چكار كنم كه ديگه گناه نكنم؟!

تب‌های اولیه

221 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

error;108723 نوشت:

[=arial narrow]برای گناه نکردن فقط تجسم حضور میخواد همین و بس وقتی ما در متن گناه یا حتی اگه قلبمون مدرک فیوضات معنوی باشه قبل از مبادرت به گناه فقط حضور امامان معصوم و خدا رو در نظر بگیریم از روی عین الیقین

[=arial narrow]با سلام وتشکر:Gol:
[=arial narrow]این یک فرمول اصلی وخیلی خوب برای گناه نکردنه.
[=arial narrow]ولی چراما که این رو یاد گرفتیم باز هم گناه میکنیم؟

[=arial narrow]یک مثال بزنم!
[=arial narrow]آن روز که قضیه فیثاغورس رو برامون تو کلاس گفتند همه فرمول آن را خوب یاد گرفتیم وحفظ کردیم. ولی شب که رفتیم خونه خیلی از مسائل مر بوطه رو نتونستیم حل کنیم. بعد از چند روز مسئله حل کردن وممارست فرمول را کاملا بلد شدیم!

[=arial narrow]باید فرمول هارو بلد شد ویاد گرفتن(به یاد داشتن) تنها کافی نیست .حالا چطوری؟ با تمرین.

[=arial narrow]برای بلد شدن هر فرمول باید اون رو تمرین کرد.
[=arial narrow]فرمول های گناه نکردن هم تمرین می خواهد . وتمرین آن هم « برای خدا کار کردن» است.
[=arial narrow]همه کار برای خدا وبه یاد او.
[=arial narrow]نماز وقرآن خوندنو عبادت به جای خود ، حتی آب خوردن واستراحت وتفریح کردن وعطر زدن هم برای او وبه یاد او باشد.این جوری میشه 24 ساعت تمرین. یعنی شب هم برای خدا می خوابم تا فردا بهتر انجام وظیفه کنم واین شیرین ترین قسمت تمرین است. فرمول شرط لازم است ولی کافی؟؟؟؟نیست.
[=arial narrow]همیشه تمرین ها کارسازند نه فرمول ها.
[=arial narrow].مثل یک قهرمان تنیس: لا اقل روزی هشت ساعت تمرین.

[=Arial Narrow]چگونه بيماريهاي اخلاقي خود را درمان کنيم؟
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]با سلام:Gol:
[=Arial Narrow]امام خميني، در اين باره مي‌فرمايد:
[=Arial Narrow]هان اى عزيز از خواب بيدار شو. از غفلت تنبه كن ، و دامن همت به كمر زن ، و تا وقت است فرصت را غنيمت بشمار، و تا عمر باقى است و قواى تو در تحت تصرف تو است و جوانى برقرار است و اخلاق فاسده بر تو غالب نشده ، و ملكات رذيله بر تو چيره نگرديده ، چاره اى كن و دوايى براى رفع اخلاق فاسده و قبيحه پيدا كن و راهى براى اطفا نائره شهوت و غضب پيدا نما.

[=Arial Narrow]بهترين علاج ها كه علما اخلاق و اهل سلوك از براى اين مفاسد اخلاقى فرموده اند اين است كه هر يك از اين ملكات زشت را كه در خود مى بينى ، در نظر بگيرى و بر خلاف آن تا چندى مردانه قيام و اقدام كنى

[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]بهترين علاج ها كه علما اخلاق و اهل سلوك از براى اين مفاسد اخلاقى فرموده اند اين است كه هر يك از اين ملكات زشت را كه در خود مى بينى ، در نظر بگيرى و بر خلاف آن تا چندى مردانه قيام و اقدام كنى ، و همت بگمارى برخلاف نفس تا مدتى ، و بر ضد خواهش آن رذيله رفتار كنى و از خداى تعالى در هر حال توفيق طلب كنى كه با تو اعانت كند در اين مجاهده ، مسلما بعد از مدت قليلى ، آن خلق زشت رفع شده و شيطان و جندش از اين سنگر فرار كرده ، جنود رحمانى به جاى آن ها برقرار مى شود.
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]مثلا يكى از ذمائم اخلاق كه اسباب هلاكت انسان است و موجب فشار قبر است ، و انسان را در دو دنيا معذب دارد، بدخلقى با اهل خانه يا همسايگان يا هم شغل ها يا اهل بازار و محله است كه اين زاييده غضب و شهوت است . اگر انسان مجاهد، مدتى در صدد برآيد كه هر وقت ناملايمى پيش ‍ آمد مى كند از براى او، و آتش غضب شعله ور مى شود، و بناى سوزاندن باطن را مى گذارد، و دعوت مى كند او را بر ناسزا گفتن و بدگويى كردن ، بر خلاف نفس اقدام كرده عاقبت بد و نتيجه زشت اين خلق را ياد بياورد و در عوض ملايمت به خرج بدهد، و در باطن ، شيطان را لعن كند و به خدا از او پناه ببرد،
[INDENT][INDENT][INDENT][=Arial Narrow]من به شما قول مى دهم كه اگر چنين رفتارى كنيد - بعد از چند مرتبه تكرار - آن خلق به كلى عوض شده ، و خلق نيكو در باطن مملكت شما منزل مى كند.
[/INDENT][/INDENT][/INDENT]

با سلام به همه دوستان عزیز!
سؤالی که مطرح شده بود این بود که چه کنیم که گناه نکنیم؟
سوال خیلی خوبیه! اما به نظر من جوابش فقط یک کلمه است:

«توبه کنیم»

البته توبه شرایطی هم داره که اگه اون شرایط را خوب رعایت کنیم گناه را کنار می گذاریم.
نکات مهم در توبه:
1- ابراز پشیمانی از گناه (بین خودمون و خدا این احساس را باید داشته باشیم)
2- تلاش برای انجام ندادن دوباره گناه (اگه تلاش نکنیم توبه پذیرفته نیست. پس باید تلاش کنیم تا دیگه سراغ اون گناه نریم. اگه خدای نکرده دوباره هم اون گناه را انجام دادیم دوباره تلاش کنیم و این تلاش را آنقدر ادامه بدیم که دیگه اون گناه را انجام ندیم. البته کسی که تلاش نمی کنه و مرتب همون گناه را انجام می ده و توبه می کنه و دوباره اون گناه را انجام می ده مثل کسیه که خدای نکرده خدا را مسخره کرده. اما باز هم توبه کنه و نگران نباشه که اگه تلاش کنه توبش پذیرفته می شه.)
3- ادای حقوق ( هم حق الله و هم حق الناس را باید جبران کنیم)

اگه فقط این سه شرط را انسان درک کنه دیگه سراغ گناه نمی ره.
التماس دعا



نماد مهر;111354 نوشت:
«توبه کنیم»

ای بابا این که همون حرف منه ؟توبه کنیم یا گناه نکنیم چه فرقی داره؟:Gig:

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
کوچکی گناه را نبینید،
بلكه ببينيد كه به چه كسى گستاخى كرده‏ ايد

یکی از مهمترین کارهایی که میتونه تو گناه نکردن به ما کمک کنه اینه که گناه خودمون را کوچک نبینیم ویا بهتر بگم عظمت خالق را درک کنیم هر چه خدا را بزرگتر ببینیم گناهمون کمتر وکمتر میشه.

از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده: حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است.

یکی از بهترین روشها برای ترک گناه ،ترک زمینه های گناه هست ویکی از زمینه های گناه ارتباط ودوستی با دوستان نابابه......

صرفا جهت اطلاع

[="red"]گناه مثل آب شور دریا فقط میکُـشد! و سیراب نمی کند

- دوستان باور کنیم خیر و برکتی در گناه نیست حتی گناهان کوچک![/]


اصلا خودتون رو گول نزنید که خدا مهربونه!!!!!!!!!!!!
و از خدا بترسید
ترس از خدا بهترین راه جلوگیری از گناهه.

گلابتون;116561 نوشت:
اصلا خودتون رو گول نزنید که خدا مهربونه!!!!!!!!!!!!
و از خدا بترسید
ترس از خدا بهترین راه جلوگیری از گناهه.

من که به گناه عادت کردم چه جوری از خدا بترسم ؟ میشه کمکم کنید؟:Gig:

محب المهدي;117406 نوشت:
من که به گناه عادت کردم چه جوری از خدا بترسم ؟ میشه کمکم کنید؟:gig:


مهمترین عامل ترک گناه تقوا می باشد.تقویت ایمان و اعتقاد قلبی و عشق الهی بر آیند تقوا و پرهیزگاری است.خواندن نماز در اول وقت, تاثير بسيار زيادي در توفيق بر ترک گناهان دارد. لذا تمام تلاش خود را در بجا آوردن نماز در اول وقت, بکار گيريم.

پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: ((اذا عملت سيئه فاعمل حسنه تمحوها)) ؛ ((اگر كار بدى كردى ، كار خوبى انجام بده ، تا (اثرات ) آن (عمل ) را محو و نابود نمايد)).

اگر كسى بخواهد عادت به گناه را ترك كند و دلش را از گناه خالى كند، بايد با ريشه هاي آن مبارزه کند و بكوشد كه از شدت محبت دنيا در دلش بكاهد و گرايش به لذت‏هاى طبيعى را در نفس خويش تعديل نمايد و در جهت تقويت آگاهي و عقلانيت خود قدم بردارد.

در ضمن قدم برداشتن در این مسیر تدریجی می باشد وانتظار یک شبه خوب شدن را از خود نداشته باشیم والبته حالت خوف ورجاءنیز حفط شود تا ناامید نشویم.

