چكار كنم كه ديگه گناه نكنم؟!

تب‌های اولیه

221 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام و عرض ادب خدمت دوست خوبم :Gol:

من تجربه چند ساله خودم را ارائه کردم. بهترین راهکار برای تقویت اراده در ترک گناه افزایش عبادت است. باز هم می گویم، این ایده که به خاطر گناه نمی توانم نماز مستحبی بخوانم از مکر شیطان است. مگر عبادات مستحبی حتماً باید برای توبه باشد؟

قرائت قرآن و نماز خواندن راهکار عملی بوده، آیه قرآن هم این ایده را پشتیبانی می کند (سوره 29):

اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿۴۵﴾
آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى‏دارد و قطعا ياد خدا بالاتر است و خدا مى‏داند چه مى‏كنيد (۴۵)

هر کس طاقتی دارد. اگر شما در حال حاظر طاقت ترک کامل گناه را ندارید، از قرآن و نماز مدد بجویید تا طاقتتان افزایش یابد. :hamdel:

با تشکر فراوان
یا حق

دوست خوبم جناب آقاي

توحید صمدی
همکار علمی انجمن اخلاق
از لينكي كه داده بودين خيلي استفاده كردم دوست داشتم نظر شخصي تون رو هم بدونم .

:Sham:سلام توحيد چي شد؟؟بالاخره نظرشخصيت چيه ميشه بگي ممنون ميشم !:Gig::Gig:

بینام;54270 نوشت:
هترین راهکار برای تقویت اراده در ترک گناه افزایش عبادت است. باز هم می گویم، این ایده که به خاطر گناه نمی توانم نماز مستحبی بخوانم از مکر شیطان است.

دوباره سلام ميخواستم بگم گناه لذت هر جور عبادتي رو از آدم ميگيره مگه غير از اينه. حالا شما قضاوت كنيد مني كه اصلا حوصله خودم رو هم ندارم وفقط وفقط به هوس هاي زود گذر خودم فكر مي كنم كي ميتون عبادت كنم؟

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

اگر فقط عقلانی به قضیه نگاه کنیم
*حداقل این راه(راه گناه)رو امتحانی رها کنیم و برای مدتی اونچه خدا میگه عمل کنیم.

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
دوباره سلام ميخواستم بگم گناه لذت هر جور عبادتي رو از آدم ميگيره مگه غير از اينه. حالا شما قضاوت كنيد مني كه اصلا حوصله خودم رو هم ندارم وفقط وفقط به هوس هاي زود گذر خودم فكر مي كنم كي ميتون عبادت كنم؟

هر کاری تدریجی عادت می شود. شما هر چقدر هم که بی حوصله باشید، می توانید به زور هم که شده یک نماز دو رکعتی افزون بر واجبات انجام دهید. البته در چنین حالتی مطالعه قرآن (با معنی آن) مؤثرتر است. خیلی اوقات من حوصله عبادت ندارم. کمی قرآن که می خوانم حالش را به دست می آورم.

اگر حتی حوصله قرآن خواندن را هم ندارید، می توانید تنها یک صفحه بخوانید. فکر نکنم بیشتر از پنج دقیقه طول بکشد. اگر این کار را در یک روال منظم دنبال کنید، کم کم در شما اثر می کند و حوصله عبادت در شما ایجاد می شود.

حالت بهتر این است که یک صفحه قرآن بخوانید، بعد یک نماز دو رکعتی. بعدش هم کمی دعا برای توفیق در ترک گناهان. سرجمع فکر نکنم بیشتر از یک ربع طول بکشد. :Cheshmak:

با تشکر فراوان :hamdel:
یا حق

quote=بینام;60996]می توانید به زور هم که شده یک نماز دو رکعتی افزون بر واجبات انجام دهید.
:Gig:این چه حرفیه مگه امکان داره نماز زورکی دیگه چی چیه؟:Gig:

بینام;60996 نوشت:
خیلی اوقات من حوصله عبادت ندارم. کمی قرآن که می خوانم حالش را به دست می آورم.
شما فرق می کنید نباید فکر کنید حالتهای روحی همه آدما یه جور هست مگه نه؟؟:Kaf:
بینام;60996 نوشت:
حالت بهتر این است که یک صفحه قرآن بخوانید، بعد یک نماز دو رکعتی. بعدش هم کمی دعا برای توفیق در ترک گناهان. سرجمع فکر نکنم بیشتر از یک ربع طول بکشد. .

به همین راحتی !! خیلی جالبه :Labkhand:

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
:Gig:این چه حرفیه مگه امکان داره نماز زورکی دیگه چی چیه؟:Gig:

چرا نمیشه؟ وضو می گیریم، می ایستیم، و کلمات مربوطه را می خوانیم. کاری دارد؟

نقل قول:
شما فرق می کنید نباید فکر کنید حالتهای روحی همه آدما یه جور هست مگه نه؟؟:Kaf:

روز اول که اینطور نبوده. شما هم اگر تلاش کنید به حالتهای روحی خیلی خیلی بهتر از دیگران دست پیدا می کنید.

نقل قول:
به همین راحتی !! خیلی جالبه :Labkhand:

بله، به همین راحتی. ممکن است در روزهای اول حضور قلب نداشته باشید. ولی این حضور قلب کم کم کسب می شود.

