جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


مشفق ای یاد آور نور شفق
شد غزل های شما درس و سَبَق

مشفق ای یاد آور اشعار بلخ
در افق شهر کاشان ماه سلخ

مشفق ای یاد آور شیراز و جم
شعر تو یَم است وشعر من چو نَم

شهر کاشان شهر شعر و شهر فرش
مشفقش خوابیده اکنون زیر عرش

گرچه او اکنون خودش پیش خدا ست
شعر او یاد آور عشق و وفا ست

روح او در جنت حق شاد باد
شعرها یش در جهان پر یاد باد
**************
ارزگانی

این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت.

این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر
به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند. این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد.

Interview with god
گفتگو با خدا

I dreamed I had an Interview with god
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم.

So you would like to Interview me? "God asked."
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟

If you have the time "I said"
گفتم : اگر وقت داشته باشید.

God smiled
خدا لبخند زد

My time is eternity
وقت من ابدی است.

What questions do you have in mind for me?
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی؟

What surprises you most about humankind?
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟

Go answered ....
خدا پاسخ داد ...

That they get bored with childhood.
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند.

They rush to grow up and then long to be children again.
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.

That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.

And then lose their money to restore their health.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند.

By thinking anxiously about the future. That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند.

They forget the present.
زمان حال فراموش شان می شود.

Such that they live in neither the present nor the future.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال.

That they live as if they will never die.
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد.

And die as if they had never lived.
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.

And then I asked ...
بعد پرسیدم ...

As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند؟

God replied with a smile.
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد.

To learn they cannot make anyone love them.
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.

What they can do is let themselves be loved.
اما می توان محبوب دیگران شد.

learn that it is not good to compare themselves to others.
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.

To learn that a rich person is not one who has the most.
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد.

But is one who needs the least.
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم.

And it takes many years to heal them.
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.

To learn to forgive by practicing forgiveness.
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرند.

To learn that there are persons who love them dearly.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند.

But simply do not know how to express or show their feelings.
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند.

To learn that two people can look at the same thing and see it differently.
یاد بگیرند که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند.

They must forgive themselves.
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.

And to learn that I am here.
و یاد بگیرند که من اینجا هستم.

خیلی از مردم میگن !!!!بابا دلت پاک باشد . دل پاک باشد ، کافی است !جواب به این اشخاص که پاکی دل رو ملاک خوبی و بهشت میدونند اینه :آنکس که تو را خلق کرده است ، اگر فقط دل پاک کافی

بود فقط میگفت Blush آمنوا]

در حالیکه گفته : [آمَُنوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات] یعنی هم دلت پاک باشد ، هم کارت درست باشد .اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی شود . پوستش را هم بکاری

سبز نمی‌شود . مغز و پوست باید با هم باشد .

هم دل ؛ هم عمل !!دل پاک + عمل صالح = رضایت الهیمرحوم آیت الله مجتهدی( ره)

رسول خدا ( ص ) : آنگاه که از بوستانهای بهشتی عبور می کنید خود را از نعمت های آن اشباع و بهره مندسازید . عرض شد : بوستانهای بهشت کجاست ؟فرمودند حلقه ها و جلساتی که درآن فضائل و احادیث ما خاندان مطرح می شود .


افرین به همهی اسک دینی ها:ok::Gol::Kaf:

پیامبر اکرم ( ص ) : کسی که به دنبال یادگیری علوم الهی و مسائل دینی اش اقدام کند مانند کسی است که روز ها را روزه و شبها را به شب زنده داری تا صبح پرداخته و آموختن یک مسئله شرعی برای شخص بهتر از این است که به اندازه کوه ابوقبیس در راه خدا طلا انفاق نماید .بحار الانوار جلد 1 ص 184

