سلام.امام صادق(ع):من قراالقرآن وهوشاب موم اختلط القرآن بلحمه ودمه اگر جوان مومنی قرآن خواند قرآن باگوشت و خون او آمیخته میشود می شود. & (((( پس قرآن بخوان)))&
در مبارزه چند عنصر دخالت دارد:
1- ما 2 - دشمن 3 مبارزه 4- قسمت نرم افزاری مبارزه مثل علم به تکنیکهای مبارزه علم شناخت داشتن از دشمن وشناخت از خود وقوت وضعف موجود در خود و... 5- قسمت سخت افزاری مبارزه
6- امداد های غیبی ودر خواست آن از خدا واین هم به شرطی است که ما همه وسایل را آماده کرده باشیم والا مثل جنگ احد شکست می خوریم .
[="Red"]جالب بود اگه یه مقدار جزئی تر بحث کنید با توجه به اینکه مخاطبمون هم جوونا ونوجوونا تو شرایط امروز جامعه ما و در کل دنیا هستن ممنون میشم .
دوستای دیگه هم لطف کنن ونظرات خوبشون رو بگین.:Gol:[/]
جالب بود اگه یه مقدار جزئی تر بحث کنید با توجه به اینکه مخاطبمون هم جوونا ونوجوونا تو شرایط امروز جامعه ما و در کل دنیا هستن ممنون میشم . دوستای دیگه هم لطف کنن ونظرات خوبشون رو بگین.
تمام کارهائی که انجام می دهیم سرچشمه قلبی دارد ما عقلمان را وسیله ای قرار می دهیم تا به خواسته های قلبی خودم برسیم
این خیلی مهم است در قرآن آیه های زیادی در مورد قلب نازل شده و سرنوشت ابدی ما بستگی به قلب ما دارد
سلام من تازه با این سایت آشنا شدم نمی دونم چرا نتمی تونم یه گناه رو ترک کنم خودمم خیلی عصبانی و ناراحتم - نمی دونم چرا همیشه میگم چرا این کارو میکنم اما چیکار کنم بعضی وقتا نمیتونم-همیشه فکر میکنم کسی نیست منو دوست داشته باشه-شایدم اشتباه کنم اما دوست نداشتن بیشتر غالب بر من-خلاصه بریدم از همه چیز-همیشه میگم خدا به من نگاه نمیکنه-حالا میبینم لایق دیدن خدا نیستم راضیم -خیلی کوچیکم
با سلام و احترام خیلی خوش اومدین به اسک دین امیدوارم بهترین لحظات رو در اسک دین سپری کنید .
amojonmahdi;96705 نوشت:
همیشه فکر میکنم کسی نیست منو دوست داشته باشه
همیشه میگم خدا به من نگاه نمیکنه
حالا میبینم لایق دیدن خدا نیستم
لو علم المدبرون عني،كيف اشتياقي بهم و انتظاري الي توبتهم،
لماتوا شوقا علي و لقطعت اوصالهم....
اگر روي گردانندگان از من ميدانستند كه اشتياقم به آنها و بازگشتشان چگونه است، حتما از شوق مي مردند و رگهاي گردنشان قطع ميشد... خدا که خیلی دوست تون دارهو منتظر تون هست حتی بعد از صدبار توبه شکستن ... جو جامعه اونقدر خراب شده که گاهی اوقات (اکثراً) زورمون به نفس نمیرسه باید از امام زمان روحی له الفداه بخوایم کمک مون کنن موفق و سربلند باشید در تمامی مراحل زندگی؛ :Gol:
سلام من تازه با این سایت آشنا شدم نمی دونم چرا نتمی تونم یه گناه رو ترک کنم خودمم خیلی عصبانی و ناراحتم - نمی دونم چرا همیشه میگم چرا این کارو میکنم اما چیکار کنم بعضی وقتا نمیتونم-همیشه فکر میکنم کسی نیست منو دوست داشته باشه-شایدم اشتباه کنم اما دوست نداشتن بیشتر غالب بر من-خلاصه بریدم از همه چیز-همیشه میگم خدا به من نگاه نمیکنه-حالا میبینم لایق دیدن خدا نیستم راضیم -خیلی کوچیکم
سلام دوستان
عرض ادب و احترام
یک سلام ویژه به دوست جدیدمان و خوش آمد گویی به ایشان
دوست خوب اولا خدا خیلی دوست داره که آمدی اینجا و مشکلت را اینجا مطرح کردی
بیین دوست عزیز تو این راه نا امیدی بدترین مشکل است اگر هزار بار هم که توبه کردی ولی باز مغلوب شدی نباید نا امید شوی در این راه زمین خوردن زیاد داریم
اگر قابل بدانی مشکلت را برای من یا کارشناسان سایت به صورت خصوصی مطرح کنید تا بیشتر کمکت کنیم
خلاصه ما همه جوره مخلص اعضای اسک دین هستیم
با تشکر
اگر قابل بدانی مشکلت را برای من یا کارشناسان سایت به صورت خصوصی مطرح کنید تا بیشتر کمکت کنیم
چرا خصوصی اینکه سوال خیلیهاست ، اگه همین جا بحثو ادامه بدیم خیلی بهتره ، نمی دونم چرا بعضی کارشناسای سایت با اینکه اینجا یه فروم اجتماعی هست سریع درخواست مشاوره خصوصی میدن؟
سلام دوستان
عرض ادب و احترام
عرض ارادت و ادب ویژه خدمت جناب محب المهدی
دوست من بنده فکر کردم شاید دوستمان نخواهد مشکلش را در تاپیک بگویید گفتم خصوصی بگویید وگرنه که کل سایت برای بیان مشکل دوستان باز است و ما هم استقبال می کنیم ولی باز برای اجرای حرف شما من تمام تلاش را در فعال شدن این تاپیک و موارد مشابهه می کنم عزیزان هم در این موارد اگر سوال یا مشکلی داشتند در این تاپیک بنده در خدمت دوستان عزیز هستم
با تشکر
نکات خوب وجالبی را در این تاپیک مطالعه کردم و دوستان چه در نظرات شخصی وچه در نقل قول از بزرگان مطالب ارزنده ای را بیان کرده بودند .
و اما این هم چند نکته در این باره هدیه به دوستان گرامی:Gol:
گناه به عنوان عامل باز دارنده در زندگی انسانها نقش مخرب را دارد .یعنی انسان را از رسیدن به کمال باز میدارد. وآنچه برای انسان مخرب باشد یا مستقیما" خودش دشمن است ویا آثار ونتیجه ی فعلی از افعال دشمن است .
برای غلبه بر دشمن و آثار مخرب او اگر در تاریکی تیر ی را رها کنیم جز هدر رفتن زمانمان در این دنیا و توهمات این تاریکی چیز بیشتری نصیبمان نمی شود . زیرا اول باید هویت این دشمن برایمان روشن شود. واو را بشناسیم .
پس در اولین گام برای غلبه بر این دشمن وآثارش ، شناخت دشمن به معنای واقعی است . نه با شعار و تلقین دیگران . زیرا این دشمن قدَر برای هر فرد نقشه وطرح ویژه ومعماری خاص مطابق با معماری شخصیت و ذات فرد را به کار میبرد . یعنی او اول از قبل طعمه ی خود را به خوبی شناسایی می کند وبعد با هدف وطرح نقشه ای موافق با احوالات فرد اورا به دام گناه می کشاند . به گونه ای که حتی خود فرد نمی تواند در اولین قدمها به سوی گناه تشخیص قبح و گناه بودن را در عمل ببیند .
.............................................................................. حق یارتان :roz:.............................................................................................
علمای اخلاق می گویند:منشأ وانگیزه گناهان سه قوه است.قوه شهویه،قوه غضبیه وقوه وهمیه. در انسان نیروی غضب برای دفاع وشهوت برای بقای نسل لازم است. ولی اگر این دو غریزه براثر افسار گسیختگی طغیان کنندموجب بروز جنایات ویرانگر وانحرافات جنسی وبی عفتی خواهند شد.
آنچه که می تواند به ما کمک کند که گناه نکنیم دو عامل است :گناه شناسی وگناه زدایی.
گناه شناسی یعنی مبارزه مستقیم باگناه از طریق شناخت گناهان وتفکر در آثاروعواقب دنیوی واخروی آنها.وگناه زدایی یعنی مبارزه اساسی وغیر مستقیم با گناه از طریق مبارزه باز مینه های گناه وتقویت زمینه های صلاح.
گناه ناشی از غفلت است وغفلت همان خواب روحی است که در اثر جهل وبی خبری عارض انسان می شود.خوابی که تنها راه علاج آن نور یقظه است ویقطه هم چیزی جزبیداری وآگاهی حاصل از دانش وبینش نمی باشد.تا انسان غافل است مرتکب گناه می شود واز آن لذت می برد ووقتی که بیدار شددیگر نه ازگناه لذت می برد ونه حاضر است مرتکب آن شود. راه های ترک گناه: 1_ترک زمینه گناه 2_ترک فکر گناه،فکر گناه تا به عمل حرامی منجر نشود،حرام نیست ولی باید در نظر داشت که ،شیطان با همین انحرافات کوچک،انسان رابه تباهی می کشاند.فکر گناه ،گناه نیست ولی ممکن است زمینه گناه را فراهم سازد وموجب سلب توفیق گردد.چنان که دود چیزی رانمی سوزاند ولی در ودیوار را سیاه می کند. 3_اشتغال به برنامه ریزی،باید وقت شبانه روزی خود را با برنامه های صحیح پر کنیم،برنامه تلاش برای زندگی آبرومند،برنامه عبادت وبندگی خدا وبرنامه سرگرمی های سالم.زیرا بی کاری وخالی ماندن اوقات از برنامه ،بلای عظیمی است که زمینه را برای وسوسه های باز گشت به گناه فراهم می سازد. 4_عبادت،روزه ونماز به عنوان دوعامل مهم برای دوری از گناه مطرح می شود.اقامه نماز یکی از عوامل باز دارنده از نماز می باشد که درقرآن به آن اشاره شده است.خداوند در قرآن می فرماید:"ان الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر"عبادت علاوه برفایده های معنوی، نقش مهمی در کنترل گناه دارد.هدف اصلی عبادت،بعد از خداشناسی،
پاکسازی وتقوا وحفظ انسان از گناهان است. 5_ورزش 6_فکر در مرگ،ایمان به معاد وحساب وکتاب وقیامت عامل مهم درانجام ندادن گناه است. ایمان به معاد یعنی ایمان به دریافت کیفر وپاداش اعمال، چرا که عمل هرکس طوق گردنش خواهد شد و ایمان با چنین شرایطی نقش مهمی در پرورش روح آدمی داشته وقویترین عامل در حفظ انسان از گناه خواهد بود.یاد مرگ موجب شکسته شدن غرور وعامل ترک گناه وکنترل آدمی است.به نحوی که پیامبر گرامی (ص) می فرمایند:"ای مؤمنان بسیار یاد مرگ کنید زیرا یاد مرگ گناهان را می زداید." 7_تصمیم جدی وقاطع بر گناه نکردن 8_توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه وناظربراعمال ماست. 9_تفکر در عواقب زیان بار گناه،یعنی این که آدمی فکر کند که عاقبت گناه او چه می شود.یکی از مهمترین کلیدهای درمانی برای رذائل اخلاقی،استفاده از قوه اندیشه وداشتن تفکر اخلاقی است.انسان هنگامی که به تفکردر موضوع رذائل نفسانی خویش بنشیند وبه مفاسد زیان بار آن فکر کند،از آنجا که طالب منفعت برای خویش،ومتنفر از ضرر وآسیب رسانی به خود می باشد،خواه ناخواه از رذائل اخلاقی فاصله گرفته وآنها را از خود دور می سازد.علمای اخلاق به عنوان یک عامل اساسی برای درمان رذائل وکسب فضائل برمسأله تفکر واندیشیدن اصرار می نمایندوخواستارند تا انسان ها،لحظه های خلوتی رابرای اندیشیدن برای خود داشته باشند تا نتیجه آن، شناخت ناهنجاری های شخصیتی ودوری از آن شود.پس باید به عقوبت ها ومجازات هایی که به یکایک گناهان وعده داده می شود بیندیشیم واین احتمال را از نظر دور نداریم که تکرار گناه بعذ از توبه، ممکن است مجازات شدید تری داشته باشد. 10_مقایسه بین بهشت وجهنم 11_توجه به شخصیت انسانی خویش.که ما خلیفه خدا هستیم در زمین وقیمت وجودی ما بهشت است.انسان دارای کرامت ذاتی واکتسابی است .پس بایدکرامت خود را باز یابد.توجه به شخصیت خود،او را ازبخشی از گناهان باز می دارد. 12_عمل به ضد.در کلمات مبارک حضرت علی (ع) معالجه به ضد توصیه وسفارش شده است .ایشان می فرمایند:ضادواالغضب بالحلم" به واسطه بردباری با خشم مقابله نمایید.همچنین می فرمایند:"ضادوا الشر بالخیر" به واسطه امور خیر با شرور مقابله نمایید.ودر جای دیگر نیز آمده است"ضادوا الشرة بالعفة"با پاکدامنی وخویشتن داری با تندی شهوت مقابله نمایید. 13_دوری از محیط های آلوده،روح انسان در تأثیر پذیری از محیط اطراف خود بسیار حساس است ودر بسیاری از اوقات ناخود آگاه از راه های پنهانی وغیر قابل پیش بینی تحت تأثیر قرار می گیرد.
همنشینی با افراد شرور،موجب سرایت ناهنجاریها ورشد وتقویت آنها در نفس انسان می شود.حضرت علی (ع) می فرمایند:از همنشینی با بدان بپرهیز.چرا که او همواره دوست خود را به هلاکت می اندازد وهمنشین خود را تباه وپست می سازد. 14_کوچک نشمردن گناه،یکی از عوامل بسیار مهم روی آوردن به گناه،کوچک شمردن آن است .کسی که گناهی را کوچک می شماردبرانجام آن گناه جرأت می یابد وبه هنگام ارتکاب آن گناه ،دچار احساس گناه نمی شود. 15_توجیه نکردن گناه.بدتر از گناه ،توجیه گناه ودلیل تراشی برای آن است. توجیه گناه ،گناه را عادی وجامعه را به انجام آن تشویق می نماید.وزشت را زیبا جلوه می دهد.توجیه گناه ،همان عذر بدتر از گناه است.