شما نباید به خاطر گناهان تلاش در عبادت را حذف کنید. گیریم حضور قلب نداشته باشید، شما که نباید تسلیم شوید.

با تشکر
یا حق

:hamdel:شيطان مغلوبه چون من:hamdel:

:hamdel:عاشق:hamdel:

خداهستم:hamdel:
تبعيت ازمعشوق فقط كار عاشق واقعي:hamdel::hamdel:
:hamdel:

با سلام و عرض ادب :Gol:

فکر کنم مطالعه این تاپیک خالی از لطف نباشد:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=8853&p=61787

با تشکر فراوان :hamdel:
یا حق

زينب;61060 نوشت:
شيطان مغلوبه.....

:Sham:خوش به حالتون من که به معنویت و اخلاص شما غبطم میشه.:Sham:

بینام;61788 نوشت:
با سلام و عرض ادب فکر کنم مطالعه این تاپیک خالی از لطف نباشد:

دیدمش ولی خیلی جالب نبود مگه نه؟؟:Gig::Gig:

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
دیدمش ولی خیلی جالب نبود مگه نه؟؟:Gig::Gig:

اتفاقاً خیلی جالب بود. مخصوصاً اون قسمتی که مربوط می شد به اینکه چطور احساس گناه کاذب مانع از انجام اعمال مذهبی می شود. :Cheshmak:

دانستن تفاوتهای بین احساس گناه کاذب و حقیقی خیلی مهم است. چرا که گاهی اوقات شیطان با استفاده از احساس گناه وارد می شود و کارش را انجام می دهد. :Sham:

یا حق

با سلام و عرض ادب و خوشامد گویی به شما دوست عزیز :Gol:

همین که شما با موفقیت در سایت عضو شده اید و پستی را ارسال کرده اید، نشان می دهد که نصف بیشتر دانش مورد نیاز برای استفاده از سایت را دارید. اگر در مورد خاصی سؤالی دارید بفرمایید تا دوستان راهنمایی کنند.

با تشکر فراوان
یا حق

سلام خواهرمهربون زينب جان من اميد موفق هستم برات آرزوي موفقيت ميكنم درتمام لحظه هاي زندگيت .
اگه خواستي جوابم بدي ميتوني به اين ايميل
راستي براي منم دعا كن چون خيلي دلم گرفته نياز به دعا دارم .

هوالغفور
یک روایت بسیار تکان دهنده...التماس دعا

یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت

واسعه ی خویش نماید ؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم

جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت

امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می باشد ) و

به ایشان عرض کرد :

اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟

امام در پاسخ به وی فرمودند :

خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.

آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟

امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و

آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .

آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟

امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ،

کفاره ی گناهان دوست ما باشد .

آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!

امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ،

کفاره ی گناهانش شود .

آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟

امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .

بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل

از مرگ توبه کند چه ؟امام فرمودند :

به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .

aviny;62048 نوشت:
یک روایت بسیار تکان دهنده...التماس دعا

خيلي عالي بود ممنونم بازهم ازاين روايت هاي قشنگ بذار .من كه خيلي لذت بردم.

سلام
دوست عزیز محب المهدی
از سر تحیر سوال میکنم
اسم انتخابی شما
آواتار انتخابی
متن امضا
حالت انتخابی
با عنوان تاپیکی که انتخاب کردی همخوانی ندارد!
قبول داری اگر من این سوال را میکردم جای حیرت نداشت؟
ولی راهی که به نظر من متحیر میاد ان هست که:

خوب دقت کن
دیگه تکرار نمیکنم
لطفا خوب توجه کن
کاملا جدی باش
دیگه گناه نکن

روایت بسیار زیبایی بود. ممنون از اینکه آن را مطرح کردید. :Gol:

بسم الله
مشکل شما عام البلوی است آقا

:Gig:اگه کسی سند این حدیث رو می دونه بگه من یه مقداری که سرج کردم نتونستم پیداش کنم.:Gol:

باسلام به دوست خوبم :Sham:

با توجه به اینکه خودشما علت رو بی حوصله بودن می دونی علت دیگه اینه که ازخدایی که همه کارهامون حتی افکار مارو هم میدونه وهم میبینه به اندازه بابامون، که ازش خجالت میکشیم پیشش گناه کنیم،خجالت نمیکشیم، به آخر کارمون هم فکر نمیکنیم واز همه مهمتر تاوقتی علت بی حوصله بودن خودت رو پیدا نکنی وبرطرفش نکنی با سفارش ودعا و توصیه ونصیحت به جایی نمیرسی دوست عزیزم پس اگر گویی که بتوانم بروبشتاب ،بتوانی وگر گویی که نتوانم برو بنشین که نتوانی بنابر این اینقدر آیه یاس نخون با اراده باش میتونی:Gol:

matin;62441 نوشت:
با توجه به اینکه خودشما علت رو بی حوصله بودن می دونی

من که نگفتم چون بی حوصله ام گناه می کنم که این حرف رو می گید من گفته بودم که چکار کنم گناهی که بی حوصلگی وبی حالی وخیلی از عوارض دیگه رو داره چه جوری ترکش کنم.

