اسراف در خرید
ارسال شده توسط یا علے در یکشنبه, ۱۳۹۶/۱۱/۱۵ - ۰۹:۳۳سلام و خسته نباشید
معنای اسراف در خرید چیست؟
آیا خرید 4_5مانتو در طی یکسال اسراف است؟
یا صاحب الزمان
یا علی
سلام و خسته نباشید
معنای اسراف در خرید چیست؟
آیا خرید 4_5مانتو در طی یکسال اسراف است؟
یا صاحب الزمان
یا علی
سلام
من با بعضی پسرهای فامیل که تقریبا هم سن و سال خودم هستن از نظر عقاید و طرز تفکر و نگرش به مسائل زندگی و .. به شدت اختلاف نظر دارم.
و واقعا اصلا دوست ندارم حتی سالی یک بار هم باهاشون رفت و آمد کنم. اونها خیلی دنبال حرف و حدیث و این چی گفت و اون چی گفت هستن.
بعضی هاشون سیگاری و قلیونی و ... هستن.
ولی من اصلا اینطوری نیستم و خوشم از این کارها نمیاد. و توان اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر هم ندارم. توانم در همین حده که خودم رو نجات بدم.
متاسفانه اینها خیلی اهل زیر آب زدن هستن و وقتی میرن پیش بقیه هرچیزی که بینمون گذشته رو برای بقیه تعریف میکنند.
من بارها اعتراض کردم که من و تو دوتا مرد هستیم هر حرفی بینمون زده میشه نباید بری بگی.
اونها هم اینقدر احمق هستن که فکر میکنن یه نقطه ضعفی از من پیدا کردن که آره حتما مسعود می ترسه که میگه نرید بگید.
در حالی که سر سوزنی برای من این مسائل اهمیت نداره و فقط میگم این کارها درست نیست.
مثلا یکی از بستگان دو روز پیش اومد بهم گفت مسعود تو به فلانی همچین حرفی زدی ؟ اومده همه جا رو پر کرده که مسعود توی تلگرام بهم اینطوری گفته و توهین کرده.
منم زدم زیر خنده و گفتم آره این حرفهایی که میزنی خیلی شبیه حرفهایی هست که من زدم ولی جملات رو وارونه کرده.
چیزی که اون شخص از زبان من گفته بود: مسعود بهم گفته تو هیچ منفعتی برای من نداری.
اما اصل جمله ای که من گفتم: تو فقط در چهارچوب منافع خودت حرکت میکنی. ( حزب باد )
چیزی که اون شخص از زبان من گفته بود: مسعود بهم گفته اگر بیای خونمون جواب سلامت رو هم نمیدم.
اما اصل جمله ای که من گفتم: از این به بعد اگر بیای خونمون هیچ بی احترامی بهت نمی کنم ولی فقط در حد یک سلام و علیک باهات ارتباط دارم.
اصل داستان این بود که چند ماه پیش به این آقا که حدودا 35 سالشه توی تلگرام پیام دادم که چند وقته بهت حس خوبی ندارم. از دستت ناراحتم.
اونم یه لفظی رو به کار برد که مودبانه اش میشه : به درک که ناراحتی.
من خیلی ناراحت شدم و می خواستم قشنگ بشورمش بندازمش رو طناب.
ولی خوب متاسفانه اسلام دست و بالم رو بسته و چیزی بهش نگفتم و فقط همون جملات آبی رنگ بالا رو بهش گفتم.
من از اینکه می بینم گاهی وقتم رو باید واسه توضیح دادن این مسائل پیش پا افتاده و بی ارزش هدر بدم واقعا عصبانی و ناراحت میشم.
فامیل های مادری من چون لر هستن خیلی توی فاز دعوا و درگیری و خالی بندی و این چیزا هستن و من اصلا خوشم از نشستن در چنین جمع های نمیاد.