به طور کلی،در علم اخلاق،علل ناهنجاریها ورذائل اخلاقی به سه دسته نفسانیه،خارجیه وجسمانیه تقسیم شده است.مهمترین نکته ای که باید در علاج بیماری شناخت،عامل بیماری است تا پس از آن بتوانیم به درمان مناسب بپردازیم.
تصمیم بگیر واراده کن وسختی ترک را به بدنت بچشان، تاشیرینی الهی شدن را با تک تک ذرات وجودت حس کنی.
علمای اخلاق می گویند:منشأ وانگیزه گناهان سه قوه است.قوه شهویه،قوه غضبیه وقوه وهمیه. در انسان نیروی غضب برای دفاع وشهوت برای بقای نسل لازم است. ولی اگر این دو غریزه براثر افسار گسیختگی طغیان کنندموجب بروز جنایات ویرانگر وانحرافات جنسی وبی عفتی خواهند شد.
آنچه که می تواند به ما کمک کند که گناه نکنیم دو عامل است :گناه شناسی وگناه زدایی.
گناه شناسی یعنی مبارزه مستقیم باگناه از طریق شناخت گناهان وتفکر در آثاروعواقب دنیوی واخروی آنها.وگناه زدایی یعنی مبارزه اساسی وغیر مستقیم با گناه از طریق مبارزه باز مینه های گناه وتقویت زمینه های صلاح.
گناه ناشی از غفلت است وغفلت همان خواب روحی است که در اثر جهل وبی خبری عارض انسان می شود.خوابی که تنها راه علاج آن نور یقظه است ویقطه هم چیزی جزبیداری وآگاهی حاصل از دانش وبینش نمی باشد.تا انسان غافل است مرتکب گناه می شود واز آن لذت می برد ووقتی که بیدار شددیگر نه ازگناه لذت می برد ونه حاضر است مرتکب آن شود. راه های ترک گناه: 1_ترک زمینه گناه 2_ترک فکر گناه،فکر گناه تا به عمل حرامی منجر نشود،حرام نیست ولی باید در نظر داشت که ،شیطان با همین انحرافات کوچک،انسان رابه تباهی می کشاند.فکر گناه ،گناه نیست ولی ممکن است زمینه گناه را فراهم سازد وموجب سلب توفیق گردد.چنان که دود چیزی رانمی سوزاند ولی در ودیوار را سیاه می کند. 3_اشتغال به برنامه ریزی،باید وقت شبانه روزی خود را با برنامه های صحیح پر کنیم،برنامه تلاش برای زندگی آبرومند،برنامه عبادت وبندگی خدا وبرنامه سرگرمی های سالم.زیرا بی کاری وخالی ماندن اوقات از برنامه ،بلای عظیمی است که زمینه را برای وسوسه های باز گشت به گناه فراهم می سازد. 4_عبادت،روزه ونماز به عنوان دوعامل مهم برای دوری از گناه مطرح می شود.اقامه نماز یکی از عوامل باز دارنده از نماز می باشد که درقرآن به آن اشاره شده است.خداوند در قرآن می فرماید:"ان الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر"عبادت علاوه برفایده های معنوی، نقش مهمی در کنترل گناه دارد.هدف اصلی عبادت،بعد از خداشناسی،
پاکسازی وتقوا وحفظ انسان از گناهان است. 5_ورزش 6_فکر در مرگ،ایمان به معاد وحساب وکتاب وقیامت عامل مهم درانجام ندادن گناه است. ایمان به معاد یعنی ایمان به دریافت کیفر وپاداش اعمال، چرا که عمل هرکس طوق گردنش خواهد شد و ایمان با چنین شرایطی نقش مهمی در پرورش روح آدمی داشته وقویترین عامل در حفظ انسان از گناه خواهد بود.یاد مرگ موجب شکسته شدن غرور وعامل ترک گناه وکنترل آدمی است.به نحوی که پیامبر گرامی (ص) می فرمایند:"ای مؤمنان بسیار یاد مرگ کنید زیرا یاد مرگ گناهان را می زداید." 7_تصمیم جدی وقاطع بر گناه نکردن 8_توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه وناظربراعمال ماست. 9_تفکر در عواقب زیان بار گناه،یعنی این که آدمی فکر کند که عاقبت گناه او چه می شود.یکی از مهمترین کلیدهای درمانی برای رذائل اخلاقی،استفاده از قوه اندیشه وداشتن تفکر اخلاقی است.انسان هنگامی که به تفکردر موضوع رذائل نفسانی خویش بنشیند وبه مفاسد زیان بار آن فکر کند،از آنجا که طالب منفعت برای خویش،ومتنفر از ضرر وآسیب رسانی به خود می باشد،خواه ناخواه از رذائل اخلاقی فاصله گرفته وآنها را از خود دور می سازد.علمای اخلاق به عنوان یک عامل اساسی برای درمان رذائل وکسب فضائل برمسأله تفکر واندیشیدن اصرار می نمایندوخواستارند تا انسان ها،لحظه های خلوتی رابرای اندیشیدن برای خود داشته باشند تا نتیجه آن، شناخت ناهنجاری های شخصیتی ودوری از آن شود.پس باید به عقوبت ها ومجازات هایی که به یکایک گناهان وعده داده می شود بیندیشیم واین احتمال را از نظر دور نداریم که تکرار گناه بعذ از توبه، ممکن است مجازات شدید تری داشته باشد. 10_مقایسه بین بهشت وجهنم 11_توجه به شخصیت انسانی خویش.که ما خلیفه خدا هستیم در زمین وقیمت وجودی ما بهشت است.انسان دارای کرامت ذاتی واکتسابی است .پس بایدکرامت خود را باز یابد.توجه به شخصیت خود،او را ازبخشی از گناهان باز می دارد. 12_عمل به ضد.در کلمات مبارک حضرت علی (ع) معالجه به ضد توصیه وسفارش شده است .ایشان می فرمایند:ضادواالغضب بالحلم" به واسطه بردباری با خشم مقابله نمایید.همچنین می فرمایند:"ضادوا الشر بالخیر" به واسطه امور خیر با شرور مقابله نمایید.ودر جای دیگر نیز آمده است"ضادوا الشرة بالعفة"با پاکدامنی وخویشتن داری با تندی شهوت مقابله نمایید. 13_دوری از محیط های آلوده،روح انسان در تأثیر پذیری از محیط اطراف خود بسیار حساس است ودر بسیاری از اوقات ناخود آگاه از راه های پنهانی وغیر قابل پیش بینی تحت تأثیر قرار می گیرد.
همنشینی با افراد شرور،موجب سرایت ناهنجاریها ورشد وتقویت آنها در نفس انسان می شود.حضرت علی (ع) می فرمایند:از همنشینی با بدان بپرهیز.چرا که او همواره دوست خود را به هلاکت می اندازد وهمنشین خود را تباه وپست می سازد. 14_کوچک نشمردن گناه،یکی از عوامل بسیار مهم روی آوردن به گناه،کوچک شمردن آن است .کسی که گناهی را کوچک می شماردبرانجام آن گناه جرأت می یابد وبه هنگام ارتکاب آن گناه ،دچار احساس گناه نمی شود. 15_توجیه نکردن گناه.بدتر از گناه ،توجیه گناه ودلیل تراشی برای آن است. توجیه گناه ،گناه را عادی وجامعه را به انجام آن تشویق می نماید.وزشت را زیبا جلوه می دهد.توجیه گناه ،همان عذر بدتر از گناه است.
به طور کلی،در علم اخلاق،علل ناهنجاریها ورذائل اخلاقی به سه دسته نفسانیه،خارجیه وجسمانیه تقسیم شده است.مهمترین نکته ای که باید در علاج بیماری شناخت،عامل بیماری است تا پس از آن بتوانیم به درمان مناسب بپردازیم.
تصمیم بگیر واراده کن وسختی ترک را به بدنت بچشان، تاشیرینی الهی شدن را با تک تک ذرات وجودت حس کنی.
با سلام خدمت مونا بزرگوار از مطالب به جا و خوب شما استفاده بردیم اگر مأخذ و آدرس مطالب هم مطرح میشد علمیت بحث کامل بود.
به نقل از آیة الله العظمی محمد تقی بهجت;44341 نوشت:
هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از « ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست. »
و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون «مراقبه دائمیه»، صورت نمی گیرد. [=Mitra]
به نقل از آیة الله العظمی محمد تقی بهجت;44341 نوشت:
گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم: « کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، می داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند. » [=Mitra]
يعني اينكه اول از هر چيز فكركنيد. ببينيد تو اين دنيا چي ميخوايد براي چي اومديد به اين دنيا؟
حضرت علي عليه السلام
خدا رحمت كندكسي راكه بداند از كجا آمده براي چه آمده و به كجاميرود.
وقتي به اينجواب ها رسيديد
اون موقع سعي كنيد شناخت خودتون رو نسبت به خدا بالا ببريد
مطمين باشيدكسي كه خدا را بشناسه به عظمت و بزرگيش پي ببره حاضر نيست كوچك ترين كاري رو انجام بده كه خدا روناراحت كنه .
اگر براي رسيدن به اين جوابها كمك خواستيد در خدمتم.
خدمت دوست عزیز
راهکارها رو دوستان اشاره کرده اند اما روشی هست بنام اگاهی ذهنی 1ذهن همیشه بدنبال مضوعاتی هست که منع شده است
2منع شدهای ذهن رو به تفکر وا دار وببین خیلی بی ارزشندکمرنگند
3 اگاه باش بکاری که در حال انجام ان هستی
4 این اگاهی که اتصال به نیروی رحمان الرحیم است کم کم شما رو از گناه دور میکند یا علی:Gol:
به نظر من وقتی آدم خودش رو غرق کار یا درس میکنه دیگه وقت گناه کردن نداره البته محیط کار هم باید محیط سالمی باشه. من خودم این رو تجربه کردم هر وقت درگیر کار یا درس میشم خیلی از گناه فاصله میگیرم.
به نظر من وقتی آدم خودش رو غرق کار یا درس میکنه دیگه وقت گناه کردن نداره
البته محیط کار هم باید محیط سالمی باشه.
من خودم این رو تجربه کردم
هر وقت درگیر کار یا درس میشم خیلی از گناه فاصله میگیرم.
خدمت دوست عزیز
اگاهی ذهنی یعنی نسبت به کاری که داری انجام میدی اگاه باش
مثال وقتیکه در حال ارتکاب عملی هستید اگه باش که داری این کار
کارو انجام میدی
در این لحظه نیروی باز دارنده از گناهرو با این اگاهی بیدار کردهای
اگاهی شما رو روشن میکنه و
ایمان شما تقویت میشود موفق باشید راستی وقت هم نمیخواد یه کار فکریه:Gol:
توبه دري است باز و گشاده به سوي رحمت الهي که هميشه بر روي بندگان خداوند باز است. گويا خداوند به دنبال بهانهاي ميگردد که بندگانش را از بيابان تاريک ناداني به درون شهر رحمت خود راهنمايي کند.
نيم نگاهي به آثار توبه ذهن انسان را به تحير وا ميدارد. زيرا توبه قانونهاي عجيب و غريبي دارد که گاهي حسابش با چرتکههاي دنيايي جور در نميآيد.
اينکه خداوند گناهان توبه کننده را ميبخشد و ميآمرزد، عجيب است اما قابل پذيرش( آل عمران، 89). اينکه گناهان او را از صفحه دل و نامه اعمالش محو ميکند، شگفتآور است اما پذيرفتني(سوره تحريم، آيه 8). اينکه توبه زمينهساز برخورداري از رحمت الهي است، تعجب برانگيز است اما خوشايند و قابل فهم(سوره هود، آيه 90). اما اينکه خداوند پس از محو گناهان توبه کننده، آنها را تبديل به حسنات ميکند، با حساب و کتاب هيچ آدمي جور در نميآيد. خداوند در قرآن ميفرمايد:
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مىكند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!
چگونه ممکن است انساني که غرق در گناه است، با گفتن يک جمله استغفار، توبه کند و همه کارهاي زشتش تبديل به گل و بلبل شود؟ آيا اين با عدل خداوند سازگار است؟
ما اين سوال را با سوال ديگري پاسخ ميدهيم. چگونه ممکن است در يک گلخانه زيبا از ميان کود بدبوي حيواني گلهايي خوشرنگ و خوشبو برويد؟ گلهايي که شامه را مست بوي خوش ميکند و چشمها را خمار رنگ و جلوه زيباي خود.
آري، اگر انسان بتواند در ميان لاشههاي بدبوي گناه، بذر پر ارزش توبه را بکارد، پس از چندي گل خوشبوي حسنات را خواهد کاويد.
البته بايد دانست که به اين راحتيها هم نيست. صبر ميخواهد و تحمل. تلاش ميخواهد و تکاپو.
توبه کننده بايد همانند باغباني دلسوز به دل خود رسيدگي کند و گلهاي خوشبوي خيرات را به ثمر برساند. ميبينيد که اين با عدل خدا هم سازگار است. زيرا انسان با تلاش خود به نتيجه دلخواهش ميرسد. قانون خدا هم اين است که «لَيْسَ لِلإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعي»(سوره نجم، آيه 39)
چگونه ممکن است انساني که غرق در گناه است، با گفتن يک جمله استغفار، توبه کند و همه کارهاي زشتش تبديل به گل و بلبل شود؟ آيا اين با عدل خداوند سازگار است؟
بياييد يک بار ديگر به شرايطي که در اين آيه براي تبديل گناهان به حسنات گذاشته شده، توجه کنيم. خداوند سه شرط را براي اين تبديل خوشآيند قرار داده است. اول: توبه، دوم: ايمان و سوم: عمل صالح. بنابراين توبه بايد چنان قوي و قدرتمند باشد که شاخههاي ايمان را به سوي آسمان بکشاند و در نهايت عمل صالح را به بار آورد. پس توبه زباني يا توبه بيحال و بيرمق چنين تاثير اعجاب انگيزي را نخواهد داشت.
