سوالاتی از موبد مهران

تب‌های اولیه

605 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

موبدیار مهران;91494 نوشت:
سند شما هم قرآن است و پیامبر

با سلام
شما از ما از معصومیت سند خواستید من ایات قران را برای شما اوردم شما گفتید پیامبر و من به شما گفتم صاحبان امر وبه شما باز از قران سند آوردم
وقتی پروردگار در قران می گوید برگزیده و کتابش را به آنها میراث می دهد (که من در جواب گفتم ارث به اولاد فرد می رسد)
و در جواب آنکه شما به من گفتید

موبدیار مهران;91494 نوشت:
نقل قول به دلایل روانشناختی، وابسته به ناخودآگاه شنونده دارد و از تاثیر ناخودگاه نقل قول کننده پاک نیست. از این رو نمیتواند 100 در 100 قابل اعتماد باشد.

به شما گفتم

مهران گرامی درود
حرف شما کاملا درسته اما احادیثی که امامان ما نقل می کنند به پیامبر می رسد و اگر هم به ایشان نرسند مفهوم آن را می رسانند و همان طور که خود شما می دانید
امامان ما به ما گفته اند اگر حدیثی از ما به شما رسید با قران تطبیق دهید و اگر مطابق نبود به دیوار بکوبید(درسته ؟ از امام صادق(ع) نقل کردید؟)

و ما به راویان حدیث(کسانی که قبولشان داریم) اطمینان داریم:hamdel:

موبدیار مهران;91494 نوشت:
بحث ما در باره معصومیت بود، نه درباره آموزگار خوب بودن.

شما خود به عنوان یک اموزگار از چه کسی آموزش دیده اید وآن کس از چه کسی و....
ایا در اول کسی نباید باشد که آموزش صحیح و بدون خطا بدهد؟

با سلام
مهران گرامی همانطور که میدانید
طلاق در آیین زرتشتی مطرود و امری منفور است و تحت شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین نامه زرتشتیان مجوز داده می شود. به هر حال در این آئین طلاق اختیارى نیست.
شما چه میگوید?

لطفا مستند مطلب
ارائه دهید از کتاب اوستا!!

عوامل طلاق در بند هشن
در بندهشن 34 چهار چیز عامل طلاق دانسته شده و آمده است که:
1- آنگاه که بستره شوهر خویش ببرد و بى رسمى کند و ناشایستى از او پدیدار آید.
2 - آنگاه که دشمنان پنهان کند و شوهر نداند.
3- آنگاه که جادوئى کند و یا آموزد.
4- آنگاه که فرزند نزاید و عقیم باشد.
موارد دیگر نیز منجربه طلاق مى شود: هر گاه در هنگام عقد، زن یا شوهر دیوانه بوده یا اخلاق مشاعره داشته باشند. یا پس از مزاوجت معلوم شود که شوهر عقیم است. هر گاه در حق زن ستم شود. هر گاه زن زنا کند و یا مرد با زن دیگرى زنا کرده باشد. اگر زن نافرمانى کند. اگر زنى شوهر دیگر یا نامرد دیگر داشته و آن را پوشیده باشد، ازدواج بعدى باطل مى شود. هر گاه شوهر پنج سال غیبت دائم داشته باشد.

mkk1369;91502 نوشت:
با سلام
شما از ما از معصومیت سند خواستید من ایات قران را برای شما اوردم شما گفتید پیامبر و من به شما گفتم صاحبان امر وبه شما باز از قران سند آوردم
وقتی پروردگار در قران می گوید برگزیده و کتابش را به آنها میراث می دهد (که من در جواب گفتم ارث به اولاد فرد می رسد)
و در جواب آنکه شما به من گفتید

به شما گفتم

مهران گرامی درود
حرف شما کاملا درسته اما احادیثی که امامان ما نقل می کنند به پیامبر می رسد و اگر هم به ایشان نرسند مفهوم آن را می رسانند و همان طور که خود شما می دانید
امامان ما به ما گفته اند اگر حدیثی از ما به شما رسید با قران تطبیق دهید و اگر مطابق نبود به دیوار بکوبید(درسته ؟ از امام صادق(ع) نقل کردید؟)

و ما به راویان حدیث(کسانی که قبولشان داریم) اطمینان داریم:hamdel:


محمد گرامی
درود
کدام سند قرآنی ارایه کردید که نشان میداد امامان معصوم هستند؟
پیامبر اسلام (ص) اینهمه زن و بچه داشتند، امامان نیز همینگونه، از کجا که آیه هایی که شما نشان دادید، مربوط به این کس ویژه باشد و مربوط به آن یکی نیست؟
شما همه را با تفسیر به رای آنگونه که خود میخواهید تفسیر میکنید. من که در هیچ یک از آیه هایی که فرمودی سندی بر تایید سخن شما ندیدم. البته من کی باشم که بخواهم ادعای فهم کنم.

