پیامبر اعظم (ص) دارای روحیه لطیف و قلب مهربان و رئوف بود؛ لذا اصل رحمت و محبت را مبنای دعوت خویش قرار داد. راز موفقیت آن حضرت در تسخیر و تألیف قلبها نیز همین محبت و ملایمت فوق العاده ایشان است. پیامبر اعظم (ص) به شدت به مردم عشق می ورزید و آنها را دوست می داشت و برای هدایت بشر تلاش و دلسوزی می نمود. این تلاش مهربانانه رسول خدا به نحوی بود که قرآن کریم می فرماید:
فلعلّک باخعٌ نفسک علی ءاثارهم إن لم یؤمنوا بهذالحدیث أسفاً؛[1]شاید اگر به این سخن ایمان نیاوردند، خویشتن را به خاطر ایشان از اندوه هلاک بسازی.
اصل اولیه رفتار پیامبر اعظم (ص) این بود که با مخالفان همواره مدارا می کرد و با ملایمت آنها را به دین حق دعوت می نمود.
پیامبر اکرم (ص) در برخورد با اهل کتاب، که معمولاً این مواجهه پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه صورت گرفت، نیز بسیار کوشید که براساس اصل مدارا و رحمت رفتار نماید و با گفت وگو و عهد و پیمان برای زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر بکوشد. خداوند به پیامبر(ص)دستور می دهد که یهود و نصارا را در مسائلی که مورد توافق هر دو دسته و نیز اسلام است، به وحدت و همکاری دعوت کند: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم».[2]
با اینکه مقر حکومت اسلامی و اقتدار مسلمانان در مدینه بود و آن حضرت توانایی این را داشت که با اهل کتاب به شدت برخورد کند و آنان را مجبور به تبعیت از دین اسلام نماید؛ اما هیچ گاه پیامبر اسلام (ص) اهل کتاب را مجبور به پذیرش دین اسلام ننمود. آن حضرت با مسیحیان لطف و ملایمت می کرد و آنان را در گزینش و پیروی کردن دین اسلام و مسیحیت کاملاً آزاد گذاشته بود. با یهودیان نیز چنین رفتار نموده و در آغاز با آنان معاهده و پیمان بسته و آنها را در پیروی کردن دینشان آزاد گذاشته بود.
پیامبر اکرم (ص)برخوردهای گوناگونی با یهودیان داشت که از این میان، تنها جنگهای آن حضرت با بنی قینقاع، بنی نضیر، بنی قریظه و خیبر شهرت یافته است. لیکن درباره برخوردهای مسالمت آمیز رسول خدا (ص) با یهودیان کمتر سخن به میان آمده است. بنابراین شایسته است که برخوردهای مسالمت آمیز آن حضرت با یهود نیز مورد توجه و بررسی قرار بگیرد. برخی از مهم ترین برخوردهای مسالمت آمیز پیامبر (ص) با یهود، عبارت اند از:[3]