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند :


«قلب فرزند آدم از دیگی که به جوش آید بیشتر زیر و رو می شود»


می بایست قلب هدایت شود
قلب در لغت به معنی واژگون شدن است یعنی محلی است که بر یک حالت ثابت نیست و از حالتی به حالت دیگر دگرگون میشه
خدا مرا متوجه این کرده بود که می بایست قلب را هدایت کرد

اول سعی میکردم تا خودم هدایت قلب خود را برعهده بگیرم ولی بعدا فهمیدم که باید خودم را از خودم پاک کنم و خود را به خدا سپرد تا او هدایت کنه و تنها بر خدا توکل کرد
اگر از خدا بخواهیم خدا همان طور که خودش صلاح بدونه واقعا بندگانش را هدایت میکنه
مرحوم ایت الله انصاری در اواخر عمر با مشقت به پاکستان سفر میکند و وقتی فرزندشان از ایشان چرائی این سفر را می پرسد می فرماید
«عاشق سوخته دلی به نام اتمیش در آنجا بود و ما از جانب خدای تعالی وظیفه پیدا كردیم كه به یاری ایشان بشتابیم»
می بنید کسی که از خدا بخواهد خدا حتی برای هدایت او به دیار دوری راهنما هم می فرسته
وقتی یه کودک 1 ساله اسم مادرشو صدا میزنه می بیند چطور این مادر به سمت این کودک میاد حالا مگر میشه کسی خدا را صدا بزنه ولی او اجابت نکنه؟
البته به نظر من یکی از شرطهای اصلی حق پذیری و صداقت است
پیامبر و بعد از او جانشینان پیامبر مسولیت هدایت و پرورش استعدادهای معنوی انسانها و سیر و سلوک الی الله برعهده دارند و در زمان ما نیز این مسولیت برعهده حضرت ولی عصر عج می باشد
اگر از خدا بخواهیم و خود را به خدا بسپاریم خدا راه را نشان می دهد

mohamada;62647 نوشت:
اول سعی میکردم تا خودم هدایت قلب خود را برعهده بگیرم ولی بعدا فهمیدم که باید خودم را از خودم پاک کنم و خود را به خدا سپرد تا او هدایت کنه و تنها بر خدا توکل کرد اگر از خدا بخواهیم خدا همان طور که خودش صلاح بدونه واقعا بندگانش را هدایت میکنه

چه جوری خودمو به خدا بسپارم تا خدا هدایتم کنه ؟:Ghamgin: وچه جوری ازش بخوام که راه رو نشونم بده برای منی که غرق گناهم ممکنه؟:Ghamgin:

چرا بعضى اوقات دچار اشتباه و گناه مى شویم؟
علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه گناهان ، سه قوه است : قوه شهویّه، قوه غضبیّه، قوه وهمیّه .
قوه شهویّه ، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى کشاند، که سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است .
قوهّ غضبیّه ، انسان را به ظلم، طغیان، آزار رسانى و تجاوز، وادار مى کند.
قوهّ وهمیّه ، برترى طلبى، انحصار جویى، تکبر و روح خودخواهى را در انسان زنده مى کند و او را به گناهان بزرگى وارد مى نماید.
به این مثال توجه کنید: آب ، در عین حال که مایه حیات تمامی جانداران از انسان، حیوان و گیاه مى باشد، اگر مهار نشود به صورت سیلابی جریان می یابد و باعث نابودی حیات بشر می شود ؛ بنابراین حتی این پدیده حیات بخش نیز نیاز به سد سازی و مهار دارد و در صورتی برای بشر مفید خواهد بود که به هنگام نیاز در کانال کنترل شده خاصی قرار گیرد و از دریچه مخصوصی، به مقدار نیاز، جریان یابد، در غیر این صورت طغیان می کند و دیوانه وار به باغ ها و کشتزارها و خانه ها سرازیر شده و همه را ویران خواهد ساخت.
در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد.
در نتیجه اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم ، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه ، حفظ کنیم ، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانى نداریم .

دستور العمل
1- ترک زمینه گناه:
1-1. کنترل چشم: امام صادق(ع) فرمود: نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد» . تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
2-1. کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند موسیقى حرام، صداى شهوت انگیز نامحرم و... .
3-1. ترک هم نشینی با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى شوند انسان گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
از امام سجاد(ع) نقل شده: حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است.
2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد. سعی نمایید فکر گناه را به یاد خدای تبدیل نمایید.
3- اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند. امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند، در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند».
4- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند. مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر، ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
5- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.

چند توصیه:
یک) هیچ گناهی را کوچک نشمارید.
دو) در ابتدای روز با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید و در طول روز مراقب اعمال و رفتار خود باشید و در پایان روز از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.
سه). بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید ، او بر شراشر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.
چهار) از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجویید، زیرا که خود فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید. (نور، آیه 21)
پنج) اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید; مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب و دعا.
قرآن کریم می فرماید: خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد. (هود، آیه 114)
شش) مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب اخلاقی ر فراموش نکنید.
در این زمینه ر.ک:
1-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
2-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
3- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).