محب المهدي;117406 نوشت:
من که به گناه عادت کردم چه جوری از خدا بترسم ؟ میشه کمکم کنید؟:gig:


سلام به همه دوستان اسک دین و خصوصا محب المهدی گرامی
از شما و هر کس دیگه ای که دنبال جواب این سوال می گرده خواهش دارم همراه بنده بیایید و نتیجه ای که از جواب ها گرفتید رو با پیام خصوصی به بنده برسونید :

مرحله اول :

سه روز با وضو باشید و در وضو گرفتن دقت کنید که با حضور قلب باشه.

عرفان;118048 نوشت:

سلام به همه دوستان اسک دین و خصوصا محب المهدی گرامی
از شما و هر کس دیگه ای که دنبال جواب این سوال می گرده خواهش دارم همراه بنده بیایید و نتیجه ای که از جواب ها گرفتید رو با پیام خصوصی به بنده برسونید :

مرحله اول :

سه روز با وضو باشید و در وضو گرفتن دقت کنید که با حضور قلب باشه.


[="black"][="magenta"]خدا رو هزاران بار شکر بالاخره یه نفر انسان وارسته وبا تقوا و راه رفته پیدا شد که دستتمون بگیره جناب عرفان خیلی خیلی لطف کردین خدا حفظتون کنه .[/][/]

:Gol:هميشه الله رامدنظرداشته باش وبدان كه هركس گناه كندبراي خودش ظلم ميكندبرالله هيچ زياني نيست بلكه خودانسان است كه جايگاهش رابه جهنم آماده ميكند:Gol:

گناه نکردن یعنی به مرحله ی دوستی رسیدن وگناه کردن یعنی دوری از مسیر دوستی پس ما موقعی میوه نامیمون گناه رو در اغوش میگیریم که قبلااز حیث فکر ودل از مسیر دوست دور شدیم بقول شیخ بهایی:
دل که فارغ شد زمهر ان نگار سنگ استنجای شیطانش شمار

عرفان;118048 نوشت:

سلام به همه دوستان اسک دین و خصوصا محب المهدی گرامی
از شما و هر کس دیگه ای که دنبال جواب این سوال می گرده خواهش دارم همراه بنده بیایید و نتیجه ای که از جواب ها گرفتید رو با پیام خصوصی به بنده برسونید :

مرحله اول :

سه روز با وضو باشید و در وضو گرفتن دقت کنید که با حضور قلب باشه.



با سلام و تشکر از استاد عرفان گرامی:Gol:

استاد ما منتظر بقیه مطالب ارزندتون هستیم:Gol:

too;118260 نوشت:
too;118260 نوشت:
ازالله شرم كردن
هميشه الله رامدنظرداشته باش وبدان كه هركس گناه كندبراي خودش ظلم ميكندبرالله هيچ زياني نيست بلكه خودانسان است كه جايگاهش رابه جهنم آماده ميكند

درسته اینایی که گفتین در مرحله شناخت شناسی نمی دونم تعبیر خوبیه یا نه درسته ولی همه ی ما می دونیم گناه بده ! راهکارهای ترک عملی گناه چیه ؟

محب المهدي;118183 نوشت:
خدا رو هزاران بار شکر بالاخره یه نفر انسان وارسته وبا تقوا و راه رفته پیدا شد که دستتمون بگیره جناب عرفان خیلی خیلی لطف کردین خدا حفظتون کنه .

وضو گرفتن چه شکلیه؟
وقتی وضو می گیرید باید مثل نماز خواندن حضور قلب داشته باشید و سعی کنید پرواز را از همانجا شروع کنید که به سمت آب می روید.
خود را در محضر خدا ببینید تا با خدا عشق بازی کنید.
آبی که روی صورت می ریزیم به این معناست که خدایا از هر گناه انجام شده توسط اعضای صورتم ، توبه می کنم و با تمام رو و صورتم به سمت تو مایلم.
وقتی بر روی دست راستم آب می ریزم یعنی اینکه از اشتباهات انجام شده توسط دست راستم روی می گردونم و به سوی بندگی تو باز می گردم.
و دست چپ هم همین سرنوشت را دارد.
مسح سر و پا به این معناست که خدایا سر تا پا مطیع تو هستم و دل به تو دادم. از سر تا به پا وجودم عاشق جمال زیبای توست.

به نظر شما اینگونه وضو گرفتن چه تاثیری در رفتار انسان خواهد داشت؟
از محب المهدی عزیز و دیگران درخواست دارم این مدل وضو گرفتن را امتحان کنند و نتیجه را اعلام نمایند.

در شستن مواضع وضو، یه نکته نهفته شده واون اینه که، اعضاء و جوارحي كه امر به شستن اونها شده، چون در امور دنيایی بيش از ساير اعضاء بدن، دخالت داشته و در دنیای مادی وطبیعی غرق شده، در تاريكي حوادث( نسبت به كارهاي روزانه) بيشتر مباشرت داشته و در نتيجه از اهليت در عبادت و مناجات خداوندي خارج شده، حالا برای وضو شستن اونها واجبه تا با آب پاکی که روی اون اعضا ریخته میشه تعلق به دنیا کمتر وکمتر بشه.

یه جور شستن ودل کندن از دنیاست.



حكمت ديگه امر به وضو اينه که بنده براي حصول قابليت در مذاكره و مكالمه با پروردگار خود، آماده و پاكيزه بشه، كسالت از وجودش
برطرف و خواب از چشماش بیرون بره.این وضویی که ما اینقدر سطحی بهش نگاه میکنیم در واقع یه مرحله ی مهمی هست که به ما هشدار میده ویا بهتر بگم ما را خبردار میکنه که خودمون را برای وارد شدن به نماز آماده کنیم.در واقع وضو یه مقدمه چینی برای ورود در دنیای بندگی وعالم نماز میتونه باشه.

عرفان;118959 نوشت:
وضو گرفتن چه شکلیه؟
وقتی وضو می گیرید باید مثل نماز خواندن حضور قلب داشته باشید و سعی کنید پرواز را از همانجا شروع کنید که به سمت آب می روید.
خود را در محضر خدا ببینید تا با خدا عشق بازی کنید.
آبی که روی صورت می ریزیم به این معناست که خدایا از هر گناه انجام شده توسط اعضای صورتم ، توبه می کنم و با تمام رو و صورتم به سمت تو مایلم.
وقتی بر روی دست راستم آب می ریزم یعنی اینکه از اشتباهات انجام شده توسط دست راستم روی می گردونم و به سوی بندگی تو باز می گردم.
و دست چپ هم همین سرنوشت را دارد.
مسح سر و پا به این معناست که خدایا سر تا پا مطیع تو هستم و دل به تو دادم. از سر تا به پا وجودم عاشق جمال زیبای توست.

به نظر شما اینگونه وضو گرفتن چه تاثیری در رفتار انسان خواهد داشت؟
از محب المهدی عزیز و دیگران درخواست دارم این مدل وضو گرفتن را امتحان کنند و نتیجه را اعلام نمایند.


جواب ندادین :Gig::Gig::Gig::Gig: :Moshtagh::Moshtagh::Moshtagh:

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:


« انّ العبد اذا نوضّا فعسل وجهه تناثرت ذنوب وجهه، و اذا غسل یدیه الی المرفقین نناثرت عنه ذنوب یدیه، و اذا مسح براسه تئاثرت عنه ذنوب راسه، و اذا مسح رجلیه تناثرت عنه ذنوب رجلیه، و ان قال فی اوّل وضوئه « بسم الله الرّحمن الرّحیم» طهرت اعضاوه کلّها من الذّنوب... »



«هنگامی که نمازگزار وضو می گیرد آثار و برکاتی به دنبال دارد از جمله وقتی که صورتش را می شوید آثار گناهان از چهره اش زدوده می شود، و زمانی که دو دستش را تا آرنج (مرفق) می شوید گناهانی که بوسیله دست هایش انجام داده از بین می رود، و آن وقت که سرش را مسح می کشد معصیّت هایی که بوسیله سرش انجام داده زدوده می شود، و آن وقت که پاهایش را مسح می کشد گناهانی که به کمک پاهایش انجام داده است از بین خواهد رفت، اگر کسی در اوّل وضو گرفتن « بسم الله الرّحمن الرّحیم » را (با دقّت و فهمیدن معنایش) بگوید تمام اعضایش از گناهان پاک میشود»

وسایل الشیعه: ج1، ص 297. جامع الاحادیث: ج 11، ص 148 از شیخ عبدالروف بن محمد المناوی.

عرفان;118959 نوشت:
وضو گرفتن چه شکلیه؟
وقتی وضو می گیرید باید مثل نماز خواندن حضور قلب داشته باشید و سعی کنید پرواز را از همانجا شروع کنید که به سمت آب می روید.
خود را در محضر خدا ببینید تا با خدا عشق بازی کنید.
آبی که روی صورت می ریزیم به این معناست که خدایا از هر گناه انجام شده توسط اعضای صورتم ، توبه می کنم و با تمام رو و صورتم به سمت تو مایلم.
وقتی بر روی دست راستم آب می ریزم یعنی اینکه از اشتباهات انجام شده توسط دست راستم روی می گردونم و به سوی بندگی تو باز می گردم.
و دست چپ هم همین سرنوشت را دارد.
مسح سر و پا به این معناست که خدایا سر تا پا مطیع تو هستم و دل به تو دادم. از سر تا به پا وجودم عاشق جمال زیبای توست.

به نظر شما اینگونه وضو گرفتن چه تاثیری در رفتار انسان خواهد داشت؟
از محب المهدی عزیز و دیگران درخواست دارم این مدل وضو گرفتن را امتحان کنند و نتیجه را اعلام نمایند.



با سلام و تشکر از شما استاد بزرگوار :Gol:

این جور وضو گرفتن به اون حضور قلبی که فکر کنم همه ی ما دنبالش هستیم کمک خیلی بزرگیه.

