کسانی هستند که مدعی ارتباط با ارواحند، شرایطی هم را برای آن ذکر میکنند از جمله حظور شخصی که توانایی های خاصی دارد (مدیوم یا واسط)، توافق اعتقادی و فکری بین حاظرین و ... آنها غالباً به گزاره های دینی مثل جسم برزخی و ... نیز استناد میجویند. سؤالم این است که آیا ارتباط با ارواح مردگان امکان دارد و آیا این مسئله مورد تأیید دین است؟
در صورتی که سعادت بشر در دنیا و آخرت را بهترین هدف یک دین و مذهب آن بدانیم خواهشمندم در مورد خطرات وهابیت برای جامعه بشری بخصوص آیندگان توضیحاتی بفرمایید .
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب العصر والزمان حجت بن الحسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
با تشکر
[spoiler]پیشاپیش در صورت مناسب نبودن تایپیک در بخش مناسب معذرت میخواهم [/spoiler]
«ما و يهود دو پسر عموي ويژه هستيم و هيچگاه راضي نخواهيم شد كه آنها را در دريا بريزيم چنانچه بعضيها ميگويند. بلكه ميخواهيم به طور مسالمت با آنها زندگي كنيم.» (1)
حرف هاي ما و شما:
* ملك فهد سعودي توي حرفاش اشاره نكرده مقصود از «ما» چه كساني هستن. اگر مقصودش آلسعوده كه هيچ بعيد نيست با يهود «برادر تني» باشن نه «پسر عمو». زيرا يهود مدعيه كه بيتالمقدس مال اوناس، آلسعود هم معتقده عربستان مال اوناس. ژن هر دوشون يكيه.
* هر چي باشه فهد خادم الحرمين الشريفين بوده. لابد ميخواسته توي عمرش يه حرف راست رو سربسته بزنه و گفته: «ما و يهود پسر عموي ويژه» هستيم. يعني نَسَب پدري ما هر دو به انگليس ختم مي شه. هممون تُخم و تَرَكهي انگلوساكسون هائيم.
* با صليبي كه ملكهي انگليس به گردن فهد انداخته، معلوم ميگردد كه دولت انگليس چندين و چند قلادّه ملك و ملكزاده در خاورميانه دارد كه در وفاداري نسبت به صاحبشان ضربالمثل هميشهي تاريخ هستند.
* از گفته ي فهد به خوبي آشكار ميشود كه چرا ملك عبدالله در جنگ حزبالله با اسرائيل كمك مالي قابل توجهي به اسرائيل كرد و از نخستوزير اسرائيل خواست تا حزبالله و شيعيان لبنان را نابود كند.
* به گمان من، مقصود فهد از واژه ي «ما»، ملوك خاورميانه است: ملك فهد، ملك حسن، ملك حسين، ملك قذافي، ملك صدام، ملك مبارك و ... گرچه بعضي از آنها به ظاهر رئيسجمهور بودند، ولي رئيسجمهور مادامالعمر يعني: «كشك». و اين ملوك بيغيرت بودند كه در جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل فجايع تاسفآوري به بار آوردند و مايهي شكست مسلمانان شدند و فرماندهي جنگ اسرائيل «موشه دايان» در پايان جنگ گفت:
* عزيز دلم؛ فهد ميگه ما دو پسرعموي ويژه هستيم. يعني به دين و مذهب ما كار نداشته باش. ما همگي سرمون تو يه آخوره و از يه جا دستور ميگيريم.
* حرف فهد اينه كه اگر اسرائيل به يك كشور اسلامي حمله كنه ما باهاش به طور مسالمتآميز رفتار ميكنيم. يعني خواست ما هم همينه. ما هم ياريش ميكنيم.
* گمونم «ويژه» بودنشون اينه كه پشت پرده با هم سَر و سِرّي دارن كه خيليها بيخبرن...!!!
* اسرائيل با تصرف بيتالمقدس مردم را از عبادت خدا بازداشته و سعي در غارت اموال و آثار ديني دارد. سعوديها هم با تصرف حرمين مردم را از عبادت خدا بازداشته و سعي در غارت اموال مسلمانان و تخريب آثار اولياي اسلام دارند. هر دو در يك جهت حركت ميكنند.
* فهد با زبان بيزباني از حضور يهود در مراكز حساس عربستان خبر ميدهد. يهوديان ناظر بر حركت مسلمانان از بيتالله الحرام و مدينهي منوّره هستند و هيچ تحركي از سوي مسلمانان از چشم يهود پنهان نيست.
* بابا ايها الناس؛ ما و يهود به جان هم قسم خورديم تا شيعهاي روي زمين باقي نمونه. پول و نفرات از ما، نقشه و تجهيزات و فرماندهي عمليات از اونا. هر طور صلاح ميدونن عمل كنن. ما ازشون عاجزانه ميخواهيم هر چه زودتر نسل شيعه رو نابود كنن، كشورهاي ما، ذخائر ما، شرف و حيثيت ما همه در اختيارشونه.