توی جمع ها میشینیم خالی بندی های بقیه رو گوش می کنیم و اینکه من ادعایی در این زمینه ها نمی کنم و نظر مخالف دارم رو به حساب سوسول بودن و ترسو بودن میزارن.
مثلا توی جمع نشستیم. طرف میگه: شیطونه میگه برم یه کلاش ( کلاشینکف ) بگیرم فلانی رو ببندم به رگبار.
منم بهش گفتم: تو اگر کلاش بگیری دستت بدنت به سمت راست کج میشه. آخه تو مال این حرفایی.
یا مثلا طرف میگه: آخرش یه روز یه کلت میگیرم یه گلوله توی مغز فلانی خالی میکنم. ( لاف اصل آبادان )
بهش میگم: خوب بعدش خیلی شیک اعدام میشی.
میگه: نه یه رفیق دارم از مرز ردم میکنه میرم آمریکا واسه خودم عشق و حال میکنم.
یعنی در این حد ابله و کودن هست که فکر میکنه به همین سادگی می تونه یکی رو بکشه و جیم بشه.
حالا زورم از این میاد که اینا هیچ کدوم هیچ غلطی هم نمی کنن و ترسوتر از خودشون وجود نداره. فقط توی جمع شیرن و بزن بهادر.
تنها فرق من با اونا اینه که اونها هارت و پورت میکنن و هیچکاری نمی کنن و من هارت و پورت نمی کنم و هیچکاری نمی کنم.
خلاصه اینکه دنیای ما زمین تا آسمون با هم فرق داره و من بارها و بارها در اثر رفت و آمد با این آدمها دچار پسرفت معنوی شدم.
و مطمئنم اگر همینطوری پیش برم بیشتر گرفتار میشم. خیلی دوست دارم یک بار برای همیشه باهاشون قطع ارتباط کنم.
با توجه به سفارشات اسلام به صله رحم و حتی ارتباط با کسی که با ما قطع ارتباط کرده
آیا راهی وجود داره که در این شرایط من با برخی بستگان قطع ارتباط کنم ؟
با سلام
سؤال اين است كه ما لازم داريم روحيه خود را بالا نگه داشته،ابراز شكست و درماندگي نكنيم،ابراز بي پولي ويا كم آوردن نسبت به ديگران نداشته باشيم و......
از طرفي خيلي از موارد فوق در دين ما سفارش شده ويا واجب ومستحب است ودين براي اينكه جامعه را روي پا نگه دارد ومسلمان ضعيف وخوار نشده وبتواند اهداف بزرگ را با انگيزه طي كند اين سفارشات رادر آيات ويا احاديث بر گردن مؤمنين قرار داده است.حال چنانچه اين نمودها باعث حسادت ويا سنگ اندازي ويا از طرف كساني برداشت شود كه اين شخص خودرامطرح مي كند ويا از جائي تغذيه شده وتقويت مي شود چگونه بايستي برخورد كرد؟
آيا بايستي مقاومت كرد يا در اينگونه موارد جهت جلوگيري از ضرر تقيه نمود در حالي كه تقيه كردن نمي تواند روحيه يك مسلمان واقعي را نشان دهد.
باتشكر از جواب شما
من امروز این مطلب را در سایتی خواندم:
فرمایش آقا سید علی قاضی در مورد غالب این ادّعاهاى رؤیت امام زمان(عج)
نگارنده خود به یاد دارد که حدود ١٢-١٠ سال پیش در محضر حضرت آیتالله طهرانى قدّس سرّه به مناسبتى سخن از همین دعاوى مربوط به رؤیت حضرت صاحبالامر شد. ایشان فرمودند از قول حضرت آقاى حدّاد مستقلا و یا از ایشان به نقل از حضرت آقاى قاضى قدس سرّهما-تردید از اینجانب استکه فرمودند: «غالب این ادّعاهاى رؤیت امام زمان در طول تاریخ به جز چند مورد محدود و معدود، امور خیالى و نفسانى بوده و حد اکثر از قبیل مکاشفات روحیه است که صاحب آنها آن را امر عینى و حقیقى مىپندارد. و نیز فرمودند از جمله داستانهاى صحیح راجع به ملاقات یا رؤیت حضرت صاحبالامر یکى تشرّفات مرحوم سید بحر العلوم است، و یکى داستان حاجى بغدادى که در مفاتیح الجنان نیز ذکر شده است. و بقیه این حکایات در غالب موارد امور توهّمى و یا بنحو مکاشفه است» .