امام حسین(ع) در دعای عرفه می‌گوید: "کی غائب شده ای تا آن که به دلیل و رهبری که به سوی تو راهنمایی بنماید، محتاج گردی؟ خدایا!‌کور است دیده ای که تو را بر خود شاهد و مراقب نمی‌نگرد".
کی رفتـه ای ز دل که تمـنا کنـم تو را :Gol: کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را
غائب نگشته ای که شَوَم طالب حضور :Gol: پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

دلم میخواهد فریاد بزنم اقای خوبی ها دلتنگتم امانفس هایم خالی از ایمان است چه کنم؟
نمی دانم صدای خسته ام به گوشت می رسد یا نه اما هر کجا هستی سرت سلامت ودلت خوش باد...
اللهم عجل لولیک الفرج.عجل عجل عجل

[=times new roman] غرق شدن

[=times new roman] تاوانِ لحظه ای بود که [=times new roman]بی گدار به آب زدم ...!

[h=4]خــــــدا را دیده ای آیا ؟[/h][h=4]تـــــو آیا دیده ای وقتی شبی تاریکــــــــ[/h][h=4]میان بودن و نابودن امیــــــد فردائی[/h][h=4]هراسی می رباید خوابـــــــ از چشمتــــــ[/h][h=4]کسی ، خورشیـــــ ـــد و صبح و نـــــور را[/h][h=4]در باور روح تـــــو ، می خواند[/h][h=4]و هنگامی که ترسی گنگـــــــ می گوید ، رها گردیده ، تنهائی[/h][h=4]و شب تاریکی اش را ، بر نگاه خسته می مالد[/h][h=4]طلوع روشـن نـوری به پلکت ، آیه های صبح می خواند[/h][h=4]کلام گرم محبوبی[/h][h=4]کمی نزدیک تر از یکــــــ رگ گردن ،[/h][h=4]به گوش ات با نـــ ـــوای عشـ ــــق می گوید:[/h][h=4]غریب این زمین خاکی ام ، تنهــــــا نمی مانی[/h][h=4]تـــــو آیا دیده ای وقتی خطائی می کنی اما ،[/h][h=4]ته قلبــ ـــــت پشیمانی[/h][h=4]و می خواهی از آن راهی که رفتی ، باز برگردی[/h][h=4]نمی دانی که در را بسته او یا نه ؟[/h][h=4]یکی با اولین کوبه ، به در ، آهسته می گوید :[/h][h=4]بیا ، ای رفته ، صد بار آمده ، باز آ[/h][h=4]که من در را نبستم ، منتظـــــر بودم که برگردی[/h][h=4]و هنگامیکه می فهمی ، دگر تنهای تنهائی[/h][h=4]رفیقی ، همدمـی ، یاری کنارت نیست[/h][h=4]و می ترسی که راز بی کسی را ، با کسی گوئی[/h][h=4]یکی بی آنکه حتی ، لبــــــــ تو بگشائی[/h][h=4]به آغوشی ، تــــــو را گرم محبت می کند با عشــ ـــــق[/h][h=4]به هنگامیکه ، دلبــــــر های دنیائی[/h][h=4]دلــــــت را برده اما ، باز پس دادند[/h][h=4]دل بشکـــ ـــسته ات را ، مهربانی می خرد با مهر[/h][h=4]درون غار تنهائی ، به لب غوغا ، ولی راز سخن با او ، نمی دانی[/h][h=4]کسی چون نــــــور می گوید ، بخوان[/h][h=4]و تــــــو آهسته می گوئی ، که من خواندن نمی دانم[/h][h=4]و او با مهـــــــر می گوید[/h][h=4]بخوان ، آری بنام خالق انسان ، بخوان ما را[/h][h=4]و تو با گریه های شوق ، می خوانی[/h][h=4]تـــــــو آیا دیده ای[/h][h=4]وقتی که بعد از قهــــــر و بد عهدی[/h][h=4]به هنگامیکه بر سجاده اش با قامت شرمی[/h][h=4]به یک قد قامتــــــ زیبا ، تو می آیی[/h][h=4]به تکبیری ، تو را همچون عزیــــــــز بی گناهی ،راه خواهد داد[/h][h=4]و می پوشاند او ، اسـرار عیبت را[/h][h=4]و از یاد تــو هم ، بد عهدی ات را ، پاک خواهد کرد[/h][h=4]جواب آن سلام آخرت را ، بر تــــــو خواهد داد[/h][h=4]و با یک نقطه در سجده ، تــــو گویا باز هم ، در اول خطی[/h][h=4].[/h][h=4].[/h][h=4]تـو آیا دیده ای وقتی که چیزی آرزویت بوده ، آنرا جسته ای[/h][h=4]آنگاه می بینی ، بجز یکـــــ سایه ، چیزی در درون دست هایت نیست[/h][h=4]کسی آهسته می گوید[/h][h=4]نگاهم کن ، حقیقتــــــ را رها کرده ، مجازی را تو میجوئئ ؟[/h][h=4]تو سیمرغی درون آسمـــــــان گم کرده ،[/h][h=4]اینک سایه اش را بر زمین خاک می پوئی ؟