ملك فهد (پادشاه عربستان) و جيمي كارتر (رئيس جمهور ايالات متحده آمريكا) در حال ميگساري
* فهد خود را غلام حلقه به گوش آمريكا و انگليس ميدانست. و در خدمتگزاري نسبت به آستان ذلتبار دولت فخيمهي انگليس و كاخ سفيد لحظهاي درنگ نكرد. از آن رو خود را ملقب به «خادم الحرمين» دانست، يعني خادم آمريكا و انگليس نه خادم بيتالله الحرام و مدينهي منوره كه خادم بيتالله الحرام صليب بر گردن و جام شراب در دست نيست. ---------------------------------------------------------------------------------------------- (1) روزنامه واشنگتن پست، مورخه 17 سپتامبر 1969 ميلادي.
--------------------------------------------------------
منبع: وبلاگ حرفاي ب ي ر ب ط (http://harfayebirabt.blogfa.com)
چكيده: شیخ علی عبدالرحمن حذیفی از عالمان وهابی به خاطر توهین به مقدسات شیعیان از امامت حرم نبوی شریف (ص) و ایراد خطبههای نماز جمعه كنار گذاشته شد.
به گزارش شبكه اجتهاد به نقل از خبرگزاری مهر، شیخ علی عبدالرحمن حذیفی از عالمان وهابی عربستان كه در پی قیام مردم منطقه شیعه نشین عربستان، اخیرا در خطبه های نماز جمعه ریاض و مدینه به شدت به شیعیان حمله كرد و به مقدسات اسلام اهانت كرد، از امامت حرم نبوی شریف (ص) و ایراد خطبههای نماز جمعه كنار گذاشته شد.
حذیفی در نماز جمعه هفته گذشته مدینه النبی(ص) به مقدسات شیعیان و مهدویت توهین كرد و تظاهركنندگان منطقه العوامیه عربستان را فتنه گر، دست نشانده خارج و مفسد خواند.
پیش از این، در پی اهانت علمای وهابی سعودی به شیعیان عربستان، علمای شیعه این كشور با صدور بیانیهای آن سخنان را غیرمسئولانه و فتنه انگیز دانسته و خواستار برخورد مقامات رسمی دولت عربستان با فتنه انگیزان شده بودند.
علمای شیعه در بیاینه مشتركی كه با عنوان «نه، برای فتنه» صادر كردند، خشم عمیق خود نسبت به اهانت حذیفی به اعتقادات شیعه و نیز زیر سؤال بردن عرق ملی آنها اعلام كردند. منبع
بن باز از علمای بزرگ وهابیت در رساله (حکم کمک خواستن از پیامبر( ص) )در جواب کسی که اشعاری سروده بود و در آن از پیامبر کمک خواسته بود می گوید:
الله اکبر! اینگونه اين نویسنده از پیامبر کمک میخواهد و او را صدا مىزند، و از او میخواهد که هر چه زودتر امت را یاری نماید، او فراموش کرده، یا اینکه نمیداند که کمک کردن و کمک فقط در دست پیامبر و یا کسی دیگر از مخلوقات نیست(حمایت از توحیدص25)... آیات زیادی در این مورد آمده که همه نشانگر این هستند که خاص کردن عبادت فقط برای خدا و ترک عبادت چیزهای دیگر غیر از او از قبیل انبیاء و غیره واجب است، و تردیدی نیست که دعا و به فریاد خواندن از مهمترين و جامعترين انواع عبادت است، بنابراین باید فقط برای خدا انجام شود(حمایت از توحید ص26)
سلام به همه ی دوستان از دوستان تقاضا می کنم که در مواردی که مورد اشکال وهابیت به مکتب اهل بیته از خود اهل سنت شاهد مثال بیارن، با توجه به فضای روانشناختی که دوستان اهل سنت در اون قرار دارن، این یکی از مناسبترین روشهای استدلاله، بلکه برای این دوستان هم تنبهی باشه و حداقل با تکرار کورکورانه ی حرفای وهابیون حکم به کفر و فسق بزرگانشون ندن!
