استقلال

آیا ما محکوم به شکستیم؟

انجمن: 


بسمه تعالی

عنوان تاپیک : آیا ما محکوم به شکستیم؟
هدف از تاپیک : فرهنگسازی برای خودکفائی و استقلال کشور – مبارزه با تحریم و استکبار جهانی

چکیده
: باید با غول تنبلی بجنگیم و اجازه ندهیم که آثار یک عمر استفاده مفت از نفت امروز باعث بدبختی ما گردد و در این مسیر باید از توکل , همت ,نبوغ , و استعدادهای خود و همچنین از وحدت خودمون استفاده کنیم.

مقدمه:

سختی کار ما از اونجا شروع شد که تو کشورمون نفت پیدا شد!
یعنی این موهبت الهی که برای رفاه ما و به عنوان برکت در این خاک پیدا شد , تبدیل به بلای جان ما شد.

اما دلایل این معزل :

  1. کشورهائی که از نظر صنعتی و روشهای استفاده از انرژی و به خصوص نفت در جهان پیشرو بودند و هستند , متاسفانه بوئی از انسانیت و جوانمردی نبرده اند و به جای جامه عمل پوشاندن به شعارهائی که در مورد صلح و حقوق بشر و ایجاد آسایش برای همه جهان سر میدن در عمل با خوی وحشیگری به کشورهای آسیایئ که حامل نفت بودند هجوم آوردند و با به خاک و خون کشیدن مردم آنها شروع به استثمار آنها و تخلیه منابع ملی آنها کردند.
  2. به دلیل عدم توانائی ایران در استخراج و فرآوری نفت از قبل از انقلاب , ایران به عنوان یک کشور مصرف کننده و نه تولید کننده شناخته شد و با توجه به اینکه کسر کوچکی از سود استخراج نفت به داخل کشور می رسید , ولی این سود مفت آنقدر بود که شکم بسیاری را (اکثرا پایتخت نشینها را) سیرکند و به کل افکار را از تمرکز بر نوآوری, خود کفائی و تولید فلج کرد البته سیستم حاکم طاغوت هم از این وضع استقبال می کرد.
  3. بعد از انقلاب افراد منافق و یا جاهل باز هم این مهم را نادیده گرفتند و از طرفی یک اینرسی بزرگ رو دوش مردم سنگینی می کرد و به قولی ما اونقدر تنبل شده و عادت به مفت خوری کرده ایم که متوسط کار روزانه در مراکز دولتی روزانه چند دقیقه بیشتر نیست! و بخش خصوصی هم که عمدتا به فکر سود شخصی است و باز هم مشکل کشور لاینحل مونده.
  4. دلایل دیگری هم هست که شما ها خودتان استادید و من وقتتون را نمیگیرم!

چه باید کرد؟

امروز همگان سر خود را زیر برف می کنند و همه تقصیرها را به گردن تحریم می اندازند!
اما یک سوال : آیا مقصر اصلی تحریم است؟
فرض کنید : مرز های ایران را گسترش دهیم بطوریکه همه کره زمین را بگیرد و تحریم بگونه ای باشد که خارج از مرزهای ما هیچ صادرات و وارداتی نداشته باشیم. در اینصورت همه زمین باید از گرسنگی بمیرند؟ منظورم این است که آیا امروز از یک کره دیگری مثلا کره ماه یا مریخ با کره زمین صادرات و واردات دارد؟ اگر نه پس باید همه کره زمین در فشار تحریم باشد؟
مسلما خیر.
برادران و خواهران من , کار ما با شعار و دعا و توهم درست نمیشه , و تنها راه نجات ما تولید زیر سایه ایمان و وحدت است.
امروز غرب دلار بدون پشتوانه چاپ میکنه و نفت ما را می خره و یا به عبارتی کاغذ باطله میده و نفت میبره...