سادات;65016 نوشت:
چند توصیه: یک) هیچ گناهی را کوچک نشمارید.

خیلی عالی بود واقعا راهکارهاتون اجرایی بود من که خیلی استفاده کردم فقط یه ایراد کوچولو داشت اگه یه مقدار سک نوشتن تون به روز می بود خیلی بهتر بود.:Sham:

Aviny;62048 نوشت:
هوالغفور یک روایت بسیار تکان دهنده...التماس دعا

[=Trebuchet MS]خیلی وقته منتظر نوشنه های خوبتون هستم ، اگه لطف کنید مثل این روایت باز هم بذارین ممنون میشم.:hamdel:

راه حل علامه طباطبایی برای تسلط بر نفس


نامه یک جوان محضر علامه طباطبائی
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک نخبه الفلاسفه آیه الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمرکم ماشاءالله
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کوتاه سخن آنکه جوانی هستم 22 ساله، ...چنین تشخیص می دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید. در محیط و شرایطی که زندگی می کنم، هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب آن شده‌اند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و می‌دارند. درخواستی که از شما دارم، برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
یادآور می شوم نصیحت نمی خواهم و اِلّا دیگران ادعای نصحیت فراوان دارند. دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت. (مسموع است).
باز هم خاطرنشان می سازم که نویسنده با خود فکر می کند که شفاهاً موفق به پاسخ این سؤال نمی شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می دانید و بر این موضوع میتوانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود واگذارید. متشکرم.­
امضا 1355/10/23

پاسخ علامه طباطبائی به نامه ایشان:

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم
برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته اید لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید، رضای خدا - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید. این رویّه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال سخت و در ذائقه نفس تلخ می باشد ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید و پس از بیست روز از حال اشتغال، حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان شاء الله موفق خواهید بود. والسلام علیکم.
محمد حسین طباطبایی

محب المهدي;44341 نوشت:
چكار گنم كه ديگه گناه نكنم حقيقتشو بخواين داره كم كم باورم ميشه كه نمي تونم گناه نكنم با بعضي ها هم كه مشاوره كردم ميگن شما دچار غفلت شدي نمي دونم ياد مرگه خوبه عظمت خدا رو فرموش نكن واز اين جور جوابها ...واين هم تازه اول راهه .

سلام :Gol:
با اینکه دوستان کارشناس و سایرین مطالب شایسته ای نوشته اند حقیر هم من باب ارشاد الی سبیل الحق نظرم را عرض می کنم .
قال الله الحکیم :
و من اعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم
در هر امری خدای متعال بهترین دستگیره است . اگر کسی باور دارد گناه حیات دنیوی و اخروی او را تباه می کند که چنین است . امیدوارانه به درگاه رب غفور به ناله و زاری بنشیند . تا پاسخ از آن بارگاه کریمانه بیاید . که
به آیتی روشن می آید .
پس از دریافت پاسخ به تدریج در صدد جبران گذشته باشد و به انجام وظیفه بندگی مشغول شود . با خوبان بنشیند و از بدان پرهیز نماید چه خوب و بد شخصی چه عملی و چه فکری و اعتقادی .
موفق در پناه حق
:Gol:

اون که یک روز بهم می گفت دوست دارم ... منو بازی گرفته منو دیونه کرد

واقعاً ديونت كرده :khandeh!:

من هم چندراه پیشنهادمیکنم البته با کسب اجازه ازدوستان
1-همنشینی باخوبان..منظورکسانی که فکرشون سالمه چون همه چیزازفکرشروع میشه همون جمله معروف حضرت امیرعلیه السلام مراقب افکارت باش که آنها به گفتاروسپس کرداروسپس شخصیت ودرآخرهم به سرنوشت تومنتهی میشود.
2-خواندن زیادقرآن..مثلا ماحدیث داریم که هرکس شبها سوره واقعه رابخوانددرروزچشمش به گناه آلوده نشود
3-داشتن استاداخلاق.کیی ازعلما می فرمودنداگرنیمی ازعمرت راپی استاداخلاق سپری کردی باز هم ناامیدمشو چون درنیمه دیگرسعادت است.شبان وادی ایمن گهی رسدبه مراد/که چندسال به جان خدمت شعیب کند..حضرت موسی 10سال تلمذکرد ازحضرت شعیب
4-برای خود ودیگران دعا کنیم..دعاخیلی مهمه چرا که توکل آدم رو زیادمی کنه..آدمی گرصدهنرداردتوکل بایدش
5-جوگیرنشیم..بیاد داشته باشیم آدم داغ زودسردمیشه ولی آدم پخته سردنمیشه.رهروآنست که آهسته وپیوسته رود..بعضیاجومیگیرشون یهوتانماز شبم پیش میرن ولی زودسرد میشن وبعد ازچندوقت دیگه نماز صبحم نمی خونن.باید متعادل بود
یاعلی محمد امین فروتن شادی امام زمان(عج)صلوات

محب المهدي;57071 نوشت:
دوست خوبم جناب آقاي
توحید صمدی
همکار علمی انجمن اخلاق
از لينكي كه داده بودين خيلي استفاده كردم دوست داشتم نظر شخصي تون رو هم بدونم .


