متن كتاب: جورچیــن زنـــدگی

تب‌های اولیه

376 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

16/اردیبهشت/95

[=B Mitra]ازدواج در سن پایین

[=B Mitra]

[=B Mitra]سؤال: با شرایط و مشکلات امروزی و تغییر نوع تربیت خانواده ها ،آیا ازدواج در سن پایین را توصیه می کنید؟

پاسخ: ما نه ازدواج زود را توصیه می کنیم و نه ازدواج دیرهنگام را. ما ازدواج به هنگام را توصیه می کنیم. ما توصیه نمی کنیم که کسی در سن پایین ازدواج کند و از طرفی توصیه هم نمی کنیم که در سن بالا ازدواج کند. تعیین سن برای ازدواج کار درستی نیست. یک فرد باید ویژگی هایی داشته باشد تا بتوان گفت که سن ازدواجش رسیده یا خیر. ممکن است که این ویژگی ها برای یک نفر در سن 18 سالگی اتفاق بیفتد و یا ممکن است که این ویژگی ها برای یک نفر در سن 25 سالگی هم اتفاق نیفتد که بعید نیست. اگر کسی به این رشدها رسید زمان ازدواجش فرا رسیده:

1- رشد جسمی: یعنی به سن بلوغ برسد. این شرط لازم است ولی کافی نیست.

2- رشد فکری: در ازدواج علاوه بر رشد جسمی باید فرد به رشد فکری هم رسیده باشد. بعضی ها ازدواج را درحد یک رفاقت می بینند. و هنوز به رشد فکری نرسیده اند که بدانند ازدواج امر خطیری است. ازدواج در اختیار گرفتن آینده ی یک فرد است. اگر کسی به سن رشد نرسد و ازدواج کند، در اصل دارد با آینده ی یک فرد بازی می کند. پس رشد فکری یعنی به توانمندی رسیده باشد که بداند ازدواج چیست. بعضی از تصمیماتی که بعضی از جوانان می گیرند نشان می دهد که آنها به رشد کافی برای ازدواج نرسیده اند. مثلا از دو نفر می پرسیم که چرا می خواهید با هم ازدواج کنید، آنها پاسخ می دهند که یک پیامک بهانه ی ازدواج آنها شده است، پیامکی فرستاده شده، فردی آنرا جواب داده و محبتی شکل گرفته. آنها ازدواج را خلاصه در محبتی می کنند که به یکدیگر دارند و نیازی به شناخت نمی بینند. این افراد باید فکر کنند، مشاوره کنند، مطالعه کنند و فکرشان را بزرگ منشانه مشغول ازدواج کنند تا بفهمند که به رشد لازم برای ازدواج رسیده اند. پس رشد فکری هم مهم است.

3- رشدعاطفی: باید فرد قدرت ابراز محبت و برقراری رابطه ی عاطفی با دیگران را داشته باشد. سرمایه ی زندگی عاطفه و محبت است. عده ای هستند که به ثبات عاطفی نرسیده اند. یک روز دل به این می بندد و روز دیگر ،دل به آن می بندد. بعضی ها در عین حالی که از نظر احساسات قوی هستند ولی توانمندی مدیریت احساسات را ندارند، خیلی زود رنج است و با جمله ای قهر می کنند. کسی نمی تواند بگوید که من زود رنج یا عصبانی هستم و نمی توانم خودم را تغییر بدهم زیرا خداوند به انسان قدرت زیادی داده است. گاهی انسان با توکل به خدا، درعرض مدت کوتاهی به بالاترین درجات اخلاقی می رسد. ای جوانان، اگر ویژگی های بدتان را ترک نکنید، هرچه سن شما بالاتر برود تغییر دادن سخت تر می شود. یک فرد بداخلاق بیست ساله، خیلی راحت می تواند خودش را عوض کند ولی وقتی سن او به چهل یا شصت می رسد، بداخلاقی در وجودش ریشه کرده و نمی تواند به راحتی تغییرکند. البته معنایش این نیست که این کار امکان ندارد. کار سخت می شود و نیاز به اراده ی بیشتری دارد.

4- رشد اجتماعی: بعضی ها هنوز زندگی اجتماعی را نمی دانند و همه چیز را بر محور خودشان تفسیر و تحلیل می کنند و همه ی خواسته ها را برای خودشان می خواهند. این افراد هنوز شایسته ی زندگی مشترک نشده اند. بعضی ها وقتی ازدواج می کنند هنوز مَن خودشان را به همراه می برند و نمی خواهند بپذیرند که یک زندگی اجتماعی با فرد دیگری شکل گرفته است. بنابراین خودخواهی هایشان سرجای خودش است. این زندگی دچار مشکل می شود.

5-رشد اقتصادی: رشد اقتصادی به معنای داشتن کار ثابت نیست . جُربزه ی کار، قناعت، توکل و مدیریت درخرج کردن از مولفه های رشد اقتصادی است.
بدون داشتن این رشدها ،توصیه به ازدواج ،توصیه ی درستی نیست. آیا ما نمی توانیم شرایط مان را عوض کنیم؟ البته می توانیم. اگر در زندگی این رشد ها نباشد زندگی سست می شود. ما باید شیوه ی تربیت کردن ها را عوض کنیم تا شرایط تغییر کند. امروزه نوع تربیت پدر و مادرها طوری شده که جوانان دیر آماده ی ازدواج می شوند. درجامعه ی امروزی ، متوسط سن ازدواج برای پسرها 28 سال است. ولی خیلی ها بالای سی سال ازدواج می کنند. متوسط بلوغ جنسی در پسرها دوازده سال است. متوسط سن ازدواج در دخترها 24 سالگی است. جامعه ای که این قدر جوان دارد و سن ازدواجش بالاست، نتیجه بالا بودن سن ازدواج به مصلحت چه کسی است؟ به مصلحت جامعه ؟به مصلحت پدر ومادر؟به مصلحت سطح علمی جامعه؟ تأسف در این است که سن ازدواج دارد بالاتر می رود. پس باید فکر جدی در مورد بالا بودن سن ازدواج بکنیم.
[=B Mitra]
پی نوشت :
برنامه گلبرگ 17-07-93

[=B Mitra]

17/اردیبهشت/95

[=B Mitra]اشتباه اول و آخر

[=B Mitra]خانمی می گفت: مذهبی، مقید و محتاط بودم. می دونستم دوستی با پسران هیچ آخر و عاقبتی نداره، می دونستم ما براشون حکم یک دستمال کاغذی را بیشتر نداریم. نشسته بودم توی پارک، منتظر بودم تا کتابخونه باز بشه، اومد نشست کنارم، جابه جا شدم، دوباره اومد، بلند شدم که برم گفت: چیه من که می دونم می خوای جات را عوض کنی! نشستم سر جام، فقط می خواستم ثابت کنم که اشتباه کرده است. يكي او گفت و يكي من و به اين راحت ارتباط ما به رابطه ختم شد. شوخي شوخي بزرگ ترین اشتباه زندگیم را مرتکب شدم.

اثبات پر درد سر
یک نفر که هیکل غول گونه ای داشت با مردی دعواش شد. خواست آن مرد را بگیرد و بزند. مرد پا به فرار گذاشت. او می گفت اگر مردی بایست تا حسابت را برسم. مرد که از جانش می ترسید گفت زنم و فرار می کنم. گاهی ثابت کردن یک چیز برای دیگری به قیمت عمر یا آبرو تمام می شود. به همین دلیل است که در روایات در این مواقع ترس را برای زن پسندیده بیان کرده اند.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.نرم افزار نیش ها و نوش ها ، سايت انجمن گفتگوي ديني

دريافت نرم افزار از گنجينه

18/اردیبهشت/95

[=B Mitra]ازدواج مدت دار در فضاي مجازي

[=B Mitra]پرسش: آيا مى‏ توان با يك دختر ناشناس در اينترنت، از طريق چت‏ و به صورت زنده ازدواج موقت كرد؟
همه مراجع: اگر ناشناس باشد، جايز نيست.[1]
************

چت صوتي آنلاين
پرسش: آيا جايز است، عقد ازدواج را از طريق چت و به صورت آنلاين و زنده، اجرا كرد؟
همه مراجع: اگر شرايط صحّت عقد را رعايت كنند و صداى يكديگر را بشنوند و بين جملات آنان فاصله طولانى نيفتد، اشكال ندارد و عقد صحيح است.[2]
************

چت نوشتاري
پرسش: آيا در اينترنت و چت با ديگرى، مى ‏شود عقد موقت را با انجام تايپ اجرا كرد؟
همه مراجع: خير، با تايپ كردن، عقد صحيح نيست.[3]
*************

عقد تلفنى‏
پرسش: آيا مى ‏توان از طريق تلفن، صيغه عقد را جارى ساخت؟
همه مراجع: آرى، خواندن عقد با تلفن جايز است.
تذكر: دقت كنيد دختر اگر بخواهد ازدواج - موقت يا دائم - كند به اساس نظر همه فقها نياز به اذن پدر دارد. البته برخي از فقها مي گويند رشيده باشد و خير و صلاحش را بهتر از والدين تشخيص بدهد (واقعا نه توهما) اذن نياز ندارد.[4]
************

پرسش:آيا «باليدگي» دختر در حل مشکلات، و نمرة بالاي او در تست شخصيت و هوش مي تواند سبب شود که مشاور دختر را رشيد بخواند و او را تشويق کند که لازم نيست براي گزينش همسر حتماً نظر پدرش را بپرسد؟
پاسخ:دختر باکرة رشيده در ازدواج، به نظر بسياري از فقها، نياز به اذن پدر دارد، و اگر رشيده نباشد که لزوم اذن پدر، مورد اتفاق فقهاست.
تذكر روان شناختي: مهم ترين ويژگي افراد باليده شيوة برخورد مسئله مدارانه (نه هيجان مدارانه) با مشکلات است. افراد باليده براي مشكلات راه حل هايي مي يابند؛ البته افراد باليده نيز ممكن است در مشكلات از دل داري و تخلية محدود عواطف مانند گريستن استفاده كنند؛ اما خود را اسير روش هاي هيجان مدارانه نمي كنند. [5]
[=B Mitra]
************

[=B Mitra]پرسش:ملاك رشيده بودن چيست؟ آيا خود دختر نيز مي تواند با آن ملاك تشخيص دهد كه رشيده است؟ آيا سن بالا و هوش بسيار (در آزمون هوش) و تحصيلات بالاي دانشگاهي و اعتراف استاد مشاور مي تواند ملاك رشيده بودن باشد؟
پاسخ:به طور کلي، عرف کسي را رشيده مي داند که صلاح و فساد خود را تشخيص دهد و اين موضوع تنها ارتباط با سن و تحصيلات و امثال آن ندارد. مثلاً رشيده در معاملات کسي است که به آساني کلاه بر سرش نمي رود و مغبون نمي شود و در ازدواج کسي رشيده است که همسر مناسب و در شأن و کفو خود را انتخاب نمايد و به خاطر هوس زودگذر، آيندة خود را نابود نسازد.
تذكر روان شناختي: تجارب مشاوره اي به دختران هشدار مي دهد كه دختران زيادي با توهم رشيده بودن زندگي پر اضطرابي را براي خود مي خرند. براي تصميمات بزرگ با افراد امين و باتجربه مشورت كنيد.
[=B Mitra]مشورت ادراك و هشياري دهد***عقل ها را مر عقل ها ياري دهد[6]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1-4 . سيدمجتبى حسينى، احكام ازدواج مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام، ص63
5و6. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص75 و ص98


[=B Mitra]

19/اردیبهشت/95

[=B Mitra]آثار هديه در سازگاري همسران

[=B Mitra]

[=B Mitra]دادن هديه به همسر از زواياي گوناگوني به سازگاري همسران کمک مي کند؛ از جمله:
الف. پاکسازي كينه ها و..
رسول اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) مکرّر مي فرمودند: تَهادُّوا فَاِنَّ الهَدِيَّةَ تَسُلُّ السَّخائِمَ؛
به يکديگر هديه دهيد؛ به درستي که هديه کينه ها را از بين مي برد. عايشه مي گويد: اهدت الّي امرأة مسکينة هدية فلم اقبلها رحمة لها فذکرت ذلک الرسول الله (عليه السّلام) فقال: الّا قبلتيها منها و کافيتيها منها! فلاتري انّک حقّرتيها! يا عايشة، تواضعي فان الله يحب المتواضعين و يبغض المستکبرين؛ زن مستمندي هديه اي به من داد و من آن را از باب ترحّم بر او نپذيرفتم. پس از آن که ماجرا را براي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بازگو کردم، حضرت فرمودند: چرا هديه را قبول نکردي و متقابلاً به او ندادي تا خيال نکند او را تحقير کرده اي؟ اي عايشه، فروتن باش؛ زيرا خداوند فروتنان را دوست دارد و از متکبران متنفر است. در روايت ديگري اميرالمومنين (عليه السّلام) دادن هديه را زمينه ساز برطرف شدن برخي مشکلات فردي و اجتماعي معرفي کرده و فرموده اند: مَا اسْتُعْطِفَ السُّلْطانُ وَ لاَ اسْتُسِلَّ سَخيمَةُ الْغَضْبانِ وَ لاَ اسْتُميلَ الْمَهْجُورُ وَ لاَ اسْتُنْجِحَتْ صِعابُ الاُْمُورُ وَ لاَ اسْتُدْفِعَتِ الشُّرُورُ بِمِثْلِ الْهَدِيَّةِ؛ براي جلب عطوفت سلطان، از بين رفتن کينه خشمگين، به دست آوردن دل مهجور، غالب شدن بر مشکلات و رفع شرور، چيزي همانند هديه کار آمد نيست. و رسول اکرم (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: تهادّوا تحابّوا تهادّوا فانها تذهب بالضغائن؛ به يکديگر هديه دهيد تا زمينه ساز محبت شما به يکديگر شود؛ پس به درستي که هديه کينه ها را از بين مي برد.

ب. جلب محبّت
رسول اکرم (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: « تهادوا تحابّوا »؛ هديه دهيد تا به يکديگر محبت پيدا کنيد ». روايتي از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است که مي فرمايند: تهادوا بالنبق تحيي المودة و الموالاة؛ با ميوه درخت سدر به يکديگر هديه دهيد تا مودّت و ياري رساني زنده شود ». گويا پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين روايت شريف متذکر اين نکته مي شوند که ارزش مادي هديه اهميّت چنداني ندارد؛ بلکه حتي هديه دادن « نَبِق » ( ميوه درخت سدر ) نيز تأثير بسيار مهمي در ايجاد صميميت و محبّت خواهد داشت؛ بنابراين همسر نبايد نگاه خود را به لوازم ارزشمند مادّي معطوف سازد تا در نتيجه اوّلاً هديه دادن را بر خود سخت کند و ثانياً تعداد آن را کاهش دهد و به حدّاکثر سالي يک بار اکتفا بسنده کند. آنچه در هديه مهمّ است، ابراز علاقه اي است که در پس آن نهفته و همسر با نگاه تيزبين خود پرده از روي هديه به ظاهر کم ارزش کنار مي زند و امواج نهاني محبّت همسر را مشاهده مي کند. در حديث ديگري نيز اميرالمؤمنين (عليه السّلام) جلب محبت را پيامد طبيعي هديه به شمار مي آورند و مي فرمايند: « الهدية تجلب المحبة؛ هديه جلب محبت مي کند.» رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در روايتي هديه گيرنده را به اين نکته توجه مي دهند که نبايد مقدار هديه را در نظر بگيرد؛ بلکه با قبول هديه، کرامت هديه دهنده را حفظ کند. آن الگوي انسانيت مي فرمايند: « لو اُهدي اِليَّ کُراع لقبلته و کان ذلک من الدين؛ اگر پاچه ي گاو يا گوسفندي نيز به من هديه دهند، آن را مي پذيرم و اين از دين است ».

[=B Mitra]پی نوشت :
منبع: حسين زاده، علي، همسران سازگار: راهکارهاي سازگاري، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ سيزدهم، 1391

20/اردیبهشت/95

[=B Mitra]از برج مراقبت تا اوج آرامش

[=B Mitra]ما هرگز با حواس ظاهري (شنوايي، بينايي و...) و باطني (خيال و حافظه و..) نمی توانیم اوج بگیریم. حواس ظاهري و باطني ما باید تحت کنترل فرمانده كل مملكت درون( فطرت و عقل) و بيرون(شرع) باشند. ذهن، قلب، افکار و اندیشه و احساس ما بايد از اين فرمانده دستور بگيرند. اگر رفتارمان ساخته و پرداخته رهنمودهاي اين فرمانده باشند، منجر به اندیشه تفکر سالم خواهد شد و خوشبختي در گرو تفكر سالم است، به عنوان یک خلبان صرف داشتن تجربه و تبحر نمی توان پرواز داشت مگر اینکه ابزار و لوازم کافی مانند هواپیما، باند....و از همه مهمتر برج مراقبت فراهم باشد.
فرض کنیم همه چیز مهیا شد، مقصد کجاست؟ چگونه باید رسید؟
بايد مانند یک خلبان طی دوره های آموزشی در مسير زندگي (قبل از انعقاد نطفه تا مرگ) مهارت هاي زندگي مادي و معنوي را یاد گرفت و یاد داد. این دوره باندیست به نام زندگی ، که با اجازه و کنترل برج مراقبت با اوج به مقصد يعني آرامش و تقرب به خدا خواهيم رسید. اگر درون خود را از وسائل اضافي و بي مصرف و مضر سبکتر كنيم بهتر و بيشتر اوج مي گيريم. پس بايد فکر و ذهنمان را از باورهاي نادرست، خودبینی و بدبینی و... خالی کنیم. هواپیما زمانی می پرد که از جاذبه کنده شود، ذهن هم برای پرواز بايد بر جاذبه هاي منفي و زمین گیر غلبه كند. پس براي اوج گرفتن و موفقيت در اين دور بايد تلاش كنيم و به رهنمون هاي برج مراقبت ( فطرت، عقل و شرع) توجه ويژه كنيم.[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
[1]http://zehnazad.mihanblog.com/

[=B Mitra]

21/اردیبهشت/95

[=B Mitra]انسان در مسیر زندگی

[=B Mitra]انسان در مسیر زندگی
مجموعه توصیه های بهداشتی روانی رشد
اثر دکتر محمد مجد (عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران)
دفتر تحقیقات و انتشارات بدر ، تهران

معرفی اجمالی کتاب که در پشت جلد آن آمده ، چنین است: از دیدگاه این کتاب، خانواده دانشگاه بزرگی است که در سه دوره اصلی تولد تا یک سالگی، یک تا سه سالگی و سه تا شش سالگی ، موضوعات متعدد و اساسی را به کودک می آموزد. دوره های بعدی؛ دوره پیش از بلوغ یا مدرسه ابتدایی، دوره بلوغ جسمی،روانی و اجتماعی است که در کتاب در شرح تفصیلی آنها بسیار کوشیده است.
ازدواج به عنوان نقطه عطف هر زندگی و یک واقعه خطیر و مؤثر در جامعه با دیدگاهی نو طرح شده است که پیشنهادهای ویژه این کتاب از بسیاری از معضلات موجود در جامعه پیشگیری مؤثری به عمل می آورد. بیان ساده و دقیق مفاهیم علمی به زبان توده مردم، ویژگی بارز این کتاب است.
کتاب متن جذاب و گیرایی دارد و توصیه های کاربردی فراوانی را در خود جای داده که با فرهنگ ایرانی-اسلامی ما مطابقت دارند و مشکلات کتاب های ترجمه شده را ندارد.

