╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها

تب‌های اولیه

18145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=times new roman]جیانی اینفانتینو- رئیس فدراسیون جهانی فوتبال- فیفا، در پیام خود به مهدی تاج آورده است:

تسلیت و همدردی خود را به خاطر درگذشت بازیکن بین المللی و مربی سابق تیم ملی و باشگاه استقلال (منصور پور حیدری-) اعلام می کنم.

از سوابق حرفه ای او می توان به بازی به مدت 10 سال و مربیگری به مدت طولانی در تیم استقلال اشاره کرد.

تیمی که در لیگ برتر ایران قهرمان شده و به لیگ قهرمانان آسیا صعود کرده بود

از سوابق طلایی مربیگری ایشان می توان به پیروزی در بازی های آسیایی با تیم ملی ایران در سال 1998 و بازیگری و مربیگری در سطح ملی و آسیایی در این تیم اشاره کرد.

من به نمایندگی از خانواده بین المللی فوتبال تسلیت خود را اعلام کرده و از شما می خواهم عمیق ترین تسلیت ما را به خانواده و عزیزان ایشان بیان کنید.

امیدوارم با بیان این کلمات بتوانم نقشی هر چند کوچک درآرامش و تسکین شما و خانواده ایشان در زمان غم و اندوهتان داشته باشم.

[SPOILER]
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما

گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
[/SPOILER]

تنها فرمول خوشبختی این است: قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببر.
قانونهای ذهنی می گویند خوشبختی یعنی "رضایت".
مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر، مهم این است که از همانی که داری راضی باشی؛ آن وقت خوشبختی.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

نور سایه ندارد.:-/

http://www.yjc.ir/fa/news/5863723/%DB%8C%DA%A9-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

یا علی(ع)@};-

باسمه الباقی

عرض سلام و ادب

درگذشت بانوی الهی و انقلابی،خانم مرضیه دباغ را تسلیت عرض می کنم.

خداوند ایشان را با زهرای مرضیّه سلام الله علیها محشور بفرماید.


[="Times New Roman"][="Navy"]

[/]

نمي‌توانيد نام ما را به فراموشی بسپاريد...

آنچه را که شما در جوامع کنوني مي‌بينيد، همه در کنار سفرهٴ سالارشهيدان نشسته اند، تقريباً پنج قرن عباسيه ـ بنی‌العبّاس ـ با اين نام و قبر و علامت مبارزه کردند؛ به راستی بنی‌العبّاس با قبر حسين بن علی مبارزه کردند! آن قبر را شيار کردند، آن زمين را کشت کردند، به طوری که هيچ اثري از قبر مطهر نبود!

امّا اينکه زينب کبري‌ سلام الله عليها در شام قسم ياد مي‌کند و مي‌گويد: «فَوَاللهِ ... لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا يُرْحَضُ عَنْك‏»؛ قسم به خدا نمي‌توانيد نام ما را به فراموشی بسپاريد، اين بر اثر اين است که ايشان «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَة» است، وگرنه کم نبودند سلسله انبياء! چندهزار پيامبر آمدند و رفتند، اما بسياري از اينها نامي از اينها نيست! اين‌طور نيست که هرکسي پيغمبر بود يا امام بود جاودانه باشد، اين جاودانگی با يک فيض خاصّي است.
در قرآن کريم فرمود انبياء فراواني آمدند که هم تعبير به «تواتر» دارد و هم تعبير به «تواصل»: ﴿أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا﴾ " مؤمنون آيه44"
يعني ما انبيا را به صورت متواتر فرستاديم، نام چند نفر از اين انبياء در جهان هست؟ قبرشان کجاست؟ آثارشان چيست؟ همه ماندني نيستند، چند نفر از اين حواريون مسيحي ماندند؟ امّا زينب کبري سوگند ياد مي‌کند، فرمود: قسم به خدا اين نام زنده است! اين بيان او در اثر «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة» است.

_____________________
آیت الله جوادی آملی

صادق;891758 نوشت:
آن قبر را شيار کردند، آن زمين را کشت کردند، به طوری که هيچ اثري از قبر مطهر نبود!

یعنی اصل قبل و پیکر مطهر امام (ع) را از بین بردند؟
اگر زمین کشت شود ، قاعدتاً پیکر مطهر از هم جدا و قطعه قطعه می شود.

سپهر لاجوردی;892077 نوشت:
یعنی اصل قبل و پیکر مطهر امام (ع) را از بین بردند؟
اگر زمین کشت شود ، قاعدتاً پیکر مطهر از هم جدا و قطعه قطعه می شود.

