جمع بندی پیامبران چه نیازی به عصمت از گناه داشتند؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامبران چه نیازی به عصمت از گناه داشتند؟

با سلام
پیامبران چه نیازی به عصمت از گناه داشتند؟ برای پیامبران فقط داشتن عصمت در وحی کافیه و نیازی به عصمت از گناه نیست. اگر بپزیریم خدا بهترین شخص در یک قوم را برای پیامبری میگزینه دیگر نیازی به عصمت در گناه نیست مثلا اگر ایت الله خامنه ای عصمت ندارند ولی از بهترین انسان های این دوره هستند و اطاعت از ایشان هم واجب و اگر گناهی هم مرتکب بشوند بسیار کوچک خواهد بود و مردم انگ عالم بی عمل را به او نمیزنند
ممنون

با نام الله


کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

رهگذر_2;457084 نوشت:
پیامبران چه نیازی به عصمت از گناه داشتند؟ برای پیامبران فقط داشتن عصمت در وحی کافیه و نیازی به عصمت از گناه نیست. اگر بپزیریم خدا بهترین شخص در یک قوم را برای پیامبری میگزینه دیگر نیازی به عصمت در گناه نیست مثلا اگر ایت الله خامنه ای عصمت ندارند ولی از بهترین انسان های این دوره هستند و اطاعت از ایشان هم واجب و اگر گناهی هم مرتکب بشوند بسیار کوچک خواهد بود و مردم انگ عالم بی عمل را به او نمیزنند

باسلام
مسئله عصمت با توجه به اینکه عصمت در چه مرحله ای و از چه امری است بر چند قسمت است.
1. عصمت از خیانت عمدی در مرحله دریافت وحی
2. عصمت از اشتباه در مرحله دریافت وحی
3. عصمت از خیانت عمدی در مرحله ابلاغ وحی
4. عصمت از اشتباه در مرحله ابلاغ وحی
5.عصمت از گناهان کبیره قبل از نبوت
6. عصمت از گناهان کبیره بعد از نبوت
7. عصمت از گناهان صغیره قبل از نبوت
8. عصمت از گناهان صغیره بعد از نبوت
9. عصمت از خطا و اشتباه قبل از نبوت
10. عصمت از خطا و اشتباه بعد از نبوت

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]برخی از این مراحل با دلیل عقلی قابل اثبات است و برخی با دلیل نقلی.
عصمت در دریافت و ابلاغ وحی به دو صورت عمدی و سهوی با دلیل عقلی حکمت الهی قابل اثبات است که فعلا محل بحث ما نیست.[1]

عصمت از گناهان به صورت سهوی باشد یا عمدی و چه گناه صغیره باشد و چه کبیره در صورتی که ارتکاب آنها موجب بی اعتمادی مردم به آن پیامبر شود، نیز با دلیل عقلی حکمت قابل اثبات است. این مسئله با دو دلیل عقلی قابل اثبات است:
دلیل اول: حکمت الهی در اینکه پیامبران مربی نظری و مبلغ احکام به مردم هستند
پیامبران، انسانهایی هستند که برای هدایت انسانها از جانب خداوند امده اند.
این افراد، نمایندگانی از جانب خداند هستند که باید بشر را به راه راست هدایت کنند
اگر چنین نمایندگانی خودشان پایبند دستورات الهی نباشند و خودشان برخلاف محتوای رسالتشان عمل کنند، رفتارشان با بیانشان متناقض دیده میشود و اعماد مردم به آنها از بین میرود و د رنتیجه هدف الهی از بعثت این افراد محقق نمیشود.
بنابراین خداوند کسانی را به این کار مامور میکند که پایبند به دستوراتش باشند و نسبت به احکام شرعی متعبد باشند، صغیره باشد یا کبیره. از روی خطا باشد یا عمد.

