سخنان رهبر

تفاوت میان توصیف مردم در روایات ائمه (ع) و بیانات رهبر انقلاب


در میان نصوص دینی ما به صورت های مختلف به این نکته اشاره شده است که بیشترین مردمان اهل عقل و فهم و اندیشه نیستند. خداوند متعال در قرآن کریم مکرر به این امر تصریح نموده است:

وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُون‏؛ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُون‏؛ وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنين‏؛ وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ في‏ هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى‏ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ كُفُورا؛ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرين‏؛ وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون‏

همچنین در روایاتی اشاره شده است که بیشتر مردم به خصوص در آخر الزمان انسان های ناشایستی خواهند بود:

در روایتی از امام رضا علیه السلام چنین آمده است: «و الله لا يكون ما تمدون إليه أعينكم حتى تمحصوا و تميزوا و حتى لا يبقى منكم إلا الأندر فالأندر.» به خدا قسم آنچه چشم به آن دوخته اید (امر ظهور) واقع نخواهد شد تا زمانی که آزمایش شوید و خوب از بد جدا شود و از شما نماند مگر اندک اندک. (غیبت نعمانی 208)
در روایت دیگری از ابن ابی یعفور نقل شده که از امام صادق علیه السلام پرسید:
قلت جعلت فداك كم مع القائم من العرب قال نفر يسير قلت و الله إن من يصف هذا الأمر منهم لكثير قال لا بد للناس من أن يمحصوا و يميزوا و يغربلوا و يستخرج في الغربال خلق كثير.
یعنی: همراه امام زمان علیه السلام چند نفر از عرب هستند؟ حضرت پاسخ دادند: افراد کمی. گفتم: به خدا قسم تعداد زیادی از آن ها معتقد به این امر (تشیع) هستند! فرمود: مردم را چاره ای نباشد از این که پاکسازی و جداسازی و غربال شوند؛ و در این پاکسازی عده ی زیادی خارج خواهند شد. (کافی 1/ 370)

در حدیث دیگر از امام علیه السلام روایت شده که فرمود:
أما و الله يا أبا إسحاق ما يكون ذلك حتى‏ تميزوا و تمحصوا و حتى لا يبقى منكم إلا الأقل ثم صعر كفه. یعنی به خدای سوگند این امر واقع نخواهد شد مگر این که جداسازی و پاکسازی شوید و از شما نماند مگر مقدار کمی. سپس امام علیه السلام کف دست مبارک را -به نشانه کم بودن_ جمع کردند. (غیبت نعمانی ص 208)

در روایات دیگری نیز امیر المؤمنین علیه السلام پیوسته از وضعیت مردم جامعه شکایت داشته اند؛ براي مثال در خطبه 27 نهج البلاغه چنین عتاب تندی فرمودند: (البته در مصادر متعدد دیگر هم نقل شده است)
يا أشباه‏ الرجال‏ و لا رجال حلوم الأطفال و عقول ربات الحجال لوددت أني لم أركم و لم أعرفكم معرفة و الله جرت ندما و أعقبت سدما قاتلكم الله لقد ملأتم قلبي قيحا و شحنتم صدري غيظا و جرعتموني نغب التهمام أنفاسا و أفسدتم علي رأيي بالعصيان و الخذلان‏....
ویا در خطبه 29 که آمده است :
أيها الناس المجتمعة أبدانهم‏ المختلفة أهواؤهم كلامكم يوهي الصم الصلاب و فعلكم يطمع فيكم الأعداء
والبته فارغ از این روایات، میل مردم به دنیا و تعداد کم دینداران امری بدیهی است که بدون نیاز به آیه و روایت، به وضوح قابل درکست.

از سوی دیگر می بینیم به صورت گسترده در کلمات بنیانگذار انقلاب و رهبر از ملت شریف ایران تقدیر و تشکر شده است
تا جایی که ملت ایران از ملت صدر اسلام برتر دانسته شده اند
در سخنان رهبر به وفور دیده می شود که مردم ایران را به ملت آگاه، مؤمن، مبارز و... توصیف نموده است.

