نیکی و احسان به پدر و مادر با شرایط خاص
ارسال شده توسط amiralmomenin2020 در سهشنبه, ۱۳۹۴/۰۴/۰۹ - ۰۶:۳۸سلام. حقیقت من یک پدری دارم که معتاده و اعصاب خورد. تو یک خانواده عیال بار بزرگ شدم که فقر و مشکلات توش زیاد بوده. از پدرم و تحقیراش و کتک کاریاش خاطره خوبی ندارم خیلی هم عصبی و زودجوش و فحاشه. بالاخره من به عنوان فرزند ازش راضی نبودم.اخلاقیات خانواده ما هم به سمت اخلاق پدرم سوق پیدا کرده. البته ما تقصیری نداریم چون یک عمر پیش چنین آدمی بزرگ شدیم. مثلا ما هم عصبی هستیم و زودجوش و ... . حال من یه خورده مذهبی هستم و میخوام مثل گفته قران که گفته حتی به پدر و مادرت اف نگو رفتار کنم و بهشون احسان و نیکی کنم. ولی نمیتوانم. چون وقتی پدرم سر یک موضوع کوچکی اعصابش خورد میشه منو از فحش میکشه و بهم توهین میکنه و حتی جلوی زنم خوردم میکنه. منم چون مثل خودش شدم و اخلاقیاتش رو من تاثیر گذاشته جوابشو میدم و زود عصبی میشم. حتی توهین بهش میکنم که اون هم فحاشی هاشو چند برابر تر میکنه. اما بعدش خودم ناراحت میشم و دوست دارم اون موقع ساکت باشم ولی نمیتوانم اصلا اینقدر رو اعصابت راه میره که قاطی میکنی و جوابشو میدی. تازه من یه خورده بهترم و بقیه برادر و خواهرام هم جوابشو میدن. پیش ما اقتدار نداره که مربوط به همون اخلاق گندشه و رفتارهایی که با مادرم داشته.
از اون طرف یکه باغی داره و دائم پیله من میشه که بیا بریم همراه من و اگر نرم توهین بهم میکنه. اگر هم بخام برم باید زندگیمو ول کنم و کارای اینو انجام بدم.
حال با این اوصاف چکار کنم؟
رفتار بد پدر و توقع زیاد و بیجای او
متاثر شدن رفتار من از بچگی که مثل پدرم شدم
حال آیا خدا تمام شرایط میبینه؟ میترسم وقتی اعصابش از دست من خورد میشه و نفرینم میکنه خدا از من ناراضی باشه؟ خوب مگر ما بچه ها حقی نداریم؟ تقصیر ما چیست که بد و مثل خودش تربیت شدیم و جوابشو میدیم؟
اصلا دوست دارم پدرم هرچه میخواد بهم بگه فقط من راضیش کنم و نمیتوانم و نمیشه
خدا در اینجا چه قضاوتی میکنه؟