[/h][h=4]اگر یابی ، بجز یکـــــــ سایه ، چیز دیگری داری ؟[/h][h=4]پس آنگه یک شعاع نور ، چشمان تــــــو را ، از خاک تا افلاک خواهد برد[/h][h=4]تو آیا دیده ای ، وقتی هوای سینه ات ابــــ ــــر است و باریدن نمی داند[/h][h=4]و دشت سینه ات ، می سوزد از بی آبی خوبی[/h][h=4]تمام غنچه های مهر ، در جان تــــو خشکیده ست[/h][h=4]به یادش ، قلـــ ــــب تـو ، آرام می گیرد[/h][h=4]و چشمان امیدتـــــــ[/h][h=4]گونه های چشم در راه تو را ،[/h][h=4]با بارشـــ ــــی ، سیراب خواهد کرد[/h][h=4]و گــ ـــــل های محبت ، در تمام پهنه جان تو می روید[/h][h=4]تو ایا دیده ای وقتی دلتــــــ می گیرد از دلگیری مردان تنهایی[/h][h=4]که شبــــــــ هنگام ، سر به زیر افکنده[/h][h=4]شرم خالی دستان خود را،در کویـــــر مهربانی ، چاره می جویند[/h][h=4]کسی آهسته می گوید :[/h][h=4]سرای عشـــ ـــــق را ، یک بار دیگر اب و جارو کن[/h][h=4]سوار صبح در راه است[/h][h=4]تو آیا دیده ای ، وقتی که دریای پر از طوفان مشکل ها[/h][h=4]بساط زورق اندیشه را[/h][h=4]در صد خروش موج می پیچد[/h][h=4]کسی سکان این زورق ، به ساحل می برد با مهر[/h][h=4]و می داند که تـو[/h][h=4]بی آنکه در ساحل ، به شکری ، قدر این خوبی به جای آری[/h][h=4]بدون گفتن یکــــــ ، یا خدا[/h][h=4]این نا خدا ، از یاد خواهی برد[/h][h=4]خــــــدا را دیده ای آیا ؟[/h][h=4]به هنگامی که در این بیکران ، این پهنه هستی[/h][h=4]به ترسی از رها بودن ، تـــــو می پرسی[/h][h=4]کسی می بیندم آیـــــــا ؟[/h][h=4]کسی خواهد شنید این بنده تنها ؟[/h][h=4]جوابت را ، نه از آنکس که پرسیدی[/h][h=4]جوابت را ، خودش با تــــو ،[/h][h=4]و با لحن و کلام مهـــــــر می گوید[/h][h=4]که من نزدیک تــــــو هستم ، به هنگامی که می خوانی مرا[/h][h=4]آری ، تو دعوت کن مرا ، با عشــ ــــق[/h][h=4]اجابت می کنم ، با مهر[/h][h=4]هدایت می شوی ، بر نور[/h][h=4]خــدا را دیده ای آیا ؟[/h][h=4]گمانم دیده ای او را[/h][h=4]که من هم آرزو دارم ، ببینم باز هم او را[/h][h=4]به چشم سـر ، که نه[/h][h=4]او خود گشاید ، دیده های روشـــــن دل را[/h][h=4].[/h][h=4].[/h][h=4]خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما …[/h][h=4]به قدر فهم تــــــو کوچک می شود[/h][h=4]و به قدر نیاز تــــو فرود می آید[/h][h=4]و به قدر آرزوی تـــــــو گسترده می شود[/h][h=4]و به قدر ایمان تـــــو کارگشا می شود.[/h][h=4]یتیمان را پدر می شود و مـــادر،[/h][h=4]محتاجان برادری را بـرادر می شود،[/h][h=4]عقیمان را طفـل می شود،[/h][h=4]ناامیدان را امیــــد می شود،[/h][h=4]گمگشتگان را راه می شود،[/h][h=4]در تاریکی ماندگان را نـــــور می شود،[/h][h=4]رزمندگان را شمشیـــــر می شود،[/h][h=4]پیران را عصـــــا می شود،[/h][h=4]محتاجان به عشق را عشــــــــق می شود.[/h][h=4]خداوند همه چیــــــز می شود همه کس را…[/h][h=4]به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط پرهیز از معامله با ابلیس،[/h][h=4]بشویید قلبـــــــــ هایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف[/h][h=4]و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار[/h][h=4]و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها…[/h][h=4]چنین کنید تا ببینید چگونه بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند،[/h][h=4]در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند[/h][h=4]و در کوچه های خلوت شبـــــــــ با شما آواز می خواند[/h][h=4]مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟[/h][h=4]آیا خدا برای بنده خویش کافی نیست ؟[/h][h=4].[/h]







