[=andale mono]رها کن آن خدای دور آن نامهربان معبود [=andale mono]
منم پروردگار مهربانت ؛ خالقت ... [=andale mono]
به پیش آور دو دست خالی خود را ... با زبان بسته ات کاری ندارم من
[=andale mono]که غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
[=andale mono]غریب این زمین خاکی ام حاجتی داری ؟؟
[=andale mono]تو ای از ما
[=andale mono]کنون برگشته ای ، اما
[=andale mono]کلام آشتی را تو نمی دانی ؟؟
[=andale mono]ببینم چشمهای خیست آیا ، گفته ای دارند ؟
[=andale mono]بخوان من را بگردان قبله ات را سوی من اینک وضویی کن
. [=andale mono]. [=andale mono]خجالت می کشی از من
[=andale mono]بگو ... جز من ، کس دیگر نمی فهمد به نجوایی صدایم کن
[=andale mono]عاشقم بر لطف و قهرش من به جِد[=andale mono]ای عجب من عاشق این هر دو ضِد[=andale mono]در بلا هم می چشم لذّات او[=andale mono]ماتِ اویم ، ماتِ اویم ... ماتِ او
[=arial,helvetica,sans-serif]تونل هابه ما آموختندکه حتی دردل سنگ هم[=arial,helvetica,sans-serif]راهی برای عبورهست[=arial,helvetica,sans-serif]تونل ها راست ميگويند ؛ راه است ، حتي از دلِ سنگ![=arial,helvetica,sans-serif]" آنجا كه راه نيست ، خداوند راه را مي گشايد... "
[=andale mono]من چُنینم که می بینی و تو چنانی که می دانی.. [=andale mono]
با کردار زشتم، طالب بهشتم، با آن که نکِشتم و دانه ای نهشتم، جز آنکه حُبّ تو را به دل سرشتم.
اگر من، هنر این را داشته باشم که قشنگ زندگی کنم.
زیبا ببینم، زیبا نفس بکشم،
زیبا صبر کنم و جز زیبایی در کالبد خاکی این دنیای فانی نبینم. چون اعتقاد به زیبایی خدا و آنچه که خالقش هست زندگی را زیبا می کند.
از شیخی پرسیدند: از این همه مراقبه و توجه به خدا چه به دست آورده ای؟
جواب داد: هیچ! اما بعضی چیزها را از دست داده ام؛ خشم، نگرانی و اضطراب، افسردگی، احساس عدم امنیت و ترس از مرگ... همیشه با به دست آوردن نیست که حالمان خوب می شود
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.
[="Lime"]فردا همان روزی است که ممکن است هرگز آن را نبینی ...
و دیروز همان روزی است که حتما دوباره آن را در قیامت خواهی دید ...
امروز همان روزی است که دو فرصت مهم دراختیار داری:
یکی جبران خرابیهای دیروز ...
و دیگری زمینه سازی برای خوبیهای فردا ...
فردای تو امروز ساخته میشود، کار امروز را به فردا نینداز ...[/]
زندگي دفتري از خاطره هاست،يك نفر در دل شب يك نفر در دل خاك يك نفر همدم خوشبختي هاست يك نفر همسفر سختي هاست، چشم تا باز كنيم عمرمان ميگذرد ماهمه همسفر و رهگذريم ،آنچه باقيست فقط خوبيهاست....
[=georgia]زاهدان و عابدانی که پیوندی با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند [=georgia]خواسته یا ناخواسته دوستدار امام غائب اند نه امام قائم[=georgia] مطلوب اینان غائب آل محمد (ص) است نه قائم آل محمد[=georgia] [=georgia](ص)
«آیت الله جوادی آملی»
آدم شدن در گرو عمل به وظیفه و انجام دستورهای دین و پیمودن راه کمال است.