این باعث میشه افعال دیگه ای هم که در طول روز انجام میدیم رو با حضور قلب بیشتری انجام بدیم.

ولی اینها احتیاج به تمرین داره. نباید توقع داشته باشیم با همون چند بار اول این حالات برامون بوجود بیاد.

سایه خورشید;119498 نوشت:
ولی اینها احتیاج به تمرین داره. نباید توقع داشته باشیم با همون چند بار اول این حالات برامون بوجود بیاد.

تنها وسيله اي كه مي توان به كمك آن صفات باطني را اصلاح كرد وملكات فاضله اخلاقي را تحصيل کرد، تمرين و تكرار اعمال اخلاقي است زيرا بر اثر تكرار عمل در هر بار صور علمي خاصي در روح انسان نقش مي بندد و بر اثر تراكم به جايي ميرسد كه اثر آن غير قابل زوال مي شود يا لااقل به آساني زايل نخواهد شد .

از جناب استاد سینا بخاطر مطالب خوبشون ممنونم.

سلام
واقعا مباحث زیبائی بود
در مورد وضو هم به این مطلب اشاره میخوام کنم :
بارهای زایدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم بر میدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سوء دارند و این اثرات در نواحی ای که اعصاب در آن تراکم بیشتری دارند خطرات جدی تری ایجاد می کنند و باید هر چه سریع تر از نواحی دور شوند و به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی دقیقاً نواحی هستند که در وضو شسته می شوند و بنابر تحقیقات صورت گرفته بهترین راه دفع این بارهای زاید استفاده از یک ماده رسانا است که سریع ترین و ارزان ترین و بی ضررترین ماده برای این کار آب است و جالب اینجاست که آب هرچه خالص تر باشد سریع تر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مانند آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این اثر را ندارد .
اصل مطلب در : http://giyah-darmani.blogfa.com/post-45.aspx

عرفان;119462 نوشت:
جواب ندادین :Gig::Gig::Gig::Gig: :Moshtagh::Moshtagh::Moshtagh:

سلام استاد.

فکر کنم شباهت زیادی به دعای وضو دارد.

خیلی زیباست و یک وضوی ان شاء الله علی وار

در پست سرکار سلیلة الزهراء :

سلیلة الزهراء;47144 نوشت:
وضوی امام علی (ع) چگونه بود؟


آن کسی که وضوی علی را شرح داده است می گوید:

علی بن ابی طالب آمد وضو بگیرد. تا دست به آب برد، آن استحباب اولی که انسان دستش را می شوید، گفت:
«بسم الله و بالله، اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین»

به نام تو و به واسطه تو، خدایا مرا از توبه کاران قرار بده، مرا از پاکیزگان قرار بده.

توبه یعنی پاکیزه کردن خود. علی (ع) وقتی سراغ آب می رود، چون آب رمز طهارت است به یاد توبه می افتد. دستش را که تمیز می کند به یاد پاکیزه کردن روح خودش می افتد.

به ما می گوید وقتی با این آب، با این طهور، با این ماده ای که خدا آن را وسیله پاکیزگی قرار داده است مواجه می شوی. وقتی سراغ این ماده می روی، چشمت به آن می افتد و دستت را با آن می شوئی و پاکیزه می کنی، بفهم که یک پاکیزگی دیگری هم هست و یک آب دیگری هم هست که آن پاکیزگی، پاکیزگی روح است و آن آب، آب توبه است.

می گوید علی (ع) دستهایش را که شست، روی صورتش آب ریخت و گفت:

«اللهم بیض وجهی یوم تسود فیه الوجوه و لا تسود وجهی یوم تبیض فیه الوجوه»

صورت را دارد می شوید وبر حسب ظاهر نورانی می کند. خوب! وقتی که صورتش را با آب می شوید براق می شود ولی علی که به این قناعت نمی کند، اسلام هم به این قناعت نمی کند. این خوب است و باید هم باشد اما باید توأم با یک پاکیزگی دیگر، با یک نورانیت دیگر، با یک سفیدی چهره دیگر باشد.

فرمود: خدایا چهره مرا سفید گردان آنجا که چهره ها تیره و سیاه می شود (قیامت). خدایا! آنجا که چهره هائی سفید می شود چهره مرا سیاه مکن، مرا رو سفید گردان. آنجا که افراد رو سیاه و یا رو سفید می شوند، مرا رو سیاه مکن.

بعد روی دست راستش آب ریخت و گفت:

«اللهم اعطنی کتاب بیمینی و الخلد فی الجنان بیساری و حاسبنی حسابا یسرا»

پروردگارا! در قیامت نامه عمل مرا به دست راستم بده (چون نامه عمل سعادتمندها بدست راستشان داده می شود). خدایا! در آنجا از من آسان حساب بکش (به یاد حساب آخرت می افتد).

بعد روی دست چپش آب ریخت و گفت:

«اللهم لا تعطنی کتابی بشمالی و لا من وراء ظهری و لا تجعلها مغلولة الی عنقی و اعوذ بک من مقطعات النیران»

پروردگارا نامه عمل مرا بدست چپم مده و نیز آن را از پشت سر به من مده (نامه عمل عده ای را از پشت سر به آنها می‌دهند نه از پیش رو که آن هم رمزی دارد). خدایا! این دست مرا مغلول و غل شده در گردنم قرار مده. خدایا! از قطعات آتش جهنم به تو پناه می برم.


می گوید، بعد دیدم مسح سر کشید و گفت:


«اللهم غشنی برحمتک و برکاتک»
خدایا! مرا به رحمت و برکات خودت غرق کن.

مسح پا را کشید و گفت:

«اللهم ثبت قدمی علی الصراط یوم تزل فیه الاقدام»
خدایا! این دو پای مرا بر صراط ثابت بدار و ملغزان، آنروزی که قدمها می لغزند.

«واجعل سعیی فیما یرضیک عنی»
خدایا عمل و سعی مرا، روش و حرکت مرا در راهی قرار بده که رضای تو در آن است.


منبع : شیعه نیوز

بله استاد, چه خوب که همیشه با وضو باشیم.:hamdel:

و البته نمازی بخوانیم با هر وضو که جفا نکنیم.:Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:

خدا توفیق انجام دانسته ها را به ما عنایت کند.:Sham:

یا علی.

خالی از لطف نیست که بدونیم این آیه ازقرآن پیرامون وضو می باشد.


(یا ایُّها الَّذین آمَنوا إذا قُمتُم إلی الصَّلاةِ فَاغسِلُوا وُجُهَکُم وَ أیدیکُم إلی المَرافِق وَ امسَحُوا برُؤُسِکُم وَ أرجُلَکُم إلی الکَعبَین ...) مائده آیه 6.




ای کسانی که ایمان آورده اید، چون به [عزم] نماز برخیزید، صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید؛ و سر و پاهای خودتان را تا برآمدگی پیشین [هر دو پا] مسح کنید ..

محب المهدي;117406 نوشت:
من که به گناه عادت کردم چه جوری از خدا بترسم ؟ میشه کمکم کنید؟:gig:

مرحله دوم
هر روز یک برگه بردارید و در گوشه ای خلوت کنید و با تمام حواس جمعی، نعمتهایی را که خدای مهربان به شما داده ببینید و بنویسید.
حتی در موقع نماز آن نعمت را برای خود یادآوری کنید.
برای اطرافیان نزدیک مثل مادر و پدر و ... بی مقدمه تعریف کنید که خدا چقدر شما را دوست دارد و چه نعمتهایی به شما داده.
هر کدام از آنها که به دل شما نشست می تواند کاندیدای خوبی باشد که شما نامش را بزرگ بنویسید و به دیوار اتاقتان بزنید.
خلاصه سه روز هم با این حالت توجه زندگی کنید زندگی.
توجه به رب العالمین داشتن یعنی در حریم او وارد شدن، این ورود شرائطی دارد که باید داشته باشیم و آن تلاش برای دوری از گناه است.


تذکر مهم: تمام مراحلی که عرض می کنم باید مستمر و پشت سر هم باشند و هر مرحله که می گذرد نباید ترک شود.

