افکار مزاحم

درخواست مشورت (می خواهم از خانواده ام جدا بشوم)

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

من در یک خانواده هستم که سه تا خواهر و یک برادر بزرگتر از خودم دارم. من فرزند آخرم.
همه هم مجرد هستیم.
فکر می کنم که خواهرها و برادرم کافر هستند. (نماز که نمی خوانند، شاهد بودم که به اسلام هم توهین کردند.)

خودم پیش پدرم کار می کنم.
به خاطر حجم کار زیادی که پدرم انجام می دهد و سنش که تقریبا زیاد شده است، مقداری به پدرم کمک می کنم. اما فکر می کنم که درآمدش حلال نیست.
چرا که یکی از فامیل هایمان شریک پدرم هست و سرمایه اولیه برای این کار را فراهم کرده و من فکر می کنم که این سرمایه اولیه حلال نبوده است.
ظاهرا این پول از طریق زمین خواری و کلاه برداری تامین شده، فامیل مذکور هم بعد از شریک شدن با پدر من به خاطر همین کارهایش به زندان هم رفت.
حتی به نظر می رسه در جریان راه اندازی این کسب و کاری که پدرم دارد، پول شویی هم اتفاق افتاده . . .
البته مهم فکری هست که من می کنم.

خودم هم 28 سال از خداوند عمر گرفتم، هر گاه که توانستم خودارضایی کردم.

الآن به این فکر می کنم که از خانه بروم و از پدرم جدا بشوم. با خودم حدس می زنم که شاید در یک خوابگاه خودگردان ساکن بشوم.
البته بنا به تجربه ای که از زندگی خوابگاهی دارم؛
در دوران خدمت سربازی و قبل از آن در دوران کارشناسی ارشد، اگر یک هم اتاق کافر نصیبم بشود، زندگی به دهان انسان زهر می شود.
ولی باز هم به نظرم رفتن، راه درستی هست.

ممنون می شوم که شما هم نظرتان را بگویید و راهنمایی ام کنید.

(فکر کردم وقتی عده ای به رایگان به انسان مشاوره می دهند، حیف هست اگر مشاوره نگیرم.)

درمان وسواس فکری

انجمن: 

سلام وقت خوش
من وسواس فکری زیاد دارم
آیا خدا به فکری که آدم دلش نمی خواد یک دفعه میگه اهمبت میده و برآورده میکنه؟
مثلا من ذکر میگم چند ساعت بعد یاد این می افتم که بک نفر به یک نفر دیگه کمک کرده اونوقت وسوسه فکری میاد سراغم و میگم ثواب عبادتم برای فلانی
چکار کنم وسواس فکری نداشته باشم
تشکر از راهنمایی تون

افکار مزاحم و راهکار مقابله با آنها

سلام عرض میکنم.
1-حس میکنم وسواس فکری دارم به این شکل که من خیلی وقت پیش از دروغ گفتن توبه کردم و الان هم یکی از ترسهام همینه که وای نکنه دروغ بگم یا چیزی رو دقیق به اطلاع اون شخصی که ازم سوال پرسیده نرسونم اما با این حال بازم گاهی حرف هایی از دهنم شاید از روی بی اعصابی یا بیحوصلگی میپره که دروغ هست یا دقیق نیست.
2-و مشکل دیگه ای هم که دارم اینه که شاید هوش هیجانی پایینی داشته باشم که گاهی احساساتم رو متوجه نمیشم مثلا الان نمیدونم آیا گشنه هستم یا نه!
3-مشکل دیگه ای هم که دارم اینه که از خودم با این اوضاعی که دارم مخصوصا دومی توی ذهنم زیاد سوال میپرسم ودیوونم کرده.

ممنون میشم کمکم کنید واقعا اگر حل نشه شاید پیشرفته تر بشه وپیامد های خیلی بدی داشته باشه.