از نظر قرآن، انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند،خلیفه و جانشین او در زمین،نیمه ملکوتی و نیمه مادی، دارای فطرتی خود آشنا، آزاد، مستقل، امانتدارِ خدا و مسئول خویشتن و جهان، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان، وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز میشود و به سوی قوّت و کمال سیر میکند وبالا میرود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمیگیرد. ظرفیت علمی و عملی اش نامحدود است. (1)
از دیدگاه اسلام ارزش انسان به آن است که به هدف خلقت که قرب الهی است نائل گردد و این همان کمال انسان است و منظور از کمال، کمال روحی و نفسانی است چون روح اصل و مبنای هویت و شخصیت آدمی است. از نظر قرآن انسانی سعادت مند است که به این هدف دست یابد. سعادت در گرو کسب لذّت یا قدرت بیشتر و مانند اینها نیست.
سعادت تنها در پیوند با خدا حاصل میشود که در قرآن از آن به عبادت تعبیر شده است: «و ما خلقتُ الجن و الانس الا لیعبدون؛ جن و انس را نیافریدم جز آن که مرا بپرستند».(2) برای رسیدن به کمال نهایی،ابزارهایی لازم است که عبارتند از:
1_ معرفت خدا: کلید نیل به هدف نهایی معرفه الله است. بدون شناخت خداوند تقرب به او امکان پذیر نیست و از این رو امام علی(ع) میفرماید: « اوّل الدّین معرفته؛ معرفت خدا سرآغاز تدین است».(3)
2_ تقوا: برای دستیابی به مقام شکر و نیل به اجر عظیم و احاطه بر مسائل با روشن بینی خاص و کسب موفقیت، قرآن مجید تقوا را مطرح کرده که همة این موضوعات در قرب به پروردگار مؤثر است.
3_ عبادت: در حدیث قدسی آمده است: « هیچ بنده ای به عبادتی بهتر از واجبات به من نزدیک نشده است و او به وسیلة نوافل به من تقرب میجوید تا جایی که او را دوست بدارم،آنگاه گوش شنوا و دیدة بینا و دست توانای او خواهم بود. اگر مرا بخواند پاسخش میدهم و چنانچه چیزی از من بخواهد ارزانیاش میدارم».(4)
4_ ترک گناه: بزرگ ترین مانع رسیدن به کمالات،گناه و هوای نفس است به طوری که امام صادق(ع) میفرماید: «بین بنده و خدا هیچ پردهای تاریک تر و ترسناک تر از نفس و هوی نیست و برای از بین بردن این دو وسیلهای مانند احتیاج به خدا و خشوع برای خدا و گرسنگی در روز و بیداری در شب نیست».(5)
حذر از پیروی نفس که در راه خدا مردم افکنتر از این غول بیابانی نیست
امام صادق(ع) میفرماید: «از هوای نفس بپرهیزید همان طوری که از دشمنانتان میپرهیزید. هیچ چیز دشمن تر برای مردان از پیروی هواهایشان و نتیجة زبان هایشان نیست».(6)
بر این اساس،دست یابی به کمال، ریاضت و مجاهده با نفس میخواهد.
بزرگان دین برای سیر و سلوک مواردی را پیشنهاد کرده اند که مهم ترین آنها عبارتند از: خودشناسی، آگاهی، تذکر، تفکر، تولی و تبری، علم به احکام، انتخاب رفیق صالح، پرهیز از گناه، توبه، انجام واجبات، انجام مستحبات و ترک مکروهات، محاسبه و مراقبه، اخلاص، مجاهدت با نفس، نظم، غنیمت شمردن فرصت ها، خدمت به بندگان خدا، توکّل بر خدا، خوشرفتاری با مردم، زهد و قناعت.(7)
در اسلام به پاره ای از عبادات و مستحبات بیشتر تأکید شده مانند قرائت قرآن، تهجد و شب زنده داری، انجام نوافل روزانه، راز و نیاز در دل شب، التزام به اوّل وقت در خواندن نمازهای واجب، همواره با وضو بودن، رعایت آداب و سنتها در عبادات، تعقیبات نماز، شرکت در نماز جمعه و جماعات، طولانی کردن قنوت و سجدههای نماز، سه روز روزه در هر ماه، زیارت اولیا، توسل به امامان، صلة رحم، ذکر خدا و صلوات بر محمد و آل محمد. در احادیث آمده است: خواندن چهار آیه از آخر سوره حشر که از آیه «لو انزلنا هذا القرآن» شروع شده و تا آخر سوره به پایان میرسد، هر روز صبح بسیار خوب است.
