··▪▪••●●:مشاعره (درمورد امام زمان (عج)):●●••▪▪··

تب‌های اولیه

1288 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

تو بیایی ،همه ی ساعتها ، همه ی ثانیه ها ،
از همین امروز ،همین لحظه همین دم عیدند .
اللهم عجل لولیک الفرج

دلبرم السلام یا مهدی
ای به جان التیام یا مهدی

ما و عمری به زیر سایه تو
سایه ات مستدام یا مهدی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم


رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

یا این دل شکستة ما را صبور کن





یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن


دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من!



این جاده های شب زده را غرق نور کن


نیامدی که ببینی نگاه منتظرم

چه روزها به امید تو زیر باران ماند

سکوت آخر حرف من است چون بی تو

دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند

[="Tahoma"][="Black"]

در مـــــیان بحــر هجران غوطه ور گشتم ولی


باز هـــم در جستجوی گــوهـــــر دردانـــــه ام

[/]

ما را سریست با تـــــو
که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود
هم بر آن ســـــــــــــــریم


مر مسیح از سما فرود آید
گور دجال زار می بینم

مه من نقاب بگشا ز جمال کبریایی
شده انتظارم از حد چه شود زدر درآیی

همه شب به کویت آیم به بهانه ی گدایی
که مگر شبی ز رحمت به رخم دری گشایی

[="Tahoma"][="Black"]

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
[/]

یک آسمان ستاره به پایت نشسته اند
تا ماه بیکرانۀ این کهکشان شوی

ای جادۀ هزارۀ سوم به سوی عرش
کی همنشین غربت این خاکیان شوی؟

يكى به مجمع رندان پاك باز، نگر!
دمى به حلقه مردان طرفه كار، بيا!

این هفته هم گذشت تو اما نیامدی/ خورشید خانواده ی زهرا نیامدی / صبحی کنار جاده تورا منتظر شدیم/ آمد غروب... رفت... تو اما نیامدی/ امروزمان که رفت چه خاکی به سر کنیم/ آقای من اگر زد و فردا نیامدی؟؟؟

یک جمعه از شروع سحر با نبود تو یک ریز تا نماز عشاء گریه می کنم

ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه

در راه تـو از غـیـر خـیـال تــو رهــیــدیــم

اى دست خـدا دست بـرآور کـه ز دشـمن

بـس ظلم بدیدیم و بسى طعنه شنیدیم

شمشیر کَجَت، راست کند قـامت دیـن را

هـم قـامـت مـا را کـه ز هـجر تو خمیدیم

[="Tahoma"][="Black"]

مهدیا* بی رخ تو در شب هجران تا چند؟
بی تو ای جان جهان* زار و پریشان تا چند؟
[/]

دلم هوای تو کرده،هوای آمدنت
صدای پای تو آید،صدای آمدنت
بهار تو بیاید به خانه ی دل ما
قدم به خانه ی ما نه،صفای آمدنت

تا کی غم فراق و جدایی عزیز من؟!

صاحب زمان بیا و بها بر زمان بده

من مجرمم بگو تو چرا گریه می کنی؟!

بر نامه ام نظاره کن و سر تکان بده

هرکس قدمی بهر خدا بر دارد
آینه ی سینه اش جلا بر دارد
من معتقدم یوسف زهرا آید
گر فاطمه دستی به دعا بر دارد

*دیگر نوای ما ننوازد، نی فراق *
*این ناله در گلوی نِیستان شکسته است*

تو و طوبی و ما و قامت یــــار** فکر هرکس به قدر همت اوست
گر من آلوده دامنم چه عجب**همه عالم گواه عصمت اوست

تو طاوس بهشتی ، زاغ ماییم
تو یوسف ما ز اقوام زلیخا

سرم را زیرپایت میگذارم
اگر امروز باشد یا که فردا

ای آنـكـه تـوئـی یـوسـف و عـالـم پـدر پـیـر

باز آی كه جز عشق تو او را هوسی نیست

تو را با خوشه ی پروین همیشه جستجو کردم
از آن روزی که از پردیس جاویدان شدم مطرود

دوش مرا حال خوشی دست داد

سینه مارا عطشی دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت

شعله به دامان سیاوش گرفت

تا حال اگر نفس ز گلو می کند گذر

از ارتباط قلبی و پنهانی من است

پس کی زمان دیدن روی تو می رسد ؟

این پرسش دو دیده ی بارانی من است

تا صف مشحر دمد بوی گل از بسترم

گر که به رویا شبی با تو کنم گفتگو

ای پسر فاطمه ای به فلک قائمه

بی تو حیات همه بسته به یک تار مو

وقتي سر شب که رفتنت را ديديم
گفتيم نمي شود سحر، برگردي؟؟
من گوشه نشين کوچه ي برگشتــم
اي کاش که از همين گذر برگردي