رضا;91716 نوشت:
با سلام
مهران گرامی همانطور که میدانید
طلاق در آیین زرتشتی مطرود و امری منفور است و تحت شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین نامه زرتشتیان مجوز داده می شود. به هر حال در این آئین طلاق اختیارى نیست.
شما چه میگوید?
لطفا مستند مطلب ارائه دهید از کتاب اوستا!!



عوامل طلاق در بند هشن
در بندهشن 34 چهار چیز عامل طلاق دانسته شده و آمده است که:
1- آنگاه که بستره شوهر خویش ببرد و بى رسمى کند و ناشایستى از او پدیدار آید.
2 - آنگاه که دشمنان پنهان کند و شوهر نداند.
3- آنگاه که جادوئى کند و یا آموزد.
4- آنگاه که فرزند نزاید و عقیم باشد.
موارد دیگر نیز منجربه طلاق مى شود: هر گاه در هنگام عقد، زن یا شوهر دیوانه بوده یا اخلاق مشاعره داشته باشند. یا پس از مزاوجت معلوم شود که شوهر عقیم است. هر گاه در حق زن ستم شود. هر گاه زن زنا کند و یا مرد با زن دیگرى زنا کرده باشد. اگر زن نافرمانى کند. اگر زنى شوهر دیگر یا نامرد دیگر داشته و آن را پوشیده باشد، ازدواج بعدى باطل مى شود. هر گاه شوهر پنج سال غیبت دائم داشته باشد.


رضای گرامی
درود
قوانین زندگی روزمره، بایستی در زمان و مکان به وسیله دانشمندان آن زمان و مکان (عقل و اجماع) نوشته شوند. ما امروزه بنا بر قوانینی کار میکنیم که در سال 1384 بازنگری و به وسیله انجمن های زرتشتیان در سراسر ایران و انجمن موبدان تایید شد. از این قوانین آگاهی درستی ندارم اگر بایسته است بفرمایید تا برایتان رونویسی کنم.

mkk1369;91505 نوشت:
شما خود به عنوان یک اموزگار از چه کسی آموزش دیده اید وآن کس از چه کسی و....
ایا در اول کسی نباید باشد که آموزش صحیح و بدون خطا بدهد؟

محمد گرامی
درود
این بحث چه ربطی به معصومیت و ایران من به نقل قول دارد؟
این بحث مگر در باره دانش فیزیک یا شیمی درست نیست؟

موبدیار مهران;91795 نوشت:
محمد گرامی درود کدام سند قرآنی ارایه کردید که نشان میداد امامان معصوم هستند؟ پیامبر اسلام (ص) اینهمه زن و بچه داشتند، امامان نیز همینگونه، از کجا که آیه هایی که شما نشان دادید، مربوط به این کس ویژه باشد و مربوط به آن یکی نیست؟ شما همه را با تفسیر به رای آنگونه که خود میخواهید تفسیر میکنید. من که در هیچ یک از آیه هایی که فرمودی سندی بر تایید سخن شما ندیدم. البته من کی باشم که بخواهم ادعای فهم کنم. موبدیار مهران هم اکنون آنلاین است. گزارش پست خلاف آلبوم شخصی


مهران گرامی درود گرامی درود
اگر شما ایاتی را که به درستی مورد بررسی قرار دهید موتجه می شوید ان چیزی که خدا به برگزیده گانش موروث داده قران است
خود کلمه ی برگزیده عده ای از فرزندان پیامبر را از دیگر فرزندانشان جدا می کند
یعنی عده ای خاص
و اما آن عده خاص کی هستند؟(اینجا است که واقعا آنها کیند )
وقتی سخن از قران وسط میاد مشخص می شود که منظور متن قران نیست (اشراف به علوم قرانی است) چون اگر منظور متن قران بود پس هر کس که صاحب قرانی است می شود گفت که او برگزیده است در صورتی که معنای برگزیده معنا و مفهوم خاصی دارد که مشخص است(درسته؟):Sham:
در مورد قران باید عرض کنم که شما یه پازل را در نظر بگیرید برای انکه بتوانید پازل را درست بچینید لازم است که قطعات را به خوبی بشناسید و مورد بررسی قرار دهید و بعد در کنار هم چیده و به معنای پازل دست یابید
قران نیز شبیه به همین است(البته با تفاوت هایی)

موبدیار مهران;91798 نوشت:
محمد گرامی درود این بحث چه ربطی به معصومیت و ایران من به نقل قول دارد؟ این بحث مگر در باره دانش فیزیک یا شیمی درست نیست؟

مهران گرامی درود

برای فهم این موضوع باید بینیم درمورد چه نوع آموزگاری صحبت می کنیم تا ربط این دو موضوع را بفهمیم
آموزگار های دینی (که منظور من در اینجا امام ها هستند) با آموزگار های علوم تجربی
فرق هایی دارن و یکی از فرق ها شان این است که آنها تعالیمی را اموزش می دهند که مربوط به علوم غیبی است و هم علوم پیدا (منظورم علومی است که برای انسان قابل دیدن و درک کردن است) و این فرق لزوم وجود اموزگاری اولیه ای است که نیاز به ایمان کامل دارد تا خود برای بیان علوم غیبی دچار شک نشود با توجه به این که نبوت به پیامبر ما ختم شد و بعد از ایشان پیامبری نبود که تعالیم ایشان را گسترش دهد
پس از اینجا مشخص می شود که لا زم به وجود افرادی است که بتوانند مثل یک پیامبر تبلیغی دین نبی اکرم(ص) را تبلیغ کرده و از خطا حفظش کنند تا تمام مردم به درستی با تعالیم اسلام آگاه شوند