قرآن و مسأله دوری از گناه
در قرآن بسیار از تقوا و دوری از گناه، سخن به میان آمده، و گاهی هم با بیان مجازات سخت مجرمان و اهل گناه، و زمانی با بیان آثار درخشان دوری از گناه، با تعبیرهای گوناگون انسان ها را به سوی تنفّر از گناه فراخوانده است، از جمله در سوره شمس نود و یکمین سوره قرآن، یازده سوگند یاد نموده برای این مطلب که:
«قد افلح من زکّاها. و قد خاب من دسّاها. که قطعاً هر کس روح و روانش را با دوری از گناه، پاک نموده رستگار شده است، و آن کس که روح و روانش را با گناه آلوده نموده، نومید و محروم و تیره بخت گشته است.»
در دعای امام زمان هم آمده«و بعد المعصیة» در اصل به معنی عصیان و سرپیچی و خروج از فرمان خدا است که انسان را از مرز بندگی خدا خارج می سازد، و تحت سیطره شیطان قرار داده و عامل گناهان می شود، این واژه با تعبیرات گوناگون 33 بار در قرآن آمده است. از جمله می فرماید:
«و من یعض اللّه و رسوله فانّ له نار جهنّم خالدین فیها .و هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند، آتش دوزخ از آن او است و جاودانه در آن می ماند.»
این تعبیرات بیانگر آن است که قرآن با هشدارهای مکرر، پیروان خود را به دوری از گناه و پرهیز از سرپیچی از فرمان خدا، و نجات از بازتاب شوم و سخت گناه فرا می خواند، و گناه را عامل بلاها و عذاب های دنیا و آخرت می داند.
پرهیز از کوچک شمردن گناه
یکی از عواملی که انسان را به سوی گناه سوق می دهد، کوچک شمردن گناه است، و گاهی با تقسیم گناه به صغیره و کبیره، بعضی را فریب می دهد که پس ارتکاب گناهان صغیره چندان مهم نیست، غافل از آن که گناه به معنی فرمان خدا را زیر پا گذاشتن و فرمان شیطان را روی چشم نهادن است، و چنین کاری بسیار بزرگ و خطرناک است، مثال اگر کسی سنگی به سوی ما پرتاب کرد، ولی بعداً پشیمان شد و عذرخواهی کرد، شایسته است که او را ببخشیم، ولی اگر سنگ ریزه ای به ما بزند، و در مقابل اعتراض بگوید این که چیزی نیست، بی خیالش. او را نمی بخشیم، زیرا این کار از روح استکباری او پرده بر می دارد، و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک می شمرد، از این رو امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
«اشدّ الذّنوب ما استهان به صاحبه. بدترین گناهان آن است که صاحبش آن را کوچک و سبک بشمرد.»
و امام سجاد(ع) از خطرناک بودن کوچک شمردن گناه به خدا پناه می برد، و در ضمن دعا عرض می کند:
«اللّهم اعوذ بک...من الاصرار علی المأثم و استصغار المعصیة. پروردگارا! به تو پناه می برم از اصرار بر گناهان، و کوچک شمردن گناه.»
و به طور کلی از گفتار پیامبر(ص) و امامان(ع) فهمیده می شود که گناهان صغیره در چندین مورد به گناه بزرگ تبدیل می گردد، مانند: 1. اصرار بر صغیره 2. کوچک شمردن گناه. 3. اظهار خوشحالی هنگام گناه 4. گناه از روی طغیان 5. مغرور شدن به مهلت الهی هنگام گناه 6. تظاهر به گناه 7 . گناه افراد با شخصیّت 8 . عزم بر تکرار گناه صغیره 9. رضایت به گناه دیگران.
به روايت زير توجه كنيد :
روزی پیامبر(ص) با همراهان خود در سرزمین بی آب و علفی فرود آمد، در آنجا به آنها فرمود: «بروید هیزم جمع آوری کنید، تا با آن آتش روشن کنیم و غذا بپزیم.» یاران عرض کردند: اینجا سرزمین خشکی است و هیچ گونه هیزم در آن نیست، پیامبر(ص) فرمود: بروید هر مقدار که می توانید جمع کنید. آنها رفتند و هر کدام مختصری هیزم یافته و آوردند و روی هم ریختند، و هیزم زیادی انباشته شد، پیامبر(ص) با نگاه به آن هیزم به همراهان فرمود: گناهان این گونه روی هم انباشته می گردند.» آنگاه فرمود: از گناهان حقیر و ریز بپرهیزید که همه آنها ثبت و جمع می گردد...»
امام کاظم(ع) در ضمن گفتاری فرمود: گناهان کوچک و اندک را کم نشمرید، زیرا همان ها انباشته شده و بسیار می شوند.»
و امام حسن عسکری (ع) فرمود: «از گناهان نابخشودنی این است که انسان بگوید: کاش مرا به غیر از این گناه مجازات نکند.»
چرا که این تعبیر بیانگر کوچک شمردن گناه است.
مسأله حساب گری و مراقبت
در مورد حسابگری باید توجه داشت که همه ما از طرف خداوند مأمور و مسؤول حساب رسی همه اعمال خود هستیم، گرچه بعضی از اعمال ما به اندازه خردل (ذرّه ای همانند دانه ریز خشخاش) باشد، بر همین اساس قرآن از قول لقمان می فرماید:
«یا بنیّ انّها ان تک مثقال حبّةٍ من خردلٍ فتکون فی صخرةٍ او فی السّماوات او فی الارض یأت بها اللّه. ای پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی(کار نیک یابد) باشد، و آن در دل سنگی یا در (گوشه ای از) آسمان ها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را در قیامت (برای حساب) می آورد.»
و به نقل شیخ بهائی (ره) یکی از علمای برجسته به نام ثوبة بن الصمّه در بسیاری از اوقات شبانه روز، اعمال خود را حساب رسی می کرد، روزی حساب کرد که از عمرش شصت سال گذشته، و دریافت که 60 سال معادل 21500 روز است، گفت وای بر من که اگر روزی یک گناه کرده باشم، با خدا با 21500 گناه ملاقات می کنم، چه جواب بدهم، این را گفت و ناله سوزان کشید و جان باخت.
همه این دستورات بیانگر دوری از گناه، و دوری از عوامل سوق دهنده به سوی گناه، و احساس خطر نسبت به گناه است که به راستی اگر انسان ها نسبت به هرگونه گناه چنین احساسی داشته باشند، و با حساسیّت و احتیاط و در عین حال با قاطعیت از کنار آن دور شوند، می توانند خود را از آثار شوم گناه بیمه کنند، و با پاک زیستی، زمینه های پیمودن مدارج کمالات را در پیش روی خود هموار سازند، و در پرتو این فرهنگ سازی و ایجاد زمینه، به سوی قلّه کمال، گام های راسخ بردارند. و با توجه به حساب رسی دقیق الهی در قیامت خود را کنترل کنند، تا بتوانند در قیامت با سرافرازی بگویند:
«آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.»
روایت شده اباصلت هروی از امام رضا(ع) پرسید: «درختی که در بهشت، آدم و حوّا از آن خوردند و به همین دلیل از آن اخراج شدند، چه درختی بود؟ بعضی گویند درخت گندم، و بعضی گویند درخت انگور، بعضی گویند درخت حسد بود.» امام رضا(ع) در پاسخ فرمود: ای اباصلت! درخت بهشت مانند درخت های دنیا نیست، بلکه در بهشت از یک نوع درخت چندین نوع میوه به دست آید. وقتی که آدم و حوا وارد بهشت شدند و فرمان خدا به ساق عرش نگاه کردند، آدم دید در ساق عرش نام خدا و محمّد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین علیهم السلام به عنوان افراد برجسته نوشته شده، خداوند آنها را معرفی کرد، و به آدم فرمود با چشم حسد به آنها منگر، ولی آدم(ع) (بر اثر ترک اولی) به مقام آنها رشک برد، و تمنای آن مقامات را کرد، وقتی که این حالت رذیله در او پدیدار شد، شیطان بر او مسلط شده، و او را به خوردن آن درخت نهی شده واداشت، و در نتیجه موجب اخراج آنها از بهشت گردید.
آری باید حالات نورانی در خود ایجاد کرد تا بتوان از گناه دوری نمود، و گرنه حالات تیره انسان را به سوی گناه می کشاند.
توبه یکى از بایستگى هاى مؤمنان
یکى از برنامه هاى مؤمنان آن است که او همیشه در یک حالت توبه از کوتاهى هاى گذشته است. براى همین جهت قرآن کریم خطاب به مؤمنان فرمود:
«یا ایها الذین آمنوا توبوا الى اللّه توبة نصوحاً عسى ربّکم ان یکفّر عنکم سیّئاتکم و یدخلکم جنات تجرى من تحتها الانهار یوم لایخزى اللّه النّبى و الذّین آمنوا معه، نورهم یسعى بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربّنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا انّک على کلّ شى ء قدیر.[15] اى کسانى که ایمان آورده اید، از کارهاى ناروا و نامناسبى که داشته اید به سوى خدا بازگشت نمائید، بازگشتى خالصانه(صادقانه و جدى و صیمیمانه) امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ هایى از بهشت که نهرها از زیر درختانش جارى است وارد کند. در آن روزى که خداى سبحان پیامبر و کسانى را که به او ایمان آورده اند، خوار نمى کند، این در حالى است که نور آن ها از پیشاپیش آنها و از سوى راستشان در حرکت است و مى گویند: پروردگارا نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر کارى قادر و توانایى.»
البته در سوره نور نیز خطاب به مؤمنان فرمود: «وتوبوا الى اللّه جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تفلحون. اى مؤمنان همه شما به سوى خدا توبه کنید شاید رستگار شوید.»
حقیقت توبه
توبه تنها ندامت و پشیمانى از گذشته نیست بلکه حقیقت توبه با سه علامت مشخص مى شود:
الف: بیزارى قلبى از گناهان گذشته و تنفر و انزجار از آن و پشیمانى واقعى از آن.
ب: تصمیم جدى داشته باشد که در آینده مرتکب گناه نشود.
ج: تلافى و جبران اعمالى که در گذشته انجام داده و قابل جبران نیز باشد از باب مثال نماز نخوانده و روزه نگرفته، حال باید آنها را قضا نماید.
توبه واقعى و صادقانه آثارى دارد که به آن مى پردازیم:
1. بخشیدن گناهان، و در نتیجه مانند انسانى شدن که اصلاً گناه نکرده است.
2. وارد شدن به بهشتى که نهرها از زیر درختان آن جارى است، بهشتى که پر از نعمت هاى جسمانى و روحى است.
3. محفوظ ماندن از خوارى و رسوایى روز قیامت و روزى که خدا پیامبر و مؤمنان به او را خوار نمى سازد.
4. روشن شدن عرصه محشر در قیامت با نور آن ها، نورى که از پیش و از سوى راستشان در حرکت است.
5 . توجه بیشتر به خدا و تقاضاى تکمیل نور و آمرزش گناه خویش از خداى سبحان.
6. رستگارى و فلاح در قیامت.
7. محبوب خدا واقع شدن، چنان که خداى سبحان فرمود:
«انّ اللّه یحب التوابین و یحبّ المتطهرین. خدا توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.»
در روایتى از امام صادق(ع) آمده است که فرمود:
وقتى که بنده اى توبه خالص کند، خداى سبحان او را دوست بدارد و او را در دنیا و آخرت بپوشاند، پرسشگر پرسید چگونه او را بپوشاند؟ امام فرمود: دو فرشته اى که گناهان او را نوشته اند به فراموشى سپرند؟، به اعضاء و جوارح او وحى مى کند، گناهان او را کتمان کنند و به بقعه هاى زمینى وحى مى کند گناهانى که انجام داده است بپوشانند و زمانى که خدا را ملاقات مى کند در حالى است که چیزى نیست تا به گناهان او شهادت دهند.
بر اساس این روایت اگر انسانى توبه حقیقى کند و در توبه شرایط آن را رعایت کند محبوب خدا مى شود و با محبوب خدا شدن تمام گناهان او از نامه اعمال او محو مى گردد.
نتیجه گیرى
با توجه به این که انسان موجودى است که از سویى با اختیار و عقل آفریده شده و از سوى دیگر تمایلاتى در او نهاده شده که گاه این تمایلات انسان را به آلودگى و گناهان سوق مى دهد و حتى گاهى عقل آدمى را مغلوب مى سازد، وقتى که به خود مى آید و به بازبینى اعمال گذشته مى پردازد. گاهى در این بازبینى واقع بینانه پرونده گذشته خود را سیاه مى بیند و احساس مى کند از مقام انسانیت سقوط کرده و از خداى جهان آفرین دور گردیده و فاصله گرفته است، قرآن این درس امید را به انسان مى دهد که مى توانى از گذشته تاریک و سیاه خود فاصله بگیرى و آن این است که تغییر مسیر بدهى و بر علیه خودت انقلاب کنى و انسانیت را بر خود حاکم کنى و با توبه این تحوّل روانى در خود ایجاد نمایى و خود را اصلاح کنى. کارهایى را که از روى جهل یا هوس هاى آنى انجام دادى در نظر بگیرى و آثار آن را در زندگى خود بررسى نمایى و واقعاً و صادقانه و صمیمانه تصمیم بگیرى کارهاى گذشته را ترک و آن چه قابل جبران است جبران کنى، و هیچگاه یأس و ناامیدى به خود راه ندهى زیرا خداى سبحان همه گناهان را مى بخشد و نه تنها همه گناهان را مى بخشد بلکه به رستگارى و فلاحى مى رسى و به بهشت خدا وارد مى شوى و از نعمت بیکران الهى بهره مند و از نعمت هاى فراوان آن برخوردار خواهى شد.