یك نفر گل می كند با جنگلی در كوله بار

نارون تنهای كوهستان نمی ماند عزیز

یك نفر فردا زمین را نورباران می كند

مهدی (عج) ما تا ابد پنهان نمی ماند عزیز


زلفت اگر نبود نسيم سحر نبود / گمراه مي شديم نگاهت اگر نبود.
مهر شما به داد تمناي ما رسيد / ورنه پل صراط چنين بي خطر نبود

در مـــــیان بحــر هجران غوطه ور گشتم ولی

باز هـــم در جستجوی گــوهـــــر دردانـــــه ام

من از اشکی که می ریزد ز چشم یار می ترسم / ازآن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم

همه ماندیم درجهلی شبیه عهد دقیانوس / من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم

مستیم ولی مست می موعودیم
هستیم چنین و از ازل هم بودیم
ما را چو عدو مور شمارد غم نیست
ما وارث مُلک وَلَد داوودیم

ما ذرّه ایم و کار شما ذرّه پروری است

در زیر آفتاب تو پیدا شدن خوش است

وقتی شناسنامه ی ما مُنتسَب به توست

در سایه سار مهر تو معنا شدن خوش است

تا نقش تو هست نقش آيينه ما..........بوي خوش گل نشسته در سينه ما

در ديده بهار جاودان مي شکفد..........با ياد تو اي اميد ديرينه ما!

آمد محرم و دل گرفت ماتم عشق
عشق چه گویم آنچه که با دل سرشت

تقويم را ورق بزن و انتخاب كن

اين جمعه ها براي تو تعطيل مي شود

ايمان ما كه اكثرا از ريشه ناقص است

با مقدم ظهور تو تكميل مي شود

دلم هوای تو کرده،هوای آمدنت
صدای پای تو آید،صدای آمدنت
بهار تو بیاید به خانه ی دل ما
قدم به خانه ی ما نه،صفای آمدنت

تو گر عارض بر افروزي، جهان شود روشن
تو گر قامت برافرازي، قيامت ها شود برپا

تو گر لشگر برانگيزي، سپاه کفر بُگريزد
تو گر از جاي برخيزي، نشيند فتنه و غوغا

آنانکه صفا موسم حج داشته اند
از برکت ثامن الحجج داشته اند
آنانکه امان ز فتنه پیدا کردند
توفیق دعا بهر فرج داشته اند

دلا بکوش مگر دامنش به دست آری

که وصل بی‌طلب و انتظار ممکن نیست


تو را خواهم بدست آورد آخر

میان شهر باشی یا که صحرا

به تو نسبت نخواهم داد غیبت

تو هرجایی تو هر جایی تو هر جا

ای کاش دل درمونشو ازت بگیره امشب
بین همین سینه زنی برات بمیره امشب

با خـودم یه نـذری کردم که اگه تـو رو ببینم

با همـون نگاه اول جـونـمو بـــدم برا تــــــو

وقتی که نیستی تو،خزان است روزگار

وقتی که می رسی،همه جا می شود بهار

تقصیر ماست اینکه بیابان نشین شدی

محروم مانده ایم ز درک حضور یار

روزی که عزیز فاطمه* می آید

با خامنه ای* به کربلا می آییم

ما از چه نیستیم شب و روز یاد تو؟!

وقتی که هست أفضل أعمال انتظار

آقا چقدر جمعه گذشت و نیامدی!

دیگر نمانده است برای دلی قرار

راهم به تو بگذشت چه دیدم
عشق و همه جا دلبر و دلدار بدیدم


م
ا منتظران لحظه دیداریم
از عطر گل محمدی سرشاریم


این حرمت و عزّت و سر افرازی را
از حُرمت انتظار مهدی(عج) داری
م


[=Microsoft Sans Serif]



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]مامنتظرجلوه ی حق روی زمینیم
[=microsoft sans serif] ماتم زدگانیم وزهجرتوغمینیم

[=microsoft sans serif] دراین شب طوفانی دریای جهالت
[=microsoft sans serif] حیف است که ما صورت ماه تونبینیم



[=microsoft sans serif]