دلیل دوم: حکمت الهی در اینکه پیامبران مربی تربیتی مردم هستند
پیامبران موظفند محتوای وحی و رسالت خود را به مردم ابلاغ کنند و راه راست را به انان نشان دهند.
علاوه بر این وظیفه، انان موظفند که به تزکیه و تربیت بندگان نیز بپردازند. و افراد مستعد را تا اخرین مرحله کمال انسانی برسانند.
حال اگر مردم ببینند خود این افراد که مربی مردم و پیر طریق انان هستند، متبعد به احکام شرعی و دستوراتی که میدهند نیستند، خواه واقعا عمدی در کار است یا از روی اشتباه گناهی را مرتکب شده اند دیگر به او اعتماد نمیکنند و باز هم این نقش انان مخدوش و زیر سوال میرود و محقق نمیشود و با دلیل حکمت این احتمال نیز برطرف میشود.[2]

مابقی مراتب عصمت و مواردی که ارتکاب آنها باعث بی اعتمادی مردم نمیشود، نیز با دلیل عقلی قابل اثبات است که با توجه به سوال شما، محل بحث ما نیست زیرا مسئله در ان صورت دیگر از جنبه عقلی خارج میشود.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . نک: اموزش عقائد، استاد مصباح،درس 24

[=microsoft sans serif][2] . همان، درس 25

[=microsoft sans serif]

با سلام

صدیق;457307 نوشت:
دلیل اول: حکمت الهی در اینکه پیامبران مربی نظری و مبلغ احکام به مردم هستند
پیامبران، انسانهایی هستند که برای هدایت انسانها از جانب خداوند امده اند.
این افراد، نمایندگانی از جانب خداند هستند که باید بشر را به راه راست هدایت کنند
اگر چنین نمایندگانی خودشان پایبند دستورات الهی نباشند و خودشان برخلاف محتوای رسالتشان عمل کنند، رفتارشان با بیانشان متناقض دیده میشود و اعماد مردم به آنها از بین میرود و د رنتیجه هدف الهی از بعثت این افراد محقق نمیشود.
بنابراین خداوند کسانی را به این کار مامور میکند که پایبند به دستوراتش باشند و نسبت به احکام شرعی متعبد باشند، صغیره باشد یا کبیره. از روی خطا باشد یا عمد.

مساله ای که برام پیش میاد اینه که معصوم نمیتونه الگو باشه چرا که معصوم چیزی رو ابلاغ میکنه که فقط خودش میتونه انجام بده مثلا اگر از کسی علت گناهشو بپرسی میتونه بگه که من که معصوم نیستم فقط معصوم میتونه گناه نکنه!! و این باعث ایجاد بی اعتمادی میشه که با هدف تناقض داره
ممنون که راهنمایی میکنین :Gol:

صدیق;457307 نوشت:
رخی از این مراحل با دلیل عقلی قابل اثبات است و برخی با دلیل نقلی.
عصمت در دریافت و ابلاغ وحی به دو صورت عمدی و سهوی با دلیل عقلی حکمت الهی قابل اثبات است که فعلا محل بحث ما نیست.[1]

عصمت از گناهان به صورت سهوی باشد یا عمدی و چه گناه صغیره باشد و چه کبیره در صورتی که ارتکاب آنها موجب بی اعتمادی مردم به آن پیامبر شود، نیز با دلیل عقلی حکمت قابل اثبات است. این مسئله با دو دلیل عقلی قابل اثبات است:
دلیل اول: حکمت الهی در اینکه پیامبران مربی نظری و مبلغ احکام به مردم هستند
پیامبران، انسانهایی هستند که برای هدایت انسانها از جانب خداوند امده اند.
این افراد، نمایندگانی از جانب خداند هستند که باید بشر را به راه راست هدایت کنند
اگر چنین نمایندگانی خودشان پایبند دستورات الهی نباشند و خودشان برخلاف محتوای رسالتشان عمل کنند، رفتارشان با بیانشان متناقض دیده میشود و اعماد مردم به آنها از بین میرود و د رنتیجه هدف الهی از بعثت این افراد محقق نمیشود.
بنابراین خداوند کسانی را به این کار مامور میکند که پایبند به دستوراتش باشند و نسبت به احکام شرعی متعبد باشند، صغیره باشد یا کبیره. از روی خطا باشد یا عمد.