مرقد مطهر امام حسین در طول تاریخ به طور گسترده تخریب و تعمیر شده که به صورت کوتاه گزارش می‌شود:
1. زمان حاکمیت عبدالله سفاح
از تشویق امام صادق به زیارت امام حسین و کیفیت زیارت آن حضرت استفاده می‌شود که قبر امام در آن زمان دارای بنا و ساختمان بود. از جمله این روایت:
امام صادق(ع) به صفوان فرمود: هر گاه قصد زیارت قبر امام حسین(ع) کردی، بیرون حرم بایست و به طرف قبر
بنگر، آن گاه وارد روضه شو و در برابر آن، مقابل سر حضرت(ع) بایست، و هنگام بیرون رفتن از دری که پایین پای علی بن حسین قرار دارد، بیرون شو. سپس به مرقد شهیدان رو آور، آن گاه به مرقد عباس(ع) برو، در باب السقیفه توقف کن و بر او سلام کن.(1)
به کارگیری واژه‌هایی، همانند «بیرون حرم بایست»، «آن گاه وارد روضه شو»، «از دری که پایین پای علی بن الحسین(ع) قرار دارد، بیرون شو» گویای وجود بنایی بر قبر امام حسین(ع) در دوران نخست است. این بنا در دوران امویان توسط دوستداران اهل بیت (ع) تأسیس شده بود، یا در سال‌های آغازین حکومت عباسیان بنیان گردیده بود.
در حاکمیت عبدالله سفاح، نخستین خلیفة عباسی، زیارت مرقد و بارگاه حضرت، از سوی دوستداران اهل بیت(ع) رونق گرفت چرا که مردم با علویان ـ از آن جهت که آنان را مصداق اهل بیت(ع) و آل پیامبر(ص) می‌دانستند ـ پیوند عاطفی داشتند و عباسیان نیز از این گزینه به عنوان برترین ابزار در تضعیف امویان سود می‌جستند.(2)
2. تخریب در عصر هارون
موقعیت مناسبی که مرقد امام در روزگار نخست حکومت عباسیان به دست آورده بود، پس از تثبیت حاکمیت آنان تغییر کرد و شیوه آنان در برخورد با علویان دگرگون گشت. بنا به برخی از گزارش‌های تاریخی هارون در دوران حکومتش (170 ـ 193ق) گاهی خادمان حرم امام حسین(ع) را فرا می‌خواند واز آنان بازجویی می‌کرد(3) و زائران مرقد امام حسین(ع)، به دستور وی در تنگنا قرار می‌گرفتند! به دستور او درخت سدری که بر مرقد سایه افکنده بود، از ریشه کنده شد،(4) بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.(5)
اکنون یکی از در‌های صحن مطهر «باب السدره» نام دارد، شاید سبب نام‌گذاری آن باشد که این در، در جهتی قرار دارد که درخت سدر یاد شده در آن سمت قرار داشت.
3. بازسازی مرقد در روزگار مأمون
با روی کار آمدن مأمون سیاست تغییر کرد و در دوره حاکمیتش (198 ـ 218) به جهت ابراز علاقه
ظاهری وی به علویان، دوستداران اهل بیت(ع) بر مرقد امام بنایی را احداث کردند.(6)
4. تخریب مرقد در دوران متوکل
متوکل -که از سال 236 ـ 247ق. حکومت را در دست گرفت - به دلیل کینه‌ای که با حضرت امیر(ع) و خاندانش داشت، مرقد مطهر امام حسین (ع) را مورد تجاوز و خشم مکرر خویش قرار داد. وی گروهی از مأموران خود را گرداگرد مرقد و راه‌های منتهی به آن گماشت و زائران را از زیارت قبر مطهر بازداشت و آنان را مورد پیگرد قرار داد و اعلام کرد: هر که را پس از سه روز در کربلا بیابیم به مسلخ خواهیم برد.(8)
آن‌گاه به دستور وی قبر و خانه‌های اطراف آن را ویران کردند و زمین آن را شخم زدند و آب بر آن جاری کردند که آب در اطراف مرقد شریف به گردش درآمد و قبر را فرانگرفت.(9)
در این که مأمور تخریب چه کسی بود، برخی برآنند که ابراهیم دیزج، یهودی تازه مسلمان بود که به سال 236ق گروهی از یهودیان را به خدمت گماشت و خود پیشاپیش آنان به تخریب قبر شریف اقدام کرد.(10) چرا که مسلمانان به دلیل احترام به حسین(ع)، جرأت چنین اقدامی را نداشتند.(11)
علاقه‌مندان به امام حسین، بدان جهت که همواره در پی احیای نام و یاد او بودند، در کمترین فرصتی که به دست می‌آوردند و احساس امنیّت می‌کردند، آن مکان را نشان می‌نمودند.
هشام کلبی می‌گوید: پس از چهل روز از اقدام متوکل و خروج نیروهایش از کربلا، مردی از گروه بنی اسد که در آن اطراف می‌زیست در حالی مرقد حسین(ع) را نشان کرد که خاک را می‌بویید و می‌گریید و می‌گفت: هرچند دشمنان حسین برآنند که قبرش را پنهان کنند، لیکن بوی خوش قبر، خود نشان آن است.(12)
متوکل در سال 237ق. شنید که بصریان و کوفیان، قبر امام حسین(ع) را تجدید بنا کرده و زیارت آن را رونق بخشیده‌اند.‌از همین رو، برای تخریب مجدّد قبر مأمورانی بدان‌جا گسیل داشت که با شورش و واکنش مردم آن دیار رو به رو گشت. مأموران واکنش مردم آن سامان را به وی گزارش کردند. متوکل پس از واکنش مردم، تغییر روش داد و به فرماندهی نیروهایش نوشت که از تعرض به قبر امام حسین(ع) دست بردارد و به سوی کوفه برود.
ده سال از این رخداد گذشت و به سال 247ق متوکل گزارشی دریافت که مردم کوفه و ساکنان اطراف آن برای زیارت قبر امام حسین رهسپار کربلا می‌شوند و گروه فراوانی در آن جا گرد آمده اند و قبر توسعه یافته و بازار بزرگی در کربلا تأسیس گردیده است. متوکل دوباره نیروی عظیمی برای تخریب آن جا فرستاد و این بار برای اقدام خود پیشاپیش فضاسازی کرد و بخش‌نامه نمود که خلیفه از زائران مرقد حسین(ع) خشمگین است. سپاه متوکل مرقد مطهر را تخریب کردند و آن جا را شخم زدند و مردم را از زیارت آن مکان مقدّس باز داشتند و زائران را تحت پیگرد قرار داده و به تعقیب گسترده خاندان ابوطالب و شیعیان پرداختند.
لیکن چندی نگذشت که به دست پسرش منتصر به قتل رسید.(13)
5. بازسازی در عصر منتصر
چون منتصر عباسی به خلافت رسید. در حاکمیت شش ماهة خود(247 ـ 248ق) به علویان، ابراز دوستی می‌کرد. او در دوران زمام‌داری‌اش قبر امام را بازسازی کرد و عمارتی بر آن نهاد. از آن پس قبر سیدالشهدا(ع) رو به آبادانی نهاد و سادات بدان سو کوچ کرده و در جوارش اقامت گزیدند.
6. مرقد در عصر علویان طبرستان
عمارتی که منتصر بر مرقد امام بنا کرده بود، در گستره سالیان دراز رو به ویرانی نهاد و سقف آن به سال 273ق. فروریخت.(14) در همان روزگار «حسن بن زید علوی» حاکم طبرستان و دیلم (250 ـ 271 ق.) به زیارت مرقد مطهر حسینی رفت و طرح گسترده‌ای را برای مرقد حسینی تهیه دید و بنای مسجدی را کنار حرم آغاز کرد. لیکن دوران عمرش به سرآمد و به سال 271ق درگذشت. پس از او برادرش محمد بن زید علوی حاکم طبرستان (271 ـ 283ق.) آن طرح را ادامه داد(15) و یکی دیگر از زمام‌داران علوی، گنبدی روی قبر بنیان نهاد که بنای آن دارای دو در بود.(16)
7. بازسازی در دوران عضدالدوله
دوران آل‌بویه (322 ـ‌ق) به دلیل قدرت فراگیر و گرایش شیعی آنان، دوران حرمت‌گذاری به اماکن مقدسه بود.
فناخسرو عضدالدوله دیلمی (356 ـ 372ق) که روزگارش، به دلیل توسعة آبادانی‌ها، نظم و امنیت،‌دورة زرین سدة چهارم قمری به شمار می‌رود،(17) میان سال‌های 368 و 371 مرقد مطهر را بازسازی کرد.(18) و چون بنای موجود، گنجایش جمعیت آن زمان را نداشت رواق‌های چندی در اطراف آن افزود. ضریحی از عاج روی قبر نصب و آن را با ابریشم تزیین کرد،‌ساختمان‌های اطراف ضریح را بنا نهاد، گنبد را تعمیر کرد و دور شهر دیوار بلندی کشید و موقوفاتی نیز برای آن مشخص کرد.(19)
8. مرقد و توسعه توسط ابن شاهین
عمران بن شاهین که یکی از امرای بطایح(20) بود (359 ـ 399ق) کار عضدالدوله دیلمی را در همان روزگار ادامه داد؛ مسجد و رواق پشت قبر مطهر ـ که به نام وی معروف است ـ را به بارگاه حسین ملحق کرد. او نخستین کسی است که حرم را به رواق معروف به نام خود(رواق عمران بن شاهین) ارتباط داد. رواق عمران بن شاهین در سمت غربی حرم قرار دارد که امروزه بدان دلیل که قبر ابراهیم مجاب در آن قرار دارد، به رواق سید ابراهیم مجاب معروف است.(21)
9. بازسازی حسن بن فضل وزیر آل بویه
در سال 407ق. حرم در پی غفلت خادمان و سقوط دو شمع بزرگ، آتش گرفت که حسن بن فضل رامهرمزی وزیر دولت آل‌بویه، حرم مطهر را بازسازی کرد.(22)
گفته می‌شود این بازسازی چنان ماندگار بود که ابن بطوطه به سال 727ق در سفرش به کربلا آن را دیده است.(23)
10. مرقد در حاکمیت سلجوقیان
در نیمة دوم قرن پنجم که سلجوقیان حاکمیت پیدا کردند، با مرقد مطهر و زیارت آن، برخورد شایسته‌ای داشتند. به سال 479ق ملکشاه سلجوقی (467 ـ 485ق) همراه وزیرش خواجه نظام الملک (408 ـ 485) به زیارت کربلا رفتند. وی به پاسداشت این نعمت بزرگ،‌بیش از سیصد دینار به ساکنان حائر حسینی هدیه داد و دیوار حرم و صحن مطهر را نیز بازسازی کرد.(24)
وقتی به سال 549ق. عیسی بن ظافر فاطمی به حکومت رسید، در دوران او توجه زائران به زیارت بارگاه افزایش یافت و مرقد حسینی نیز مرمت گردید.(25)
11. بازسازی مرقد در دوره ایلخانی
در دوران حکومت ایلخانی ـ که در عهد شیخ حسن جلایری (737 ـ 757ق) در عراق تأسیس گردید ـ ایلخانی
جلایری، بارگاه امام حسین(ع) را به سال 767ق تجدید بنا کرد. آغازگر این بازسازی، سلطان اویس ایلخانی (757 ـ 776ق) بود و تکمیل آن را پسرش سلطان حسین (776 ـ 784ق) بر عهده داشت که به سال 786 پایان یافت. سلطان حسین، ایوان معروف به ایوان طلا را نیز بنیان نهاد.(26)
12. بازسازی و تخریب در قرن‌های اخیر
در سال 930، شاه اسماعیل صندوق بسیار با ارزشی روی مرقد مطهّر قرار داد و در سال 1048 سلطان مراد عثمانی،‌مرقد شریف را مرمت و بازسازی کرد و در سال 1135 همسر نادرشاه مبلغ زیادی برای نوسازی مرقد هزینه کرد و در سال 1232 فتحعلی‌شاه قاجار، قبه شریف را طلاکاری نمود.(27)
در سال 1216، سعد بن عبدالعزیز وهابی به کربلا حمله کرد و در روز 18 ذیحجه که بیشتر مردم کربلا به نجف رفته بودند وارد شهر شد و عده زیادی از مردم (حدود پنج هزار نفر) را کشت و شهر و حرم مطهر امام حسین را مورد حمله و غارت قرار داد. وی به مرقد مطهر صدمات زیادی وارد کرد و ذخائر موجود در آن جا را به غارت برد.(28) که بعدها توسط شیعیان و علاقه مندان به اهل بیت (ع) باز سازی شد و توسعه یافت .