موبدیار مهران;91797 نوشت:
رضای گرامی
درود
قوانین زندگی روزمره، بایستی در زمان و مکان به وسیله دانشمندان آن زمان و مکان (عقل و اجماع) نوشته شوند. ما امروزه بنا بر قوانینی کار میکنیم که در سال 1384 بازنگری و به وسیله انجمن های زرتشتیان در سراسر ایران و انجمن موبدان تایید شد. از این قوانین آگاهی درستی ندارم اگر بایسته است بفرمایید تا برایتان رونویسی کنم.

با سلام
مهران گرامی ما آخرش ندانستیم شما استناد به کتب خودتان میکنید و یا نه!؟
بنده در مورد کتاب اوستا سخن گفتم !آیا در مورد طلاق چیزی گفته شده؟و یا در همان گاتها ؟
اما در حال حاضر طلاق چگونه است؟
این حق و حقوقی که از ان سخن گفتید از کجا آمده و یا گرفته شده؟
توضیح دهید ممنون میشوم!

mkk1369;91816 نوشت:
مهران گرامی درود

برای فهم این موضوع باید بینیم درمورد چه نوع آموزگاری صحبت می کنیم تا ربط این دو موضوع را بفهمیم
آموزگار های دینی (که منظور من در اینجا امام ها هستند) با آموزگار های علوم تجربی
فرق هایی دارن و یکی از فرق ها شان این است که آنها تعالیمی را اموزش می دهند که مربوط به علوم غیبی است و هم علوم پیدا (منظورم علومی است که برای انسان قابل دیدن و درک کردن است) و این فرق لزوم وجود اموزگاری اولیه ای است که نیاز به ایمان کامل دارد تا خود برای بیان علوم غیبی دچار شک نشود با توجه به این که نبوت به پیامبر ما ختم شد و بعد از ایشان پیامبری نبود که تعالیم ایشان را گسترش دهد
پس از اینجا مشخص می شود که لا زم به وجود افرادی است که بتوانند مثل یک پیامبر تبلیغی دین نبی اکرم(ص) را تبلیغ کرده و از خطا حفظش کنند تا تمام مردم به درستی با تعالیم اسلام آگاه شوند


محمد گرامی
درود
نوشته شما در دو نامه شماره 108 و 109 بازی با واژه هاست. تفسیر به رای ای که منجر به جنگ 72 ملت شده. جنگی که چون حقیقت را ندیدند، ره افسانه زدند. سند آن است که بگوید آقای فلان به شناسنامه شماره فلان صادره از فلان و .... صاحب این یا آن چیز است. اینکه امامان علم غیب میدانند، با کدام سند است؟
امروزه هزاران کس چنین ادعایی دارند. در یکی از دانشگاه های آمریکا هم ریشه لیسانس جادوگری راه افتاده است (به نقل از اخبار صدا و سیما). ادعا که ساده است. سند بفرمایید. آنهم از قرآن یا محمد (ص).

موبدیار مهران;92738 نوشت:
نوشته شما در دو نامه شماره 108 و 109 بازی با واژه هاست

مهران گرامی درود

اگر تفکر پیرامون وازه های قران بازی با واژه ها است بله شما صحیح می فرمایید

موبدیار مهران;92738 نوشت:
تفسیر به رای ای که منجر به جنگ 72 ملت شده.

قبول شما من را متهم به تفسیر رای می کنید؟
آیا قبول دارید که این ایه قران (منظور علم قران) را به کسانی ارث داده شده که برگزیده اند؟
آیا با توجه به اینکه تعالیم اسلام در قران آمده است این به معنای این نیست که خدا جانشینی برای رسولش در نظر گرفته است؟ :Gig::ok::Gol:

موبدیار مهران;92738 نوشت:
آقای فلان به شناسنامه شماره فلان صادره از فلان و ....

اگر همچین سندی بیاورم که رسول الله همچین نام 12 خلیفه بعد از خود را معرفی کردند قبول می کنید(هرچند...):Gig::Gol:

رضا;91911 نوشت:
با سلام
مهران گرامی ما آخرش ندانستیم شما استناد به کتب خودتان میکنید و یا نه!؟
بنده در مورد کتاب اوستا سخن گفتم !آیا در مورد طلاق چیزی گفته شده؟و یا در همان گاتها ؟
اما در حال حاضر طلاق چگونه است؟
این حق و حقوقی که از ان سخن گفتید از کجا آمده و یا گرفته شده؟
توضیح دهید ممنون میشوم!

