بر رضايت قلبي دختر براي ازدواج و مجبور نكردن ديگري، اصرار بر تفكر و مشورت، گذشت، همياري و...سهم زيادي در ايجاد عشق بين زن و شوهر مي شود. برخي دنبال مهره مار و زبان بند و...مي گردند تا قلب همسر را تسخير كنند در حالي كه خداوند فرموده اگر شما [به من قرآن، پيامبر و معاد و فرشتگان و قیامت] ايمان داشته باشيد و عمل نيك (مانند خوش خلقي، سازگاري و مدارا، ابراز و اعلام عشق به همسر، آراستگي براي همسر، گذشت، صبر و...) انجام دهيد خودم مهرتان را در قلب ديگران مي اندازم؛إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (1) نيز فرموده اگر شما بدي را با خوبي جواب دهيد دشمن شما را دوست صميمي تان مي كنم؛ وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ(2)
و پيامبر اكرم(ص) فرمودند: قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ «إنّي اُحِبُّكِ» لا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً؛(3)اين گفته مرد به همسرش كه «من تو را دوست دارم» هيچ‏گاه از قلب زن بيرون نمى‏ رود.
تذكر: رعايت نكردن اخلاق در خانواده، زمستان سردي و خشكي سوزان عاطفي را به همراه دارد و رعايت اخلاق، مقدم بر قانون و حقوق است. اخلاق بهار عشق و مهرورزي و شادماني را با خود مي آورد و ضامن اجرايي حقوق و قوانين متقابل همسران است. براي مطالعه بيشتر به كتب اخلاق در خانواده رجوع كنيد

اخلاق در خانواده
1. درس هایی از امام: اخلاق در خانواده،
پدیدآورنده؛ رسول سعادتمند (تهیه و تنظیم)، ناشر؛ تسنیم.
2. بهشت اخلاق: بررسی 175 واژه اخلاقی، پدیدآورنده؛ مهدی نیلی پور، ناشر؛ مرغ سلیمان.
3. خانواده مهدوی، پدیدآورنده؛ مهدی نیلی پور، ناشر؛ مرغ سلیمان.
4. اخلاق در خانواده،( نامه های شما و پاسخ استاد) ، سیدعلی اکبر حسینی، گروه چاپ و نشر قدسیان.
5. خانواده پویا 1- 6(پرسش و پاسخ)، پدیدآورنده؛ معاونت تربیتی وفرهنگی موسسه آموزشی وپژوهشی امام خميني (تدوین)، ناشر؛ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
6. اقتصاد خانواده اخلاق معیشتی در قرآن و سنت ، پدیدآورنده؛ سید محمد شفیعی مازندرانی، ناشر؛ مسجد مقدس جمکران.
7. چشم و هم چشمی در خانواده، ناشر؛ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
8. آئین همسرداری، یا، اخلاق خانواده، پدیدآورنده؛ ابراهیم امینی، ناشر؛ اسلامی، اندیشه اسلامی.
9. معاشرت،پدیدآورنده؛حسین انصاریان، ناشر؛ دار العرفان
10. اخلاق معاشرت، پدیدآورنده؛ جواد محدثی، ناشر؛ بوستان کتاب قم.

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.مریم/ 96
2.فصلت/34
3.وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏10.
منبع: انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره، كارشناس: حامي

27/تیر/95

[=B Mitra]راهکارهایی برای جلوگیری از نشخوار فکری

[=B Mitra]روان شناسان فرانسوی این موضوع را «بیماری شک» یا همان «اختلال وسواس فکری و نگرانی های عملی» می نامند. این همان وسواس یا نگرانی فکریست، گرفتاری در شک و حلقه بی پایانی از افکار نگران کننده! می توان گفت که همه ما انسان ها تا حدودی درگیر مبارزه با نشخوارهای فکری و افکار نگران کننده خود هستیم. اضطراب در دنیای مدرن امروزه به افسردگی هایی تبدیل شده که شاید به طور آشکار در ما بروز نکند ولی به شدت در روحیه ما تاثیر گذار است. در این مقاله ما تجربیات و ابزاری که در طول زمان برای مقابله با نگرانی وجود دارد را بررسی می کنیم.

یک- شناسایی افکار مزاحم
نخستین گام برای مقابله با نگرانی، شناسایی افکار نگران کننده، نشخوارهای فکری، ترس ها و شک هاست. آن را در چند کلمه یا یک جمله خلاصه کنید و حتی در صورت امکان، نامی روی آن بگذارید. برای نمونه شما می خواهید به روانپزشک مراجعه کنید و اگر دوستان و آشنایانتان یا همکارانتان این موضوع را بفهمند چه فکر می کنند؟ این موضوع باعث بروز نگرانی در شما می شود. ممکن است به شما احترام نگذارند، شما را تحقیر کنند یا با شما همکاری نکنند. با مشاهده بهتر موضوع می توانید قدرت این گونه افکار مزاحم را کم کنید.

دو- یافتن تحریف
پس از شناسایی ترس و شک تلاش کنید تا از هر گونه تحریف فکری، همانگونه که دکتر «دیوید برنز» در کتاب خود به نام احساس خوب توصیف می کند، مانند فکر بدست آوردن همه یا هیچ ، دسته بندی سیاه و سفید، نتیجه گیری عجولانه، بزرگ نمایی و یا نادیده شمردن نکات مثبت، جلوگیری کنید. در این کتاب ده روش برای تضعیفِ تحریف افکار وجود دارد که به شما کمک می کند از نشخوارهای فکری نجات یابید.

سه- نوشتن افکار منفی
یکی از متدهای روانشناسی برای تسلط بر فکرهای عذاب آور، نوشتن آن هاست. بدین ترتیب فرصتی برای دوباره اندیشی و بازنگری افکار و موضوعات بوجود می آید. مدت پانزده دقیقه به خود فرصت دهید تا از نگرانی خارج شوید. به یاد داشته باشید که عزیزانتان به وجود شما در هر زمانی نیازمندند.

چهار- تمسخر افکار مزاحم
طنز، هر وضعیتی را قابل تحمل می کند. باید اعتراف کرد که در هنگام نگرانی، وضعیت مسخره ای نیز در مغز انسان در جریان است. اگر نتوانید به اضطراب و نگرانی خود بخندید، دیوانه خواهید شد.

پنج- دور کردن افکار منفی با یک ضربه ناگهانی به خود
برای نمونه می توان با یک مچ بند کشی به مچ دست خود در هنگام حمله افکار مزاحم به آنجا ضربه ای بزنید. در پایان شب خواهی دید که رنگ مچ بند در اثر ضربات شما تغییر کرده است. یکی دیگر از روش ها این است که فکر مزاحم را به روی کاغذ بنویسید و آن کاغذ را مچاله کرده و به دور بیاندازید. بدین ترتیب فکر مزاحم را به معنای واقعی به دور انداخته اید.

شش- بزنید بغل
درست مانند هنگام انحراف از مسیر اصلی در هنگام رانندگی، در زمان انحراف افکارتان به کناری برانید. هنگامی که توقف کردید، از خود پرسش نمایید که آیا به این مورد نیازی هست؟ این فکر چه چیزی را می تواند تغییر دهد؟ آیا می توانم بدین ترتیب وضعیت را تغییر دهم؟ برای بدست آوردن آرامش به این افکار نیازی هست؟ سپس برای مدت کوتاهی به پرسش های خود پاسخ و آنگاه به رانندگی ادامه دهید. به طور کلی این همان تجسم دعای آرامش است، بدین معنی که انسان در دعای آرامش نیز بین آنچه می تواند تغییر دهد و آنچه توانایی تغییر آن را ندارد را باید کشف کند.

هفت- درس آموختن
بیشتر مردم در مورد اشتباهات خود دچار عقده های روحی می شوند. کاری را خراب می کنند و به صورت مکرر همان اشتباه را انجام می دهند، به ویژه هنگامی که کار به دیگران مربوط است و ضربه ناخواسته به آنها وارد می شود. در هر مسئله ای، درسی نهفته است. به دنبال آموختن درس خود باشید و مانند شماره یک، آن را شناسایی و نامگذاری نمایید. پیش از قضاوت شتاب زده در هر موردی، واقعیات را مورد بررسی قرار دهید.

هشت- بخشیدن خود
پس از آموختن درستان، خود را ببخشید. این قسمت، به ویژه برای افراد کمال گرا، بسیار مشکل است. به یاد داشته باشید که افراد کمال گرا، به طور طبیعی بیش از حد، دوباره می اندیشند. «جولیا کامرون» در کتاب خود به نام «راه هنرمند» می نویسد: کمال گرایی امتناع از پیشرفت است. حلقه ای از یک سیستم بسته فلج کننده که منجر می شود با وسواس در جزییات بمانید. کمال گرایی به جای خلاقیت آزادانه و اجازه دادن به اشتباهات برای آشکار شدن در نقش بینش صحیح، ما را در باتلاق جزییات به اصطلاح صحیح فرو می برد و اصالت کار را به یکنواختی فاقد شور و خودانگیختی بدل می سازد. بخشیدن خود، به معنی تمرکز به روی بینشِ به دست آمده از اشتباهات و رهایی باقی مسائل است.

نه- تصور بدترین حالت ممکن
البته در وحله اول ممکن است این روش اشتباه به نظر برسد ولی تصور بدترین حالت ممکن می تواند ترس بوجود آمده از نگرانی را کاهش دهد.

ده- پشت خط نگهداشتن افکار منفی
بسیاری از مواقع ما در وضعیتی هستیم که از آن اطلاعات دقیق و کافی نداریم. برای نمونه؛ در مورد عزیزان خود که هنوز به منزل نرسیده اند، نمی دانیم که وی در شرایط خطرناکی قرار دارد یا خیر؟ در این موارد ما معمولا به افکار منفی اجازه رشد می دهیم و سپس نمی دانیم که چه باید انجام دهیم. بهتر است بدانیم که انتظار نباید باعث رشد افکار منفی باشد.

یازده- به دنبال دلایل بودن
بیشتر مواقع هدف از نگرانی مسئله واقعی نیست. هدف یا شخص و یا شرایط موجود پوششی علیه عمیق تر وارد شدن به مسئله برای جلوگیری از ترس است. اگر به مسائل عمیق تر بنگریم، نگرانی های خود را نیز کاهش می دهیم.

دوازده- مهار افکار مزاحم
همه ما می دانیم که چگونه نگرانی به طور سریع می تواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد و مانع عظیمی برای رشد ما گردد. یک دخالت دوستانه از دوست مان، تبدیل به حالتی زشت می شود و یک انتقاد کوچک از طرف همکارمان، به یک پرونده 150 صفحه ای از ایرادات وی ختم می شود. همه ما معایب خود را بهتر می دانیم و همچنین می دانیم برای چه هدفی از خواب برمی خیزیم. دفن نگرانی ها یکی از بخش های پراهمیت زندگیست و دوباره اندیشی و بازنگری مسائل نیز یکی از اساسی ترین واقعیات ماست. بخش های دیگر که بیشتر به فانتزی و توهمات ما بستگی دارد تنها داستان سرایی ذهن ما می باشد.

سیزده- قطع مکالمه
حتی یک عادت بد هم می تواند مفید باشد! آیا شما همیشه گفتگو با دیگران را قطع می کنید؟ آیا می توانید از قطع گفتگو با دیگران جلوگیری کنید؟ کنجکاوی باعث وارد شدن به جزییات داستان های مردم می شود ولی پایان داستان این نیست. همین موضوع هم در مورد نگرانی در مغز ما صدق می کند. تمرین بیشتر به روی رفتار و افکار نامناسب، باعث بروز نگرانی بیشتر در ذهن می شود. اجازه ندهید گلوله برف در ذهنتان تبدیل به یک بهمن مخرب گردد. تفکر مثبت می تواند باعث کاهش نگرانی ها گردد.