پی‌نوشت‌‌ها:
1. کامل الزیارات، باب 84، ح 2.
2. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 232 و 253.
3. تاریخ طبری، ج 5، ص 21.
4. جریر بن عبدالحمید وقتی خبر کنده شدن درخت سدر از اطراف قبر سیدالشهدا را شنید، تعجب کرد و گفت: اینک معنای سخن معروف پیامبر(ص) را فهمیدم که از وی نقل شده است که سه بار فرموده بود:‌«لعن الله قاطع السّدرة؛ نفرین خدا بر قطع کننده درخت سدر» چرا که انگیزة هارون از قطع درخت، ناپدید کردن قبر حسین(ع) از دید مردم است. «طوسی، الامالی، ص 325، شماره 651».
5. طوسی، الامالی، ص 325.
6. تسلیة المجالس، ج 2، ص 473؛ مدینة الحسین، ص 82.
7. الکامل فی التاریخ، ج 7، ص 55.
8. تاریخ طبری، ج 5 ص 321، ذهبی می‌نویسد: چون متوکل، در سال 236، بارگاه امام حسین را خراب کرد، مسلمانان ناراحت شدند و مردم بغداد، بر دیوارها و مساجد، برضد متوکل، شعار نوشتند و شاعرانی چون دعبل با شعر، او را هجو کردند. تاریخ الاسلام، ج 17، ص 18 ـ 19.
9. ابن عدی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق خلیل منصور، ص 142؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 347. به گزارش شیخ طوسی در الامالی (ص 329، شماره 567، ص 325 و شماره 652؛ ص 326 و شماره 653) گاوهایی که برای شخم زدن آن زمین به کار گرفته شدند، وقتی نزدیک قبر می‌رسیدند تغییر مسیر می‌دادند و گام روی قبر نمی‌نهادند؛ هر چند با ضرب شدید مواجه می‌گشتند.
10. تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج 2، ص 474.
11. مقاتل الطالبیین، ص 598، حوادث دوران متوکل.
12. البدایه والنهایه، ج 8، ص 221؛ و بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج 6، ص 2675.
13. طوسی، الامالی، ص 328 ـ 329؛ مقاتل الطالبیین، ص 395؛‌بحار الانوار، ج 45، ص 397، جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، 799.
14. ابن طاووس، فرحة الغری، ص 137.
15.‌مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 353.
16. المنتظم، ص 283؛ اعیان الشیعه،‌ج 1، ص 628 و 536.
17. الکامل فی التاریخ، ج 8، ص 482؛ بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 1، ص 635.
18. مناقب آل ابی‌طالب، ج 3، ص 353.
19. همان؛ جغرافیای تاریخ سرزمین‌های خلافت شرقی، ص 85.
20. بطایح جمع بطیحه، نام سرزمین فراخ و آبادی است، بین شهر بصره و واسط که به جهت ویژگی برخورداری از آب و زمینی هموار و حالت باتلاقی و تناسب آن با کشاورزی، حوادث گوناگونی را در روند تاریخ به خود دیده است. «معجم البلدان، ج 1، ص 450».
21. تراث کربلا، ص 39.
22. الکامل فی التاریخ، ج 9، ص 295؛‌البدایة والنهایه، ج 6، ص 6.
23. اعیان الشیعه، ج 1، ص 628.
24. المنتظم، ج 16، ص 259.
25. ابن دقماق،‌الجوهر الثمین، ج 1، جزء 1، ص 265.
26. اعیان الشیعه، ج 1، ص 628. برای آگاهی بیشتر، ر.‌ک: یدالله مقدسی، نگاهی نو به جریان عاشورا، مقاله، حائر حسینی در گذر تاریخ.‌
27. همان، ص 629.
28. همان.


سلام

راه حلی برای گناه نکردن

جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم

اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟

عالم كوزه‌اي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد...

به يكي از طلبه‌هايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همه‌ي مردم او را كتك بزند.

جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت.

وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟

جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و

در نزد مردم خوار وخفيف شوم.

عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است، باید همیشه مراقب باشد تا گوهر وجودش

یعنی روح بندگی و انسانیتش را حفظ کند تا چیزی از آن کاسته نشود، مومن هميشه خداوند را

ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بی‌آبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد.


سلام

امام صادق علیه السلام :

بيْتُ الْغِنَاءِ بَيْتٌ لَا تُؤْمَنُ فِيهِ الْفَجِيعَةُ وَ لَا تُجَابُ فِيهِ الدَّعْوَةُ وَ لَا تُدْخِلُهُ الْمَلَائِكَة

خانه ای که در آن غنا ( آوازه خوانی – موسیقی وسایر مظاهر غنا ) باشد ،

از مصیبت دردناک ناگهانی در امان نیست و دعا در آن خانه مستجاب نمی گردد

و فرشتگان در آن منزل داخل نمی شود.