بسم الله
سلام علیکم
جناب محب المهدی بزرگوار ببخشید که الان پست را دیدم.شرمنده
والا چه عرض کنم!
متاسفانه خود مبتلا هستم و روسیاه و در این امر موفقیت چندانی نداشتم که دستگیر شود.
ولی به لحاظ امری که فرمودید مختصری عرض می کنم.
قطعا هیچ کاری جز به یاری قادر متعال و توسل و تضرع به درگاه او و اهلش میسر نخواهد بود.
ترک گناه شوخی نیست و ابدا که سهل و آسان باشد،گویی که کالمحال است!
اول دید هر کس گناه را چه تعریف می کند
آیا گناه، فقط غیبت، تهمت و.... هست ی
اخنده به عاصی و نگاه نامهربان به مومن هم بس گناهی بزرگ است که همچون منی از آن غافل است و گویی که اصلا گناهی نیست!
یکی از روش ها مفید در پاسخ به سوال مطرح شده این است که انسان نفس خود را مشغول دارد
حال به عملی واجب و مستحب چه حتی به مباح.خلاصه نباید گذاشت نفس بیکار بماند که
بر انسان نقشه ها می کشد و هر زمان خواسته ای از ما طلب خواهد کرد.
ان شاء الله که در حق هم دعا کنیم و موفق به ترک معصیت در اعتقادات و عملیات شویم.یا حق

1-همنشینی باخوبان..منظورکسانی که فکرشون سالمه چون همه چیزازفکرشروع میشه همون جمله معروف حضرت امیرعلیه السلام مراقب افکارت باش که آنها به گفتاروسپس کرداروسپس شخصیت ودرآخرهم به سرنوشت تومنتهی میشود.
2-خواندن زیادقرآن..مثلا ماحدیث داریم که هرکس شبها سوره واقعه رابخوانددرروزچشمش به گناه آلوده نشود
3-داشتن استاداخلاق.کیی ازعلما می فرمودنداگرنیمی ازعمرت راپی استاداخلاق سپری کردی باز هم ناامیدمشو چون درنیمه دیگرسعادت است.شبان وادی ایمن گهی رسدبه مراد/که چندسال به جان خدمت شعیب کند..حضرت موسی 10سال تلمذکرد ازحضرت شعیب
4-برای خود ودیگران دعا کنیم..دعاخیلی مهمه چرا که توکل آدم رو زیادمی کنه..آدمی گرصدهنرداردتوکل بایدش
5-جوگیرنشیم..بیاد داشته باشیم آدم داغ زودسردمیشه ولی آدم پخته سردنمیشه.رهروآنست که آهسته وپیوسته رود..بعضیاجومیگیرشون یهوتانماز شبم پیش میرن ولی زودسرد میشن وبعد ازچندوقت دیگه نماز صبحم نمی خونن.باید متعادل بود
یاعلی محمد امین فروتن شادی امام زمان(عج)صلوات

چندتوصیه ساده برای ترک گناه

1-همنشینی باخوبان..منظورکسانی که فکرشون سالمه چون همه چیزازفکرشروع میشه همون جمله معروف حضرت امیرعلیه السلام مراقب افکارت باش که آنها به گفتاروسپس کرداروسپس شخصیت ودرآخرهم به سرنوشت تومنتهی میشود.
2-خواندن زیادقرآن..مثلا ماحدیث داریم که هرکس شبها سوره واقعه رابخوانددرروزچشمش به گناه آلوده نشود
3-داشتن استاداخلاق.کیی ازعلما می فرمودنداگرنیمی ازعمرت راپی استاداخلاق سپری کردی باز هم ناامیدمشو چون درنیمه دیگرسعادت است.شبان وادی ایمن گهی رسدبه مراد/که چندسال به جان خدمت شعیب کند..حضرت موسی 10سال تلمذکرد ازحضرت شعیب
4-برای خود ودیگران دعا کنیم..دعاخیلی مهمه چرا که توکل آدم رو زیادمی کنه..آدمی گرصدهنرداردتوکل بایدش
5-جوگیرنشیم..بیاد داشته باشیم آدم داغ زودسردمیشه ولی آدم پخته سردنمیشه.رهروآنست که آهسته وپیوسته رود..بعضیاجومیگیرشون یهوتانماز شبم پیش میرن ولی زودسرد میشن وبعد ازچندوقت دیگه نماز صبحم نمی خونن.باید متعادل بود
یاعلی محمد امین فروتن شادی امام زمان(عج)صلوات

محمدامین;79095 نوشت:
چندتوصیه ساده برای ترک گناه

محمد امین جون اینایی که گفتی در حد توصیه ونصیحت هستن مهم [="Red"]راهکارهاش[/] هست که نگفتی :hamdel:

هر کس ناخودآگاه برای کسب لذت و فرار از درد یک روشی را در زندگی اش پیش گرفته
بعضی از انسانها گوشه نشینی اختیار میکنند بعضی دیگر به موسیقی یا مشروب و .. پناه می برند