بهتر است در سجده شکر خوانده شود. تداوم این عمل بسیار مجرب و مفید است. صد بار لا اله الا الله و هفتاد بار استغفار پس از نماز صبح بسیار مجرّب است.(8)
در پایان یاد آور میشویم که برای شروع در مراتب بالاتر کمال، ابتدا سعی نماید در مراتب اولیه، راسخ تر شده و ثبات قدم بیابد و سپس برنامه معنوی زندگی خود را به تدریج آغاز کنید، ابتدا با برنامههای سبک تر و پائین تر و بعد از آن که راسخ شدید و ثبات قدم یافتید به مراتب بالاتر بپردازید و سعی نمایید خود را خسته ننماید.
در روایات نیز آمده، گاهی قلب انسان رو میکند و گاهی پشت، اگر قلب رو کرد و آماده است، خود را در راه نوافل قرار داده و اگر پشت کرده و آماده نیست، به واجبات اکتفا کنید.(9)
پینوشتها:
1. مجموعه آثار،ج2، ص 272.
2. ذاریات (51) آیة 56.
3. نهج البلاغه، خطبة 1.
4. اصول کافی،ج 4، ص 53.
5. سفینه البحار، ج 2، ص 603.
6. اصول کافی، ج 4، ص 30.
7. مهدوی کنی، اخلاق عملی، ص 44.
8. مهدوی کنی، همان، ص 341.
9. میزان الحکمه، مادة قلب، شمارة 16960.
قبل از تولد در دریایی از "آب" بودیم
بعد از تولد برای زندگی، در محیطی پر از "هوا" هستیم
بعد از مرگ، میان خروارها "خاک" خواهیم خفت
پروردگارا یاریمان نما تا این چرخه را با "آتش" به پایان نرسانیم.
هنوز گیجم که چطور هم آشپز خوبی باشیم و هم خانه دار خوبی..هم مادر نمونه..
و هم کمک خرج زندگی برای چرخ زندگی که مردها به تنهایی نمیتونن بچرخونن..
هم به جامعه خدمت کنیم..
هم فرزند تربیت کنیم..
هم زیبا و خوش اندام باشیم.....
و ما..
هنوز هم لبخند میزنیم..نجیب می مانیم..به مردان وفا میکنیم..مادر میشویم..برای فرزندانمان مادری میکنیم..خانه مان را گرم و پرمهر میکنیم..
درس میخوانیم،کار میکنیم،به جامعه خدمت میکنیم،خرجی می اوریم،صبوری میکنیم،جلوی سختی ها سینه سپر میکنیم،ظلم ها و تبعیض هارا طاقت می اوریم..
در راهروهای دادگاه دنبال حق های نداشته مان میدویم و با این همه فقط......
گاهی در تنهاییمان اشک میریزیم،گاهی پای سجاده مان به خدا شکایت میکنیم..
گاهی گوشه امامزاده ای میخزیم و بغض هایمان را لای چادرهای رنگی میتکانیم و گاهی میخندیم به عکس شش سالگی خودمان با مقنعه چانه دار توی مهدکودک و هنوز..
به جایی رسیدم که دیگه خیلی چیزا واسم مهم نیست..جایی که وقتی یکی دلمو میشکنه مثل آب خوردن میذارمش کنار
جایی که با دیدن بی معرفتیا فقط میگم به درک
دیگه نه از اومدن کسی ذوق زذه میشم نه از رفتن کسی ناراحت که بخوام نازشو بکشم برگرده..
