✿ پـنجـره ی فـولـاد ( دلنـوشته ای بـه امـام رضـا (ع) ) ✿

تب‌های اولیه

2165 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

❤️ سلطان عشق امام رضا:

ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش

اینکه در روز جزا ضامن مایی عشق است...

کنار توست اگر دل را
مرادی هست و مطلوبی

کنار توست اگر غم را
کناری هست و پایانی

رسید تا فلکه آب و روبروی حرم

گذاشت دست به سینه : سلام سوی حرم

لب زمینِ دو چشمش دوباره باران خورد

در آستانه دریا گرفت بوی حرم

گذاشت صورت خود را به صورت یک در

نفس کشید و نفس شد به رنگ و روی حرم

تمام حس عطش را به کاسه ها نوشید

و پر شد از تب و تاب لب ، سبوی حرم

در آن طرف پدری که خمیده با گریه

گره زده پسرش را به آبروی حرم

چقدر قطره به دریا رسیدنش زیباست

چقدر زمزمه جاری شده به جوی حرم

در ازدحام توسل ز چشم من گم شد

ضریح بود و هزاران دعای توی حرم

شکست بین نماز زیارت آقا

شکست و ریخت قنوتش به گفتگوی حرم

شفا گرفته مریضی ، زدند نقاره

صدای معجزه پیدا شد از گلوی حرم

گذاشت دست به سینه عقب عقب برگشت

رسید تا فلکه آب و روبروی حرم

گذشت آن روزها که می گفتند :

کبوترباکبوتر,

باز با باز!

حالا کبوتر با گنبدطلای رضاست

و باز ما تنها!

✨ﮐﺎﺵ ﻫﺮ ﺟﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﻨﺒﺪ ﻃﻼﯾﯽﺍﺕ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﻋﻄﺮ ﺣﺮﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ به ارمغان ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ، ﺍﯼ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮﯾﻦ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭﺭ !✨

یا رضا (ع)

آخر بہ عشق اینکہ خودتـــــ ضامنم شوے

یک شب بہ عمد طعمہ ے صیاد میشوم...

تـو بـزن نـقـاره زن؟

اسـیـرآهـنـگ تـوام...

بـه امـام رضـا(ع) بـگـو؛

" بـدجـوری دلـتـنـگ تـوأم "

پلک خورشید به فرمان تو بر می خیزد / صبح ، از سمت خراسان تو بر می خیزد
نور ، هر صبح می افتد به در خانه ی تو / بعد از گوشه ی چشمان تو برمی خیزد . . .

حق، معرفت به هر نگاهم داده / در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است / ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .

فرقی نمیکند زکجا میدهی سلام
او میدهد جواب تورا، اصل نیت است

ﺯﻣﺴﺘــﺎﻥ ﻧﯿـﺴﺖ●••

ﺩﻟﺘﻨــگی ﺣَـــــﺮم ﺍﺳﺖ●••

ﮐﻪ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺍﻧــﺪ

ﭼﻬـــﺎﺭ ﺳﺘـــﻮﻥ ﺩﻟـــــم ﺭﺍ●••!!!

سیده راضیه;669714 نوشت:
[=Times New Roman]
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی علیه السلام

السلام علیک یا جواد الائمه علیه السلام


من به لطف نگاهــت ای باران
سـوی مشهــــــــــد زیاد می آیم
دست بر روی سینه هر بار از
سمت باب الجـــــــــواد می آیم
**
با حضورت ستاره ها گفتند
نور در خانه ی امام رضاست
کهکشان ها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانه ی امام رضاست
**
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهره ات رنگ و بوی گندم داشت
**
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بی عصا می گذشتی از دریا
**
با خداوند هم کلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
«کودکی هایتان بزرگی بود»
در همان کودکی امام شدی
**
رزق و روزی شعر دست شماست
تا نفس هست زیر دِیْن توایم
تا جهان هست و تا نفس باقی است
ما فقط محو کاظمین توایم
**
من به لطف نگاهت ای باران
سوی مشهد زیاد می آیم
دست بر روی سینه هر بار از
سمت باب الجواد می آیم

سید حمیدرضا برقعی

[b]content[/b]


:hamdel:سلام مولای رئوفم
تولد دُردونتون مبارک :hamdel:

السلام علیک یا غریب خراسان

❀ هرگاه قصد روی تو ابن الرضا کنم
با نام تو خدای دلم را صدا کنم
گویند جود توست فزون از جوادها
با ذکر یا جواد دلت را رضا کنم
عیدتون مبارک‎
ا_________________________

مثل همیشه دَمِ باب الجواد
حاجت ما بود که آقا رضا ...

... جان جوادت ببرم «کاظمین»
تا که بخوانیم به «پایین پا» ...

...« آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده »

خوش بحال هرکسی که دل به حضرت میدهد
خادم این آستانه بودن عزت میدهد
از شکوه و از جلال نوکرش فهمیده ام
نوکری بر نوکر آقا ابهت میدهد
عمر اگر پشت در این خانه طی شد نعمت است
رزق رعیت را خود ارباب برکت میدهد
جز در این درگاه جای دیگری زانو نزن
بوسه ها بر پای صاحبخانه لذت میدهد
از ثواب یک زیارت نامه خواندن غافلیم
روز محشر این خود آقاست قیمت میدهد
هرچه ما بد میکنیم آقا محبت میکند
با محبت کردنش ما را خجالت میدهد
هرکه عشقش بیش پس ارج و مقامش بیشتر
عاشقانش را رضا اذن شفاعت میدهد

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

[=arial]صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی .....

هفت سال پیش ...
اردی بهشت ...
خادمی ....
دیدار ...
اشک ....

معنای این کلمات را فقط تو می فهمی ...
به وعده هفت ساله ات دلخوشم
و اعتکاف امسال ... وعده دیدار
تو را به جوادت قسم ناامیدم مکن آقا ...

☀️ای گنبد تو عشق ، من خسته دل ای کاش

چون کفتر پر بسته ایوان تو بودم

یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست

ای کاش ز زوار خراسان تو بودم✨

من دخیل التماسم را بہ چشمت بستہ ام

هشتمین دردانہ زهرا! بہ دادم مے رسے؟

سلام آقای مهربانم ..✋
صدای شکستن قلبم ❤️را میشنوی ..
اشک چشمم را میبینی ..

[="Tahoma"]

[=arial]آنسوی همه ی دلتنگی ها
اربابی دارم که داشتنش تلافی
همه ی نداشته هاست..

السلام الیک یا امام رئوف
یا امام رضا(ع)



[="Tahoma"]

✳دل بی قرار دیدن گنبد طلای توست
هر کس که آمده ست حرم، مبتلای توست✳

✨آقــــا جــان
دلـــ❤️ـــم ...
نــه هـوای گنـبـد طلـایـی تـان را
نـه هـوای صـحـن و رواق هـای تـان را
نـه هـوای مـسجـد گـوهـر شادتـان را
نـه هـوای نـقـاره خـانـه تـان را
کـه هـوای خــود ِخــودتـان را کـرده اسـت …
آنجـا کـه بـگـویم :
الـسلـامُ عَـلَیـکَ یــا عَلـیَّ بـنَ مـوسـی الـرّضــا
و شمـا بـشنـویـد و جـوابـم را بـدهـیـد !!
کـه:اَنــتـَــ تـَسمَـعُ کَلـامــی،وَ تــرّدُ سَلـامـی …
اُطـلُبنــی
✨تماشای تو تمامی ندارد !

آقایی که از آسمان حرمت بهشت می ریزد!

کبوتر دلم عجیب مست بوی گندم محبتت شده است

چقدر بی قرار دیدار توام!

ای سقف امیدم در شب های بارانی!

مرا خیس محبتت کن و به ایستگاهی برسان که تمام باران را قدم زده است

[=Times New Roman]

[=times new roman]السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی علیه السلام


[=times new roman]
به سرم غیر هوای تو تمنایی نیست

[=times new roman]بطلب تا که فقط سیر نگاهت بکنم

‌ ( http://axnegar.fahares.com/axnegar/iBnLmV8BeHarPw/261915.jpg ) شعری زیبا از زبان بیمار شفا گرفته . . .

دکتر نشست و گفت: که امروز بدتری!
پس از خدا بخواه که طاقت بیاوری

بابا نگاه کرد به بالا و خیس شد
مادر سپرد بغض خودش را به روسری

گفتند: " نا امید نشو! ما نمرده ایم
اینبار می بریم تو را جای بهتری"

حالم خرابتر شد و بغضم شکاف خورد
چرخید چشم خسته ی من سمت دیگری:

دیوار، قاب عکس... نسیمی وزید و بعد
افتاد روی گونه ی من ناگهان پری

خود را کنار عکس کشیدم کشان کشان
وا کردم از خیال خودم سویتان دری:

من بودم و سکوت و حرم- صحن انقلاب-
تو بودی و نبود به جز من کبوتری

لکنت گرفت قامت من بعد دیدنت
از هر طرف رسید شمیم معطری

از من عبور کردی و دردم زیاد شد
گفتم عزیز فاطمه من را نمی بری؟

گفتی بلند شو به تماشای هر چه هست...
دیدم کنار صحن نشسته ست مادری

فرمود: "در حریم منی یا علی بگو
برخیز تا به گوشه ی افلاک بنگری"

برخاستم ...دو پای خودم بود...در مطب-
گرم قدم زدن شدم و سوی دیگری-

تکرار سجده ی پدری بود و آن طرف
تکرار "یا امام رضا" های مادری

دکتر نشست و دست به پاهای من گذاشت
دکتر به عکس خیره شده و گفت: محشری!

برخاستم درون مطب روی پای خود
فریاد مادر و پدرم کرد محشری

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى...

قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند . . . مریضی شفا گرفت

دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت

خورشید و آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت

پیغمبری رسید و در این صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت

از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت

زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت

چشمی کنار این همه باور نشست و بعد
عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت

دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت

دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت

کبوتری که ندارد پناه میخواهی؟

مراکه هیچ ندارم جز آه میخواهی؟

توخودکه از دل تنگم همیشه باخبری

جز اشک دیده چه دارم؟ گواه میخواهی؟

کناروگوشه ی صحنت نوشته اند بیا

وتشنه ی حرمم روسیاه میخواهی؟

بگیرجان وبه دورسرت بچرخانم

مرا به قیمت پول سیاه میخواهی؟

تصدق سرتان میشوم امام رضا

دل شکسته وغرق گناه میخواهی.

یا_رضا ع

وقتی که آوردند قرآن را به مشهد
جان را به تن دادند جانان را به مشهد

شد پایتخت حاجت عالم، خراسان
یعنی که باید برد تهران را به مشهد

معروف کرده ظرف را مظروف، یعنی
دادند درواقع خراسان رابه مشهد

شد مرکز ایران برای ما خراسان
وقتی که آوردند سلطان را به مشهد

تایوسف اصلی دوران را ببیند
ازسمت قم بردند کنعان را به مشهد

اینگونه مِنّا گشته زیرا می شناسند
درعالم لاهوت سلمان را به مشهد

تا اینکه گوهرشاد بر صحنش بنازد
بعد از نجف دادند ایوان را به مشهد

در کربلا دادند درد عاشقی را
اما فرستادند درمان را به مشهد

درهردو عالم اهل معنی می شناسند
دراصل کل خاک ایران را به مشهد

من با تو زندگی نکنم پیر می شوم
بی تو من از جوانی خود سیر می شوم
من در شعاع پرتو شمس الشموسیت
بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم
من گریه ام گرفته کمی هم به من بخند
دارم به پای خویش سرازیر می شوم
یک شب نشد که بی گنه آیم زیارتت
اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم
بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا
هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم
برداشت سیل گریه بساط زیارتم
نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم
وقت ورود در حرم تو هوایی ام
وقت خروج تازه زمین گیر می شوم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

✨" هر چند حال و روز زمین و زمان بد است ؛
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است ؛
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای ؛
آنجا برای عشق شروعی مجدد است . . . "✨


[=arial, helvetica, sans-serif]ياحق
[=arial, helvetica, sans-serif]هنوز حال و هوايي كه داشتم دارم[=arial, helvetica, sans-serif]هنوز حس گدايي كه داشتم دارم[=arial, helvetica, sans-serif]براي گمشده ها يك چراغ روشن كن
[=arial, helvetica, sans-serif]نياز به راه نمايي كه داشتم دارم[=arial, helvetica, sans-serif]همان گداي قديمي كه داشتي داري
[=arial, helvetica, sans-serif]همان امام رضايي كه داشتم دارم[=arial, helvetica, sans-serif]يازهرا(س)

[=Times New Roman]

[=&quot]
دل من گم شد اگر پیدا شد بسپارید امانات رضا
[=&quot]

واگر از تپش افتاد دلم ببریدش به ملاقات رضا



[=Times New Roman]


«برای دلت..»

[=&quot]


وقتی دلم برای دلت دل نمی شود

[=&quot]

وقتی غزل برای تو نازل نمی شود

دیوانه وار دور تو هی چرخ می زنم

هرکس جنون گرفته که عاقل نمی شود

ماها دو خط شدیم موازی یکدگر

غیر از جدایی است که حاصل، نمی شود

تنها تو را ببینمت ای عشق هر کجا

دیگر دلم به آینه مایل نمی شود


...

(اینها سه نقطه اند ببین ناقص است شعر)

این شعرها بدون تو کامل نمی ش.....


[=&quot]

نشانی دلم این است: مشهد، پنجره فولاد، کنار زخم، جنبِ انتظارِ التیامِ تو ...❣ ]

سر مي گذارم بر گره پارچه ي سبزي که به پنجره فولاد بسته شده
مي دانم شفايم مي دهي
و از اين بغض مانده در گلو رهايم مي کني
و بعد گريه امانم را مي برد
و تو امانم مي دهي ..

تمام اکسیژن های دنیا را هم بیاورند

به کارم نمی آید !

من هوای "حریم تو "را کرده ام … !

دلی دارم که تنگ مشهد توست
به سر شوق حریم و گنبد توست
گدایی خسته در باب الجوادت
امید او به فضل مرقد توست

بـــی پناهم یـــا رضا زانـــو زدم بر کویِ تو
تــا بــگیری دستِ من شاید ببینم روی تو
مــن ســگِ کـویِ تو ام درمانده ام آقاببین
از همه دل کنده ام رو میکنم من سوی تو

یا ابالحسن الرضا ...

می کشی از هر طرف هر بی پناهی را به طوس
بچه آهو کرده ای انگار خلق الله را ...