عیب ما این است که لذت را در چیزهائی محدود کرده ایم و فکر میکنیم فقط همینها لذتبخش هست
ببینید دانشمندان چه کتابهای قطوری نوشته اند فکر میکنید کسی انها را مجبور کرده تا اینها را بنویسند؟
اینها لذت تعقل را چشیده اند البته در میان این گروه بعضی هم دچار تفاخر و حسادت می شوند
بالاتر از لذت عقلانی لذت معنوی است کسی هم که این لذت را درک کنه دوست داره بیشتر بهرهمند بشه
به زندگی عارفان دقت کنید چه چیز باعث میشده که آنها شبها زمانی که همه در خواب هستند بیدار شوند
معلوم می شود که انها لذت بالاتر را چشیده اند
البته هدف لذت نیست چون در این صورت انسان بنده لذت میشه نه بنده خدا
لذت و درد تنها مثل اهرامهائی است تا انسان از انها کمک بگیره و مسیر خودش را بپیماید نه این که خودشان هدف باشند

خوب است به سوره شمس توجه کنیم خدا در اول این سوره 11 بار قسم خورده تا فقط دو چیز به ما بگه
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا
به راستی هر که در پاکی آن (نفسش) کوشيد رستگار شد و هر كه آلوده‏اش ساخت قطعا درباخت

بی رنگ جان من که متوجه منظورت نشدم خب چیکار باید کرد که لذت های نامحدود رو تجربه کنیم.:Gol:

نمی دانم این چطور است گاهی اوقات حالتی دست می دهد که من آن را حالت بیداری اسمش را گذاشته ام در آن حالت به این که من برای چه به دنیا آمده ام ؟ آن کس که مرا شنوا و بینا ساخته کیست؟ چه کسی این آسمان بلند را بنا کرده و ... فکر میکنم در آن حالت عمیقا به حالت تحیر و شگفتی کامل هستم نمی توان این حالت را در کلمات وصف کرد
برای مثال با اینکه تابحال هزاران بار درختان زیادی را دیده ام اما تابحال به شگفتی این که چطور خدا از خاک چوب در می آورد توجه نکرده بودم و یا امروز یکدفعه متوجه شگفتی این پدیده شدم که چطور خدا مایه درون تخم مرغ را به موجودی زنده تبدیل می کند
ولی گاهی اوقات هم در دریای دنیا و روزمرگی هایش فرو می روم و همه چیز را فراموش میکنم و آنها را عادی و بدون هیچ گونه شگفتی می بینم متاسفانه بیشتر مردم از جمله خودم بیشتر اوقات در حالت دوم یعنی غفلت به سر می بریم مگر اینکه خدا لطفی کند و ما را از این حالت غفلت بیدار کند
حالت دوم خیلی خطرناک است در این حالت امکان دارد هرگونه خطائی را انجام دهم ولی در حالت اولی که یاد خدا در قلبم است به هیچ وجه مرتکب هیچ خطائی نمی شوم
به این دقت کنید
پیامبر(ص) فرموده‌اند: قلب را از این‌رو قلب نامیده‌اندکه منقلب و دگرگون می‌شود. حکایت دل، حکایت پری است که در دشتی، به بیخ درختی آویخته و باد آن را زیر و رو می‌کند ادامه اش را اینجا بخوانید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8902
فکر میکنم که این سخن را امام صادق فرموده که خدایا ما را از آنان قرار نده که ایمانشان تغییر میکند
مدتی بر اثر اینکه مراقب کارهائی که میکردم بودم و به توفیق الهی برخی از حجابها برطرف شده بود ولی متاسفانه دوباره دچار غفلت شده ام حالت اولی بر من دائم نیست شیطان دوست دارد که ما را به چیزهائی مشغول کند تا ما را از حقیقت دور کند این چیزها می تواند هر چیزی باشد
به صورت تجربی فهمیده ام که برای آن که از حالت دومی به حالت اولی خارج شوم این کارها را انجام بدهم
معمولا این حالت در سکوت دست می دهد برای همین اگر مدتی به یک موسیقی ای گوش کنم باعث می شود دچار غفلت شوم یا اگر به جمعی وارد شوم و مدتی با آنها گفتگو کنم و مانوس به آنها شوم این هم باعث می شود که از حالت اول دور شوم یا اگر مرتکب گناهی شوم یا حتی اگر مدتی درمورد مسائل بی ارزش در ذهن خود با خودم حرف بزنم باعث می شود از آن حالت اول دور شوم یاد مرگ یکی از افکار خوبی است که باعث می شود که قلب انسان از دنیا خارج شود

بی رنگ;95665 نوشت:
مدتی بر اثر اینکه مراقب کارهائی که میکردم بودم و به توفیق الهی برخی از حجابها برطرف شده بود

میشه یه کم واضحتر بگین چه حجاب هایی؟؟؟؟

منظورم این بود که بعضی از رذیلتهای اخلاقی ام برطرف شده بود


شیطان به شما نمی گوید که به آقای اوباما اردنگی بزنید


دشمن را بشناسیم.


اگر از یک زاویه خاص به گناه نگاه کنیم می توانیم بگوییم گناه کاری است که شیطان به ماپیشنهاد میدهد. وما آن را انجام میدهیم.