چهارده- در زمان حال زیستن
نشخوارهای فکری به گذشته و آینده تعلق دارند. بیشتر ما در زمان حال فکر نمی کنیم ولی این پند را جدی بگیرید؛ هنگامی که در زمان حال زندگی می کنید، هیچ اتفاق بدی در زمان آینده رخ نخواهد داد و اشتباهات گذشته شما تبدیل به تجاربتان می گردد. تلاش کنید تا صدای اتومبیل، پرندگان، پارس کردن سگ، زنگ کلیسا و یا هر صدایی که در پیرامون شما به گوشتان می رسد را بخوبی بشنوید. به آنچه در جلوی چشمانتان در حال روی دادن است توجه کنید.
[=B Mitra]
پی نوشت :
نویسنده: دریس بورجاید، مترجم: سایت روان
www.psychcentral.co

28/تیر/95

[=B Mitra]حا ج آقا درماني

[=B Mitra]باورهاي درمانگر
باورها، اکسیرهایی هستند که سراسر زندگی را تبدیل به طلای پویایی و امید می‏ سازند به گونه ‏ای که در یک کلام می‏ توان گفت «انسان به افكار، ارزش ها و باورهایش زنده است.» روحیه نداشتن و احساس بی ‏ارزشی، یعنی مات شدن در صحنه زندگی و باختن سرمایه هستی. در مقابل، توجه به سرمایه وجودی خود و سیراب شدن از جهان بینی دینی یعنی دمیده شدن روحی تازه در کالبد بی‏رمق و پژمرده جسم خاکی انسان.
ما در برابر ناکامی ها و بلاها بیش تر از هر چیز، نیازمند روحیه و معنويت هستیم و با همین روحیه و باورهاست که خورشید امید و معنا را از پشت کوه های یأس و ناکامی جلوه‏ گر می ‏سازیم.
از حدود اوایل دهه ۱۹۶۰ ميلادي در بسیاری از دانشگاه های بزرگ آمریکا این مسئله مطرح شد که درمان بیمار، تنها با دارو و سایر مراقبت های پزشکی میسّر نیست و اثرات درمانی این خدمات به میزان بسياري به روحیه بیمار بستگی دارد. هرقدر روحیه بیمار بهتر باشد سرعت درمان وی بیش تر و خدمات درمانی، بهتر و موثرتر است.
برای تأمین این نظر، در هیوستون آمریکا در مجتمع بزرگي که مرکب از 15 بیمارستان و درمانگاه و چند دانشکده پزشکی است، مرکزی به نام «مؤسسه مذهب» به صورت یک مرکز آموزشی با دوره چهارساله به وجود آمد كه دانشجویان این مؤسسه در رشته «خدمات روحانی پزشکی» لیسانس می‏ گیرند. فارغ التحصیلان این مؤسسه، در بیمارستان ها در کنار سایر خدمات پزشکی با استفاده از اعتقادات مذهبی بیمار، خدمات معنوی - روحانی ارائه می‏ دهند، یا برای انجام دادن فرایض دینی به بيمار کمک می‏ کنند. هم چنین در برنامه آموزشی دانشجویان پزشکی چند واحد از دروس این مؤسسه گنجانیده شده تا پزشکان نیز با نقش مهم باورهاي معنوي در سلامت روان (پيشگيري، درمان، بازآفريني) آشنا شوند.
ما نيز مي توانيم از پتانسيل هاي معنوي اسلام، مبلغان ديني، خادمان معنوی ائمه و حافظان و قاریان قرآن كريم براي درمان بيماري ها، ارتقاء سلامت روان و تبلیغ ديني در مراكز درماني كمك بگيريم.

اجر شهيد
چند سال پيش يكي از دوستان جوان روحاني در راه مشهد تصادف كرد. يكي از بستگانش فوت كرد. دخترش آسيب جدی ديد و خانمش تا مرز قطع نخاع رفت. مي گفت «در بيمارستان، پزشكي از من زيرميزي خواست. گفتم پول ندارم و اگر هم داشتم براي این کار نمي دادم. او هم به بهانه هاي مختلف من را به داروخانه می فرستاد و از برگه های دفترچه بيمه ام برمي داشت و در پاسخ اعتراضم مي گفت: اين همان پولي است كه نداري و من بايد جبران كنم!
خانمم درد مي كشيد ولي او بي تفاوت بود. وقتي براي شكايت نزد رئيس بيمارستان رفتم، او هم گفت: تصادف كرده مي خواهي درد نداشته باشد؟! در برابرش، پزشك متديني هم بود كه وقتي به بالين همسرم مي آمد مي گفت: تو بيماري و بر اساس روايات، دعاي تو مستجاب است. من دعا مي كنم شما آمين بگو.
يك بار اين پزشك را در حرم حضرت معصومه(س) ديدم. از وضع خانمم سراغ گرفت و بعد بدون هيچ چشم داشتي براي طبابت و درمان به خانه ما سر مي زد.» اين روحاني جوان و حافظ قرآن مي گفت «فشار اين حادثه بر من سنگيني مي كرد. به همين دليل خدمت استاد اخلاق آيت الله مظاهري رفتم و مشكلاتم را گفتم. ايشان گفتند اگر تحمل و صبوري (صبر جميل) كنيد من ضمانت مي كنم در برابر هر روزش اجر شهيد را دريافت كني. بعد از اين ملاقات، بسيار آرام شدم.»

توسل درماني
يكي از خادمان امام رضا(ع) كه 50 سال سابقه خدمت در حرم رضوي دارد، ميهمان برنامه هشت بهشت شبكه اصفهان بود. ايشان مي گفت: به عنوان سفيران فرهنگي امام رضا(ع) به بيمارستان الزهراء رفتيم. در راهرو، يكي از همراهان بيماري با اصرار مي خواست كه به اتاق ايشان برويم و مي گفت: به اين بيمار ما بگوييد كه امام می توانند شفا بدهند. وقتي به بيمار نگاه كردم دلم شكست. از امام رضا(ع) خواستم كه آبرويم را حفظ كنند. نبات تبّركي را كه داشتيم در آب انداختيم. بيمار با ناباوري و حالت انكار به ما نگاه كرد. در دلم به امام متوسل شدم. وفتي خواستند آب نبات را با سرنگ به بیمار بدهند، گفتند: اگر بيمار توانست خودش بخورد ما هم قبول مي كنيم كه امام شفا مي دهد. بعد آب را به او دادند، خورد. بيمار از هم وطنان كليمي بود و مسلمان شد.

سي دي درماني
می توانیم در مراکز درمانی از شرح حال عارفان و شفا یافتگان، كتاب هاي مربوط به توسل به امامان، راز بلاها در زندگی و هدف و فلسفه زندگی، بخش هايي براي معنا درمانی برپا کنیم. هم چنين می توانیم از افرادي مانند جانبازان دفاع مقدس که روحیه اي عالی دارند، فيلم هايي تهیه کنیم و در درمان بيماران از آن ها كمك بگيريم.
آيت الله بهجت(ره) مي فرمودند «بسیاری از حضرت رضا(ع) سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس- هم همین طور - کسی مادرش را به کول می گرفت و به حرم می برد. چیزهای عجیبی را می دید. ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده ای داشت و می بایستی مورد عمل جراحی قرار می گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا(ع) خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه(س) را در خواب دید که به وی فرمود: غده خوب می شود. احتیاج به عمل ندارد! ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است.»

معنويت درماني
كار يك روحاني فقط پاسخ گويي به سؤالات شرعي و امامت جماعت نيست. آثار و كاركرد مثبت او به طور مستقيم و غيرمستقيم در مساجد و مراكز مختلف بسيار گسترده است. روان شناسان، ارتباطات را به كلامي و غيركلامي تقسيم مي كنند. روابط غيركلامي بيش از دوسوم ارتباطات مؤثر را به خود اختصاص مي دهد.
حضور روحانيون در مراکز مختلف، مؤسسات، بيمارستان ها و دانشگاه ها فوايد بسياري دارد. آن ها به قول امروزي هاي هميشه آنلاين هستند. يعني شما يک روحاني را نمي بينيد که وقتي مثلاً در پارک باشد و شما از او سؤالي بپرسيد، بگويد من در مرخصي هستم. آن ها در مترو، فرودگاه، ايستگاه قطار، پارک، ايستگاه اتوبوس واحد و... هرجا كه باشند، برخلاف شغل هاي ديگر وقتشان در خدمت مردم است و هميشه پاسخ گو هستند.

نسيم مهر
خوشبختانه طرح «نسيم مهر» براي حضور روحانيون در بیمارستان ها از سوي نهاد رهبري در دانشگاه ها در حال اجراست. قسمت عمده فعاليت اين روحانيون عبارت اند از:
* مشاوره و پاسخ گويي به سؤالات ديني بيماران، همراهان، پرسنل و تصحيح باورهاي غلط از احکام.
* عيادت از بيمار و مراقبت روحي حمايت گرانه از طريق گوش دادن تسکيني.
* ارائه مراقبت های معنوي آرام بخش براي بيماران و همراهان بيمار و کارکنان در محيط بيمارستان.
* ارائه آموزه های معنوي در راستاي ارتقاء صبر و بردباري بيمار و همراه بيمار.
* ارائه برنامه های آموزشي موردنیاز بيماران و همراهان و پرسنل.
* مشارکت در تنظيم برنامه های مراقبت هاي قابل ارائه در لحظات پايان زندگي و حضور بر بالين بيماران در حال احتضار بر حسب درخواست خانواده بيماران.
* مشارکت در تدوين و يا اجراي دستورالعمل های مربوط به قطع و يا منع خدمات تداوم و حيات و اهداي عضو.

چند نكته پاياني
* تحقيقات انجام شده روي بيماران مختلف ازجمله افرادي كه درد زايمان داشته اند، نشان داده براي افرادي كه صداي دل نشین قرآن را پخش كرده اند، نسبت به گروه ديگر، درد كمتري گزارش شده است.
* در درمانگاه بقيه الله قم كه از يادگارهاي مرجع بزرگوار آيت الله تبريزي(ره) است، در اتاق هاي انتظار قفسه هاي كتاب و دعا گذاشته اند كه بيماران در هنگام انتظار از آن ها استفاده مي كنند اين امر اگرچه كوچك جلوه مي كند اما در اضطراب زدايي بسيار مؤثر است.
* بسياري از دعانويسان شيّاد از آب گل آلود ماهي مي گيرند؛ آن ها كه مي دانند اطرافيان براي شفاي بيمارشان حاضرند هر كاري انجام دهند از اين فرصت سوءاستفاده مي كنند. حضور کارشناسان دینی در مراكز درمان سبب می شود، جلوی خرافات و برداشت های انحرافی از دعا، توسل و نذر گرفته شود و دکان رمالان سوداندیش تخته شود.

[=B Mitra]
پی نوشت :
حاج آقادرماني، محمدحسين قديري،ش72، اسفند 92، ص24و 25

[=B Mitra][=B Mitra]

29/تیر/95

[=B Mitra]دعا ، درمانگران شياد

[=B Mitra]
[=B Mitra]سؤال:
[=B Mitra]ازآنجاکه بيشتر مراجعان به دعانويس‌ها بانوان‌اند که براى رفع مشکلات و ناراحتي‌هاى خود به اين کار اقدام مي‌كنند و گاه افرادى با عنوان دعانويس آنان را مي‌فريبند، چه توصيه‌اى براى روشنگرى آنان داريد؟

[=trebuchet ms][=verdana][=arial]پاسخ: اولاً خانم‌ها بايد توجه داشته باشند که در مراجعه به نامحرم حجاب کامل را رعايت كنند و مشکلات زندگي خود را بي‌جهت براي ديگران بيان ننمايند. بايد از برخوردهايي که زمينة سوءاستفادة نامحرم را فراهم مي‌کند به‌ طور جدي بپرهيزند و بدانند که افرادي با عنوان دعانويس، فال‌گير، سرکتاب‌بازکن و... براي آنها معجزه نمي‌کنند. آنان نمي‌توانند حقايق را برايشان آشکار نمايند، بلکه با گفتن مطالبي کلي که بر زندگي هرکسي ممکن است تطبيق کند، نظر ايشان را براي دادن پول جلب مي‌كنند. خانم‌ها بايد توجه داشته باشند که اگر کسي اهل معرفت و شناخت خداوند متعال باشد مي‌داند که اصلاح امر مؤمنين ثواب بالايي دارد و براي نوشتن دعايي مختصر، پول فراوان طلب نمي‌کند. بنابراين اگر شخصي براي دعانويسي وجه سنگين درخواست مي‌كند، شايستگي اين کار را ندارد. ثانياً در برخورد با اين دعانويسان حجاب کامل را رعايت كنند و اجازة لمس دست و بدن خود را به اين افراد ندهند. حتماً با برادر و شوهر يا يکي از محارم ديگر خود نزد ايشان بروند و از حضور خصوصي و انفرادي نزد افراد نامحرم به‌شدت بپرهيزند. آيت‌الله مکارم دربارة همين پرسش مي‌فرمايد: بايد خطر مراجعه به اين‌گونه افراد را به همة بانوان گوشزد کرد، تا در دام آنها گرفتار نشوند.[1][=arial]
.....................
سيدمحمدتقي علوي، محمدحسين قديري، مشاوره زير گنبد فيروزه اي(پاسخ به پرسش‌هاي شرعي در حوزه فراروان‌شناختي و طب غيرمعمول)، ج3، ص37.