گاهي هم يک خوي نيکو چنان راه نجات را هموار ميکند که زشتيها به خوبي و زيبايي مبدل ميشود. درست مثل خورشيدي که ميتابد و سيارههاي تاريک و بيروح را درخشان ميکند.
امام رضا عليه السلام فرمود: به پيامبر صلّي الله عليه و آله گفته شد: فلانى انسان بدبختى است. زيرا بسيارى از گناهان دعا
را مرتكب شده است. پيامبر فرمود: هرگز چنين نيست كه شما مىگوييد. بلكه او نجات يافت و به حسن عاقبت رسيد و گناهانش از بين رفت و «به حسنات تبديل شد». زيرا او روزى از راهى مىگذشت، مؤمنى را ديد كه عورتش پيدا بود و خود متوجّه نبود. (گويا خواب بوده است) اين شخص بدن او را پوشاند و براى آن كه خجالت نكشد او را با خبر نكرد.
وقتى آن مؤمن متوجّه شد، در حقّ او چنين دعا كرد: خداوند به تو پاداش بسيار عطا كند. آخرت تو را با خير همراه سازد و در حساب با تو مناقشه و سختگيرى نكند. خداوند دعاى آن مؤمن را در حقّ آن شخص، مستجاب فرمود و او خوش عاقبت شد.
وقتى كه اين مژده پيامبر اكرم به آن گناهكار رسيد، او از همه گناهانش توبه كرد و اهل طاعت خدا شد. پس از يک هفته كه گروهى از دشمنان اسلام به مدينه حمله كردند، پيامبر دستور دفاع داد. آن مرد نيز همراه با ديگر مسلمانان براى دفاع آماده شد و در درگيرى با دشمنان به شهادت رسيد و عاقبتش به خير و سعادت ختم گرديد.( بحارالانوار، ج 5، ص 155)
پرسش پراهميتي که در مورد تبديل گناهان به حسنات وجود دارد، کيفيت و چگونگي آن است؟ آيا در دنيا است يا آخرت؟ تغيير در خود اعمال است يا عقاب آن؟
در مورد چگونگي اين مساله، احتمالاتي گفته شده است که همه آنها ميتواند قابل قبول باشد. زيرا زواياي متفاوتي که در هر يک از اين نظرات وجود دارد، ديدگاههاي گوناگوني را ساخته است.
1ـ دگرگوني اعمال در دنيا
هنگامى كه انسان توبه مىكند و به خدا ايمان مىآورد، دگرگونى عميقى در سراسر وجودش پيدا مىشود. اين تحول و انقلاب درونى اعمال زشت گذشته را در آينده تبديل به کارهاي نيک ميکند. اگر در گذشته مرتكب قتل نفس مىشد در آينده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مىگذارد و اگر زناكار بود، عفيف و پاكدامن مىشود. بايد توجه داشت که اين دگرگوني توفيقي است الهى که در سايه ايمان و توبه پديدار گشته است.( الدر المنثور في تفسير المأثور، ج5، ص 7)
2ـ دگرگوني اعمال در آخرت پيش به سوي آخرت
خداوند به لطف و كرمش بعد از توبه، گناهان را محو ميکند و به جاى آن حسنات مىنشاند. ابوذر نقل ميکند که پيامبر فرمود:
روز قيامت كه مىشود بعضى از افراد را حاضر مىكنند. خداوند دستور مىدهد گناهان صغيره او را به او عرضه كنيد و كبيرهها را بپوشانيد. به او گفته مىشود تو در فلان روز فلان گناه صغيره را انجام دادى و او به آن اعتراف مىكند ولى قلبش از كبائر ترسان و لرزان است.
در اينجا هر گاه خدا بخواهد به او لطفى كند دستور مىدهد بجاى هر گناهي حسنهاى به او بدهيد. عرض مىكند پروردگارا! من گناهان مهمى داشتم كه آنها را در اينجا نمىبينم.
ابوذر مىگويد: در اين هنگام پيامبر صلّيالله عليهوآله از شدت شادي و سرور چنان خنديد که دندانهاي او نمايان شد و سپس همين آيه را تلاوت فرمود. (نور الثقلين، ج4، ص 33)
3ـ دگرگوني عقاب اعمال به ثواب
هنگامي که انسان توبه ميکند و در دل از گناه خود پشيمان ميگردد، خداوند به پاس توبه او از مجازات گناهان او ميگذرد و به جاي آن پاداش اعمال نيک به او اهدا ميکند.(مفاتيح الغيب -تفسير کبير فخر رازي-، ج24، ص 485)
4ـ دگرگوني ملکه بدي به ملکه خوبي
توبه تغيير دروني انسانهايي است که خود را از بديها به سوي خوبيها سوق ميدهند. خداوند هم حرکت آنها را تکميل نموده، عادات زشت آنها را به عادات نيک مبدل ميکند.(منهج الصادقين، ج 6، ص 421)
5ـ دگرگوني آثار سوء اعمال به آثار خير در سايه تغيير خود اعمال
تفاوت اعمال انسان در موافقت و مخالفت آن با گفته خدا است. مگرنه در ظاهر تفاوتي ميان روزي حلال و حرام و يا ازدواج و زنا وجود ندارد. بنابراين منظور از گناهان، خود اعمالى كه انسان انجام مىدهد نيست، بلكه آثار سويى است كه از آن بر روح و جان انسان مينشيند.
هنگامى كه نفس ناپاک انسان با توبه، ايمان و عمل صالح به ذاتي پاکيزه تبديل ميشود، آثار سوء آن نيز از روح و جانش برچيده مىشود و تبديل به آثار خير مىگردد. چراکه اين آثار بايد با نفس پاکيزه توبه کننده تناسب داشته باشد.( الميزان في تفسير القرآن، ج15، ص 24)
توبه دري است باز و گشاده به سوي رحمت الهي که هميشه بر روي بندگان خداوند باز است. گويا خداوند به دنبال بهانهاي ميگردد که بندگانش را از بيابان تاريک ناداني به درون شهر رحمت خود راهنمايي کند............
ممنونم جالب بود ولی اگه یه ذره اجرائی تر می بود خیلی جالب می شد.
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش پس از مطالعه ی اکثر پستها در باب این موضوع متوجه شدم که به یکی از اصولی ترین پاسخها در این باب اشاره نشده ومورد غفلت قرار گرفته ! البته تا آنجا که بنده مطالعه کردم :Gig: بزرگواران بهترین راه برای اینکه گناه نکنیم این است که خدا را وفرشتگان ملکوت را شاهد وناظر بر اعمال خود بدانیم . درک این مطلب که کلیه ی امور واعمال ما در حال ثبت وضبط است ودر قیامت این اعمال ظهور عینی پیدا میکنند وتجسم می یابند ودر مقابل ما شهادت میدهند نیز میتواند یکی از عوامل مؤثر در باز دارندگی گناه باشد. معمولا" انسان کارها واعمال گناه آلود را از دید دیگران پنهان میکند و اکراه دارد که این اعمال او آشکار شوند . واز رسوایی گناه کار بودن شرم دارند. پس تمرین اینکه تجسم کنند روز رسوایی این عمال را ؛ میتواند بسیار مؤثر بیفتد . ویا اینکه تمرین کنیم حضور خدا را در تمامی اجزاء و ابعاد زندگی خود حس کنیم وحضور او را فراموش نکنیم واز انجام گناه در محضر خداوند حیا کنیم .
ود آخر یک مطلب بسیار مهم : همیشه بر خدا اعتماد وتوکل کنیم واز او درخواست کمک وطلب آمرزش کنیم که این خود یاد آوری قوی است
............................................................................ حق یارتان :roz:....................................................................................
من فکر می کنم ما آدما بعض وقتا زیادی به عفو خداوند امیدوار میشم و میگیم الان گناه می کنیم بعدش توبه میکنیم. ولی همون طور که در اول دعای افتتاح می خونیم خداوند همون جور که در مقام عفو بخشش از هر کسی مهربان تره به همین صورت در موقع عذاب و کیفر سخت گیرترینه:
وَ أَیْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَهِ
و یقین دارم كه تو مهربانترین مهربانان عالمى در موضع عفو و بخشش
وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَةِ
و در مقام شكنجه و انتقام تو سختگيرترين كيفردهندگانى
بزرگواران بهترین راه برای اینکه گناه نکنیم این است که خدا را وفرشتگان ملکوت را شاهد وناظر بر اعمال خود بدانیم .
[="magenta"]آره من هم موافقم ولی چکار کنم که خدارو همیشه شاهد وناظر بدونم .دوست دارم جنبه عملی وراهکار اجرائیش رو بدونم. ممنون میشم اگه بهم کمک کنید.
[/]
[="darkred"]سلاممممممم بر عزیزان اسک دین
ممنووون از دوستان واقعا از مطالب استفاده کردم
من از تجربه خودم میگم که با اینکار حتی از فکر گناه هم خلاص شدم[/] اما چیکار؟؟؟ [="navy"]ذکر و یاد خدا[/]
[="indigo"]صبح که از خواب بیدار میشدم چنتا ذکر انتخاب میکردم( مثل یا ولی النعمات یا حبیب القلوب یاارحم اراحمین و..)تا آخر شب سر کلاس درس ،موقع فیلم دیدن حتی موقع خواب ،موقع کار کردن این ذکرهای خوشگل رو با خودم تکرار میکردم
به جد میگم تاثیری روی من گذاشت که باورم نمیشد[/]
[="purple"]زمانی هم که با دوستام صحبت میکردم یاد این اذکار میفتادم غیبت هم نمیکردم
اصلا نمازهایی که میخوندم ی حال و هوای دیگه ای داشت
همون نمازی که تنهی عن المنکر و فحشا بود[/]
[="darkorchid"]چه عشقی میکردم
ولی سعادت میخواد من تو عید نتونستم ادامه بدم الان توفیقش ازم گرفته شده
میخوام دوباره شروع کنم[/]
[="blue"]شما هم شروع کنید حتما جواب میگیرید
اگه با ایمان ذکر و یاد خدا رو بگید حتما جواب میگیرید[/] و من الله التوفیق
یا علی
آره من هم موافقم ولی چکار کنم که خدارو همیشه شاهد وناظر بدونم .دوست دارم جنبه عملی وراهکار اجرائیش رو بدونم. ممنون میشم اگه بهم کمک کنید.
[="darkorange"]این فرمایش جناب محب المهدی هم کاملا به جاست
و اتفاق یکی از راه های خدا رو حاضر و نا ظر دیدند یاد و ذکر خداست[/] [="blue"]یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را[/]
[="darkred"]راستی چیزی که من رو منقلب کرد و ذکر خدا رو شروع کردم یکی از پستهای بچه های همین اسک دین بود که نوشته بودند[/]
[="purple"]اذکر الله کثیرا[/] یاد خدا تنها چیزیه که خدا به کمش راضی نیست و زیادش رو از ما میخواد
[="darkorchid"]یا علی[/]
آره من هم موافقم ولی چکار کنم که خدارو همیشه شاهد وناظر بدونم .دوست دارم جنبه عملی وراهکار اجرائیش رو بدونم. ممنون میشم اگه بهم کمک کنید.
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
بزرگوار برای رسیدن به این مرحله چند گام باید که بردارید :Gol:
گام اول : خدا را و وچود خدا را باور کنید :Gig:
بسیاری از ما خدا را پذیرفته ایم اما:
1- عادتا" پذیرفته ایمش - یعنی مارا به وجود خدا عادت داده اند 2- قاعدتا" پذیرفته ایمش - یعنی وجود خدا را برای ما قانون کرده اند 3- لزوما" پذیرفته ایمش - یعنی وجود خدا را برای ما لازم کفایی معرفی کرده اند (هر کجا لازم بود سراغ خدا میرویم ) 4- مدعیا" پذیرفته ایمش - یعنی ادعا میکنیم که خدا را قبول داریم.
اما کمتر کسی خدا را باور ش کرده !!! :ok: و پذیرفته اش :hamdel:
دوست دارید بدانید آنان که باورش کرده اند چه ویژگی هایی دارند؟
................................................................. حق یارتان :roz:..........................................................................................
امام به حق صادق صلوات الله به راوی دعایی می آموزند برای مؤمنین آخر زمان که هر کس آن دعا را بخواند از فتنه ها محفوظ می ماند که مشهور است به دعای غریق . حضرت چنین یاد می دهند که بگو : « یا الله یا رحمان یا رحیم ، یا مقلب القلوب ثبّت قلبی علی دینک » .1
ای معبود ، ای رحمان ، ای رحیم ، یا دگرگون کننده ی قلب ها ، قلب مرا بر دین خودت ثابت بدار .
راوی در حضور امام این دعا را تکرار می کند منتهی کلمه ای ( و الابصار ) را اضافه می کنند . « یا مقلب القلوب و الابصار » .
حضرت اعتراض می کنند و می فرمایند که خداوند مقلب الابصار ( دگرگون کننده ی چشم ها ) نیز هست اما دعا را آن گونه بخوانید که ما یاد دادیم .
سال ها و قرن ها گذشت تا رسیدیم به زمانی که پیشرفت های تکنولوژیکی زندگی بشر را متحول نموده و البته جنبه های منفی آن بر جنبه های مثبت آن غالب آمده است . امواج رسانه های پر قدرت شیطانی ، شرق و غرب و جای جای زمین را فرا گرفته و همه را در معرض تهاجم نفسانی قرار داده است . عصری که شیطان چشم ها و گوش ها و سایر اعضاء و جوارح فرزند آدم را به تسخیر خود در آورده و سیستم ایمنی روح او را در برابر لذات و هواهای نفسانی ضعیف نموده است .
امام به اشراف ملکوتی عصر زمانه ی وانفسای ما را به وضوح می دیده است . و می دیده است که چگونه به وسیله ی این تبلیغات جهانی شیطان ، بسیاری از خاکریز های دفاعی بشر به تصرف او در خواهد آمد ، و بشر ، بی دفاع در برابر این همه تهاجم به سراشیب سقوط فرو خواهد غلطید .