دعائم الاسلام ج 2 ، ص 208 ، ح 762

صادق;892193 نوشت:
مرقد مطهر امام حسین در طول تاریخ به طور گسترده تخریب و تعمیر شده که به صورت کوتاه گزارش می‌شود:
1. زمان حاکمیت عبدالله سفاح
از تشویق امام صادق به زیارت امام حسین و کیفیت زیارت آن حضرت استفاده می‌شود که قبر امام در آن زمان دارای بنا و ساختمان بود. از جمله این روایت:
امام صادق(ع) به صفوان فرمود: هر گاه قصد زیارت قبر امام حسین(ع) کردی، بیرون حرم بایست و به طرف قبر
بنگر، آن گاه وارد روضه شو و در برابر آن، مقابل سر حضرت(ع) بایست، و هنگام بیرون رفتن از دری که پایین پای علی بن حسین قرار دارد، بیرون شو. سپس به مرقد شهیدان رو آور، آن گاه به مرقد عباس(ع) برو، در باب السقیفه توقف کن و بر او سلام کن.(1)
به کارگیری واژه‌هایی، همانند «بیرون حرم بایست»، «آن گاه وارد روضه شو»، «از دری که پایین پای علی بن الحسین(ع) قرار دارد، بیرون شو» گویای وجود بنایی بر قبر امام حسین(ع) در دوران نخست است. این بنا در دوران امویان توسط دوستداران اهل بیت (ع) تأسیس شده بود، یا در سال‌های آغازین حکومت عباسیان بنیان گردیده بود.
در حاکمیت عبدالله سفاح، نخستین خلیفة عباسی، زیارت مرقد و بارگاه حضرت، از سوی دوستداران اهل بیت(ع) رونق گرفت چرا که مردم با علویان ـ از آن جهت که آنان را مصداق اهل بیت(ع) و آل پیامبر(ص) می‌دانستند ـ پیوند عاطفی داشتند و عباسیان نیز از این گزینه به عنوان برترین ابزار در تضعیف امویان سود می‌جستند.(2)
2. تخریب در عصر هارون
موقعیت مناسبی که مرقد امام در روزگار نخست حکومت عباسیان به دست آورده بود، پس از تثبیت حاکمیت آنان تغییر کرد و شیوه آنان در برخورد با علویان دگرگون گشت. بنا به برخی از گزارش‌های تاریخی هارون در دوران حکومتش (170 ـ 193ق) گاهی خادمان حرم امام حسین(ع) را فرا می‌خواند واز آنان بازجویی می‌کرد(3) و زائران مرقد امام حسین(ع)، به دستور وی در تنگنا قرار می‌گرفتند! به دستور او درخت سدری که بر مرقد سایه افکنده بود، از ریشه کنده شد،(4) بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.(5)
اکنون یکی از در‌های صحن مطهر «باب السدره» نام دارد، شاید سبب نام‌گذاری آن باشد که این در، در جهتی قرار دارد که درخت سدر یاد شده در آن سمت قرار داشت.
3. بازسازی مرقد در روزگار مأمون
با روی کار آمدن مأمون سیاست تغییر کرد و در دوره حاکمیتش (198 ـ 218) به جهت ابراز علاقه
ظاهری وی به علویان، دوستداران اهل بیت(ع) بر مرقد امام بنایی را احداث کردند.(6)
4. تخریب مرقد در دوران متوکل
متوکل -که از سال 236 ـ 247ق. حکومت را در دست گرفت - به دلیل کینه‌ای که با حضرت امیر(ع) و خاندانش داشت، مرقد مطهر امام حسین (ع) را مورد تجاوز و خشم مکرر خویش قرار داد. وی گروهی از مأموران خود را گرداگرد مرقد و راه‌های منتهی به آن گماشت و زائران را از زیارت قبر مطهر بازداشت و آنان را مورد پیگرد قرار داد و اعلام کرد: هر که را پس از سه روز در کربلا بیابیم به مسلخ خواهیم برد.(8)
آن‌گاه به دستور وی قبر و خانه‌های اطراف آن را ویران کردند و زمین آن را شخم زدند و آب بر آن جاری کردند که آب در اطراف مرقد شریف به گردش درآمد و قبر را فرانگرفت.(9)
در این که مأمور تخریب چه کسی بود، برخی برآنند که ابراهیم دیزج، یهودی تازه مسلمان بود که به سال 236ق گروهی از یهودیان را به خدمت گماشت و خود پیشاپیش آنان به تخریب قبر شریف اقدام کرد.(10) چرا که مسلمانان به دلیل احترام به حسین(ع)، جرأت چنین اقدامی را نداشتند.(11)
علاقه‌مندان به امام حسین، بدان جهت که همواره در پی احیای نام و یاد او بودند، در کمترین فرصتی که به دست می‌آوردند و احساس امنیّت می‌کردند، آن مکان را نشان می‌نمودند.
هشام کلبی می‌گوید: پس از چهل روز از اقدام متوکل و خروج نیروهایش از کربلا، مردی از گروه بنی اسد که در آن اطراف می‌زیست در حالی مرقد حسین(ع) را نشان کرد که خاک را می‌بویید و می‌گریید و می‌گفت: هرچند دشمنان حسین برآنند که قبرش را پنهان کنند، لیکن بوی خوش قبر، خود نشان آن است.(12)
متوکل در سال 237ق. شنید که بصریان و کوفیان، قبر امام حسین(ع) را تجدید بنا کرده و زیارت آن را رونق بخشیده‌اند.‌از همین رو، برای تخریب مجدّد قبر مأمورانی بدان‌جا گسیل داشت که با شورش و واکنش مردم آن دیار رو به رو گشت. مأموران واکنش مردم آن سامان را به وی گزارش کردند. متوکل پس از واکنش مردم، تغییر روش داد و به فرماندهی نیروهایش نوشت که از تعرض به قبر امام حسین(ع) دست بردارد و به سوی کوفه برود.
ده سال از این رخداد گذشت و به سال 247ق متوکل گزارشی دریافت که مردم کوفه و ساکنان اطراف آن برای زیارت قبر امام حسین رهسپار کربلا می‌شوند و گروه فراوانی در آن جا گرد آمده اند و قبر توسعه یافته و بازار بزرگی در کربلا تأسیس گردیده است. متوکل دوباره نیروی عظیمی برای تخریب آن جا فرستاد و این بار برای اقدام خود پیشاپیش فضاسازی کرد و بخش‌نامه نمود که خلیفه از زائران مرقد حسین(ع) خشمگین است. سپاه متوکل مرقد مطهر را تخریب کردند و آن جا را شخم زدند و مردم را از زیارت آن مکان مقدّس باز داشتند و زائران را تحت پیگرد قرار داده و به تعقیب گسترده خاندان ابوطالب و شیعیان پرداختند.
لیکن چندی نگذشت که به دست پسرش منتصر به قتل رسید.(13)
5. بازسازی در عصر منتصر
چون منتصر عباسی به خلافت رسید. در حاکمیت شش ماهة خود(247 ـ 248ق) به علویان، ابراز دوستی می‌کرد. او در دوران زمام‌داری‌اش قبر امام را بازسازی کرد و عمارتی بر آن نهاد. از آن پس قبر سیدالشهدا(ع) رو به آبادانی نهاد و سادات بدان سو کوچ کرده و در جوارش اقامت گزیدند.
6. مرقد در عصر علویان طبرستان
عمارتی که منتصر بر مرقد امام بنا کرده بود، در گستره سالیان دراز رو به ویرانی نهاد و سقف آن به سال 273ق. فروریخت.(14) در همان روزگار «حسن بن زید علوی» حاکم طبرستان و دیلم (250 ـ 271 ق.) به زیارت مرقد مطهر حسینی رفت و طرح گسترده‌ای را برای مرقد حسینی تهیه دید و بنای مسجدی را کنار حرم آغاز کرد. لیکن دوران عمرش به سرآمد و به سال 271ق درگذشت. پس از او برادرش محمد بن زید علوی حاکم طبرستان (271 ـ 283ق.) آن طرح را ادامه داد(15) و یکی دیگر از زمام‌داران علوی، گنبدی روی قبر بنیان نهاد که بنای آن دارای دو در بود.(16)
7. بازسازی در دوران عضدالدوله
دوران آل‌بویه (322 ـ‌ق) به دلیل قدرت فراگیر و گرایش شیعی آنان، دوران حرمت‌گذاری به اماکن مقدسه بود.
فناخسرو عضدالدوله دیلمی (356 ـ 372ق) که روزگارش، به دلیل توسعة آبادانی‌ها، نظم و امنیت،‌دورة زرین سدة چهارم قمری به شمار می‌رود،(17) میان سال‌های 368 و 371 مرقد مطهر را بازسازی کرد.(18) و چون بنای موجود، گنجایش جمعیت آن زمان را نداشت رواق‌های چندی در اطراف آن افزود. ضریحی از عاج روی قبر نصب و آن را با ابریشم تزیین کرد،‌ساختمان‌های اطراف ضریح را بنا نهاد، گنبد را تعمیر کرد و دور شهر دیوار بلندی کشید و موقوفاتی نیز برای آن مشخص کرد.(19)
8. مرقد و توسعه توسط ابن شاهین
عمران بن شاهین که یکی از امرای بطایح(20) بود (359 ـ 399ق) کار عضدالدوله دیلمی را در همان روزگار ادامه داد؛ مسجد و رواق پشت قبر مطهر ـ که به نام وی معروف است ـ را به بارگاه حسین ملحق کرد. او نخستین کسی است که حرم را به رواق معروف به نام خود(رواق عمران بن شاهین) ارتباط داد. رواق عمران بن شاهین در سمت غربی حرم قرار دارد که امروزه بدان دلیل که قبر ابراهیم مجاب در آن قرار دارد، به رواق سید ابراهیم مجاب معروف است.(21)
9. بازسازی حسن بن فضل وزیر آل بویه
در سال 407ق. حرم در پی غفلت خادمان و سقوط دو شمع بزرگ، آتش گرفت که حسن بن فضل رامهرمزی وزیر دولت آل‌بویه، حرم مطهر را بازسازی کرد.(22)
گفته می‌شود این بازسازی چنان ماندگار بود که ابن بطوطه به سال 727ق در سفرش به کربلا آن را دیده است.(23)
10. مرقد در حاکمیت سلجوقیان
در نیمة دوم قرن پنجم که سلجوقیان حاکمیت پیدا کردند، با مرقد مطهر و زیارت آن، برخورد شایسته‌ای داشتند. به سال 479ق ملکشاه سلجوقی (467 ـ 485ق) همراه وزیرش خواجه نظام الملک (408 ـ 485) به زیارت کربلا رفتند. وی به پاسداشت این نعمت بزرگ،‌بیش از سیصد دینار به ساکنان حائر حسینی هدیه داد و دیوار حرم و صحن مطهر را نیز بازسازی کرد.(24)
وقتی به سال 549ق. عیسی بن ظافر فاطمی به حکومت رسید، در دوران او توجه زائران به زیارت بارگاه افزایش یافت و مرقد حسینی نیز مرمت گردید.(25)
11. بازسازی مرقد در دوره ایلخانی
در دوران حکومت ایلخانی ـ که در عهد شیخ حسن جلایری (737 ـ 757ق) در عراق تأسیس گردید ـ ایلخانی
جلایری، بارگاه امام حسین(ع) را به سال 767ق تجدید بنا کرد. آغازگر این بازسازی، سلطان اویس ایلخانی (757 ـ 776ق) بود و تکمیل آن را پسرش سلطان حسین (776 ـ 784ق) بر عهده داشت که به سال 786 پایان یافت. سلطان حسین، ایوان معروف به ایوان طلا را نیز بنیان نهاد.(26)
12. بازسازی و تخریب در قرن‌های اخیر
در سال 930، شاه اسماعیل صندوق بسیار با ارزشی روی مرقد مطهّر قرار داد و در سال 1048 سلطان مراد عثمانی،‌مرقد شریف را مرمت و بازسازی کرد و در سال 1135 همسر نادرشاه مبلغ زیادی برای نوسازی مرقد هزینه کرد و در سال 1232 فتحعلی‌شاه قاجار، قبه شریف را طلاکاری نمود.(27)
در سال 1216، سعد بن عبدالعزیز وهابی به کربلا حمله کرد و در روز 18 ذیحجه که بیشتر مردم کربلا به نجف رفته بودند وارد شهر شد و عده زیادی از مردم (حدود پنج هزار نفر) را کشت و شهر و حرم مطهر امام حسین را مورد حمله و غارت قرار داد. وی به مرقد مطهر صدمات زیادی وارد کرد و ذخائر موجود در آن جا را به غارت برد.(28) که بعدها توسط شیعیان و علاقه مندان به اهل بیت (ع) باز سازی شد و توسعه یافت .