او دشمن ما ست ودر این دشمنی کاری جز پیشنهاد کردن ازاو بر نمی آید وبا این وسیله مارا گمراه می کند وهیچ دست زوری بر ماندارد .حال اگر به اغوای او توجه کردیم ضرر کرده ایم والا پیروزی از آن ماست . تنها تسلط او بر كساني است كه (به اختیار خود)او را به سرپرستي خود برگزيده‏اند و آنها كه نسبت به او شرك مي‏ورزند (و فرمانش را بجاي فرمان خدا لازم الاجرا مي‏دانند). نحل (۱۰۰)


شیطان چه پیشنهادی به ما می کند؟

البته پیشنهادهای او متناسب با روحیه وتوانایی افراد است .او هیچ گاه به شما نمی گوید به آقای اوباما اردنگی بزنید چرا که این کار ازشما ساخته نیست وعلاقه ای هم به آن ندارید نهایتا بخواهیدو بتوانید به دوست خود بزنید ویاهیچ گاه به کسی که اهل نماز است نمی گوید نماز نخوان بلکه حد اکثر می گوید فرادی دیرتر یا تند تر ویا بی توجه تر بخوان . ویا حتی برای اینکه بر ما پیروز شود مارا به کارهای مستحب دعوت می کند تا مارا ازیک واجب منصرف ویا محروم کند مثل اینکه به افرادی که در عزا داری سید الشهداء ع شرکت میکنند نمی گوید نماز صبح نخوان بلکه اگر بتواند آنان را وادار میکند تا نیمه شب عزاداری کند تا خود بخود نماز صبحش قضا شود .البته او رفقای خود را می شناسد وهیچ گاه به کسی که اگر تا ساعت یک نیمه شب بیدار باشد حتما نماز شب می خواند ونماز صبحش هم قضا نمی شود این حرف را نمی زند سیاست او گام به گام است . اي كساني كه ايمان آورده‏ايد از گامهاي شيطان پيروي نكنيد هر كس قدم جاي قدمهاي شيطان بگذارد (گمراهش مي‏سازد)، چرا كه او امر به فحشاء و منكر مي‏كند، و اگر فضل و رحمت الهي به سراغ شما نمي‏آمد احدي از شما هرگز پاك نمي‏شد ولي خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مي‏كند و خدا شنوا و دانا است. نور (۲۱)


با این تفاصیل نکته اصلی اینست :


شیطان از نقاط ضعف ما استفاده میکند او دشمن ما وبه دنبال ضربه زدن به ماست ودائم حمله میکند (البته از نوع مگسی)باید ببینیم از کدام خاکریز به ما حمله می کند وچرا ؟؟؟همانجا را تقویت کنیم وهمان ضعف را از بین ببریم ومشکلمان را حل کنیم.همانطور که خود را در برابر دشمن بیرونی تجهیز وآماده می کنیم .در این راه هم ازمانورهای دشمن استفاده میکنیم تا نوع دفاع را معین کرده ونیروهای خود رابسیج وتقویت وسازمان دهی کنیم.

این همان جهاد اکبر است که هر که از خود برای انجام این جهاد مهاجرت کند(از خواسته های خود دست بر دارد) ونفس را قربانی فرمان الهی کند شهید شده وبه لقای الهی دست پیدا می کند وچه چیزی از این زیبا تر؟ و كسي كه در راه خدا هجرت كند نقاط امن فراوان و گسترده‏اي در زمين مي‏يابد، و كسي كه از خانه‏اش به عنوان مهاجرت به سوي خدا و پيامبر او بيرون رود سپس مرگش فرا رسد پاداش او بر خدا است و خداوند آمرزنده و مهربان است. نساء(۱۰۰)


خدا چیز بد نمی آفریند .

لقای خدا وحد اقل یاد او کمترین غنیمتی است که در این نبرد به دست ما می اید(اگر مراقب باشیم ).اساتید اخلاق شیطان را به سگ در خانه خدا تشبیه کرده اند وقتی به سمت خدا بروید شیطان به شما حمله میکند ولی کافی است به صاحب خانه پناه ببرید تا او بااشاره ای شر سگ را از شما دور کند واین نعمت بزرگی است یعنی چیزی همیشه در کنار ما هست که نقاط ضعف ما را نشان میدهد وما به تحرک ومبارزه وپناه بردن بخدا وادار می شویم.
هر گاه وسوسه‏هائي از شيطان متوجه تو گردد از خدا پناه طلب كه او شنونده و آگاه است. فصلت(۳۶)


چرا مبارزه کنیم؟


میدان مبارزه محل بالندگی انسان وبقول مولا امیر المومنین ع "بستر ارزیابی افراد پر مدعاست" انسان در این میدان محک خورده خود را می شناسد.


مثل یک کشتی گیر که اگر میدان وحریفی برای کشتی گرفتن داشته باشد امکان پیشرفت ورشدومدال گرفتن پیدا میکند والا افسرده شده ونمی تواند یک ارزیابی از توانایی خود داشته باشد .


