برهان تمانع

چرا با توجه به وجود یک خدا ، در عالم فساد وجود دارد؟

انجمن: 

باتوجه به وجود یک خداچرافساد درعالم هست؟ فساد انسان وفساد درخدایان به چه معنااست؟

نقد برهان اثبات توحید

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب .

بعد از اینکه با استفاده از برهان علیت و امکان و وجوب وجود خدایی اثبات شد ، حال نوبت به اثبات ویژگی های این خدای واجب الوجود میرسد .

از ویژگی های این خدای واجب الوجود در اسلام ، احد و واحد بودن اوست .

حال ببینیم چه دلایلی برای اثبات این موضوع ارائه شده است :

1. برهان وحدت هماهنگى عالم : اگر دو تدبیر و اراده در عالم هستى حاکم باشد، فساد و بى نظمى در عالم یافت مى شود؛ پس نبودن فساد در عالم، دلیل بر وحدت ذات بارى تعالى است. شایان ذکر است، گر چه این برهان اولا و بالذات، وحدت خالق و مدبّر را ثابت مى کند، ولى مى توان از آن به وحدت ذات نیز نایل آمد.

نقد برهان هماهنگى عالم :

معنای فساد چیست ؟ از کجا معلوم در عالم فسادی نیست ؟ همین که ما معنای فساد و بی نظمی را می دانیم یعنی اینکه چنین چیزی در این عالم یافت میشود !

آیا آمدن یک زلزله و مرگ کلی انسان نوعی فساد نیست ؟ آیا گناهان مختلفی که توسط انسان ها روزانه انجام میشود به معنای فساد نیست ؟ آیا جنگ ها و درگیری ها بین گروه های مختلف انسان ها و جانوران دیگر فساد نیست ؟ دیگر چه فسادی میخواست در جهان پیدا شود که پیدا نشده است ؟ آیا مرض کودکان بی گناه فساد نیست ؟ آیا گندیدن جسد صد ها گوزن در اثر برخورد ساعقه و مرگ یکجای آنها نوعی فساد نیست ؟

و مساله بعدی این است که چرا باید در صورت کار گروهی حتما فساد و بی نظمی در پدیده پیدا شود ؟ چطور یک تیم متخصص یک پروژه ی هماهنگ و منظم تولید می کند ؟ اگر بگویید این به آن دلیل است که قبلا خدا یکی است اینجا عمل دور در اثبات انجام شده است ، ما به دنبال اثبات یگانگی خدا هستیم و هنوز این موضوع ثابت نشده است و شما میگویید به این دلیل آن متخصص های مختلف میتوانند یک پروژه منظم ایجاد کنند که خداوند یکی است ؟

پشاپیش با تشکر از پاسخ شما .

سوالاتی پیرامون برهان فرجه

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و عرض ادب

در برهان فرجه آمده است که :

امام صادق (علیه السلام) فرمود اگر فرض باشد که ما دو واجب الوجود داشته باشیم یا دو تا قدیم داشته باشیم اینها باید با هم تفاوت داشته باشند یعنی باید یک فصل تمایزی با هم داشته باشند . به عبارت دیگر باید دو تا اصل مشترک داشته باشند یعنی هر دو واجب الوجود و هر دو خدا باشند. یک فصل ممیز و یک فصل جدایی هم داشته باشند که بگوییم خدای الف این چیز را دارد که خدای «ب» ندارد و خدای «ب» این چیز را دارد که خدای «الف» ندارد.

این فصل ممیز و این فصلی که این دو خدا را از هم جدا کرده این فرجه خودش باید مثل آن دو خدا قدیم و واجب الوجود باشد. چون اگر زمانی نباشد آن دوتا یکی می شوند . پس باید مثل خود خداها باشد. اگر واجب الوجود و قدیم باشد نتیجه این است که خداها سه تا می شوند .

برای اینکه این امر تحقق پیدا بکند باید بین این سه تا هم هر کدام دو تا فرجه باشد. خدای «الف» و«ب» و «ج » که خدای «ج» شد فرجه بین خدای «الف» و«ب» آن وقت بین هر کدام از دو تا دوتای آنها باز باید یک فرجه ای باشد آن وقت تعداد خداها پنج تا می شود . فرض پنج تا خدا باز بین این پنج خدا باز باید فرجه هایی باشد تا بی نهایت یعنی متسلسل تا بی نهایت باید واجب الوجود داشته باشیم.

آن شخص زندیق می گفت چه اشکال دارد که ما دو تا واجب الوجود داشته باشیم اما می بینیم فرض دو تا شدن واجب الوجود این است که ما بی نهایت واجب الوجود داشته باشیم در حالی که آن شخص هم قبول نداشت که بیش از دو تا واجب الوجود داشته باشیم بلکه منظور او این بود که مبدأ شر یکی و مبدأ خیر یکی باشد.

سوال و شبه ی بنده این است :

اگر دو موجود را تصور کنیم که یک جنس هستند این برهان شاید صحیح است ، اما اگر ذاتا جنس آنها متفاوت باشد چطور ؟ مثلا اگر دو عدد حبه قند داشته باشیم ، برای جدا کردن اینها از هم باید فاصله و جدا کننده ای میانشان باشد ، ولی اگر یک عدد حبه قند و یک تکه فلز داشته باشیم چطور ؟ آیا ضروری است که موجود سومی اینها را از هم جدا کند ؟

به عبارت دیگر وجه تمایز خدایان از هم ذات خودشان باشد چطور میشود ؟ آیا چنین چیزی ممکن است ؟

همگی ازلی باشند اما جنس ذات آنها با هم فرق کند ، حدس میزنم ازلی بودن فقط یک بعد است و تمام ابعاد هستی نیست که به تناقض بخوریم ، یعنی یک موجود میتواند ازلی باشد و مثلا فلز باشد دیگری طلا باشد و یکی آلومینیوم و ... ؟

آیا برای اینکه ثابت کنیم خدا جنس ندارد ، میگوییم او واحد است و برای اثبات واحد بودن خداوند میگوییم او جنس ندارد ؟! از کجا دانستیم خدا جنس ندارد ؟ لطفا بحث نامحدود بودن وجود خدا را که هنوز برایم ثابت نشده و لازمه ی اثباتش، اثبات واحد بودن خداست را مطرح نکنید !