بی احساس نبودم
یه کسایی اومدن تو زندگیم که یه سری باورهامو ازبین بردن
همونایی که میگفتن تو واسه این دنیا زیادی خوبی..
هه..
آبی پشت سر کسی نمیریزم که برگرده..
هرکی رفت به سلامت..
هوا سرده بی زحمت درم ببند!:yes:
امشب دلم کمي خدا مي خواهد
نه به اندازه امامي
نه به اندازه پيشوايي
نه به اندازه مسلمانِ عاشقي
فقط به اندازه خودم
به کوچکيِ انسانيتم ،به بزرگيِ احتياجم
خدايا
امشب را اندکي مالِ من باش.. .
براندا:
می دونید چی بنطرم جالبه
اگه همسرت رو از دست بدی بهت میگن بیوه
اگه بچه باشی و والدینیت رو از دست بدی بهت میگن یتیم
اما کلمه مناسب برای یه پدر یا مادر که فرزندشون رو از دست میدن چیه؟
فکر کنم اینقدر دردناکه که حتی نمی تونه اسم داشته باشه...
[=andale mono]رها کن آن خدای دور آن نامهربان معبود
[=andale mono]
منم پروردگار مهربانت ؛ خالقت ...
[=andale mono]
به پیش آور دو دست خالی خود را ... با زبان بسته ات کاری ندارم من
[=andale mono]که غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
[=andale mono]غریب این زمین خاکی ام حاجتی داری ؟؟
[=andale mono]تو ای از ما
[=andale mono]کنون برگشته ای ، اما
[=andale mono]کلام آشتی را تو نمی دانی ؟؟
[=andale mono]ببینم چشمهای خیست آیا ، گفته ای دارند ؟
[=andale mono]بخوان من را بگردان قبله ات را سوی من اینک وضویی کن
.
[=andale mono].
[=andale mono]خجالت می کشی از من
[=andale mono]بگو ... جز من ، کس دیگر نمی فهمد به نجوایی صدایم کن
[=andale mono]مرگ سراغ رابعه عدویه رفت.
[=andale mono]گفت کیستی ؟
[=andale mono]گفت : یتیم کننده ی بچه ها و بیوه کننده ی زن ها هستم !
[=andale mono]رابعه گفت :چرا همه اش از بدی خودت گفتی ؟
[=andale mono]چرا نمیگویی رساننده ی دوست به دوست هستم ؟!
[=andale mono]لیست نعمت هایت را ورق می زنم ...
[=andale mono]تمامی ندارد !
[=andale mono]تا آخر عمر بدهکارت هستم .
ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﻴﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﮐﺒﻴﺴﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﺳﻔﻨﺪ ﻣﺎﻩ 29 ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩﻩ،ﺩﺭ ﺗﻘﻮﻳﻢ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ
ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﻣﻴﺸﺪ ﻭ ﻃﻲ
120 ﺳﺎﻝ ﻳﮏ ﻣﺎﻩ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ
ﺑﺠﺎﻱ 12 ﻣﺎﻩ،13 ﻣﺎﻩ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻴﮑﺮﺩﻧﺪ،ﺩﺭ ﻣﺎﻩ
ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ ﻫﻴﭽﮑﺲ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺧﺮﺝ
ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺟﺸﻦ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻫﻢ
ﺩﻋﺎ ﻣﻴﮑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ 120 ﺳﺎﻝ ﻋﻤﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻳﮏ
ﺟﺸﻦ ﻳﮏ ﻣﺎﻫﻪ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ !!!
(ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻯ ﺍﻳﺸﺎﻟﻠﻪ 120 ﺳﺎﻟﻪ ﺷﻰ)
چراغ مايه دفع تاريکي است ،
بدي ،جوهر تاريکي در زندگي آدمي است ، که از آن دوري بايد جست .
