معصوم

استنباط فقهی و اعتقادی غیرمعصوم

سلام.

یکی از نقدهای وارد بر اهل کتاب و از بقیه ی آنها پیشرفته تر، مسیحیت، وارد است، این است که استنباطات آنها در مورد عقیده و احکام از سوی غیرمعصوم صورت می گیرد. برای مثال در مسیحیت،شورایی از بزرگترین علمای دین جمع می شوند، و نظر می دهند که عقیده این است و هر کس جز این بگوید، ملعون است، که این نقد بر فرقه های غیرکاتولیک مسیحیت، وارد است(کاتولیکها پاپ را عقلاً مصون از راهنمایی اشتباه می دانند، زیرا نمی شود منبع هدایت، راه را اشتباه نشان بدهد- البته این زیاد معقول نیست، زیرا پاپ بی خطا را، کاردینالهای خطادار انتخاب می کنند و کلیسای کاتولیک معاهده ای با خدا ندارد که هر کس که کاردینالها انتخابش کردند، نتواند راه اشتباهی را نشان بدهد!)

امّا مسئله ای که هست، اینکه در اسلام نیز، بسیاری از آنچه ما امروز داریم، استنباط است. برای مثال در تاپیکی سؤال کردیم که منبع تحریم دوستی دختر و پسر چیست؟ که مشخص شد که هیچ آیه یا حدیثی به طور مستقیم، آنرا تحریم ننموده است، و مسئله بر سر استنباط فقهی علما و اجماع علما بر آن است. همین مسئله ممکن است در برخی عقاید نیز مشکل ایجاد کند، که وارد جزئیات نمی شوم، ولی به طور خلاصه گاهی ما هم به نفع عقیده ای آیه داریم و هم بر علیه آن، و تفسیر ماست که یک آیه را به نفع آیه دیگر توجیه می کند(دقت شود که تناقض در شرایطی است که دو آیه را با هیچ تفسیری نتوان در کنار هم قرار داد.) اینجاست که مناقشه ایجاد می شود و در حوزۀ الهیات، گروهی نظری پیدا می کند و گروهی نظری دیگر.

پس ما هم در حوزه عقیده و فقه، با مسائلی مهم سر و کار داریم، که منابع معصوم(قرآن و چهارده معصوم) یا در مورد آن سخنی ندارند یا سخنی تفسیرشدنی دارند و ما تفسیرش می کنیم.

سؤال: چگونه می توان به استنباطات افراد غیرمعصوم اعتماد کرد؟(حتی اگر نگرش غیرمعصوم به اجماع هم برسد)

معصوم در تیررس شیطان نیست

انجمن: 

اگر انسان در حريم عقل ناب به سر بَرد و از دسترس وهم و خيال دور باشد، به مقامى مى رسد كه دست خطا و اشتباه به او نمى رسد، و ديو گناه به او حمله نمى كند، و در نهايت در عرصه عصمت دائمى قرار مى گيرد.

زيرا در حريم عقل ناب، نه شيطان درونى راه دارد و نه شيطان بيرونى. چون تجرّد ابليس مانند وهم و خيال از عقل ناب پايين تر است و هرگز به مقام عقل محض راه نمى يابد.

در دستگاه عقل ناب، نه وهم و خيال به عنوان دزد و راهزن راه مى يابد و نه ابليس به عنوان دزد و راهزن بيرونى به آن وادى مقدس دسترسى دارد.

ابليس در نقطه راهزنى بر سر صراط مستقيم قرار مى گيرد:

( . . . لاََقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ).


( . . . يقيناً بر سر راه راست تو كه رهروانش را به سعادت ابدى مى رساند در كمين آنان خواهم نشست.)

ولى همين ابليس كه با همه قدرت تهديد به گمراه كردن همه انسان ها مى كند، نمى تواند به حريم كسى كه خود عين صراط مستقيم شده، راه يابد. چون خود صراط كه ترسيم قدرت بى نهايتى چون خداست از آسيب وسوسه و دسيسه او مصون است.

براى اهل دل و سالكان كوى دوست و رهروان عارف، ثابت است كه صراط عين سالك و سالك عين صراط است. راه و رهرو يكى است.

شيطان در ابتدا و آغاز صراط كمين كرده نه در وسط و يا مراحل عالى آن. از اين جهت كسانى كه با رياضات شرعى و انجام تكاليف الهى بخش عمده راه مستقيم را طى كرده و به مقام اخلاص رسيده اند; از آسيب و وسوسه او مصون هستند.


( . . . وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْـمُخْلَصِينَ ).

(. . . من هم يقيناً همه كارهاى زشت را در زمين براى آنان مى آرايم تا ارتكاب زشتى ها براى آنان آسان شود و مسلماً همه را گمراه مى كنم . * مگر آن بندگانت را كه خالص شدگانِ از هر نوع آلودگى ظاهرى و باطنى اند.)

منابع:
اهل بيت عليه السلام (عرشيان فرش نشين)

عرفان اسلامی، جلد11

معصوم كيست ؟

انجمن: 

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام و عرض ادب

معصوم كيست ؟ واژه معصوم به چه كسي اطلاق ميگردد ؟ عصمت چند درجه دارد ؟ آيا عصمت فقط بر اهل بيت مصداق دارد ؟