دلیل دوم: حکمت الهی در اینکه پیامبران مربی تربیتی مردم هستند
پیامبران موظفند محتوای وحی و رسالت خود را به مردم ابلاغ کنند و راه راست را به انان نشان دهند.
علاوه بر این وظیفه، انان موظفند که به تزکیه و تربیت بندگان نیز بپردازند. و افراد مستعد را تا اخرین مرحله کمال انسانی برسانند.
حال اگر مردم ببینند خود این افراد که مربی مردم و پیر طریق انان هستند، متبعد به احکام شرعی و دستوراتی که میدهند نیستند، خواه واقعا عمدی در کار است یا از روی اشتباه گناهی را مرتکب شده اند دیگر به او اعتماد نمیکنند و باز هم این نقش انان مخدوش و زیر سوال میرود و محقق نمیشود و با دلیل حکمت این احتمال نیز برطرف میشود.[2]

مابقی مراتب عصمت و مواردی که ارتکاب آنها باعث بی اعتمادی مردم نمیشود، نیز با دلیل عقلی قابل اثبات است که با توجه به سوال شما، محل بحث ما نیست زیرا مسئله در ان صورت دیگر از جنبه عقلی خارج میشود.

ولی اگه پیامبر فقط در زمینه ی ابلاغ وحی عصمت داشته باشه نه در اعمال خودش دیگه این مشکل نیست.
چون دین خدا دست نخورده به مردم میرسه و وقتی مردم بدونن که به خاطر حکمت خدا این نوع عصمت در زمینه ی ابلاغ ضروری است دیگه اگر پیامبر گناهی هم بکند در اعمالش باعث بی اعتمادی مردم نمیشه
اعتماد مردم فقط کافی در زمینه ی دست نخورده موندن دین باقی باشه که مطمئن بشن پیامبر حرف دین رو بدون تغییر رسونده حالا این ادم ممکنه خودشم گناه کنه این ربطی به بخض اول نداره...پس مردم اینو بدونن دیگه کافی است , و اعتمادشون به دین از بین نمیره

[="Arial Black"][="Navy"]با سلام

پیامبر معصوم است چون حکمت خدا اقتضا می کنه پیامبر اعمالش رو به صورت درست انجام بده تا مردم ازش الگو بگیرند و...
یعنی اگر این را نپذیریم حکمت خدا میره زیر سوال؟

خب پیامبر اعمالش رو درست انجام داده و معصوم بوده اما دستورات و سیره(روایات)پیامبر که معصوم نیستند امکان خطا در اون ها هست
پس حکمت خدا اقتضا می کرد که این روایات از هرگونه تحریف و جعل و ... مبری باشند(تا مردم ازشون الگو غلط نگیرن ) حال آنکه این طور نشد
آیا حکمت خدا رفت زیر سوال؟![/]

vivaziba;459659 نوشت:
پیامبر معصوم است چون حکمت خدا اقتضا می کنه پیامبر اعمالش رو به صورت درست انجام بده تا مردم ازش الگو بگیرند و...
یعنی اگر این را نپذیریم حکمت خدا میره زیر سوال؟

خب پیامبر اعمالش رو درست انجام داده و معصوم بوده اما دستورات و سیره(روایات)پیامبر که معصوم نیستند امکان خطا در اون ها هست
پس حکمت خدا اقتضا می کرد که این روایات از هرگونه تحریف و جعل و ... مبری باشند(تا مردم ازشون الگو غلط نگیرن ) حال آنکه این طور نشد
آیا حکمت خدا رفت زیر سوال؟!