موضوع خيلي مهمي است در اين عصر كه حلال و حرام را تشخيص نمي شود داد

دستتون درد نكنه

علی مهربان;119677 نوشت:
عرفان;119767 نوشت:
عرفان;119767 نوشت:
حتی در موقع نماز آن نعمت را برای خود یادآوری کنید.
برای اطرافیان نزدیک مثل مادر و پدر و ... بی مقدمه تعریف کنید که خدا چقدر شما را دوست دارد و چه نعمتهایی به شما داده.

[="seagreen"]این دوتاش رو بیشتر توضیح بدین ممنون میشم[/]

با سلام و تشکر ویژه از جناب/سرکار عرفان

بسیار زیبا و عالیست

عرفان;119767 نوشت:
مرحله دوم

هر روز یک برگه بردارید و در گوشه ای خلوت کنید و با تمام حواس جمعی، نعمتهایی را که خدای مهربان به شما داده ببینید و بنویسید.


وقتی به تسبیحم نگاه میکنم به یاد همه ی چیزایی می افتم که خدا بهم داده و حالا یا قدرش رو میدونم یا نمیدونم و به خاطره همه ی اونها شکرگزارم

یکی از مهمترین راه های دوری از گناه مخالفت با هواى نفس می باشد.

قرآن کریم ، علت بدبختى بلعم باعورا را پیروى از هواى نفس مى داند:

«ولو شِئنا لَرَفعنـهُ بها و لـکِنّه أخلد إلى الإرض و اتّبع هوئه .. .; (اعراف ، 176)

و اگر مى خواستیم ، مقام او را با این آیات و دانش ها بالا مى بردیم ; ولى او به پستى گرایید و از هواى نفس خود پیروى کرد.. .»

هوای نفس به هر عمل و رفتار ظاهری و باطنی گفته می‌شود که در جهت مخالف خواسته و اراده خداوند متعال باشد. غفلت از یاد خدا، فراموش کردن نعمت‌ها، نیکی‌ها، حکومت و اقتدار الهی و پیروی از شیطان و شیطان‌صفتان، افراط و تفریط در اعمال و رفتار، برخی از مصادیق پیروی از هوای نفس می‌باشد.


امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:

لا فَضیلَةَ کالجِهادِ ، ولا جِهادَ کمُجاهَدَةِ اَلهَوی: فضیلتی چون جهاد نیست ، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست

(تحف العقول ص 286).

خداوند به کسانی که در برابر هوای نفس خویش به خاطر ترس از خدا بایستند وعده بهشت می دهد:

فَإِنَّ الْجَنَّه هِیَ الْمَأْوى؛ نازعات، آیه41

و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس بازداشت، پس جایگاه او همان بهشت است».

نقل قول:
چكار كنم كه ديگه گناه نكنم؟!


سلام ، اولین قدم اینه که خودت را گناهکار بدونی. اگر این مطلب را قلبلا و عمیقا بپذیری که گناهکاری قدم بعدی را که سعی در حذف گناه هست را انجام خواهی داد. هربار که به درگاه خداوند می روی با در نظر گرفتن گناهی که احیانا انجام می دهید ، بگو خدایا من گناهکارم کمکم کن تا ترک کنم.
اگر کسی خانه خود را با وجود اینکه کثیف هست ، تمیز بداند در جهت تمیز کردن آن کاری انجام نخواهد داد.




در صحیفه سجادیه ، امام علی بن حسین (ع) دعایی در رابطه با اعتراف به گناهان و قدم بعدی آن یعنی توبه به ما آموزش می دهند که در زیر می آورم:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم انه يحجبنى عن مسألتك خلال ثلاث ، ‌و‌ تحدونى عليها خلة واحدة: يحجبنى أمر أمرت ‌به‌ فأبطأت عنه، ‌و‌ نهى نهيتنى عنه فأسرعت اليه ، ‌و‌ نعمة أنعمت بها على فقصرت ‌فى‌ شكرها ؛ خدايا ! ‌سه‌ چيز است ‌كه‌ مانع توفيق دعا ‌به‌ درگاهت ‌مى‌ شود ، ‌يك‌ چيز مرا ‌به‌ طرف درخواست ‌از‌ ‌تو‌ ‌مى‌ كشاند . ‌آن‌ ‌چه‌ مرا ‌از‌ درخواست ‌از‌ ‌تو‌ باز ‌مى‌ دارد ، عبارت است ‌از‌ : كندى ‌در‌ اجار فرمان ‌تو‌ ؛ شتاب ‌به‌ سوى ‌آن‌ ‌چه‌ ‌از‌ ‌آن‌ نهى كرده ‌اى‌ ‌و‌ كوتاهى ‌در‌ شكر نعمت هايى ‌كه‌ ‌به‌ ‌من‌ ارزانى داشته ‌اى‌ .

و يحدونى على مسألتك تفضلك على ‌من‌ أقبل بوجهه اليك ، ‌و‌ وفد بحسن ظنه اليك ، اذ جميع احسانك تفضل ، ‌و‌ اذ كل نعمك ابتداء؛
‌و‌ ‌آن‌ ‌چه‌ مرا ‌به‌ درخواست ‌از‌ ‌تو‌ ‌وا‌ ‌مى‌ دارد ، ‌ان‌ است ‌كه‌ ‌مى‌ دانم ‌هر‌ ‌كس‌ ‌به‌ ‌تو‌ روى كند ‌و‌ ‌با‌ گمان نيك ‌به‌ درگاه ‌تو‌ توجه كند ، مورد تفضل ‌تو‌ قرار ‌مى‌ گيرد ، زيرا ‌هر‌ ‌چه‌ ‌تو‌ عطا ‌مى‌ كنى ، تفضل ‌و‌ ‌هر‌ نعمتى ‌كه‌ ‌مى‌ بخشى ، ‌بى‌ سابقه است .


فها أنا ذا ، ‌يا‌ الهى ، واقف بباب عزك وقوف المستسلم الذليل، ‌و‌ سائلك على الحياء منى سؤال البائس المعيل ، مقر لك بأنى لم أستسلم وقت احسانك الا بالاقلاع عن عصيانك ، ‌و‌ لم أخل ‌فى‌ الحالات كلها ‌من‌ امتنانك؛
اكنون اين منم – ‌اى‌ معبود ‌من‌ !- ‌كه‌ ‌بر‌ درگاه عزتت تسليم وخوار ايستاده ‌ام‌ ‌و‌ شرمگينانه چون تهى دست عيالمند ، دست نياز ‌به‌ سويت گشوده ‌ام‌ ‌و‌ اعتراف ‌مى‌ كنم ‌كه‌ ‌در‌ هنگام احسان ‌تو‌ ‌از‌ معصيتت ‌بر‌ كنار بوده ‌و‌ هيچ گاه ‌از‌ منت ‌تو‌ برون نبوده ‌ام‌ .