یک روز تشنه مانده ام و رفته ام ز تاب ...

یادم رسید تشنگی کودک رباب ...

افطار شد و روی لبم بود زمزمه ...

کودک مگر چقدر می خورد از نهر آب ، آب !!

[=BKoodakBold]
[=arial]اول سراغ کمونیست ها آمدند

[=BKoodakBold][=arial]سکوت کردم چون کمونیست نبودم


[=BKoodakBold][=arial]بعد سراغ سوسیالیست ها آمدند
[=BKoodakBold][=arial]سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم


[=BKoodakBold][=arial]بعد سراغ یهودی ها آمدند
[=BKoodakBold][=arial]سکوت کردم چون یهودی نبودم


[=BKoodakBold][=arial]سراغ خودم که آمدند
[=BKoodakBold][=arial]دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید


[=BKoodakBold][=arial]مارتین نیمولر

[="Arial"][="DarkGreen"]

لایرا;631347 نوشت:
مارتین نیمولر

خائنی بیش نبود.[/]

در زمان غیبت به کسی منتظر می گویند که منتظر شهادت باشد..

آفرینـــــش;631765 نوشت:
در زمان غیبت به کسی منتظر می گویند که منتظر شهادت باشد..


تشکر ازحضورگرمتون اجرتون باامام زمان ماروهم دعاکنید

slam073839;631813 نوشت:
تشکر ازحضورگرمتون اجرتون باامام زمان ماروهم دعاکنید

سلام علیکم

محتاجیم به دعـــا

اگر لایق دعا کردن باشیم

یا حق....


دوستان سلام

امام صادق علیه السّلام فرمودند:
نَحنُ صُبّرٌ وَ شيعتُنا أصبَرُ منّا. قُلتُ: جعِلْتُ فداكَ، كيف صار شيعتُكم أصبَرُ منكُم؟ قالَ ... .

ما خانداني صبور و شكيبائيم و شيعيان ما از ما شكيبا ترند. گفتم: جانم به فدايت، چگونه شيعيان شما از شما شكيبا ترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چيزي است كه مي دانيم، امّا آنها بر چيزي كه نمي دانند صبر مي كنند.
بحار الانوار، ج 71، ص 80

علی علی

مطمـئن باش که خداوند عاشقانه دوستت دارد...



مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛

چون در هر بهار برايت گل مي فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هديه مي کند ..

به ياد داشته باش که پروردگار عالم با اين که مي تواند در هر جائي از دنيا باشد ،

قلــب تو را انتخاب کرده
و تنها اوست که هر وقت بخواهي چيزي بگوئي ، گوش مي کند ...

خدا را یاد کن ...


و هنگامی که بندگان من ، از تو درباره ی من سوال کنند ؛(بگو) :من نزدیـکـم ؛دعای دعا کننده را ، به هنگامی که مرا میخواند ، پاسخ می گویم .پس باید دعوت مرا بپذیرند ، و به من ایمان بیاورند ، تا راه یابند ...
" آیه 186 سوره ی بقره "



گفتم : خدايا همنشينم باش ،
گفت : من مونس کساني هستم که مرا ياد کنند ؛گفتم : چه آسان به دست مي آيي !گفت : پس آسان از دستم نده ...

خداي تو و يوسف يکيست ...

يوسف مي دانست که تمام درها بسته اند ؛اما بخاطر خدا و تنها به اميد او ،
به سوي درهاي بسته دويد و تمام درهاي بسته برايش باز شد ...

اگر تمام درهاي دنيا هم به رويت بسته شدند ؛
تو هم بخاطر خدا و با اعتماد به او ، به سوي درهاي بسته بدو ،
چون :
خــداي تــو و يوســف يکـيــسـت ...

حسرتش به دلم مونده...


[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]حسرتش به دلم مونده،


[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]

که یکبار نمازی قسمتم بشه ،

بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !

دلم به دو رکعتش هم راضیست ...


خدا کند که کسی حالتش چوما نشود (پوستر زیبای مهدویت)

*جهت دریافت پوستر در سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید* خدا کندکه کسی حالتش چومانشود
زدام خال سیاهش کسی رها نشودخداکندکه نیفتدکسی زچشم نگار
به نزدیارچوماپست وبی بها نشودجواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشودشنیده ام کزاین حرف ، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج مارضا نشودمریض (عشقم) ومن را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود. و امّا بَعد فَحَیّ هَلا٬ فَاِنَّ النّاس یَنتَظِرونَکَ لا‌‌ رایَ لَهُم فی غَیرکَ فَالعَجَلَ ثُّم العَجَلَ العَجَلَ…
بیا که مردم چشم به راه تواند و به غیر تو نظری ندارند…بشتاب…بشتاب…بشتاب…تعجیل در فرج آقا صلوات

♥•٠·˙
باز هم من زنده ام، آه ای خدا متشکرم!
باز بـاران بر غبــار شیشه ها،
متشکرم!

باز هم بیداری و خمیازه و صبحی دگر،
دیدن آئینــه و نــور و صـــدا،
متشکرم!

باز هم یک سفره و یک چای داغ و نان گرم،
فرصــت دیــدار تـو در این فضــــا،
متشکرم!

بــار دیگر می تــوانم بــو کنم از پنجـــره،
یـاس خیــس خانه همسایه را،
متشکرم!

گرچه در این وقتِ پُــر، گهگــاه یـادت می کنم،
خاطرم جمع است می بخشی مرا،
متشکرم!

خدایا متشکرم

آیت الله بهجت در مورد درمان شهوت فرموده اند :
از غذای خود از نظر کم و کیف کم کـنیـد و از خـوردن غـذاهـای
محرک بـپـرهـیـزید، خـصوصأ شب ها و بـیـن الطلوعین مقداری
قدم بزنید، ورزش در هوای آزاد نمایید، از فـکر و نـظـر در منـاظر
مهیج خودداری نمایید.
پرسش و پاسخ های بهجت، ص۱۰۷

یک جمله بیش نیست غم عشق واین عجب
از هر زبان که می شنوم نا مکرر است

حضرت علی علیه السلام فرمودند:

*مراقب افکارت باش که گفتارت می‌شود*

*مراقب گفتارت باش که رفتارت می‌شود*

*مراقب رفتارت باش که عاداتت می‌شود*

*مراقب عاداتت باش که شخصیتت می‌شود*

*مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می‌شود*


عاشق خدا

خدا - اگر بندگانم بدانند كه من چقدر به ياد آنها هستم، از فرط شادي خواهند مرد!!

[=times new roman]
هر صبح پلک هایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند!

سطر اول این است: خدا همیشه با ماست...

پس بخوانش با لبخند........

در آیات متعدد قرآن کریم از احاطه خداوند بر همه هستی سخن گفته شده، مثلا فرمود «بکلّ شیء محیط»(1) و یا «علی کلّ شیء شهید».(2)
قرآن می‌فرماید: "و هو معکم اینما کنتم و الله بما تعملون بصیر؛(3) او با شما است ،هرجا باشید و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست".
در برخی آیات نیز تصریح شده که خداوند از رگ گردن به انسان‌ها نزدیک تر است.(4) همه موجودات در تحت قدرت و احاطه او قرار دارند. علی(ع ) می‌فرماید: "لیس فی الاشیاء بوالج و لا عنها بخارج؛(5) خداوند نه درون اشیا است و نه خارج آن­ها، بلکه به همه چیز احاطه دارد".
قرآن می‌فرماید: "و لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع علیم؛(6) مشرق و مغرب از آن خدا است .پس به هر سو رو کنید، خدا آن جا است. خداوند بی نیاز و دانا است".
نیز می‌فرماید: "هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شی علیم؛(7) او اول و آخر و ظاهر و باطن است و به هر چیزی آگاه است".
حال روشن شد حضور خداوند در همه جا، نه به معنای مکان داشتن است، بلکه به معنای حاضر بودن همه چیز در محضر الهی و غایب نبودن هیچ ذره‌ای از عالم از اوست، خداوند از هیچ جا و عالم ،غایب و بی خبر نیست .

پی نوشت ها:
1. فصلت (41) آیه 54.
2. نساء (4) آیه 33.
3. حدید (57) آیه 4 ؛ پیام قرآن، ج 4، ص 256 به بعد.
4. ق (50) آیه 16.
5. ناصر مکارم شیرازی، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 266.
6. بقره (2) آیه 155.
7. حدید، آیه 3.

[=&quot]من به راهي مي‌روم كانجا قدم نامحرم است
[=&quot]از مقامي حرف مي‌گويم كه دم نامحرم است
[=&quot]خوش‌دلم گر ديدة من شد سفيد از انتظار
[=&quot]كز پي ديدار جانان، ديده هم نامحرم است
[=&quot]با خيال او، نگنجد ياد خوبان در دلم
[=&quot]هركجا سلطان كند خلوت، حَشم نامحرم است
[=&quot]اي اسير عشق! طعن بي‌غمي بر من مزن
[=&quot]خلوتي دارم به ياد او كه غم نامحرم است
[=&quot]ما اگر مكتوب ننوشتيم عيب ما مكن
[=&quot]در ميان راز مشتاقان قلم نامحرم است
[=&quot]منزل تردامنان نبود حريم كوي عشق
[=&quot]هر كه نبود پاك‌دامن در حرم نامحرم است
[=&quot]فيضي! از بزم نشاط ما حريفان غافل‌اند
[=&quot]هركجا ما جام مي‌گيريم، جم نامحرم است

[=&quot]نشانه های نیک بختی[=&quot]

[=&quot]از نشانه های خوش نامی و نیک بختی، هم نشینی با خردمندان است و از نشانه های نادانی، مجادله با غیر اهل کفر (و ستیزه با مسلمانان و مؤمنان) است و [=&quot]از نشانه های دانا، نقّادی و بررسی او بر حدیث خود[=&quot] و دانش او به حقایق [=&quot]فنون رأی و نظر[=&quot] است. امام حسین علیه السلام[=&quot]

[=arial black]وقت سفر برای ما توشه راه لازم است
بار سفر چه بسته ایم؟ مرگ خبر نمی کند ...

اولین منزل سفر آخرت مرگ است، این منزل دشوارهای بسیار دارد. از هر نظر بر انسان سخت می گذرد. از یک سو اندوه جدای از بستگان نظیر همسر، فرزندان و سایر بستگان است، از سوی دیگر تلخی ها و درد و رنج ها ی مرض موت است، از سوی دیگر که سخت تر از همه است وسوسه های مداوم شیطان است که می کوشد در آخرین لحظات ایمان را از انسان بگیرد و او بی ایمان از دنیا برود.

[=arial black]اجتماع همیشه دردمند است ؛ یا طبیب باش یا مرهم .

[=arial black]هرگاه افرادی پیش تو زانو زدند تو نیز پیش خدا زانو بزن

[=arial black] دنیا مال است و به این جهت در حکم متاع است
و باید دانست که متاع یا نابود میشود یا به فروش میرسد
پروردگار متعال آفرید و مختارمان کرد تا ناظر فروش ما باشد ...

فرگل;633164 نوشت:
[=times new roman]
هر صبح پلک هایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند!

سطر اول این است: خدا همیشه با ماست...

پس بخوانش با لبخند........

چه قدر زیباست

من که آرزو به دلم موند امسال

ولی برف نبارید

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
قایق تان شکست ؟ پاروی تان را آب برد؟ تورتان پاره شد؟ صیدتان دوباره به دریا برگشت ؟
غمت نباشد چون خدا با ماست!
هیچ وقت نگو از ماست که برماست
بگو خدا با ماست.

اگر قایقت شکست ، باشد !
دلت نشکند! دلی نشکنی.

اگر پارویت را آب برد ، باشد ! آبرویت را آب نبرد! آبرویی نبری.

یا زهــــــرا س

رمز موفقيت (( فرمولي كه خداوند به بندگانش داده))

1- انگيزه : ((در هر كاري كه قصد به قدم گذاشتن داريد همواره براي خدا باشد، نه براي پول ، نه براي جلب توجه و...))

2-برنامه ريزي : (چارچوبت هم براي خداوند باشد، از خط قرمز خداوند خارج نشويد.)

3-امكانات : (پس خداوند ميفرمايد: از زمين و آسمان برايت امكانات را فراهم ميكنم.)
.
.
.
خداوند ميگويد: بنده ام 2 كار اول را تو انجام بده ..... سومي را من برايت فراهم ميكنم. (اما خداوند ميگويد: بندگانم مرا قبول ندارند، مرا تكذيب ميكنند

آدمها هميشه گله دارند كه : امكنات فراهم نيست و فراهم نبود تا ما پيشرفت كنيم و....

قسمتي از سخنان آيت الله ماندگاري.

​یا عــــلی ع


پشت هر کوه بلند
سبزه زاریست پر از یاد خدا
و در آن باغ کسی می خواند
که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]


از نگاه تا گناه فقط یک گاف فاصله است

زبان به زیان چقدر نزدیک است

از حرفهای بی فکر تا فکرهای بی حرف

فقط چند لحظه فاصله است...


امام صادق علیه السلام در حدیث مناهی فرمود:

رسول خدا فرمان داده بود که زن مسلمان با مردان نامحرم بیش از پنج

کلمه – که آن هم در موضوعات ضروری باشد- سخن نگوید.