گاهی این مبارزه به یک مسئله حیاتی تبدیل میشود کشوری را در نظر بگیرید که برای دفع دشمنانش مجبور به ساز ماندهی نیروها و ارتقاء فن آوری وتقویت زیر ساخت های خود می شود وهمین باعث ارتقاء سطح زندگی مردمش می شود .ویا در یک مثال کوچک راننده ای را که بر اثر خستگی مفرط در پشت فرمان چرت میزند ومگسی را که دائم او را اذیت می کند واز چرت زدن او جلو گیری میکندودر این جدال خطرخواب آلودگی از او بر طرف می شود . ویا خانم خانه داری که برای دفع مگس ها خانه را پاکیزه نگه میدارد .




حال چه باید کرد؟


شیطان مثل مگس ضعیف ولی سمج است كسانى كه ايمان آورده‏اند در راه خدا كارزار مى‏كنند و كسانى كه كافر شده‏اند در راه طاغوت مى‏جنگند پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت] ضعيف است نساء(۷۶).مسئله خیلی ساده است. کافی است مراقب باشیم اسباب جمع شدن مگس را از بین ببریم ومگس پرانی کنیم. واساس این مبارزه مثل همه مبارزات دیگر همان است.


م ر ا ق ب ت


مثلا برای کسی که نقطه ضعف او مسائل شهوانی است اسباب نفوذ شیطان عکس ها فیلم هامناظرآهنگ ها حرف ها وافکار شهوت انگیز است. باید این راه ها را بر او بست واین خاک ریز را تقویت کرده برای فرار از آن برنامه ریزی کرد.


در قران63 آیه در مورد شیطان ودسیسه ها ورفتار او آمده ای کاش کسی پیدا میشد وآنها را برای ما شرح میداد . تا دشمن را بیشتر بشناسیم ونوع مبارزه ومانورهای اورا دریابیم.

سلام

اگر اشتباه نگم راه حل باید این باشد

الا بذکر الله تطمئن القلوب (از حفظ نوشتم اگر اشتباه است بگویید)
اگاه باشید که تنها با یاد خدا دل ها ارام می گیرد:Sham:

گناه شکست در یک مبارزه است

mkk1369;95917 نوشت:
اگر اشتباه نگم راه حل باید این باشد الا بذکر الله تطمئن القلوب

با سلام

در مبارزه چند عنصر دخالت دارد:

1- ما
2 - دشمن

3 مبارزه

4- قسمت نرم افزاری مبارزه مثل علم به تکنیکهای مبارزه علم شناخت داشتن از دشمن وشناخت از خود وقوت وضعف موجود در خود و...

5- قسمت سخت افزاری مبارزه

6- امداد های غیبی ودر خواست آن از خدا واین هم به شرطی است که ما همه وسایل را آماده کرده باشیم والا مثل جنگ احد شکست می خوریم .

آنچه شما گفته اید راه حل نیست بلکه عنصر ششم مبازره است. وخدا وند همانطور که به ما دستور دعا وتوکل وذکر داده برای آماده سازی وسایل مبارزه هم فرمان داده است .

هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمى‏شناسيدشان و خدا آنان را مى‏شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت انفال (۶۰)

اگر عناصر گوناگون مبارزه نباشد شکست حتمی است .

نتیجه این شکست در مبارزه با شیطان گناه است .

چه می شود که بعضی افراد مثل ائمه علیهم السلام به مقام عصمت میر سند؟ غیر از این نیست که وسایل مبارزه را فراهم کرده مراقب دشمن اند .

ما باید چیزها را با قلبمان ببینیم برای مثال شاید خیلی ها از نظر عقلی قبول داشته باشند که خدا هست ولی انچه که مهم است با قلب درک کردن این است که خدا هست
برای مثال این آیه را در نظر بگیرید
: « افلم یسيروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها » ، ( آيا در زمین سیر نكرده اند تا قلب هایی داشته باشند که با آن تعقل نمایند ؟ ) ، ( سوره حج ، آيه 46 )
به نظر شما منظور خدا از تعقل با قلب چیست؟
گاهی خودم کلمه خدا را بر زبان می آورم ولی تغییر حالتی در من رخ نمی دهد ولی گاهی دیگر همین که کلمه خدا را در نظر می گیرم تغییر حالتی در من رخ می دهد

[=arial, helvetica, sans-serif] این یکی آیه را در نظر بگیرید
و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هواه » ، ( از کسی که قلبش را از یادمان غافل نموديم و از هوای نفس پیروی می کند، اطاعت نکن. ) ، ( سوره كهف آيه 28 )

[/][=arial, helvetica, sans-serif]و لقد ذرانا لجهنم كثيراً من الجّن و الانس لهم قلوب لا يفقهون بها » ، ( و حقا آفريديم براي جهنم بسياري از جن و انس را كه قلبهائی داشتند ولي با آن نمي فهميدند ) ، (سوره اعراف ، آيه 179 )[/]
منظور خدا از اینکه قلبهائی داشتند که با آنها نمی فهمیدند چیست؟
این مطالب سرسری نگیریم اینها سخنان کسی است که ما را بینا و شنوا کرده کمی بیشتر در مورد واژه قلب تحقیق کنیم
چرا ما گاهی به چیزی راغب هستیم ولی گاهی دیگر سعی میکنیم از همان چیز دوری کنیم؟ اینها نشان دهنده تغییر حالات قلبی است
[=arial, helvetica, sans-serif]
[/]