رضای گرامی
درود
تنها استناد ما به کتابمان اینست که برای زدودن دروغ که سرچشمه همه بدیها و گناهان است، باید یک دختر و پسر با بهترین دانش، بهترین منش، بهترین آرامش و با توکل به خداوند، با یکدیگر همپرسگی کنند. پس از گزیدن هم و بستن پیمان همسری، در راستی، دانش با هم مسابقه بگذارند. در تنگی و فراخی دارای والاترین مهر و دلدادگی باشند. البته در هیچ جا و هیچ گاه باور به خدای دانا و وظایف انسان فراموش نمیشود.
جز آن استنادی به هیچ کتابی نمیکنیم، مگر دانشی که دانشگاه به دست آورده باشد. چرا؟
چون خداوند نخست هنجار هستی (اردیبهشت) را آفریده و سپس هستی را بر پایه این هنجار آفریده است. ما را هم راهنمایی کرده و آزاد گذاشته است. اگر این هنجار را بشناسیم و خود را با آن هماهنگ کنیم (دانش مداری) آنگاه از بهترین هستی (وهیشتم اهوم = بهشت) و همه آسایشها (ویسپو خواثرم) برخوردار خواهیم شد، وگرنه زندگیمان بد (دوژاهوم=دوزخ) میشود و سختی و رنج (دوشخواثره=دوشخوار=دشوار) خواهد شد. شناخت هنجار هستی، دانش نام دارد. از این رو موبدان زرتشتی به عنوان یک خویشکاری بایسته دینی (وظیفه واجب دینی) دانشمند دانشگاهی بودند. اوستا هم بجز چند بخش انگشت شمار، دانشنامه ایرانیانیان بود.......
برای نمونه جالینوس از درون همین اوستا که به یونان برده و ترجمه شد، داروی ترکیبی ساخت که امروزه داروهای جالینوسی نام گرفته است. اینرا همین چند روز پیش از شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی پخش کرد.

mkk1369;92742 نوشت:
اگر همچین سندی بیاورم که رسول الله همچین نام 12 خلیفه بعد از خود را معرفی کردند قبول می کنید(هرچند...):gig::gol:

محمد گرامی
درود
به شرط آنکه سند قرآنی بوده، معصومیت و آگاهی ایشان از غیب و ادعاهای دیگری که دارید، تایید کرده باشد. اگر نوشته ای از محمد (ص) هم به مهر ایشان باشد را هم میپذیرم. نقل قول را هم به دلایلی که پیشتر نوشتم نمیپذیرم.

موبدیار مهران;92745 نوشت:
اگر نوشته ای از محمد (ص) هم به مهر ایشان باشد را هم میپذیرم. نقل قول را هم به دلایلی که پیشتر نوشتم نمیپذیرم.

مهران گرامی درود

شما چگونه از ما نوشته ای از پیامبرمان و به مهر ایشان می خواهید در صورتی که پیامبر ما درس نخوانده بود(البته پیامبر ما در زمان مرگش می خواستند اینکار را بکنند اما...)
و من در پیشتر گفتم که ما در انتقال احادیث به محدثین مورد اعتمادمان اعتماد داریم
شما هم اگر سندی و نوشته ای به دست خط اشوزرتشت و ممهور به مهر ایشان

در اختیار دارید به من بدهید و چون من هم مثل شما از اینگونه نقل قل اطمینان ندارم:ok:

mkk1369;92741 نوشت:

مهران گرامی درود

اگر تفکر پیرامون وازه های قران بازی با واژه ها است بله شما صحیح می فرمایید

قبول شما من را متهم به تفسیر رای می کنید؟
آیا قبول دارید که این ایه قران (منظور علم قران) را به کسانی ارث داده شده که برگزیده اند؟
آیا با توجه به اینکه تعالیم اسلام در قران آمده است این به معنای این نیست که خدا جانشینی برای رسولش در نظر گرفته است؟ :gig::ok::gol:


محمد گرامی
درود
نه دوست گرامی، تفکر پیرامون واژه ها بازی نیست. اینکه چیزی که در متن آیه نیست، به زور از آن استخراج بکنید تا سخن شما اثبات شود بازی با واژه هاست.
از آنجا که آیه خواستنی شما به یاد نمی آورم خواهشمندم که یکبار دیگر نشانی آیه را بفرمایید تا بررسی کنم.

مهران گرامی درود

این پستی بو دکه آیات را معرفی کردم :Gol:

mkk1369;91117 نوشت:

مهران گرامی درود

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ

بگو حمد مخصوص خداست و سلام (و درود) بر بندگان برگزيده اش ، آيا خداوند بهتر

است يا بتهائى را كه شريك او قرار مى دهند؟
--------------------------------------------------------------------------------------------
وَ الَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْك مِنَ الْكِتَبِ هُوَ الْحَقُّ مُصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرُ بَصِيرٌ(31)

ثمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَب الَّذِينَ اصطفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَ مِنهُم مُّقْتَصِدٌ وَ مِنهُمْ سابِقُ بِالْخَيرَتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِك هُوَ الْفَضلُ الْكبِيرُ(32) فاطر

آنچه از كتاب به تو وحى كرديم حق است ، و هماهنگ با كتب پيش از آن ، خداوند نسبت به بندگانش خبير و بيناست .