این بی توجهی را اینروزها در فضای مجازی بیشتر می بینیم.


یادمان باشد نامحرم در همه جا نامحرم است...


هــرازگاهی خـــودت را هَـــرَس كــن…
شـاخــه هــای اضـافیــت را بــــزن …
پــای تمــام شاخــه بریـــده هــایت بایست…
تمـــام سختی هــــایـت…
دردهــــایت…
باغبــانی کن خــودت را…
خـــاطــــرات بـــــدت را…
سَـبُــك كــن فكــــرت را…
از هرچه آزارت می دهد…
ریــاضیــــدان بــــاش…
حســـاب و کتــاب کن…
خـوبیهای زنـــدگیــت را جـمع کن…
آدمهای بــدِ زنـــدگیت را کــم کن…
همه چیـــز خــــــوب می شـــود…
قــــول…
خـــوب می شـــود…!




سکوت ابدی

دلم می خواست همه چیز را درباره ی خدا بدانم..
دلم می خواست همه چیز را درباره ی خدا بدانم....

در جست و جوی خدا،به سراغ نشانه های او ،


در میان آفریده هایش رفتم:

از خودم پرسیدم((راستی خدا صبح ها چه کار می کند؟))

احساس کردم که پاسخم در لابه لای بوی


شبنم صبحگاهی چمن زار
به مشامم می رسد

به این فکر کردم که خدا شب ها کجاست؟

و چیزی که احساس کردم،گرما و آرامش رخت خوابم بود.

از خودم پرسیدم:((آیا خدا لطیف است؟))

و پرواز پروانه ای را در آسمان دیدم.

از خودم پرسیدم:((آیا خدا قدرتمند است؟))

صدای غرش امواج اقیانوس در گوشم پیچید.

به این فکر کردم که وقتی خدا لبخند میزند،دنیا چگونه میشود؟

همان موقع چشمم به برف هایی افتاد


که زیر تابش نور خورشید می درخشید.

دلم می خواست بدانم آیا خدا موسیقی دوست دارد؟

صدایی شنیدم که در یک غروب تابستانی از سوی برکه می آمد.

از خودم پرسیدم:((آیا خدا هنر را دوست دارد؟))

تارهایی را دیدم که عنکبوتی در زیرزمین خانه ی عمویم تنیده بود.

دلم می خواست بدانم خدا چه رنگ هایی را دوست دارد؟

با بچه هایی دوست شدم که هرکدام از یک نژاد بودند


و پوستشان به یک رنگ بود:سفید،سرخ،زرد و ...

به این فکر کردم که آیا انسان هایی که خدا آفریده،به هم وفا دارند؟

دوستم به من اعتماد کرد و رازی را با من در میان گذاشت.

از خودم پرسیدم:((آیا خدا برای ما ارزشی قائل است؟))

دختربچه ای مدادشمعی هایش را با من قسمت کرد.

به این فکر کردم که عشق خدا،چه احساسی را در من ایجاد می کند؟

مادربزرگم ،دست هایش را باز کرد و من را در آغوش گرم خود گرفت.

دلم می خواست بدانم که خدا دوست دارد به چه جاهایی سر بزند؟

احساس کردم کسی در خانه ی قلبم را می زند.

حالا هروقت می خواهم خدا را پیدا کنم،


دقیقا می دانم کجا دنبالش بگردم...

*

هر چیز دنیوی شنیدنش بزرگتر از رسیدن به آن است و هر چیز اخروی دیدنش بزرگتر از شنیدنش. {امیرالمومنین علی (ع)}

*

بهای جان های شما چیزی جز بهشت نیست ، خود را به کمتر از آن نفروشید. {امام علی (ع)}

*

بخشنده ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته بخشش کند. {امام حسین (ع)}

*

منبع : بی نهایت اس ام اس بخش اس ام اس مذهبی