خانواده
***روز خانواده مبارک***
ارسال شده توسط حی علی المهدی در سهشنبه, ۱۳۹۰/۰۹/۰۱ - ۱۲:۱۹امروز سه شنبه 1/9/1390 مصادف با 25 ذی الحجه که روز نزول سوره مبارکه دهر است و به نام روز ملی خانواده نام گذاری شده است رو به همه خانواده های ایرانی و بخصوص به خانواده های محترم بچه های اسک دین تبریک و تهنیت عرض میکنم :Kaf::hamdel::Gol:
آیا معنای عشق را فهمیده ایم؟
ارسال شده توسط میهمان خدا در سهشنبه, ۱۳۹۰/۰۸/۲۴ - ۱۳:۰۸رزمنده اي که در جبهه بود ولی خانواده اش به شهادت رسیدند
ارسال شده توسط صلوات در دوشنبه, ۱۳۹۰/۰۸/۰۲ - ۱۴:۲۲سرويس دفاع مقدس ـ «محمد عيدي مراد» از فرماندهان لشكر 7 وليعصر (عج) است كه پس از سالها دوري از جنگ، در وبلاگ شخصي اش به نام «ياد همرهان»، شروع به نوشتن خاطرات روزهاي تلخ و شيرين دفاع مقدس كرده است و چه سخت است وقتي رزمنده اي در جبهه رو در روي دشمن بجنگد و خانواده اش در اثر بمباران به شهادت برسند.
به گزارش «تابناک»، وی در وبلاگ خود اینگونه می نویسد:
مادرم (فاطمه صدف ساز) در تاریخ 19 /9/ 60 در دزفول در روي پل قدیم شهر، موقعي كه در يك راهپيمايي به طرف «بهشت علي» شركت كرده بود به همراه همسرم (عصمت پور انوري) و زن برادرم (مرضيه بلوايه) از موشكي كه به زير پل اصابت كرده بود، به جاهاي مختلفي از بدنش تركش اصابت كرده بود.
همسرم عصمت و همسر برادرم در جا شهيد شده بودند. من و برادرم به فاصله يك روز ازدواج كرده بوديم و موقعي كه همسرانمان شهيد شدند، از زمان ازدواج برادرم 67 و از زمان ازدواج من 66 روز گذشته بود.
خانواده جهانی یا خانواده اختصاصی ؟
ارسال شده توسط حامد در سهشنبه, ۱۳۹۰/۰۷/۱۹ - ۲۰:۳۹سلام
سوالم خیلی روشن و واضح این است :
آیا اهل بیت علیهم السلام که خاندان نبوت و رسالتند یک خانواده جهانی و متعلق به کل بشریتند یا یک خانواده اختصاصی متعلق به شیعه ؟
از چه جهت و چرا ؟
آثار نگاه ما به این مساله چیست ؟
موفق باشید
من روحيهي مرد سالاری دارم، چجوري رفتارم رو تغيير بدم؟
ارسال شده توسط خاک سرشت در شنبه, ۱۳۹۰/۰۵/۲۲ - ۲۱:۳۶سلام علیکم
موضوع مربوط به پدر من میشه،
پدرم کسی هست که مادرم را مثل یک رقیب برای خود میداند، و مرد سالاری را ترجیه میداد، چون در خانواده ی سنتی بزرگ شده بود، برای همین زن شاغلی را نگرفت، و رفت زن خانه دار را گرفت که در خانه بتواند به خوبی کار کند، و از فرزندانش پرستاری کند.
اما به مرور زمان پدرم روی این عقیده پا فشاری کرد و تا الان ادامه پیدا کرده، و راضی نیست که با زن مدارا کند، بلکه باید حرف حرف مرد باشد. به این سبب او همچنان در همین عقیده مانده و راضی به تغییر عقیده اش نیست، و خود را فدای عقیده ی خود میداند، و اگر هم به سبب همین عقیده کیفری از جانب خدا برای او در نظر گرفته شود، او شجاعانه آتش آن دنیا را میپذیرد. اما راضی به تغییر عقیده اش نیست.
بنده به عنوان یک فرزند این خانواده نمی دانم چه کنم، چکار کنم که پدرم از این نوع عقیده ی افراط و تفریط کنار بگیرد و ملایم باشد؟
چنانچه خود را تسلیم زن بداند، فضای خانواده را زن سالار میداند، و چنانچه زن را تسلیم خود کند، مرد سالار می داند.