حکمت فقط بیان مصداق است دلیل زیاد است کتاب علامه عسکری در این زمینه و کتب علمای دیگر کمک شایانی به شما می کند
دستورات و سیره هم معصوم بوده است این سخن شما کاملا با سخن علمای اهل سنت و اهل تشیع در تضاد است
و در مورد روایت گردو بازی که نیست بروید علمش را یاد بگیرید بعد نگاه کن جعلیه حدیث یا خیر ؟؟ طلبه 20 سال جونش در میاد تا بدونه چی به چیه بعد ما بیایم جو بگیرتمون بحث رجالی کنیم و صاحب نظر بشیم خدایی کسی را دیدم سنش پایین بود هیچ حوزه هم نخونده بود اقا یک سوال پرسیدم از مجمع دوستان ما شاء الله در این جمع همه صاحب نظر شدند و هر کسی نظری داد گفتم وای به حالمان.. خوب این با فطرت انسان در تضاد است منی که هیچی علم پزشکی نخوندم بیام یک دوتا کتاب بخونم و طب بزنم و با تخصص ناقص حرفت پیش کسی پشیزی ارزش ندارد بله بعضی قواعد روایات رو حتمی می کند مثلا روایت متواتر یا در وهابیت حتی روایت صحیح چنین کاری را می کند

[="Tahoma"][="Navy"]

رهگذر_2;457084 نوشت:
با سلام
پیامبران چه نیازی به عصمت از گناه داشتند؟ برای پیامبران فقط داشتن عصمت در وحی کافیه و نیازی به عصمت از گناه نیست. اگر بپزیریم خدا بهترین شخص در یک قوم را برای پیامبری میگزینه دیگر نیازی به عصمت در گناه نیست مثلا اگر ایت الله خامنه ای عصمت ندارند ولی از بهترین انسان های این دوره هستند و اطاعت از ایشان هم واجب و اگر گناهی هم مرتکب بشوند بسیار کوچک خواهد بود و مردم انگ عالم بی عمل را به او نمیزنند
ممنون

سلام
برتری علمی و عملی پیامبر بر امت خود لازم است تا همه افراد در هر حد از استعداد اورا هدایتگر خود بدانند و بگیرند
به نظر شما پیامبر اسلام ص نباید در عمل از رهبری و امام ره برتر باشد ؟
یا علیم[/]

[=microsoft sans serif]باسلام

رهگذر_2;457400 نوشت:
مساله ای که برام پیش میاد اینه که معصوم نمیتونه الگو باشه چرا که معصوم چیزی رو ابلاغ میکنه که فقط خودش میتونه انجام بده مثلا اگر از کسی علت گناهشو بپرسی میتونه بگه که من که معصوم نیستم فقط معصوم میتونه گناه نکنه!! و این باعث ایجاد بی اعتمادی میشه که با هدف تناقض داره

سوال شما قدری مبهم است.
اگر منظورتان این است که عصمت موهبتی خدادادی است و معصوم در عصمتش اختیاری ندارد و امکان گناه برای او وجود ندارد، باید عرض کنم که عصمت هیچ ربطی به جبر ندارد.
معصومین در عین اینکه مختار هستند و میتوانند گناه کنند ولی با این حال گناه نمیکنند و همواره در اطاعت پروردگار هستند.
وگرنه ستایش کردن این افراد به خاطر اینکه گناه نمیکنند بی دلیل بود و خداوند بی دلیل این افرادرا ستایش کرده است و فرموده که اینها انسانهای پاک و مخلصی بوده اند.

[=microsoft sans serif]باسلام

QM!;457414 نوشت:
چون دین خدا دست نخورده به مردم میرسه و وقتی مردم بدونن که به خاطر حکمت خدا این نوع عصمت در زمینه ی ابلاغ ضروری است دیگه اگر پیامبر گناهی هم بکند در اعمالش باعث بی اعتمادی مردم نمیشه
اعتماد مردم فقط کافی در زمینه ی دست نخورده موندن دین باقی باشه که مطمئن بشن پیامبر حرف دین رو بدون تغییر رسونده حالا این ادم ممکنه خودشم گناه کنه این ربطی به بخض اول نداره...پس مردم اینو بدونن دیگه کافی است , و اعتمادشون به دین از بین نمیره