پی‌نوشت‌‌ها:
1. کامل الزیارات، باب 84، ح 2.
2. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 232 و 253.
3. تاریخ طبری، ج 5، ص 21.
4. جریر بن عبدالحمید وقتی خبر کنده شدن درخت سدر از اطراف قبر سیدالشهدا را شنید، تعجب کرد و گفت: اینک معنای سخن معروف پیامبر(ص) را فهمیدم که از وی نقل شده است که سه بار فرموده بود:‌«لعن الله قاطع السّدرة؛ نفرین خدا بر قطع کننده درخت سدر» چرا که انگیزة هارون از قطع درخت، ناپدید کردن قبر حسین(ع) از دید مردم است. «طوسی، الامالی، ص 325، شماره 651».
5. طوسی، الامالی، ص 325.
6. تسلیة المجالس، ج 2، ص 473؛ مدینة الحسین، ص 82.
7. الکامل فی التاریخ، ج 7، ص 55.
8. تاریخ طبری، ج 5 ص 321، ذهبی می‌نویسد: چون متوکل، در سال 236، بارگاه امام حسین را خراب کرد، مسلمانان ناراحت شدند و مردم بغداد، بر دیوارها و مساجد، برضد متوکل، شعار نوشتند و شاعرانی چون دعبل با شعر، او را هجو کردند. تاریخ الاسلام، ج 17، ص 18 ـ 19.
9. ابن عدی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق خلیل منصور، ص 142؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 347. به گزارش شیخ طوسی در الامالی (ص 329، شماره 567، ص 325 و شماره 652؛ ص 326 و شماره 653) گاوهایی که برای شخم زدن آن زمین به کار گرفته شدند، وقتی نزدیک قبر می‌رسیدند تغییر مسیر می‌دادند و گام روی قبر نمی‌نهادند؛ هر چند با ضرب شدید مواجه می‌گشتند.
10. تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج 2، ص 474.
11. مقاتل الطالبیین، ص 598، حوادث دوران متوکل.
12. البدایه والنهایه، ج 8، ص 221؛ و بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج 6، ص 2675.
13. طوسی، الامالی، ص 328 ـ 329؛ مقاتل الطالبیین، ص 395؛‌بحار الانوار، ج 45، ص 397، جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، 799.
14. ابن طاووس، فرحة الغری، ص 137.
15.‌مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 353.
16. المنتظم، ص 283؛ اعیان الشیعه،‌ج 1، ص 628 و 536.
17. الکامل فی التاریخ، ج 8، ص 482؛ بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 1، ص 635.
18. مناقب آل ابی‌طالب، ج 3، ص 353.
19. همان؛ جغرافیای تاریخ سرزمین‌های خلافت شرقی، ص 85.
20. بطایح جمع بطیحه، نام سرزمین فراخ و آبادی است، بین شهر بصره و واسط که به جهت ویژگی برخورداری از آب و زمینی هموار و حالت باتلاقی و تناسب آن با کشاورزی، حوادث گوناگونی را در روند تاریخ به خود دیده است. «معجم البلدان، ج 1، ص 450».
21. تراث کربلا، ص 39.
22. الکامل فی التاریخ، ج 9، ص 295؛‌البدایة والنهایه، ج 6، ص 6.
23. اعیان الشیعه، ج 1، ص 628.
24. المنتظم، ج 16، ص 259.
25. ابن دقماق،‌الجوهر الثمین، ج 1، جزء 1، ص 265.
26. اعیان الشیعه، ج 1، ص 628. برای آگاهی بیشتر، ر.‌ک: یدالله مقدسی، نگاهی نو به جریان عاشورا، مقاله، حائر حسینی در گذر تاریخ.‌
27. همان، ص 629.
28. همان.

از توضیحات شما متشکرم.
اما متوجه پاسخ سئوال خودم نشدم.
آیا این تخریب ها که حتی برخی از آنها به صورت شخم زدن بوده ، پیکر مطهر (ع) را از بین نبرده است؟

[="Times New Roman"][="Black"]

[/]

[=Times New Roman]

دارم فکر می کنم ما هم ولی محترمی داریم که گاهی پیش خدا سرافکنده ی کوتاهی های ماست...


سپهر لاجوردی;892391 نوشت:
از توضیحات شما متشکرم.
اما متوجه پاسخ سئوال خودم نشدم.
آیا این تخریب ها که حتی برخی از آنها به صورت شخم زدن بوده ، پیکر مطهر (ع) را از بین نبرده است؟

باسلام .
نه خیر بدن نورانی حضرت همچنان در آرامگاهش باقی است
چون قبر شریف را شخم زندند و نه بدن مبارک حضرت را
وسایل شخم زدن های آن روز با امروز فرق دارد .

کربـــــلاء تــو عاشقــــــــی یادم دادی . . .



[=inherit]من ترک چایی کرده بودم، سالیانی
.
موکب به موکباربعین چایی خورم کرد
.
.
من جامانده در جوابش گفتم
.
اے پیاده خوش بحالٺ ؛ چاے_حضرٺ میخورے
.
من ڪہ این شبها همش؛ چایے حسرٺ میخورمـ...

نامه عرفانی امام خمینی ره

هواهاى نفسانیه حدّ و حصر ندارد

پسرم! سعى کن که به این پیروزى دست یابى، یا دست به بعض مراحل آن. همّت کن و از هواهاى نفسانیه که حدّ و حصر ندارد، بکاه، و از خداى متعال- جلّ و علا- استمداد کن که بى‏ مدد او کس به جایى نرسد.
و نماز، این معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به این مقصد است. و اگر توفیق یابى و یابیم به تحقّق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن، و لو به قدر طاقت خویش، شمّه‏اى از مقصد و مقصود اولیاى خدا را استشمام نمودیم، ودورنمایى از صلاة معراج سیّد انبیا و عرفا- علیه و علیهم و على آله الصلاة و السلام- را مشاهده کردیم؛ که خداوند منّان ما و شما را به این نعمت بزرگ منّت نهد.
راه بس دور است و بسیار خطرناک و محتاج به زاد و راحله فراوان، و زاد مثل من یا هیچ یا بسیار اندک است، مگر لطف دوست- جلّ و علا- شامل شود و دستگیرى کند.