سپس اين كتاب آسمانى را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم ، (اما) از

ميان آنها عدهاى بر خود ستم كردند، و عدهاى ميانه رو بودند، و عده اى به اذن خدا در

نيكيها از همه (پيشى ) گرفتند و اين فضيلت بزرگى است

آن افراد برگزیده همان امامان ما هستند که از اولاد پیامبر ما هستند

mkk1369;92749 نوشت:
مهران گرامی درود

شما چگونه از ما نوشته ای از پیامبرمان و به مهر ایشان می خواهید در صورتی که پیامبر ما درس نخوانده بود(البته پیامبر ما در زمان مرگش می خواستند اینکار را بکنند اما...)
و من در پیشتر گفتم که ما در انتقال احادیث به محدثین مورد اعتمادمان اعتماد داریم
شما هم اگر سندی و نوشته ای به دست خط اشوزرتشت و ممهور به مهر ایشان

در اختیار دارید به من بدهید و چون من هم مثل شما از اینگونه نقل قل اطمینان ندارم:ok:

محمد گرامی
درود
آیا من از شما سند خواستم که وحی بودن قرآن را نشان دهید؟ خود قرآن فرموده که هنگام اختلاف به خدا و رسول او مراجعه کنید. در قرآن که نفرموده به احادث و روایت مراجعه کنید.
گاتها برای ما مانند قرآن برای شماست. ما به نقل قول از گاتها نیز باور نداریم. آنچه که به ما رسیده خود گاتهاست، نه نقل قول از آن. هیچ سندی هم برای اثبات آن نداریم. همانگونه هم که شما هیچ سندی برای اثبات وحی بودن قرآن ندارید.
اگر من بجز گاتها سخنی دیگر گفتم، شما از من سند بخواهید. همانگونه که من از شما سند قرآنی میخواهم.

موبدیار مهران;92755 نوشت:
شما هیچ سندی برای اثبات وحی بودن قرآن ندارید.

مهران گرامی درود
چرا ما سند داریم سند ما خود قران است

به طوری که اگر به درستی اعجاز علمی قران را بررسی قرار دهید
و این نکته را در نظر داشته باشید که پیامبر ما درس نخوانده بودند
و قران در1400 پیش نازل شده است
هر عقل روشنی که سر ستیز با حقایق نداشته باشد به وحی یانی بودن قران شک نمی کند(و اینگونه قران خود سند تایید خو خواهد بود ):Gol:

موبدیار مهران;92755 نوشت:
خود قرآن فرموده که هنگام اختلاف به خدا و رسول او مراجعه کنید

درست است
با توجه به این موضوع که پیامبر ما سواد خواندن و نوشتن نداشتند
چه جوری افرادی که از رسول الله دور بودند غیر از اتکا به احادیث معتبر می توان از رسول الله پیروی کرد؟
این دوری میتواند مکانی یا زمانی باشد(یعنی چه در زمان رسول الله در جایی دور دست باشندوچه زمان حال که هم از مکان و هم زمان از رسول الله دوریم و...)
:Gol:

mkk1369;92753 نوشت:
مهران گرامی درود

این پستی بو دکه آیات را معرفی کردم :gol:


محمد گرامی
درود
در این آیات تنها نوشته که گروهی برگزیده اند که خداوند به آنها سلام میفرستد. همچنین کتاب که شما آن را قرآن میدانید، به گروهی از برگزیدگان به ارث داده شده است.
یکم- ارث گذاشته شده شدن، بدان معنا ست که کتابهای پیشین و این کتاب که شما قرآن مینامیدش، یکی هستند وگرنه به نو بودن و کامل بودن و .... اشاره میشد. ارث بردن یعنی چیزی که نزد دیگران است پس از پایان زندگی به وارثان داده شود.
دوم - در هیچ جای این آیات مشخص نکرده است که این برگزیدگان چه کسانی است. با این آیات و به روش شما منهم استدلال میکنم که اشو زرتشت یکی از این برگزیدگان است که کتاب خداوند به امانت به او سپرده شده است.

mkk1369;92762 نوشت:
مهران گرامی درود
چرا ما سند داریم سند ما خود قران است

به طوری که اگر به درستی اعجاز علمی قران را بررسی قرار دهید
و این نکته را در نظر داشته باشید که پیامبر ما درس نخوانده بودند
و قران در1400 پیش نازل شده است
هر عقل روشنی که سر ستیز با حقایق نداشته باشد به وحی یانی بودن قران شک نمی کند(و اینگونه قران خود سند تایید خو خواهد بود ):gol:



درست است
با توجه به این موضوع که پیامبر ما سواد خواندن و نوشتن نداشتند
چه جوری افرادی که از رسول الله دور بودند غیر از اتکا به احادیث معتبر می توان از رسول الله پیروی کرد؟
این دوری میتواند مکانی یا زمانی باشد(یعنی چه در زمان رسول الله در جایی دور دست باشندوچه زمان حال که هم از مکان و هم زمان از رسول الله دوریم و...) :gol:

درود بر شما محمد گرامی
شما از قرآن سند می آورید برای خود قرآن، درست است؟ خب منهم از گاتها سند میآورم برای خود گاتها. شما میپذیرید؟
دیگر اینکه من که با قرآن سر ستیز ندارم. کاری با وحی بودن و یا نبودن آن هم ندارم. من از شما میخواهم برای ادعاهایی که دارید، از قرآن سند ارایه کنید. سندی که خودش گفته باشد، نه آنکه شما آنچه خود میخواهید با سخن بازی از درون متن آیه بیرون بکشید.
با توجه به سخن شما در باره محمد (ص) {اگر حضرت نمیگویم با این باور است که لقب برای بزرگان، کوچک کردن ایشان است، نه احترام} باز هم باید بگویم که نقل قول کننده، چه بخواهد و چه نخواهد، یک چیز را آنگونه میفهمد و نقل میکند، که ضمیر ناخودآگاهش به او میگوید. این ضمیر چون ناخودآگاه است، آن فرد هم نمیتواند با آن کاری بکند. مگر یک حالت که نقل کننده مانند ضبط صوت تنها هر چیز را که شنیده، بدون و کم کاست و افزوده، تنها هرچیز را که شنیده نوشته باشد. نه آنکه نیم ساعت پس از شنیدن بخواهد از روی حافظه یک چیز را برای کسی تعریف کند و یا حتی بنویسد. اگر نقل کنندگان شما بدون هرگونه دخل و تصرف نوشته اند، یا نوشته را برای پیامبر خوانده و ایشان تایید کرده اند، این چنین حدیثی را میپذیرم. ولی اگر نقل کننده شنیده و آنگاه رفته خانه و روی کاغذ هم نوشته باشد، نمیپذیرم. چون ناخودآگاهانه آنچه را که ناخودآگاهش خواسته که بشنود و بفهمد، شنیده و فهمیده و آنگاه نتیجه خودش را نوشته است. اینگونه نقل بدون دخل و تصرف نیست.

موبدیار مهران;93183 نوشت:
درود بر شما محمد گرامی شما از قرآن سند می آورید برای خود قرآن، درست است؟ خب منهم از گاتها سند میآورم برای خود گاتها. شما میپذیرید؟

درود خدا بر شما مهران گرامی

بله

فقط اگر ممکن است اژ گات ها یک نسخه رایانه ای قرار دهید تا من هم مطالعه کن

قابل ذکر است که منظور من از ارائه سند با مهر اشوزرتشت نشان از سخت بودن در خواست ما برای من است (ممهور به مهر امامان):Gol:

موبدیار مهران;93183 نوشت:
ین ضمیر چون ناخودآگاه است، آن فرد هم نمیتواند با آن کاری بکند. مگر یک حالت که نقل کننده مانند ضبط صوت تنها هر چیز را که شنیده، بدون و کم کاست و افزوده، تنها هرچیز را که شنیده نوشته باشد. نه آنکه نیم ساعت پس از شنیدن بخواهد از روی حافظه یک چیز را برای کسی تعریف کند و یا حتی بنویسد. اگر نقل کنندگان شما بدون هرگونه دخل و تصرف نوشته اند، یا نوشته را برای پیامبر خوانده و ایشان تایید کرده اند، این چنین حدیثی را میپذیرم.

مهران گرامی درود

شما در این گفتارتان یکی از چندین شروط اثبات درست بودن احادیث را گفتید

البته این شرط از نظر ما برای اثبات به معصومین(امامان مان) نیز برسد مورد تایید است
که اگر شما به بررسی مناظره ها بپردازید سعی می شود از کسانی حدیث نقل شود که این تاییدیه را به طریقی بدست آورده باشند:Gol:

موبدیار مهران;93176 نوشت:
یکم- ارث گذاشته شده شدن، بدان معنا ست که کتابهای پیشین و این کتاب که شما قرآن مینامیدش، یکی هستند وگرنه به نو بودن و کامل بودن و .... اشاره میشد. ارث بردن یعنی چیزی که نزد دیگران است پس از پایان زندگی به وارثان داده شود. دوم - در هیچ جای این آیات مشخص نکرده است که این برگزیدگان چه کسانی است. با این آیات و به روش شما منهم استدلال میکنم که اشو زرتشت یکی از این برگزیدگان است که کتاب خداوند به امانت به او سپرده شده است.

درود خدا بر مهران گرامی
درست است این کتابی است که تصدیق کننده کتاب های دیگر است
این کتابی ایت که هماهن با کتاب های دیگر است
و...