به گزارش «شیعه نیوز » به نقل از موسسه تحقیقاتی ولی عصر ، متاسفانه هر از چندگاهي در كتب أهل تسنن ميبينيم كه أگر چيزي مخالف با مصالح آنها باشد سعي در حذف وتحريف آن ميكنند كه اين عادت وهابيان است به خاطر ترس از حق وحقيقت دست به اين كارهاي زشت ومنافي أخلاق وأمانت علمي ميزنند , با هم ديگه مبينيم :
صحيح بخاري , چاپ دار الفكر - بيروت
اينجا بخاري حديثي را درباره متعه (ازدواج مؤقت) نقل ميكند
كه ترجمه كامل آن را براي شما ميگذاريم :
( " عمران بن حصين ميگويد : آيه متعه در كتاب خدا نازل شد وما اين كار را با رسول خدا (ص) انجام داديم وآيه اي در تحريم آن نازل نشد وتا وقتي كه نبي اكرم (ص) از دنيا رفتند آن را منع نكردند , بعد يك مردي آمد وبه رأي خودش عمل كرد , محمد گفت : ميگويند أو عمر بود " )
توضيح :
آنجا كه ميگويد : " يك مردي آمد وبه رأي خودش عمل كرد "
منظورش اين است كه : يك مردي آن را (ازدواج مؤقت را) تحريم كرد
وآن جائي هم كه ميگويد : " محمد گفت : ميگويند أو عمر بود "
يعني : محمد بن اسماعيل بخاري (صاحب خود كتاب) گفت : او عمر بوده است
حالا نكته اينجا است
كه متاسفانه وبراي حفظ آبروي بعضي ها ونفي كردن عمل آن ها
به خلاف سنت پيامبر (ص) آمده اند در چاپهاي جديد اين جمله را برداشته اند :
" محمد گفت : ميگويند أو عمر بود "
عكس ها ومستندات ذيل را نگاه كنيد ؛
كه توجه خواهيد كرد اين جمله در سه چاپ :
دار احياء التراث العربي – بيروت
دار الكتب العلمية - بيروت
دار المعرفة – بيروت
نيست وحذف شده وبه تعبيري ديگر در اين حديث دست كاري وتحريف شده است . !!
به وهابيت تبريك عرض ميكنيم ,
چون كه دين ومذهبشان بر تحريف ودروغ وعوام فريبي بنا شده است !!
دار احياء التراث العربي – بيروت
آسان ترین ودم دست ترین حرف های حسابى قابل بیان علیه وهابىگرى کدام است؟ . باسلام
خدمت اساتید وکارشناسان وقدیمیای سایت وهمه برو بچه های خوب حاضر درسایت با تشکر از زحمتای شما.
دست مریزاد.
یک عرضی دارم ولی قبل از گفتن آن یک مطلب رو بعنوان مقدمه از صحبت های رهبر معظم انقلاب که در10 سال پیش مطرح کردند عرض می کنم:
«یک کار تازه یى عربستان کرده: یک ایرانىِ سنىِ وهابىمسلک را پیدا کرده که عاقل است، مىرود روى منبر مىنشیند و از امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و اینها تعریف مىکند و تمجید مىکند و دل شیعیان را به دست مىآورد، بعد هم با زبان ساده، اصول سلفىگرى و وهابىگرى را اشاعه مىدهد که فقط هم این نیست که یک اصول منحرفى را اشاعه مىدهد؛ اینها در جهت معارضه و ستیزهگرى با نظام جمهورى اسلامى و با تشیع است؛ یعنى جهت کار، این است. خب این یک کار تازه یى است آنها دارند مىکنند. ما بایستى مصونیت ایجاد کنیم. اولاً حجاجى که مىخواهند بروند، مىشود یکى از برنامههایى که براى اینها قرار داده مىشود این باشد که قبل از رفتن، اینها اصلاً بفهمند وهابىگرى چه است و اشکالاتش چه است، به زبانى که براى مردم قابل فهم است. ما الان کم حرف در این زمینه نداریم ؛ کتابهاى خیلى خوبى دربارهى وهابیت نوشته شده. یکىاش همان کتاب مرحوم آقاى حاج سید مهدى روحانى است که بسیار کتاب عمیق و پُرمغز و خوبى است، دیگران هم نوشتهاند؛ از عراقیهاى مهاجر به ایران و دیگران، من چندتایش را توى کتابخانهمان دارم ؛ کاملاً مىشود یک جمع آشناى به مسائل فرهنگى و زبان و تبلیغ و ... با ادبیات خوب بنشینند یک چیزى را در این زمینه تهیه کنند و هر حاجى که مىخواهد برود، بخصوص جوانها، بخصوص آنهایى که انگیزهى اینطور چیزها را دارند، یک واکسیناسیون حسابى بشود به طورى که متعرض باشد. یعنى همانطور که سالهاى گذشته، پارسال یا پیرارسال بود که ... شنیدم که آنجا مأمورین شهربانى و شرطه و اینها با ایرانى که مواجهه پیدا مىکنند، ابتدائاً شروع مىکنند به او تعرض کردن در عقایدش که شماها مشرکید، شماها چنینید، چهار کلمه حرف ماندگار در ذهن را پرتاب مىکنند. این کار را ما مىتوانیم عکس کنیم؛ یعنى هر حاجىیى چهار کلمه حرف حسابى قابل بیان علیه وهابىگرى داشته باشد، این کارى است آسان است، این کار مشکلى نیست.»