[=B Mitra]

30/تیر/95

[=B Mitra]كودك و عشق به خدا

[=B Mitra]مي گويند: آیت الله شاه آبادی استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) توصیه می کردند که اگه مثلا بچه شما نیاز به کفش داشت هرچند که شما دیر یا زود اون کفش رو تهیه می کنید اما به فرزندتون اینجوری بگید: « عزیزم ، بابا باید پول داشته باشد ، مگه نمی دونید که خدا روزی رسونه ؟ پس از خدا بخواه زودتر به بابات پول بده تا برات کفش بخره»
این کودک شما قطعا دعا خواهد کرد و پدر هم به این مقدار پول می رسه که بتونه یه کفش برای بچه اش بخره و این بچه کفش رو از خدا می دونه و عاشق خدا میشه و در این صورت پدر دست فرزندش رو در دست خدا گذاشته است.

معرفي كتاب:
معرفی کتاب خدا در زندگی کودکان
كتاب «خدا در زندگی کودکان» نوشته ابراهیم اخوی که در 88 صفحه به نگارش درآمده و توسط انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به چاپ رسیده است. این کتاب که مشتمل بر 5 فصل است:
فصل اول: آثار خداشناسی در زندگی کودکان،
فصل دوم: فهم کودک از خدا،
فصل سوم: قوانین و راهکارهای معرفی خدا به کودکان،
فصل چهارم: پاسخ به پرسش های دینی،
فصل پنجم: هشدارها و آسیب ها،

نویسنده در فصل اول
ازجمله آثار مطرح شده به عناوینی همچون افزایش علاقه به خداوند، مهرمندی به دستور های خداوند، شکوفایی دیگر فضائل، پرورش احساس مسئولیت در قبال خداوند، افزایش ایمان و برخورداری از سلامت روان اشاره دارد.
نویسنده در فصل سوم به راهکاری همچون بهره گیری از داستان، تکیه بر تمایلات فطری کودک، توجه به فضای روان شناختی مخاطب، رعایت اصل تدریج، شرح ماهیت ایمان برای کودک، استفاده از ابزار های متنوع و غیره اشاره کرده است.
نویسنده در فصل چهارم به پرسش های متداول کودکان ازجمله اینکه خدا کیست؟ آیا خدا در آسمان است؟ خدا از کجا آمده؟ خدا شبیه کیست؟ و غیره آمده است. در فصل پایانی نیز به آسیب های عدم آگاهی کافی در این پاسخگویی از جمله دادن اطلاعات نادرست، خدا ابزار تهدید، سخت گیری والدین و غیره اشاره شده است.

کتاب حاضر می کوشد تا به یکی از دغدغه های اصلی پدر و مادر ها، یعنی جواب دادن صحیح و درخور فهم به سؤالات کودکانشان پاسخ دهد که این مقوله در تربیت فرزندان نقش مهمی دارد و باید به این مسئله توجه خاصی کرد چراکه در شیوه های تربیتی به این مسئله و پاسخ گویی صحیح به سؤالات فرزندان سفارش شده تا زمینه رشد فکری و علمی کودکان در آینده فراهم گردد. همان گونه که امیر المومنین (ع) در روایتی زیبا چنین می فرمایند: هرکس در خردسالی بپرسد، در بزرگ سالی پاسخ می دهد.
از دیدگاه قرآن، همه نوزادان با فطرتی خدایی پا به عرصه گیتی می گذارند و در وجود خویش اعتقاد به موجودی برتر را احساس می کنند. آنان در سال های تحول جسمی و فکری خود، با توجه به محدودیت های شناختی، بینشی خام و ساده از این مفهوم اساسی به دست می آورند؛ بینشی که خود را در پرسش های مربوط به خداوند، آفرینش، نیروهای معنوی چون فرشتگان و مفاهیمی ماورایی مانند بهشت و جهنم و دیگر مفاهیم دینی نشان می دهد.
در این نوشته تلاش شده است تا با گردآوری اطلاعات دینی و روان شناختی موجود در این زمینه، مخاطب را با دنیای کودکان بیشتر آشنا کند و جایگاه مفهوم خداوند در زندگی کودکان را بررسی کند.

دانلود كنيد
مجموعه كودك خدا شناس، ابراهيم اخوي، ده بروشور در يك بسته، جامعه المصطفي العالميه
http://www.askdin.com/thread32852.html

[=B Mitra]

31/تیر/95

[=B Mitra]دست خالی

[=B Mitra]سوار تاکسی بین شهری شدم.
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم. از بابت پول هم نگران نبودم.
اما وسط های راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم که کرایه راننده رو بدم ولی نبود! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم! نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود.
به راننده گفتم: اگر کسی را سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی؟!
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!
گفتم: الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق برایش افتاده!
یک دفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت.
و گفت: به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی می رسونمت.
خداجونم! من مسیر زندگی ام را با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم، اما الان هرچه دست کردم و نگاه کردم به جیب هایم دیدم هیچی ندارم، خالی خالیه …
فقط یک آه و افسوس که مفت مفت عمرم از دستم رفت. ما رو می رسونی؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مان می کنی؟!

[=B Mitra]
پی نوشت :
انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره

[=B Mitra][=B Mitra]

1/مرداد/95

[=B Mitra]سِحر مهر

[=B Mitra]امام على (علیه السلام) : لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ با خشم، تربیت ممكن نیست.

تربیت کودک شود با لطف و مهر
مهر مادر می کند صد گونه سحر
قهر و خشم و تندی و أخم مدام
جان کودک را کند تیره چو شام
کودکت چون بوی مهر از تو شنید
محرم رازش کسی چون تو ندید
خانه را بهر عزیزت شاد کن
با محبت خانه را آباد کن[1]


[=B Mitra]پی نوشت :
1.تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص303 ، ح6912.
2. سيده نسيم طباطبايي، ماهنامه خانه خوبان، ش86،

[=B Mitra][=B Mitra]

2/مرداد/95

[=B Mitra]شعر خوانی درباره حیا و حجاب

[=B Mitra]
[=B Mitra]شعر خوانی جالب دختر ۸ ساله درباره حیا و حجاب
حدیث حیا
زهرا مامان بیا صمیمی باشیم *** مثل دو تا دوست قدیمی باشیم
بیا با هم حرف بزنیم بخندیم *** در رو به روی غصه ها ببندیم
درسته دختر خوبه دلبر باشه *** تو خوشگلی از همه کس سر باشه
جلوه تو ذات دختره می دونم ***کار خداست مقدره می دونم
همه می گن دخترا برگ گلن *** داداش میگه البته یه کم خلن
چسب روی دماغ یعنی که زشتن *** به فکر خط خطی سرنوشتن
پشت این رنگ و روغنا دروغه *** پشت اینا یه طرح بی فروغه
مردا میگن که خوشگلا نجیبن *** راستش و بخوای دخترا مثل سیبن
سیب زمین افتاده بو نداره ***رهگذر هم پا رو دلش می ذاره
سیب های روی شاخه چیدن دارن *** از دست باغبون خریدن دارن
بهار خانوم دل نگرون توام *** دلواپس روز خزون توام
حالا که می خوای بری توی خیابون *** خودتو بگیر چراغ نده تو میدون
وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم *** به دو می خواست بره به سمت آدم
زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانوم ***چه میکنی فردا با حرف مردم
روتو بگیر با این لپای داغت *** بشین بذار آدم بیاد سراغت
آره مامان اینم حرف کمی نیست *** حجب و حیا قصه مبهمی نیست
این روسری یعنی که تو نجیبی ***شکوفه معطر یه سیبی
این روسری پرچم اعتقاده *** نباشه گلبرگها اسیر باده
زلفاتو از روسری بیرون نذار *** چشمای هیز و سمت زلفات نیار
مردای خوب پرده دری نمی خوان ***عشقای لوس سرسری نمی خوان
باید بدونی زندگی بازی نیست *** توهم قرص های اکستازی نیست
اونهایی که پلاس کافی شاپن *** احساسات دخترارو می قاپن
اونی که می ره پارتی های شبونه *** تو کار و بار انگل دیگرونه
مردای خوب کاری و اهل دلن *** مردای بد توی خیابون ولن
مردای خوب فقط نجابت می خوان ***از زنشون غرور و غیرت می خوان
علاف مو فشن که مرد نمیشه *** تا لنگ ظهر به رختخواب سیريشه
مردی که قیچی میزنه به ابرو *** از اون نگیر سراغ زور بازو
مردی که بند انداخته مرده؟ نه نیست *** برا کسی شریک درده ؟ نه نیست
جوهر مردی نداره ، زغاله *** نه مرده و نه زن ؛ تو حس و حاله
برقِ لب و کرم که اومد تو کار *** مردونگی برو خدا نگه دار
ابرو کمون خیابونا شلوغن *** پر از فریب حرفای دروغن
دوسِت دارم دیونتم ، اسیرم *** یه روز اگه نبینمت میمیرم
یک دو روز بعد تو همین خیابون *** یه لیلی دیگه ست کنار مجنون
برا کسی بمیر که راستی مرده *** جر نزنه ، نپیچه ، برنگرده
بله به کسی بگو که عاشق باشه *** تو حرف عاشقونه صادق باشه
یعنی باید شیفته روحت باشه *** تشنه چشمه شکوهت باشه
آره گلم سرت رو درد نیارم *** اینلوده بازی ها رو دوست ندارم
گیس طلایی به چشماشون زل نزن ***با فوکلات به دستاشون پل نزن
همپای دخترای بد راه نرو ***با چشم باز مامان توی چاه نرو

شعرخوانی حدیث حیا توسط سیده زهرا شایگان، 8 ساله، در برنامه مشاعره شبکه آموزش، پخش گردیده است.
مشاهده فيلم

[=B Mitra]

3/مرداد/95

[=B Mitra]سن استفاده از تبلت

[=B Mitra]بچه از چه سنی می تواند از تبلت یا گوشی استفاده کند؟
پاسخ(دکتر شریفی یزدی): امروز وقتی یک بچه به دنیا می آید حداقل یک دستگاه دیجیتال در اطرافش وجود دارد، بنابراین ما نمی توانیم بگوییم: بچه را در فضایی رشد بدهیم که عاری از این امکانات باشد. در مقولۀ سنی دو تا بحث داریم: یکی اینکه بچۀ ما در چه سنی دستگاه خودش را داشته باشد و دیگر اینکه این بچه از چه سنی می تواند به سیستم آنلاین وصل شود. در مورد دستگاه باید گفت که از زمانی که روی رشد فکری بچه اثر نامطلوب نگذارد، می توانیم آرام آرام دستگاه را در اختیار بچه قرار دهیم البته نه بعنوان یک وسیلۀ اختصاصی ، چون کارکردن با یارانه و موبایل نیاز به یکسری مهارت مغز و دست نیاز دارد که بچه باید به آنها آگاهی پیدا کند.
راه حل ساده این است که به بچه نگوییم که این دستگاه مال توست. بعضی پدر و مادرها به فرزند هشت ساله شان می گویند که مثلا اگر امسال قبول بشوی تبلت اختصاصی را برای تو می خرم که این اشتباه است. اگر قرار است که بچه با این دستگاه و فضا آشنا شود بهتر است که ما دستگاهی را در اختیار بچه قرار بدهیم که مال خانواده باشد و همه از آن استفاده می کنند البته با چند شرط: 1- در فضای عمومی خانواده استفاده شود یا روش های کنترل والدینی برای بچه روشن باشد 2- الان ما سن پانزده سال به بالا را مجاز برای استفاده از اینترنت درنظر گرفته ایم. البته رشد فکری و عاطفی و تحصیلات و پیشینۀ خانواده مهم است. ولی این سن نمی تواند کمتر از دوازده سال باشد. در اینجا هم مقولۀ نظارت وجود دارد. یعنی نگوییم که چون فرزند پانزده سال دارد نیاز به نظارت ندارد.
دادن این وسیله به فرزند زیر دو سال توصیه نمی شود زیرا آسیب های شدید مغزی برای کودک دارد. کم کم که بچه بزرگتر می شود می توان دستگاه را بصورت آفلاین در اختیار او قرار بدهیم. و از سنی که قرار است بچه بصورت آنلاین از این وسیله استفاده کند، توصیه های بالا لازم است ولی اگر پدر و مادر سواد دیجیتالی نداشته باشند، ممکن است که فرد خبره و بیماری پیدا شود که به بچه، بویژه نوجوان ما شیوه ای را بیاموزد که بتواند والدین را دور بزند.
همان طور که ما از کودکی بجای آموزش جنسی به فرزندمان تربیت جنسی می آموزیم که مختص فرهنگ و اعتقادات ماست، اگر بتوانیم سواد دیجیتال، محاسن و معایب آنرا آرام آرام به بچه بیاموزیم شاید بهترین سد و مانع را در مقابل خطرات اینترنت ایجاد کرده ایم.