(فردوسی)خوش ترین بو , بوی آدمیت است
که اگر دروجودت نباشد
با گران بهاترین عطرها هم معطر نخواهی شد
خـــــــدای من! زندگی از این زاویه چقـــدر هولناک به نظر می رسد...!
من روی صحنــــه در حال ارائه ی زندگی...
گاهی غرق در خودم...
بیان انواع حرف هـــــا...
بروز رفتارهــــا...
و خـــــــــدا از ابتدای زندگی ، با دقتِ تمام، ناظـــر بر ارائه ام!!!
...
همین لحـــظه تمام افکارم را خط خطی می کنم!!!!!!
شاید ترسیدم!
نه............به گمانم شرمم شد...
یا رَحمان....
یا رَحیـــــم....
یا سَـــتار العُیوب.....
ثَبِت قَلبی عَلی دینِک
فاصله ها را كم كنيد _
با قنوتي از عشق _
در محرابي از جنس انتظار _
به بلنداي آبي آسمان
هرچه کنی به خود کنی
گر همه خوب و بد کنی...
خواب است ؛
و نه هر چشم بازي
بينا . . .
اما اگر درد ديگران را احساس کردي
انساني !!!
این ملت کتاب نمیخوانند....
احمد شاملو
[=andale mono]من چُنینم که می بینی و تو چنانی که می دانی..
[=andale mono]
با کردار زشتم، طالب بهشتم، با آن که نکِشتم و دانه ای نهشتم، جز آنکه حُبّ تو را به دل سرشتم.
سیدحسین آملی جانباز هشت سال دفاع مقدس
امروز می تونه روز قشنگی باشه
اگر من، هنر این را داشته باشم که قشنگ زندگی کنم.
زیبا ببینم، زیبا نفس بکشم،
زیبا صبر کنم و جز زیبایی در کالبد خاکی این دنیای فانی نبینم.
چون اعتقاد به زیبایی خدا و آنچه که خالقش هست زندگی را زیبا می کند.
از شیخی پرسیدند: از این همه مراقبه و توجه به خدا چه به دست آورده ای؟
جواب داد: هیچ! اما بعضی چیزها را از دست داده ام؛
خشم، نگرانی و اضطراب، افسردگی، احساس عدم امنیت و ترس از مرگ...
همیشه با به دست آوردن نیست که حالمان خوب می شود
گاهی از دست دادن ها بیشتر آسوده و راحتمان می کند.
اگر سلاطین عالم می دانستند که انسان در حال عبادت چه لذت هایی می برد،
حتی اگر کوچک هم باشد اما ,
[=arial][=arial]دلخوشی هایی که امید میدهند...
هرگز كلام سرد و طعنه آميزي نگوئيم كه دلي را به درد اوردو دلي را بشكند.
چرا كه گاه با كتابي از كلمات محبت آميز هم نميتوان دل شكسته اي
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
معشوق کجا آید ...
[=times new roman]«اللهم عجل لولیک الفرج»
[=times new roman]
[=microsoft sans serif]
اگر خدا بخواهد
[=arial]دربرخوردسنگ وشیشه
[=arial]
این سنگ است که خرد میشود
[=arial].
.
. [=arial]اگر خدابخواهد...
.
.
خدای مــــن
در میــآن این همـه چشـــم...
نگـــــاهِ تـــو
مرا بی نیاز می سازد
از هر نگـــآهــی..
براے خــــوכتان و براے همـہ مؤمنین و مؤمنات از زنـכـہ ها و مرכـہ ها و آنهایے ڪـہ بعـכا خواهنـכ آمـכ،
اـωـتغفــــــار ڪنیـכ
غصــــهـכار ڪـہ میشویـכ، گویا بـכنتان چیـــــــن میخورכ و اـωـتغفار ڪـہ میڪنیـכ، این چین ها باز مے شوכ.
بدون آذوقه ،
فقط باید سریع رفت ،
همین ...
[="Tahoma"][="Black"]
و اگــر حــق با شما نیست .. هیـچ حقی برای عصبانی بـودن ندارید!!