این چند تا از آیات است { البته از حفظ نوشنم ممکن است خطا تو نوشتن باشد}
اگر همانگ بودن با کتب دیگر را یکی بودن بدانیم حرف شما صحیح است:ok::Gol:

موبدیار مهران;93176 نوشت:
اشو زرتشت یکی از این برگزیدگان است که کتاب خداوند به امانت به او سپرده شده است.

هر پیامبر صاحب کتابی برگزیده است و امنت دار کتاب خود در هر زمان که ان کتاب به پیامبر بعدی داده می شود و تا آخر که جمیع کتب در غالب یک کتاب که نامش قران است به پیامبر خاتم رسید و بعد از او به به افراد برگزیده آیا این جمله هر دو منظور را نمی رساند؟:Gol:

افراد برگزیده نیازی نیست که معرفی شوند چون تاریخ آنها را معرفی کرده است
هرچند که خدا در قران نشانه هایی برای شناسایی آنها قرار داده است و البته باز قابل ذکر است که قران نازل شده تا انسان ها بیاندیشند ، تفکر کنند ،تحقیق کنند،تذکر دهند و...
و این یعنی تلاش برای رسیدن به اوج شکوفایی این افراد:Gol:

محمد گرامی درود
آنچه که شما در نامه های شماره 123 تا 125 نوشته اید، دارای یک اشکال بنیادین است. کاری که شما کرده اید، مانند آن است که بگوییم چون خورشید گرم است، پس آب زلال است.
این همان بازی با واژه هاست که من گفتم. من از شما سند خواستم، شما نتیجه خودتان را بیان میکنید.
این که خداوند یک کتاب= یک دین را به چند زبان نوشته و به چند رسول داده است ادعای من است.
شما میگویید که کتاب شما و دین شما کاملتر و برتر از دیگران است، خب سند اریه کنید.
من میگویم که امامان آموزگاران خوبی هستند. شما میگویید که امامان معصومند، از علم غیب آگاهند، حاجت برآورده میکنند. شفاعت میکنند. و .... خب سند ارایه کنید.
من برای گاتاها تنها سندم اینست که هر کدام از بندهایش با خرد و اندیشه روشن سازگار نبود، بیرون بیندازش.
گاتهای اینترنتی نمیشناسم. من خودم برای شناخت درست، از چندین برگردان فارسی بهره میبرم. واژه نامه پور داود، برگردان واژه به واژه موبد آذرگشسب، ستوت یسن از علی اکبر جعفری و برگردان سنتی از استاد رشید شهمردان.

درود بر مهران گرامی

من هم سند شما را برای شما می آورم

موبدیار مهران;93441 نوشت:
من برای گاتاها تنها سندم اینست که هر کدام از بندهایش با خرد و اندیشه روشن سازگار نبود، بیرون بیندازش.

شما هم همین کار را با سخن ها من (بهتره بگویم استدلال ها من بکنید قبول؟

mkk1369;93444 نوشت:
درود بر مهران گرامی

من هم سند شما را برای شما می آورم

شما هم همین کار را با سخن ها من (بهتره بگویم استدلال ها من بکنید قبول؟


محمد گرامی
درود
امیدوارم که هر روزت نوروزی از پیروزیهای نو باشد.
آقا محمد گرامی
خرد من تا آموزگاری، تا یکسانی دین و کتاب، تا رها کردن هرچیز جز خداوند، بیشتر قد نمیدهد. من نمیتوانم استدلال های شما را بپذیرم. قرآن هم خداوند و رسول خداوند را بر شما حجت هر اختلاف کرده است. از این رو شما تنها حق دارید، آنچه که در قرآن آمده بپذیرید و سند بیاورید و ....
شما هنوز برای پرسشهای من سندی از قرآن، از خود پیامبر و ... نیاوردید.
آیه طهارت از زنان پیامبر میگوید. در حالی که فاطمه (س) دختر خدیجه (س) است و تا زنده بودن ایشان پیامبر شما (ص) زنی دیگر نداشت. پس از دید خرد ناقص من، آیه طهارت نمیتواند سند معصومیت امامان باشد.
اینکه پیامبر شما (ص) میفرماید که من عترتم را برای شما گذاشتم، باز هم سندی نمیتواند باشد که امامان معصوم هستند. سندی نیست، که حاجت برآورده میسازند و شفاعت میکنند. اینکه برگزیدگانی هستند که خداوند به آنها درود میفرستد، سندی نیست که این کسان امامان هستند. باز هم تاکید میکنم که آموزگاری امامان سخنی است که من هیچ مخالفتی با آن ندارم. مخالفت من با ................. است.

موبدیار مهران;93466 نوشت:
آیه طهارت از زنان پیامبر میگوید. در حالی که فاطمه (س) دختر خدیجه (س) است و تا زنده بودن ایشان پیامبر شما (ص) زنی دیگر نداشت. پس از دید خرد ناقص من، آیه طهارت نمیتواند سند معصومیت امامان باشد.