جمع بندی :

سرتان را درد نیارم . از همگی درخواست می کنم در این زمینه , یعنی راه رسیدن به استقلال و خودکفائی و نجات از فقر همه مردم ایران نظرات خودشون را بگن.
لذا دوستان لطف کنید به موارد زیر اشاره کنید:

  1. بزرگترین مشکل در راه رسیدن به کارآفرینی و ایجاد تولید در کشور چیه؟
  2. اگر تجربه ای در تولید دارید , مطرح کنید.
  3. نظر حقیر اینه که از نیرو و استعدادی که بچه های اسک دین دارند استفاده بشه و یک کار گروهی بزرگ برای تولید ایجاد بشه! نظر شما چیه؟
  4. هرکسی هر صحبت مربوطی به این موضوع را داره مطرح کنه.
اگر مسیر تاپیک خوب پیش بره در پستهای بعدی در مورد جزئیات طرح هم با هم مشورت می کنیم. انشاالله

تو این تاپیک هم یه موضوع تقریبا مرتبط مطرح شد که خیلی پیگیری نشد. ولی دوستان خدا وکیلی کمی هم به اینجور تاپیکها توجه کنید و پیگیر باشید .
اِ اِ اِ همش که نباید دنبال تاپیکهای گوگولی مگولی باشیم!:khaneh:
ببینیم میتونیم یه کارخانه بزرگ تولیدی بنام " صنایع اسک دین " درست کنیم ؟ :Cheshmak:.
انشاالله.:Gol:

استقلال در حکومت اسلامی به چه معناست؟

به نام خدا

سلام

لطفا بفرمایید استقلال در حکومت اسلامی به چه معناست و مبنای دینی آن چیست؟
آیا استقلال یک شعار وطن پرستانه است یا یک شعار اسلامی ؟
بعد از رسیدن به استقلال چه می شود ؟

یا حق

واحدیت خداوند متعال

با سلام به همه دوستان


دلیلی ساده بر واحدیت خداوند متعال

بايد توجه داشت كه يعضي حرفها را نمي شود بدون اصطلاحات آن بيان نمود يه قول استاد مطهري ناچاراً بايد كمي فيلسوف شويم، البته سعي شده تا به حد توان ساده بيان شود

قبل از ورود به برهان لازم است يك نكته را متذكر شوم و آن اينكه در عالم اشيايي است كه قبلاً نبوده و بعد بوجود آمده اند مثل خود ما انسانها كهد عمر مشخصي داريم كه مثلاً صد سال پيش نبوديم، خود اين نشانگر اين است كه ما در موجود شدنمان نيازمند يك موجود ديگري هستيم( كه در اصطلاح به ما ممكن الوجود مي گويند)، و آن موجودي كه ما بدان محتاجيم نبايد خود محتاج به موجود ديگري باشد يعني بايد هميشگي و ازلي باشد(واجب الوجود).

و ديگر اينكه اگر شيئي مركب باشد به اجزائش نيازمند است و همينكه يك شيء محتاج شد به حكم مقدمه اول نمي تواند خدا باشد. (براي اطلاع بيشتر به برهان امكان و وجوب مراجعه شود)

با حفظ اين دو مقدّمه مى‏گوئيم:

اگر در هستى دو و يا چند خدا باشد لازم مى‏آيد كه همه آنها نيازمند باشند كه اين همانطور كه در مقدمه اشاره شد محال است.

اما دليل محال بودن: اگر دو خدا در عالم باشد هر دو در صفت هميشگي و ازلي و (واجب الوجود) بودن مشترك خواهند بود و اين يعني كه آن دو خدا در اين صفت با هم مشترك هستند كه در اينصورت از دو حال خارج نيست:

1- يا اين دو خدا كه فرض شده از هيچ جهتى از جهات با يكديگر اختلاف و تفاوتى ندارند بنابراين دوئيت باطل مى‏شود و اثنينيت در كار نخواهد بود و آن يك حقيقت بيشتر نيست چون اين دو يكي هستند و ما خيال كرديم دو تا هستند، چون وقتي دو شيء بوجود مي آيد كه حداقل در يك چيز با هم اختلاف داشته باشند، و اين در حالي است كه ما بين اين دو خدا هيچ اختلاف و امتيازي قايل نشديم. پس يكي بودن خداوند ثابت مي شود.

2- و يا اين دو حقيقت از جهتى از جهات با يكديگر امتياز پيدا مى‏كنند در اين صورت لازم مى‏آيد كه خدا مركب باشد از يك جزء مشترك و يك جزء مختص (و بقول اهل منطق از جنس و فصل و بقول فلاسفه از وجود و ماهيت كه حدّ الوجود است) و به حكم مقدمه دوم، هر مركبى محتاج به غير است و هر جا احتياج باشد امكان هم هست، و همينكه احتياج آمد محالاست آن شيء خدا باشد.