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.
سهراب سپهری
[=times new roman] تنهایی زمانی است که کسی را از دست می دهی
[=times new roman]اما یگانگی زمانیست که خودت را در می یابی ...
[="Lime"]فردا همان روزی است که ممکن است هرگز آن را نبینی ...
و دیروز همان روزی است که حتما دوباره آن را در قیامت خواهی دید ...
امروز همان روزی است که دو فرصت مهم دراختیار داری:
یکی جبران خرابیهای دیروز ...
و دیگری زمینه سازی برای خوبیهای فردا ...
فردای تو امروز ساخته میشود، کار امروز را به فردا نینداز ...[/]
زندگي دفتري از خاطره هاست،يك نفر در دل شب يك نفر در دل خاك يك نفر همدم خوشبختي هاست يك نفر همسفر سختي هاست، چشم تا باز كنيم عمرمان ميگذرد ماهمه همسفر و رهگذريم ،آنچه باقيست فقط خوبيهاست....
«آیت الله جوادی آملی»
[="Tahoma"][="Black"]:Sham:مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.:Sham:
[/]
:Sham:شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.:Sham:
راه آدم شدن؟
آدم شدن در گرو عمل به وظیفه و انجام دستورهای دین و پیمودن راه کمال است.
از نظر قرآن، انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند،خلیفه و جانشین او در زمین،نیمه ملکوتی و نیمه مادی، دارای فطرتی خود آشنا، آزاد، مستقل، امانتدارِ خدا و مسئول خویشتن و جهان، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان، وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز میشود و به سوی قوّت و کمال سیر میکند وبالا میرود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمیگیرد. ظرفیت علمی و عملی اش نامحدود است. (1)
از دیدگاه اسلام ارزش انسان به آن است که به هدف خلقت که قرب الهی است نائل گردد و این همان کمال انسان است و منظور از کمال، کمال روحی و نفسانی است چون روح اصل و مبنای هویت و شخصیت آدمی است. از نظر قرآن انسانی سعادت مند است که به این هدف دست یابد. سعادت در گرو کسب لذّت یا قدرت بیشتر و مانند اینها نیست.
سعادت تنها در پیوند با خدا حاصل میشود که در قرآن از آن به عبادت تعبیر شده است: «و ما خلقتُ الجن و الانس الا لیعبدون؛ جن و انس را نیافریدم جز آن که مرا بپرستند».(2) برای رسیدن به کمال نهایی،ابزارهایی لازم است که عبارتند از:
1_ معرفت خدا: کلید نیل به هدف نهایی معرفه الله است. بدون شناخت خداوند تقرب به او امکان پذیر نیست و از این رو امام علی(ع) میفرماید: « اوّل الدّین معرفته؛ معرفت خدا سرآغاز تدین است».(3)
2_ تقوا: برای دستیابی به مقام شکر و نیل به اجر عظیم و احاطه بر مسائل با روشن بینی خاص و کسب موفقیت، قرآن مجید تقوا را مطرح کرده که همة این موضوعات در قرب به پروردگار مؤثر است.
3_ عبادت: در حدیث قدسی آمده است: « هیچ بنده ای به عبادتی بهتر از واجبات به من نزدیک نشده است و او به وسیلة نوافل به من تقرب میجوید تا جایی که او را دوست بدارم،آنگاه گوش شنوا و دیدة بینا و دست توانای او خواهم بود. اگر مرا بخواند پاسخش میدهم و چنانچه چیزی از من بخواهد ارزانیاش میدارم».(4)
4_ ترک گناه: بزرگ ترین مانع رسیدن به کمالات،گناه و هوای نفس است به طوری که امام صادق(ع) میفرماید: «بین بنده و خدا هیچ پردهای تاریک تر و ترسناک تر از نفس و هوی نیست و برای از بین بردن این دو وسیلهای مانند احتیاج به خدا و خشوع برای خدا و گرسنگی در روز و بیداری در شب نیست».(5)
حذر از پیروی نفس که در راه خدا مردم افکنتر از این غول بیابانی نیست
امام صادق(ع) میفرماید: «از هوای نفس بپرهیزید همان طوری که از دشمنانتان میپرهیزید. هیچ چیز دشمن تر برای مردان از پیروی هواهایشان و نتیجة زبان هایشان نیست».(6)
بر این اساس،دست یابی به کمال، ریاضت و مجاهده با نفس میخواهد.