براي مطالعه بيشتر

[=B Mitra][=B Mitra]

[=B Mitra]

4/مرداد/95

[=B Mitra]شادی و نشاط

[=B Mitra]الف) ده عامل نشاط بخش
امام صادق (عليه السلام): نشاط و شادي در ده چيز است:
قدم زدن،
سواري،
در آب غوطه خوردن،
به سبزه نگريستن،
خوردن و آشاميدن،
به زن خوش سیما نگاه کردن (نگاه هاي مشروع: همسر و مادر و خواهر)،
آميزش جنسي،
مسواك زدن،
سر را با خطمي در حمام و جز آن شستن
و با مردمان هم سخن شدن؛

النُّشْرَه فِي عَشَرَه أَشْيَاءَ:
فِي الْمَشْيِ وَ الرُّكُوبِ وَ الِارْتِمَاسِ فِي الْمَاءِ وَ النَّظَرِ إِلَى الْخُضْرَه وَ الْأَكْلِ وَ الشُّرْبِ وَ النَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ و الْجِمَاعِ وَ السِّوَاكِ وَ غَسْلِ الرَّأْسِ بِالْخِطْمِيِّ فی الحمام ِوَ غیره وَ مُحَادَثَه الرِّجَالِ.[1]

***********
ب) كتابخانه روان شناسي حديثي - قرآني
1-هنر رضايت از زندگي، پسندیده عباس
2- جوان، شادي و رضايت از زندگي
3- الگوي شادي از نگاه قرآن و حديث، محمدی ری

http://lib.qhu.ac.ir/n2014-e24327-p216.html
[=B Mitra]......................
پی نوشت :
1.محمد محمدي ري شهري، دانشنامه احاديث پزشكي، ج1 ، ص 98 .


5/مرداد/95

[=B Mitra]حريص تر شدن مرد با حجاب زن


[=B Mitra]طرفداران کشف حجاب چه می گویند؟
گویند مفسده حجاب دو چیز است: یکی آن که حجاب مانع ترقی زن است و زن را از هر کمال و فضیلت محروم می گرداند و بزرگ تر، جلوگیر آنها از کسب علوم و صنایع و تجارت و فلاحت و آنچه موجب استقلال و سعادت آنها است .
هر دانشمندی می داند که تعلیم و تعلم و کسب علوم به هیچ وجه منافات با حجاب ندارد و حجاب مربوط به رشد عقلی و عملی زن نیست ، مدارس دخترانه و پسرانه از هم ممتاز و جدا است و نیز زن هر گونه علمی و صنعتی را می تواند در منزل خود با کمال عفت و نجابت فرا گیرد اگر محتاج به مرد شد در پشت پرده بطوری که مواجه هم نباشند تحصیل نماید و به این ترتیب بهتر تحصیل علوم می شود، زیرا اگر این طور شد تمام توجه به مطالب می شود و از مفسده نظر نیز محفوظ می ماند.
آری ما قبول داریم که زن با حجاب بخصوص با پوشانیدن صورت در جائی که منطقه مفسده باشد نمی تواند مشغول تجارت و ایالت و وکالت و باقی امور اجتماعی شود ، لکن به ناچار نوع انسان بایستی برای تنظیم امور تمدن دو قسمت شوند ، بعضی امور خارجی را انجام دهند و بعضی در اصلاح امور داخلی بپردازند و معلوم است که در سازمان خلقت طبیعت، شالوده زن طوری خلقت شده که امور داخلی را بهتر می تواند انجام دهد و طبیعت مرد طوری است که برای امور خارجی بهتر است و چون امور (تشریعی) مطابق امور(تکوینی) است(1) لذا شرع اسلام امور معاش را بعهده مرد گذاشته و تنظیم امور داخلی را بعهده زن.
و بعضی گفته اند غرض اصلی از حجاب جلوگیری از زنا است و زنا در حجاب زیادتر می شود، زیرا به حکم آن که (الانسان حریص علی ما منع) انسان را از هر چه منع کنند به آن حریص تر می گردد و هر قدر زن خود را بپوشاند مرد حریص تر می شود که او را ببیند.
و روی این اصل می گویند حجاب از اسلام نیست ، لکن این حرف خلاف وجدان و تجربه است و مثل این است که بگویند اگر کسی جواهرات خود را در صندوق پنهان نکند ، و در کوچه و بازار پخش نماید بهتر محفوظ می ماند ، زیرا وقتی مانعی در کار نیامد کسی میل نمی کند دستبردی به آن ها بزند ، آری اگر قوه شهوت در بشر تمام شود دیگر مایل به نگاه نیست مگر از جهت حسن منظر.
هر کس در عمر خود چندین دفعه گل و ریاحین و مناظر زیبا دیده آیا چون مکرر دیده است دیگر مایل به دیدن نیست؟
در بعضی جرائد دیدم نوشته بود تاسیس حجاب از زمان خلفای عباسی شده که آمیزش با ایرانی ها داشتند و حجاب را از آنها آموختند .
کدام عاقل منصفی قبول می کند که حکم به این مشکلی که بقول متجددین زنان را بروپوشی و زندانی دائمی وا دارد ، بدون اصل مسلمی و قانون محکمی انجام گیرد، در صورتی که طبیعت زن مایل به خود آرائی و جلوه گری است آن هم این طور عمومیت پیدا نماید و به تمام فرق مسلمین و ممالک اسلامی سرایت نماید؟
نمی دانم حضراتی که چنین می گویند آیا آیاتی که در خصوص حجاب وارد شده که بعضی از آن را تذکر دادم و نیز به اخبار راجع به حجاب چه می گویند؟
آیا تعلیمات اسلام غیر از آن چه از قرآن و احادیث معلوم می شود از جای دیگر می توان استفاده نمود؟
و چون در سابق حجاب و روپوشی از مسلمیات تمام فرق اسلامی به شمار می رفت لهذا علمای صدر اسلام کمتر در مقام ادله و بیان اخباری که در این خصوص رسیده بر آمده و متعرض خصوصیات آن می شدند؛لکن چون اخیراً مسئله حجاب خیلی اهمیت پیدا نموده به طوری که بعضی یا از روی جهل و نادانی یا تجاهل نموده و از روی اغراض شخصی منکر وجوب و مشروعیت آن شده اند و گویند اصلاً حجاب در شریعت نرسیده.
این است که علماء در مقام بر آمده و کتاب های بسیار راجع به حجاب تالیف نموده اند و در دسترس مردم گذارده اند و بهترین کتابی که در این زمینه تالیف گردیده کتاب ( سفینه النجات) است که از تالیفات فاضل دانشمند آقای ابوالفضل خراسانی است که الحق کتاب جامعی است،مراجعه نمائید تا آن که بدانید حجاب در شریعت محمدی صلی الله علیه و آله خیلی اهمیت دارد و بیشتر فساد اخلاقی که امروز بین مردم شیوع پیدا نموده زیر سر بی عفتی و بی حیائی زن ها است.
و از عموم مسلمین که پای بند به دیانت اسلامند تقاضا می نمائیم که همت گمارند که این گم گشته را باز آرند که شاید اندازه ای از این وحشی گری و بی عفتی که سر تا سر ممالک اسلامی را گرفته و شیوع پیدا نموده جلوگیری شود.
ای مردهای با غیرت و با ایمان که اندازه ای پای بند قرآن می باشید! ببینید خداوند در کلام مجید به شما چه دستور می دهد : « یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً و قودها الناس و الحجاره علیها ملائکه غلاظ شداد لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یومرون».
خداوند در این آیه مبارکه به مومنین خطاب فرموده که خودتان و اهل بیت خودتان را نگاه دارید از آتشی که آتش گیر آن خود مردم می باشند وملائکه غلاظ و شدادی موکل بر آن آتشند که نا فرمانی از امر حق تعالی نمی نمایند و آن چه امر می فرماید اطاعت می نمایند.

پس به حکم قرآن شما بایستی جلو گيري کنید از خانواده خودتان ؛ اگر زنهای شما یا دختر ها یا پسران شما به کج رفتند و بر خلاف حکم خدا عمل نمودند به هر ترتیبی که ممکن است آنها را از کج روی باز دارید ؛ لکن بایستی اول خود را از اعمال ناشایسته نگاه دارید سپس آنها را هدایت نمائید و گرنه کلام شما تاثیر ندارد.
خوب است حضرات متجددین عوض این که می گویند حجاب از اسلام نیست ، بفرمائید حجاب درتمدن اروپائی ها نیست، اگر این طور بگویند اروپا منش ها زودتر بی حجابی را عملی می کنند. همان تقلید بیگانگان است که ایرانی های بیچاره را به خاک سیاه نشانیده ( ای دو صد لعنت بر این تقلید باد).

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. ای پیغمبر صلی الله علیه و آله بگو به زنهای خود و دختران خود و زن های مومنین که (هنگام بیرون رفتن از خانه) خود را بپوشانند به چادر ها و رو پوشهای خود برای اینکه به حریت و عفت شناخته شوند تا از تعرض و اذیت ( مردمان هوس ران) محفوظ مانند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
(توضیح) جلابیب نام برده شده در این آیه در لغت و معنی برای آن کرده اند، یکی پارچه ایست کوچکتر از عباء که زن های عرب بر سر می انداختند و سر و سینه و طرف بازو و سینه آنها را می گرفت ، معنای دیگر جلباب پارچه بزرگی بوده بزرگتر از عباء مثل چادر که در عجم معمول است و زن های مسلمانان مامور شدند که خود را از نظر نامحرمان بآن بپوشانند.[=B Mitra]

منبع: به سوي خوشبختي، نويسنده بانو مجتهده امين.

[=B Mitra]

[=B Mitra]

6/مرداد/95

[=B Mitra]شيوه رفتار با فرد وسواسي

[=B Mitra]
[=B Mitra]در ارتباط با فرد وسواسي نكات زير را رعايت كنيد:
1. وسواس جبري يا بي اختياري:
هر وسواسي ناهنجار نيست. وسواس تا حدودي در همه هست. زماني به تشخيص وسواس مرضي مبادرت مي كنيم كه وسواس يا رفتارهاي وسواسي جنبه نامعقول، افراطي، اجباري و نامتناسب داشته باشد، انصراف از آنها مشكل باشد ودرماندگي مشخصي را در فرد برانگيزد, وقت قابل ملاحظه اي را به خود اختصاص دهد و بازده و كنش وري روزمره فرد را تحت تأثير خود قرار دهد. در وسواس مرضي و نابهنجار،افكار و رفتارهاي وسواسي «به رغم اراده انسان» به هشياري وي هجوم مي آورد و سازمان رواني وي را تحت سيطرة خود قرار مي دهد و اضطراب گسترده اي را در فرد بر مي انگيزد. با توجه به اين مطالب اگر اطرافيان فرد وسواسي با اين مباحث آشنا باشند ديگر به ملامت او اقدام نمي كنند؛ چون مي دانند كه اين افكار يا اعمال وسواسي بدون اختيار فرد به او هجوم مي آورند و خود فرد از اين موضوع بسيار رنج مي كشد.

2. وسواس در نوجوان و جوان: اطرافيان لازم است اين مطلب را بدانند كه نوجوانان وسواسي به پنهان كردن رفتار وسواسي و يا اعمال بي اختياري و وسواسي خود مي پردازند و موارد نادري جهت درمان به مراكز درماني مراجعه مي كنند كه اين خود باعث تأخير فرايند درمان مي شود. پس اطرافيان مي توانند حساب شده و با اطمينان بخشي به فرد ، او را جهت درمان تشويق كنند.

3. حساسيت در برخوردها: براي درمان،كمك اطرافيان ضروري است. نبايد آنها با تشويق رفتارهاي وسواسي يا اذيت او (مثل جابجا كردن وسايل فرد وسواسي كه به وسايل خود حساس است) بيماريش را تشديد كنند.

4. مسخره نكنيم: تحقير و يا مسخره كردن آنها در نزد ديگران باعث مي شود كه آنها به خود نامطمئن تر شوند و بيماري را تشديد كنند. نيز در جمع تذكر ندهيم. براي توصيه، زماني را انتخاب كنيد كه او با شما راحت است.

5. جهت دهي درماني: بسياري از بيماران وسواسي چون از نوع اختلال خود مطلع نيستند و راه درمان اين مشكل را نمي شناسند از روي اشتباه براي معالجه به مراكز عمومي رجوع مي كنند.اطرافيان لازم است او را كمك و تشويق كنند تا جهت درمان نزد روان پزشك و روان شناس باليني (هر دو با هم) بروند. دو سه سال اول خيلي راحت تر درمان صورت مي گيرد.

6. برچسب (lable) نزنيم: در گفتگو ها به فرد وسواسي برچسب وسواسي نزنيم. اين عمل مي تواند علاوه بر ناراحتي فرد از قضاوت ديگران باعث تشديد بيماري و تلقين او گردد و فرد اين مشكل را براي خودش بپذيرد و با خود بگويد كه درمان من بسيار سخت است؛ اما اگر افراد در جهت مثبت او را تلقين كنند، مثلاً بگويند امروز نسبت به ديروز كمتر اين عمل را انجام دادي و تشويق كنند، در او (افكار و اعمال او) اثر مثبت مي گذارد.