[="Times New Roman"][="Navy"]


[/]

[="Times New Roman"][="Navy"]

یا حبیب الباکین
چند بیت همدلی با جوادالائمه (ع)

دم به دم تا همیشه قلب پدر
با نفس های تو هم آهنگ است
روز و شب قاصدک خبر می داد
دل بابا برای تو تنگ است

تو تمام وجود بابایی
او ولی از وجود خود دور است
بی تو هر لحظه قطره در قطره
اشک او دانه های انگور است

چه فراقی خدا! که از وصفش
دل واژه، دل قلم خون شد
لحظه لحظه نفس نفس بی تو
دم او زهر و بازدم خون شد

می نویسم ولی نمی دانم
پای این روضه تا کجا بکشد
می نویسم ولی خدا نکند
پدرت روی سر عبا بکشد

مو به مو مثل شام گیسویت
چلهء تاک هم پریشان است
اشک تو روی جسم او یعنی
غسل باران به دست باران است

پیکرش غرق گل شد اما باز
گریه کردی دلت کجاها رفت
لحظه ای چشم بستی و دیدی
تیغ و شمشیر و نیزه بالا رفت

روضه خوان پدر شدی آن دم
یک طرف قلب خیمه ها می سوخت
آن طرف روی نیزه ها دیدی
سر خورشیدِ کربلا می سوخت

بی گمان موقع کفن کردن
بین دستان تو کفن لرزید
چه کشیده ست آن امامی که
عشق را بین بوریا پیچید

سید حمیدرضا برقعی

[/]

و چه حکایت عجیبی دارد !!

" [=book antiqua]پاییز "

[=arial narrow]
برای گذر از زمستان باید عاشق شد . . .
زرد شدن !!

سلام

ماه ربیع الاول

سخنان حضرت امام خامنه‌ای در بارۀ ماه ربیع :

« بعضی از اهل معرفت و اهل سلوک معنوی معتقدند که ماه ربیع‌الاول، به معنای حقیقی کلمه،

ربیع حیات است، ربیع زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش

حضرت ابی‌عبداللّه جعفربن‌محمدالصّادق ولادت یافته‌اند و ولادت پیغمبر سرآغاز همه‌ی برکاتی است که

خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است.

ما که اسلام را وسیله‌ی سعادت بشر و راه نجات انسان میدانیم، این موهبت الهی مترتب بر وجود مبارک پیغمبر

است که در این ماه اتفاق افتاد.

حقیقتاً باید این میلاد عظیم را مبدأ همه‌ی برکاتی دانست که خدای متعال جامعه‌ی بشری را، امت اسلامی را،

پیروان حقیقت را به آن سرافراز کرده است.»

بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۱۰

سلام دوستان!

امروز چیزی به ذهنم رسید:
با خودمان قرار بگذاریم هر وقت از زیر یک درب عبور کردیم (مثلا درب اتاق ، درب راهرو ، درب حیاط ، و ... ) ، با صدای معمولی (نه اینکه توی دلمان باشد ، و نه اینکه داد بزنیم) ، صلوات بفرستیم.

(نمی دانم چرا این به ذهنم آمد!)

قبلاً هم به ذهنم آمده بود که چه خوب است در همه ساعات شبانه روز ، ساعتی دو رکعت نماز بخوانیم. چه در منزل باشیم ، چه در مسافرت. وقت زیادی از آدم نمی گیرد.

[="Times New Roman"][="Black"]

طوفان خورشیدی;894124 نوشت:
سلام دوستان!

امروز چیزی به ذهنم رسید:
با خودمان قرار بگذاریم هر وقت از زیر یک درب عبور کردیم (مثلا درب اتاق ، درب راهرو ، درب حیاط ، و ... ) ، با صدای معمولی (نه اینکه توی دلمان باشد ، و نه اینکه داد بزنیم) ، صلوات بفرستیم.

(نمی دانم چرا این به ذهنم آمد!)

قبلاً هم به ذهنم آمده بود که چه خوب است در همه ساعات شبانه روز ، ساعتی دو رکعت نماز بخوانیم. چه در منزل باشیم ، چه در مسافرت. وقت زیادی از آدم نمی گیرد.

ماذا فازا؟ :Gig:

خدا نکنه اسلام هم آپدیت بشه.[/]

Im_Masoud.Freeman;894126 نوشت:
خدا نکنه اسلام هم آپدیت بشه.

من که نگفتم اینو اسلام گفته.
یا نگفتم واجبه!
یا نگفتم توی روایات اومده که مستحبه!
گفتم به ذهن خودم آمد که چنین کاری خوب است.

روزی واعظی به مردمش می گفت:

«ای مردم!
هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید،
می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه می‌رود.»

جوان ساده و پاکدل،
که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود.
چون این سخن از واعظ شنید،
بسیار خوشحال شد.
هنگام بازگشت به خانه،
دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت...

روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد.

آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند.

روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند.
واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.

چون به رودخانه رسیدند، جوان "دعا" گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت،
اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت...

جوان گفت: "ای بزرگوار!
تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین می‌کنم، پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!"

واعظ، آهی کشید و گفت: «حق،
همان است که تو می گویی،
اما دلی که تو داری، من ندارم!

طوفان خورشیدی;894124 نوشت:
قبلاً هم به ذهنم آمده بود که چه خوب است در همه ساعات شبانه روز ، ساعتی دو رکعت نماز بخوانیم. چه در منزل باشیم ، چه در مسافرت. وقت زیادی از آدم نمی گیرد.

می توانیم همان نمازهای یومیه را اول وقت بخوانیم....درهرکجا که باشیم...چه خانه .... چه مهمانی....چه مسافرت....چه در خیابان(با یافتن نزدیک ترین مسجد) مسلما وقت زیادی نمی گیرد! احتمال مقبولیت نماز را نیز بالا می برد.
همان نظم مورد نظر شما هم محقق خواهد شد...

البته این نکته ی شما مرا یاد این انداخت که ...
شهید علی صیاد شیرازی(رحمةالله علیه) همواره وضو داشتند و هرگاه که وضو می گرفتند دو رکعت نماز مستحبی می خواندند...

آیت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي:

(عزيز سالك بايد) در همه خيرات جديت (و كوشش) داشته باشد و مخصوصا اهتمامي در تاديب زبان مباركش نمايد كه هيچ يك از اعضا به درجه آن «لازم الرعايه و صعب التاديب و العلاج» (مراقبتش لازم و تاديب و درمانش مشكل) نيست....

(زبان می تواند) به دو كلمه، گوينده را از «اعلي درجه عليين» به «اسفل الدركات» و از «اسفل الدركات» به «اعلي عليين» مي برد.

به يك كلمه ناسزا كه مي گويد، خود را كافر و نجس و به عذاب خالد(و دائم) مبتلا مي كند.

... به يك كلمه، چند گناه كبيره از قبيل افترا و غيبت و شماتت مومن و قتل هزاران نفوس از اوليا، و ريا و كبر و ... و غير اين ها ممكن است مرتكب شود!

اين است كه روايت شده است كه حضرت سيد انبياء محمد(ص) فرمودند:
(( هركس زبانش را اصلاح نمايد، به تمام قرآن عمل كرده است!))

اين فقره در پيش علماي اخلاق از كلمات معجز نشان حضرت محسوب مي شود.
رساله لقاءالله ، ص 116

یادش به خیر....
تاپیکی در سایت بود که در مورد ازدواج آسان بود و در آن از اساتید و کاربران مختلف، مصاحبه به عمل آورده بودند و در مورد ازدواجشان توضیح داده بودند.
الگوهای بسیار خوبی بودند برای جوانان امروز که تصور می کنند برای ازدواج حتما باید درآمد و پس انداز میلیاردی داشت!

خود من هم داستان ازدواجم را به تفصیل فراوان، شرح داده بودم که در امضای خودم هم به آن صفحه لینک دادم تا کاربران بیشتری مطالعه نمایند...
کلی هم وقت گذاشته بودیم برای نوشتن مطالبش....

تاپیک مورد نظر چند ماه پیش به راحتی حذف گردید.....!!!!

بیش از ده بار هم به مدیران مختلف سایت، پیام دادیم و موضوع را مطرح کردیم و درخواست کردیم که بازگردانند....

بعد از چند ماه پیام دادن و بی جواب ماندن پیام ها آخرش بسیار ما را شرمنده ی اخلاق اسلامی خود کردند و گفتند:

نقل قول:
اگر تونستید یه تاپیک دیگه بزنید!!!!

هیچچی دیگه! ما هم از شدت خجالت، سرمونو هنوز نتونستیم بالا بگیریم...که چقدر بعضیا زحمت می کشن!