خیر اینطور نیست.
مردم به چه واسطه ای به سخنان یک پیامبر اعتماد میکنند؟
درست است که معجزه دلیل اصلی اعتماد انان است، ولی اگر این پیامبر نعوذ بالله فردی باشد که خودش مرتکب گناه میشود و دیگران از ان اگاه باشند این مردم از خود نمیپرسند از کجا معلوم که این شخص، در دریافت یا ابلاغ وحی، در مفاد ان دستکاری کرده باشد. این شخص که گناه میکند از کجا معلوم ایات را جابجا و به نفع خود بیان نکرده باشد؟
بنابراین مشکل اصلی در مسئله عصمت از دیدگاه عقلی این است که اگر معصوم نباشند، اعتماد مردم از بین میرود و وقتی اعتماد از بین رفت، حکمت بعثت انبیاء از بین میرود و این کار لغو میشود.

[=microsoft sans serif]باسلام

vivaziba;459659 نوشت:
یعنی اگر این را نپذیریم حکمت خدا میره زیر سوال؟

بله حکمت خدادر این مورد که ارسال پیامبران است زیر سوال میرود و چون حکمت با دلیل عقلی اثبات میشود، حتی یک مورد نقض بر ان نیز نشانه عدم صحتش است.

vivaziba;459659 نوشت:
خب پیامبر اعمالش رو درست انجام داده و معصوم بوده اما دستورات و سیره(روایات)پیامبر که معصوم نیستند امکان خطا در اون ها هست

سیره پیامبر از دستورات و افعال و تقریرهای ایشان تشکیل شده و وقتی قبول کردید که پیامبر معصوم است یعنی دستوراتش نیز که از جمله افعال و اعمال اوست نیز باید بی خطا باشد بنابراین سیره و دستورات ایشان نمیتواند خطا داشته باشد.
vivaziba;459659 نوشت:
پس حکمت خدا اقتضا می کرد که این روایات از هرگونه تحریف و جعل و ... مبری باشند(تا مردم ازشون الگو غلط نگیرن ) حال آنکه این طور نشد
آیا حکمت خدا رفت زیر سوال؟!

سیره پیامبر یعنی انچه واقعا پیامبر انجام داده یا دستور داده یا تقریر کرده.
درست است که سیره از طریق اخبار و روایات به ما رسیده است و این روایات به منزله وسیله برای دست یابی به سیره ایشان است، ولی وجود خطا و تحریف در ان وسیله ربطی به نادرستی و تحریف در خود سیره نیست و به وسیله علومی که برای تحقیق در علوم نقلی وجود دارد میتوان روایات صحیح از نادرست را تشخیص داد.

[="Arial Black"][="Navy"]سلام مجدد

منظورم از سیره منبع و ماخذ آن بوده همانطور که اشاره کردم روایات و احادیث مد نظرم است.
سیره از طریق اخبار و روایات به ما رسیده و در بین این اخبار و احادیث ،موارد جعلی و تحریف شده وجود دارد .
اما
اگر مبنای عصمت را اقتضای حکمت خدا بدانیم
تا اینجا خوب پیش می رود که:
پیامبری در 1400سال پیش آمده و دینی برای مردم( ِ زمانش) از جانب خدا آورده و برای اینکه داده های دریافتی از خدا را به صورت تمام و کمال به مردم منتقل کند و در این حین مرتکب خطایی نشود که اعتماد مردم از بین رود ، حکمت خدا اقتضا "کرد" که او معصوم باشد (وشد) .
ولی
پس از 1400سال دیگر حکمت خدا اقتضا نمی کند پیامبری معصوم باشد(منظور دستورات پیامبر) و به مردم دستور دهد که از این طریق اعتماد مردم از دست نرود

آیا اکنون حکمت خدا زیر سوال رفت که این دستورات و اعمال و رفتار پیامبر به طور تمام و کمال و بدون تحریف و جعل در اختیار مردم نیست؟[/]