فهل ينفعنى ، ‌يا‌ الهى ، اقرارى عندك بسوء ‌ما‌ اكتسبت ؟ ‌و‌ هل ينجينى منك اعترافى لك بقبيح ‌ما‌ ارتكبت ؟ أم أوجبت لى ‌فى‌ مقامى هذا سخطك ؟ أم لزمنى ‌فى‌ وقت دعاى مقتك ؟؛ ‌اى‌ معبود ‌من‌ ! آيا اعتراف ‌به‌ سوء كردارم ‌به‌ حالم سودمند خواهد بود ؟ ‌و‌ آيا اقرار ‌به‌ زشتى رفتارم باعث نجات ‌من‌ ‌مى‌ گردد؟ ‌يا‌ ‌آن‌ ‌كه‌ ‌در‌ اين حال مستوجب خشم ‌تو‌ هستم ‌يا‌ ‌آن‌ ‌كه‌ ‌به‌ هنگام دعايم ‌هم‌ چنان مورد غضب ‌تو‌ ‌مى‌ باشم ؟

سبحانك ، ‌لا‌ أيأس منك وقد فتحت لى باب التوبة اليك، بل أقول مقال العبد الذليل الظالم لنفسه المستخف بحرمة ربه ؛
خدايا ‌تو‌ منزهى ‌و‌ ‌من‌ ‌از‌ ‌تو‌ نوميد نيستم ؛ زيرا ‌در‌ توبه ‌را‌ ‌به‌ رويم گشوده ‌اى‌ ، بلكه چونان بنده ‌ى‌ خوار ‌و‌ ‌بر‌ خود ستم كرده ‌و‌ حرمت خداى خود پاس نداشته ، ‌با‌ ‌تو‌ سخن ‌مى‌ گويم .

الذى عظمت ذنوبه فجلت ، ‌و‌ أدبرت أيامه فولت ، حتى اذا رأى مدة العمل قد انقضت ، ‌و‌ غاية العمر قد انتهت ، ‌و‌ أيقن أنه ‌لا‌ محيص له منك ، ‌و‌ ‌لا‌ مهرب له عنك ، تلقاك بالانابة ، ‌و‌ أخلص لك التوبة، فقام اليك بقلب طاهر نقى ، ثم دعاك بصوت حائل خفى ؛
‌من‌ ‌هم‌ چون كسى ‌با‌ ‌تو‌ سخن ‌مى‌ گويم ‌كه‌ مرتكب گناهان بزرگى شده ‌و‌ روزگار ‌به‌ ‌او‌ پشت كرده است ، ‌تا‌ ‌آن‌ ‌جا‌ ‌كه‌ چون ‌مى‌ بيند ايام مهلت ‌او‌ ‌به‌ ‌سر‌ آمده ‌و‌ فرجام عمر ‌او‌ نزديك شده ‌و‌ ‌به‌ اين باور رسيده ‌كه‌ ‌نه‌ گريزگاهى ‌از‌ ‌تو‌ دارد ‌و‌ ‌نه‌ فرارگاه ديگرى فرا روى ‌او‌ است ، چاره ‌اى‌ ‌جز‌ انابه ‌و‌ توبه ‌ى‌ خالص ندارد . ‌از‌ اين ‌رو‌ ، ‌تو‌ ‌را‌ ‌با‌ قلبى پاك ‌و‌ ‌بى‌ آلايش ‌و‌ ‌با‌ صدايى حزين ‌و‌ آهسته ‌مى‌ خواند .

قد تطأطأ لك فانحنى ، ‌و‌ نكس رأسه فانثنى ، قد أرعشت خشيته رجليه ، ‌و‌ غرقت دموعه خديه ، يدعوك : بيا أرحم الراحمين ، ‌و‌ ‌يا‌ أرحم ‌من‌ انتابه المسترحمون ؛
خدايا ! ‌من‌ همانند كسى هستم ‌كه‌ ‌در‌ نهايت خضوع ‌خم‌ شده ‌و‌ ‌سر‌ ‌بر‌ درگاهت فرود آورده ‌و‌ ‌به‌ آستانت تعظيم كرده ‌و‌ خشيت ‌از‌ ‌تو‌ ، ‌هر‌ ‌دو‌ پاى ‌او‌ ‌را‌ لرزانده ‌و‌ اشك هاى ‌او‌ ، گونه هايش ‌را‌ فراگرفته ‌و‌ ‌تو‌ ‌را‌ ‌با‌ «يا ارحم الراحمين» ‌مى‌ خواند ‌و‌ مهربان ترين كسى ‌مى‌ داند ‌كه‌ بيچارگان ‌پى‌ ‌در‌ ‌پى‌ ‌به‌ ‌او‌ روى ‌مى‌ آورند .

و ‌يا‌ أعطف ‌من‌ أطاف ‌به‌ المستغفرون ، ‌و‌ ‌يا‌ ‌من‌ عفوه أكثر ‌من‌ نقمته ، ‌و‌ ‌يا‌ ‌من‌ رضاه أوفر ‌من‌ سخطه ، ‌و‌ ‌يا‌ ‌من‌ تحمد الى خلقه بحسن التجاوز ، ‌و‌ ‌يا‌ ‌من‌ عود عباده قبول الانابة؛
‌اى‌ مهرورزترين كسى ‌كه‌ توبه كاران ‌به‌ گرد ‌او‌ طواف ‌مى‌ كنند ! واى كسى ‌كه‌ عفوش بيش ‌از‌ غضب ‌و‌ رضايش افزون ‌بر‌ سخط است !اى كسى ‌كه‌ ‌از‌ رهگذر عفو ‌و‌ بخشش نيكو ،محبوب ‌و‌ مستوجب سپاس بندگان خود است ! واى كسى ‌كه‌ ‌به‌ بندگان خويش وعده ‌ى‌ پذيرش توبه ‌و‌ انابه داده است .

ما أنا بأعصى ‌من‌ عصاك فغفرت له ، ‌و‌ ‌ما‌ أنا بألوم ‌من‌ اعتذر اليك فقبلت منه ، ‌و‌ ‌ما‌ أنا بأظلم ‌من‌ تاب اليك فعدت عليه ، أتوب اليك ‌فى‌ مقامى هذا توبة نادم على ‌ما‌ فرط منه ، مشفق مما اجتمع عليه ، خالص الحياء مما وقع فيه ؛
‌من‌ ‌نه‌ نافرمان ترين گناه كارى هستم ‌كه‌ ‌او‌ ‌را‌ بخشيده ‌اى‌ ‌و‌ ‌نه‌ سزاوارترين سرزنش شدگان ‌كه‌ ‌به‌ درگاهت عذر تقصير آورده اند ‌و‌ ‌تو‌ آنان ‌را‌ پذيرفته ‌اى‌ ‌و‌ ‌نه‌ ستمكارترين توبه كنندگانى ‌كه‌ ‌به‌ آنان روى كرده ‌اى‌ . حال ‌در‌ جايگاه كنونى ‌ام‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌چه‌ ‌از‌ ‌من‌ سرزده توبه ‌مى‌ كنم ‌و‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌چه‌ اوج حيا ‌و‌ خجلت ‌بر‌ ‌آن‌ حتمى است ، ‌در‌ هراسم .

عالم بأن العفو عن الذنب العظيم ‌لا‌ يتعاظمك ، ‌و‌ أن التجاوز عن الاثم الجليل ‌لا‌ يستصعبك ، ‌و‌ أن احتمال الجنايات الفاحشة ‌لا‌ يتكأدك ، ‌و‌ أن أحب عبادك اليك ‌من‌ ترك الاستكبار عليك ، ‌و‌ جانب الاصرار ، ‌و‌ لزم الاستغفار ؛
خدايا ! ‌مى‌ دانم ‌كه‌ گذشت ‌تو‌ ‌از‌ گناه بزرگ ‌و‌ مهم ، هرگز برايت دشوار نيست ‌و‌ صبر ‌بر‌ جنايات علنى ‌و‌ ‌از‌ ‌حد‌ گذشته ، ‌تو‌ ‌را‌ خسته نمى كند ‌و‌ بهترين ‌و‌ محبوب ترين بنده نزد ‌تو‌ ، كسى است ‌كه‌ خود ‌را‌ بزرگ نبيند ‌و‌ پيوسته ‌از‌ اصرار ‌بر‌ گناه دورى گزيند ‌و‌ ‌بر‌ استغفار مداومت ورزد .

و أنا أبرأ اليك ‌من‌ أن أستكبر ، ‌و‌ أعوذ بك ‌من‌ أن أصر، ‌و‌ أستغفرك لما قصرت فيه ، ‌و‌ أستعين بك على ‌ما‌ عجزت عنه ؛
‌من‌ ‌به‌ ‌تو‌ پناه ‌مى‌ برم ‌از‌ اين ‌كه‌ خود ‌را‌ بزرگ ببينم ‌و‌ ‌از‌ اصرار ‌بر‌ عصيان ، ‌به‌ ‌تو‌ پناه ‌مى‌ جويم ‌و‌ ‌از‌ تمامى كوتاهى هايم طلب مغفرت دارم ‌و‌ ‌بر‌ انجام امورى ‌كه‌ ‌از‌ ‌به‌ جاآوردن ‌آن‌ ناتوانم ، ‌از‌ ‌تو‌ مدد ‌مى‌ جويم .