کتاب دارای 5 فصل است:

فصل 1- تولد تا یک سالگی از صفحه 23 تا 174
فصل 2- یک تا سه سالگی از صفحه 177 تا 362
فصل 3- همانندسازی از صفحه 367 تا 425
فصل 4- دوران پیش از بلوغ(مدرسه ابتدایی) از صفحه 434 تا 460
فصل5- بلوغ تا کمال از صفحه 463 تا554

[=B Mitra][=B Mitra]

[=B Mitra]

22/اردیبهشت/95

[=B Mitra]ایستگاه شادی:khaneh:

[=B Mitra]موزو انشا: عزدواج!:yes:[=B Mitra]


[=B Mitra]هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.:Nishkhand: [=B Mitra]تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. :khaneh: [=B Mitra]حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود.:khandeh!: [=B Mitra]ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند. در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند.:hamdel: [=B Mitra]مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.:_loool: [=B Mitra]در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است ! :Ebraz Doosti:[=B Mitra]اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید.:pirooz: [=B Mitra]من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. :ok: [=B Mitra]مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. [=B Mitra]همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. :gun: [=B Mitra]دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.:Nishkhand: [=B Mitra]خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. :samt: [=B Mitra]البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!:Nishkhand: [=B Mitra] اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد.:badbakht: [=B Mitra] زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! :paridan: [=B Mitra]حتمن از زیر زمینی می ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. :gholdor: [=B Mitra]اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. :Ghamgin: [=B Mitra]از آن موقه خاله با من قهر است. :no: [=B Mitra]قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند :frind: [=B Mitra]ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند:shookhi: [=B Mitra] بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! :Narahat az: [=B Mitra]البته زندان آدم را مرد می کند.:nashenas: [=B Mitra]عزدواج هم آدم را مرد می کند، :taeed: [=B Mitra]اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است! :sibil:[=B Mitra]این بود انشای من.:help: [=B Mitra][1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.نرم افزار رايانه و اندرويد، نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني
[=B Mitra]
:Graphic (8)::Graphic (11)::Graphic (8):[=B Mitra]

23/اردیبهشت/95

[=B Mitra]بازی ها و سرگرمی ها

[=B Mitra]• بازی را نباید ساده و بی ارزش به حساب آورد.
• بازی ها انواع مختلفی چون «جسمانی»، «سازنده»، «اجتماعی»، «خلاق»، «اکتشافی»، «کارکردی» و «نمایشی» دارند.
• این بازی ها متناسب با دوره تحول کودک و رشد جسمی- حرکتی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی او استفاده می شوند.
• امام صادق(عليه السلام) می فرماید: فرزند خود را آزاد بگذار تا هفت سال بازی کند. از سوی دیگر بازي بزرگسالان با کودکان مستحب است.
• خواجه نصیرالدین، ابن سینا، غزالی و مسکویه به نقش تربیتی بازی در کودک تأکید دارند و به والدین و مربیان هشدار می دهند تا مانع بازی آنها نشوند.
• حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) می فرماید: «خوب است فرزند در سنین خردسالی بازیگوش باشد تا در سنین بزرگسالی «بردبار و صبور» باشد؛ تَسْتَحِبُّ عِرامةُ الغُلام فی صِغَرهِ لِیَکوُنَ حَلیما فی کِبَرِه».
• بازی ارزش های «اجتماعی»، «جسمی»، «آموزشی»،«تربیتی»، «اخلاقی»، «درمانی» دارد.
• از ارزش های اخلاقی و تربیتی بازي ها این است که در جريان بازى، كودك ياد مى گيرد كه چه چيز خوب و چه چيز، بد است . كودك در مى يابد كه اگر بخواهد در بازى فرد قابل قبولى به حساب آيد، بايد صادق، امين، عادل، منضبط، حقيقت طلب، درستكار، مسلّط به خود و . . . باشد.

بازي و تقويت خودكنترلي كودك:

در دستورات دینی توصیه شده است که کودکان را رها کنید تا هفت سالگی بازی کنند. این به معنی این نیست که ما اصلاً نباید نظارتی داشته باشیم. ما می توانیم با انتخاب «اسباب بازی»، «هم بازی شدن»، «جهت دادن کودک برای بازهای مفید» و «گزینش غیرمستقیم هم بازی» آنها را کمک کنیم و در همه این موارد می توانیم زمینه های رشد خودکنترلی را لحاظ کنیم ؛مثلاً او را تشویق کنیم با افراد بردبار دوست شود.

بازی ها و سرگرمی ها:
بازی ها و سرگرمی های فردی و گروهی جذابی که لازمه آنها انتظارکشیدن برای ورود یا استمرار بازی است در این جا مهم اند ، چون هم صبر و هم مدارا با دیگران را تمرین می کند. این بازی ها متناسب با رشد ذهنی و عاطفی و اجتماعی کودکان انتخاب می شوند، با این حساب بازی دالی موشه برای کودک یک ساله برای خویشتن داری مناسب است. برخی از بازی هایی که می تواند صبر و خویشتن داری را پرورش دهد عبارتند از: سیخ بیار کباب ببر، مشاعره، پازل، حل جدول، کاردستی، گل بازی، ماسه یا خمیر بازی برای ساختن اشیاء مختلف، شطرنج، قایم باشک، منچ و مار پله، رنگ آمیزی با دقت برای خارج نشدن از خط، ماهیگیری ، انواع بازهای فکری، نمایش پانتومیم، بازی زو ، بازی های گروهی و حذفی (فوتبال، تنیس، وسطی و....) برخی از بازی ها را می توان خلاقانه برای پرورش خودکنترلی تولید کرد. مانند دیده بانی یا تمرکز نگاه ( نفس عمیق؛ نه پلک ،نه حرکت)، حرکت لاک پشتی، حرکت از سالنی که کف آن چسبی است و باید یک گام را به سختی از زمین کند و گام دیگر را گذاشت. مسابقه نگاه کردن در چشم همدیگر و پلک نزدن و شنیدن داستان یا دیدن فیلم های جذاب سریالی که فرد برای بخش بعدی باید صبر کند. ایستادن در نوبت برای رسیدن به بازی دلخواه در مهد کودک، پارک .

ظرافت ها و هنر در آموزش مهارت:
« تمرین مستمر»، «تدریج» و «جذاب سازی متناسب با سن» پایه مهارت خود کنترلی به شمار می آیند. پدری می گفت پسرم را برای ماهی گیری بردم، بعد از مدتی حوصله اش سر رفت و درخواست کرد به جای توقف ، بروند پروانه بگیرند. این پدر به اصل تدریج و تمرین متناسب با آستانه صبر کودک توجه نداشته است ، به همین دلیل کودک از این کار احساس خوبی ندارد و بار دیگر از آن فرار می کند .

فیلم و داستان های بسیار مهیج خشن و عاطفی:
استفاده افراطی از داستان ها و کارتون های خشن، سبب می شود کودک با همانندسازی و الگوگیری از شخصیت های داستان خشن باشد و زود مهار خشم خود را از دست دهد و حتی این را یک امتیاز برای خود بشمارد. از سوی دیگر افراط در دیدن فیلم و کارتون و موسیقی های احساسی( غم انگیز یا شاد) سبب از دست رفتن مهارکنترل هیجانی کودک می شود.

چاقی و خودکنترلی:
بازی نکردن، تحرک نداشتن و در دسترس داشتن انواع خوراکی ها و تنقلات سبب چاقی کودک می شود و بازخورد منفی ای که او از خود و دیگران برای چاقی اش دریافت می کند تصویرذهنی نامطلوبی برایش برجای می گذارد. کودک خود را فردی می داند که مهار بدن خود را از دست داده است و این اثرنامطلوبی برخودکنترلی کودک می گذارد. از سوی دیگر تحقیقات نشان داده یکی از عوامل چاقی در بزرگسالی نداشتن قدرت خويشتن داري در برابر لذت است. کودکان باید در کنار رژیم سالم و ورزش، کنترل استفاده از برنامه های تلویزیون، مهارت خویشتن داری در برابر لذت را کسب کند.

تشویق روش های خلاق:
خلاقیت کودک را برای رسیدن به راه های خودکنترلی پرورش دهید تا ضمن این بازی خلاقانه با راه های خودکنترلی که از ذهن او و دیگران تراوش می کند آشنا شود و در موقع مناسب به کار ببرد. خود این کار را می توان به شکل بازی گروهی و مسابقه ای انجام داد که خود یکی از راه های پرورش خودکنترلی و تمرکز حواس است. راه های مناسب را تشویق کنید. مثال هر نفر یک کاغذ و مداد بردارید ، فکر کنید شیرینی خوشمزه ای در اتاق است ولی دکتر گفته شیرینی برای شما بسیار خطرناک است. برای رهایی از وسوسه خوردن چه کار می کنید ؟ آنها را ده دقیقه وقت دارید فهرست کنید.

ورزش:
ورزش سبب آشنایی فرد با ظرفیت ها و استعدادهایش می شود. ورزش و همنشینی با ورزشکاران و حضور در فضاهای ورزشی نقش مهمی در تقویت اراده دارد. ورزش باعث تقویت خويشتن داري می شود. نوجوان هایی که اهل ورزش بوده اند کمتر به مشکل خودارضایی مبتلا
می شوند.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني


دريافت نرم افزار از گنجينه

24/اردیبهشت/95

[=B Mitra]بازی را جدی بگیرید: بازی و اسباب بازی

[=B Mitra]
مولف: علی محمد صالحی
ناشر کتاب : انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
سال نشر: 1391
چاپ جاری: 2
تعداد صفحات: 96
این کتاب دارای موضوع بازی های کودکانه بوده و به مباحثی در زمینه روانشناسی بازی می پردازد.

در این کتاب مباحثی در زمینه نقش بازی در رشد اجتماعی، نقش بازی در رشد عاطفی کودک، نقش بازی در آموزش تعلیم و تربیت دینی، نقش بازی در رشد جسمی و ذهنی کودک، روش آموزش نوشتن و افزایش بازی با بالا رفتن سن کودک مطرح کرده است.

در فصل دوم این کتاب مسائلی در زمینه اسباب بازی تبیین کرده و تاریخ پیدایش اسباب بازی، اسباب بازی های خوب، اسباب بازی های خطرناک، اسباب بازی ها با خطرهای مختلف، تحرک در کودک، اسباب بازی های ساختنی، دقت در انتخاب اسباب بازی، روش عرضه اسباب بازی به کودک، تاثیر بازی های رایانه ای و اسباب بازی ها متناسب با سن کودک تبیین شده است.

فصل سوم نکته های کلی و کاربردی در زمینه اسباب بازی و رهنمودهایی برای خریدن اسباب بازی، مسائل مربوط به آسیب های بازی های رایانه ای، کودک و پارک، خاک بازی، آب بازی و شنا وجود دارد.

سایت گفتگوی دینی

[=B Mitra][=B Mitra]

[=B Mitra]

25/اردیبهشت/95

[=B Mitra]پوشش هم باشيد


[=B Mitra]استاد قرائتي مي گويد: قرآن راجع به ازدواج مي گويد: ازدواج سومين نياز بشر است. اولين نياز بشر اكسيژن است. دو دقيقه نباشد، مي ميريم. دومين نياز بشر، غذا و آب است. سومين نياز بشر لباس است. قرآن مي گويد: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» (بقره/187) شما براي همسرتان لباس هستيد، همسر هم براي شما لباس است. يكي از آقايان پزشك يك شب منزل ما آمد، گفت: از اين كلمه «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» پنجاه نكته درآوردم. البته خوب بعضي هايش هم درست نبود. ولي ده، پانزده مورد حرف جدي در آن بود. همسر لباس است، يعني چه؟ هوا داغ مي شود، لباس نازك مي شود. تا هوا سرد مي شود، لباس كلفت مي شود. يعني چه؟ يعني زن عصباني است، مرد كوتاه بیايد، تا مرد عصباني است، زن كوتاه بيايد. من عصباني هستم، عصباني هستي خانه نيا. چه كسي گفت: خانه بيا. برو هروقت خوش اخلاق شدي بيا. بابا حالا كه او عصباني است، بگو: خسته نباشي، مرهم بگذار و نمك نريز. زن عصباني است، مرد آرام باشد. نگويد: تو يكي، من هم يكي! حالا گفتي، حالا بشنو! همين كه ديد هوا داغ است، لباس نازك مي شود. هوا سرد است، لباس ضخيم مي شود. عصباني هستند، شما نرم باشيد. «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» هم ما بايد لباس را حفظ كنيم، هم لباس ما را حفظ مي كند. همسران هم بايد همديگر را حفظ كنند.[1]

تذكر: آسان گيري در ازدواج به معناي آسان گيري در تحقيقات و رعايت همتايي و تناسب ها نيست، آسان گير بايد در تشريفات زائد و تكلفات ازدواج باشد.

[=B Mitra]پی نوشت :
استاد قرائتي، درس هايي از قرآن، آسان گيري در ازدواج و زندگي، تاريخ پخش: 93/2/18

[=B Mitra][=B Mitra]

26/اردیبهشت/95

[=B Mitra]بالا رفتن سنین ازدواج و عوامل آن

[=B Mitra]اول: مهریه سنگین
دوم: جهیزیه سنگین
سوم: بیکاری
چهارم: مشکل مسکن
پنجم: تجمل گرایی
ششم: قصد ادامه تحصیلات دانشگاهی
هفتم: اسراف و تبذیر

مطالعه كتاب:
http://www.ibrahimamini.com/home/node/879


[=B Mitra][=B Mitra]
پی نوشت :
ابراهيم اميني، ازدواج موانع و راه حل ها، چاپ1، مؤسسه بوستان كتاب، قم، 1390، ص102-120

[=B Mitra]

27/اردیبهشت/95

[=B Mitra]آيت الله بهجت


[=B Mitra]وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است؛ ولی ما آن را بسیار دور می بینیم؛ وگرنه این قدر با هم نزاع نداشتیم. [در محضر بهجت:2/209]
از گذشتگان عبرت بگیریم که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم و چهار روزِ باقیماندۀ عمر را گمان نکنیم که چهارصد هزار سال خواهد بود! [در محضر بهجت:2/395]

http://bahjat.org/fa/index.php

[=B Mitra]

[=B Mitra]

28/اردیبهشت/95
[=B Mitra]

برای همسرم

[=B Mitra]همسرم براي مداوا و معالجه از من دور شده بود برايش چنين سرودم:
همسرم ، ای نور چشمم ، نعمت پروردگار
از چه تنهایم نهادی ، بی وفا ، در این دیار؟

بی نگاهت آسمانم خالی از خورشید گشت
زودتر باز آ که نورانی کنی این شام تار

سینه ام بی تو کویری خالی و خشکیده است
همسر ، ای باران رحمت ، بر دل شوهر ببار

بی تو دنیا را دگر هرگز نمی خواهد رضا
پیش من باز آ و دنیا را همه با خود بیار

هر نفس بودی کنارم در خوشی یا وقت غم
می شوم اینک من از بهر شما خدمتگذار

گر شوم خدمتگذارت نیست باکم نازنین
غیر خدمت بهر همسر ، بهترینم چیست کار؟

خدمتت سهل است ، حتی گر بدانم خِیرِ توست
می روم با جان و دل از شوق تو بالای دار

منتظر می مانم اینک با دلی مملو ز عشق
تا بیایی خانه ات ، تا این خزان گردد بهار

[=B Mitra]پی نوشت :
رضا دودانگه، ماهنامه خانه خوبان، شماره 84، 1394

[=B Mitra][=B Mitra]

29/اردیبهشت/95

[=B Mitra]آسیب های ماهواره بر خانواده های ایرانی

[=B Mitra]خیال کردیم خوب زندگی کردن یعنی خریدن ماهواره مثل بقیه. لذا یک موقع خانم به همسرش می گوید دیگران ماهواره خریدند، ما هم بخریم. شوهرش نیز در پاسخ می گوید: بله، من خیلی اخبار و برنامه های علمی دوست دارم، حتما بخریم!
شب بعد شوهر به منزل می آید و کانال را بر ماهواره تنظیم می کند، چون ماهواره هم که چیز بدی ندارد! برنامه بفرمایید شام است! یک دفعه مرد یک خانم خوش بر و رو و زیبا می می بیند با اندام جذاب و لباس های نیمه عریان و بعد می گوید عجب شامی! خانم هم یک مرد خوش تیپ و تمیز می بیند که شوهرش زمین تا آسمان با او فرق دارد و پیش خودش می گوید عجب کلاهی سرمان رفته! و بدون آنکه دو طرف چیزی بهم بگویند تفاوت رفتار شان نسبت به هم کم کم آغاز می شود. چون زن و شوهر از این به بعد نیاز هم را در تخیل خودشان در دیگران دنبال می کنند.
بعد از یک مدت خانم می رود کلاس مشاوره تا مشکلات زندگی اش را مرتفع کند، خب خانم محترم! همان موقعی که گفتی فلانی ماهواره خریده ما هم بخریم؛ نفهمیدی چه سیلابی به زندگی ات انداختی. حالا بعد از ۵ سال هم اگر بهشان بگویید نام چند تا کانال علمی خوب را اسم ببرید، نمی تواند چون اصلا دنبال این نبوده.

قانون الهي

آقای محترم! اگر چشمت دنبال زن دیگری است، مطمئن باش یک نفر دیگر هم چشمش به دنبال زن شماست. حالا چه شما بدانید، چه ندانید. این قانون الهی است. این حدیث رسول خداست. طرف می گوید حجاب ندارم چون دلم پاک است! این حرفهای بی منطق را چه کسی در ذهن شما جا کرده؟ مگر میوه بدون پوست سالم می ماند؟ این قانون الهی است! حال پاک و خوب شما هم یک پوست متناسب با آن می خواهد.
بیایید منطقی فکر کنیم. همه ما یک بار بیشتر زندگی نمی کنیم و می دانیم که در نهایت هم از دنیا می رویم. عقل و قرآن خدا چه می گوید؟ آیا می شود هر طور لباس پوشید؟ وقتی توجه نمی کنیم به حرف های خدا، می خواهید فقر و بدبختی و بیماری در زندگی هایمان وارد نشود؟ اگر هم به دین اعتقادی نداریم، پس دیگر در سختی ها به سراغ خدا نرویم! او که وجود ندارد. به اسم روشنفکری بازی، خودمان با دست خودمان زندگی مان را خراب نکنیم. اسلام برای ما زندگی خوب و عاشقانه می خواهد. زندگی های تلخ که آخرش می شود وکیل گرفتن و چه کنم، چه کنم، به خاطر این است که خودمان به دور از دین خدا زندگی کرده ایم.[1]
دانلود برنامه ها:
http://www.moshaverfa.com/videos/dr-khusravi-video

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.رجانیوز: دکتر امیرمهرداد خسروی، تاریخ: ۱۳۹۳/۰۵/۰۵

30/اردیبهشت/95
[=B Mitra]

برگرد ....