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

پ ن: اگرچه شاید نوشتن این پست، خلاف قوانین سایت باشد اما حذف کردن بی جای مطالب و بی پاسخ گذاشتن پیگیری ها بعد از چند ماه و هدر دادن زحمات کاربران و کارشناسان، قطعا و یقینا خلاف قوانین سایت که هیچ، حتی خلاق قانون خدا و شرع هم هست....

علامه طباطبایی ره ؛
وقتےگره هاے ڪور بہ شما هجوم آورد
با ذڪر《صلوات》
سیلےراه بیندازیدتا
تمام مشڪلات را باخود ببرد

[="Times New Roman"][="Navy"]

[/]

بخشی از بیانات مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار گروهی از جبهه فرهنگی انقلاب (95/8/19):
فضای مجازی حقیقتاً قتلگاه جوانان شده است. منطقه عظیمی از آن دست دشمن است؛ باید دشمن را از فضای مجازی برانید و بتارانید...
از من سوال می شود که در شبکه های مجازی کنونی که متعلق به دشمن است وارد بشویم یا نه؟
به نظر ما ورود هوشمندانه خوب است. افرادی که تهاجمی وارد بشوند یا دفاعی و بنیه داشته باشند؛ نه اینکه:
"شد غلامی که آب جوی آرد،* آب جوی آمد و غلام بِبُرد".

[="Times New Roman"][="Navy"]

[/]

به مناسبت سالروز میلاد بهترین خلق خدا، محمد مصطفی (ص)
این
تلاوت زیبا را که خیلی دوستش دارم
به همه کاربران محترم سایت
به خصوص مدیران و اساتید بزرگوار ،
تقدیم می کنم

فایل: 

امر آسمانی!

المستنصر، سی و ششمین خلیفه عباسی که در قرن هفتم هجری یعنی 363 سال بعد از امام عسکری (ع) درگذشته است، روزی از بغداد مركز خلافت به همراه وزیران و بزرگان كشور وارد شهر سامرا شد.

او برای دیدن حرم مطهر امام عسكری (ع) و دیدار با مردم به آنجا رفت. حرمی دید بسیار با شکوه، زائران فوج فوج وارد می ‌شدند و در نهایت ادب زیارت و عرض ادب می‌ کردند و با چشم‌های اشكبار آن جا را ترك می‌ نمودند.

المستنصر پس از انجام مراسم از حرم خارج و به سمت آرامگاه پدرانش كه در نزدیكی حرم مطهر واقع شده بود حرکت کرد. او از مشاهده قبرهای ویران اجدادش كه در اثر تابش آفتاب و وزش باد و باران به مخروبه‌ای بدل گشته و محل زندگی حیوانات شده بود، ناراحت و متاثر گردید.

در این حال یكی از همراهانش به او گفت:‌ای خلیفه مسلمین! تا كی به این ننگ و عار صبر می‌كنید؟ این‌ها قبر اجداد توست كه نسل اندر نسل، حاكمان مطلق ممالك اسلامی بودند، خزانه ‌های پر از ثروت داشتند. اکنون قبر آنان فرشی ندارد، گرد و خاك و فضولات حیوانات روی قبرها را پوشانده، کسی به زیارت آنان نمی‌رود؛ اما قبور فرزندان علی با پرده‌ها و فرش‌های عالی و انواع چراغ ها و قندیل های زرین زینت یافته است و مردم به زیارت آنان می‌شتابند. در حالی كه آنان نه حكومتی داشتند و نه ثروت و موقعیتی، دردوران زندگی یا در تبعید بودند، یا در زندان و همیشه رقبای خلافت شما بودند! آیا وقت آن نرسیده است که برای تغییر این وضعیت اقدامی کنید؟

المستنصر پس از شنیدن این سخنان در فكر عمیقی فرو رفت و بعد از لحظاتی چنین پاسخ داد: این یك امر آسمانی است و با تلاش ما حاصل نمی‌شود و اگر مردم را اجبار كنیم از ما نمی‌پذیرند. ما آنچه توانستیم نسبت به قبور پدرانمان انجام دادیم، اما دلهای مردم در اختیار ما نیست. و هرچه تلاش كردیم مردم به زیارت قبور فرزندان علی نروند تاثیری نكرد و آنان به مزار امامان خویش می‌شتابند و به تهدید و ارعاب و تطمیع ما هیچ گونه توجهی ندارند. ( كشف الغمه، ج 2، ص 519 )

[=#000080][=114] امر آسمانی!

صادق;897973 نوشت:
هرچه تلاش كردیم مردم به زیارت قبور فرزندان علی نروند تاثیری نكرد و آنان به مزار امامان خویش می‌شتابند و به تهدید و ارعاب و تطمیع ما هیچ گونه توجهی ندارند.

کاش همین مردم ، در زمان حیات امامان (ع) هم به نزد آنها می شتافتند ( = از آنها پیروی داشتند) تا قیامی صورت بگیرد و حکومت حقه تشکیل شود.
آیا عدم توفیق امامان به تشکیل حقومت حقه ، جز به خاطر عدم حضور موثر و کافی مردم در عرصه سیاسی بوده است؟

[SPOILER]کلمه "سیاسی" را نوشتم ، الان استاد صادق پستم را ویرایش میکنه![/SPOILER]

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

طوفان خورشیدی;898105 نوشت:
کاش همین مردم ، در زمان حیات امامان (ع) هم به نزد آنها می شتافتند ( = از آنها پیروی داشتند) تا قیامی صورت بگیرد و حکومت حقه تشکیل شود.
آیا عدم توفیق امامان به تشکیل حقومت حقه ، جز به خاطر عدم حضور موثر و کافی مردم در عرصه سیاسی بوده است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

کاش مردم 25 سال زود تر بفهمند که امیرالمومنین(ع) شایستگی این رو دارد که حکومت را در دست بگیرد
و خیلی زود تر حق رو بفهمند و خود را آماده پذیرشش کنند

شما دعا کنید

یا علی(ع)@};-[/]

طوفان خورشیدی;898105 نوشت:
کاش همین مردم ، در زمان حیات امامان (ع) هم به نزد آنها می شتافتند ( = از آنها پیروی داشتند) تا قیامی صورت بگیرد و حکومت حقه تشکیل شود.
آیا عدم توفیق امامان به تشکیل حقومت حقه ، جز به خاطر عدم حضور موثر و کافی مردم در عرصه سیاسی بوده است؟

[SPOILER]کلمه "سیاسی" را نوشتم ، الان استاد صادق پستم را ویرایش میکنه![/SPOILER]

با سلام وتشکر .
ما لا یدرک کله لا یترک کله = اگر چیزی را همه اش را درک ننمودید همه اش را ترک نکنید .
این سخن همه دل دادگان است از جمله طوفان خورشیدی است :
طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم و فزتم فوزا عظیما فیا لیتنی کنت معکم فافوز معکم؛
پاک بودید و پاک بود زمینی که در آن دفن شدید . به سعادت بزرگ رسیدید . کاش با شما بودم و به آن سعات بزرگ می رسیدم. (1)

1- مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی،ص848-853.

سه بیت، سه نگاه، سه برداشت

موسی خطاب به خداوند در کوه طور:
اَرَنی ( خود را به من نشان بده)

خداوند:
لن ترانی ( هرگز مرا نخواهی دید)

برداشت سعدی:
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی"

برداشت حافظ:
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"

برداشت مولانا:
ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی


مثل سعدی ، عاقلانه
مثل حافظ ، عاشقانه
مثل مولانا ، عارفانه
*************
چو رسید به کربلایش ارنی بخواست از دوست
بوضوح دید رویش نه جواب لن ترانی .