[=microsoft sans serif]

vivaziba;459994 نوشت:
ولی
پس از 1400سال دیگر حکمت خدا اقتضا نمی کند پیامبری معصوم باشد(منظور دستورات پیامبر) و به مردم دستور دهد که از این طریق اعتماد مردم از دست نرود.
آیا اکنون حکمت خدا زیر سوال رفت که این دستورات و اعمال و رفتار پیامبر به طور تمام و کمال و بدون تحریف و جعل در اختیار مردم نیست؟

باسلام
منظور شما را درست متوجه نمیشوم
ایا منظورتان این است که پیامبر خدا گناهی کرده باشد ولی در اخباری که از زندگی ایشان به دست ما رسیده، تحریف صورت گرفته و ان گناهان در این احادیث ونقل های تاریخی منعکس نشده باشد.
اگر منظورتان این است که خیر، درست نیست.
یعنی گرچه از نظر عقلی احتمال خطا و تحریف در نقل های تاریخی وجود دارد ولی با توجه به اینکه پشتوانه مسئله عصمت، حکمت خداوند است به این معنا که لازمه معصوم نبودن نبی، از بین رفتن حکمت خدا در ارسال ان پیامبر است، در این صورت، حتی اگر هیچ خبری از زندگی ان نبی نداشتیم، به صورت عقلی و قطع و یقین حکم میکردیم که ان نبی معصوم بوده است.
به همین جهت تمام انبیا الهی را معصوم میدانیم حتی اگر تنها نام انها را شنیده باشیم. این مسئله رانیز به صورت یک قضیه حقیقیه بیان میکنیم. به این معنا که هر کسی که به عنوان پیامبر از جانب خداوند به سوی مردم می اید، حتما معصوم است. حال در عالم خارج هر کسی که متصف وصف پیامبری شد، حتما معصوم نیز خواهد بود.

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب



vivaziba;459994 نوشت:
آیا اکنون حکمت خدا زیر سوال رفت که این دستورات و اعمال و رفتار پیامبر به طور تمام و کمال و بدون تحریف و جعل در اختیار مردم نیست؟

صدیق;463859 نوشت:
منظور شما را درست متوجه نمیشوم

با سلام. بنده گمان کنم منظور ایشان را متوجه شده ام. ایشان می فرمایند که این مدت 1400 سال که رسول خدا (ص) در میان مردم نیست، واین دین فرقه فرقه شده، بدعت در آن وارد شده، خرافات در آن وارد شده، این مدت خدا چرا سکوت کرده بود و گمراهی مردم را نظاره می کرد؟
احتمالا منظورشان این است.

[=microsoft sans serif]

ناصر یوسف نژاد;465399 نوشت:
با سلام. بنده گمان کنم منظور ایشان را متوجه شده ام. ایشان می فرمایند که این مدت 1400 سال که رسول خدا (ص) در میان مردم نیست، واین دین فرقه فرقه شده، بدعت در آن وارد شده، خرافات در آن وارد شده، این مدت خدا چرا سکوت کرده بود و گمراهی مردم را نظاره می کرد؟
احتمالا منظورشان این است.

باسلام
اگر مراد ایشان از سوال، این باشد، پاسخش این است که خداوند به هیچ وجه سکوت نکرده است.
با اوردن حجتهای خودش در میان بندگان و وجود احادیث نبوی و ایات قران کریم، کسی دیگر نمیتواند بهانه گیری کند و گمراهی خود را توجیه کند.
خداوند بعد از ارسال پیامبر خاتم و قران کریم و نیز وجود معصومین، حجت را بر بندگانش تمام کرده است.
بنابراین، خدا سکوت نکرده است.
اما به هرحال چون قرار است که انسان با اختیار خود به سعادت برسد، هیچ کس را برای عمل کردن و تعبد به دین تحت فشار قرار نمیدهد و همگان مختار هستند.

[=microsoft sans serif]پیامبران چه نیازی به عصمت از گناه داشتند؟
پرسش: به نظر من برای پیامبران فقط داشتن عصمت در وحی کافیه و نیازی به عصمت از گناه نیست. اگر بپزیریم خدا بهترین شخص در یک قوم را برای پیامبری میگزینه دیگر نیازی به عصمت در گناه نیست. مثلا اگر ولی فقیه عصمت ندارند ولی از بهترین انسان های دوره خود است، اگر گناهی هم مرتکب بشوند بسیار کوچک خواهد بود و مردم انگ عالم بی عمل را به او نمیزنند.