مکاشفه ی روحیه چیست؟
چطور شخصی با این روش مکاشفه چیزی را می بیند که واقعیت ندارد و این کار به اراده ی خود شخص انجام می شود؟ یعنی نوعی از مکاشفه داریم که واقعیت نداشته باشد؟
با تشکر
هو النور
با سلام و عرض ادب
ببخشید بنده در کتابی میخوندم که یکی از مشایخ فرمودن که اخلاص یعنی اینکه تمامی کار ها و امورات و اتفاقات رو از خدا بدونیم
خب حالا مساله اینجاست که وقتی کسی به شخصی ظلم میکنه باید اون رو از خدا بدونیم و اجازه مظلوم واقع شدن رو به دیگران بدهیم؟
و در تاریخ گذشته موارد بسیاری بوده که از طریق به کار انداختن عقل و زبان فرد از مهلکه و مرگ نجات پیدا کرده در حالی که میتونسته اون مهلکه رو به دلیل اخلاصی که داره
از خدا بدونه و هیچ اقدامی برای نجات خودش انجام نده
اگه این مفاهیم اشتباه هست پس مفهوم اخلاص چیست ؟
تشکر
با سلام و احترام
من همیشه منتظر نشانه و دیدن خواب هستم. خواب های صادقانه بخصوص در مورد بزرگان دین، و یا ائمه اطهار ( ع ) و پیامبر (ص )
لطفاً بفرمایید چطور و چگونه میتونم به این مهم دست پیدا کنم.؟
سلام
کسی که کفر نعمت میکنه چطوری میتونه برگرده؟
کفر نعمت عذاب زیادی هم در این دنیا و هم آخرت داره
اما چطوری میشه که طرف برگرده و دوباره خدا رو شکر کنه؟
و خدا هم دوباره رحمت و نعمت رو به اون برگردونه؟
با تشکر
سلام خدمت کارشناسان و اسک دینی ها
حدود هشت ماهی هست که در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شده ام. خداروشکر کارفرمای خوبی دارم و خیلی مقید به اسلام و واجبات است درحدی که برنداشتن چادر را الزامی میدونه و ادمه خیلی خوبیه. مشکلی که وجود داره اینکه دوهفته ای میشه سرکارم احساس می کنم که دوتا از همکارانم با هم ارتباط دارند.
چندمورد هم دیدم اما باورم نمیشد. همه ی همکاران تویه یه سالن هستیم و همه ی میزها وسیستم ها اونجاست و نه اتاقی داریم و نه چیزی و سرکار دوربین هم هست.
ساعت کار ما تا 4:30عصر هست.فقط ماسه تا دفتر بودیم.اون اقا و اون خانم و من.هردو کلید دفتر را دارند. اولین مورد که ازش دیدم ساعت 4ونیم شد که اون خانم گفت من منتظر دوستم هستم. خیلی منتظر شد. منم دیدم حالا که بچه ها هستند منم بمونم اضافه کاری کنم. ساعت 5شد 5نیم شد دوست اون خانم نومد اذان شد دیدم هرچقدر میمونم دوستش نمیاد اخرسر هرطوری بود من رفتم و اون دوتا تنها موندند. یعنی اصرارشون بر این بود که من برم زودتر
توی این دوهفته به وضوح دارم میبینم که وقتی کارفرمام نیست مداااااام باهم اس بازی میکنند
اون اقا که از در میرسه اون خانم با نگاهش دنبالش میکنه تا بشینه سرجاش
مدام باهم اشاره ای صحبت میکنند
یا دنبال بهانه هستند تا من بیرون برم و تنها بشند
یا اون خانم موقع نهار برای اون اقا لقمه میگیره!! بااینکه کارفرمام قانون گذاشته که غذا بین خانمها واقایون نباید تقسیم کنند
دیروز به وضوح دیدم که یواشکی چیزی رو جابجا کردند
یا ازاینجور مسائل همش پیش میاد.