( عمیت عینٌ لا تراک علیها رقیباً = کور است چشمی که را نبیند . دعای عرفه )

به مناسبت 23 ربیع الاول، سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر قم .
امام صادق علیه السلام:
همانا بر بالای قم مَلَکی است که بالهای خود را بر آن گشوده است، هیچ ستمگری اراده ی [ظلم] به آنجا نمی کند مگر اینکه خداوند وی را نابود می سازد مانند ذوب شدن نمک در آب. سپس امام علیه السلام به عیسی بن عبدالله اشاره کرد و فرمود:
سلام خدا بر اهل قم! خداوند نعمتش را بر آنها بباراند و برکاتش را بر آنان نازل کند، [سپس این آیه را تلاوت فرمود] :
يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ [خداوند بدی هایشان را به حسنات تبدیل کند/فرقان 70]،
آنها اهل رکوع و سجود و قیام و قعود هستند، آنهایند فقیهان و عالمان و فهیمان، آنهایند اهل درایت و روایت و عبادت نیکو

[="Times New Roman"][="Navy"]


[/]

کلمه الله وروح الله :
قرآن پژوهان اطلاق «کلمه» را بر حضرت مسیح به معنای مخلوق به کار برده و گفته‌اند:‌از آنجا که حضرت مسیح یکی از مخلوقات بزرگ خدا بوده، «کلمه» بر او اطلاق شده، شبیه این معنا در آیات دیگر قرآن به کار رفته است، از جمله آیه 109 سورة کهف: «قل لو کان البحر مداداً لکلمات ربّی؛ بگو اگر دریاها به صورت مرکّب برای نوشتن کلمات (مخلوقات) پروردگار من شوند، کلمات (مخلوقات) تمام نمی‌شوند» بنابر این اطلاق «کلمه» به معنای مخلوق به حضرت عیسی به خاطر آن است که او را به عنوان بندة خدا و فرزند حضرت مریم معرفی می‌کند تا پاسخی به مدعیان اُلوهیت و خدا قرار دادن عیسی باشد، زیرا کسی که از مادر متولد می‌شود، مشمول تمام تغییرات دوران جنینی و تحوّلات جهان ماده است، پس چگونه می‌تواند خدا باشد؛ خدایی که از تمام تغییرات و دگرگونی‌ها دور است؟!(1)
گفته شده چون مردم به وسیلة او هدایت شده،‌ کلمة الله نامیده شد،‌چنان که مردم به کلام خدا هدایت شده‌اند، یا چون با کلمه «کُن» که از مصدر جلال خدا و به امر او صدور یافت، به زیور هستی آراسته شد،‌ نه به واسیطة نطفه و دانش پدر، کلمة‌الله نامیده شد.
اما «روح الله» چون موجودی صاحب روح الله که از جزء صاحب روح به وجود نیامده، از موجود زنده مانند نطفه پدید نیامده، ‌بلکه کاملاً به امر خدا و از جانب او آفریده شده است،(2) یا چون مردم در دین به واسطة او احیا گشته‌اند، چنان که به وسیلة روح خود حیات یافته‌اند.(3)
نیز گفته شده چون مردگان را زنده می‌کرد، روح الله نام گرفت،(4) یا چون روح به معنای نبوت است، و در آیه آمده: «یلقی الروح مِن أمره علی مَن یشاء مِن عباده»، چنان که گفته‌اند روح به معنای رحمت است و عیسی(ع) مایة رحمت و برکت بندگان خدا بود.(5)

پی‌نوشت‌ها:
1. تفسیر المیزان، ج 3، ص 300، با تلخیص.
2. تفسیر جوامع الجامع، ج 2، ص 22.
3. ترجمة مجمع البیان، ج 4، ص 56.
4. التحقیق فی کلمات القرآن، ج 4، ص 256.
5. التبیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 359.

مردی نزد امیرالمومنین (ع) آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم:

چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟
چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟
چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟
چه چیز «از آتش داغ تر» است؟
چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟
چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟
چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟

امام علے علیه السلام فرمودند :

«تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست.
«سخن چینی» شخص تمام ازکودک یتیم ضعیف تر است.
«حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است.
بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است.
«قلب کافر» از سنگ سخت تر است.

جامع الاخبار، فصل ۵، فضائل امیرالمومنین (ع)

[="Times New Roman"][="Black"]

صادق;899818 نوشت:

چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟

چه چیز «از آتش داغ تر» است؟



پاسخ این دو تا سوال رو ندادید.[/]


در مورد نماز توبه، روایت شده که روز یکشنبه ای از ماه ذی القعده ، پیامبر - صلی اللّه علیه وآله وسلّم - بیرون آمد و رو به یارانش فرمود: «مردم! کدامین یک از شما خواستار توبه است»؟ همگان گفتند: «ای پیامبر خدا! همه خواستار توبه ایم». پیامبر فرمود: «غسل کنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز بگزارید. در هر رکعت یک بار «حمد» ، سه بار «قل هو اللّه» ، یک بار «قل اعوذ بربّ الفلق» و یک بار «قل اعوذ بربّ الناس» را بخوانید و در پایان ، هفتاد بار استغفار کنید و پوزش خواهید و آن را با گفتن «لا حول و لا قوة الا بالله العلّی العظیم» پایان دهید و سپس بگویید: «یا عزیز یا غفار اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانّه لا یغفر الذنوب الا انت ؛ ای عزیز ! ای بخشاینده ! ای مهربان ! گناهان مرا و گناهان همه ی مردان و زنان مؤمن را ببخشای ؛ که جز تو کسی گناهها را نمی بخشاید».

سپس فرمود: «هیچ مسلمانی نیست که این نماز را بگزارد ، جز اینکه از آسمان بدو ندا شود : ای بنده ی خدا! توبه ی تو پذیرفته شد و گناهان تو بخشوده ؛ اینک کار خویش از نو آغاز کن. فرشته ای نیز از فرود عرش بدو می گوید: ای بنده ی خدا! خوشا به حالت، مبارک باد بر تو و بر خاندان و خانواده ی تو. دیگری بدو ندا می دهد: ای بنده ی خدا! باک مدار که خصمان و مدّعیان خود در قیامت را، خرسند ساختی. دیگری ندا می دهد: ای بنده ی خدا! با ایمان بمیری، دین از تو دور مباد و قبرت گسترده باد و نورانی. دیگری می گوید: ای بنده ی خدا! پدر و مادر از تو خرسندند، گناهان آنها و گناهان تو و گناهان خاندان تو بخشوده است و روزی تو در دنیا و آخرت گسترده است و جبرئیل بدو ندا می دهد: دل خوش دار من همراه با فرشته ی مرگ (ملک الموت) نزد تو خواهم آمد و بدو فرمان خواهم داد با تو مهربان باشد ؛ تا مرگ، تو را هیچ نیازارد و روح از جسمت به آرامی و خوشی بیرون رود». گفتند: «ای رسول خدا! اگر کسی این اعمال را در زمان دیگری به جای آرد چه»؟ فرمود: «همان پاداش و خواص را دارد». و در پایان افزود: «اینها را جبرئیل در شب معراج به من آموخت».( المراقبات ؛ ص 309-308)

" ای فرزند ادم ! انچه را که بیش از نیاز خود فراهم کنی. برای دیگران اندوخته ای. "

"همانا انسان در دنیا . تخته نشانه گیری تیرهای مرگ و ثروتی است دست خوش تاراج مصیبت ها. با هر جرعه نوشیدنی . گلو رفتنی و در

هر لقمه ای گلوگیر شدنی است .و بنده نعمتی به دست نیاورد. جز ان که نعمتی از دست بدهد .و روزی به عمرش افزوده نمی گردد.

جز با کم شدن روزی دیگر!

پس ما یاران مرگیم و جانهای ما هدف نابودی ها . پس چگونه به ماندن جاودانه امیدوار باشیم؟

در حالی که گذشت شب و روز بنایی را بالا نبرده جز ان که ان را ویران کرده . وبه اطراف پراکنده کند!"

"انجا که باید سخن درست گفت در خاموشی خیری نیست. چنان که در سخن نا اگاهانه نیز خیری نخواهد بود. "

" هنگامی که از چیزی می ترسی خود را در ان بیفکن. زیرا گاهی ترسیدن از چیزی . از خود ان سخت تر است. "

"اخرت نزدیک و زمان ماندن در دنیا اندک است. "

یا حق. ( مولا علی علیه السلام )

باسمه الولی


استاد فاطمی نیا:
حديث داريم كه اگر كسي پشت سربرادر مؤمنش جمله اي بگويد كه احترام او پايين بيايد، از ولايت الله خارج ميشود!
خارج شدن از ولايت خدا شوخي نيست، ميفرمايد از ولايت الله خارج ميشود! پناه بر خدا ميبرم!
آن وقت ما انقدر راحت پشت سريكديگر صحبت مي كنيم! تهمت ميزنيم! عيوب يكديگر را فاش ميكنيم!
آبرو ميبريم! پناه بر خدا ميبرم!
بسيار بايد حواسمان به اعمال و گفتارمان باشد؛ اين زبان را بايد كنترل كنيم

موضوع قفل شده است