و امام به علم الهی می دیده است که در عصر قدرت نمایی رسانه های شیطانی تنها خاکریزی که آخرین و مهم ترین سنگر حفاظتی این بشر محسوب می شود قلب اوست ( که جایگاه محبت به خداوند و نفرت از شیطان است ) چگونه در معرض تهاجم شیطان قرار می گیرد اگر این سنگر به وسیله ی دشمن فتح شود دیگر انسانیتی برای او وجود نخواهد داشت و هلاکت واقعی آن هنگام خواهد بود .
لذا تأکید امام صادق صلوات الله علیه به این است که بشر به قلب خود توجه بیشتری نموده و بداند که سعادت حال و ابدی او منوط به محافظت از قلبی است که حرم الهی محسوب می شود . لذا از همین باب است که بزرگان به استناد آیات و روایت فرموده اند : اگر گناهی نیز از شما سر زد با خداوند قهر نکنید با اهل بیت قهر نکنید ، قلبتان را متوجه حضرت حق کنید . و ارتباط قلبی و محبتی تان را با وسائط فیض الهی قطع نکنید ، و به زیارت آنان شتابان شوید ، نگذارید که شیطان مهم ترین سنگر شما که جای محبت محبوب حقیقی است را به تصرف در بیاورد .
خداوند قلب ما را بر طریق حق ثابت و پایدار بدارد .
پی نوشت :
1 - موسوعة الامام الصادق سلام الله علیه .
بزرگوار برای رسیدن به این مرحله چند گام باید که بردارید :Gol:
گام اول : خدا را و وچود خدا را باور کنید :Gig:
بسیاری از ما خدا را پذیرفته ایم اما:
1- عادتا" پذیرفته ایمش - یعنی مارا به وجود خدا عادت داده اند 2- قاعدتا" پذیرفته ایمش - یعنی وجود خدا را برای ما قانون کرده اند 3- لزوما" پذیرفته ایمش - یعنی وجود خدا را برای ما لازم کفایی معرفی کرده اند (هر کجا لازم بود سراغ خدا میرویم ) 4- مدعیا" پذیرفته ایمش - یعنی ادعا میکنیم که خدا را قبول داریم.
اما کمتر کسی خدا را باور ش کرده !!! :ok: و پذیرفته اش :hamdel:
دوست دارید بدانید آنان که باورش کرده اند چه ویژگی هایی دارند؟
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
کسانی که خداوند را باور دارند حداقل ویژگی ها و نشانه هایشان چنین است : 1- به خداوند اعتماد دارند ودر امور همواره وهمیشه به او توکل میکنند . پس تمرین اول این است که در کارها تلاش کنید اما به غیر از خدا اعتماد نکنید وتلاش خود را خالصانه به درگاه پروردگار عرضه نمایید یک خاطره: در موردامری بسیار نگران و مضطرب بودم نا خود آگاه برای سرانجام رساندن این امر به هر کسی رو میانداختم و از هر کسی در این مورد مدد میخواستم و هر روز از روز قبل با وجود تلاش اطرافیان نا امید تر میشدم . بعد از حدود سه سال تلاش و اضطراب و به همه ی افراد پیرامونم رو انداختن ؛ شبی در حالی که نمازم را میخواندم ناگهان به ذهنم رسید من که به همه ی اشخاص پیرامونم در این باره رو انداختم چرا به خدا رو نیندازم واز صمیم قلب از او در این باره کمک خواستم واز صبح فردا هر کسی که میخواست با بنده در باره یاین موضوع صحبت کند میگفتم کار من به دست قدر قدرتی قرار گرفته که اگر صلاح باشد حتما" انجام میگیرد. ودر کمال ناباوری کمتر از 10 روز بعد از محلی که ورودش برای بسیاری غیر ممکن است برای بنده که سه سال به هر دست آویزی تمسک جستم ونشد ؛ دعوت نامه آمد !!! و این درحالی بود که ان چه را من مشکل وسد راه میدانستم همچنان به حال خود باقی بود . و باور مرا به خدا چنان تقویت کرد که گاها" او را در قلب خود میبینم واز حضورش حتی دنیا ی دنی را غرق در نورمی یابم .
اعتماد وتوکل به خداوند با قطع امید از غیر او آغاز م یشود نه اینکه دیگران را از زندگی حذف کنیم بلکه غیر او را وسیله بدانیم و او را مسبب و عامل .
تلاش کنیم اما نتیجه ی تلاش را به او واگذاریم و اینگونه اولین گاممان را در حضور خداوند وباور کردن این حضور برداریم .
....لیقضی الله امرا" کان مفعولا و الی الله ترجع الامور .
تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر فرموده اجرا نماید و بازگشت امور به سوی اوست .(سوره ی انفال آیه ی43)
فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین
بر آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد ویاری میکند .(آل عمران - آیه ی159)
قل حسبیَ الله علیه یتوکّل المتوکّلون
بگو خدا مرا کافی است که متوکلان واعتماد کنندگان عالم بر او توکل میکنند (زمر -ایه ی38)
................................................................................. حق یارتان :roz:...................................................................................
بسیاری از اوقات غافل شدن، موجب می شود كه ناظر بودن را احساس نكنیم.
اگر دلها خواب آلوده و قلبها بر اثر گناه ،سياه و زنگ زده نمي بود، اينطور آسوده خاطر و بي تفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمي داديم. اگر قدري به امور اخروي و عقوبت هولناك آن فكر مي كرديم ،به تكاليف و مسؤ ليتهاي سنگيني كه بر دوشمان است، بيشتر اهميت مي داديم. ما عالم ديگري هم داريم، معاد و قيامتي نيز براي ما هست .
پس یکی از مهمترین دلایل فراموشی خدا غفلت است.غفلت از اعمال وعاقبت آنها.اگر ما حقیقتا به سرانجام اعمالمان در قیامت توجه کنیم ،هیچ گاه خود را آلوده به گناه نمی کنیم.
از آیات قرآنی و سخنان اولیای گرامی اسلام، استفاده می شود كه ذكر عبارت است از یاد خدا در همه احوال و پیشامدها و توجه به حضور در محضر الهی و او را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خویش دانستن و این كه هیچ امری بر او پوشیده نمی ماند. از این رو، هنگام رو به رو شدن با تكالیف واجب ،به یاد خدا بوده، آنها را انجام دهیم و هنگام رو به رو شدن با محرمات و معاصی از خدا غافل نباشیم، و از انجام آن پرهیز نماییم .
یاد خدا یا ذکر یکی از مهم ترین روش های عبادت است ،که بزرگان دین موکدا توصیه کرده اند وبهترین مصداق برای یاد خدا ومؤثرترین روش عملی برای درک حضور خدا ،نماز است.نماز گلاب به روی زدن است و راهی برای بیدار شدن از خواب می باشد، برای این است که انسان به دنیا و تعلقات کوچک آن خمار و معتاد نشود.
.وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى»(نازعات 40و41) و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست! . در حدیثى از امام صادق علیه السلام میخوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: «کسى که میداند خدا او را مىبیند، و آنچه مىگوید مىشنود، و آنچه را از خیر و شر انجام مىدهد مىداند، و این توجه او را از اعمال قبیح باز مىدارد این کسى است که از مقام پروردگارش خائف است، و خود را از هواى نفس بازداشته است.» (نور الثقلین جلد 5 صفحه 506 حدیث 43) یاد و ذکر خدا دل و قلب را صفا مي بخشد و انسان مؤمن را به درجات عالي مي رساند. ياد و ذکر خدا پرده اي بين بنده و معاصي است، زبان مترنم به ياد خدا، بدگويي و غيبت نمي کند و از تمام گناهان زباني مي پرهيزد. اين مرتبه از ذکر، يعني خداي را در هر حال حاضر و ناظر دانستن و از دستورهاي او سرپيچي نکردن همان مراقبه است که تنها وسيله ي نجات از هر مهلکه و رسيدن به هر درجه اي است.
یکی دیگر از راه های رسیدن به درک حضور خداوند یاد آوری نعمت های خداست.
خداوند مي فرمايد: فاذکروا آلاء الله و لا تعثوا في الأرض مفسدين؛ پس نعمت هاي خدا را ياد کنيد و از فسادکنندگان در زمين نباشيد.
این آيه اشاره دارد به اين که صلاح در ياد خدا بودن و فساد در فراموشي است.
یکی از عوامل مهمی که می توان به عنوان دلیلی برای فراموشی خدا بیان کرد کوچک شمردن گناه می باشد.
شيطان ملعون براى اين كه بتواند راحت تر ما را به گناه آلوده كند، به ما تلقين مى كند كه اين گناه مهمى نيست. عَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ وجود مقدس اميرالمومنين علیه السلام مى فرمايد: بدترين گناهان، گناهى است كه گنهكار، آن را كوچك بشمارد. (وسائل الشيعه ج: 15 ص: 312) پس با یاد خدا وذکر خدا ونماز ویاد معاد وکوچک نشمردن گناهان می توان گامی عملی برای دوری از گناه وحس کردن وجود خدا در زندگی،برداشت.
همه ی حرف هایی که هست قبوله ولی من که گرفتار گناه شدم چی کار کنم؟
یه مثال معروف هست که میگه:اشتباه نکردن ستودنی نیست، در اشتباه نماندن ستودنیست. همه ما دچار گناه واشتباه میشیم اما اون چیزی که مهمه اینه که
حقیقت "توبه" ندامت و پشیمانی از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده و جبران کار هایی که قابل جبران است. گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنا است. به این ترتیب ارکان توبه را میتوان در پنج چیز خلاصه کرد: 1. ترک گناه، 2. ندامت، 3. تصمیم بر ترک در آینده، 4. جبران گذشته، 5. استغفار.
قرآن در این باره می فرماید: فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هوالتواب الرحیم (بقره آیه ۳۷) آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت کرد، پس بر آن توبه کرد و بازگشت. به درستی که خداوند توبه پذیر و مهربان است.
در روایت آمده است:"رض نفسک علی الصبرتخلص من الاثم"نفس خود را راضی برصبر کن تا از گناه رهایی یابی.پس یکی دیگر از کارهای ترک گناه صبر برمعصیت است.یعنی اگردر شرایط گناه قرار گرفتیم با استعانت از صبر ،از آن گناه بپرهیزیم. سریع از گناه برگردیم ودوباره تو مسیر اصلی قرار بگیریم.وتوبه بهترین راه برای برگشت است. «حبّ الدنیا»، «حبّ الرئاسة»، «حبّ الطعام»، «حبّ النساء»، »حبّ النوم»، «حبّ الراحة». همه اینها مثل دانههای تسبیحی در یک نخ هستند و آن نخ تسبیح، همین «حبّ دنیا و امور مادّی» است. لذا همه اینها مربوط به هم هستند. تعلّق به این عالم مادّه است که انسان را به گناه میکشاند. این اگر نباشد، هیچ وقت گناه سر نمیزند و واجب هم ترک نمیشود. .تنها راه فرار از وسوسه هاي شيطاني، ياد خدا و تقواي الهي است.
همچنین بهرهگيرى از ثقل اكبر و قرآن كريم و انس با آن ،چه اين كه هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانيت بخشيده و معنويت مىدهد و هم آشنايى با معارف آن (هركسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مىباشد.وبهرهگيرى از ثقل اصغر و ائمه هدا- عليهم السلام- و توسل به ايشان. بايد توجه داشت كه توسل به حضرات معصومين (ع) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملكوت است و هم زمينهساز بهرهگيرى بيشتر از فيض ربوبى و كسب توفيقات بيشتر. بايد توجه داشت كه فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزديك شدن به معنويات و قرب خداوند، امرى تدريجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان بايد مانند كوهنوردى باشد كه گاهى به قله كوه بلندى كه قصد صعود به آن را دارد نگاه مى كند و احساس مىكند هنوز تا قله كوه راه زيادى مانده و از طرفى به دامنه كوه نگاه مىكندو می بيند از آن فاصله گرفته و اين حالت بين ترس و اميد را چنان چه در قرآن كريم و روايات معصومين(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ كند. يعنى هم از اين كه گاهى توفيق بندگى و دورى از گناه را پيدا كرده اميدوار و خوشحال باشد و هم از اين كه گاهى دچار لغزش و گناه مىگردد ترسان و بيمناك می گردد.
سلام اي كاش همه ي لحظات عمر ماننده لحظه هايي بود كه انسان خودش را در حضور پروردگارش مي يابد ودر آن لحظات عشق بين خالق و مخلوق چنان اوج مي گيرد كه انسان احساس رهايي از همه ي تعلقات را مي كندبراي بيشتر شدن اين حال آيا چيزي جز عشق واقعي مخلوق به خالقش لازم هست؟
عوامل متعددی موجب ترک گناه می شود که البته متناسب با موقعیت های گوناگون هر فردی می تواند مورد استفاده قرار بگیرد :
1 - توجه به این که خدای متعال حاضر و ناظر اعمال بندگان است .
2 - یاد مرگ و عوالم پیش رو ( قبر و برزخ و قیامت )
3 - توجه به وعده ها و بشارت های الهی .
4 - توبه .
5 - توجه به امام عصر صلوات الله علیه و این که پرونده ی اعمال را ما بررسی می فرمایند .
6 - توجه به این که ترک گناه جهاد اکبر است .
7 - برنامه ریزی در زمان .
8 - توکل بر خدا .
9 - استعاذه و یاری طلبی از خدای متعال .
10 - توسل به وسائط فیض الهی .
11 - تمرین و ممارست .
12 - عبادت ( نماز - روزه - دعا - تلاوت قرآن - وضو ) .
14 - ورزش به خصوص دست جمعی مانند کوهنوردی و شنا .
15 - کار و فعالیت به خصوص جمعی .
16 - مصاحبت و دوستی با پاکان .
17 - عاقبت اندیشی گناه ( توجه به عوارض وضعی و عقوبتی و تنبیهی گناه ) و مقایسه دخل و خرج گناه .
18 - مشاوره با علمای ربانی و اهل تقوا .
19 - دغدغه ی پاک شدن و ترک گناه داشتن .
20 - دفع افسد به فاسد و تدریج ( آن که مفسده اش بیشتر است را نقداَ ترک کند ).
21 - مسافرت های زیارتی و تفریحی به خصوص جمعی .
22 - تغییر شغل و کسب .
23 - مهاجرت و دور شدن (تغییر منزل و محل سکونت از محله به محله ای دیگر و یا از شهری و کشوری به شهر و کشور دیگری که امکان پاکی برایش بیشتر فراهم است) .
