یعقوب

پیراهن حضرت یوسف و گرگ

چرا برادران یوسف به پدر گفتند گرگ یوسف راخورده وپیراهن خونی به اونشان دادنداگرگرگ کسی راخوردمگر پیراهن برای او باقی می گذارد؟

مشخصات داوود و ویژگی‎های او

سلام
یكی از پیامبران بزرگی كه علاوه بر قدرت معنوی و نبوّت، دارای حكومت ظاهری وسیع نیز بود،
حضرت داود ـ علیه السلام ـ است كه نام مباركش شانزده بار در قرآن آمده است.
حضرت داود ـ علیه السلام ـ در سرزمینی بین مصر و شام دیده به جهان گشود، او از نواده‎های حضرت یعقوب است و به نُه واسطه به یكی از فرزندان حضرت یعقوب می‎رسد، پدرش «ایشا» نام داشت.
او صد سال عمر كرد، كه چهل سال از آن را حكومت نمود.[1]

ماجرای شهرت داود ـ علیه السلام ـ ـ همان طور كه پیش از این شرح داده شد ـ آن هنگام شروع شد كه به عنوان یكی از سربازان طالوت، به جنگ جالوت و لشكرش رفت و با سنگی كه در فلاخن خود نهاده بود، جالوت جبّار را كشت (كه داستانش در صفحه قبل گذشت).
«ایشا» ده پسر داشت، داود ـ علیه السلام ـ كوچكترین آنها بود.
حضرت داود ـ علیه السلام ـ بسیار خوش صوت بود، به طوری كه وقتی صدایش به مناجات بلند می‎شد، پرندگان به سوی او می‎آمدند و حیوانات وحشی گردن می‎كشیدند تا صدای دلنشین او را بشنوند، او كوتاه قد و كبود چشم و كم مود بود،
در میان بنی اسرائیل و در پیشگاه طالوت فرمانده شجاع و با ایمان لشكر بنی اسرائیل، دارای موقعیت عظیم بود، پس از آن كه طالوت از دنیا رفت، بنی اسرائیل حكومت و فرماندهی طالوت را، در اختیار داود ـ علیه السلام ـ گذاشتند، و همه ثروتهای طالوت را به او سپردند، وقتی كه به حاكمیّت رسید، خداوند او را به مقام پیامبری نیز رسانید.[2]

ده خصلت عظیم داود ـ علیه السلام ـ
در قرآن، در آیه 15 تا 20 سوره ص، خداوند داوود ـ علیه السلام ـ را با ده خصلت ارجمند می‎ستاید، حتی به پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ سفارش كرده كه در برابر گزند مخالفان و بدخواهان همانند داوود ـ علیه السلام ـ صبر و مقاومت داشته باشد.
در آیه نخست (آیه 17 ص) چنین آمده:
«اِصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ ای پیامبر! در برابر آن چه مخالفان می‎گویند شكیبا باش و به خاطر بیاور بنده ما داوود ـ علیه السلام ـ را كه صاحب قدرت، و بسیار بازگشت كننده به خدا بود.»
خصال دهگانه ارجمند داوود ـ علیه السلام ـ عبارتند از:
1. صبر و مقاومت.
2. مقام عبودیّت و بندگی.
3. قوّت و قدرت معنوی و جسمی.
4. بازگشت و رجوع مداوم به خدا، و رابطه تنگاتنگ با خدا.
5. كوهها در تسخیر او بودند و با او صبح و شام تسبیح خدا می‎گفتند.
6. پرندگان در تسبیح خدا با او هم آواز می‎شدند.
7. آنها نه تنها در آغاز كار بلكه در همه احوال، با تسبیح او هماهنگ می‎شدند.
8. داشتن حكومت استوار و مقتدرانه.
9. علم و دانش سرشار كه مایه بركات است.
10. منطقی گویا، و بیانی لطیف و شیوا.[3]

خداوند گاهی او را به عنوان «نِعمَ العَبدِ» «نیكوترین بنده» و زمانی او را به عنوان خلیفه خود[4]، و نیز به داشتن امتیاز و فضایل[5] علم و حكمت[6] معرفی كرده، و نزول كتاب اخلاقی و مهم زبور را بر او، بر شمرده[7] او را با عالیترین خصلت‎ها ستوده است.
كتاب زبور مشتمل بر نصایح و مناجات و امور اخلاقی است، مزامیر زبور در كتاب عهدین، مشتمل بر 150 فصل است كه هر كدام به نام مزمور نامیده شده و سراسر آن به شكل اندرز، دعا و مناجات است.

[1]. كامل ابن اثیر، ج 1، ص 76 تا 78؛ بحار، ج 14، ص 14 و 15.
[2]. بحار،‌ج 14، ص 14 و 15.
[3]. تفسیر فخر رازی، ج 26، ص 183 (با استفاده از آیات 17 تا 19 صاد).
[4]. سوره ص، آیه 30 و 26.
[5]. سبأ، 26.
[6]. نمل، 15.
[7]. اسراء، 55؛ نساء، 163. این كتاب در شب 28 رمضان به آن حضرت نازل شد (بحار، ج 4، ص 33).

لطفاً از کسی کمک نگیرید!

لطفاً از کسی کمک نگیرید!

به من گفت:چطور به خودت جرات می دهی از مخلوقات غیبی کمک غیبی بگیری؟!
مگر نمی دانی باید هرچیزی را از" فقط خدا" خواست و لاغیر؟!

می خواستم بگویم: خوب خداوند در عالم غیب هم واسطه هایی قرار داده است.

به من گفت: این اعتقادات همه شرک است و مشرک محکوم به قتل.

می خواستم این آیه از قرآن را برایش تلاوت کنم، ترسیدم به قرآن هم جسارت کند.

لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّه‏ (الرعد 11)
براى او(انسان)، مأمورانى است که پى در پى، از پیش رو، و از پشت سرش او را از امر خدا [حوادث غیر حتمى‏] حفظ مى‏کنند