بزرگان دین برای سیر و سلوک مواردی را پیشنهاد کرده اند که مهم ترین آنها عبارتند از: خودشناسی، آگاهی، تذکر، تفکر، تولی و تبری، علم به احکام، انتخاب رفیق صالح، پرهیز از گناه، توبه، انجام واجبات، انجام مستحبات و ترک مکروهات، محاسبه و مراقبه، اخلاص، مجاهدت با نفس، نظم، غنیمت شمردن فرصت ها، خدمت به بندگان خدا، توکّل بر خدا، خوشرفتاری با مردم، زهد و قناعت.(7)
در اسلام به پاره ای از عبادات و مستحبات بیشتر تأکید شده مانند قرائت قرآن، تهجد و شب زنده داری، انجام نوافل روزانه، راز و نیاز در دل شب، التزام به اوّل وقت در خواندن نمازهای واجب، همواره با وضو بودن، رعایت آداب و سنتها در عبادات، تعقیبات نماز، شرکت در نماز جمعه و جماعات، طولانی کردن قنوت و سجدههای نماز، سه روز روزه در هر ماه، زیارت اولیا، توسل به امامان، صلة رحم، ذکر خدا و صلوات بر محمد و آل محمد. در احادیث آمده است: خواندن چهار آیه از آخر سوره حشر که از آیه «لو انزلنا هذا القرآن» شروع شده و تا آخر سوره به پایان میرسد، هر روز صبح بسیار خوب است.
بهتر است در سجده شکر خوانده شود. تداوم این عمل بسیار مجرب و مفید است. صد بار لا اله الا الله و هفتاد بار استغفار پس از نماز صبح بسیار مجرّب است.(8)
در پایان یاد آور میشویم که برای شروع در مراتب بالاتر کمال، ابتدا سعی نماید در مراتب اولیه، راسخ تر شده و ثبات قدم بیابد و سپس برنامه معنوی زندگی خود را به تدریج آغاز کنید، ابتدا با برنامههای سبک تر و پائین تر و بعد از آن که راسخ شدید و ثبات قدم یافتید به مراتب بالاتر بپردازید و سعی نمایید خود را خسته ننماید.
در روایات نیز آمده، گاهی قلب انسان رو میکند و گاهی پشت، اگر قلب رو کرد و آماده است، خود را در راه نوافل قرار داده و اگر پشت کرده و آماده نیست، به واجبات اکتفا کنید.(9)
پینوشتها:
1. مجموعه آثار،ج2، ص 272.
2. ذاریات (51) آیة 56.
3. نهج البلاغه، خطبة 1.
4. اصول کافی،ج 4، ص 53.
5. سفینه البحار، ج 2، ص 603.
6. اصول کافی، ج 4، ص 30.
7. مهدوی کنی، اخلاق عملی، ص 44.
8. مهدوی کنی، همان، ص 341.
9. میزان الحکمه، مادة قلب، شمارة 16960.
قبل از تولد در دریایی از "آب" بودیم
بعد از تولد برای زندگی، در محیطی پر از "هوا" هستیم
بعد از مرگ، میان خروارها "خاک" خواهیم خفت
پروردگارا یاریمان نما تا این چرخه را با "آتش" به پایان نرسانیم.
آمین
او جهان را وسیع و هر یک از مخلوقات را مکمل هم آفرید
و انسان را اشرف مخلوقات انتخاب نمود ...