24 - تجدید نظر در ارتباطات اجتماعی .
25 - مطالعات علمی و مطالعه در سیره ی پاکان .
26 - کم خوری .
27 - تقویت کردن اراده .
28 - شرط بندی با خدا و معصومین صلوات الله علیهم اجمعین .
29 - تصحیح تفکرات و اصلاح بینش ( جهان بینی و ایدئولوژی ) .
30 - ترک زمینه های گناه که به برخی هم اشاره شد .
31 - کلاه گذاشتن بر سر نفس با مشغول کردن به امور مباح که به برخی هم اشاره شد .
و من الله التوفیق
اي كاش همه ي لحظات عمر ماننده لحظه هايي بود كه انسان خودش را در حضور پروردگارش مي يابد ودر آن لحظات عشق بين خالق و مخلوق چنان اوج مي گيرد كه انسان احساس رهايي از همه ي تعلقات را مي كندبراي بيشتر شدن اين حال آيا چيزي جز عشق واقعي مخلوق به خالقش لازم هست؟
[="Magenta"]جدا ای کاش می شد آدم همیشه خدایی باشه وخدایی بمونه ؟[/]:hamdel:
سلام دوستان
ما دید ناقصی از جهان داریم چون خدا برای امتحان چشم ما را در این دنیا بسته است
ولی می بینید که چون ما بعضی از حقائق را می بینیم هیچ وقت به سمت آنها نمی رویم برای مثال اگر یک طرف آب پاک باشد و طرفی دیگر آبی آلوده ما هیچ وقت از ظرف آلوده استفاده نمیکنیم
لقد كنت فى غفلة من هذا، فكشفنا عنك غطاءك ، فبصرك اليوم حديد (ق : 22)
- واقعا كه از اين حال ، سخت در غفلت بودى ، ولى ما پرده را از جلوى چشمانت برداشتيم لذا ديده ات امروز تيز است .
آیه بالا دقیقا همین مطلب را می رساند
برای مثال
«وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ كِراماً كاتِبِينَ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده، والامقام و نويسنده، آنها مي‌دانند شما چه مي‌كنيد
خوب است این دو فرشته را تجسم کنیم گویا آنها را واقعا می بینیم(این دو فرشته بزرگوار هستند ولی ما آنها را نمی بینیم چون اگر می دیدیم ثواب و عقاب منتفی می شد و شرائط امتحان انسان باطل می شد)
إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ
البتّه شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد؛ او فقط حزبش را به اين دعوت مىکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند
می توان شیطان را هم تجسم کرد(او هم وجود دارد ولی بعلت شرائط امتحان ما او را نمی بینیم)
این یکی را در نظر بگیرید
امام صادق (ع ) :ان العبد لترفع له من صلاته نصفها او ثلثها او ربعها او خمسها و ما یرفع له الاما اقبل علیه بقلبه ...
همانااز نماز بنده نصفش یا یک سوم ، یا یک چهارم ، یا یک پنجم برای او بالا
می رود، وآن مقداری که از نماز حضور قلب داشته باشد، بالا می رود
می توان این را هم تجسم نمود در این صورت نمازهایمان را بهتر می خوانیم
یا این را در نظر بگیرید از مرحوم خیاط پرسیدند که آیا وقت نماز صبح شده او فرمود(دقیقا عین جمله را یادم نیست ولی شبیه این بود)که مگر ملائک شب را نمی بینید که بالا می روند و ملائک صبح به پائین
با تجسم کردن می توان خود را در دنیای دیگری یافت و دید ما به کلی عوض می شود این کمک زیادی می کند
یا حق
جناب آقا یا خانم بیرنگ برای گناه نکردن که اینهمه فلسفه نمیخواد عزیزم شما چرا اینهمه می پیچونی بابا برای گناه نکردن فقط تجسم حضور میخواد همین و بس وقتی ما در متن گناه یا حتی اگه قلبون مدرک فیوضات معنوی باشه قبل از مبادرت به گناه فقط حضور امامان معصوم و خدا رو در نظر بگیریم از روی عین الیقین همینقدر بسه همین
یه جایی می خوندم که برای این که گناه نگنیم خوبه که :
یه برنامه کاری برا خودمون تنظیم کنیم.
از دوستی های ناسالم جدا پرهیز کنیم.
فراموش نکنیم که شرکت تو برنامه های مذهبی نشاط سالم خوبی داره.
حالا نوبت شماست که راهکاراتون بگین :Gol:
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام
کاش اول بیایم بفهمیم معنای قلب چیست آیا قلب همان عضو بدن است یا خیر؟:Gol:
سلام.امام صادق(ع):من قراالقرآن وهوشاب موم اختلط القرآن بلحمه ودمه اگر جوان مومنی قرآن خواند قرآن باگوشت و خون او آمیخته میشود می شود. & (((( پس قرآن بخوان)))&
[="Red"]جالب بود اگه یه مقدار جزئی تر بحث کنید با توجه به اینکه مخاطبمون هم جوونا ونوجوونا تو شرایط امروز جامعه ما و در کل دنیا هستن ممنون میشم .
دوستای دیگه هم لطف کنن ونظرات خوبشون رو بگین.:Gol:[/]
با سلام
لطفا به این تایپک مراجعه کنید.تقریبا توضیح لازم را داره در یک
قالب وبیان دیگر.
http://www.askdin.com/showthread.php?p=95914#post95914
تحت عنوان
[=arial]شیطان به شما نمی گوید که به آقای اوباما اردنگی بزنید.
[=arial]دشمن را بشناسیم.
[=arial]اگر از یک زاویه خاص به گناه نگاه کنیم می توانیم بگوییم گناه کاری است که شیطان به ماپیشنهاد میدهد. وما آن را انجام میدهیم......
[="Red"]لینکش خرابه ! واگه منظورتون این لینکه قبلا دیدمش:Gol:[/]
یک مقاله مفید از ایت الله ابراهیمی در این مورد
http://www.ibrahimamini.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=404&Itemid=35
تمام کارهائی که انجام می دهیم سرچشمه قلبی دارد ما عقلمان را وسیله ای قرار می دهیم تا به خواسته های قلبی خودم برسیم
این خیلی مهم است در قرآن آیه های زیادی در مورد قلب نازل شده و سرنوشت ابدی ما بستگی به قلب ما دارد
سلام من تازه با این سایت آشنا شدم نمی دونم چرا نتمی تونم یه گناه رو ترک کنم خودمم خیلی عصبانی و ناراحتم - نمی دونم چرا همیشه میگم چرا این کارو میکنم اما چیکار کنم بعضی وقتا نمیتونم-همیشه فکر میکنم کسی نیست منو دوست داشته باشه-شایدم اشتباه کنم اما دوست نداشتن بیشتر غالب بر من-خلاصه بریدم از همه چیز-همیشه میگم خدا به من نگاه نمیکنه-حالا میبینم لایق دیدن خدا نیستم راضیم -خیلی کوچیکم
با سلام و احترام
خیلی خوش اومدین به اسک دین
امیدوارم بهترین لحظات رو در اسک دین سپری کنید .
لو علم المدبرون عني،كيف اشتياقي بهم و انتظاري الي توبتهم،
لماتوا شوقا علي و لقطعت اوصالهم....
اگر روي گردانندگان از من ميدانستند كه اشتياقم به آنها و بازگشتشان چگونه است، حتما از شوق مي مردند و رگهاي گردنشان قطع ميشد...
خدا که خیلی دوست تون دارهو منتظر تون هست حتی بعد از صدبار توبه شکستن ...
جو جامعه اونقدر خراب شده که گاهی اوقات (اکثراً) زورمون به نفس نمیرسه باید از امام زمان روحی له الفداه بخوایم کمک مون کنن
موفق و سربلند باشید در تمامی مراحل زندگی؛ :Gol:
التماس دعا
سلام دوستان
عرض ادب و احترام
یک سلام ویژه به دوست جدیدمان و خوش آمد گویی به ایشان
دوست خوب اولا خدا خیلی دوست داره که آمدی اینجا و مشکلت را اینجا مطرح کردی
بیین دوست عزیز تو این راه نا امیدی بدترین مشکل است اگر هزار بار هم که توبه کردی ولی باز مغلوب شدی نباید نا امید شوی در این راه زمین خوردن زیاد داریم
اگر قابل بدانی مشکلت را برای من یا کارشناسان سایت به صورت خصوصی مطرح کنید تا بیشتر کمکت کنیم
خلاصه ما همه جوره مخلص اعضای اسک دین هستیم
با تشکر
چرا خصوصی اینکه سوال خیلیهاست ، اگه همین جا بحثو ادامه بدیم خیلی بهتره ، نمی دونم چرا بعضی کارشناسای سایت با اینکه اینجا یه فروم اجتماعی هست سریع درخواست مشاوره خصوصی میدن؟
سلام دوستان
عرض ادب و احترام
عرض ارادت و ادب ویژه خدمت جناب محب المهدی
دوست من بنده فکر کردم شاید دوستمان نخواهد مشکلش را در تاپیک بگویید گفتم خصوصی بگویید وگرنه که کل سایت برای بیان مشکل دوستان باز است و ما هم استقبال می کنیم ولی باز برای اجرای حرف شما من تمام تلاش را در فعال شدن این تاپیک و موارد مشابهه می کنم عزیزان هم در این موارد اگر سوال یا مشکلی داشتند در این تاپیک بنده در خدمت دوستان عزیز هستم
با تشکر
به نام خدا
من ورزش توصیه می کنم
حوصله ی تایپ نیست مگه نه توضیح می دادم
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
نکات خوب وجالبی را در این تاپیک مطالعه کردم و دوستان چه در نظرات شخصی وچه در نقل قول از بزرگان مطالب ارزنده ای را بیان کرده بودند .
و اما این هم چند نکته در این باره هدیه به دوستان گرامی:Gol:
گناه به عنوان عامل باز دارنده در زندگی انسانها نقش مخرب را دارد .یعنی انسان را از رسیدن به کمال باز میدارد.
وآنچه برای انسان مخرب باشد یا مستقیما" خودش دشمن است ویا آثار ونتیجه ی فعلی از افعال دشمن است .
برای غلبه بر دشمن و آثار مخرب او اگر در تاریکی تیر ی را رها کنیم جز هدر رفتن زمانمان در این دنیا و توهمات این تاریکی چیز بیشتری نصیبمان نمی شود . زیرا اول باید هویت این دشمن برایمان روشن شود. واو را بشناسیم .
پس در اولین گام برای غلبه بر این دشمن وآثارش ، شناخت دشمن به معنای واقعی است . نه با شعار و تلقین دیگران .
زیرا این دشمن قدَر برای هر فرد نقشه وطرح ویژه ومعماری خاص مطابق با معماری شخصیت و ذات فرد را به کار میبرد . یعنی او اول از قبل طعمه ی خود را به خوبی شناسایی می کند وبعد با هدف وطرح نقشه ای موافق با احوالات فرد اورا به دام گناه می کشاند .
به گونه ای که حتی خود فرد نمی تواند در اولین قدمها به سوی گناه تشخیص قبح و گناه بودن را در عمل ببیند .
.............................................................................. حق یارتان :roz:.............................................................................................
علمای اخلاق می گویند:منشأ وانگیزه گناهان سه قوه است.قوه شهویه،قوه غضبیه وقوه وهمیه. در انسان نیروی غضب برای دفاع وشهوت برای بقای نسل لازم است. ولی اگر این دو غریزه براثر افسار گسیختگی طغیان کنندموجب بروز جنایات ویرانگر وانحرافات جنسی وبی عفتی خواهند شد.
آنچه که می تواند به ما کمک کند که گناه نکنیم دو عامل است :گناه شناسی وگناه زدایی.
گناه شناسی یعنی مبارزه مستقیم باگناه از طریق شناخت گناهان وتفکر در آثاروعواقب دنیوی واخروی آنها.وگناه زدایی یعنی مبارزه اساسی وغیر مستقیم با گناه از طریق مبارزه باز مینه های گناه وتقویت زمینه های صلاح.
گناه ناشی از غفلت است وغفلت همان خواب روحی است که در اثر جهل وبی خبری عارض انسان می شود.خوابی که تنها راه علاج آن نور یقظه است ویقطه هم چیزی جزبیداری وآگاهی حاصل از دانش وبینش نمی باشد.تا انسان غافل است مرتکب گناه می شود واز آن لذت می برد ووقتی که بیدار شددیگر نه ازگناه لذت می برد ونه حاضر است مرتکب آن شود.
راه های ترک گناه:
1_ترک زمینه گناه
2_ترک فکر گناه،فکر گناه تا به عمل حرامی منجر نشود،حرام نیست ولی باید در نظر داشت که ،شیطان با همین انحرافات کوچک،انسان رابه تباهی می کشاند.فکر گناه ،گناه نیست ولی ممکن است زمینه گناه را فراهم سازد وموجب سلب توفیق گردد.چنان که دود چیزی رانمی سوزاند ولی در ودیوار را سیاه می کند.
3_اشتغال به برنامه ریزی،باید وقت شبانه روزی خود را با برنامه های صحیح پر کنیم،برنامه تلاش برای زندگی آبرومند،برنامه عبادت وبندگی خدا وبرنامه سرگرمی های سالم.زیرا بی کاری وخالی ماندن اوقات از برنامه ،بلای عظیمی است که زمینه را برای وسوسه های باز گشت به گناه فراهم می سازد.
4_عبادت،روزه ونماز به عنوان دوعامل مهم برای دوری از گناه مطرح می شود.اقامه نماز یکی از عوامل باز دارنده از نماز می باشد که درقرآن به آن اشاره شده است.خداوند در قرآن می فرماید:"ان الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر"عبادت علاوه برفایده های معنوی، نقش مهمی در کنترل گناه دارد.هدف اصلی عبادت،بعد از خداشناسی،
پاکسازی وتقوا وحفظ انسان از گناهان است.