پاسخ:
مسئله عصمت با توجه به اینکه عصمت در چه مرحله ای و از چه امری است بر چند قسمت است.
1. عصمت از خیانت عمدی در مرحله دریافت وحی
2. عصمت از اشتباه در مرحله دریافت وحی
3. عصمت از خیانت عمدی در مرحله ابلاغ وحی
4. عصمت از اشتباه در مرحله ابلاغ وحی
5.عصمت از گناهان کبیره قبل از نبوت
6. عصمت از گناهان کبیره بعد از نبوت
7. عصمت از گناهان صغیره قبل از نبوت
8. عصمت از گناهان صغیره بعد از نبوت
9. عصمت از خطا و اشتباه قبل از نبوت
10. عصمت از خطا و اشتباه بعد از نبوت

برخی از این مراحل با دلیل عقلی قابل اثبات است و برخی با دلیل نقلی.
عصمت در دریافت و ابلاغ وحی به دو صورت عمدی و سهوی با دلیل عقلی حکمت الهی قابل اثبات است که فعلا محل بحث ما نیست.[1]
عصمت از گناهان به صورت سهوی باشد یا عمدی و چه گناه صغیره باشد و چه کبیره در صورتی که ارتکاب آنها موجب بی اعتمادی مردم به آن پیامبر شود، نیز با دلیل عقلی حکمت قابل اثبات است. این مسئله با دو دلیل عقلی قابل اثبات است:
دلیل اول: حکمت الهی در اینکه پیامبران مربی نظری و مبلغ احکام به مردم هستند
پیامبران، انسانهایی هستند که برای هدایت انسانها از جانب خداوند امده اند.این افراد، نمایندگانی از جانب خداند هستند که باید بشر را به راه راست هدایت کنند. اگر چنین نمایندگانی خودشان پایبند دستورات الهی نباشند و خودشان برخلاف محتوای رسالتشان عمل کنند، رفتارشان با بیانشان متناقض دیده میشود و اعماد مردم به آنها از بین میرود و د رنتیجه هدف الهی از بعثت این افراد محقق نمیشود.بنابراین خداوند کسانی را به این کار مامور میکند که پایبند به دستوراتش باشند و نسبت به احکام شرعی متعبد باشند، صغیره باشد یا کبیره. از روی خطا باشد یا عمد.

دلیل دوم: حکمت الهی در اینکه پیامبران مربی تربیتی مردم هستند
پیامبران موظفند محتوای وحی و رسالت خود را به مردم ابلاغ کنند و راه راست را به انان نشان دهند. علاوه بر این وظیفه، انان موظفند که به تزکیه و تربیت بندگان نیز بپردازند. و افراد مستعد را تا اخرین مرحله کمال انسانی برسانند. حال اگر مردم ببینند خود این افراد که مربی مردم و پیر طریق انان هستند، متبعد به احکام شرعی و دستوراتی که میدهند نیستند، خواه واقعا عمدی در کار است یا از روی اشتباه گناهی را مرتکب شده اند دیگر به او اعتماد نمیکنند و باز هم این نقش انان مخدوش و زیر سوال میرود و محقق نمیشود و با دلیل حکمت این احتمال نیز برطرف میشود.[2]
مابقی مراتب عصمت و مواردی که ارتکاب آنها باعث بی اعتمادی مردم نمیشود، نیز با دلیل عقلی قابل اثبات است که با توجه به سوال شما، محل بحث ما نیست زیرا مسئله در ان صورت دیگر از جنبه عقلی خارج میشود.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . نک: اموزش عقائد، مصباح یزدی، محمد تقی، تهران، نشر بین الملل، 1377ش، ،درس 24

[=microsoft sans serif][2] . همان، درس 25
موضوع قفل شده است