7. كمك به تمرين هاي خودياري: يكي از موثرترين مؤلفه ها در درمان، خواست خود فرد جهت درمان است؛ پس لازم است اين خواست را تقويت كرد و به او كمك كرد تا تمرين هاي خودياريش را (كه از طرف روان شناس مطرح شده است) انجام دهد. مثلاً مراقب باشيم كه او داروهايش (در صورت نياز به دارو) را مصرف كند. همچنين در ديگر تمرين ها به او كمك كرد. مثلاً به او كمك كنيد و تشويقش نمائيد تا هر روز يك مرتبه از كارهاي تكراري روز قبل را كم كند تا كم كم اين كار را كنار بگذارد. ريشه وسواس اضطراب است. هر شناخت، و رفتار مشروع آرام بخش كه اضطراب را پايين بياورد براي كاهش وسواس او مفيد است.

8. كار درماني: امروزه نقش موثر كار در درمان پذيرفته شده است. كار، توجه بيمار را از گرفتاري و بيماري اش منصرف مي كند. پرداختن به كار مورد علاقه موجب توجه فرد به توانايي ها و بخش مثبت وجودش مي گردد و در عين حال، احساس عزت نفس، كفايت كارآمدي، هدفداري و توجه به آينده، دل كندن از افكار معطوف به گذشته و ترك خيال پردازي هاي طولاني و مضر در او نقش مي بندد. اگر بيماري مخصوصاً كسي كه وسواس فكري دارد،به كار،به خصوص كار دسته جمعي مشغول شود از اين افكار كمتر به ذهنش مي آيد. پس بايد او را تشويق به كار دسته جمعي كرد و از انزوا و گوشه گير شدن او جلوگيري كرد و پيوسته جنبه هاي مثبت شخصيت او را برجسته نمود تا آن عيب كم كم برطرف گردد.

9. حذف الگوها: بيماري وسواس مي تواند علت زيست شناختي، هورموني، عصب شناختي و يادگيري و وراثتي داشته باشد. در برخي , مصرف دارو در كنار انجام تمرين هاي خودياري و روان درماني نقش موثري دارد؛ اما در برخي از وسواس ها فرد از بزرگترها اين امر را ياد مي گيرد. اگر به عواقب اين مشكل اشاره شود مي توان بزرگترها را از ديد كوچكترها دور كرد و توجه ديگران را به جنبه هاي غير بيمار گونه فرد منصرف كرد تا اين اختلال به آنها منتقل نشود.

10. ما هم ممكن است بيمار شويم: بيماري هاي رواني مثل بيماري هاي جسماني است. يعني همانگونه كه احتمال سرماخوردگي براي همه وجود دارد و راه هاي درماني خاصي نيز بر آن هست احتمال مبتلا شدن به بيماري رواني براي همه مطرح است و هيچ كس نمي تواند تضمين كند كه او هرگز به فلان بيماري رواني مبتلا نمي شود. پس بايد در برخوردها به گونه اي برخورد كرد كه انتظار داريم با ما (در صورت ابتلاء) برخورد شود.

11. توجه به مساله كثيرالشك: در مسائل ديني و احكام در بحث نماز، درباره افراد كثيرالشك بحث شده است و توضيح داده شده كه اين افراد نبايد به شك خود اعتنا كنند و از تكرار اعمال ديني خود پرهيز كنند. برخي افراد مي گويند مثلاً مطمئن نشدم يا به دلم ننشست بايد دوباره بخوانم. اين افراد بايد بدانند كه اعمال پذيرفته شده و مقبول آن چيزي است كه خداوند فرموده نه آن چيزي كه فرد دوست دارد. براي اطلاع بيشتر از شرائط كثيرالشك و موارد آن به كتاب توضيح المسائل مرجع تقليد خود رجوع فرمائيد و فرد وسواسي را با آداب شرعي اش آگاه سازيد و نيز او مي تواند با سؤال از دفتر مرجع تقليد خود نسبت به انجام اعمال خود آگاه شود. پيشنهاد مي كنيم سخنراني هاي آيت الله مظاهري و استاد فرحزاد را از بخش «صداي مشاور» سايت گفتگوي ديني گوش كنيد.

12. كلاس هاي سايكواجوكيش (Psychoeducution) و خانواده درماني: در بيمارهاي شديد وسواسي لازم است اعضاء خانواده با هم نزد روان شناس باليني و خانواده درمانگر رجوع كنند تا با دوره هاي ويژه , مطالبي ياد بگيرند كه به تسريع در درمان فرد وسواسي كمك كنند و رفتارهاي صحيح و برخوردي مناسب را آموزش ببينند.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1. نرم افزار پاسخ 2، مركز مطالعات و پاسخگويي به شبهات(حوزه عليمه قم).

[=B Mitra]

7/مرداد/95

[=B Mitra]راه درمان ترس

[=B Mitra]امام علي (ع) فرمود: «إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ- فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ، هرگاه از انجام كارى ترس داشتى، خود را يكباره در آن كار وارد كن، زيرا [ناراحتى ترس و] حذر داشتن سخت تر از انجام آن كار است.»
شرح: به راستى نفوس انسانى در موردى كه احتمال ناروايى را مى دهد كاملا تحت تأثير قرار مى گيرد و راجع به چگونگى دفع و خلاصى از آن، سخت به انديشه مى افتد، و اين خود به مراتب دشوارتر از درگيرى با آن مورد است، چون مدت ترس در آنجا طولانى است، و اين ترس با انتظار ترس شديدتر مى گردد. امام (ع) ترغيب كرده است كه بايد وارد كار شد، با قياس مضمرى كه صغرايش عبارت: فانّ... است و كبراى مقدّر نيز چنين است: و هرگاه ترس از ورود به كار دشوارتر است پس بايد از آن پرهيز كرد و بر انجام كار رو آورد. نتيجه اين مى شود كه سزاوار آن است كه به جاى بيم زياد يكباره وارد صحنه كار شويم.[1]

چه ترسي ز امري بينداز خويش ** در آن و بپيراى تشويش خويش
دو دل بودن و خود نگهداشتن** بسي سخت تر مي كند قلب ريش
اگر گيتيت كارى پيش آورد ** كه فكرت درهم مغشوش از آن كرد
به چشمت بود كارى سخت و دشوار ** وز آن سختى دل و جانت در آزار
سزد آن ترس و بيم از دل گذارى ** به همّت روى در انجامش آرى
در آن از روى عزم آرى چو اقدام ** شود طى ترس و كار آيد به انجام
همان امرى كه مى بودت چنان كوه ** وز آنت در درون انبوه اندوه
به آسانىّ و نيكوئى سرآيد *** وز آن خار پريشانى بر آيد
شنيدستم نخستين بار فرهاد ** نظر بر بى ستونش چون كه افتاد
ز دل فرياد جانکاهى بر آورد ** كه انگيزم چسان زين كوه من گرد
ز سر اين فكر با تندى بدر كرد ** به انديشه سوى تيشه نظر كرد
بفرّ عزم و عشق آنكه تراشيد *** ز هم آن كوه را چون گرد پاشيد

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص570.
2. ( شرح نهج البلاغه منظوم، ج9، ص199.

8/مرداد/95

[=B Mitra]حمايت از نامحرم


[=B Mitra]سوال: دختری هستم که در جریان زندگی پسر 18 ساله ای که فرزند طلاق هست و مشکلات زيادي را در زندگی تجربه کرده قرار گرفته ام، چگونه مي توانم به او کمک کنم، لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ:
با سلام و تحیت خدمت شما خواهر بزرگوار،
خدا را شکر كه آدم دلسوز و مهربانی هستید. احساس همدردي و دلسوزي براي هم نوع یک خصوصیت انسانی بسیار خوبی است. ولي بايد بدانيد كه چگونه مي توانيد به ايشان كمك كنيد كه براي خودتان و ايشان از نظر شرعي و روان شناختي مشكلي به بار نيايد.
1. ارتباط انساني یک حریم و قانون خاصی را می طلبد که باید شما به آن توجه داشته باشید. از آنجایی که ایشان نامحرم است، شرعا ارتباط رابطه احساسي جایز نیست، هر چند شما قصد کمک داشته باشيد. از نگاه روان شناختي ارتباط شما با ايشان كه خلأ عاطفي دارد مانند آب نمك خوردن براي رفع عطش است ايشان به تدريج به ارتباط بيشتر و بيشتر نياز دارد.

2. خدای متعال به انسان ها علاقه، استعداد، توانايي و عقل و تدبیر داده، هر فرد با مطالعه، مشورت و کمک گرفتن از بزرگان و صاحبان تجربه بايد مشكلات خود را حل كند. این فرد هر چند مشکلاتی داشته، ولی این دلیل عدم حرکت و تلاش ایشان نمی تواند باشد،از این رو باید خودش یک اقدام و تلاشی بکند. ايشان را به كار و ورزش تشويق كنيد.

3. دعا در حق مومنین می تواند راهگشا باشد. می توانید در حق ایشان و تمام مؤمنین دعا کنید. در روایت به ما توصيه شده كه براي حل مشكل نيازمندان دعا كنيم.

4. خطر وابستگي: ادامه ارتباط دردی را دوا نمی کند چه بسا باعث دلبستگی و به تدريج وابستگي شود. از او بخواهید خودش برای زندگی تصمیم بگیرد، به آنچه علاقه دارد تلاش کند و به خدا توکل کند. گفت وگوی بیشتر از این صحیح نیست هر چند شاید توجیه کند و اصرار بر ادامه رابطه داشته باشد، و از آنجایی که از نظر عاطفی خوب تأمین نشده برای شما دردسر خواهد شد.

5- وسوسه نفس و شيطان: مراقب وسوسه شيطان و نفس باشيد. آن دو با بهانه تراشي راه ارتباط را توجيه مي كنند. طوري كه شما احساس وظيفه مي كنيد براي كمك به ايشان و حتي با ابراز عاطفي احساس گناهي نكنيد.

6- مكر پسران: دقت داشته باشيد كه بسياري از پسران حاضر نيستند با دختري كه راحت با او ارتباط داشته است ازدواج كنند. بسياري از آنها هم از عواطف دختران سوء استفاده مي كنند تا آنها را به دام بيندازند و بعد اخاذي و آلوده كردن دامانشان، آنها را رها كنند و سراغ ديگري بروند.


[=B Mitra]پی نوشت :
سايت انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره( اسك دين)

[=B Mitra]

9/مرداد/95

[=B Mitra]شئون زن در جامعه

[=B Mitra]

[=B Mitra]دانشمندان راجع به زن در دو اصل گفتگو کرده اند، یکی آن که آیا زن به اعتبار طبیعت اولیه خود ضعیف تر و ناتوان تر از مرد خلقت شده یا نه؟ و دیگر بر فرض ضعیف تر، آیا به تعلیم و تربیت ضعف طبیعی او علاج پذیر هست یا نه؟ و در جامعه حائز چه مقام و مرتبه ای است؟

اصل اول چنان چه واضح و هویدا است غالباً زن ، هم در قوای جسمی و هم در قوای دماغی ضعیف تر از مرد بشمار می رود.
اصل دوم که به تعلیم و تربیت و ورزش قوی شود در قوت و عمل مساوی با مرد گردد آن نیز به طور کلی ممکن نیست، به ندرت زنانی پیدا می شوند که خوش فهم تر و لایق تر و تواناتر و در فعلیت و در رای و تدبیر مساوی با مردها بلکه برتر از آنها بشمار آیند . در مثل گویند ( از یک گل بهار نمی شود). این از جهت اصل طبیعت، لکن از لحاظ امور اجتماعی نمی توان گفت اهمیت مرد در جامعه زیادتر از زن است. هر یک عهده دار یک قسمتی از امور اجتماعی بشرند و برای کاری ساخته شده اند. چنان چه علمای طبیعی گفته اند ساختمان جسمی، مادی و معنوی این دو صنف با هم تفاوت دارد، یعنی اصلاً «طبیعت زن و مرد» دو تا است و چون در طبیعت با هم مختلفند در «عمل و وظیفه» نیز بایست مختلف باشند و گر نه هیچ کدام کاملا از عهده وظیفه خصوصی خود بر نمی آیند و امور عالم مختل می گردد. اگر خواهی بفهمی در نظام خلقت و امور اجتماعی، زن و مرد هر یک عهده دار چه عملی می باشند، ببین دختران و پسرانی که در یک خانه نشو و نما می کنند و اولاد یک پدر و مادر می باشند و با آن که طرز تربیت آنها یکسان است طریق بازی کردن دختران و پسران با هم به کلی تفاوت دارد، دختر به مقتضای طبیعت خود بدون آن که اجبار یا تربیتی در کار باشد با عروسک و بچه درست کردن و شیر دادن و از این کارها که مخصوص به زن است و در آتیه خود بایست انجام دهد سر و کار دارد و عشق می ورزد، پسر نیز بالطبع با چوب و طناب، سواری، بنائی، آب کشی خود را مشغول می کند، از اینجا می توان فهمید که مربی عالم هر یک از زن و مرد را برای کاری خلقت فرموده، بلکه هر فردی را به مقتضای میل و طبیعت خود قسمتی از امور اجتماعی را عهده دار گردانیده است. اگر زن بخواهد در کارهای خصوصی مردها شرکت کند از کار خصوصی خود که یک قسمت مهم از زندگانی بشر بشمار می رود، باز می ماند چنان چه می بینیم دخترانی که شغل معلمی در مدارس یا ماشین نویسی در بانك ها و ادارات یا پرستاری در مریض خانه ها و غیر اینها را به عهده گرفته اند یا باید اصلاً شوهر اختیار نکنند یا باید دست از کار بردارند و اگر بخواهند با جمع کنند نه کار خارجی را درست می توانند انجام دهند نه کار اختصاصی خود را از عهده بر می آیند.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1-روش خوشبختي، بانو امين، ص 92.

10/مرداد/95

[=B Mitra]علل محبوبیت و موفقیت حاج آقای قرائتی

[=B Mitra]علل محبوبیت و موفقیت حاج آقای قرائتی در تبلیغ دینی
[=Calibri]1. هم اندیشی
[=Calibri]2. شوخ طبعی
[=Calibri]3. قرآن محوری
[=Calibri]4. سادگی در بیان
[=Calibri]5. اجتناب از تملق
[=Calibri]6. پشتکار و همت بالا
[=Calibri]7. تکلف رفتاری نداشتن
[=Calibri]8. توجه خاص به جوانان
[=Calibri]9. استفاده از قصه و حکایات
[=Calibri]10. «همدلی» با قشر کم درآمد
[=Calibri]11. کار برای خدا(وقف آثار و...)
[=Calibri]12. شفاف سازی مسائل مالی و...
[=Calibri]13. کمک از ابزار(سمعی و بصری)
[=Calibri]14. مخاطب محور (نه متکلم محور)
[=Calibri]15. گزینش مباحث مبتلا به و کاربردی
[=Calibri]16. انتقاد دلسوزانه از دولت و مسؤولان
[=Calibri]17. خلاقت و تقلید نکردن از سبک دیگران
[=Calibri]18. پیامد شناسی و ارزیابی کار جلسات خود
[=Calibri]19. تشویق مخاطب ( مسابقه کتاب خوانی و ...)
[=Calibri]20. توجه به استعدادها و علـاقه خود در تبلیغ دین
[=Calibri]21. نترسیدن از گفتن نمی دانم(وقتی که نمی داند.)
[=Calibri]22. خروج از موضع تهمت و دفع شبهـات و شایعـات
[=Calibri]23. توجه به رسالت خود و خط نگرفتن از مجری در برنامه ها
[=Calibri]24. استفاده به موقع از تمثیلات (مخاطب فهم و متخصص پسند)
[=Calibri]25. خودافشایی (قدسی ندیدن خود و بیان برخی از اشتباهات خود)
[=Calibri]26. تـوجه بـه حـال مخـاطب ( سـاعت ورزش سـخنرانی نکردن و..)
[=Calibri]27. نیاز و مخاطب شناسی (طـرح سایت ازدواج و خـنـده حـلال و....)

پی نوشت :
1- نرم افزار بال باشيم نه وبال، محمدحسين قديري، (موجود در سايت اسك قرآن براي دانلود)

[=B Mitra]

11/مرداد/95

[=B Mitra]خاطرات آقای قرائتی از ازدواجش


[=B Mitra]مى ‏خواستم ازدواج كنم، ولى پدرم مى ‏گفت: هر موقع در تحصيل به مدارج بالاترى رسيدى و مقدمات و سطح حوزه را گذراندى و به درس خارج فقه و اصول رفتى، ازدواج كن. ديدم به هيچ صورت قانع نمى ‏شود، اثاثيه را از قم برداشتم و به كاشان نزد پدرم آمدم. او گفت: چرا آمدى؟
گفتم: درس نمى‏ خوانم! شما حاضر نمى ‏شوى من ازدواج كنم.
خلاصه هر چه به خيال خويش مرا نصيحت كرد اثر نگذاشت. حتّى به بعضى آقايان سفارش كرد كه مرا براى درس خواندن نصيحت كنند، من هم بعضى را واسطه كردم كه او را براى موافقت با ازدواج من نصيحت كنند!
تا اينكه يك روز به پدرم گفتم: يا بگو كه من مثل حضرت يوسف هستم و دچار گناه نمى ‏شوم، يا بگو گناه كنم يا بگو ازدواج كنم. به هر حال سرانجام موفّق شدم و نظر موافق پدرم را كسب كردم.

جشن دامادى بى ‏تجمّل‏

براى جشن دامادى ‏ام اطرافيان گفتند: براى تزئين مجلس عروسى، از تجّار فرش مقدارى فرش درخواست كنيم تا آنها را در مجلس جشن كه آن زمان رسم بود، آويزان كنيم.
اوّل تصميم گرفتم اين كار را انجام دهم، امّا بعد به خود گفتم: چرا براى چند ساعت جشن، سَرم را پيش اين و آن خَم كنم، مگر جشن بدون آويز كردن قالى نمى ‏شود؟ خلاصه اين كار را نكردم و هيچ اتفاقى هم نيفتاد.

زندگىِ كامل‏
روزهاى اوّل ازدواجم بود، با همسرم آمدم قم و خانه‏ اى اجاره كرديم. يك اطاق 12 مترى داشتيم، ولى يك فرش 6 مترى. پدرم آمد به منزل ما احوال پرسى، گفتم: اگر ما يك فرش 12 مترى مى‏ داشتيم وتمام اطاق فرش مى ‏شد، زندگى ما كامل بود. پدرم خنديد! گفتم: چرا مى‏ خنديد؟ گفت: من 80 سال است مى ‏دوم زندگى ‏ام كامل نشده، خوشا به حال تو كه با يك فرش زندگى ‏ات كامل مى ‏شود!

تشكّر از خانواده‏
با اينكه رفت و آمد مهمان به منزل ما زياد بود، ولى خانواده گفت: شما آقاى مطهرى را دعوت كن.
علّت را پرسيدم؟ گفت: چون تنها مهمانى كه موقع رفتن، به نزديك آشپزخانه آمده و از من تشكّر مى ‏كند، ايشان است، بقيه مهمان‏ ها تنها از شما تشكّر مى ‏كنند[1]!
[=B Mitra]
پی نوشت :
[1] - خاطرات حجت الاسلام قرائتى ج‏1،ص 34-36

12/مرداد/95

[=B Mitra]حل مسائل و عايق هاي فكري

[=B Mitra]
[=B Mitra]شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. وقتی که زنگ را زدند بیدار شد، با عجله دو مسأله را که روی تخته سیاه نوشته بود یادداشت کرد و به خیال اینکه استاد آنها را به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز و آن شب برای حل آنها فکر کرد. هیچ یک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت. سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آنها را به عنوان دو نمونه از مسائل غیرقابل حل ریاضی داده بود.
اگر این دانشجو این موضوع را می دانست احتمالاً آنرا حل نمی کرد، ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیرقابل حل است، فکر می کرد باید حتماً آن مسأله را حل کند و سرانجام راهی برای حل مسأله یافت. حل نشدن بیشتر مشکلات زندگی و اختلافات خانوادگي ما به افکار خودمون بر می گردد، فكر مي كنيم كه حل نشدني است و زحمتي نمي كشيم. [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
نرم افزار رايانه اي و اندرويد زيورها و زشتي ها، انجمن گفتگوي ديني

13/مرداد/95

[=B Mitra]دوام اضطراب

[=B Mitra]

[=B Mitra]سؤال: آیا اگر فردی اضطراب داشته باشد ، تا آخر این اضطراب همراه او خواهد بود؟
پاسخ: معمولا شروع اضطراب در سنین مختلف ممکن است که انواع مختلف پیدا بکند. اضطراب از دوران کودکی و نوجوانی شروع می شود. سن شایع آن حدود بیست الی سی سال است. اضطراب با افزایش سن کاهش پیدا می کند و کمتر می شود. در بچه ها، اضطراب در طول رشد زیاد اتفاق می افتد. ترس از تاریکی و جدایی از مادر در بچه ها زیاد است . این جزو مراحل رشد شان است و باید اینها را تجربه بکنند و بعد از این مرحله بیرون می آیند. معمولا در سنین بزرگسالی و سالمندی از اضطراب کاسته می شود ؛گرچه نگرانی های دیگر اضافه می شود. نگرانی در مورد سلامتی ،تنها ماندن، از دست دادن زوج یا زوجه، نگرانی بچه ها و آینده . اضطراب سیر مواج دارد؛ حتی در طی هفته بیمار سیر سینوسی را ذکر می کند. بیمار می گوید که یک زمانی خوب هستم و هیچ مشکلی ندارم و ترس هم ندارم ولی یک وقت هایی حتی نمی توانم کارهای روزمره ام را انجام بدهم.

انواع اضطراب غيرواقعي
سؤال: انواع غیر طبیعی اضطراب را بیشتر توضیح دهید.
پاسخ: پایه اضطراب و نگرانی، بروز یک واقعه ناخوشایند است که بیمار نه می داند که آن واقعه چیست و نه زمان بروز آن واقعه را می داند؛ البته گاهی هیچ وقت اتفاقی نمی افتد .
ماهیت اضطراب این است که بیمار همیشه منتظر است که اتفاقی بیفتد و معمولا هم اتفاقی نمی افتد. این بیماران وقتی اتفاق واقعی بیفتد می توانند از عهده آن بربیایند ولی وقتی هیچ اتفاقی نیفتاده ، این اتفاق ذهنی بدتر است از آن اتفاقی است که بیفتد. اگر بیمار همیشه فکر کند که نگران است و دائم دلشوره دارد و فکرهای بد در ذهن او بیفتد و فکرهای خیلی زیاد بکند، در این صورت تپش قلب دارد ، تمرکز فرد بهم می خورد، دست و پایش می لرزد ، دهانش خشک می شود، نمی تواند راحت روی صندلی بنشیند و دستهایش را بهم می مالد، عرق می کند و صدایش به لرزش می افتد. در روز نوسان هم دارد و در ساعاتی از روز بهتر است و در ساعاتی بد است . یک نوع اضطراب داریم که همیشه نیست و بسته به موقعیت و عمل خاصی است. یعنی وقتی فرد در آن موقعیت قرار می گیرد یا در آن مکان قرار می گیرد یا می خواهد کار خاصی را انجام بدهد اضطراب دارد و در غیر این موارد اضطراب ندارد . یک فوبی اجتماعی داریم که فرد می خواهد خودش را از آن جدا کند. مثلا فرد از اینکه در رستوارن بخواهد غذا بخورد واهمه دارد. پس وقتی به رستوران می رود اضطراب پیدا می کند و فکر می کند که همه دارند او را نگاه می کنند و امکان دارد که قاشق و چنگال از دستش بیفتد. فرد ممکن است که از صحبت کردن در جمع ترس دارد . ممکن است که فوبی ارتقاع داشته باشد و نتواند بالای ساختمان برود و حتی نتواند از پله برقی بالا برود و حالش بد بشود. ممکن است فوبی جاهای بسته داشته باشد . آسانسور سوار نمی شود و حاضر است که بیست طبقه را با پله برود . ممکن است که فوبی از مکان های باز داشته باشد. نمی تواند بازار تهران برود و فکر می کند که عرصه به او تنگ می شود و ازدحام او را مضطرب می کند و اینها فرد را محدود می کند. در واقع عملکرد فرد را مختل می کند.
[=B Mitra]
پی نوشت :
1-دکتر مجید صادقی، روانپزشک، http://ch3.ir

14/مرداد/95

[=B Mitra]آشنایی با 10 شاخص برای ازدواج سالم

[=B Mitra]یک ازدواج سالم و مستحکم به بخت و اقبال یا عشق مربوط نیست، بلکه نیاز به تلاش و سازگاری دارد.
برخی از عواملی که در یک ارتباط سالم نقش دارند، ثابت هستند، یعنی چیزهایی که شما نمی توانید آنها را تغییر دهید. اما عوامل دیگری هستند که می توانید با کار کردن بر روی آنها رابطه تان را بهبود بخشید. شناختن این عوامل برای هر کسی که ازدواج کرده یا قصد ازدواج دارد، مهم است.

این عوامل در این 10 شاخص ازدواج سالم فهرست شده اند:
1 - برقرار ارتباط درست:
زوج های خوشبخت با یکدیگر صحبت می کنند و به حرف یکدیگر گوش می دهند. این زوج ها می دانند که عوامل بیرونی که باعث حواس پرتی می شوند یا عواطف فرد اثر می گذارند، مانع ارتباط درست می شوند، و راه هایی را پیدا می کنند تا هنگامی که خودشان و همسرشان آماده هستند، بر این عوامل غلبه کنند.

2 - برخورد با تعارض ها و اختلافات به شیوه مثبت: پرهیز از بیان اختلافات و تعارض ها عامل شماره یک طلاق است. روابط مستحکم زن و شهر به توانایی آنها بر غلبه بر این اختلافات به شیوه ای مثبت بستگی دارد.

3 - داشتن انتظارات واقعی:هنگامی دو نفر برای اولین بار دیدار می کنند، حداکثر تلاش شان را می کنند تا خطاهای شان را بپوشانند. این شیوه ای عادی است، اما زن وشوهر باید بدانند با گذشت زمان، خود واقعی شخص بروز خواهد کرد.
روابط بین دو فرد در طول زمان تکامل پیدا می کند، اما داشتن انتظارات غیرواقعی از همسر، یا از رابطه با او، باعث ایجاد استرس غیرضروری می شود.

4 - توجه کردن به جزئیات زندگی همسر: افرادی که ازدواج های پایداری دارند به خوبی همسرشان را می شناسند. آنها از وقایع عمده زندگی گذشته همسرشان خبر دارند، و از چیزهای دلخواه و چیزهای مورد تنفر او، امیدها و نگرانی های شان آگاهی دارند. و این اطلاعات را با تغییرات دنیای همسرشان به روز می کنند.

5 - تجربه کردن واکنش های دوجانبه مثبت بیشتر نسبت به واکنش های منفی: برخی از پژوهش ها نشان داده اند در ازدواج های موفق تعداد واکنش های مثبت 5 برابر بیش از واکنش های منفی است. دادن پاسخ مثبت به خواسته همسر برای توجه کردن به او - چه سوالی داشته باشد، چه دست کمک به سوی شما دراز کند، چه تنها یک نگاه به شما باشد- رابطه شما را مستحکم تر می کند.

6 - ایجاد اعتماد: اعتماد به تدریج ساخته می شود، اما برقرار روابط صادقانه و عمل کردن به وعده ها باعث تسریع ایجاد اعتماد می شود.

7 - گذراندن وقت با یکدیگر: داشتن تجربه های مشترک راهی خوبی برای تقویت رابطه با همسرتان است. زوج هایی که به انجام کارهایی می پردازند که که هر دو از آن لذت می برند یا وادار می شوند که کارهایی را با هم انجام دهند- رابطه سالم تر و قوی تری دارند.

8 - ارزش های مشترک: زوج هایی در شروع زندگی طیف گسترده ای از ارزش های مشترک دارند- در مورد چیزهای مهم در زندگی توافق دارند- بخت بیشتری برای ایجاد رابطه مستحکم دارند.

9 - مسئولیت های مشترک: هم زن و هم شوهر برایی پرورش دادن رابطه شان، حفظ جریان آرام امور خانه و کار کردن برای رسیدن به اهداف مشترک متعهد هستند. اینکه تنها یکی از دو همسر بار این مسئولیت ها را به دوش بکشد، باعث ایجاد نارضایی می شود.

10 - سازگاری با تغییر: افراد و رابطه ها در طول زمان دگرگون می شوند. باید انتظار این تغییرات را داشته باشید، نه اینکه از انها بترسید. انتظارات افراد از رابطه دوجانبه ممکن است تغییر کند. همسران لازم است توانایی صحبت کردن در مورد این تغییرات و یافتن راه هایی برای سازگار شدن با آنها را داشته باشند.

[=B Mitra][=B Mitra]

[=B Mitra]

15/مرداد/95

[=B Mitra]بوی بهار

[=B Mitra]بوی بهار می شنوم از صدای تو
نازک تر از گل است گل ِ گونه های تو

ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو

ای صورت تو آیه و آیینه خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو

صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر
آورده ام که فرش کنم زیر پای تو

رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام
تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو

چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره دلم، که بریزم به پای تو

امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو

در خاک هم دلم به هوای تو می تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو

همبازیان خواب تو خیل فرشتگان
آواز آسمانیشان لای لای تو

بگذار با تو عالم خود را عوض کنم:
یک لحظه تو به جای من و من به جای تو

این حال و عالمی که تو داری، برای من
دار و ندار و جان و دل من برای تو

شعری از زنده یاد قیصر امین پور برای دخترش

معرفي چند كتاب درباره زن
اينجا

[=B Mitra]

16/مرداد/95

[=B Mitra]حقوق زن نسبت به مرد

[=B Mitra]
[=B Mitra]مردها گمان نکنند که خداوند زن ها را فقط برای اطفاء نار شهوت آنها خلق فرموده ، اگر یک قسمت مهم زندگی که عبارت از زحمات در تحصیل معاش است به عهده و تدبیر مردها است، قسمت مهم تر یعنی حمل و ارضاع و تربیت اطفال و تدبیر منزل وظیفه اختصاصی زن است.
زن موجود جمیل و ظریفی است که مظهر جمال خلقت است. پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) زن را محترم می داشت ؛ چقدر سفارش درباره محبت و مهربانی و رفق و مدارای با آنها فرموده، به زن ها سلام می کرد و مکرر می فرمود: ( من از دنیای شما سه چیز را دوست می دارم، یکی عطر و دیگری زن ها و روشنی چشم من در نماز است). و در موقع تنگ دلی یا پس از تحمل وحی به عایشه ( کلمینی یا حمیرا) می فرمود.

و نیز پیغمبر اکرم که شالوده و مظهر رحمت حق بود زنجیر عبودیت [بندگي و بردگي ] زن را پاره نمود و در شئون زندگی زن را هم دوش و هم قدر مرد قرار داد و امور مالی وی را اجازه داد که خودش مستقیماً اداره کند و نیز در امور دیگر از قبیل خرید و فروش، اجاره، استجاره، وکالت، وصایت و غیراین ها اذن مداخله به وی داد.

و اگر زن در بعض کارها مداخله نکند نه از جهت نقص و ضعف مسلوب الاختیار گردیده بلکه کارهای اختصاصی او از قبیل وضع حمل و تربیت اولاد که به مراتب مهم تر از کارهای خارجی است و به میزان طبیعی برای زن معین شده او را از کارهای دیگر باز داشته.

غرض آن که شارع اسلام بین زن و مرد در حقوق از هر جهت تساوی قرار داده و این منت بزرگی است بر زن ها .
در سوره بقره آیه 238 فرموده: « وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ».[1]
و همان طور که زن موظف است با شوهر نیکی کند و حقوق وی را اداء کند شوهر نیز موظف است با زن نیکی و خوش رفتاری کند و حقوق وی را اداء کند.[2]


[=B Mitra]پی نوشت :
1.براي زنان به خوبي حقوقي است (كه از طرف مردان بايد رعايت شود)
2.روش خوشبختي، بانو امين


[=B Mitra]

17/مرداد/95

[=B Mitra]تربیت فرزند

[=B Mitra]«هر چه از حد بگذرد نتیجه عکس می دهد»

تک فرزندی
والدینی که یک فرزند دارند و یا تنها یک فرزند پسر دارند باید در تعامل و ارتباط شان با او خیلی حساب شده کار کنند. اغلب این خانواده ها در تربیت موفق نمی شوند و سبک زندگی شان سبب می شود که فرزند نتواند برای ازدواج استقلال پیدا کند و گاهی هم اگر بخواهد مستقل شود خانواده این کشش را ندارد و به شکل ناخودآگاه مانع استقلال او می شوند. بنابراین وابستگی دو طرفی یا یک طرفه بین والدین و تک فرزند مانع زندگی بعدی خواهد بود.
در طبیعت درختان به گونه ای هستند که وقتی میوه آنها رسید از درخت جدا می شوند. به درخت چسبیدن میوه نشان دهنده کال بودن میوه است و کال بودن حاصل خوب عمل نکردن درخت و شرایط دیگر است.
وقتی فردی با دیگری ازدواج می کند توقع دارد با هم دیگر هسته یک زندگی مستقل را ایجاد کنند. اشتراک خانواده در تصمیم ها، نداشتن مرز و وابستگی سبب می شود که همسران نتوانند روی پای خود بایستند و دوام نخواهند داشت. گاهی این وابستگی ها برای شریک زندگی تازه وارد زجر آور است و با مخالفت او و خانواده اش روبرو می شود. عروس که تمایل دارد به اقتدار شوهر تکیه کند و او را مدیر خانه بیابد متوجه می شود که ستون زندگی اش متزلزل است. بنابراین خانواده باید قبل از ازدواج ریشه وابستگی ها را با تدبیر و تدریج و ایجاد استراتژی های تعاملی عاقلانه قطع کنند.
[=B Mitra]
شعار این هشدار
[=B Mitra]
گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست![1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1. نرم افزار نيش ها و نوش ها، سايت انجمن گفتگوي ديني


کتاب نیش ها و نوش ها را از می توانید از کتابخانه سایت دانلود کنید
[=B Mitra]جلد اول
جلد دوم
جلد سوم


18/مرداد/95

[=B Mitra]تمیيزی افراطی

[=B Mitra]«دور می بینی سراب و می دوی
عاشق آن بینش خود می شوی»
ما تمیزی و نظم و ترتیب را برای لذت زندگی نیاز داریم. برخی نظم شان برای کل خانواده نفس گیر است و لذت زندگی را از بین می برد. به بچه ها بگویید آن طور که راحتید زندگی کنید، اتاق بچه باید در وقت بازی بهم ریخته باشد. نظم افراطی زمینه ساز وسواس ما و فرزندان می شود. البته این به معنی این نیست که نظم و مسئولیت پذیری را نباید به آنها آموزش داد. از همان سال های 2- 3 سالگی باید نظم و مسئولیت پذیری متناسب سن آنها و با لطائف روان شناختی مانند بازی و قصه و...آموزش داده شود.

نکته تربیتی:
گم شدن اشیا در خانه نشانه بی نظمی خانه است و این هم بد است. اگر جوراب کودک تان گم شد زود کمکش ندهید تا پیدا کند اجازه دهید خودش با لزوم نظم آشنا شود.

شعار این هشدار
پـيـامـبـر خـدا (ص) : خـداى تـعـالـى هم چنان كه دوست ندارد معصيت شود، دوست دارد به رخصت هايش عمل شود.(1)

[=B Mitra]
پی نوشت :
(1) نرم افزار جامع الاحادیث به نقل از نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني

[=B Mitra]

براي دريافت نرم‌افزارهاي اندرويدي «احكام روان شناختي»، «نيش‌ها و نوش‌ها»، «بال باشيم نه و بال» و « احكام طلبگي» و....به اين آدرس رجوع كنيد:



دريافت نرم افزار از گنجينه



19/مرداد/95

[=B Mitra]ازدواج هاي ايراني و اروپايي

[=B Mitra]
[=B Mitra]دكتر خدادادي در كتاب راز كاميابي در زندگي زناشويي مي نويسد :
بنده خودم شاهد مراسم ساده ازدواج در اروپا و به طور مشخص شهر پاريس بوده ام. از جمله زوجي را ديدم كه به يكي از پارك هاي شهر آمده بودند و براي تزيين اتومبيل خود يك تكه روبان سفيد به دستگيره هاي جلوي در خودرو بسته بودند و به همين جهت تزيين ماشين عروس بسنده كرده بودند. ضمنا عروس فقط يك لباس سفيد ساده و پوشيده بر تن كرده بود و بدون استفاده از وسائل آرايش و مدل و مو و گريم، بعد از گرفتن چند عكس، پارك را ترك و به منزل خود مراجعه كردند؛ اما در كشور ما هنگام مراسم هاي عقد و عروسي چنان ريخت و پاشي صورت مي گيرد كه گويي بزرگ ترين اتفاق قرن رخ داده است؛ عروس خانم دست كم به مدت 5-6 ساعت و بيشتر بايد در آرايشگاه زنانه به سر برد و حتي فرصت غذا خوردن هم پيدا نمي كند.
جوانان عاقل و تحصيل كرده و امروزي جامعه ما بايد انديشه كنند كه چرا چنين بلايي را بر سرخود مي آورند؟ آيا خداوند تبارك و تعالي كه انسان را آفريده و خود را احسن الخالقين خوانده به اندازه آرايشگران هم رموز زيبايي و خلقت را نمي داند؟
چرا با خود چنين مي كنيد؟
چرا خود را به دست چنين افرادي مي سپاريد تا هر كاري را كه دوست دارند بر سر عروس معصوم بياورند، او را چنين مسخره درست كنند! حال اگر به بلايي كه آرايشگران امروزي به نام ميكاپ و گريم بر سر دختران معصوم و ناآگاه مي آورند بيشتر دقت كنيم، متوجه مي شويم كه تمامي اين موارد بيهوده است و الزامي ندارد و تنها مي توان با يك تغيير ساده، زيبا بود و زندگي و جشن عروسي را آغاز كرد.
ابتدا ابرووان عروس را با تيغ مي تراشند و آن را با مداد نقاشي و خال كوبي يا تتو مي كنند، آيا خدا نمي توانست چنين كاري را انجام دهد؟
جالب اينكه ابروها را مدل ابروي شيطان طراحي مي نمايند و فاصله زيادي را بين دو چشم و ابرو ايجاد و اين فاصله را با رنگ هاي نامتناسب و مضر نقاشي مي كنند و حالتي ايجاد مي نمايند كه به جاي زيبايي در عروس، وحشت ايجاد مي كنند و تناسبي را كه خداوند سبحان ايجاد كرد به هم مي زنند! سپس به بهانه ايجاد تنوع موها را كوتاه كرده و از پوستيژ استفاده مي كنند كه نتيجه اش هزينه سرسام آور از جيب داماد است .
از تمام كساني كه اروپا را از نزديك ديده اند تحقيق كنيد تا مطمئن شويد در اروپا و به خصوص در فرانسه، بلژيك، آلمان، هلند، سوئد و فنلاند؛ اصلا دختران آرايش نمي كنند و فقط زنان بالاي 50 سال گاهي اوقات از رژ لب و آرايش هاي ابتدايي استفاده مي كنند.
معلوم نيست در كشور ما چه اتفاقي رخ داده كه زنان و دختران ما دست به چنين آرايش هاي غليظ مي زنند، به گونه اي كه اگر يك خانم اروپايي چنين صحنه اي را مشاهده كند فكر بدي را در مورد زنان و دختران ما خواهد داشت، زيرا در اروپا افراد خاصي چنين آرايشي را دارند، آن هم نه به اين شدت. جالب ست كه اين بلاي آرايشگري به نام گريم محو، گريبانگير دامادها هم شده است و مشاهده مي كنيم كه داماد را همچون زنان آرايش مي كنند.
[=B Mitra]
پی نوشت :
راز كاميابي در زندگي زناشويي، جمشيد خدادادي، ص81.
[=B Mitra]

20/مرداد/95

[=B Mitra]علائم خطرساز و مخرب در روابط زناشویی

[=B Mitra]
[=B Mitra]مشکلات شدید شخصیتی و روانی ، انتقادگری شدید از همسر و دیگران، حسادت بسیار شدید، شخصیت سرد و غیر حساس، افراد غیر منعطف و دارای جمود شناختی و رفتاری، خلق و هیجان ناپایدار، خلق و هیجان ناپایدار:
1- مشکلات شدید شخصیتی و روانی

بیماری روانی که توسط متخصصان تشخیص داده شده است. در مواردی در مشاوره های قبل یا بعد از ازدواج آشکار می شود که خانم یا آقا دچار اختلالات شدید روانی است. برای مثال پارانویای بسیار قوی در یکی از زوج ها تشخیص داده می شود که عامل بسیار مهمی در اختلافات زناشویی است. این اختلال که هسته ی مرکزی آن را عدم اعتماد به دیگران و بدبینی و بددلی تشکیل می دهد از عوامل مشکل ساز جدی در روابط با دیگران و زناشویی است. این گونه افراد، جهان خارج را در جهت مقابل و متضاد به خود می بینند و احساس عدم اعتماد به دیگران را همراه خود دارند. دایم فکر می کنند دیگران در پی ضربه زدن به آنان هستند یا در حال توطئه چینی علیه آنان هستند، همسران آنان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. بددلی نسبت به همسر از ویژگی های بارز آنان است. آنان تمایل جدی به دانستن تمام ابعاد روابط همسرشان با خانواده، دوستان و آشنایان حساسیت جدی دارند، لذا سعی دارند نهایت کنترل و نظارت را بر اعمال، رفتار و روابط همسرشان داشته باشند. این اختلال را می توان اختلال یقه سفیدان دانست زیرا افراد پارانوئید، اکثراً در اقشار تحصیل کرده و دارای بهره ی هوشی بالا یافت می شوند. اینان بعضاً از مدیران موفق جامعه هستند. شاید به خاطر خصیصه ی کنترل گری بسیار شدید بتوانند در سازمان متبوع خود منشأ اثرات خیر باشند و نظام بسیار مطلوبی بنا نهند اما اکثراً در روابط زناشویی با بحران های جدی مواجه می شوند. تصور کنید حال و روز همسری که هر روز و شب مدام باید پاسخگوی ریزترین تا درشت ترین رفتار خود در مقابل شوهر یا زن خود باشد. از رفتارهای بارز این گونه افراد، گرفتن لیست تماس های تلفنی بیرون و درون منزل از اداره ی مخابرات و بررسی و وارسی محتوای پیام های مبادله شده در مکالمات همسرشان است. چنین رفتاری هرگز متوقف نخواهد شد. به نظر نویسنده این گونه افراد بیش تر دارای سبک دلبستگی ناایمن هستند و به همین جهت نسبت به جهان خارج و ارتباط با دیگران احساس ایمنی نمی کنند. اینان ازدواج می کنند تا توسط همسرشان که مانند پدر و یا مادر برای آنان محسوب می شود، همواره در فرآیند اطمینان و ایمنی قرار گیرند. هر گونه رفتار مبهم از جانب همسر می تواند این روند را مختل کند و این گونه افراد را در احساس شدیدی از اظطراب و حتی خطر قرار دهد زیرا حس ناامنی آنان را بر می انگیزد.
یکی از عوامل بسیار مهم طلاق و جدایی در روابط زناشویی به این مسئله باز می گردد.

2- انتقادگری شدید از همسر و دیگران
داشتن خصوصیات وسواسی می تواند انسان را به سمت داشتن خصیصه ی عیب جویی و انتقادگری شدید سوق دهد. توجه داشته باشیم وسواس را فقط مختص دست شستن یا حمام های طولانی ندانیم، وسواس طیف وسیعی از رفتارها را دربر می گیرد که شستن دست ها در دفعات متعدد و حساسیت شدید به نجسی و پاکی یا کثیفی و تمیزی قسمتی از آن است. افراد وسواسی دارای خصوصیت جزئی نگری هستند. افراد جزئی نگر همواره در روابط زناشویی مشکل دارند. بهتر است بگوییم که افراد جزئی نگر نه تنها با همسران خود بلکه با خودشان نیز مشکل دارند.
این جهان برای جزئی نگران ساخته نشده است. دیدن امور با جزئیات می تواند باعث افسردگی شود. هر چیزی با جزئی نگری دیده شود دیگر نمی تواند زیبا تلقی شود. درک زیبایی همراه با درک و فهم کلیت است. افراد جزئی نگر هرگز زیبایی در ظاهر، اعمال و رفتار همسرشان نمی بینند. تصور کنید که اگر ما به جزئیات بینی، چشم، ابرو، گونه، لب ها، پیشانی و چانه ی فردی که زیبا و جذاب است توجه کنیم و هر کدام از این اعضا را جدا از کل در نظر بگیریم شاید هر یک بسیار زشت و حتی مشمئزکننده به نظر آید. بینی یا ابرو با توجه به کل صورت در این شخص خاص زیباست و به تنهایی نمی تواند نشانی از زیبایی و جمال باشد. در مشاوره های قبل از ازدواج یکی از مواردی که همواره سعی می شود با دقت وارسی شود میزان خصوصیت جزئی نگری است و چنان چه از حد طبیعی بالاتر باشد به زوجین تذکرات جدی داده می شود. در کل زندگی و ازدواج با فرد جزئی نگر می تواند مشکلات بسیار جدی را در پی داشته باشد.

3- حسادت بسیار شدید

افرادی که دارای این خصیصه اند همواره از نکات مثبت خود و زندگی زناشویی خویش چشم پوشی می کنند، دایماً در حال مقایسه ی زندگی خود با دیگران هستند و نمی توانند کسی را در موقعیت بهتر از خود ببینند. این خصیصه همواره به داخل روابط زناشویی کشیده می شود، به طوری که فرد توان دیدن پیشرفت ها و موفقیت های همسر خود را ندارد. نویسنده بارها شاهد اختلافات شدید زناشویی بوده است که منشأ آن حسادت یکی از زوج ها یا هر دو نسبت به هم یا خانواده های شان بوده است. برای درمان این پدیده ی آزاردهنده در پاسخ سؤال «چگونه می توانیم منابع شناخت خودمان را تنظیم کنیم» سخن خواهیم گفت.

4- شخصیت سرد و غیر حساس
این دسته، افرادی هستند که به قول عامه ی مردم اگر دنیا را آب ببرد این ها را خواب می برد. چنان چه پس از ازدواج، همسر چنین فردی، نسبت به امور حساسیت بالایی داشته باشد، رنج زیادی متحمل می شود. در زندگی با این گونه افراد تنها کسانی می توانند رضایت داشته باشند که مانند آنان خونسرد و بی خیال باشند. این ویژگی شخصیتی می تواند در روابط جنسی آشکار شود و رابطه ی جنسی را برای زوج یا زوجه بسیار غیرجذاب و کم لذت کند. این ویژگی شخصیتی در یکی از عوامل آزمون کتل اندازه گیری می شود؛ یکی از تکالیفی که زوجین در شرف ازدواج در مشاوره های قبل از ازدواج بر عهده دارند، پاسخ دادن به سؤالات این آزمون و شنیدن تفسیر آن از سوی روان شناس است.

5- افراد غیر منعطف و دارای جمود شناختی و رفتاری
زندگی زناشویی همواره با مسائل زیادی مواجه است که حل این مسائل مستلزم انعطاف در شناخت و رفتار است. یکی از مهارت های حل مسئله، داشتن انعطاف در شناخت و رفتار است. افراد دارای جمودشناختی نمی توانند در زندگی زناشویی جنبه های گوناگون را در نظر بگیرند، به همین جهت همواره یک راه حل را در پیش می گیرند که اغلب به بن بست می رسند. نمی توان به مشکلاتی که در زندگی زناشویی به وجود می آید، کلیشه وار و تک جنبه ای نگریست و آن را از این دید حل کرد.

6- خلق و هیجان ناپایدار
خلق و رفتار چنین افرادی برای همسران شان قابل پیش بینی نیست. برای داشتن حداقلی از رضامندی زناشویی لازم است خلق و رفتار زن و شوهر تا حدی برای یکدیگر قابل پیش بینی باشد. مثلاً خانمی که بر اساس تمایلات شوهرش ساعت ها به آرایش وضع ظاهر خود می پردازد و سعی دارد برای اوقات حضور همسرش در شب، لحظه های زیبایی را بیافریند ناگهان با عکس العملی غیرقابل پیش بینی از جانب شوهرش مواجه می شود (برای مثال بی اعتنایی همسر). تکرار چنین عکس العمل هایی می تواند در ذهن خانم طرح واره ای از همسر غیرقابل پیش بینی ایجاد کند؛ نتیجه ی چنین طرح واره ای می تواند کاهش تحریک و شادکامی در زندگی زناشویی و کاهش میزان تفاهم و امید به زندگی مشترک را به دنبال داشته باشد.

7- در کل داشتن دید منفی نسبت به زندگی
برای داشتن ازدواجی سالم و رضایتمند وجود درجه ای از خوش بینی به زندگی ضروری است.
افرادی که در کل نسبت به زندگی نگرش منفی دارند از حداقل سرزندگی دور هستند. اینان در ارتباطات زناشویی همواره موضع افراد شاکی را دارند. می توان جملاتی مانند موارد زیر را از اینان شنید:
به همسرم محبت کنم که چه شود؟
چه اتفاقی می افتد اگر انتظارات همسرم را برآورده کنم؟
خوب به تفریح و مسافرت هم برویم، بعد از آن چه؟ حالا یک غذای خوشمزه هم خوردیم خب که چه شود؟ دنیا دو روز است بالاخره آخرش مرگ است، اگر چه انتظارات همسرم را هم برآورده کنم.
محبت به همسرم به چه درد من می خورد؟
نویسنده مردی را به یاد دارد که به رغم داشتن تمکن مالی بسیار بالا، در مقابل انتظارات همسر و فرزندان برای تغییر مسکن که بسیار نامناسب بود مخالفت می کرد و اعتقاد داشت که برای دو سه روز دنیا نباید خود را به مشکل انداخت و مسکن را عوض کرد.
[=B Mitra]
پی نوشت :
یونسی، سید جلال؛ (1393)، مدیریت روابط زناشویی (آسیب ها و راه حل ها در روابط زناشویی)، تهران: نشر قطره، چاپ4، ص25

[=B Mitra][=B Mitra]
موضوع قفل شده است