حال سؤال اینجاست که آیا مردم ایران از این قاعده کلی که در روایات هم بیان شده و به روشنی قابل درکست مستثنی هستند؟ که البته این با روایات قابل جمع نیست زیرا روایات بر این مطلب تصریح دارد که عده ی زیادی از شیعیان از مذهب خارج می شوند و تنها تعداد کمی می مانند. وشکی نیست که هم اکنون بیشترین جمعیت شیعیان در ایران واقع شده است.

سخنان مقام معظم رهبری در مورد امام رضا(ع)

بايد اعتراف كنيم كه زندگى ائمه ، عليهم‏السلام، بدرستى شناخته‏نشده و ارج و منزلت جهاد مرارت‏بار آنان حتى بر شيعيانشان نيز پوشيده مانده است. على‏رغم هزاران كتاب كوچك و بزرگ و قديم و جديد درباره زندگى ائمه ، عليهم‏السلام، امروز همچنان غبارى از ابهام و اجمال، بخش عظيمى از زندگى اين بزرگواران را فرا گرفته وحيات سياسى برجسته‏ترين چهره‏هاى خاندان نبوت كه دو قرن و نيم از حساسترين دورانهاى تاريخ اسلام را دربرمى‏گيرد با غرض‏ورزى يا بى‏اعتنايى و يا كج‏فهمى بسيارى از پژوهندگان و نويسندگان روبرو شده است. اين است كه ما از يك تاريخچه مدون و مضبوط درباره زندگى پرحادثه و پرماجراى آن پيشوايان، تهيدستيم .
زندگى امام هشتم ،عليه‏السلام، كه قريب بيست‏سال از اين دوره تعيين كننده و مهم را فراگرفته از جمله برجسته‏ترين بخشهاى آن است كه بجاست درباره آن تامل و تحقيق لازم به كار رود .
مهمترين چيزى كه در زندگى ائمه ، عليهم‏السلام، به‏طور شايسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سياسى» است. از آغاز نيمه دوم قرن اول هجرى كه خلافت اسلامى به‏طور آشكار با پيرايه‏هاى سلطنت آميخته شد و امامت اسلامى به حكومت جابرانه پادشاهى بدل گشت، ائمه اهل بيت ،عليهم‏السلام، مبارزه سياسى خود را به‏شيوه‏اى متناسب با اوضاع و شرايط، شدت بخشيدند.
اين‏مبارزه‏بزرگترين‏هدفش تشكيل نظام اسلامى و تاسيس حكومتى بر پايه امامت‏بود. بى‏شك تبيين و تفسير دين با ديدگاه مخصوص اهل بيت وحى، و رفع تحريف‏ها و كج‏فهمى‏ها از معارف اسلامى‏و احكام‏دينى نيز هدف مهمى براى جهاد اهل بيت‏به حساب مى‏آمد. اما طبق قرائن حتمى، جهاد اهل بيت‏به اين هدفها محدود نمى‏شد و بزرگترين هدف آن، چيزى جز تشكيل حكومت علوى و تاسيس نظام عادلانه اسلامى نبود. بيشترين‏دشواريهاى‏زندگى‏مرارت‏بار و پر از ايثار ائمه و ياران آنان به خاطر داشتن اين هدف بود و ائمه ، عليهم‏السلام، از دوران امام سجاد ، عليه‏السلام، وبعدازحادثه عاشورا به زمينه‏سازى دراز مدت براى اين مقصود پرداختند.
در تمام دوران صدو چهل ساله ميان حادثه عاشورا و ولايتعهدى‏امام هشتم ،عليه‏السلام، جريان وابسته به امامان اهل بيت‏يعنى شيعيان هميشه بزرگترين و خطرناكترين دشمن دستگاههاى خلافت‏به حساب مى‏آمد. در اين مدت بارها زمينه‏هاى آماده‏اى پيش آمد و مبارزات تشيع كه بايد آن را نهضت علوى نام داد به پيروزيهاى بزرگى نزديك گرديد