[=B Mitra]یکی از دوستان که چند ماهی است ازدواج کرده اند. روزی با ناراحتی از من خواستند که شعری تاثیر گذار بگویم تا برای همسرشان پیامک کنند و بعد هم ماجرای دلخوریی که بینشان پیش آمده را تعریف کرده و گفتند: در پایان مشاجره همسرشان به ایشان گفته اند: مگه کی هستی که این قدر ادعا داری و با قهر به منزل مادرشون رفتند! اینها را عرض کردم تا زمینه ی سرودن شعر مشخص شود، اما شعر:

آسان برفتی از بَرَم، بی سایه ات در به درم ****نیکم ولی گویا شما بیشید و سر ریز از سرم !
گر در مروت بایستی هر گز نگوئی کیستی****من آن کنیز عاشقم، تو سروری و همسرم!!!!

این ابیات با واکنش شدید دوست بنده مواجه شد و آن را مایه ی خفت و خواری خودشان تلقی فرمودند و اصرار کردند ابیات دیگری بگویم، نتیجه ابیات ذیل شد :


رفتی بُرو، خود گفته ای دیگر نمی آیم بَرَت****خواهی بیا خواهی نیا، بنشین کنار مادرت !
دیگر نمی خواهم تو را چون قهر کردی این چنین****شاید تصور کرده ای گریانم و زار و حزین!!!!!!

که البته باز هم مورد اعتراض و ردّ ایشان واقع شد و فرمودند می خواهی دیگر بر نگردد؟ (البته شوخی کرده بودم) در نهایت ابیاتی دیگر سرودم:

[=B Mitra]عزیز من این چه رسم است و این چه وفاست؟****مکن دگر این قهر و کین که خطاست!!!!
بیا به خانه و بنشین کنار همسر خویش****مده ز دوریت آزار و حرصم بیش !!!!!! [1]

[=B Mitra]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. سيده ن. ط ، ماهنامه خانه خوبان، 1394.


31/اردیبهشت/95
[=B Mitra]

[=B Mitra]بخور نخورهای اضطراب و افسردگی
[=B Mitra]

[=B Mitra]در موارد اضطراب و افسردگی شدید حتماً باید درمان دارویی قدم اول باشد و در صورتی که اضطراب و افسردگی به صورت متوسط و خفیف باشد، درمان های غیر دارویی مؤثر می باشد.

اضطراب و افسردگی

در شرایط زندگی امروز که بیشتر جنبه ی صنعتی دارد، اضطراب و افسردگی در جامعه زیاد بوده و در سنین قبل از یائسگی در زنان دو برابر مردان می باشد. این دو بیماری در بسیاری از موارد با هم دیده می شود که در صورت داشتن یکی از آن ها باید تفکیک و درمان توسط روان پزشک صورت گیرد. در موارد اضطراب و افسردگی شدید حتماً باید درمان دارویی قدم اول باشد و در صورتی که اضطراب و افسردگی به صورت متوسط و خفیف باشد، درمان های غیر دارویی موثر می باشد. در هر حال درمان های کمکی از جمله ورزش، مذهب درمانی، شناخت درمانی، رفتاردرمانی و گیاه درمانی و استفاده از غذاها به عنوان درمان کمکی و مکمل مورد قبول است و برای نتیجه گیری از آن ، مدت زمان طولانی لازم است تا از این درمان ها استفاده شود؛ بنابراین اگر بیماری بر اثر اضطراب یا افسردگی یا بی قراری خطر افکار خودکشی داشته یا بیماری بسیار شدید داشته باشد، نمی تواند درمان های غیر دارویی به صورت اورژانسی به عنوان خط اول مؤثر باشد.

علائم اضطراب
1- دل شوره 2- خستگی 3- شک در نماز و شستشو 4- تکرار یک عمل 5- سردرد 6- عصبانیت و پرخاشگری 7- افزایش ضربان قلب 8- تب خال دهانی 9- تکرر ادرار 10- تعریق 11- لرزش دست ها 12- سردی اندام ها 13- خشکی دهان 14- بی قراری 15- فراموشی و حواس پرتی 16- بی حوصلگی در انجام فعالیت های روزمره 17- سوءظن به دیگران 18- درگیری با دیگران 19- کندن جوش صورت، جویدن ناخن و کندن موی سر (از علائم وسواس است که نوعی اضطراب می باشد).

علائم افسردگی
1) کاهش شدید انرژی و توان انجام کارها و در مواردی خشم و حساسیت 2) از دست دادن علاقه؛ بی حوصلگی و ناتوانی از لذت بردن 3) بی خوابی یا خواب سبک، در مواردی پرخوابی و خواب زیاد یا کابوس و مشکلات ناشی از آن 4) گوشه گیری و احساس پوچی 5) بی اشتهایی یا پرخوری و مسائل ناشی از آن 6) تغییر مشخص در وضعیت ظاهری فرد از نظر عدم توجه به وضعیت لباس و... 7) از دست دادن میل جنسی و ناتوانی جنسی به ویژه در مردان Dirol مشکل در تصمیم گیری و تمرکز و افکار پراکنده در ذهن و مشکلات در حافظه و حتی فراموش کردن سخنانی که می خواهد بگوید. 9) یک باره به گریه افتادن بدون توضیح مشخص 10) احساس گناه شدید به خاطر وقایع بی اهمیت یا خیالی 11) احساس ناتوانی در انجام امور و احساس اینکه نمی تواند موثر باشد و ناامید از آینده 12) تحریک پذیری؛ بی قراری و اندیشیدن در مورد خودکشی 13) دردهای مختلف، بدون شواهدی از بیماری جسمی 14) مستعد شدن فرد برای گرایش به سیگار و مواد مخدر 15) تصورات واهی و غیر واقعی (در مراحل خطرناک بیماری)

ادامه دارد...

[=B Mitra]غذاهای اضطراب زدا
تمام دانه ها به ویژه برنج قهوه ای، غلات، گندم، جو، ارزن، زردآلو، مارچوبه، انبه، موز، گل کلم، میوه های خشک، انجیر، ماهی (به ویژه ماهی قزل آلا)، سیر، سبزیجات برگ دار سبز، غذاهای کم نمک، محصولات سبوس دار، تمام حبوبات، ماست.

خوراكي های اضطراب زا
قهوه، چای پررنگ، نوشابه، شکلات، شیرینی جات (به خصوص شیرینی نوع تر)، بستنی، بیسکویت، پفک، کیک (در شیرینی جات، بیسکویت و انواع کمپوت ها و آب میوه های صنعتی مواد نگه دارنده استفاده می شود که در بدن موجب نوعی سرطان لنفاوی می گردد. ضمناً شیرینی جات به علت افزایش قندخون سریع، خستگی را برطرف می کنند و مجدداً بعد از یک ساعت با کاهش قندخون گرسنگی و ضعف برگشت پیدا می کند و این روند باعث نامتعادل شدن قندخون و انسولین شده و در نهایت موجب بروز دیابت نوع دوم می شود.)، ادویه جات، شکر، غذاهای اسیدی مانند گوجه فرنگی، بادمجان و فلفل که به طحال آسیب می رسانند. پیتزا، غذاهای حاضری و انواع ساندویچ ها.

غذاهای افسردگی زدا
1- گوشت بوقلمون: سطح سروتونین مغز را بالا می برد. 2- آرد جو دوسر و پوره جو 3- ویتامین های B12, B6, B1 4- ریحان 5- ساردین (حاوی امگا 3) 6- کاهو (حاوی ماده آرام بخش lactucarium که در شیره سفیدرنگ آن وجود دارد و عمدتاً از ساقه آن تراوش می شود. برای افرادی که بیش از حد پرخاشگرند و مبتلا به بی خوابی هستند مفید است). 7- مرکبات 8- چغندر قند 9- دانه های کنجد (حاوی مواد برای بهبود عملکرد حافظه، مواد مغذی، حاوی اسیدهای چرب امگا 6) 10- نان سبوس دار (برای زنان در دوره قبل از قاعدگی مفید است و حاوی ویتامین های گروه B می باشد.) 11- دم کرده بابونه (برای بی خوابی و رفع خستگی مفید است) 12- دانه های آفتابگردان (اسیدهای چرب امگا 6 بدن را تأمین می کند و باعث افزایش حافظه می شود و کمبود آن باعث آلزایمر می شود). 13- توت 14- سبزی های برگ سبز حاوی آنتی اکسیدان طبیعی است و برای درمان افزایش فشارخون مفید است 15- مغز گردو 16- انبه 17- دانه گندم 18- آجیل 19- سبزی ها (برای جلوگیری از آلزایمر مفید است). 20- ریواس.

[=B Mitra]پی نوشت :
بخش تغذیه و آشپزی تبیان؛ دنیای تغذیه، دکتر کرباسی آرانی

[=B Mitra]

[=B Mitra]

1/خرداد/95

[=B Mitra]باد غرور، مانع حركت

[=B Mitra]مدرسه ای دانش آموزان را با اتوبوس به اردو می برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می شود: «حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می شود و پس از به وجود آمدن صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می کند.
پس از آرام شدن اوضاع، مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت می شوند. پس از بررسی اوضاع مشخص می شود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره. اما هیچ کدام چاره ساز نبود تا اینکه پسربچه ای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می دانم!»
یکی از مسئولین اردو به پسر می گوید: «برو بالا پیش بچه ها و از دوستانت جدا نشو!»
پسربچه با اطمینان کامل می گوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتون باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی می آورد.»
مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلم مان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درون مان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت می توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.»
مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟»
پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیک های اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.»
پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد.
خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.سايت انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره

2/خرداد/95

[=B Mitra]«بازی، بازوی تربیت»

[=B Mitra]
[=B Mitra]پای درد و دل خیلی از پدر و مادرها که بنشینی، از فضای کم خانه ها می نالند و از اینکه فرزندانشان فضای کافی برای بازی ندارند، ابراز نگرانی می کنند. حالا کاری به این نداریم که خیلی از ما همین فضاهای کوچک و مساحت های کم را با انواع و اقسام وسایل غیر ضروری پر می کنیم و برای بچه ها پیست دوی با مانع می سازیم! اما به هر حال واضح است که بچه ها دیگر مثل سابق امکان ورجه وورجه کردن در خانه ها را ندارند.
این واقعیت باعث شده است تا والدین هم دیگر کلاً بی خیال یکی از نیازهای مهم و حیاتی بچه ها شوند و به همین بهانه به لزوم تحرک داشتن فرزندانشان اهمیتی ندهند. اگر هم حرف از بازی به میان بیاید سریع یک دستگاه بازی رایانه ای تهیه می کنند تا هم صدای بچه ها را ببُرند و هم صدای هشدار کارشناسان حوزه تربیت را!
اما خیلی والدین هم هستند که می دانند تحرک چقدر برای کودک مهم است؛ می دانند که بازی های رایانه ای چه بلایی سر فرزندان می آورد؛ حتی حاضراند بخشی از وقت خود را هم صرف همین امر کنند و هم بازی بچه هایشان بشوند اما خب، راهش را بلد نیستند. برای این دسته از والدین بیش از آنکه حرفهای تکراری درباره اهمیت بازی و... بزنیم، باید راهکاری عملی ارائه دهیم. و این همان کاری است که حجت الاسلام محسن عباسی ولدی در کتاب «بازی بازوی تربیت» انجام داده است.

حجت الاسلام عباسی ولدی یکی از کارشناسانی است که بر مسائل خانواده و تربیتی متمرکز شده است. او در چندین برنامه رادیویی و تلویزیونی هم بعنوان کارشناس و مشاور حضور دارد و همه اینها باعث شده است تا چهره ای شناخته شده در این حوزه باشد. او چند کتاب هم در این حوزه نوشته است که غالبا هم جزو پرفروشها شده است که «بازی بازوی تربیت» یکی از آنهاست.
این نویسنده سری کتابهایی با عنوان «منِ دیگرِ ما» منتشر کرده بود که درباره موضوع تربیت فرزند است. جلد چهارم این مجموعه به اهمیت بازی و نقش آن در تربیت کودک اختصاص دارد و نویسنده برای اینکه حرفهایش در بعد تئوری باقی نماند و جنبه کاربردی هم پیدا کند، برای این کتاب ضمیمه ای منتشر کرده است به نام «بازی بازوی تربیت». در واقع این کتاب یک ضمیمه کاربردی برای جلد چهارم «من دیگر ما» است که البته بصورت جداگانه هم به فروش می رسد و خواندن دارد.
در این کتاب ۱۴۰ بازی برای دوران نوزادی تا نوجوانی که خیلی از آنها این روزها فراموش شده است، معرفی شده اند. برخی از این بازی ها بسیار ساده هستند و به هیچ وسیله ای هم نیاز ندارند. نویسنده در کنار توضیح دادن این بازی ها بصورت خیلی مختصر فواید آنها را هم ذکر کرده است.

در مقدمه کتاب آمده است:
«می دانم که خسته اید از سختی تربیت، اما بدانید که این بازی ها بازوی تربیتند. بازوهای قوی را برای بلند کردن بار تربیت یاری می کنند. امتحانش که ضرری ندارد. می شود چند روزی هم که شده درِ خانه دلتان را به روی این بازی ها باز کنید. باور کنید مهمان های خوبی هستند. دلِ این بازی ها به حال بچه های شما می سوزد. این ها، هم فکر بچه های شما را به کار می اندازند هم جسمشان را به تکاپو. دلشان را به شما نزدیک می کنند و شما را در نزدشان عزیز. هیچ آسیبی ندارند نه کودکانتان را تخیلی بار می آورند و نه جمع گریزشان می کنند.
این بازی ها صادق و یک رو هستند. همین هستند که می بینید.این ها پله های ترقی هستند. باید از آن ها بالا رفت. نکند دیروزی بودن این بازی ها موجب شود که تحویلشان نگیرید. این ها اگرچه از دیروز آمده اند اما مثل آب زلالند که اگر قرن ها و هزاره ها بیایند و بروند، باز هم نیاز انسانند. با بازی های دیروز می توان آینده ای روشن برای کودکان امروز رقم زد. پس در را باز کنید. همین حالا.»
نویسنده در بخش دیگری از مقدمه کتاب سه ویژگی را برای بازی های معرفی شده بر شمرده است. اول اینکه موجب نشاط افزایی بچه ها می شوند، دوم اینکه حس همدلی و ارتباط عاطفی را افزایش می دهند و سوم اینکه جنبه سرگرمی دارند. این خصوصیت سوم به نظر نویسنده مهمترین ویژگی این بازی هاست.
نویسنده همچنین بجای تقسیم بندی بازی ها بر اساس سن بچه ها، آنها را به دو بخش «مرحله نوزادی تا کامل شدن توانمندی های کودک» و «زمان کامل شدن توانمندی های کودک» تقسیم کرده است. او همچنین گفته است که بازی های این کتاب به سه دسته بازی هایی که اسباب بازی نیاز ندارند،
بازیهایی که با وسایل داخل خانه قابل اجرا هستند
و بازیهایی که با وسایل ساده قابل اجرایند تقسیم میشوند
و وعده داده که در کتابی مجزا به موضوع اسباب بازی های سالم و مفید خواهد پرداخت.
نکته آخری که درباره این کتاب می توان گفت این است که شاید برخی از این بازی ها (مخصوصاً بازی های صفحات ابتدایی کتاب) ساده و پیش پا افتاده به نظر برسند. اما باید توجه داشت که خیلی از ما والدین به همین بازی های ساده نیز بی توجهیم و همیشه فکر می کنیم که چون این بازی ها برای ما جذابیت ندارند، بچه ها هم ازآنها خوششان نخواهد آمد. نویسنده در مقدمه کتاب به این موضوع هم اشاره کرده است.
چند ماه پیش از این مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نگرانی چندبارۀ خود را از تهاجم فرهنگی غرب ابراز داشته و در همین راستا نسبت به ترویج بازی های سنتی تأکید ورزیدند. ایشان در این دیدار فرمودند: «ما بچّه هاى خودمان را که اَلَک دولَک بازى می کردند که تحرّک داشت و خوب بود، گرگم به هوا بازى می کردند که کار بسیار خوبى بود و ورزش بود و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى که خط کشى می کنند و لىِ لىِ می کنند - بازىِ بچّه هاى ما اینها بود - آورده ایم نشانده ایم پاى اینترنت، نه تحرّک جسمى دارند، نه تحرّک روحى دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله ى طرف مقابل. خب بیایید بازى تولید کنید، بازى ترویج کنید، همین بازى هایى که بنده حالا اسم آوردم و ده تا از این قبیل بازى [که ] بین بچّه هاى ما از قدیم معمول بوده را ترویج کنید؛ [این ] یکى از کارها است، اینها را ترویج کنید.»1
انتشارات جامعه الزهرا علیهاالسلام در همین راستا بود که کتاب «بازی، بازوی تربیت» را منتشر کرد. این کتاب حاوی 140 بازی از دوران نوزادی تا دوران نوجوانی است؛ بازی هایی که در فرهنگ بومی کشورمان ایران رواج داشته؛ اما آرام آرام به دست فراموشی سپرده می شود. گردآوری این کتاب از سوی حجت الاسلام عباسی با همکاری گروه تربیتی «آیین فطرت» انجام گرفته است.
این کتاب ارزشمند را می‏توان از پاتوق کتاب فردا، به نشانی www.BookRoom.ir و یا موسسه نشر کتاب فردا با شماره تماس 02537746992 و نشانی شهر مقدس قم، میدان روح الله، کوچه هفدهم، پلاک 1، و کلیه فروشگاه های معتبر محصولات فرهنگی در سراسر کشور تهیه کرد.


[=B Mitra]
پی نوشت :
1.بیانات مقام معظم رهبری در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 1392/09/19

[=B Mitra]

3/خرداد/95

[=B Mitra]خانواده و تربیت مهدوی

[=B Mitra]مولف: محمدباقر حیدری کاشانی | مرتضی آقاتهرانی
ناشر کتاب : کتاب یوسف
قطع: رقعی
سال نشر: 1393
تعداد صفحات: 412

معرفی کتاب

در عصری که انسان ها در سرگردانی و تحیّر به سر می برند ارائه الگویی مناسب جهت هدایت و تربیت ، امری ضروری و لازم است.کتاب «خانواده و تربیت مهدوی» تالیف مرتضی آقا تهرانی و محمد باقر حیدری کاشانی به معرفی الگویی کامل و کارآمد یعنی امام عصر(عج) به عنوان کامل ترین و تربیت یافته ترین انسان عصر معاصر می پردازد.هدف کتاب «خانواده و تربیت مهدوی»، تبیین راهکارهای عملی برای تربیت نسل منتظر و مهدی یاور می باشد. این کتاب، همان طور که از نامش پیداست، رویکردی عملیاتی و کاربردی به این مسئله دارد و در ضمن مباحث کلیدی و معرفتی، پیشنهادات جزئی بسیاری نیز ارائه می کند.