اللهم صل على محمد ‌و‌ آله ، ‌و‌ هب لى ‌ما‌ يجب على لك ، ‌و‌ عافنى مما أستوجبه منك ، ‌و‌ أجرنى مما يخافه أهل الاساءة ، فانك ملى ء بالعفو، مرجو للمغفرة ، معروف بالتجاوز ، ليس لحاجتى مطلب سواك ، ‌و‌ ‌لا‌ لذنبى غافر غيرك ، حاشاك ؛
خدايا ! ‌بر‌ حضرت محمد ‌و‌ خاندان ‌او‌ درود فرست ‌و‌ ‌آن‌ ‌چه‌ ‌را‌ ‌كه‌ ‌بر‌ ‌من‌ واجب بوده است (و ‌در‌ ‌آن‌ كوتاهى كرده)، ‌بر‌ ‌من‌ ببخشاى ‌و‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌چه‌ ‌در‌ اثر تقصير ‌و‌ گناه مستحق ‌آن‌ هستم معاف بدار ‌و‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌چه‌ اهل عصيان ‌و‌ خطا ‌از‌ ‌آن‌ بيم دارند ، ‌در‌ امان خود نگاه بدار ، ‌كه‌ ‌تو‌ آكنده ‌از‌ عفوى ‌و‌ همگان ‌به‌ آمرزش ‌تو‌ اميد بسته اند ‌و‌ درگذشت ‌و‌ بخشش نيك شناخته شده ‌اى‌ ‌و‌ ‌من‌ هرگز ‌جز‌ ‌تو‌ ، حاجتى ندارم ‌و‌ حاشا ‌كه‌ بخشنده ‌اى‌ ‌جز‌ ‌تو‌ گناهانم ‌را‌ بيامرزد .


و ‌لا‌ أخاف على نفسى الا اياك ، انك أهل التقوى ‌و‌ أهل المغفرة ، صل على محمد ‌و‌ ‌آل‌ محمد ، واقض حاجتى ، ‌و‌ أنجح طلبتى ، واغفر ذنبى ، ‌و‌ آمن خوف نفسى ، انك على كل شى ء قدير ، ‌و‌ ذلك عليك يسير ، آمين رب العالمين ؛
‌و‌ ‌جز‌ ‌تو‌ ‌از‌ ديگرى نمى هراسم ، چرا ‌كه‌ فقط تويى ‌كه‌ بايد جانبت رعايت شود ‌و‌ ‌تو‌ اهل بخشش ‌و‌ مغفرتى . ‌بر‌ حضرت محمد ‌و‌ خاندان ‌او‌ درود فرست ‌و‌ حاجتم روا دار ‌و‌ طلب مرا قرين نوميدى مساز ‌و‌ ‌از‌ گناهم درگذر ‌و‌ ‌از‌ ترس ‌و‌ وحشت ‌در‌ امانم دار، ‌كه‌ ‌تو‌ ‌بر‌ همه چيز توانايى ‌و‌ همه چيز ‌بر‌ ‌تو‌ آسان است . اجابت بفرما ‌اى‌ پروردگار جهانيان .



پیشنهاد می کنم حتما در جهت حذف گناهان ، این دعا را با در نظر گرفتن گناه احتمالی در پیشگاه پروردگارتون بخوانید تا درهای رحمت به رویتان باز شود.

در سومین فرازاز دعای امام عصر(عج) سخن ازدوری ازگناه و ترک آن آمده آنجا

که می خوانیم: «توفیق الطّاعة و بعد المعصیة؛ خدایا توفیق اطاعت و دوری

ازگناه را به من عنایت فرما.»

واژه
دوری ازگناه همان تقوا و پرهیزکاری و مراقبت در ترک هرگونه گناه و

نافرمانی خدا است. مسأله دوری ازگناه از عوامل مهم ریشه ای و کلیدی برای

هدایت و ره روی در راه کمالات است، چرا که گناه یک آسیب و آفت خطرناک و

سرنوشت برانداز برای هلاکت و گمراهی و سقوط در درّه هولناک عذاب الهی

است.

ما براي چه گناه كنيم؟:Esteghfar:

پيامبر اكرم در رابطه با گناه مي فرمايند:
گناه براي غير گنهكار هم شوم و بد است زيرا اگر از گناهكار بخاطر اين گناه عيب بگيرد،به همان گناه مبتلا مي شود واگر غيبت او نمايد،خودش هم گناهكار مي گردد و اگر راضي به آن گناه شود،شريك او مي باشد.

نهج الفصاحه،صفحه460

حضرت علي(ع) می فرمایند:

«من کثر فکره في المعاصي دعته اليها»؛ کسي که بسيار درباره گناهان بينديشد ، بزهکاري او را به خويش فرا مي خواند »(غررالحکم ، ج 5 ، ص 321)


آنکه به گناه مي انديشد در واقع همچون کسي است که بر لبه پرتگاه «ارتکاب گناه» قدم مي زند، چنين کسي از سقوط ايمن نيست.

انديشيدن در گناه، اگر چه آتش شعله ور نيست تا خرمن وجود آدمي را بسوزاند، ولي دود و دمي دارد که درون و برون او را سياه و کدر مي سازد.

از ديدگاه ، شرع مقدس ، فکر گناه، تا به عمل حرامي منجر نشود، حرام نيست . در عين حال نبايد اين مطلب از نظر دور داشته شود که شيطان از همين انحرافات کوچک _ در انديشه _ بهره جويي سوء مي کند و انسان را به تباهي ها مي کشاند.

پس اگه بتونیم فکر گناه را از ذهنمون بیرون کنیم با توکل بر خدا اون گناه هیچ وقت به مرحله عمل نمیرسه.

[="Indigo"]سلام :Gol:[/]

[="DarkOrchid"]مطالب خيلي خوبي تو اين تاپيك نوشته شده ممنونم از همه دوستان و كارشناسان سايت مخصوصا جناب عرفان :Gol:[/]

عرفان;118048 نوشت:
مرحله اول :

سه روز با وضو باشید و در وضو گرفتن دقت کنید که با حضور قلب باشه.


عرفان;119767 نوشت:
مرحله دوم
هر روز یک برگه بردارید و در گوشه ای خلوت کنید و با تمام حواس جمعی، نعمتهایی را که خدای مهربان به شما داده ببینید و بنویسید.
حتی در موقع نماز آن نعمت را برای خود یادآوری کنید.
برای اطرافیان نزدیک مثل مادر و پدر و ... بی مقدمه تعریف کنید که خدا چقدر شما را دوست دارد و چه نعمتهایی به شما داده.
هر کدام از آنها که به دل شما نشست می تواند کاندیدای خوبی باشد که شما نامش را بزرگ بنویسید و به دیوار اتاقتان بزنید.
خلاصه سه روز هم با این حالت توجه زندگی کنید زندگی.

[="Indigo"] يه هفته از مرحله دوم گذشته حتما خيلي از دوستان به اين دو مرحله به اميد خدا عمل كرن من الان مطالبو از ابتداي تاپيك خوندم و تصميم گرفتم به مرحله اول و دوم عمل كنم ولي خيلي دوست دارم از الان بدونم تو مرحله سوم بايد چيكار كنم :ok:[/]

[="DarkOrchid"]مشتاقانه منتظرم :Sham:[/]
[="DarkOrchid"]التماس دعا [/]

بهترین راه دوری از گناه اینکه با نفس پنجه به پنجه یا سرشاخ بشی

*دلارام*;122450 نوشت:

يه هفته از مرحله دوم گذشته حتما خيلي از دوستان به اين دو مرحله به اميد خدا عمل كرن من الان مطالبو از ابتداي تاپيك خوندم و تصميم گرفتم به مرحله اول و دوم عمل كنم ولي خيلي دوست دارم از الان بدونم تو مرحله سوم بايد چيكار كنم

مشتاقانه منتظرم


من هم منتظرم

باسمه تعالی

خدمت همه دوستان سلام عرض میکنم

خصوصا جناب محب المهدی و سرکار دلارام عزیز

دوستان و بزرگواران، میشه از تأثیرات این دو مرحله برامون بگید:!!::!:

اینکه چه تأثیری در گناه نکردن داشته و دارد:!!::!:

ان شاء الله استاد عرفان گرامی به زودی خواهند اومد و مرحله بعدی رو خواهند گفت:ok:

سلام...
من یه سوال داشتم و یه شعر کوتاه می خواستم بگم...
سوال اینکه من نوعی که متخصص نیستم و قول خودم بی سوادم آیا خدا به من تخفیف می ده یانه...؟
و شعرم رو در واقع توی اون مرحله دوم که می خوام نعمت ها رو بنویسم این شعر رو بالای اون برگه می نویسم..."نعمت فراوان دادیم/ نعمت فراوان دادیم/ اما ببین نا مردیم / صاحب زمان گم کرده ام/ صاحب زمان گم کرده ام":Ghamgin:
فرازی از دعای روز دو شنبه: ولا یغفر الذنوب سواه= چه کسی غیر تو توانایی بخشیدن گناهان رو داره؟

عرشیان;122640 نوشت:
خصوصا جناب محب المهدی و سرکار دلارام عزیز

[="Teal"]سلام به همه دوستان مخصوصا عرشيان گرامي :Gol:[/]

عرشیان;122640 نوشت:
دوستان و بزرگواران، میشه از تأثیرات این دو مرحله برامون بگید

[="Green"]من خودم تازه از ديروز شروع كردم كه به مراحل عمل كنم و هنوز يه روز كاملم نشده بايد خيلي تمرين بشه تا موقع وضو اون حضور قلب نزديك به مطلوب ( تا مطلوب واقعا راه زياديه ) حاصل بشه . [/]

[="Teal"] ولي با وجود اينكه تازه يه روزه كه سعي ميكنم هميشه با وضو باشم و وضومو با توجه بيشتر بگيرم تجربه من اين بوده كه تو اين يه روز ياد خدا خيلي بيشتر تو ذهنم ميومد نسبت به روزاي قبل .:[/]

[="Teal"] يه تاثير جالبي هم كه وضو داشت و واقعا تاسف ميخورم كه چرا زودتر اين تاپيكو نخوندم تا شروع كنم به اين مراحل عمل كنم اين بود كه تو همين ساعات كم چندين بار خواستم مرتكب اشتباهي بشم وقتي يادم اومد وضو دارم خجالت كشيدم و منصرف شدم واقعا احساس ميكردم خدا داره نگاهم ميكنه و بايد رعايت كنم [/]