5_ورزش
6_فکر در مرگ،ایمان به معاد وحساب وکتاب وقیامت عامل مهم درانجام ندادن گناه است. ایمان به معاد یعنی ایمان به دریافت کیفر وپاداش اعمال، چرا که عمل هرکس طوق گردنش خواهد شد و ایمان با چنین شرایطی نقش مهمی در پرورش روح آدمی داشته وقویترین عامل در حفظ انسان از گناه خواهد بود.یاد مرگ موجب شکسته شدن غرور وعامل ترک گناه وکنترل آدمی است.به نحوی که پیامبر گرامی (ص) می فرمایند:"ای مؤمنان بسیار یاد مرگ کنید زیرا یاد مرگ گناهان را می زداید."
7_تصمیم جدی وقاطع بر گناه نکردن
8_توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه وناظربراعمال ماست.
9_تفکر در عواقب زیان بار گناه،یعنی این که آدمی فکر کند که عاقبت گناه او چه می شود.یکی از مهمترین کلیدهای درمانی برای رذائل اخلاقی،استفاده از قوه اندیشه وداشتن تفکر اخلاقی است.انسان هنگامی که به تفکردر موضوع رذائل نفسانی خویش بنشیند وبه مفاسد زیان بار آن فکر کند،از آنجا که طالب منفعت برای خویش،ومتنفر از ضرر وآسیب رسانی به خود می باشد،خواه ناخواه از رذائل اخلاقی فاصله گرفته وآنها را از خود دور می سازد.علمای اخلاق به عنوان یک عامل اساسی برای درمان رذائل وکسب فضائل برمسأله تفکر واندیشیدن اصرار می نمایندوخواستارند تا انسان ها،لحظه های خلوتی رابرای اندیشیدن برای خود داشته باشند تا نتیجه آن، شناخت ناهنجاری های شخصیتی ودوری از آن شود.پس باید به عقوبت ها ومجازات هایی که به یکایک گناهان وعده داده می شود بیندیشیم واین احتمال را از نظر دور نداریم که تکرار گناه بعذ از توبه، ممکن است مجازات شدید تری داشته باشد.
10_مقایسه بین بهشت وجهنم
11_توجه به شخصیت انسانی خویش.که ما خلیفه خدا هستیم در زمین وقیمت وجودی ما بهشت است.انسان دارای کرامت ذاتی واکتسابی است .پس بایدکرامت خود را باز یابد.توجه به شخصیت خود،او را ازبخشی از گناهان باز می دارد.
12_عمل به ضد.در کلمات مبارک حضرت علی (ع) معالجه به ضد توصیه وسفارش شده است .ایشان می فرمایند:ضادواالغضب بالحلم" به واسطه بردباری با خشم مقابله نمایید.همچنین می فرمایند:"ضادوا الشر بالخیر" به واسطه امور خیر با شرور مقابله نمایید.ودر جای دیگر نیز آمده است"ضادوا الشرة بالعفة"با پاکدامنی وخویشتن داری با تندی شهوت مقابله نمایید.
13_دوری از محیط های آلوده،روح انسان در تأثیر پذیری از محیط اطراف خود بسیار حساس است ودر بسیاری از اوقات ناخود آگاه از راه های پنهانی وغیر قابل پیش بینی تحت تأثیر قرار می گیرد.
همنشینی با افراد شرور،موجب سرایت ناهنجاریها ورشد وتقویت آنها در نفس انسان می شود.حضرت علی (ع) می فرمایند:از همنشینی با بدان بپرهیز.چرا که او همواره دوست خود را به هلاکت می اندازد وهمنشین خود را تباه وپست می سازد.
14_کوچک نشمردن گناه،یکی از عوامل بسیار مهم روی آوردن به گناه،کوچک شمردن آن است .کسی که گناهی را کوچک می شماردبرانجام آن گناه جرأت می یابد وبه هنگام ارتکاب آن گناه ،دچار احساس گناه نمی شود.
15_توجیه نکردن گناه.بدتر از گناه ،توجیه گناه ودلیل تراشی برای آن است. توجیه گناه ،گناه را عادی وجامعه را به انجام آن تشویق می نماید.وزشت را زیبا جلوه می دهد.توجیه گناه ،همان عذر بدتر از گناه است.
به طور کلی،در علم اخلاق،علل ناهنجاریها ورذائل اخلاقی به سه دسته نفسانیه،خارجیه وجسمانیه تقسیم شده است.مهمترین نکته ای که باید در علاج بیماری شناخت،عامل بیماری است تا پس از آن بتوانیم به درمان مناسب بپردازیم.
تصمیم بگیر واراده کن وسختی ترک را به بدنت بچشان، تاشیرینی الهی شدن را با تک تک ذرات وجودت حس کنی.
با سلام خدمت مونا بزرگوار
از مطالب به جا و خوب شما استفاده بردیم اگر مأخذ و آدرس مطالب هم مطرح میشد علمیت بحث کامل بود.
با سلام،
یک کم هم به فکر باشیم که چیکار نکنیم تا دیگه گناه نکنیم!!
فقط باید احساس تنهایی خودتو با خدا قسمت کنی خودمم مثل تو ام اما همینو که میگم هنوزم تمرین نکردم
:Gol:برای دست یافتن به آرامش نماز و قران را فراموش نکنید:Gol:
با سلام و احترام.
ببخشید گفتم ما هم پست بدیم.:Gol:
شاید تلفیق این دو جوابی باشد بس.
متن کامل در اینجا.
التماس دعا.:Sham:
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ممنونم که نظرتون رو گفتین .
هنوزه هم حوصله ندارین چون ممکنه توضیحاتتون به درد خیلیا بخوره
سلام
دوستان عزیز، این سوال رو از سایت پاسخگو پیدا کردم، امیدوارم به دردتون بخوره:
پاسخ: ..........
پاسخ این سوال رو در لینک زیر مشاهده کنید.
با سلام
به نظر من بايد شما پايه اي كار كنيد.
يعني چي؟
يعني اينكه اول از هر چيز فكركنيد. ببينيد تو اين دنيا چي ميخوايد براي چي اومديد به اين دنيا؟
حضرت علي عليه السلام
خدا رحمت كندكسي راكه بداند از كجا آمده براي چه آمده و به كجاميرود.
وقتي به اينجواب ها رسيديد
اون موقع سعي كنيد شناخت خودتون رو نسبت به خدا بالا ببريد
مطمين باشيدكسي كه خدا را بشناسه به عظمت و بزرگيش پي ببره حاضر نيست كوچك ترين كاري رو انجام بده كه خدا روناراحت كنه .
اگر براي رسيدن به اين جوابها كمك خواستيد در خدمتم.
خدمت دوست عزیز
راهکارها رو دوستان اشاره کرده اند اما روشی هست بنام اگاهی ذهنی 1ذهن همیشه بدنبال مضوعاتی هست که منع شده است
2منع شدهای ذهن رو به تفکر وا دار وببین خیلی بی ارزشندکمرنگند
3 اگاه باش بکاری که در حال انجام ان هستی
4 این اگاهی که اتصال به نیروی رحمان الرحیم است کم کم شما رو از گناه دور میکند یا علی:Gol:
آگاهی ذهنی چیه دیگه؟
مگه میشه من اینقده مشغول شدم که فرصت این چیزارو ندارم
تا بعد خدا نگهدار
سلام به دوستان عزیز
به نظر من وقتی آدم خودش رو غرق کار یا درس میکنه دیگه وقت گناه کردن نداره
البته محیط کار هم باید محیط سالمی باشه.
من خودم این رو تجربه کردم
هر وقت درگیر کار یا درس میشم خیلی از گناه فاصله میگیرم.
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ
خدايا از تو امان خواهم در آن روزى كه سود ندهد كسى را نه مال و نه فرزندان مگر آن كس كه دلى پاك به نزد خدا آورد
این موقتی ولحظه ای هستش ؟
چرا لحظه ای هست؟
شما اگه اهل درسی ز گهواره تا گور دانش بجوی
اگه اهل کاری که اونم همش هست
البته همشم که اینا نیست
گفتم اگه اینا باشه چون فکر رو مشغول موضوعات دیگه میکنه طبیعتا از فکر به مسائلی که آدم رو منحرف میکنه دور میشید
خدمت دوست عزیز
اگاهی ذهنی یعنی نسبت به کاری که داری انجام میدی اگاه باش
مثال وقتیکه در حال ارتکاب عملی هستید اگه باش که داری این کار
کارو انجام میدی
در این لحظه نیروی باز دارنده از گناهرو با این اگاهی بیدار کردهای
اگاهی شما رو روشن میکنه و
ایمان شما تقویت میشود موفق باشید راستی وقت هم نمیخواد یه کار فکریه:Gol:
توبه دري است باز و گشاده به سوي رحمت الهي که هميشه بر روي بندگان خداوند باز است. گويا خداوند به دنبال بهانهاي ميگردد که بندگانش را از بيابان تاريک ناداني به درون شهر رحمت خود راهنمايي کند.
نيم نگاهي به آثار توبه ذهن انسان را به تحير وا ميدارد. زيرا توبه قانونهاي عجيب و غريبي دارد که گاهي حسابش با چرتکههاي دنيايي جور در نميآيد.
اينکه خداوند گناهان توبه کننده را ميبخشد و ميآمرزد، عجيب است اما قابل پذيرش( آل عمران، 89). اينکه گناهان او را از صفحه دل و نامه اعمالش محو ميکند، شگفتآور است اما پذيرفتني(سوره تحريم، آيه 8). اينکه توبه زمينهساز برخورداري از رحمت الهي است، تعجب برانگيز است اما خوشايند و قابل فهم(سوره هود، آيه 90). اما اينکه خداوند پس از محو گناهان توبه کننده، آنها را تبديل به حسنات ميکند، با حساب و کتاب هيچ آدمي جور در نميآيد. خداوند در قرآن ميفرمايد:
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما.( سوره فرقان، آيه 70)
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مىكند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!
چگونه ممکن است انساني که غرق در گناه است، با گفتن يک جمله استغفار، توبه کند و همه کارهاي زشتش تبديل به گل و بلبل شود؟ آيا اين با عدل خداوند سازگار است؟
ما اين سوال را با سوال ديگري پاسخ ميدهيم. چگونه ممکن است در يک گلخانه زيبا از ميان کود بدبوي حيواني گلهايي خوشرنگ و خوشبو برويد؟ گلهايي که شامه را مست بوي خوش ميکند و چشمها را خمار رنگ و جلوه زيباي خود.
آري، اگر انسان بتواند در ميان لاشههاي بدبوي گناه، بذر پر ارزش توبه را بکارد، پس از چندي گل خوشبوي حسنات را خواهد کاويد.
البته بايد دانست که به اين راحتيها هم نيست. صبر ميخواهد و تحمل. تلاش ميخواهد و تکاپو.
توبه کننده بايد همانند باغباني دلسوز به دل خود رسيدگي کند و گلهاي خوشبوي خيرات را به ثمر برساند. ميبينيد که اين با عدل خدا هم سازگار است. زيرا انسان با تلاش خود به نتيجه دلخواهش ميرسد. قانون خدا هم اين است که «لَيْسَ لِلإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعي»(سوره نجم، آيه 39)
چگونه ممکن است انساني که غرق در گناه است، با گفتن يک جمله استغفار، توبه کند و همه کارهاي زشتش تبديل به گل و بلبل شود؟ آيا اين با عدل خداوند سازگار است؟
بياييد يک بار ديگر به شرايطي که در اين آيه براي تبديل گناهان به حسنات گذاشته شده، توجه کنيم. خداوند سه شرط را براي اين تبديل خوشآيند قرار داده است. اول: توبه، دوم: ايمان و سوم: عمل صالح. بنابراين توبه بايد چنان قوي و قدرتمند باشد که شاخههاي ايمان را به سوي آسمان بکشاند و در نهايت عمل صالح را به بار آورد. پس توبه زباني يا توبه بيحال و بيرمق چنين تاثير اعجاب انگيزي را نخواهد داشت.
گاهي هم يک خوي نيکو چنان راه نجات را هموار ميکند که زشتيها به خوبي و زيبايي مبدل ميشود. درست مثل خورشيدي که ميتابد و سيارههاي تاريک و بيروح را درخشان ميکند.
امام رضا عليه السلام فرمود: به پيامبر صلّي الله عليه و آله گفته شد: فلانى انسان بدبختى است. زيرا بسيارى از گناهان
دعا
را مرتكب شده است. پيامبر فرمود: هرگز چنين نيست كه شما مىگوييد. بلكه او نجات يافت و به حسن عاقبت رسيد و گناهانش از بين رفت و «به حسنات تبديل شد». زيرا او روزى از راهى مىگذشت، مؤمنى را ديد كه عورتش پيدا بود و خود متوجّه نبود. (گويا خواب بوده است) اين شخص بدن او را پوشاند و براى آن كه خجالت نكشد او را با خبر نكرد.
وقتى آن مؤمن متوجّه شد، در حقّ او چنين دعا كرد: خداوند به تو پاداش بسيار عطا كند. آخرت تو را با خير همراه سازد و در حساب با تو مناقشه و سختگيرى نكند. خداوند دعاى آن مؤمن را در حقّ آن شخص، مستجاب فرمود و او خوش عاقبت شد.
وقتى كه اين مژده پيامبر اكرم به آن گناهكار رسيد، او از همه گناهانش توبه كرد و اهل طاعت خدا شد. پس از يک هفته كه گروهى از دشمنان اسلام به مدينه حمله كردند، پيامبر دستور دفاع داد. آن مرد نيز همراه با ديگر مسلمانان براى دفاع آماده شد و در درگيرى با دشمنان به شهادت رسيد و عاقبتش به خير و سعادت ختم گرديد.( بحارالانوار، ج 5، ص 155)
پرسش پراهميتي که در مورد تبديل گناهان به حسنات وجود دارد، کيفيت و چگونگي آن است؟ آيا در دنيا است يا آخرت؟ تغيير در خود اعمال است يا عقاب آن؟
در مورد چگونگي اين مساله، احتمالاتي گفته شده است که همه آنها ميتواند قابل قبول باشد. زيرا زواياي متفاوتي که در هر يک از اين نظرات وجود دارد، ديدگاههاي گوناگوني را ساخته است.