پس
هیچگاه خودتان را دست کم نگیرید ،
شما یک قطعه ی مهم از پازل هستی هستید .…
[="Verdana"][="Blue"]یا صاحب الزمان ادرکنی
ممنون سرکار آفرینش
تصویر خیلی زیبا و پر مفهومیه
خیلی به دلم نشست
اجرکم عندالله تعالی[/]
بدترين دوست، کسی است که براي او به رنج و زحمت افتي.حضرت علی(ع)
نابود شد ، كسي كه ارزش خود را ندانست. حضرت علی(ع)
هم نشين بي خرد مباش، كه كار زشت خود را زيبا جلوه داده، دوست دارد تو همانند او باشي. حضرت علی(ع)
كار اندكي كه ادامه يابد، از كار بسياري كه از آن به ستوه آيي اميدوار كننده تر است. حضرت علی(ع)
هنگامي كه توانايي فزوني يابد، شهوت كاستي گيرد. حضرت علی(ع)
اي فرزند آدم ! خودت وصي مال خويش باش، امروز به گونه اي عمل كن كه دوست داري پس از مرگت عمل كنند. حضرت علی(ع)
هنوز گیجم که چطور هم آشپز خوبی باشیم و هم خانه دار خوبی..هم مادر نمونه..
و هم کمک خرج زندگی برای چرخ زندگی که مردها به تنهایی نمیتونن بچرخونن..
هم به جامعه خدمت کنیم..
هم فرزند تربیت کنیم..
هم زیبا و خوش اندام باشیم.....
و ما..
هنوز هم لبخند میزنیم..نجیب می مانیم..به مردان وفا میکنیم..مادر میشویم..برای فرزندانمان مادری میکنیم..خانه مان را گرم و پرمهر میکنیم..
درس میخوانیم،کار میکنیم،به جامعه خدمت میکنیم،خرجی می اوریم،صبوری میکنیم،جلوی سختی ها سینه سپر میکنیم،ظلم ها و تبعیض هارا طاقت می اوریم..
در راهروهای دادگاه دنبال حق های نداشته مان میدویم و با این همه فقط......
گاهی در تنهاییمان اشک میریزیم،گاهی پای سجاده مان به خدا شکایت میکنیم..
گاهی گوشه امامزاده ای میخزیم و بغض هایمان را لای چادرهای رنگی میتکانیم و گاهی میخندیم به عکس شش سالگی خودمان با مقنعه چانه دار توی مهدکودک و هنوز..
به جایی رسیدم که دیگه خیلی چیزا واسم مهم نیست..جایی که وقتی یکی دلمو میشکنه مثل آب خوردن میذارمش کنار
جایی که با دیدن بی معرفتیا فقط میگم به درک
دیگه نه از اومدن کسی ذوق زذه میشم نه از رفتن کسی ناراحت که بخوام نازشو بکشم برگرده..
بی احساس نبودم
یه کسایی اومدن تو زندگیم که یه سری باورهامو ازبین بردن
همونایی که میگفتن تو واسه این دنیا زیادی خوبی..
هه..
آبی پشت سر کسی نمیریزم که برگرده..
هرکی رفت به سلامت..
هوا سرده بی زحمت درم ببند!:yes:
نه به اندازه امامي
نه به اندازه پيشوايي
نه به اندازه مسلمانِ عاشقي
فقط به اندازه خودم
به کوچکيِ انسانيتم ،به بزرگيِ احتياجم
خدايا
امشب را اندکي مالِ من باش.. .
دم مازندرانیا گرم
ته فدا
براندا:
می دونید چی بنطرم جالبه
اگه همسرت رو از دست بدی بهت میگن بیوه
اگه بچه باشی و والدینیت رو از دست بدی بهت میگن یتیم
اما کلمه مناسب برای یه پدر یا مادر که فرزندشون رو از دست میدن چیه؟
فکر کنم اینقدر دردناکه که حتی نمی تونه اسم داشته باشه...