[="Teal"]اميدوارم همه دوستان زودتر شروع كنن كه به اين دو مرحله عمل كنن واقعا معجزه ميكنه اصلا اميد نداشتم ابتداي كارم تاثير خاصيو متوجه بشم همش فكر ميكردم خيلي بايد بگذره تا تاثيري حتي اندك ببينم :ok:[/]

عاشق حضرت فاطمه س;122690 نوشت:
سوال اینکه من نوعی که متخصص نیستم و قول خودم بی سوادم آیا خدا به من تخفیف می ده یانه...؟

[="DarkOrchid"]به نظر من حتما خدا فرق قائل ميشه و انتظارش متفاوته از كسي كه علم بالايي داره و ديگرانو هم اندرز ميده تا يه ادم عادي .
انسانها ظرفيت هاي متفاوتي دارن كه خدا خودش اشاره كرده (لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا ) انتظار خدا از فردي كه اطلاعات و توان كمتري داره خيلي كمتر از يه فرد عالمه و همين يه نوع تخفيف دادنه . :ok:
[/]

[="Plum"]هر چي علم بالا ميره مسوليت هم بيشتر ميشه[/]

[="Indigo"]البته وظيفه هر انسانيه كه براي اضافه كردن اطلاعاتش و آگاهي در دين قدم برداره تا اونجايي كه توانشو داره و جايي كه توانشو نداريم خدا حتما اونو لحاظ ميكنه و كمتر سخت ميگره.[/]

[="DarkGreen"]التماس دعا :Sham:[/]

عرشیان;122640 نوشت:

خدمت همه دوستان سلام عرض میکنم

خصوصا جناب محب المهدی و سرکار دلارام عزیز

دوستان و بزرگواران، میشه از تأثیرات این دو مرحله برامون بگید

اینکه چه تأثیری در گناه نکردن داشته و دارد


خیلی خوب بوده واز همه ی دوستان ممنونم

سلام به همه دوستان اسک دینی معنوی و خدایی
با عرض عذر خواهی بنده مرخصی هستم و انتظار نمیره بتونم خدمت گذار شما باشم.
اما دوستان خبر دادند؛ استقبال از این مراحلی که خدای مهربان به ما هدیه نموده،زیاد بوده و موثر در دلها خواستم نکات را ادامه بدهم.

همیشه با وضو باشیم و حین وضو گرفتن احساس کنیم از دری داخل حریم و خانه خدا شدیم و خود را در محضر خدا ببینیم و همیشه نعمتهای خدا رو یک به یک به یاد بیاریم و در مرحله بعد:
ارزش خود رو بالا بدونیم و کلاس پایینی زندگی نکنیم. بدونیم ارزش انسان فقط خدای عزیز و رب جلیل است. ما همه به دنبال هدفی خیلی بزرگتر از این دنیا می گردیم.
برای انجام و اقدام به هر کاری به خود یاد آوری کنیم که در محضر گرانقدر خدا هستیم و خیلی قیمت داریم و نباید خود رو به پوچ بفروشیم.
چطور شما وقتی در میهمانی مهمی که افراد بزرگی شرکت دارند، می روید از انجام رفتار کم ارزش، خودداری می کنید؟
و عقیده دارید حالا که در این میهمانی بی نظیر وارد شدم، پس ارزش من بالاست و در شان من نیست هر کاری از من سر بزند.

به یاد داشته باشید : ارزش شما فقط اله جلیل و حکیم و مهربان است.

[=&quot]باسمه تعالی[=&quot]

[=&quot]در حدیث قدسی خداوند فرموده است :[=&quot]


خَلَقتُ الاَشیاءَ لاَجلِکَ وَ خَلَقتُکَ لاَجلی




تمام اشیا را برای تو و تو را برای خودم آفریدم.[=&quot]



[=&quot]پس مرحله سوم در ترک گناه :



[=&quot]ارزش خودمون رو بدونیم و اون رو با گناه پایین نیاریم.:ok:


یکی از اساتید بزرگوارم که در همین سایت تشریف دارند، یکبار فرمودند :

خودتون رو به کمتر از خدا نفروشید...

یاد بگیر
ممکنه کسی سوال کنه:
این نکته که قدر و ارزش خودم رو بدونم درست، اما چطور در زندگی پیاده کنم؟
در جواب باید عرض کنم شهدا برای شروع، الگو بسیار خوبی هستند که راه و رسم زندگی رو به ما نشان بدهند.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=4373

محب المهدي;44341 نوشت:
سلام به همگي اميدوارم حال همگي خوب باشه

من وقتي مي بينم بچه هاي گفتگوي ديني اينقد خوب وموفقن ، حيفم مياد ازشون مشاوره نگيرم وفكر مي كنم از هر جاي ديگه اي بهترميتونن كمكم كنن،راستش دوباره اومدم از تون مشاوره بگيرم ميشه چند لحظه وقتتون رو بگيرم يه سوال داشتم؟ مي تونم بپرسم ؟

چكار گنم كه ديگه گناه نكنم حقيقتشو بخواين داره كم كم باورم ميشه كه نمي تونم گناه نكنم با بعضي ها هم كه مشاوره كردم ميگن شما دچار غفلت شدي نمي دونم ياد مرگه خوبه عظمت خدا رو فرموش نكن واز اين جور جوابها ...واين هم تازه اول راهه .

لطفا اگه براتون ممكنه كمكم كنيد.


سلام دوست من بهتره با خدا رفیق بشیم و دوستش داشته باشیم باهاش رو راست باشیم و یک بار برای همیشه توبه کنیم که ه کاری که چه کوچک باشه و چه بزرگ که جز نا فرمانی خداست رو نکنیم
خدایی که این قدر مهربون هست که حتی به ملائکه هم اجازه نمیده بعضی از گناه های مارو ببیبنن روز قیامت که دفتر همه ی کار های ما باز میشه ملائکه میبینن چندین گناه تو دفتر ماست که اونا ثبتش نکردن و خدا میگه اگه شما بنده ی من رو هنگام انجام این گناه می دیدین آبروش میرفت ولی من چیزی رو می دیدم که شما اونو نمی دیدین من این بنده رو که الان جلو من وایستاده با تکبر گناه می کنه می دیدمش که دوباره سراغم میاد با گردن کج و توبه میکنه
نماز شب و ذکر دائمی خدا هم همیشه آدم رو از نافرمانی خدا نگه میداره
واینکه همیشه این رو بگیم که خدا از رگ گردن بهمون نزدیک تره و خیلی بد هست که پیش خدا کناه کنیم چه بزرگ چه کوچک
التماس دعا
یاعلی

سلام 2 تا نکته از حضرت آیت الله بهجت دیدم واقعا کاربردی بود فقط روشون فکر کنید. از خدا میخوام به برکت این روز باعظمت خودم هم عمل کنم
1) گناه مثل زهر است!
اگر خدا 100 سال به شما عمر بده حاضر میشید یه ته استکان زهر بخورید! گناه هم زهر است.

2) ولی نکته دوم که به نظر خودم خیلی باید روش فکرکنیم و روی خودمون بعضا تجدید نظر کنیم.
ایشون می گفتند لازم نیست که موعظه حتما یه کتاب یا یه سخنرانی باشه . بعضی مواقع یه کلمه هم می تونه کار یه تمام کتاب ها رو بکنه و اون کلمه اینه:

"باور کنیم خدا ما رو همیشه می بیند"
اگر باور کنیم خدا همیشه حاضر است و ما،اعمال،رفتار و افکار ما رو می بیند محال است گناه کنیم.
خواهشا رو این 2 نکته فکر کنید.
ما جلو دوستمون کاری که اونو ناراحت کنه انجام نمیدیم.یعنی نعوذ بالله خدا از اون دوستمون کمتره یا کمتر دوستش داریم.یا خیلی بی معرفتیم یا به خدا یقین نداریم. باید فکر کرد
عید مبعث مبارک
یا علی

مهر آوا;120739 نوشت:
با سلام و تشکر ویژه از جناب/سرکار عرفان

بسیار زیبا و عالیست

وقتی به تسبیحم نگاه میکنم به یاد همه ی چیزایی می افتم که خدا بهم داده و حالا یا قدرش رو میدونم یا نمیدونم و به خاطره همه ی اونها شکرگزارم



یاد نعمت ها
می دانید که یاد نعمت هم خود جزء شکر گزاریست؟

همین که بنده ای به یاد نعمت های الهی می کند از شاکران نعمت های او محسوب می گردد.
چقدر خدای متعال در قرآن و سوره های متعدد توصیه به یاد کردن نعمتها میکند: مثلا سوره بقره وانعام و ...
و یا احادیث قدسی وارده ای که از فضیلت یادآوری
نعمتهای الهی سخن گفته.

شخصی خدمت امام حضرت امام حسین (ع) شرفیاب شد گفت:
من شخصی معصیت کارم و نمیتوانم در برابر گناه صبر کنم پس موعظه ای فرمایید.

امام (ع) فرمودند:
پنج کار انجام ده و هر چه میخواهی گناه کن.

اول آنکه: رزق خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه کن.

دوم آنکه: از تحت ولایت خدا خارج شو و هر چه میخواهی گناه کن.

سوم آنکه: جائی را پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه کن.

چهارم آنکه: هنگامی که عزرائیل برای گرفتن جانت آمد پس او را از خود دفع نما و هر چه میخواهی گناه کن.

پنجم آنکه: وقتی مالک (مامور جهنم) خواست تو را داخل آتش کند، پس داخل آتش نشو و هر چه میخواهی گناه کن.

بحار الانوار ج 78 ص 126 ح 7 باب 20