1ـ دگرگوني اعمال در دنيا
هنگامى كه انسان توبه مىكند و به خدا ايمان مىآورد، دگرگونى عميقى در سراسر وجودش پيدا مىشود. اين تحول و انقلاب درونى اعمال زشت گذشته را در آينده تبديل به کارهاي نيک ميکند. اگر در گذشته مرتكب قتل نفس مىشد در آينده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مىگذارد و اگر زناكار بود، عفيف و پاكدامن مىشود. بايد توجه داشت که اين دگرگوني توفيقي است الهى که در سايه ايمان و توبه پديدار گشته است.( الدر المنثور في تفسير المأثور، ج5، ص 7)
2ـ دگرگوني اعمال در آخرت
پيش به سوي آخرت
خداوند به لطف و كرمش بعد از توبه، گناهان را محو ميکند و به جاى آن حسنات مىنشاند. ابوذر نقل ميکند که پيامبر فرمود:
روز قيامت كه مىشود بعضى از افراد را حاضر مىكنند. خداوند دستور مىدهد گناهان صغيره او را به او عرضه كنيد و كبيرهها را بپوشانيد. به او گفته مىشود تو در فلان روز فلان گناه صغيره را انجام دادى و او به آن اعتراف مىكند ولى قلبش از كبائر ترسان و لرزان است.
در اينجا هر گاه خدا بخواهد به او لطفى كند دستور مىدهد بجاى هر گناهي حسنهاى به او بدهيد. عرض مىكند پروردگارا! من گناهان مهمى داشتم كه آنها را در اينجا نمىبينم.
ابوذر مىگويد: در اين هنگام پيامبر صلّيالله عليهوآله از شدت شادي و سرور چنان خنديد که دندانهاي او نمايان شد و سپس همين آيه را تلاوت فرمود. (نور الثقلين، ج4، ص 33)
3ـ دگرگوني عقاب اعمال به ثواب
هنگامي که انسان توبه ميکند و در دل از گناه خود پشيمان ميگردد، خداوند به پاس توبه او از مجازات گناهان او ميگذرد و به جاي آن پاداش اعمال نيک به او اهدا ميکند.(مفاتيح الغيب -تفسير کبير فخر رازي-، ج24، ص 485)
4ـ دگرگوني ملکه بدي به ملکه خوبي
توبه تغيير دروني انسانهايي است که خود را از بديها به سوي خوبيها سوق ميدهند. خداوند هم حرکت آنها را تکميل نموده، عادات زشت آنها را به عادات نيک مبدل ميکند.(منهج الصادقين، ج 6، ص 421)
5ـ دگرگوني آثار سوء اعمال به آثار خير در سايه تغيير خود اعمال
تفاوت اعمال انسان در موافقت و مخالفت آن با گفته خدا است. مگرنه در ظاهر تفاوتي ميان روزي حلال و حرام و يا ازدواج و زنا وجود ندارد. بنابراين منظور از گناهان، خود اعمالى كه انسان انجام مىدهد نيست، بلكه آثار سويى است كه از آن بر روح و جان انسان مينشيند.
هنگامى كه نفس ناپاک انسان با توبه، ايمان و عمل صالح به ذاتي پاکيزه تبديل ميشود، آثار سوء آن نيز از روح و جانش برچيده مىشود و تبديل به آثار خير مىگردد. چراکه اين آثار بايد با نفس پاکيزه توبه کننده تناسب داشته باشد.( الميزان في تفسير القرآن، ج15، ص 24)
ممنونم جالب بود ولی اگه یه ذره اجرائی تر می بود خیلی جالب می شد.
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
پس از مطالعه ی اکثر پستها در باب این موضوع متوجه شدم که به یکی از اصولی ترین پاسخها در این باب اشاره نشده ومورد غفلت قرار گرفته ! البته تا آنجا که بنده مطالعه کردم :Gig:
بزرگواران بهترین راه برای اینکه گناه نکنیم این است که خدا را وفرشتگان ملکوت را شاهد وناظر بر اعمال خود بدانیم .
درک این مطلب که کلیه ی امور واعمال ما در حال ثبت وضبط است ودر قیامت این اعمال ظهور عینی پیدا میکنند وتجسم می یابند ودر مقابل ما شهادت میدهند نیز میتواند یکی از عوامل مؤثر در باز دارندگی گناه باشد.
معمولا" انسان کارها واعمال گناه آلود را از دید دیگران پنهان میکند و
اکراه دارد که این اعمال او آشکار شوند . واز رسوایی گناه کار بودن شرم دارند. پس تمرین اینکه تجسم کنند روز رسوایی این عمال را ؛ میتواند بسیار مؤثر بیفتد .
ویا اینکه تمرین کنیم حضور خدا را در تمامی اجزاء و ابعاد زندگی خود حس کنیم وحضور او را فراموش نکنیم واز انجام گناه در محضر خداوند حیا کنیم .
ود آخر یک مطلب بسیار مهم : همیشه بر خدا اعتماد وتوکل کنیم واز او درخواست کمک وطلب آمرزش کنیم که این خود یاد آوری قوی است
............................................................................ حق یارتان :roz:....................................................................................
بزرگواران بهترین راه برای اینکه گناه نکنیم این است که خدا را وفرشتگان ملکوت را شاهد وناظر بر اعمال خود بدانیم .
عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنیم.
با سلام،
من فکر می کنم ما آدما بعض وقتا زیادی به عفو خداوند امیدوار میشم و میگیم الان گناه می کنیم بعدش توبه میکنیم. ولی همون طور که در اول دعای افتتاح می خونیم خداوند همون جور که در مقام عفو بخشش از هر کسی مهربان تره به همین صورت در موقع عذاب و کیفر سخت گیرترینه:
وَ أَیْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَهِ
و یقین دارم كه تو مهربانترین مهربانان عالمى در موضع عفو و بخشش
وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَةِ
و در مقام شكنجه و انتقام تو سختگيرترين كيفردهندگانى
[="magenta"]آره من هم موافقم ولی چکار کنم که خدارو همیشه شاهد وناظر بدونم .دوست دارم جنبه عملی وراهکار اجرائیش رو بدونم. ممنون میشم اگه بهم کمک کنید.
[/]
[="darkred"]سلاممممممم بر عزیزان اسک دین
ممنووون از دوستان واقعا از مطالب استفاده کردم
من از تجربه خودم میگم که با اینکار حتی از فکر گناه هم خلاص شدم[/]
اما چیکار؟؟؟
[="navy"]ذکر و یاد خدا[/]
[="indigo"]صبح که از خواب بیدار میشدم چنتا ذکر انتخاب میکردم( مثل یا ولی النعمات یا حبیب القلوب یاارحم اراحمین و..)تا آخر شب سر کلاس درس ،موقع فیلم دیدن حتی موقع خواب ،موقع کار کردن این ذکرهای خوشگل رو با خودم تکرار میکردم
به جد میگم تاثیری روی من گذاشت که باورم نمیشد[/]
[="purple"]زمانی هم که با دوستام صحبت میکردم یاد این اذکار میفتادم غیبت هم نمیکردم
اصلا نمازهایی که میخوندم ی حال و هوای دیگه ای داشت
همون نمازی که تنهی عن المنکر و فحشا بود[/]
[="darkorchid"]چه عشقی میکردم
ولی سعادت میخواد من تو عید نتونستم ادامه بدم الان توفیقش ازم گرفته شده
میخوام دوباره شروع کنم[/]
[="blue"]شما هم شروع کنید حتما جواب میگیرید
اگه با ایمان ذکر و یاد خدا رو بگید حتما جواب میگیرید[/]
و من الله التوفیق
یا علی
[="darkorange"]این فرمایش جناب محب المهدی هم کاملا به جاست
و اتفاق یکی از راه های خدا رو حاضر و نا ظر دیدند یاد و ذکر خداست[/]
[="blue"]یاد کنید مرا تا یاد کنم شما را[/]
[="darkred"]راستی چیزی که من رو منقلب کرد و ذکر خدا رو شروع کردم یکی از پستهای بچه های همین اسک دین بود که نوشته بودند[/]
[="purple"]اذکر الله کثیرا[/]
یاد خدا تنها چیزیه که خدا به کمش راضی نیست و زیادش رو از ما میخواد
[="darkorchid"]یا علی[/]
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
بزرگوار برای رسیدن به این مرحله چند گام باید که بردارید :Gol:
گام اول : خدا را و وچود خدا را باور کنید :Gig:
بسیاری از ما خدا را پذیرفته ایم اما:
1- عادتا" پذیرفته ایمش - یعنی مارا به وجود خدا عادت داده اند
2- قاعدتا" پذیرفته ایمش - یعنی وجود خدا را برای ما قانون کرده اند
3- لزوما" پذیرفته ایمش - یعنی وجود خدا را برای ما لازم کفایی معرفی کرده اند (هر کجا لازم بود سراغ خدا میرویم )
4- مدعیا" پذیرفته ایمش - یعنی ادعا میکنیم که خدا را قبول داریم.
اما کمتر کسی خدا را باور ش کرده !!! :ok: و پذیرفته اش :hamdel:
دوست دارید بدانید آنان که باورش کرده اند چه ویژگی هایی دارند؟
................................................................. حق یارتان :roz:..........................................................................................
امام به حق صادق صلوات الله به راوی دعایی می آموزند برای مؤمنین آخر زمان که هر کس آن دعا را بخواند از فتنه ها محفوظ می ماند که مشهور است به دعای غریق . حضرت چنین یاد می دهند که بگو :
« یا الله یا رحمان یا رحیم ، یا مقلب القلوب ثبّت قلبی علی دینک » .1
ای معبود ، ای رحمان ، ای رحیم ، یا دگرگون کننده ی قلب ها ، قلب مرا بر دین خودت ثابت بدار .
راوی در حضور امام این دعا را تکرار می کند منتهی کلمه ای ( و الابصار ) را اضافه می کنند . « یا مقلب القلوب و الابصار » .
حضرت اعتراض می کنند و می فرمایند که خداوند مقلب الابصار ( دگرگون کننده ی چشم ها ) نیز هست اما دعا را آن گونه بخوانید که ما یاد دادیم .
سال ها و قرن ها گذشت تا رسیدیم به زمانی که پیشرفت های تکنولوژیکی زندگی بشر را متحول نموده و البته جنبه های منفی آن بر جنبه های مثبت آن غالب آمده است . امواج رسانه های پر قدرت شیطانی ، شرق و غرب و جای جای زمین را فرا گرفته و همه را در معرض تهاجم نفسانی قرار داده است . عصری که شیطان چشم ها و گوش ها و سایر اعضاء و جوارح فرزند آدم را به تسخیر خود در آورده و سیستم ایمنی روح او را در برابر لذات و هواهای نفسانی ضعیف نموده است .
امام به اشراف ملکوتی عصر زمانه ی وانفسای ما را به وضوح می دیده است . و می دیده است که چگونه به وسیله ی این تبلیغات جهانی شیطان ، بسیاری از خاکریز های دفاعی بشر به تصرف او در خواهد آمد ، و بشر ، بی دفاع در برابر این همه تهاجم به سراشیب سقوط فرو خواهد غلطید .
و امام به علم الهی می دیده است که در عصر قدرت نمایی رسانه های شیطانی تنها خاکریزی که آخرین و مهم ترین سنگر حفاظتی این بشر محسوب می شود قلب اوست ( که جایگاه محبت به خداوند و نفرت از شیطان است ) چگونه در معرض تهاجم شیطان قرار می گیرد اگر این سنگر به وسیله ی دشمن فتح شود دیگر انسانیتی برای او وجود نخواهد داشت و هلاکت واقعی آن هنگام خواهد بود .
لذا تأکید امام صادق صلوات الله علیه به این است که بشر به قلب خود توجه بیشتری نموده و بداند که سعادت حال و ابدی او منوط به محافظت از قلبی است که حرم الهی محسوب می شود . لذا از همین باب است که بزرگان به استناد آیات و روایت فرموده اند : اگر گناهی نیز از شما سر زد با خداوند قهر نکنید با اهل بیت قهر نکنید ، قلبتان را متوجه حضرت حق کنید . و ارتباط قلبی و محبتی تان را با وسائط فیض الهی قطع نکنید ، و به زیارت آنان شتابان شوید ، نگذارید که شیطان مهم ترین سنگر شما که جای محبت محبوب حقیقی است را به تصرف در بیاورد .
پی نوشت :
1 - موسوعة الامام الصادق سلام الله علیه .
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
کسانی که خداوند را باور دارند حداقل ویژگی ها و نشانه هایشان چنین است :
1- به خداوند اعتماد دارند ودر امور همواره وهمیشه به او توکل میکنند . پس تمرین اول این است که در کارها تلاش کنید اما به غیر از خدا اعتماد نکنید وتلاش خود را خالصانه به درگاه پروردگار عرضه نمایید
یک خاطره:
در موردامری بسیار نگران و مضطرب بودم نا خود آگاه برای سرانجام رساندن این امر به هر کسی رو میانداختم و از هر کسی در این مورد مدد میخواستم و هر روز از روز قبل با وجود تلاش اطرافیان نا امید تر میشدم .
بعد از حدود سه سال تلاش و اضطراب و به همه ی افراد پیرامونم رو انداختن ؛ شبی در حالی که نمازم را میخواندم ناگهان به ذهنم رسید من که به همه ی اشخاص پیرامونم در این باره رو انداختم چرا به خدا رو نیندازم واز صمیم قلب از او در این باره کمک خواستم واز صبح فردا هر کسی که میخواست با بنده در باره یاین موضوع صحبت کند میگفتم کار من به دست قدر قدرتی قرار گرفته که اگر صلاح باشد حتما" انجام میگیرد.
ودر کمال ناباوری کمتر از 10 روز بعد از محلی که ورودش برای بسیاری غیر ممکن است برای بنده که سه سال به هر دست آویزی تمسک جستم ونشد ؛ دعوت نامه آمد !!! و این درحالی بود که ان چه را من مشکل وسد راه میدانستم همچنان به حال خود باقی بود .
و باور مرا به خدا چنان تقویت کرد که گاها" او را در قلب خود میبینم واز حضورش حتی دنیا ی دنی را غرق در نورمی یابم .
اعتماد وتوکل به خداوند با قطع امید از غیر او آغاز م یشود نه اینکه دیگران را از زندگی حذف کنیم بلکه غیر او را وسیله بدانیم و او را مسبب و عامل .