نویسندگان کتاب، دوران تربیت فرزند را به چهار بخش تقسیم می کنند و با توجه به ویژگی ها و اقتضائات فرزند در این دوران ها، بر اساس آموزه­ های دینی و یافته ­های تربیتی، راهکارهای تربیت مهدوی در هر دوره را تشریح می کنند. این دوران های چهارگانه عبارتند از: دوران بسترسازی (پیش از تولد)؛ دوران عشق­ آفرینی و تربیت مهدی محب (هفت سال اول)؛ دوران تربیت نوجوان مهدی باور (هفت سال دوم)؛ و دوران تربیت جوان مهدی یاور (هفت سال سوم).

این کتاب از هشت بخش تشکیل شده است.
بخش نخست این پژوهش به «سیمای خانواده در آخر الزمان» و به ترسیم جایگاه خانواده در نظام هستی و سیره نبوی پرداخته و جلوه هایی از بنیان متزلزل خانواده ها و قحط غیرت در خانه های آخر الزمانی را ترسیم کرده است.
در بخش دوم، به بررسی نظام تربیتی مهدوی، بنیان ها و مراحل شکل گیری آن، تحت عنوان «دکترین تربیتی مهدویت» پرداخته شده است.
بخش سوم با عنوان «عوامل تأثیرگذار در فرآیند تربیت مهدوی»، بر نقش اراده و اختیار آزاد اعضای خانواده در بهره گیری از فرآیند تربیت مهدوی تأکید ورزیده است.
در بخش چهارم به دوازده اصل بنیادین از «بنیان های خانوادگی در فرآیند تربیت مهدوی» پرداخته شده که پیاده کردن آن در فرآیند خانواده، پایه گذار بنیان هایی قوی برای بنای عظیم تربیت مهدوی خواهد بود.
بخش پنجم به پیش زمینه های لازم برای موفقیت در فرآیند تربیت مهدوی فرزندان، تحت عنوان «دوران بستر سازی برای تربیت مهدوی» اختصاص دارد.
پدید آورندگان در بخش ششم به هفت سال نخست کودکی در فرآیند تربیت مهدوی با عنوان «دوران عشق آفرینی» یا «دوران تربیت کودک مهدی محب» پرداخته و راهکارهای عملی برای «عشق آفرینی در نهاد پاک کودک نسبت به حضرت مهدی (عج)» را فرا روی خانواده های مهدوی گشوده اند.
بخش هفتم را به دوران دوم تربیت مهدوی، یعنی هفت سال دوم یا دوران طلایی نوجوانی، با موضوع «دوران تربیت نوجوان مهدی باور» اختصاص دارد و راهکارهای عملی برای ایجاد باوری عمیق در نهاد پاک نوجوان ارائه شده است.
و سر انجام در بخش هشتم به هفت سال سوم در فرآیند تربیت مهدوی، یعنی به دوران فراطلایی جوانی با رویکرد «تربیت جوان مهدی یاور» پرداخته شده است.

عناوین فهرست:
- دکترین تربیتی مهدویت، بنیان ها و ویژگی های آن
- سیمای آشفته خانواده ها در آخرالزمان
- راه کارهای عملی خانواده محوری و خانواده درمانی
- پیش نیازهای تربیت مهدوی در سه دوره ازدواج، میانی و جنینی
- راه کارهای عملی عشق آفرینی در نهاد پاک کودک
- راه کارهای عملی آموزش و پرورش نوجوان مهدی باور
- راه کارهای عملی تربیت جوان مهدی یاور


[=B Mitra]

4/خرداد/95


[=B Mitra]ارتباط پيامكي نامشروع


[=B Mitra]پرسش: من خانم متاهلی هستم که با فردی که بسیار مذهبی است ارتباط دارم. ارتباط ما در حد درد دل کردن و پیامک زدن است من به این رابطه شدیدا وابسته شده ام و نمی توانم آن را کنار بگذارم. آیا من دارم به همسرم خیانت می کنم؟

پاسخ: آیا اگر ایشان این پیامک ها را به شوهرشان نشان بدهد ایشان راضی هستند؟ مسلما این جايز نیست. این ارتباطات خطرناک است. معمولا از پیامک های مذهبی شروع می شود و به ارتباط های نامشروع کشیده می شود. این ارتباط نه تنها جایز نیست، بلکه خلاف حق شوهر است.
اسلام می گوید که اگر پدر شما فوت کرد باید از همسرت اجازه بگیری و بروی، اگر می خواهی نماز مستحبی بخوانی یا نذر بکنی باید از همسرت اجازه بگیری. این مرد شیطان است. جلوی این رفتارها را بگیرید. این محبت را به پای همسرتان بریزید. موبایل خودتان را قطع کنید و مدتی بدون گوشی باشید. این یک خط شکنی نسبت به همسر است و کم کم جلو می رود و یک شکافی در زندگی زناشویی است. بین خود و خدای خودتان توبه کنید و هیچ گاه این را پیش همسرتان مطرح نکنید. این ارتباط برای خانم های مجرد هم خیلی مهم است.

بعضی از خانم ها می گویند که ما قبل از ازدواج ارتباط داشته ایم آیا آن را به همسرمان بگوییم؟
خیر. هیچ وقت این کار را نکنید. در بهترین حالات گذشته خراب خودتان را برای مردتان تعریف نکنید. اسلام می خواهد که حریم ها حفظ بشود.

[=B Mitra]پی نوشت :
حجت الاسلام والمسلمين دكتر ناصر رفيعي برنامه، سايت برنامه سمت خدا

5/خرداد/95

[=B Mitra]پيشگيري و درمان گناهان جنسي

[=B Mitra](خودارضايي، زنا و همجنس گرايي)

[=B Mitra]تقويت اراده (اساس درمان و پيشگيري)
خودكنترلي و عفاف فكري و انديشه اي
ازدواج روشمند، ولي آسان گيري در مراسم
حمايت مالي، اجتماعي و عاطفي خانواده ها و خيّران
استفاده از جايگزين حلال و لذت بخش هنگام وسوسه انجام
ورزش هوازي شنا، دويدن، دوچرخه سواري، پياده روي تند و...)
انصراف دادن ذهن از زناي ذهني و اجتناب از خيال پردازي جنسي
خودكنترلي و عفاف تخيلي و تجسمي (در فضاي واقعي و مجازي)
خودكنترلي و عفاف ديداري و شنيداري(در فضاي واقعي و مجازي)
فرار از خلوت گناه آلود با خود و با نامحرم (در فضاي واقعي و مجازي)
تشويق و تنبيه (اجراي حدود و تعزيرات و كمك دولت در ازدواج جوانان)
عدم معاشرت با منحرفان جنسي و معاشرت با انسان هاي با اراده و معنوي
كم خوري و روزه كامل، نه صوري و كم خوري (روزه فكر و ذهن و شكم)
امر به معروف و نهي از منكر (با توجه به ظرافت روان شناختي شرايط و مراتبش)
خودكنترلي و عفاف خوراكي( حلال خوري، خورش كردن سركه، تعادل در غذاي محرك)
توجه «مستمر» به ضررهاي گناهان جنسي(ضررهاي جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي)
ازدواج دوم افراد عادل و با انصاف (به شرطي كه به همسر اول و فرزندان آسيب تربيتي نرسد.)
خودكنترلي و عفاف گفتار، رفتاري و پوششي بويايي و لمسي (بلند گذاشتن مو با رعايت بهداشت و...)
ازدواج موقت به هنگام ضرورت و بدون هوسراني (در صورت نبود شرايط ازدواج دائم، و خطر گناهان جنسي)
توجه به بخشش خدا و تمركز بر اراده موجود (اين كه در حضور ديگران خودارضايي نمي شود پس اراده هست)
انتقال و مصرف انرژي جنسي براي فعايت فكري و بدني( با فعاليت بدني و كار و رعايت مسائل شرع در كار با نامحرم)
كمك از روان پزشك و روان شناس متدين و هم جنس ( در صورت داشتن اضطراب و خودارضايي اعتياد وسواس گونه)
كم كردن غذاهاي گرم (غذاهاي پركالري و ادويه دار، فلفل تند، انجير، تخم مرغ ، هويج، موز، زنجبيل، زيتون، عسل، ماهي، و... )
استمداد از ايمان مذهبي (نماز اول وقت با حضور قلب و دعا، ذكر روزانه، نذر، جريمه در صورت خطا، تشويق هنگام خودكنترلي و...)
توجه مستمر به فوايد دنيوي و اخروي عفاف و خودكنترلي (فوايد رواني، جسمي، اجتماعي، معنوي): ابن سيرين، شيخ رجبعلي خياط
اميد، تلقين مثبت و مقابله با خودگويي هاي منفي و كم نگرفتن موفقيت هاي كوچك (توبه من قبول نيست، نمي توانم اراده ندارم و...)[1]

** تذكر: خودمديريتي (در نعمت، طاعت، معصيت، مصيبت) = تقوا = عفاف = صبر = ورع = اراده

[=B Mitra]پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، محمدحسين قديري، 1394.

6/خرداد/95

[=B Mitra]پند بزرگان

[=B Mitra]غنچه با دل گرفته گفت :
زندگی لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت:
زندگی شکفتن است.
با زبان سبز، راز گفتن است
گفت وگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر می کنی؟
کدام یک درست گفته اند؟
من که فکر می کنم
گل به راز زندگی اشاره کرده است.
هرچه باشد او گل است.
گل یکی دو پیرهن
بیشتر ز غنچه پاره کرده است!
http://www.askdin.com/thread52217-7.html
[=B Mitra]
پی نوشت :
قیصر امین پور

[=B Mitra]

7/خرداد/95

[=B Mitra]بیماری شدید روانی

[=B Mitra]سؤال: برخی کسانی که درگیر بیماری شدید روانی (سایکوز) هستند ممکن است به خود یا دیگران ضرر جانی یا مالی و ناموسی سنگینی بزنند. با توجه به اینکه هنگام شدت گرفتن این بیماری، کنترل این بیماران از عهدة خانواده خارج می شود، آیا بر افراد آگاه، به ویژه خویشاوندان و ارحام، واجب می شود که برای درمان یا بستری کردن این بیماران به خانوادة آنها کمک کنند؟ حکومت اسلامی چه وظیفه ای در این باره دارد؟

پاسخ: جلوگیری از ضررهای جانی و ناموسی او بر همه واجب است؛ اما جلوگیری از خسارت مالی بر دیگران واجب نیست و معالجة او بر ولیّ واجب است، مگر اینکه هزینة درمان نامتعارف باشد و بیمار مالی نداشته باشد که در این صورت، معالجه و نگه داری بر حکومت لازم است[1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. سید محمدتقی علوی، مشاوره زیر گنبد فیروزه ای، مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی قم، ۱۳۹۲، ص19.

[=B Mitra][=B Mitra]

8/خرداد/95

[=B Mitra]اضطراب طبیعی و غیر طبیعی

[=B Mitra]سؤال: حد فاصل اضطراب طبیعی و غیر طبیعی چیست؟
پاسخ: در پدیده های روانی ما حد مشخصی نداریم . مثلا در بیماری قند می گوییم که اگر قند خون کسی تا صد و ده بود آن فرد سالم است . اگر صد و ده به بالا بود فرد قند خون دارد . اگر دید چشم ده دهم باشد خوب است و نه دهم باشد خوب نیست؛ یعنی یک خط سلامت و بیماری را از هم جدا می کند . پدیده های روانی پدیده ای گسترده و پیچیده ای هست و در آن این خط کش را نداریم که بگوییم فرد تا این حد سالم است یا سالم نیست . معیار ما اولا احساس خود فرد است . فردی که از اضطرای و دل شوره رنج می برد ، اضطراب به شخصیت افراد هم بستگی دارد. خیلی ها در فامیل به غصه خور فامیل معروف هستند و دائم دل شوره دارند و دلواپس هستند . پس یکی احساس رنجی است که خود فرد می برد ، یکی عدم تناسب اضطراب با آن موقعیت است . یک فردی ممکن است که یک کار خیلی سبکی بخواهد انجام بدهد مثل رفتن به بانک، ولی اضطراب زیادی پیدا می کند یا یک فردی می خواهد سوار آسانسور بشود خیلی وحشت می کند و فکر می کند که دیوارها به او فشار می آورند و دارد خفه می شود. از آسانسور بیرون می آید و طبقات را پیاده طی می کند . یک فردی هم هست که اصلا اتفاقی نیفتاده ولی دائم دلشوره دارد که نکند به بچه ی من ماشین بزند یا نکند که خانم من در خانه مانده و آوار بر سرش بیاید و این تکرار بشود و باعث ناراحتی بشود. این عملکرد فرد را مختل می کند . یک دانش آموز از اضطراب امتحان ممکن است که امتحان را خراب بکند. ممکن است که همه چیز یادش برود یا ضربان قلبش بالا برود و حالش بد بشود و بیهوش بشود . پس یکی هم عملکرد فرد است ، یکی هم رنج درونی است که خود فرد می برود. ممکن است که عملکرد فرد خیلی مختل نباشد ولی فرد می گوید که من با زحمت زیاد به این کارها می رسم، با غصه خوری و بی خوابی ؛ ولی این کار برای من راحت بود .

[=B Mitra]پی نوشت :
1-دکتر مجید صادقی، روانپزشک، http://ch3.ir

[=B Mitra][=B Mitra]

9/خرداد/95

[=B Mitra]آداب تعلیم و تعلم در اسلام

[=B Mitra]
[=B Mitra]عنوان و نام پدیدآور :[=B Mitra] آداب تعلیم و تعلم در اسلام ترجمه كتاب منیه المرید فی آداب المفید والمستفید / از شهید ثانی ؛ نگارش محمدباقر حجتی
[=B Mitra]سرشناسه :[=B Mitra] شهید ثانی زین الدین بن علی 911 - 966ق.
[=B Mitra]مشخصات نشر :
[=B Mitra] تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1364.

http://www.ghbook.ir/index.php?option=com_mtree&task=viewlink&link_id=3106&Itemid=214&lang=fa

10/خرداد/95

[=B Mitra]بدبختی و خوشبختی

[=B Mitra]دانشمندان گفته اند خوشبختی هر کس بسته به این است که او اصلاً به عالم طبیعت به چه نظر نگاه می کند ، یعنی روح او تا چه درجه تکامل کرده ، زیرا خوشبختی بیشتر مربوط به روح است و ریشه آن را در عقل و ادراک خود شخص بایست پیدا کرد و هر قدر درجه معرفت بالا رود معرفت نفس بهتر نمایان می شود و معرفت به حق که اصول دیانت است با معرفت به نفس ملازم یکدیگرند، چنانچه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده: ( هر کس خودش را شناخت خدای خود را می شناسد) و هر کس خود را شناخت مرتبه و مقام خود را نیز می شناسد و توقعات بیجا نمی نماید و حضرت امیر علیه السلام فرموده: (مَن سَألَ فَوقَ قَدرِهِ استَحَقَّ الحِرمانَ) یعنی هر کس سئوال کند بالاتر از قدر خود مستحق محروم شدن است. پس عاقل هرگز در پی آرزو به آن چه در دسترس او نیست نمی گردد و خود را در طلب آن رنج نمی دهد.
فساد اخلاقی و شهوت پرستی و عیاشی و بی عفتی و دزدی و دروغ و خیانت و صدها جنایاتی که امروزه بین مردم شایع گردیده ناشی از عدم ایمان به مبدء و معاد است[1]، ایمان یک عامل قوی و یک پلیس باطنی است که انسان را از کارهای زشت که منافی با تقوی و عفت است باز می دارد . کسی که دین و ایمان ندارد به هیچ وجه نباید از وی منتظر خیر و خوبی باشیم و هرگز سعادت و خوشبختی نصیب او نخواهد شد؛ زیرا که نفس انسان مثل اسب شروری ماند که اگر جلو وی را رها کنیم خودش و سوارش را به هلاکت می اندازد و یگانه جلوگیر او ایمان به خدائی است که عالم به ظاهر و باطن وی است و پس از آن جلوگیر شهوات عقل است که به میزان شرع عمل نماید . عقل بشر بدون چراغ ایمان راه سعادت و خوشبختی خود را نمی شناسد، عقل اگر به همراهی ایمان به سوی سعادت حرکت نمود البته کامیاب خواهد شد و موفقیت نصیب او می گردد.
پس از اینجا معلوم می شود که اول قدم به سوی سعادت و خوشبختی، تحصیل ایمان و عقائد صحیح به مبدء و معاد و تطبیق امور با قوانین محکمه اسلام است.[2]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.مبدء يعني اين كه ما از خدائيم و معاد يعني اين كه به سوي خدا باز خواهيم گشت.
2.روش خوشبختي، بانو امين، كتابخانه سايت انجمن گفتگوي ديني

11/خرداد/95

[=B Mitra]تحمّل بداخلاقي همسر

[=B Mitra]
[=B Mitra]پيامبر اكرم(ص) فرمود: مردى كه بر بداخلاقى زنش صبر و بردبارى كند، خداوند پاداشى را كه به داود (ع) به خاطر تحمل بلا و سختى عطا كرد به او مى‏ دهد، و زنى كه بر بداخلاقى شوهرش شكيبايى به خرج دهد، خداوند همانند پاداش حضرت آسيه را به او خواهد داد؛ مَنْ صَبَرَ عَلى‏ سُوءِ خُلْقِ امْرَأَتِهِ اَعْطاهُ اللَّهُ مِنَ الاَجْرِ ما اَعْطاهُ داوُدَ (ع) عَلى‏ بَلائِهِ، وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلى‏ سُوءِ خُلْقِ زَوْجِها اَعْطاها مِثْلَ ثَوابِ آسِيَةَ بِنْتِ مُزاحِمٍ[1]
تذكر: پیامبر اکرم (ص) به امیر المؤمنین (ع) فرمود: ای علی! برترین زنان دو عالم چهار نفرند:1. مریم دختر عمران، 2. خدیجه دختر خویلد،3. فاطمه (س) دختر من، 4. آسیه(همسر فرعون) دختر مزاحم.[2]اما از میان این 4 نفر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به عنوان برترین این 4 زن معرفی شده است.[3]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. بحارالانوار، ج‏103، ص‏247.
2. همان، ج 3، ص36،
3. همان، ج3،ص 36 و 37.


[=B Mitra]

12/خرداد/95

[=B Mitra]پا در كفش متخصص


[=B Mitra]پرسش: مشاورة ازدواج و خانواده درماني به «تخصص» نياز دارد؛ ولي برخي افراد عامي يا حتي متخصص، که در حوزة مشاورة ازدواج و خانواده درماني تخصصي ندارند، اقدام به مشاوره مي کنند. اين افراد، چون به ظرافت هاي کار اشراف ندارند، گمان مي كنند که با درايت و اطلاعات عمومي خود، از پس مشاورة ازدواج و خانواده بر مي آيند. مثلاً بسياري از آنها، بدون دقت در اينکه در مشکلات خانوادگي حضور زن و مرد لازم است، با شنيدن سخنان يک طرف از زوجين، ارزيابي و درمانگري غلط مي کنند و سبب تشديد اختلافات مي شوند و يا فرد را به جدايي تشويق مي کنند. با توجه به هزينه هاي مادي و رواني اين مشاوره ها براي افراد، آيا اين دخالت هاي ناعالمانه گناه و ضمان آور نيست؟

پاسخ: دخالت افرادي در مشاوره، که اطلاع کافي از مسائل مشاوره، و تخصص لازم در آن ندارند و موجب ضرر مادي و معنوي بر افراد مي شوند گناه و حرام است. اگر خسارت عرفاً مستند به ايشان باشد، ضامن خسارت وارد شده نيز هستند.[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
1 . مشاوره زیر گنبد فیروزه ای، ج1، سید محمدتقی علوی، مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی قم، ص83.


[=B Mitra]

13/خرداد/95

[=B Mitra]موش هاي دنياي مجازي

[=B Mitra]بین اصفهانی های حسابگر و مقتصدي (نه خسیس)، معروف است كه وقتی می خواستند پل بزرگ و تاریخی خواجو را بسازند، براي درخواست كمك مالي مي روند پيش جناب خواجو، سرمایه داران بزرگ شهر، رفتند. هنوز سخن را شروع نکرده، مي بينند خواجو به شاگردش با اعتراض می گوید: چرا چوب کبریت که با آن چراغ را روشن کردی دور انداختی؟! مي توانستي از آن برای چراغ بعدی هم استفاده کنی.
وقتی این برخورد و اين دقت عجيب را از جناب خواجه مي بينند، با خودشان مي گويند از اين مرد خيري به كسي نمي رسد! اما حتماً مي دانيد كه پل خواجو همان طور كه از اسمش پيداست، با كمك بسيار او ساخته مي شود. خواجو در تعجب ميهمانانش مي گويد: اگر من سرمایه و ثروت بسيار دارم، از سر همین اسراف گریزی ها، حساب وکتاب ها و دقت هاست.
فرد اخلاق مدار نیز مثل همين تاجر موفق، اهل حساب وکتاب دفتری و مکتوب روزانه است. مرحوم شيخ حسن علي نخودكي، عالم و عارف مشهور كه اتفاقاً او هم اصفهاني است، در مسائل معنوي بسيار مقتصد و حسابگر بود. وقتي از ايشان مي پرسند چگونه به این مقامات رسیدی؟ در پاسخ مي گويد: من اهل حساب وکتاب بودم. نورانیتی را که از عبادات و اعمال خوبم به دست می آوردم، ولخرجی نداشتم و پس انداز می کردم و با گناه و خروج از حدود الهی به آن ها چوب حراج نمی زدم.
در فضای مجازی نيز که گویی دنیایی دیگر با تمام امکانات دنیای واقعی است، اگر دقت نکنیم و اهل حساب وکتاب نباشیم، باخته ايم! اگر هر بار كه گناهی مرتکب می شویم، بگوييم فقط همین یک بار است، یا «یک شب كه هزار شب نمیشه!»، فقط همین ایمیل یا چت نامشروع، همين يك شوخی با نامحرم، همین يك کلیپ مستهجن، همین داستان محرک، همین نسبت دادن مقاله دیگری به خود و نیاوردن نام مترجم و نویسنده واقعی، همين دانلود غیرمجاز و...، غافل شده ايم كه همین «یک بار ها» يك بار سیلی می شود و سرمایه معنوی و وجودی ما را با خود می برد.
مولوی در تمثیلی زیبا می گوید اگر برنامه خودسازی و محاسبه نداشته باشیم؛ گناهان تدریجی را به حساب نیاوریم، کارمان مانند فردي است که موش به انبارش زده، ولي بي خبر از همه جا پیوسته گندم در آن ذخیره می کند و دلش خوش است که سرمایه بسياري به هم زده است. موش های کوچک و بزرگ گناه، آهسته و پیوسته، گندم عبادت ما را با خود می برند و جز افسوس و حسرت برای ما نمی گذارند. به همین دلیل است که عمری از ما می گذرد، ولی حساب بانکی معنوی ما در شعبه ملکوت خالی و یا بسیار ناچیز است. موش هاي كوچك و بزرگ مَثل گناهان ريز و درشت اند؛ ممکن است کوچک و بزرگ داشته باشند، ولی واقعیت این است كه موش گناه کوچک هم باشد به سهم خود منشأ بیماری، آلودگی و ویرانی است. همین موش هاي كوچك نيز به تدریج بزرگ مي شوند و اثرات منفی آن ها بیشتر و بیشتر خواهد شد.

اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
گر نه موشی دزد در انبار ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست

تذكر: براي آگاهي از آسيب هاي تربيتي و اخلاقي و راه هاي دفع و درمان آنها به اين كتاب رجوع كنيد. صد هزاران دام و دانه است اي خدا (زهرها و پادزهرهاي تربيتي در فضاي مجازي)، سايت گفت وگوي ديني
http://www.askdin.com/thread53961.html

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.ماهنامه خانه خوبان، محمدحسين قديري، شماره 86، ص12

[=B Mitra]

14/خرداد/95

[=B Mitra]از من تا اوها


[=B Mitra]پرسش: چرا در اسلام ازدواج یک امر مقدس و یک عبادت تلقی شده، با اینکه از مقوله لذات و شهوات است؟

پاسخ: یکی از علل آن این است که: ازدواج اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی بر می دارد. تا قبل از ازدواج، فقط یک من وجود داشت و همه چیز برای من بود. اولین مرحله ای که این حصار شکسته می شود، یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این من قرار می گیرد و برای او معنی پیدا می کند، کار می کند، زحمت می کشد، خدمت می کند نه برای من بلکه برای او، در ازدواج است. بعد که دارای فرزندان می شود، دیگر او اوها می شود، و گاهی آنچنان او ها می شود که کم کم این من بیچاره فراموش می شود و همه اش می شود او و او ها. و این ها قدم های اولی است که انسان از حالت منی و خودخواهی خارج می شود و به سوی غیردوستی می رود و او هم مورد توجهش قرار می گیرد. تجربه های خیلی قطعی نشان داده است که افراد پاک مجرد، که برای اینکه بیشتر به اصلاح نفس خودشان برسند، به این عنوان و به این بهانه، ازدواج نکرده اند و یک عمر مجاهده نفس کرده اند، اولا اغلب شان در آخر عمر پشیمان شده اند و به دیگران گفته اند ما این کار را کردیم، شما نکنید، و ثانیا با این که واقعا ملّا بودند، در فقه و اصول مجتهد بودند، ( اغلب اینها حکیم و فیلسوف هستند)، حکیم و فیلسوف بودند، عارف بودند، تا آخر عمر و مثلا در هشتاد سالگی باز یک روحیه بچگی و جوانی و یک خامی هایی در اینها وجود داشته است. مثلا یک حالت سبکی خاصی که گاهی یک جوان دارد، می بینی همان حالت در این آدم هشتاد ساله هست. و این نشان می دهد که یک پختگی هست که این پختگی جزء در پرتوی ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود، در مدرسه پیدا نمی شود، در جهاد نفس پیدا نمی شود، با نماز شب پیدا نمی شود، با ارادت به نیکان هم پیدا نمی شود. این را فقط از همین جا باید به دست آورد. و به همین جهت هیچوقت نمی شود که یک کشیش، یک کاردینال به صورت یک انسان کامل در بیاید، اگر واقعا در کاردینالی خودش صادق باشد. عامل تشکیل خانواده که خود یک عامل اخلاقی است و این، یکی از علل تقدس ازدواج در اسلام است عاملی است که جانشین نمی پذیرد.
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 399-397.


[=B Mitra]

15/خرداد/95

[=B Mitra]بازي کودک در اسلام

[=B Mitra]بازي کودک در اسلام(بررسي پي آمدهاي تربيتي اسباب بازي کودکان)،
مؤلف: محمدصادق شجاعي؛ تهيه مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما و بوستان کتاب، قم: 1385.
براي مطالعه كتاب رك:
http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show/id/871
فهرست مطالب
سخن پژوهشگاه

فصل اول: اهميت بازي از ديدگاه روان شناسي

تعريف بازي
اهميت بازي در دوران اوليه كودكي
كاركردهاي آموزشي بازي و اسباب بازي
ضرورت آموزش بازي به كودكان
نقش بازي و اسباب بازي در رشد اجتماعي كودك
بازي و آموزش احكام و معارف ديني
بازي و رشد عاطفي كودك
كاركردهاي تفريحي بازي و اسباب بازي
نقش بازي و اسباب بازي در بهداشت رواني كودك

فصل دوم:جايگاه و وظايف والدين در مورد بازي كودك

برخوردهاي متفاوت درباره بازي كودك
مسئوليت والدين در زمينه بازي كودك از ديدگاه اسلام
الف) فراهم كردن زمينه مناسب براي بازي كودك
ب) آزاد گذاشتن كودك براي بازي و سرگرمي
ج) دلايل ممانعت برخي پدران و مادران از بازي كودكان
يك ـ ناآگاهي پدر و مادر
دو ـ انعكاس محروميت هاي دوران كودكي پدر و مادر
سه ـ كمبود فضاي كافي براي بازي
چهار ـ بي حوصلگي پدر و مادر
پنج ـ كثيف شدن لباس كودك و به هم ريختگي اتاق
د) در نظر گرفتن مكان مناسب براي بازي و اسباب بازي كودك
ه) هم بازي شدن با كودك
هنر هم بازي شدن با كودك
يك ـ روش بازي با نوزاد تا سه ماه
دو ـ روش بازي با كودك سه تا شش ماهه
سه ـ روش بازي با كودك شش تا نُه ماهه
چهار ـ روش بازي با كودك 9 تا 18 ماهه
پنج ـ اصل مهمي كه والدين بايد در بازي با كودك رعايت كنند
هفت ـ شيوه بيرون رفتن از بازي كودك
هشت ـ انتخاب هم بازي براي كودك
و) برنامه ريزي در مورد بازي كودك و توجه به درس او
ز) تشويق كودك به ساختن اسباب بازي
ح) تعمير اسباب بازي به وسيله كودك
وظايف والدين در حل و فصل مشاجره هاي كودكان در بازي
پي آمدهاي بي توجهي والدين به بازي كودك

فصل سوم: خانواده و اسباب بازي كودك

1. ضرورت تهيه اسباب بازي براي كودك
2. تهيه اسباب بازي براي كودك
3. ويژگي هاي اصولي و كلي يك اسباب بازي خوب
الف) متناسب بودن با سنّ كودك
ب) سادگي اسباب بازي
ج) گوناگوني و تنوع در اسباب بازي
د) اقتصادي بودن اسباب بازي
ه) رنگ اسباب بازي
و) توسعه دهنده توانايي ها و مهارت هاي جسمي كودك
ز) پرورش و گسترش دهنده خيال ها و تصورات
ح) هم خواني اسباب بازي با ارزش هاي فرهنگي جامعه
ط) اسباب بازي نبايد بيان گر شكل و حرفه خاصي باشد
4. رعايت نكات ايمني و بهداشتي اسباب بازي
به سليقه كودك، در انتخاب اسباب بازي احترام بگذاريم
آيا كودك، هر وقت و هر نوع اسباب بازي كه خواست، برايش تهيه كنيم؟
اسباب بازي هاي دكوري و خاطره تلخ كودك
اسباب بازي و ارضاي نيازهاي والدين
5. نگاهي به وضعيت اسباب بازي در ايران و بررسي پي آمدهاي تربيتي آن
الف) پر فروش ترين اسباب بازي كودكان در شهر تهران
ب) بازي هاي رايانه اي: جذاب ترين سرگرمي كودكان و نوجوانان
6. بررسي پي آمدهاي تربيتي اسباب بازي با تأكيد بر پي آمدهاي منفي آن
الف) كاركردهاي آشكار و پنهان اسباب بازي
ب) اسباب بازي، وسيله تهاجم فرهنگي
ج) اسباب بازي و خشنونت و پرخاش گري كودك
د) اسباب بازي و انتقال ارزش هاي منفي به كودك
ه) نقش بازي هاي رايانه اي در انتقال ارزش هاي منفي به كودك
و) بازي و اسباب بازي و القاي مفاهيم جنسي به كودك
ز) اعتياد به بازي و اختلال در فرايند اجتماعي شدن
ح) بازي هاي رايانه اي و ايجاد اختلال هاي جسمي در كودك و نوجوان
7. تنگناها و مشكلات توليد اسباب بازي در ايران
الف) بهره نگرفتن از پژوهش هاي علمي در ساخت و توليد اسباب بازي
ب) نبودن سازماني براي نظارت بر توليد و پشتيباني از آن
ج) نبود نظارت بر واردات اسباب بازي
د) پشتيباني نكردن از توليدكنندگان داخلي
ه) نبود استاندارد و معيارهاي تعريف شده در توليد و ساخت اسباب بازي
8. نكاتي براي توليدكنندگان و عرضه كنندگان اسباب بازي
الف) فرهنگ خودي، ضابطه اصلي توليد اسباب بازي
ب) جنبه هاي مثبت بازي ها و اسباب بازي سنتي
ج) اسباب بازي، وسيله اي براي آموزش و انتقال فرهنگ، نه كسب درآمد
9. ضرورت نظارت بر توليد و واردات اسباب بازي
پيشنهادهايي براي نظارت بر توليد و واردات اسباب بازي
كتاب نامه


[=B Mitra]

16/خرداد/95

[=B Mitra]تحریف های شناختی

[=B Mitra]تکنیک های بررسی و چالش با تحریف های شناختی
ما فكر مي كنيم افراد و حوادث دور و برمان باني خشم، اضطراب و افسردگي ما هستند. ما راه رهايي از نابساماني رواني و تشويش ذهني را تغيير رويدادها و افراد مي دانيم، در حالي كه روان شناسان معتقدند ما چوب تفسير غلط و تحليل نادرست از حوادث اطراف خود را مي خوريم. اين تفاسير غلط به طور اتوماماتيك وار خودجوش به ذهن ما خطور مي كنند. ما از افكار و تحليل هاي نادرست به عنوان «تحريف هاي شناختي» ياد مي كنيم. پس اگر بخواهیم با شادمانی زندگی کنیم ، در مرحله اول لازم است به فراخوانی و پیداکردن این خطاها بپردازیم و در مرحله دوم به شیوه های مختلف علمی آن ها را زیر سؤال ببریم،
روان درمانی های شناختی در قرن بیستم توسط نظریه پرداز، آرون تی بک در سال 1960 میلادی مطرح گردید. اگر ما به یک چیز بارها و بارها فکر کنیم، کم کم شروع می کنیم به باور کردن این که آن چیز حقیقی است و واقعیت دارد. برای غلبه بر افسردگی باید این افکار خودکار را متوقف سازیم و آنها را با افکار واقعی تر و مثبت تری جایگزین کنیم. با خفه کردن افکار بد در نطفه، می توان جلوی افسردگی را پیش از آن که حتی آغاز شود، گرفت.
-
ذهن خوانی : فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران چه چیزی فکر می کنند. مثل: «جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.»
-
پیش گویی : پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خاطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : « در امتحان شکست میخورم » یا « کاری گیر من نخواهد آمد» .
-
فاجعه سازی : معتقدید که هر چه اتفاق افتاده و اتفاق خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیرقایل تحمل است. مثل: « افتضاح می شود، اگر در دانشگاه قبول نشوم. »
-
برچسب زدن : به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : « من آدم بدبختی هستم» یا « من آدم بی ارزشی هستم. »
-
نادیده گرفتن جنبه های مثبت : مدعی هستید که کارهای مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: « این کار از عهده همه بر می آید » یا « قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست. »
-
فیلتر منفی : تقریباً همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل : « هیچ کس مرا دوست ندارد.»
-
تعمیم افراطی : بر پایه یک حادثه، الگوهای کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: « این اتفاق همیشه برای من رخ می دهد « یا « در همه کارها شکست می خورم. »
-
تفکر دو قطبی: به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل: «همه مرا طرد می کنند» یا «همه وقتم تلف شد.»
-
باید اندیشی : به جای آنکه حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید، بیشتر آنها را بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : « باید کارم را خوب انجام بدهم» یا « باید در کنکور قبول بشوم. »
-
شخصی سازی : علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم. »
-
سرزنش گری : دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فرآموش می کیند. مثل : « دیگران باعث عصبانیت من می شوند» یا « والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند. »
-
مقایسه های ناعادلانه: حوادث را طبق معیارهای ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : « او خیلی موفق تر از من است» یا « شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد. »
-
تاسف گرایی ( کشکول ای کاش ): به جای آنکه در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : « اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم » یا « ای کاش این حرف را نمی زدم. »
-
چی می شود اگر : از خودتان سوال می کنید که چی می شود اگر چنین اتفاقی بیافتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید. مثل: « حرف شما درست، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟» یا چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟»
-
استدلال هیجانی: از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل: « چون دلم شور می زند، پس اتفاق ناگواری رخ می دهد. »
-
نادیده انگاری شواهد متناقض : شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را رد می کنید. مثل : « هیچ کس مرا دوست ندارد. » هرگونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.
-
قضاوت گرایی: به جای اینکه خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرد و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیاب های سیاه و سفید( خوب – بد یا با ارزش و بی ارزش) می نگریم. دائم خودتان یا دیگران را طبق یکسری معیارهای دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل :« در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم» یا « اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم « یا « سارا چقدر موفق است ، ولی من اصلا موفق نیستم . »

[=B Mitra]پی نوشت :
رابرت لي هي، تكنيك هاي شناخت درماني، ص57و58

17/خرداد/95

[=B Mitra]تربيت جنسي


[=B Mitra]برای پیشگیری از بلوغ زودرس و تحریکات جنسی فرزندانمان در سنین پایین ، لازم است مواردی را رعایت کنیم، تا از آسیب ها و انحرافات اخلاقی کودکان در امان باشیم.
1. یکی از مواردی که در پیشگیری چنین موضوعی خیلی مهم و ضروری می باشد، پوشش مناسب والدین درمنزل می باشد.

پوشش های نیمه عریان و نامناسب و تنگ باعث افزایش حس کنجکاوی فرزندان خواهد شد، در نتیجه می تواند انگیزه حساسیت را بیشتر و به مرور زمان تاثیرات منفی را بگذارد.

2. مراقبت در نحوه معاشرت والدین
چشم و گوش کودکان بسیار تیز و زیرکانه است، والدین در عین حال که باید در گفتگوهای خود رعایت کنند، در رفتار و اعمال خود هم از شوخی های جنسی پرهیز کنند.
اکثر کودکان در توجیه انحرافات خود، آنها را به تقلید از پدر یا مادر خود استناد می دهند.
در حقیقت عدم رعایت والدین، زمینه ساز انحراف اخلاقی و جنسی فرزندان می شود.
نحوه خوابیدن خاص در کنار فرزندان، نیز باید رعایت شود، بنابراین پدر و مادر ها بهتر است محل خواب و استراحت خود را جدا کنند. و به فرزندان خود بیاموزند که بدون اجازه وارد اطاق آنها نشوند.

3. خوابیدن به موقع کودکان
پدر و مادر باید توجه کنند، هنگامی فرزند خود را به بستر خواب بفرستند که کاملا خسته باشد و در بستر به بی خوابی مبتلا نشود، چرا که افکار پریشان در این زمان بیشتر به سراغ کودک و نوجوان می آید و از طرفی ممکن است متوجه معاشرت والدین گردد.

4. نوع در آغوش کشیدن و بوسیدن کودک
برای در آغوش کشیدن، توصیه شده است که تماس بدنی والدین با فرزندان از روی پوشش باشد؛ چرا که در غیر این صورت، فرزندان نوع خاصی از لذت را حس می کنند و میل کنجکاوی آنها موجب می شود، که بدنبال تداوم لذت تماس بدنی بوده و آن را با هم سالان تجربه کنند.
در مورد بوسیدن هم نباید افراط کرد.
حتی سفارش دین به ترک و پرهیز بوسیدن مردان نا محرم ازدختران شش سال به بالا، و زنان از پسران هفت سال به بالا، ناظر به همین موضوع است.(وسائل الشیعه، ج20، ص230)

5. استحمام صحیح
والدین باید در خصوص استحمام فرزندان خود دقت کنند.
استحمام مادر با پسر بچه و پدر با دختر خانم، خصوصا از 4 سالگی به بعد صحیح نیست.
از استحمام کردن فرزندان هم جنس و یا خواهر و بردار،تلب باز صحیح نیست.
پس باید از اول آموزش دهیم که چگونه استحمام کنند.

6. نقش رسانه و وسائل ارتباط جمعی
شبکه های مجازی اعم از اینترنت، تلگرام و... با این اینکه یک تکنولوژی بسیار خوبی است، اما در عین حال به علت داشتن شرایط ارتباط وسیع با دیگران و سایر برنامه، و خصوصا برخی از سایت ها که اهدافشان ترویج فرهنگ ابتذال و بی بند باری است، می طلبد که نظارت و دقت کافی در این مورد داشته باشیم، تا مبادا به خاطر سهل گیری و بی دقتی باعث بدبختی فرزندان بشویم.

7. نظارت بر معاشرت ارتباطی فرزند با دیگر افراد
یکی از نیازهای طبیعی فرزندان ما داشتن دوستان سالم است، در این دوستی ها اثر پذیری های بیشتری به چشم می خورد، اگر کنترل و در انتخاب دقت شود، ثمرات خوبی دارد، منتها در عین حال نحوه برخورد و رفتارها باید تحت نظارت والدین باشد، چرا که کوتاهی و بی توجهی شاید موجب کنجکاوی های اشتباهی باشد، و همین مسئله زمینه ساز بسیاری از مشکلات بگردد.

8. اطلاع رسانی دوران بلوغ
اگر والدین نتوانند، و به فرزندان خود آگاهی های لازم را در مورد بلوغ ندهند، امکان اینکه از افراد نا اهل بپرسند، و از آنها یاد بگیرند، بیشتر خواهد بود.
(در این اطلاع رسانی بهتر است، مسائل دوران بلوغ پسر از طریق پدر، و دختر خانم ها از طریق مادرشان انجام بگیرد.)

9. نظارت بر اوقات فراغت
پژوهش های انجام شده، حاکی از آن است که بسیاری از انحرافات اخلاقی، قشر جوان و نوجوان، نتیجه فقدان برنامه ریزی صحیح جهت گذارندان اوقات فراغت بوده است.
پس می طلبد که در کنار فرزندان خود، برنامه آنها را مدیریت و برای فراغت آنها یک نظم و انسجام بدهیم. تا مبادا از سر بیکاری دنبال خیالات و کنج کاوی های نا مربوط باشند.

10. رژیم غذایی مناسب
در کنار تربیت و نظارت و باید برای کنترل غرایز و امیال شهوت فرزندان، نسبت به تغذیه آنها حساس باشیم.
غذاهایی که محرک قوی هستند باید مدیریت شود، مثل: استفاده از فلفل سیاه، زنجبیل، دارچین، زعفران، قهوه، کنجد، عناب، سیر، پیاز، خرما، کشمش، انجیر، قلوه حیوانان و... می تواند موجب تحریک قوای جنسی گردد.
همچنین پرخوری نیز در تحریک قوای جنسی موثر است.


[=B Mitra]پی نوشت :
منبع: آداب وآفات تربیت کودک و نوجوان، هادي قطبي و همكاران

18/خرداد/95

[=B Mitra]تعيير و سرزنش‏

[=B Mitra]از گناهان بزرگ در اسلام تعيير و سرزنش است كه قرآن شريف با كلمۀ «وَيْل» سرزنش كننده و غيبت كننده را تهديد فرموده است: «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة»[1]
«
واى بر هر بدگوىِ عيب جوى.» و آن اقسامى دارد:
الف) سرزنش به واسطۀ عيبى كه در او نيست؛ و اين صورت علاوه بر اينكه گناه سرزنش را دارد، گناه تهمت را نيز دارد.
ب) سرزنش به واسطۀ عيبى كه در او مى‏ باشد و اين صورت همان «لمزه» قرآن است كه با كلمۀ ويل، سرزنش كننده را تهديد كرده است.
ج) سرزنش كه با ضميمۀ استهزا يا اهانت و يا فحش باشد؛ و اين صورت علاوه بر اينكه حرام است، گناه آن ضميمه را نيز دارد، و ممكن است سرزنش به واسطۀ ضمائمى كه دارد، گناهان فراوانى داشته باشد.
د) سرزنش كسى به خاطر معصيت، و آن سرزنش نيز حرام است،
مگر اينكه از باب نهى از منكر باشد، و در نهى از منكر و يا امر به معروف، چاره ‏اى جز تعيير و سرزنش نداشته باشد.

مسئله 79- توبۀ سرزنش كننده متوقّف بر رضايت سرزنش شونده است، مگر اينكه راضى نشود يا دسترسى به او نباشد كه در اين صورت، توبۀ تنها كفايت مى ‏كند و بهتر است كه علاوه بر توبه از آن گناه، براى او دعا و استغار نمايد.

[=B Mitra]پی نوشت :
[1]. همزه، 1.
تعيير: سرزنش کردن .
آيت الله مظاهري، رساله توضیح المسائل- اخلاق، تعيير و سرزنش، مسئله 78-
[=B Mitra]

[=B Mitra]

19/خرداد/95

[=B Mitra]بازی درمانی و تکنیک های بازی

[=B Mitra]

[=B Mitra]بازی، فعالیت طبیعی، لذت بخش، شگفت انگیز و پررمز و راز است. بازی وسیله ای برای بیان احساسات، برقراری ارتباط، توصیف تجربیات، آشکار کردن آرزوها، رسیدن به خود شکوفایی، خودآگاهی و خودکار آمدی است. در واقع می توان بازی را تفکر کودک دانست.

انواع بازی ها
الف) بازی های اکتشافی: این بازی ها سبب چالاکی و افزایش مهارت های حسی و حرکتی و تقویت سیستم عصبی کودک می شود. از جمله این بازی ها می توان به تخته تعادل هماهنگی مغز در استخر توپ، نقاشی با انگشت و کولاژ اشاره کرد.
ب) بازی های عاطفی اجتماعی: کودکان از طریق این نوع بازی ها احساسات، ناکامی ها و اضطراب های خود را بیان می کنند. بیان احساسات به روش صحیح و موثر باعث افزایش قدرت سازگاری می شود. به کمک این بازی ها کودک مهارت هایی مانند عزت نفس، اعتماد به نفس، خودآگاهی، استقلال، ارتباط موثر با دیگران، همکاری و مسئولیت پذیری را می آموزد. بازی های خیالی، سینی شن، ایفای نقش، داستان سازی از جمله بازی های عاطفی اجتماعی هستند.
ج) بازی های ذهنی (هوشی): رشد و تکامل ذهن کودک بیش از سایر جنبه ها مورد توجه همگان است؛ زیرا یادگیری یک فرایند ذهنی است. کودک به کمک بازی های ذهنی از طریق دست کاری اشیا و تماس با محسوسات حقایق را کشف کرده و از این راه تجربه می آموزد. بازی با مکعب ها، کارت های حافظه، دومینوها، سازه ها، ساختنی ها، مک های مغناطیسی، دیوارک ها و بازی های کلامی از جمله این بازی ها هستند.

بازی درمانی چیست؟

بازی درمانی روشی است که به یاری کودکان می شتابد تا بتوانند مسائل خود را بدست خویش حل کنند. بازی درمانی به کودک اجازه می دهد جهان را در مقیاس کوچک تر با دستان خود بسازد و تحت نفوذ درآورد.
اتاق بازی درمانی: یک اتاق بازی درمانی باید ضدصوت، دارای یک پنجره، فضای کافی برای بازی های پرجنب و جوش داشته باشد. کف اتاق مفروش بوده تا نشستن در آن راحت باشد و همچنین یک آینه یک طرفه و یک دوربین فیلمبرداری در حالت آرمانی وجود داشته باشد.

اسباب بازی ها و مواد بازی

خانه و خانواده عروسک ها، تخت خواب عروسک، کالسکه عروسک، لباس های عروسک، عروسک های پارچه ای، شیشه شیر، تلفن، کتاب های داستان، سازه ها، لگو، مگ های مغناطیسی، کارتهای بازی، میز و صندلی کودک، کیسه غله، سینی شن، گل رس، انواع ماژیک و مدادها، کاغذ و چسب، ظروف و کارد و چنگال پلاستیکی، سبد خرید، وسایل نقلیه، خرس پشمالو، حیوانات مینیاتوری، حیوانات اهلی و وحشی، دایناسورها در اندازه های مختلف، وسایل پزشکی، ماسک های مختلف.

حیوانات مینیاتوری
حیوانات اهلی، جنگلی، دایناسورها، خزندگان، حشرات، دریایی ها در اندازه های مختلف مورد نیاز است. هدف اصلی بازی این است که به کودک امکان دهیم تا در مورد استنباطش از روابط شخصی خود و روابط دیگری که در خانواده وجود دارد به داستان سرایی بپردازد.
بررسی روابطش با دیگران در گذشته، حال و آینده، دست یابی به شناخت کاملتری از موقعیت خود در خانواده، بررسی و کشف ترس های مربوط به روابط آینده خود و دیگران و خیال پردازی راجع به روابط احتمالی آینده از دیگر اهداف بازی با این اسباب بازی است. فرایند استفاده از حیوانات مینیاتوری اساسا فرافکنانه است.

کار با سینی شن
کار با سینی شن به کودک فرصت می دهد تا داستان سرایی کند و در تخیل خود رویدادها و موقعیت های گذشته و کنونی را باز آفرینی کند. او در خلال این بازی می تواند رویدادهای خاص گذشته، حال و آینده را بررسی کند، آن چیزهایی که برایش قابل قبول نبوده یا نیستند به عمل درآورد، نسبت به رویدادها به درک شناختی و کسب بینش می رسد و می تواند برای مسائل مختلف راه حل پیدا کند و بین دوگانگی ها هماهنگی برقرار کند.

نقاشی، رنگ آمیزی و کولاژ
این رسانه ها تمرکز بر خلاقیت دارد و کودک را به کاوش و آزمایش ترغیب می کند. همچنین به کودکان اجازه می دهد تا با استفاده از تخیل، نمادپردازی، افکار درونی، احساسات و تجاربشان را بیان و منتقل کنند. بیان شرح حال، ابراز احساسات هیجانی شدید یا واپس رانده شده و کمک کردن به کودک در کنترل رویدادهایی که تجربه کرده یا می کند جزء اهداف مهم این بازی ها محسوب می شود. تمرینات مقدماتی مانند تمرین تعقیب و شکار و تمرین آقای کج و معوج کاربرد بسیاری دارد.
کولاژها صحنه دیگری را برای بروز خلاقیت کودکان فراهم می آورد. کولاژ این فرصت را به کودک می دهد تا بین بافت و ساختار اشیاء (پرها، خاک اره، پنبه) و احساسات هیجانی اش ارتباط برقرار کند. کولاژها رسانه مناسبی است تا کودک از توصیف های سطحی به سمت توصیف های عمیق تر و خودافشایی حرکت کند.

مسافرت خیالی
تکنیک بسیار قدرتمندی است که برای فرایند مشاوره کودک مفید و سودمند است. مسافرت خیالی می تواند به کودک کمک کند تا با تجاربی که برایش دردناک بوده اند و به همین دلیل احتمالا سرکوب شده اند ارتباط برقرارکند. به او امکان می دهد که با ناراحتی و درد درونی اش رابطه برقرار کرده و سپس ازطریق فرایند مشاوره با آن درد مقابله نماید. کمک به کودک برای اینکه شرح حالش را بازگو کند، بتواند با تجارب سرکوب شده ارتباط برقرار کند، به سناریوهای ناتمام دست یابد و تجربه پیدا کند و کنترل نماید و برای اینکه رفتارهای جایگزینی را که نتایج رضایت بخش تری برای او دارند را کشف کند اهداف این شیوه بازی شمرده می شود.

کتاب ها و داستان ها
کتاب ها برای مقاصد آموزشی بسیار مناسب هستند. همچنین خلق داستان از نظر درمانی مفید می باشد. کتاب برای کسب آگاهی در مورد مسائلی همچون سوءاستفاده جنسی، خشونت، خشم، جدایی، طلاق و مرگ استفاده می شود.

بازی های دیگر:
۱) تکنیک زنگ ساعت: برای کودکانی که دارای مشکلات کنترل تکانه، رفتار برون ریزی، عدم عزت نفس (کودکان بیش فعال) مناسب می باشد.
۲) دور ریختن احساسات بد: (یخ را بشکن)
۳) جاسوس و دزد
۴) بادکنک های احساسی
ویژگی های مطلوب مشاور کودک:
۱) همساز و همخوان با کودک باشد.
۲) با کودک درون خود در تماس باشد.
۳) پذیرا بودن.
۴) عدم وابستگی عاطفی.[1]
.....
[=B Mitra]
پی نوشت :
1. سايت آفتاد دات كام.

[=B Mitra][=B Mitra]

20/خرداد/95

[=B Mitra]تنبيه و زدن کودک

[=B Mitra]يکي از مسائل مهمي که بايد پدران و مادران به آن توجه کنند، مسأله ي تنبيه بدني، و زدن کودکان است، بايد سعي کنند کودک را نزنند، بلکه با حالات رواني و اخلاقي او را سرزنش و آگاه نمايند تا ديگر عمل زشت گذشته را تکرار نکند. روان شناسان کودک مي گويند کودکاني که از پدر و مادر خود کتک مي خورند و تنبيه مي شوند دچار انحرافات اخلاقي فراواني مي گردند از قبيل :
1- کارها و واقعيت ها را از پدر و مادر پنهان مي کنند.
2- حيله گر و چند چهره مي شوند.
3- به دروغگوئي و کلک زدن روي مي آورند( براي اينکه کتک نخورند.)
4- خشن و شرور و بدبين مي شوند.
5- دشمن پدر يا مادر شده و اقدام به کارهاي خطرناکي مي کنند.
6- کينه توز و انتقام جو مي شوند.
7- سعي مي کنند به برادران و خواهران خود ظلم و تعدي نمايند.
8- از خانه فرار کرده و به انواع آلودگي ها پناه مي برند.

مخصوصا در موادري که کتک بي جا يا زيادي و غيرعادلانه باشد و کودک علت تنبيه بدني را نداند، خيلي زود منحرف مي شود و تحمل نمي کند(1)

شخصي از امام رضا (عليه السلام ) پرسيد فرزند بدي دارم و از کودکش شکايت کرد . امام پاسخ داد: لا تضر به و اهجره و لا تطل. او را نزن بلکه با کودک قهر کن، اما قهر کردن تو طولاني هم نشود(2)در اين دستورالعمل امام، بحث هاي مهمي در روانشناسي و فن تربيت وجود دارد. امام، از تنبيه بدني کودک نهي فرمودند، سپس راه حل را در مسائل عاطفي (قهر کردن) و رواني نشان دادند، که پدر قهر کند و مادر واسطه شود و کودک قول بدهد که ديگر کار بد نکند. مخصوصا علي (عليه السلام) خشم را در امور تربيت بي فايده مي داند؛ بازدن و خشونت نمي شود رفتار کودک را اصلاح كرد: لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ (3)

[=B Mitra]پي نوشت ها:
1- زندگي و پرورش کودک. ژان پياژه ص 37 و 43.
2- بحار الانوار ج 23 ص 114 .
3- تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص303 ، ح6912.
منبع: کتاب مسئوليت تربيت به نقل از http://rahebartar.ir

21/خرداد/95

[=B Mitra]محیط های ایزوله شده اینترنت

[=B Mitra]سوال: آیا در ایران محیط های ایزوله شده اینترنت برای کودکان داریم؟

پاسخ: در بعضی از کشورهای اروپایی این نمونه ها موجود است البته نه بعنوان اینترنت ایزوله شده ، بلکه بعنوان محیط تحصیلی با غنای فوق العاده بالا که تدریس همۀ درس ها در آن وجود دارد که دانش آموزان را برای دروس به آنجا ارجاع می دهند. در ایران چنین محیطی نداریم، آموزش و پرورش تصمیماتی دارد ولی این کار هنوز صورت نگرفته است.
والدین باید تا زمانی که این محیط فراهم شود، خودشان سایت های مفید و مجاز برای فرزندشان را پیدا کنند و با کنترل والدین، ورود فرزند را به آن سایت ها فراهم کنند.
برای کنترل و نظارت بر کاربری های کودک در اینترنت نگران نباشید زیرا درگاه ها زیاد نیستند: لب تاپ، رایانه شخصی، تبلت و موبایل که سیستم عامل تبلت و موبایل از یک جنس هستند و با یک نرم افزار کنترل می شوند و لب تاپ و کامپیوتر شخصی هم با یک نوع سیستم کنترل می شوند.
ورودی و خروجی های این چهار سیستم از طریق دیگران( از طریق فلش و سی دی) و اینترنت به دستگاه فرزند شما فرستاده می شود. چهار ورودی داریم که اطلاعاتی اعم از بازی، فیلم، تصویر، و متن به آنها فرستاده می شود. پس یا فردی به سیستم فرزند شما اطلاعاتی وارد می کند یا خودش از اینترنت دریافت می کند. موبایل و تبلت با نرم افزارهای کنترل موبایلی نظارت می شود و کامپیوتر شخصی و لب تاپ با کنترل والدینی یا پرنتال کنترلی که در ویندوز است، نظارت می شود. بعد از اینکه اطلاعات وارد دستگاه ها می شود، اطلاعاتی توسط فرزندان شما فرستاده می شود که این کار را هم می توان با نرم افزار کنترل کرد ضمن اینکه شما می توانید پیامک ها را ببینید.
پس سه دسته نرم افزار برای کنترل ورود و خروج داریم: نرم افزار کنترل موبایل، پرنتال کنترل ویندوز و نرم افزارهای مانیتورینگ. نرم افزارهای مونیتورینگ به این صورت است که شما نرم افزاری را روی کامپیوترتان دارید و از آن می خواهید که هر یک ثانیه از صفحه مانتیور عکس بگیرد و در جایی ذخیره کند. علاوه براینکه شما می توانید مدت زمانی را که فرزندتان کار می کند تعیین کنید، وب سایت های مجاز و بازی های موجود در سیستم را هم می توانید تعیین کنید.
بعد از اینکه ارتباط فرزندان تان را با سیستم مدیریت کردید، فرزند می تواند از طریق موبایل یا لب تاپ دوستش به اطلاعاتی دست پیدا کند که برای سن او خوب نیست. ارتباطی وجود دارد که فرزند با دیگران برقرار می کند؛ در این مورد باید قراردادهایی بین پدر و مادر و فرزند وضع شود مثل دانستن پسورد فرزندان و دانستن پسورد زن و شوهر ، ولی فرزندان نباید پسورد والدین را بدانند.
محل دیگر مدرسه است. همکلاسی می تواند با موبایل به فرزند شما چیزهایی نشان بدهد. حتی رانندۀ سرویس و اولیاء دیگر می توانند با فرزند شما ارتباط برقرار کنند. درآنجا هم باید اولیاء و مربیان و خانواده ها قراردادهایی وضع کنند که همه می بایست این قرارداد را در مورد تجهیزات کودک رعایت کنند. افراد دیگر همسایگان و اقوام و کافی نت ها هستند. در مورد اقوام کار سختی نیست که شما بگویید فرزند من تحت مراقبت است و درمورد کافی نت که نقطۀ کور است خانواده ها نمی توانند کاری بکنند و دولت باید کاری انجام دهد. البته والدین با کافی نت محل می توانند صحبت کنند ولی با کافی نت های کل شهر نمی توان کاری کرد. در اینجا دولت باید قوانین خاصی برای کافی نت ها داشته باشد.

[=B Mitra]پی نوشت :
برنامه گلبرگ 16-07-94

[=B Mitra][=B Mitra]

22/خرداد/95

[=B Mitra]تأثير روان شناختي اشعار

[=B Mitra]شعر یک عنصر اثرگذار است، اثرگذاری آن هم در مجموعه ی عوامل کلامی یک اثرگذاری مضاعفی است؛ یعنی هیچ سخنی، هرچه فصیح، هرچه زیبا، هرچه پرمغز، اگر شعر نباشد این اثر را ندارد؛ شعر یک چنین دستگاهی است، یک چنین عنصری است. شعر نقش برانگیزاننده دارد، در جایی که جای برانگیختن است؛ نقش راهنما دارد، نقش خط دهنده دارد، نقش جهت دهنده دارد به مستمع و به کسی که شعر را برای خودش می خواند... .
می توان با ابزار شعر مخاطب را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کرد؛ می توان هم او را به کج راهه برد، او را ساقط کرد. شعر می تواند انسانها را به حضیض ببرد؛ داریم از این جور شعر، بخصوص امروز که متأسّفانه فرهنگ لجام گسیخته ی دور از هنجارهای اخلاقی و انسانی به وسیله ی این ابزارهای جدید -ابزارهای رسانه ای جدید- انتشار فراوانی پیدا می کند، گاهی شعر می شود یک ابزاری برای لغزیدن، غلتیدن و منحرف شدن؛ این هم آن طرف قضیّه است. بنابراین هر دو کار از شعر برمی آید. شاعر با احساس لطیف خود، هم ادراک می کند، هم بر سرِ شوق می آید، هم دل تنگ می شود، و می سراید؛ این سراییدن شاعر ناشی از شوق است، ناشی از دل تنگی است، ناشی از احساس و ادراک و مشاهده ی یک چیزی است که دیگران آن را مشاهده نمی کنند. خب، این دو طرف دارد: می تواند جهت دهنده به سمت نیکی ها باشد، می تواند عکس [آن] باشد. اگر شعر به صورت افراطی تحت تأثیر غریزه ی جنسی قرار گرفت -که متأسّفانه بعضی از دست ها امروز در کشور ما دارند [شعر را] به این سمت می کشانند، بِه زور می برند، بعد از آنکه جوان های ما در فضاهای باصفا و لطیف و بسیار زیبای معنوی و حماسی و انقلابی حرکت کردند، الان دست هایی شروع کردند، در جاهای مختلف؛ از جمله بیشتر از همه در فضای مجازی؛ حالا طرق دیگر به جای خود، از طریق شعر هم [جوان ها را] به سمت غریزه گرایی جنسی افراطی بکشانند و ببرند- این بسیار چیز بدی است، این زنگ خطری است. گاهی این است، گاهی نفع طلبی شخصی است و گاهی ستم ستایی است، که متأسّفانه در تاریخ ما این معنا سابقه ی زیاد دارد، ستایش ستم و ستمگر......
..... من می خواهم عرض بکنم -بارها البتّه این را در این جلسه و در خیلی از جلسات دیگر گفته ایم - بی طرفی در دعوای حق و باطل معنی ندارد. یک وقت دعوای مشتبهی است، آن بحث دیگری است، وقتی که حقّی هست و باطلی، اینجا بی طرفی معنا ندارد؛ باید طرف حق بود، مقابل باطل ایستاد؛ حالا یکی می تواند به شکل نظامی بِایستد، یکی به شکل سیاسی بِایستد؛ به اَشکال مختلف می شود ایستاد، یک نفر هم با زبان، با بیان، با اندیشه می تواند بِایستد؛ باید ایستاد. شاعر نمی تواند در جنگ حق و باطل بی طرف باشد. اگرچنانچه شاعر، هنرمند بی طرف بود، تضییع نعمت خدا را کرده؛ اگر خدای نکرده طرف باطل را گرفت، آن وقت خیانت کرده، جنایت کرده؛ بحث اهمال دیگر نیست، بحث جنایت است. خب، شما ملّت تان مظلومیّت های زیادی در این سال های متمادی داشته، این مظلومیّت ها گفتن دارد، این برای دنیا منعکس شدن دارد .
سردشت را در سال ۶۶ بمباران کردند -مال همین روزها است دیگر- شوخی است؟ یک شهر را بمباران شیمیایی بکنند، هزاران نفر را در یک شهر -بچّه، بزرگ، پیر، جوان، زن، مرد- نابود کنند و دنیا سکوت کند! دنیایی که گاهی افتادن یک گربه در چاه برایش می شود به عنوان یک مسئله ای که در خبرگزاری ها و در روزنامه ها و در تلویزیون ها منعکس می شود که بله یک گربه ای یا یک مثلاً روباهی در چاه افتاده بود، فلان دستگاه، فلان دستگاه، فلان دستگاه جمع شدند که این را زنده بیاورند بیرون، یا یک حیوان آبی به ساحل افتاده دارد جان می دهد، این را یک جوری برگردانند به آب، برای این چیزها دنیا آن جنجالها را به راه می اندازد، آن وقت برای کشتار شیمیایی یک شهر این دنیا ساکت می مانَد! دنیا که می گویم منظورم ملّت ها نیستند، ملّت ها وسیله ای ندارند، ابزاری ندارند، منظورم قدرت های مسلّط بر دستگاه های تبلیغاتی دنیایند، فارسی اش می شود آمریکا، انگلیس، نیروهای غربی مسلّط، نیروی صهیونیستی. اینها هستند که بر فضای تبلیغاتی دنیا مسلّطند، نمی گذارند آب از آب [تکان بخورد]. الان دارند یمن را آن جور می کوبند -شب و روز- هیچ صدایی در نمی آید، غزّه را دیروز می کوبیدند، چندی قبلش لبنان را می کوبیدند، صدایی از کسی در نمی آید؛ حالا فرض کنید دو تا قاچاقچی یک جا محاکمه بشوند، اعدام بشوند، جنجال تبلیغاتی درست می شود؛ خب، دنیا این است، در مقابل این دنیا باید چه کار کرد؟ یک انسان باشرف در مقابل یک چنین جبهه گیری ای، در مقابل یک چنین وقاحتی، در مقابل یک چنین خباثتی چه می کند، با قطع نظر از انگیزه ی دینی و وظیفه ی ایمانی؛ شرف انسان، وجدان انسان، انسانیّت انسان چه حکم می کند؟ [1]

[=B Mitra]پی نوشت :
بیانات رهبری در دیدار شاعران، در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام، ۱۳۹۴/۰۴/۱۰

23/خرداد/95

[=B Mitra]تك فرزندي

[=B Mitra]تبعات تک فرزندی چیست؟
یکی از دلایل والدین برای داشتن تک فرزند، فراهم کردن تمام امکانات برای رفاه او است غافل از اینکه تک فرزندی، زمینه ابتلا به افسردگی را در بزرگسالی فراهم می کند. تک فرزندی موجب اختلال در روابط فردی و بین فردی می شود و نتیجه آن ضعف در روابط اجتماعی و عدم یادگیری مهارت هایی است که افراد باید برای زندگی در كودكي آموزش ببینند. داشتن اتاق مجزا، اسباب بازی های خوب و کلاس های فوق برنامه موجب می شود تا والدین به تمام خواسته های تک فرزند خود اهمیت دهند، بنابراین وقتی کودک وارد فضای مدرسه می شود، در کارهای گروهی به مشکل برمی خورد، زیرا همدلی، همکاری، همراه بودن و هم حسی با دیگران را خوب نمی آموزد. این رفتارها در نهایت طرد کودک را در پی خواهد داشت و از طرفی ناکارآمدی این فرد می تواند به گروه نیز ضرر برساند.
متأسفانه برخی والدین به جای آوردن فرزندان دوم و سوم، از حیوانات خانگی برای پر کردن تنهایی تک فرزند خود استفاده می کنند، مثلاً با خریدن پرنده سعی در پر کردن اوقات فراغت فرزند خود دارند، در حالی که هر چند زندگی با حیوانات اهلی بد نیست، اما با این رفتار مراتب انسانی را در کنار مراتب حیوانی قرار می دهند. از طرفی لازم است والدین بدانند چیزهایی که قرار است کودک از انسان یاد بگیرد، حیوان نمی تواند به او بیاموزد و مرتبه او را پایین می آورد. بنابراین احساس تنهایی در خانواده باقی می ماند و مفهوم خواهر و برادر برای کودک گنگ خواهد بود و درکی از آن نخواهد داشت. پرتوقع بودن یکی دیگر از ویژگی های تک فرزند ها است. تک فرزندها انتظار دارند تا به تمام خواسته های آنها پاسخ داده شود برای همین خارج از محیط خانواده آسیب می بینند زیرا ممکن است دیگران به خواسته هایشان پاسخ ندهند.
حتی ممکن است این افراد در محل کار خود نیز با مشکل مواجه شوند، زیرا کار مستلزم رعایت اصول و قوانینی است و برای هر فردی شرح وظایفی وجود دارد. تک فرزندها به دلیل توجه بیش از حد والدین نمی توانند به راحتی با محیط های دیگر کنار بیایند. وقتی تک فرزندها بزرگ می شوند، روابط میان فردی را یاد نمی گیرند، بنابراین در رابطه با همکاران و همسر خود نیز دچار مشکل خواهند شد، زیرا محبتی را که باید خرج یک انسان می کردند، وجود نداشته ؛ بنابراین در زندگی شخصی با مشکل مواجه می شوند. تاب آوری یکی دیگر از مشکلات تک فرزندها است، وقتی بچه ها در محیطی پرورش یابند که خواهر و برادر در آن وجود داشته باشد، برای تحقق خواسته های خود ناچارند صبر کنند و این می تواند تمرینی برای آینده آنها باشد. تحقیقات نشان می دهد تک فرزندها افراد ضعیفی در کنار آمدن با مشکلات هستند و زودتر می شکنند. جالب است بدانید افسردگی و اضطراب از تبعات تک فرزندی است، زیرا نبودن خواهر و برادر موجب می شود تا تک فرزندها در بزرگسالی بیشتر احساس افسردگی، اضطراب و تنهایی کنند.

[=B Mitra]پی نوشت :
وب سایت مشاورفا
[=B Mitra]

24/خرداد/95

[=B Mitra]تبليغ ديني

[=B Mitra]از نگاه كلي ، تبليغ و تربيت ديني وظيفه همه مسلمانان است؛ ولي اين كارشناسان و متخصصان امر تبليغ هستند كه با دستورات ناب اسلامي آشنايي دارند و شبهات و مغالطه ها را تشخيص مي دهند و اگر مردم بخواهند در تربيت و تبليغ دين موفق باشند بايد زير نظر متخصصان ديني باشند و بترسند كه مبادا از خود چيزي را به اسلامي ببندند كه برايش اوليا و ائمه و علما وارسته خون دل خوردند و جان دادند. كارشناسان اسلام هستند كه سال ها زحمت مي كشند تا بتوانند از قرآن و روايات دستورات معتبر اسلامي را استنباط كنند.

انواع مبلغ

الف) عمومي: همه مردم با امر به معروف و نهي از منكر و خودتربيتي و تربيت فرزندان، مراقبت از خود و خانواده
ب) تخصص: كارشناسان ديني، طلاب و روحانيون عمومي
ج) فوق تخصص: روحانيون با گرايش هاي خاص ديني مانند روحاني اي كه دكتراي در كلام و فلسفه يا فقه يا روان شناسي و يا حديث و.. دارد.
د) تركيبي: مانند كارگردان متديني كه از فيلمنامه نويس مذهبي، روحانيان فوق تخصص و هنرپيشه هاي متدين براي ساختن فيلمي مانند مختار يا محمدرسول الله استفاده مي كند.[1]
[=B Mitra]
پی نوشت :
1.نرم افزار زيورها و زشتي ها ( باورهاي غلط درباره طلبگي و عايق هاي تبليغ)، انجمن گفتگوي ديني

[=B Mitra]

[=B Mitra]

25/خرداد/95

[=B Mitra]جن زدگي


[=B Mitra]سؤال: در استان هايي مانند هرمزگان افرادي به مامازار معروفند كه با انجام يك سري اعمال مرتاضانه توانسته اند به چنين قدرتي دست يابند. و مدعي اند برخي بيماران كه دچار ناراحتي هاي روحي و رواني و حتي جسمي شده اند، دچار جن زدگي اند، و ما مي توانيم با اعمالي خاص، جن وارد شده در بدن شخص جن زده را خارج كنيم؟
الف)آيا موضوع جن زدگي از نظر شرع پذيرفته شده است؟
ب)اگر مقبول شرع است آيا براي درمان توصيه اي شده است؟
ج) آيا رجوع به جن گيران چه براي درمان يا براي تفنن و سرگرمي و كنجكاوي جايز است؟
د) دادن پول براي معالجه يا آموزش يا سرگرمي به جن گير جايز است؟ دريافت پول از سمت جن گير چه طور؟
هـ) آيا شغل جن گيري جايز است و اگر با كمك ادعيه معتبر باشد و براي افزايش آگاهي افراد باشد چه طور؟
ح) كارهايي كه برخي جن گيران انجام دهد مانند بستن بيمار، بلند بلند خواندن آيات قرآن و ادعيه در گوش بيمار براي فراري دادن جن، زدن بيمار و... وجه شرعي دارد؟ اگر اين كارها را ذوقي و از روي حدسيات و احتمالاتش براي درمان انجام دهد چه طور؟
و) اگر اين كارهاي جن گير اضطراب و هراس در بيمار ايجاد كند و سبب پيشرفت بيماري كسي شوند يا او را از معالجات متعارف بازدارد بيماري مزمن شود، مديون و ضامن نيستند؟ چگونه بايد توبه كنند.

جواب:
اگر چه نمی توانیم همه بیماری های روحی و اختلالات روانی را به جن زدگی نسبت دهیم اما احتمال برخی از مشکلات از طریق جن را هم نمی توان نفی کرد چنانچه می بینیم مرحوم علامه طباطبایی هم در ذیل آیه شریفه در مورد ربا می فرماید: «تشبيهی كه در اين آيه شده كه رباخوار را به كسی تشبيه كرده كه از طريق تماس با شيطان ديوانه شده، خالی از اين معنا نيست كه چنين چيزی (يعنی ديوانه شدن) امری است ممكن، چون هر چند آيه شريفه دلالت ندارد كه «همه» ديوانگان در اثر «مس شيطان» ديوانه شده اند، ولی اين قدر دلالت دارد كه «بعضی» از جنون ها در اثر مس شيطان رخ می دهد».
مطلب ديگرى كه از اين آيه استفاده مى شود اين است كه هر چند دلالت ندارد بر اين كه مس نامبرده به وسيله خود ابليس انجام مى شود چون كلمه (شيطان) به معناى ابليس نيست، بلكه به معناى شرور است، چه از جن باشد و چه از انس، و ليكن اين مقدار دلالت دارد كه بعضى از ديوانگى ها در اثر مس جن كه ابليس هم فردى از جن است، رخ مى دهد.[1] و ممکن است برخي افراد فرصت طلب با استخدام جنيان سبب آزار و اذيت ديگران و يا رسيدن به خواسته هاي نامشروع خود شوند. به طور نمونه از امام صادق (عليه السلام) درباره سحر سؤال شد كه آن حضرت سحر را چند قسم مي شمرند كه يكي از آنها به خدمت گرفتن اولياء شياطين «جن» است.[2]
اما از حلول جن در بدن شخص اثری در آیات و روایات نیست و کتک زدن فرد برای خروج جن از بدن او وجه شرعی ندارد و چنانچه در پاسخ سؤالات گذشته هم گفتیم جن گیری و رجوع به آنها و پول دادن به ایشان جایز نیست و اگر تشدید بیماری یا ضرر مادی مستند به اعمال جن گیر شود موجب ضمان است.
توصیه ای که در روایات ما برای این گونه امور آمده است توجه و توکل به خداوند از طریق خواندن برخی ادعیه است که از جمله آن می توان به آنچه مرحوم کفعمی در مصباح المتهجد خود نقل کرده اشاره کرد: از امام رضاعلیه السلام نقل شده است : سوره هاي حمد و فلق و ناس را بر قدحي آب بخوان در آن بدم و آب را بر صورت و سرش بريز.» در مكارم الاخلاق آمده است که : بر جن زده بخوانيد: وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا، وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا، وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ.[3]

[=B Mitra]
پی نوشت :
[1] . سید محمدباقر موسوی همدانی، ترجمه تفسيرالميزان، ج2، ص634.؛
[2] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج59، ص، 278 و 297.؛
[3] . ابراهيم / 12؛ سيدعباس كاشاني، مصابيح الجنان، ص 1109.؛
منبع: سيد محمدتقي علوي و محمدحسين قديري، مشاوره زیر گنبد فیروزه ای ( پرسش و پاسخ هاي شرعي در حوزه فرا روان شناسي) ، ج2، نشر مركز مشاور مأوا وابسته به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص 42-43.

[=B Mitra][=B Mitra]

26/خرداد/95

[=B Mitra]توصیه ای به زوج های جوان

[=B Mitra]مشيئت خداوند حکيمانه است، آفرينش و پرورش او حکيمانه است و براساس حکمت «عالَم» را آفريد، آسمان و زمين را آفريد و دارد تدبير مي کند؛ در همين محدوده به انسان ها مي فرمايد زندگي تشکيل دهيد، من که شما را آفريدم مي دانم که زندگي شما در ازدواج و نکاح و تشکيل خانواده است و من که شما را آفريدم مي دانم که هيچ بلايي و هيچ غُدة بدخيمي بدتر از طلاق نيست. شما اين روايات طلاق را نگاه کنيد، فرمود خانه اي که با طلاق خراب شد به هيچ وجه به اين آساني ها آباد نمي شود!
اين بيگانه چه کار کرد که ـ متأسفانه ـ طلاق را رواج داد! فرمود خانه اي که با طلاق ويران شد، هم آن زن بيچاره براي هميشه افسرده است و هم آن مرد افسرده براي هميشه بيچاره است. برويد به سراغ ازدواج، برويد به سراغ تشکيل خانواده، برويد پدر شويد، مادر شويد و فرزند داشته باشيد، مگر شما نمي خواهيد براي هميشه بمانيد؟! اين «وَلَدٌ صَالِحٌ يَدْعُو لَه‏» شما را براي هميشه نگه مي دارد. خداي سبحان مشيّئت حکيمانه او تعلق گرفته که براساس اصول خانواده، جامعه را حفظ بکند.[1]
[=B Mitra]
[=B Mitra]پی نوشت :
1.جلسۀ درس تفسیر سوره شوری،حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی-94/8/26

[=B Mitra]

[=B Mitra]

27/خرداد/95

[=B Mitra]تعريف اضطراب

[=B Mitra]سؤال: اضطراب چیست؟

[=B Mitra]پاسخ: همه اضطراب را تجربه کرده اند ، هیچ فرد بشری نیست که تا به حال مضطرب نشده باشد و اضطراب را تجربه نکرده باشد. در واقع یک پدیده ی هیجانی طبیعی بشری است . زمانی ما این پدیده را بیماری تلقی می کنیم که شدت آن از حد و حدود خودش بیشتر بشود و طوری گسترده بشود که همه زندگی فرد را در نظر بگیرد یا در عملکرد فرد اشکال ایجاد بکند. اضطراب همان احساس نگرانی است که افراد در خودشان احساس می کنند. احساس یک اتفاق قریب الوقع ناشناخته و این ناشناخته بودنش به احساس بیمار اضافه می کند. افراد احساس می کنند که یک اتفاقی خواهد افتاد و ممکن است که یک فاجعه ای در راه باشد . ممکن است که هر لحظه یک خبر بد برسد در صورتی که ماهیت آن حادثه یا خبر را نمی دانند. همین نامشخص بودن به اضطراب بیمار اضافه می کند . اگر شدت این اضطراب زیاد باشد ما با انواع و اقسام بیماری های اضطرابی سر و کار داریم. ولی به طور عادی اضطراب جزئی از زندگی روزمره انسان است . مثلا من قرار است که امروزدر تلویزیون برنامه داشته باشم . بنابراین صبح زودتر بیدار می شوم یا سعی می کنم که زودتر حرکت بکنم تا در ترافیک نمانم . همین اضطرابی که من را وادار می کند که سر موقع به اینجا برسم اضطراب مفید و سازنده ای است . اکثر دانش آموزان و دانشجویان و خانواده هایشان از اضطراب امتحان شکایت دارند. در حدی که این اضطراب انگیزه ای برای فعالیت و پیشرفت باشد بسیار مفید و لازم است . اصولا فرد بایستی اضطراب داشته باشد و این اضطراب بی جا نیست. این اضطراب زمینه و هدفی دارد . فرد می خواهد به آن هدفش برسد و این اضطراب حد معقول کمک می کند که فرد تلاش و تقلای بیشتری بکند در نتیجه به هدفی که می خواهد راحت تر می رسد .
[=B Mitra]
پی نوشت :
1-دکتر مجید صادقی، روانپزشک، http://ch3.ir

[=B Mitra][=B Mitra]

28/خرداد/95

[=B Mitra]«جلب محبت با زهدورزی»

[=B Mitra]امیرالمؤمنین علی (سلام الله عليه) :
تَحَبَّب إِليَ النّاسِ بِالزُّهدِ في ما أَيديهِم تَفُز بِالمَحَبَّةِ مِنهُم؛
با بي رغبتي به آنچه مردم از آن بهره مندند، به آنان محبّت كن تا دوستي شان را به دست آوري.

[=B Mitra]پی نوشت :
غررالحكم، ح ۴۵۰۶؛ دانشنامه امیرالمومنین (ع): ج 11 ص 268

29/خرداد/95

[=B Mitra]نامه هاي روان شناختي بابا

[=B Mitra]
[=B Mitra]حجت الاسلام علی اکبر اجاق نژاد، داماد آيت الله مشكيني، مي گويد: زمانی که برای تبلیغ به خارج از قم رفته بودیم، مرحوم مشکینی(ره) برای همسر من که دختر ایشان بود نامه می نوشت. همسرم حدوداً بيست سالی بود که بچه دار نمی شد و این خیلی برای او سخت بود. در این دوران سخت روحی و روانی، ایشان پشت سر هم به دخترشان نامه می نوشتند و در آن مطالب و نکات بسیار آرام بخشی را همراه با نصایح بسیار امیدوارکننده می گفتند و او را به الطاف الهی امیدوار و به خضوع در برابر حکمت الهی توصیه می کردند. همانطور که گفتم ایشان به تک تک فرزندانشان توجه داشتند ولی چون می دانستند همسر من به خاطر نداشتن فرزند آسیب پذیر است، به خاطر همین، نسبت به سایر اولادشان به او نگاه ویژه ای داشتند و زیاد نامه می دادند و معمولاً هم پایان نامه را با کلمات و جملات لطیف و شوخی به پایان می بردند.
[=B Mitra]
پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، اصغر عرفان، شماره 79، مرداد 1394

30/خرداد/95

[=B Mitra]تاثیرات فیلم های غیر اخلاقی بر روابط زناشویی

[=B Mitra]امروزه شاهد فعالیت زیاد رسانه های مختلف در زمینه ی ترویج باورهای غلط در مورد روابط جنسی هستیم ، یکی از راهکارهای این رسانه ها پخش فیلم های مستهجن است . این فیلم ها تاثیرات بسیاری را بر ذهن افراد بر جای می گذارد و پیامد های روحی و رفتاری زیادی دارد که از مهم ترین آنها می توان به تاثیر آن بر رابطه زناشویی اشاره داشت.

• کاهش اعتماد به نفس: تماشای فیلم های جنسی با توجه به رفتارهای اغراق آمیز بازیگران کم کم باعث می شود زوجین درباره طبیعی بودن عملکرد جنسی خود دچار تردید شوند و خود را بسیار ضعیف تر از آنچه هستند، بپندارند و از روابط زناشویی بیش از گذشته فاصله بگیرند.

• مقایسه منفی: جذابیت های اغراق آمیز و تصنعی چنین فیلم هایی گاهی باعث می شود جذابیت های همسر، کمرنگ شده و با تشدید بی میلی جنسی همسر، میزان فعالیت جنسی زوجین از مقدار فعلی نیز کمتر شود.

• تقلید: برخی رفتارهای بازیگران این فیلمها با وجود جذابیت های بصری، گاه بسیار دردناک و آسیب زننده است و زوجین ناآگاه که سعی در تقلید از آن دارند، موجب بی رغبتی همسر به روابط زناشویی می شود.

[=B Mitra]وابستگی: هرچند در ابتدای امر زوجین با قصد بهبود روابط فیمابین به تماشای چنین فیلم هایی می نشینند اما در ادامه، یکی از زوجین یا هر دو متوجه می شوند که اگر در گذشته وقتی را برای با هم بودن صرف می کردند اکنون همه یا بخشی از آن وقت را برای دیدن انواع و اقسام فیلم های مستهجن پر می کنند و به این ترتیب، فیلم هایی که قرار بود باعث نزدیکی بیشتر زوجین به یکدیگر شود اکنون عاملی برای فاصله بیشتر آنها از یکدیگر شده است.
[=B Mitra]
پی نوشت :
منبع: صد هزاران دام و دانه است اي خدا، كتابخانه سايت انجمن گفتگوي ديني

31/خرداد/95

[=B Mitra]دو رکن خوشبختی

[=B Mitra]بانو امين در مقدمه كتاب به سوي خوشبختي مي نويسد:
در افراد بشر مخصوصاً در جماعت بانوان کسی پیدا نمی شود که آرزوی خوشبختی و سعادت مندی در دل خود بپروراند، لکن چنین گمان می شود که سعادت و خوشبختی یک سرنوشت ازلی است و حصول آن ما فوق تدبیر بشر است، این است که در مقام تحصیل آن بر نمی آید و کم کسی پیدا می شود که از بخت و اقبال خود راضی و خرسند باشد. ای خواهران محترم و ای دوشیزگان عزیز! اگر آرزوی خوشبختی و کامیابی دارید، گوش دل باز کنید تا من راه و روش و طرز رفتار یک خانم خوشبخت و سعادت مند را برای شما شرح دهم ، تا آن که بفهمید و تصدیق نمائید که خوشبختی و کامیابی در چیزهائی نیست که تصور می کنید و آرزو دارید. وقتی به آن برسید و در پس هر آرزوئی صدها آرزوی دیگر همراه دارید و عمر عزیز خود را به همین طور می گذرانید، این ها آرزوهای بچه گانه است و عقلائی نیست. خوشبختی در زیادی مال و ثروت نیست، خوشبختی در جاه و شهرت نیست، خوشبختی در اسباب تجملات نیست، خوشبختی در لباس مد و شیک نیست، ریشه خوشبختی و بد بختی را در باطن خود پیدا کن.

بدبختی و خوشبختی
پیش از آن که وسائل خوشبختی را فراهم کنید بایستی بدانیم خوشبختی چیست و بد بختی کدام است؟ بین حکماء و دانشمندان در موضوع خوشبختی و بدبختی و سعادت و شقاوت گفتگو بسیار است، هر کس از دریچه فکر خود به حسب آمالی که دارد خوشبختی و سعادت را طوری بیان نموده و برای اثبات آن می کوشد. اگر خوب دقت کنید می فهمید که خوشبختی دو رکن دارد:
رکن اول: آسایش بدن و صحت مزاج،
رکن دوم: آسایش فکر و استراحت خیال و آرامش روح

بدن وقتی سالم است که سلول های بدن از حالت طبیعی خارج نشوند و اعتدال و قوا و تعادل اجزاء و توازن بین آنها بر قرار باشد و حفظ الصحۀ بدنی یکی از شرائط اساسی نیل به سعادت به شمار می رود، بلکه صحت بدنش اساس هر فضیلتی و منشاء هر نیک بختی و سعادتی است. ماها موظفیم که همیشه بدن خود را پاکیزه و سالم نگاه داریم، زیرا روح سالم در بدن سالم است و روح و بدن در یکدیگر تأثیر و تأثر کامل دارند، اگر لطمه ای به بدن وارد شود به طوری که اخلاط فاسده در بدن تولید شود و تعادل بین اعضاء و توازن بین قوا را زیان رساند، مسلماً روح را از حرکت صعودی باز می دارد، یعنی امراض بدنی مانع از ترقیات روحانی می شود و انسان را زبون و بیچاره می گرداند، آن وقت شقاوت و بدبختی راه باز می کند و به انسان هجوم می آورد، پس بایستی حتی الامکان مراعات حفظ الصحه نمود و بدن را سالم و معتدل نگاه داشت.
«آسایش فکری» وقتی تأمین می گردد که وحشت از «حوادث احتمالی» در کار نباشد و آرزوی مال از بین برود و هیچ خوشبختی به قدر راحت دل بزرگ نیست و آرامش روح وقتی نصیب بشر می گردد که دو اصل اساسی را کاملاً مراعات نماید :
اول: عقائد صحیح و ایمان به مبدء و معاد،
دوم: اخلاق نیکو که منشاء اعمال نیک گردد.

چنانچه گفته اند همه بد بختی ها از درون ما بر می خیزد و سبب آنها خود ما هستیم. ما سهواً می پنداریم که آنها از بیرون می آیند در صورتی که خود ما آنها را در داخل خود با سرشت خودمان می سازیم.
دانشمندان گفته اند خوشبختی هر کس بسته به این است که او اصلاً به عالم طبیعت به چه نظر، نگاه می کند؛ یعنی روح او تا چه درجه تکامل کرده ، زیرا خوشبختی بیشتر مربوط به روح است و ریشه آن را در عقل و ادراک خود شخص بایست پیدا کرد و هر قدر درجه معرفت بالا رود معرفت نفس بهتر نمایان می شود و معرفت به حق که اصول دیانت است با معرفت به نفس ملازم یکدیگرند ، چنانچه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده: «هر کس خودش را شناخت خدای خود را می شناسد» و هر کس خود را شناخت مرتبه و مقام خود را نیز می شناسد و توقعات بیجا نمی نماید و حضرت امیر علیه السلام فرموده: «مَن سَألَ فَوقَ قَدرِهِ استَحَقَّ الحِرمانَ؛ یعنی هر کس سئوال کند بالاتر از قدر خود مستحق محروم شدن است.» پس
عاقل هرگز در پی آرزو به آن چه در دسترس او نیست نمی گردد و خود را در طلب آن رنج نمی دهد. فساد اخلاقی و شهوت پرستی و عیاشی و بی عفتی و دزدی و دروغ و خیانت و صدها جنایاتی که امروزه بین مردم شایع گردیده ناشی از عدم ایمان به مبدء و معاد است، ایمان یک عامل قوی و یک پلیس باطنی است که انسان را از کارهای زشت که منافی با تقوی و عفت است باز می دارد .کسی که دین و ایمان ندارد به هیچ وجه نباید از وی منتظر خیر و خوبی باشیم و هرگز سعادت و خوشبختی نصیب او نخواهد شد، زیرا که نفس انسان مثل اسب شروری ماند که اگر جلو وی را رها کنیم خودش و سوارش را به هلاکت می اندازد و یگانه جلوگیر او ایمان به خدائی است که عالم به ظاهر و باطن وی است و پس از آن جلوگیر شهوات عقل است که به میزان شرع عمل نماید. عقل بشر بدون چراغ ایمان راه سعادت و خوشبختی خود را نمی شناسد، عقل اگر به همراهی ایمان به سوی سعادت حرکت نمود، البته کامیاب خواهد شد و موفقیت نصیب او می گردد.
پس از اینجا معلوم می شود که اول قدم به سوی سعادت و خوشبختی تحصیل ایمان و عقائد صحیح به مبدء و معاد و تطبیق امور با قوانین محکمه اسلام است .
ای خواهران عزیز اگر طالب سعادت و نیک بختی می باشید و می خواهید از زندگی لذت ببرید و همیشه مسرور و شادمان و موفق و کامیاب باشید و از نعمت بزرگ الهی و حیات خود بهره مند گردید دل و سریره خود را از آلایش اخلاق زشت و صفات ناشایسته پاک گردانید و حسد و طمع و خود خواهی و بخل و کینه و آرزوهای بیجا و توقعات بی مورد در خود راه مدهید تا آن که آن فطرت اولیه ای که خداوند در روح شماها نهاده ظاهر گردد ، یعنی فطرت توحید که در آیات قرآنی اشاره به آن فرموده و در احادیث تصریح شده که : ( خداوند فطرت و طبیعت اولیه هر کس را بر توحید قرار داده).
اگر اخلاق ذمیمه و آمال نیویه و آرزوهای گوناگون قلب را فاسد نکنند و از طبیعت اولیه وی را خارج نگردانند دل و قلب آدمی به فطرت و طبیعت خداداد بسوی مبدء و خالق خود نگران است و در اثبات توحید و شناسائی مبدء خود ابداً احتیاج به ادله فلسفی ندارد ؛ بلکه اگر دل قدری تصفیه شود و جلاء پیدا کند ( به عین الیقین) ارتباط خود و موجودات را به حق تعالی مشاهده می کند .

اگر به چشم حقیقت نظر کنی جهان را *** به هر چه می نگری جز خدا نخواهی دید


چنانچه موقع دعاء و عرض حاجات بسوی (قاضی الحاجات) مخصوصاً موقع اضطرار و بیچارگی و درماندگی خوب این مطلب نمایان می شود ،یعنی هر کس می فهمد که کسی هست که قادر به رفع گرفتاری اوست .
خلاصه اول قدم ما بسوی سعادت و خوشبختی این است که دارای ایمان به مبدء و معاد باشیم.
اسلام چیست و ایمان به مبدء کدام است و معارف به چه چیز تحقق می پذیرد؟[1]

براي مطالعه ادامه متن رجوع كنيد:
http://www.banooyeirani.ir/index.php?option=com_content&task=blogcategory&id=335&Itemid=440

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.روش خوشبختي، بانو امين، ص2-6.


فصـل تابستـان

1/تیر/95

[=B Mitra]مؤلفه های خنده و شوخی حلال حکیمانه

[=B Mitra]1. حق گویی،
2. رضايت خداوند،
3. تفـرقه زا نبودن،
4. هزل و هجو ممنوع
5. رعايت حدود شرعي
6. تقويت روابط عاطفي،
7. رعايت حدود اخلاقي
8. قهقهه مستانه ممنوع،
9. اهانت به اقوام ممنوع،
10. تعادل در شوخي و خنده،
11. حکمت و ادب آموز بودن،
12. متناسب با شخصیت افراد،
13. غم زدایی از خود و دیگران،
14. متناسب با جنسیت مخاطب،
15. دلقک نكردن خود و ديگران،
16. شاد کردن دل خود و دیگران،
17. رعایت شرايط و مقتضای حال،
18. اهانت به جنس مخالف ممنوع،
19. نداشتن قصد لذت جنسي نامشروع
20. اهانت به ادیان و مذاهب دیگر ممنوع،
21. متناسب با سن و فهم و فرهنگ مخاطب،
22. اهانت به افراد حقيقي و حقوقي و اقوام ممنوع،
23. ايجاد نشاط برای عبادت و کسب و کار حلال و معاشرت سالم.[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. محمدحسين قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ص329 و 330.

موضوع قفل شده است