خیلی دارم اذیت میشم چون بالاخره محل کارمن هم هست و من برای رسیدن به اینجا خیلی تلاش کردم! هم اینکه نمیخام کارمو و اعتبارمو از دست بدم هم اینکه از رفتار اینها بدم میاد. چندروز پیش به اون همکاره اقام به گوشه پیام زدم که زاویه دید خانمها 160درجه است حتی با اینکه سرشونو نچرخونن پشت سرشونو میبینن. قصدم از این پیام این بود که ایشون بفهمه من متوجه ریان شدم و یه مقداری رعایت کنه بقول معروف خجالت بکشه. اما تنها جوابی که ازش گرفتم این بود که زوددارین قضاوت میکنین و من با اون خانم شش ساله همکارم و من مسئول رفتار بقیه نیستم!!
به نظرم اومد تا به کارفرمام بگم جریانو. اما دیدم اگه بهش بگم و رفتار کارفرمام باهاشون عوض بشه اونوقت اونام مطمئنا حاشا میکنن و دنبال بهانه ای برای خراب کردن من میگردند و درنتیجه منو جلوی کارفرمام خراب میکنن و کارمو از دست می دم و نهایتا یه همکار خبرچین تلقی میشم!
بنظرتون چطوری چه راهی چه کاری انجام بدم تا اینها حداقللللل سرکار بس کنند از این رفتارشون؟؟
چون خیلی ذهنمو مشغول کرده. محیط کاره منم هست!!!
با عرض سلام و ادب
با توجه به برخی آیات و خیلی از احادیث، سپاس و شکر گذاری خدا فقط در مقابل گرفتن نعمت و یا رزق و روزی می باشد.
درصورتی که هنگام بلا و مصیبت و سختی سفارش به صبر شده
آیا با توجه به این دسته روایات فقط باید هنگام رسیدن به نعمت شکر گذار خدا شد و هنگام بلا و سختی تشکر معنا ندارد و فقط باید صبر و شکیبایی ورزید ؟
یا اینکه روایاتی وجود دارد که در هنگام بلا دیدن هم دستور به شکر داده باشند ؟ ( منظور شکر کردن نه فقط رضایت داشتن)
با تشکر و سپاس
السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
روایتی منسوب به امام جعفرصادق علیه السلام است که می فرماید:
[QUOTE]سه چیز نزد خدا شکایت می کنند:1 ) مسجد ویرانه ای که مردم در آن نماز نمی گذارند؛
2 ) دانشمندی که در میان مردم نادان قرار دارد؛
3 ) قرآنی که برای زیبایی – در منزل – گذاشته شده که گرد و خاک روی آن نشسته است و کسی آن را نمی خواند
[/QUOTE]
در اینجا منظور، مذمت "قرآن نخواندن" است یا مذمت "نخواندن از قرآن مورد نظر!" و "تزئینی شدن آن" ؟!
چرا که برخی افراد در خانه هایشان قرآن هایی دارند، حالا یا هدیه یا جایزه گرفته اند یا یادگار سفره ی عقدشان است یا...
که فقط نقش تزیینی دارد و اصلا از آن نمی خوانند....و قرآن را فقط از روی موبایل و لبتاب و نرم افزارهای مشابه می خوانند، یعنی آدمهای "قرآن نخوان" نیستند! اما از روی قرآن هایی که در خانه دارند هرگز نمی خوانند.
این کار از نظر شرعی و اخلاقی، چگونه است!؟
متشکرم....التماس دعا