تلاش کنیم اما نتیجه ی تلاش را به او واگذاریم و اینگونه اولین گاممان را در حضور خداوند وباور کردن این حضور برداریم .
....لیقضی الله امرا" کان مفعولا و الی الله ترجع الامور .
تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر فرموده اجرا نماید و بازگشت امور به سوی اوست .(سوره ی انفال آیه ی43)
فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین
بر آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد ویاری میکند .(آل عمران - آیه ی159)
قل حسبیَ الله علیه یتوکّل المتوکّلون
بگو خدا مرا کافی است که متوکلان واعتماد کنندگان عالم بر او توکل میکنند (زمر -ایه ی38)
................................................................................. حق یارتان :roz:...................................................................................
بسیاری از اوقات غافل شدن، موجب می شود كه ناظر بودن را احساس نكنیم.
اگر دلها خواب آلوده و قلبها بر اثر گناه ،سياه و زنگ زده نمي بود، اينطور آسوده خاطر و بي تفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمي داديم. اگر قدري به امور اخروي و عقوبت هولناك آن فكر مي كرديم ،به تكاليف و مسؤ ليتهاي سنگيني كه بر دوشمان است، بيشتر اهميت مي داديم.
ما عالم ديگري هم داريم، معاد و قيامتي نيز براي ما هست .
پس یکی از مهمترین دلایل فراموشی خدا غفلت است.غفلت از اعمال وعاقبت آنها.اگر ما حقیقتا به سرانجام اعمالمان در قیامت توجه کنیم ،هیچ گاه خود را آلوده به گناه نمی کنیم.
از آیات قرآنی و سخنان اولیای گرامی اسلام، استفاده می شود كه ذكر عبارت است از یاد خدا در همه احوال و پیشامدها و توجه به حضور در محضر الهی و او را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خویش دانستن و این كه هیچ امری بر او پوشیده نمی ماند.
از این رو، هنگام رو به رو شدن با تكالیف واجب ،به یاد خدا بوده، آنها را انجام دهیم و هنگام رو به رو شدن با محرمات و معاصی از خدا غافل نباشیم، و از انجام آن پرهیز نماییم .
یاد خدا یا ذکر یکی از مهم ترین روش های عبادت است ،که بزرگان دین موکدا توصیه کرده اند وبهترین مصداق برای یاد خدا ومؤثرترین روش عملی برای درک حضور خدا ،نماز است.نماز گلاب به روی زدن است و راهی برای بیدار شدن از خواب می باشد، برای این است که انسان به دنیا و تعلقات کوچک آن خمار و معتاد نشود.
.وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى»(نازعات 40و41) و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست! . در حدیثى از امام صادق علیه السلام میخوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: «کسى که میداند خدا او را مىبیند، و آنچه مىگوید مىشنود، و آنچه را از خیر و شر انجام مىدهد مىداند، و این توجه او را از اعمال قبیح باز مىدارد این کسى است که از مقام پروردگارش خائف است، و خود را از هواى نفس بازداشته است.» (نور الثقلین جلد 5 صفحه 506 حدیث 43)
یاد و ذکر خدا دل و قلب را صفا مي بخشد و انسان مؤمن را به درجات عالي مي رساند. ياد و ذکر خدا پرده اي بين بنده و معاصي است، زبان مترنم به ياد خدا، بدگويي و غيبت نمي کند و از تمام گناهان زباني مي پرهيزد.
اين مرتبه از ذکر، يعني خداي را در هر حال حاضر و ناظر دانستن و از دستورهاي او سرپيچي نکردن همان مراقبه است که تنها وسيله ي نجات از هر مهلکه و رسيدن به هر درجه اي است.
یکی دیگر از راه های رسیدن به درک حضور خداوند یاد آوری نعمت های خداست.
خداوند مي فرمايد:
فاذکروا آلاء الله و لا تعثوا في الأرض مفسدين؛
پس نعمت هاي خدا را ياد کنيد و از فسادکنندگان در زمين نباشيد.
این آيه اشاره دارد به اين که صلاح در ياد خدا بودن و فساد در فراموشي است.
یکی از عوامل مهمی که می توان به عنوان دلیلی برای فراموشی خدا بیان کرد کوچک شمردن گناه می باشد.
شيطان ملعون براى اين كه بتواند راحت تر ما را به گناه آلوده كند، به ما تلقين مى كند كه اين گناه مهمى نيست. عَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ
وجود مقدس اميرالمومنين علیه السلام مى فرمايد: بدترين گناهان، گناهى است كه گنهكار، آن را كوچك بشمارد.
(وسائل الشيعه ج: 15 ص: 312)
پس با یاد خدا وذکر خدا ونماز ویاد معاد وکوچک نشمردن گناهان می توان گامی عملی برای دوری از گناه وحس کردن وجود خدا در زندگی،برداشت.
[="red"]همه ی حرف هایی که هست قبوله ولی من که گرفتار گناه شدم چی کار کنم؟[/]
یه مثال معروف هست که میگه:اشتباه نکردن ستودنی نیست، در اشتباه نماندن ستودنیست.
همه ما دچار گناه واشتباه میشیم اما اون چیزی که مهمه اینه که
حقیقت "توبه" ندامت و پشیمانی از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده و جبران کار هایی که قابل جبران است. گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنا است. به این ترتیب ارکان توبه را میتوان در پنج چیز خلاصه کرد: 1. ترک گناه، 2. ندامت، 3. تصمیم بر ترک در آینده، 4. جبران گذشته، 5. استغفار.
قرآن در این باره می فرماید: فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هوالتواب الرحیم (بقره آیه ۳۷) آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت کرد، پس بر آن توبه کرد و بازگشت. به درستی که خداوند توبه پذیر و مهربان است.
در روایت آمده است:"رض نفسک علی الصبرتخلص من الاثم"نفس خود را راضی برصبر کن تا از گناه رهایی یابی.پس یکی دیگر از کارهای ترک گناه صبر برمعصیت است.یعنی اگردر شرایط گناه قرار گرفتیم با استعانت از صبر ،از آن گناه بپرهیزیم. سریع از گناه برگردیم ودوباره تو مسیر اصلی قرار بگیریم.وتوبه بهترین راه برای برگشت است.
«حبّ الدنیا»، «حبّ الرئاسة»، «حبّ الطعام»، «حبّ النساء»، »حبّ النوم»، «حبّ الراحة». همه اینها مثل دانههای تسبیحی در یک نخ هستند و آن نخ تسبیح، همین «حبّ دنیا و امور مادّی» است. لذا همه اینها مربوط به هم هستند. تعلّق به این عالم مادّه است که انسان را به گناه میکشاند. این اگر نباشد، هیچ وقت گناه سر نمیزند و واجب هم ترک نمیشود.
.تنها راه فرار از وسوسه هاي شيطاني، ياد خدا و تقواي الهي است.
همچنین بهرهگيرى از ثقل اكبر و قرآن كريم و انس با آن ،چه اين كه هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانيت بخشيده و معنويت مىدهد و هم آشنايى با معارف آن (هركسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مىباشد.وبهرهگيرى از ثقل اصغر و ائمه هدا- عليهم السلام- و توسل به ايشان. بايد توجه داشت كه توسل به حضرات معصومين (ع) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملكوت است و هم زمينهساز بهرهگيرى بيشتر از فيض ربوبى و كسب توفيقات بيشتر.
بايد توجه داشت كه فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزديك شدن به معنويات و قرب خداوند، امرى تدريجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان بايد مانند كوهنوردى باشد كه گاهى به قله كوه بلندى كه قصد صعود به آن را دارد نگاه مى كند و احساس مىكند هنوز تا قله كوه راه زيادى مانده و از طرفى به دامنه كوه نگاه مىكندو می بيند از آن فاصله گرفته و اين حالت بين ترس و اميد را چنان چه در قرآن كريم و روايات معصومين(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ كند. يعنى هم از اين كه گاهى توفيق بندگى و دورى از گناه را پيدا كرده اميدوار و خوشحال باشد و هم از اين كه گاهى دچار لغزش و گناه مىگردد ترسان و بيمناك می گردد.
سلام
اي كاش همه ي لحظات عمر ماننده لحظه هايي بود كه انسان خودش را در حضور پروردگارش مي يابد ودر آن لحظات عشق بين خالق و مخلوق چنان اوج مي گيرد كه انسان احساس رهايي از همه ي تعلقات را مي كندبراي بيشتر شدن اين حال آيا چيزي جز عشق واقعي مخلوق به خالقش لازم هست؟
عوامل متعددی موجب ترک گناه می شود که البته متناسب با موقعیت های گوناگون هر فردی می تواند مورد استفاده قرار بگیرد :
1 - توجه به این که خدای متعال حاضر و ناظر اعمال بندگان است .
2 - یاد مرگ و عوالم پیش رو ( قبر و برزخ و قیامت )
3 - توجه به وعده ها و بشارت های الهی .
4 - توبه .
5 - توجه به امام عصر صلوات الله علیه و این که پرونده ی اعمال را ما بررسی می فرمایند .
6 - توجه به این که ترک گناه جهاد اکبر است .
7 - برنامه ریزی در زمان .
8 - توکل بر خدا .
9 - استعاذه و یاری طلبی از خدای متعال .
10 - توسل به وسائط فیض الهی .
11 - تمرین و ممارست .
12 - عبادت ( نماز - روزه - دعا - تلاوت قرآن - وضو ) .
14 - ورزش به خصوص دست جمعی مانند کوهنوردی و شنا .
15 - کار و فعالیت به خصوص جمعی .
16 - مصاحبت و دوستی با پاکان .
17 - عاقبت اندیشی گناه ( توجه به عوارض وضعی و عقوبتی و تنبیهی گناه ) و مقایسه دخل و خرج گناه .
18 - مشاوره با علمای ربانی و اهل تقوا .
19 - دغدغه ی پاک شدن و ترک گناه داشتن .
20 - دفع افسد به فاسد و تدریج ( آن که مفسده اش بیشتر است را نقداَ ترک کند ).
ادامه دارد ...
21 - مسافرت های زیارتی و تفریحی به خصوص جمعی .
22 - تغییر شغل و کسب .
23 - مهاجرت و دور شدن (تغییر منزل و محل سکونت از محله به محله ای دیگر و یا از شهری و کشوری به شهر و کشور دیگری که امکان پاکی برایش بیشتر فراهم است) .
24 - تجدید نظر در ارتباطات اجتماعی .
25 - مطالعات علمی و مطالعه در سیره ی پاکان .
26 - کم خوری .
27 - تقویت کردن اراده .
28 - شرط بندی با خدا و معصومین صلوات الله علیهم اجمعین .
29 - تصحیح تفکرات و اصلاح بینش ( جهان بینی و ایدئولوژی ) .
30 - ترک زمینه های گناه که به برخی هم اشاره شد .
31 - کلاه گذاشتن بر سر نفس با مشغول کردن به امور مباح که به برخی هم اشاره شد .
و من الله التوفیق
[="Magenta"]جدا ای کاش می شد آدم همیشه خدایی باشه وخدایی بمونه ؟[/]:hamdel:
سلام دوستان
ما دید ناقصی از جهان داریم چون خدا برای امتحان چشم ما را در این دنیا بسته است
ولی می بینید که چون ما بعضی از حقائق را می بینیم هیچ وقت به سمت آنها نمی رویم برای مثال اگر یک طرف آب پاک باشد و طرفی دیگر آبی آلوده ما هیچ وقت از ظرف آلوده استفاده نمیکنیم
لقد كنت فى غفلة من هذا، فكشفنا عنك غطاءك ، فبصرك اليوم حديد (ق : 22)
- واقعا كه از اين حال ، سخت در غفلت بودى ، ولى ما پرده را از جلوى چشمانت برداشتيم لذا ديده ات امروز تيز است .
آیه بالا دقیقا همین مطلب را می رساند
برای مثال
«وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ كِراماً كاتِبِينَ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده، والامقام و نويسنده، آنها مي‌دانند شما چه مي‌كنيد
خوب است این دو فرشته را تجسم کنیم گویا آنها را واقعا می بینیم(این دو فرشته بزرگوار هستند ولی ما آنها را نمی بینیم چون اگر می دیدیم ثواب و عقاب منتفی می شد و شرائط امتحان انسان باطل می شد)
إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ
البتّه شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد؛ او فقط حزبش را به اين دعوت مىکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند
می توان شیطان را هم تجسم کرد(او هم وجود دارد ولی بعلت شرائط امتحان ما او را نمی بینیم)
این یکی را در نظر بگیرید
امام صادق (ع ) :ان العبد لترفع له من صلاته نصفها او ثلثها او ربعها او خمسها و ما یرفع له الاما اقبل علیه بقلبه ...
همانااز نماز بنده نصفش یا یک سوم ، یا یک چهارم ، یا یک پنجم برای او بالا
می رود، وآن مقداری که از نماز حضور قلب داشته باشد، بالا می رود
می توان این را هم تجسم نمود در این صورت نمازهایمان را بهتر می خوانیم
یا این را در نظر بگیرید از مرحوم خیاط پرسیدند که آیا وقت نماز صبح شده او فرمود(دقیقا عین جمله را یادم نیست ولی شبیه این بود)که مگر ملائک شب را نمی بینید که بالا می روند و ملائک صبح به پائین
با تجسم کردن می توان خود را در دنیای دیگری یافت و دید ما به کلی عوض می شود این کمک زیادی می کند
یا حق
جناب آقا یا خانم بیرنگ برای گناه نکردن که اینهمه فلسفه نمیخواد عزیزم شما چرا اینهمه می پیچونی بابا برای گناه نکردن فقط تجسم حضور میخواد همین و بس وقتی ما در متن گناه یا حتی اگه قلبون مدرک فیوضات معنوی باشه قبل از مبادرت به گناه فقط حضور امامان معصوم و خدا رو در نظر بگیریم از روی عین الیقین همینقدر بسه همین
یه جایی می خوندم که برای این که گناه نگنیم خوبه که :
یه برنامه کاری برا خودمون تنظیم کنیم.
از دوستی های ناسالم جدا پرهیز کنیم.
فراموش نکنیم که شرکت تو برنامه های مذهبی نشاط سالم خوبی داره.
حالا نوبت شماست که راهکاراتون بگین :Gol: