جمع بندی مذهب سعدی و فردوسی

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مذهب سعدی و فردوسی

ایا سعدی و فردوسی اهل شیعه بوده اند یا اهل ..

چون یادمه در ابتدایی و دو یوسال راهنمایی که بعدش ترک تحصیل کردوم همه شعرا و دانشمندان را می گفتند از اهل شیعه هستند.

شعری از سعدی شیراز:

1
... کريم السجايا جميل الشيم ... نبي البرايا شفيع الامم

2
... امام رسل، پيشواي سبيل ... امين خدا، مهبط جبرئيل

3
... شفيع الوري، خواجه بعث و نشر ... امام الهدي، صدر ديوان حشر

4
... کليمي که چرخ فلک طور اوست ... همه نورها پرتو نور اوست

5
... يتيمي که ناکرده قرآن درست ... کتب خانه ي چند ملت بشست

6
... چو عزمش برآهخت شمشير بيم ... به معجز ميان قمر زد دو نيم

7
... چو صيتش در افواه دنيا فتاد ... تزلزل در ايوان کسري فتاد

8
... به لاقامت لات بشکست خرد ... به اعزاز دين آب عزي ببرد

9
... نه از لات و عزي برآورد گرد ... که تورات و انجيل منسوخ کرد

10
... شبي بر نشست از فلک برگذشت ... به تمکين و جاه از ملک برگذشت

11
... چنان گرم در تيه قربت براند ... که در سدره جبريل از او بازماند

12
... بدو گفت سالار بيت الحرام ... که اي حامل وحي برتر خرام

13
... چو در دوستي مخلصم يافتي ... عنانم ز صحبت چرا تافتي؟

14
... بگفتا فراتر مجالم نماند ... بماندم که نيروي بالم نماند

15
... اگر يک سر مو فراتر پرم ... فروغ تجلي بسوزد پرم

16
... نماند به عصيان کسي در گرو ... که دارد چنين سيدي پيشرو

17
... چه نعت پسنديده گويم تورا؟ ... عليک السلام اي نبي الوري

18
... درود ملک بر روان تو باد ... بر اصحاب و بر پيروان تو باد

19
... نخستين ابوبکر پير مريد ... عمر، پنجه بر پيچ ديو مريد

20
... خردمند عثمان شب زنده دار ... چهارم علي، شاه دلدل سوار

21
... خدايا به حق بني فاطمه ... که بر قول ايمان کنم خاتمه

22
... اگر دعوتم رد کني ور قبول ... من و دست و دامان آل رسول

23
... چه کم گردد اي صدر فرخنده پي ... ز قدر رفيعت به درگاه حي

24
... که باشند مشتي گدايان خيل ... به مهمان دارالسلامت طفيل

25
... خدايت ثنا گفت و تبجيل کرد ... زمين بوس قدر تو جبريل کرد

26
... بلند آسمان پيش قدرت خجل ... تو مخلوق و آدم هنوز آب و گل

27
... تو اصل وجود آمدي از نخست ... دگر هرچه موجود شد فرع تست

28
... ندانم کدامين سخن گويمت ... که والاتري زانچه من گويمت

29
... تو را عز لولاک تمکين بس است ... ثناي تو طه و يس بس است

30
... چه وصفت کند سعدي ناتمام؟ ... عليک الصلوة اي نبي السلام

فردوسي

1
... ترا دانش و دين رهاند درست ... در رستگاري ببايدت جست

2
... وگر دل نخواهي که باشد نژند ... نخواهي که دايم بوي مستمند

3
... به گفتار پيغمبرت راه جوي ... دل از تيرگيها بدين آب شوي

4
... چه گفت آن خداوند تنزيل و وحي ... خداوند امر و خداوند نهي

5
... که خورشيد بعد از رسولان مه ... نتابيد بر کس ز بوبکر به

6 ... عمر کرد اسلام را آشکار ... بياراست گيتي چو باغ بهار

7 ... پس از هر دوان بود عثمان گزين ... خداوند شرم و خداوند دين

8 ... چهارم علي بود جفت بتول ... که او را به خوبي ستايد رسول

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد مقداد

انسانم;403740 نوشت:
ایا سعدی و فردوسی اهل شیعه بوده اند یا اهل ..

چون یادمه در ابتدایی و دو یوسال راهنمایی که بعدش ترک تحصیل کردوم همه شعرا و دانشمندان را می گفتند از اهل شیعه هستند.

شعری از سعدی شیراز:
1
... کريم السجايا جميل الشيم ... نبي البرايا شفيع الامم

2
... امام رسل، پيشواي سبيل ... امين خدا، مهبط جبرئيل

3
... شفيع الوري، خواجه بعث و نشر ... امام الهدي، صدر ديوان حشر

4
... کليمي که چرخ فلک طور اوست ... همه نورها پرتو نور اوست

5
... يتيمي که ناکرده قرآن درست ... کتب خانه ي چند ملت بشست

6
... چو عزمش برآهخت شمشير بيم ... به معجز ميان قمر زد دو نيم

7
... چو صيتش در افواه دنيا فتاد ... تزلزل در ايوان کسري فتاد

8
... به لاقامت لات بشکست خرد ... به اعزاز دين آب عزي ببرد

9
... نه از لات و عزي برآورد گرد ... که تورات و انجيل منسوخ کرد

10
... شبي بر نشست از فلک برگذشت ... به تمکين و جاه از ملک برگذشت

11
... چنان گرم در تيه قربت براند ... که در سدره جبريل از او بازماند

12
... بدو گفت سالار بيت الحرام ... که اي حامل وحي برتر خرام

13
... چو در دوستي مخلصم يافتي ... عنانم ز صحبت چرا تافتي؟

14
... بگفتا فراتر مجالم نماند ... بماندم که نيروي بالم نماند

15
... اگر يک سر مو فراتر پرم ... فروغ تجلي بسوزد پرم

16
... نماند به عصيان کسي در گرو ... که دارد چنين سيدي پيشرو

17
... چه نعت پسنديده گويم تورا؟ ... عليک السلام اي نبي الوري

18
... درود ملک بر روان تو باد ... بر اصحاب و بر پيروان تو باد

19
... نخستين ابوبکر پير مريد ... عمر، پنجه بر پيچ ديو مريد

20
... خردمند عثمان شب زنده دار ... چهارم علي، شاه دلدل سوار

21
... خدايا به حق بني فاطمه ... که بر قول ايمان کنم خاتمه

22
... اگر دعوتم رد کني ور قبول ... من و دست و دامان آل رسول

23
... چه کم گردد اي صدر فرخنده پي ... ز قدر رفيعت به درگاه حي

24
... که باشند مشتي گدايان خيل ... به مهمان دارالسلامت طفيل

25
... خدايت ثنا گفت و تبجيل کرد ... زمين بوس قدر تو جبريل کرد

26
... بلند آسمان پيش قدرت خجل ... تو مخلوق و آدم هنوز آب و گل

27
... تو اصل وجود آمدي از نخست ... دگر هرچه موجود شد فرع تست

28
... ندانم کدامين سخن گويمت ... که والاتري زانچه من گويمت

29
... تو را عز لولاک تمکين بس است ... ثناي تو طه و يس بس است

30
... چه وصفت کند سعدي ناتمام؟ ... عليک الصلوة اي نبي السلام
[=Calibri][=Calibri]
فردوسي

1
... ترا دانش و دين رهاند درست ... در رستگاري ببايدت جست

2
... وگر دل نخواهي که باشد نژند ... نخواهي که دايم بوي مستمند

3
... به گفتار پيغمبرت راه جوي ... دل از تيرگيها بدين آب شوي

4
... چه گفت آن خداوند تنزيل و وحي ... خداوند امر و خداوند نهي

5
... که خورشيد بعد از رسولان مه ... نتابيد بر کس ز بوبکر به

6 ... عمر کرد اسلام را آشکار ... بياراست گيتي چو باغ بهار

7 ... پس از هر دوان بود عثمان گزين ... خداوند شرم و خداوند دين

8 ... چهارم علي بود جفت بتول ... که او را به خوبي ستايد رسول

با عرض سلام و ادب

در پاسخ به این سوال مطالبی عرض می کنیم امیدواریم مفید واقع گردد:

با توجه به وضعیت حاکم بر جامعه اسلامی در قرونی که این شاعران در آن می زیستند، نمی توان از آنان انتظار داشت که عقیده قلبی خود را به تشیع، صراحتاً ابراز داشته و رسماً با تفکر حاکم در آن زمان درگیر شوند.

بر این اساس، هر اندیشمند، شاعر و ... تنها زمانی می توانست آزادانه به نشر افکار و آثار خود بپردازد که به نوعی خود را موافق با اندیشه رایج در جامعه معرفی کند و در غیر این صورت، فعالیت های فرهنگی او دچار چالش شده و یا متوقف می گشت.

به همین دلیل و با توجه به حساسیت بیش از اندازه ای که نسبت به دیگر مذاهب و به ویژه، شیعیان وجود داشت، مشاهده اشعاری که در ظاهر، مخالف تفکرات شیعی بوده، به تنهایی نمی تواند دلیلی بر سنی بودن سراینده آنها ارزیابی شود.

از طرفی، موضوع انتخاب شده در بسیاری از این اشعار، موضوعاتی هستند که چون مدح سخاوت و ذم بخل، مورد پذیرش تمام فرقه های اسلامی بوده و به دنبال آن، قابل استفاده برای همگان خواهد بود و اثبات شیعه یا سنی بودن شاعر، آسیبی به مفاهیم ارزشمندی که از راه شعر به مخاطب منتقل می شوند، نخواهد رساند.

با این وجود و نظر به اینکه شما اشعاری را برای اثبات سنی بودن برخی شاعران ارائه فرمودید، باید گفت که می توان از اشعار همین شاعران در محدوده همان آدرس های موجود در پرسشتان، مستنداتی در مورد تمایل آنان به مکتب اهل بیت(ع) مشاهده کرد که به برخی از این موارد اشاره می کنیم:

سعدی در بوستان، بعد از آنکه با اشعاری به مدح خلفای چهارگانه پرداخته و می گوید:

نخستین ابوبکر پیر مرید * عمر، پنجه بر پیچ دیو مرید

خردمند عثمان شب زنده‌دار * چهارم علی، شاه دلدل سوار

در همان قسمت، دعایی را به جانب پروردگار عرضه می دارد:

خدایا به حق بنی فاطمه * که بر قول ایمان کنم خاتمه

اگر دعوتم رد کنی ور قبول * من و دست و دامان آل رسول

"قول ایمان" چیست که خاتمه سخن سعدی قرار گرفته؟!

چرا او به بنی فاطمه سوگند یاد کرده و به دامان آل رسول پناه برده است؟!

از برخی از ابیات سروده شده توسط فردوسی هم می توان به گرایشات شیعی او استناد کرد:

منم بنده ­ی اهل بیت نبی * ستاینده خاک پای وصی

با این وجود، تأکید می کنیم که بحث و جدل در مورد شیعه و یا سنی بودن این فرهنگ سازان ایرانی، مانع از آن خواهد شد که حتی اشعار پذیرفته شده توسط هر دو گروه، مورد استفاده همگان قرار گیرد.

انچه برمیاید تمام حافظ واندو ازاهل خلاف بوده اندوفردوسی هم یحتمل مجوس.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

me+;404743 نوشت:
انچه برمیاید تمام حافظ واندو ازاهل خلاف بوده اندوفردوسی هم یحتمل مجوس.

سعدی:

مقداد;404737 نوشت:
خدایا به حق بنی فاطمه * که بر قول ایمان کنم خاتمه

اگر دعوتم رد کنی ور قبول * من و دست و دامان آل رسول


فردوسی:

مقداد;404737 نوشت:
منم بنده ­ی اهل بیت نبی * ستاینده خاک پای وصی

ضمناً سوال دوست عزیزمان جناب "انسانم" راجع به حافظ نبود.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سلام

ببخشید یک سوالم برای من مطرح شد

مذهب رسمی ایران در زمان
سعدی و فردوسی و حافظ و مولوی چه بوده است ؟

در مورد سعدی شنیده بودیم مشهور این است که - با توجه به زادگاه، خانواده، آثار او و ...- سنی مذهب هست و در مورد فردوسی شنیده ایم که مشهور میگویند شیعه است.
آیا این شهرت صحیح است؟

کسی گفته که سعدی شیعه است؟

[="Tahoma"]

انسانم;403740 نوشت:
چون یادمه در ابتدایی و دو یوسال راهنمایی که بعدش ترک تحصیل کردوم همه شعرا و دانشمندان را می گفتند از اهل شیعه هستند.

سلام
در صورتی که امکان اظهار عقیده فراهم نباشد نمی توان بر اساس کلام یا رفتار کسی مذهب قطعی اورا حدس زد چون این یک امر قلبی است و جز خدای علام الغیوب و اولیاء او کسی از ان خبر ندارد
مثلا برخی از صحابه معصومین که شکی در تشیع آنها نبوده در دستگاههای دولتی آن زمان کار می کردند و به حسب ظاهر هیچ نشانه ای از تشیع نداشتند و اگر تشیع آنها از طرق دیگر به ما نرسیده بود مطمئنا مانند سایرین طور دیگری درباره ایشان قضاوت می کردیم
والله الموفق

بی نظیر;405077 نوشت:
سلام

ببخشید یک سوالم برای من مطرح شد

مذهب رسمی ایران در زمان
سعدی و فردوسی و حافظ و مولوی چه بوده است ؟

کارشناس گرامی حدود ده روز از سوال من می گذره ایا جوابی برای ان نیست ؟:Gig:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;405077 نوشت:
سلام

ببخشید یک سوالم برای من مطرح شد

مذهب رسمی ایران در زمان
سعدی و فردوسی و حافظ و مولوی چه بوده است ؟


از جنبه تاریخی اگر نگاه کنیم،مردم شیراز در زمان حافظ عموماً سنی و شافعی مذهب بوده اند.از طرفی چون فاصله حافظ و سعدی حدود یک قرن است پس در زمان سعدی هم یحتمل مردم شیراز اکثراً شافعی مذهب بوده اند.در آن زمان شیعیان بیشتر در خراسان و شمال ایران (به دلیل تشکیل حکومت آل بویه) حضور داشتند.به دلیل مهاجرت امام رضا (ع) ظاهراً اکثر شیعیان به سمت خراسان می آیند و به همین دلیل گفته می شود که فردوسی شیعه بوده است (البته به عقیده برخی شیعه چهار امامی یا همان زیدیه بوده است).دلیل دیگر این که گفته می شود فردوسی شیعه مذهب است،اظهارات خود او در شاهنامه است.
به نظر می رسد حافظ شافعی مذهب باشد.شعر حافظ معروف است به مرموزی و رمز و راز داشتن.به همین دلیل نمی توان از اشعارش فهمید که واقعاً پیرو چه مذهبی بوده است.منتهی همانطور که کارشناس محترم گفتند،احتمال می رود که سعدی شیعه باشد.حتی اگر شیعه هم نباشد،یحتمل پیرو مذهب شافعی بوده و می شود گفت که مذهب شافعی نزدیکترین مذهب به شیعه است و خود امام شافعی از محبان امام علی (ع) و اهل بیت بوده است.
راجع به مولوی هم به احتمال زیاد سنی و حنفی مذهب بوده است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سید بهاء الدین;409274 نوشت:
در مورد فردوسی شنیده ایم که مشهور میگویند شیعه است.
آیا این شهرت صحیح است؟

با عرض سلام و ادب

برای مطالعه مورد مذهب فردوسی به لینک زیر مراجعه فرمایید:

[h=1]نکته ای درباره مذهب فردوسی[/h]

بی نظیر;405077 نوشت:
سلام

ببخشید یک سوالم برای من مطرح شد

مذهب رسمی ایران در زمان
سعدی و فردوسی و حافظ و مولوی چه بوده است ؟

با عرض سلام و ادب

در اوایل قرن هشتم اهالی شیراز و حکومت اهل سنت بودند، نماز و مساجد به شیوه اهل سنت بود، زاهد و واعظ و مفتی همگی سنی بودند. شاهد این امر هم اساتید خود جناب حافظ هستند همگی از بزرگان و مشاهیر اهل سنت اند. تمامی شخصیت های مذهبی و عقیدتی زنده در آن زمان، اهل تسنن بوده اند.

پرسش:
آیا سعدی و فردوسی اهل شیعه بوده اند؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب
با توجه به وضعیت حاکم بر جامعه اسلامی در قرونی که این شاعران در آن می زیستند، نمی توان از آنان انتظار داشت که عقیده قلبی خود را به تشیع، صراحتاً ابراز داشته و رسماً با تفکر حاکم در آن زمان درگیر شوند.
بر این اساس، هر اندیشمند، شاعر و ... تنها زمانی می توانست آزادانه به نشر افکار و آثار خود بپردازد که به نوعی خود را موافق با اندیشه رایج در جامعه معرفی کند و در غیر این صورت، فعالیت های فرهنگی او دچار چالش شده و یا متوقف می گشت.
به همین دلیل و با توجه به حساسیت بیش از اندازه ای که نسبت به دیگر مذاهب و به ویژه، شیعیان وجود داشت، مشاهده اشعاری که در ظاهر، مخالف تفکرات شیعی بوده، به تنهایی نمی تواند دلیلی بر سنی بودن سراینده آنها ارزیابی شود.
از طرفی، موضوع انتخاب شده در بسیاری از این اشعار، موضوعاتی هستند که چون مدح سخاوت و ذم بخل، مورد پذیرش تمام فرقه های اسلامی بوده و به دنبال آن، قابل استفاده برای همگان خواهد بود و اثبات شیعه یا سنی بودن شاعر، آسیبی به مفاهیم ارزشمندی که از راه شعر به مخاطب منتقل می شوند، نخواهد رساند.

با این وجود برخی اشعاری را برای اثبات سنی بودن برخی شاعران ارائه می کندن،ولی باید گفت که می توان از اشعار همین شاعران، مستنداتی در مورد تمایل آنان به مکتب اهل بیت(ع) مشاهده کرد که به برخی از این موارد اشاره می کنیم:
سعدی در بوستان، بعد از آنکه با اشعاری به مدح خلفای چهارگانه پرداخته و می گوید:
نخستین ابوبکر پیر مرید * عمر، پنجه بر پیچ دیو مرید
خردمند عثمان شب زنده‌دار * چهارم علی، شاه دلدل سوار
در همان قسمت، دعایی را به جانب پروردگار عرضه می دارد:

خدایا به حق بنی فاطمه * که بر قول ایمان کنم خاتمه
اگر دعوتم رد کنی ور قبول * من و دست و دامان آل رسول
"قول ایمان" چیست که خاتمه سخن سعدی قرار گرفته؟!

چرا او به بنی فاطمه سوگند یاد کرده و به دامان آل رسول پناه برده است؟!

از برخی از ابیات سروده شده توسط فردوسی هم می توان به گرایشات شیعی او استناد کرد:
منم بنده ی اهل بیت نبی * ستاینده خاک پای وصی
با این وجود، تأکید می کنیم که بحث و جدل در مورد شیعه و یا سنی بودن این فرهنگ سازان ایرانی، مانع از آن خواهد شد که حتی اشعار پذیرفته شده توسط هر دو گروه، مورد استفاده همگان قرار گیرد.

در مورد اینکه مذهب رسمی ایران در زمان سعدی و حافظ چه بوده است ؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب
در اوایل قرن هشتم اهالی شیراز و حکومت اهل سنت بودند، نماز و مساجد به شیوه اهل سنت بود، زاهد و واعظ و مفتی همگی سنی بودند. تقریباً تمامی شخصیت های مذهبی و عقیدتی زنده در آن زمان، اهل تسنن بوده اند.

موضوع قفل شده است