مهران گرامی درود

میشه همین آیه تطهیر را قرار دهید ؟

آیا از علم امامان ما نسبت به قران آگاهی دارید

می دانید که کسی یارای مباحثه با ایشان نبوده است؟ تا اینکه یا مسلمان شدند یا فرار کردند و یا همان طور ماندند
شما از من سند خواستید از پیامبرم اما با مهر و دست خط ایشان را می خواستید غیر از این است؟
اگر همین سند معتبر ما را می خواهید برایتان دریایی از سند می شود ارائه کرد نه از کتب خود ما بلکه از کتب اهل سنت
ایا مباحثه ها را بررسی کردید ببینید چه اسنادی ارائه شد]
آیا قران را خواندید یا فقط کتب اهل سنت را مطالعه کرید ؟
آیا خوانده اید آیه ای از آیات خدا را که گفت به پیغمبرش که مزدی طلب نکن جزمحبت با اهل بیت؟
می دانید پیامبر ما اهل بیتش را همان 13 معصوم دیگر را معرفی کرده اند؟
می دانستید که پیامبر قبل از رحلتشان به عایشه نسبت به جنگ جمل هشدار داده بودند؟
ایا می دانید
می دانید اهل سنت 12 امام را به عنوان فرزندان رسول الله احترام می کنند؟
مخالفت شما با چیست رک به من بگویید
مخالفت شما با این است که چرا ما می گوییم دین ما کامل است؟
جوابش مشخص است خودتان آموزگارید
مخالفت شما این است که چرا می گوییم کتاب ما کامل است؟
جوابش مشخص است خودتان پژوهش گرید
مخالفت شما این است که چر ما به امامانمان تکیه می کنیم جواب را خود داده اید

موبدیار مهران;93466 نوشت:
باز هم تاکید میکنم که آموزگاری امامان سخنی است که من هیچ مخالفتی با آن ندارم

چون آموزگاران خوبی اند:Gol:

موبدیار مهران;93441 نوشت:
شما میگویید که امامان معصومند، از علم غیب آگاهند، حاجت برآورده میکنند. شفاعت میکنند. و .... خب سند ارایه کنید.

یک شب جمعه مشرف شوید حرم آقا امام رضا علیه السلام و سندها را ببینید!!!
البته اگر دنبال حقیقتید!
عموی خودم از جمله کسانی بود که در حرم مطهرش شفا گرفت.وی سرطان داشت و شیمیایی جنگ بود.مرد و زنده شد.باور ندارید می توانید در دفتر ثبت کرامات حرم مطهرش اسم وی را ببرسید و توضیح بخواهید.(اگر خواستید اسمش را در بیغام خصوصی از من بخواهید تا برایتان ارسال کنم)
البته اگر دنبال حقیقتید!
و اگر دنبال حقیقتید!
و اگر دنبال حقیقتید!

العبد;93480 نوشت:
یک شب جمعه مشرف شوید حرم آقا امام رضا علیه السلام و سندها را ببینید!!!

سلام برادر
العبد جان
اگر مهران عزیز تاریخ رو رد نمی کردند
دو مورد شو تو مختار نامه معرفی کرده است
(البته اگر مهران گرامی کل مختارنامه را درست دیده باشند)
:ok::Gol:

mkk1369;93478 نوشت:

مهران گرامی درود

میشه همین آیه تطهیر را قرار دهید ؟

آیا از علم امامان ما نسبت به قران آگاهی دارید


چون آموزگاران خوبی اند:Gol:


محمد گرامی
درود
شما نوشته اید:
1-:" ... میشه همین آیه تطهیر را قرار دهید ؟ آیا از علم امامان ما نسبت به قران آگاهی دارید ..."
پاسخ:
در باره آیه تطهیر که دیدگاه خودم را گفتم. پیامبر شما (ص) تا خدیجه (س) زنده بود که زنی دیگر نداشتند. پس آیه تطهیر بایستی برای دیگر زنان پیامبر باشد. بر فرض هم که بپذیریم شامل ایشان هم میشود، باز دلیلی نیست که شامل امامان بشود. چرا شامل دیگر فرزندان پیامبر از زنان دیگر نشود؟ چرا شامل عایشه نشود؟

2-:" ... می دانید که کسی یارای مباحثه با ایشان نبوده است؟ تا اینکه یا مسلمان شدند یا فرار کردند و یا همان طور ماندند..."
پاسخ:
این که شما نوشته اید همان آموزگار خوب بودن ایشان است. که من نیز پذیرفته ام. شما ادعای معصومیت دارید، ادعای برآوردن حاجات و درمان بیماریها و ... دارید. شما ادعا میکنید که آرامگاه آنها آستان قدسی و بارگاه ربوبی و درگاه کبریایی و .... هستند. من با اینها که خلاف ایاک نستعین است مخالفم. شما خود را عبدالحسین و عبدالرضا و .... میخوانید که با ایاک نعبد مخالف است. من با این ادعاهای شما مخالفم.

3-:"...
شما از من سند خواستید از پیامبرم اما با مهر و دست خط ایشان را می خواستید غیر از این است؟..."
پاسخ:
اعتراف میکنم که در این جمله زیاده روی کرده ام. آنچیز که از دیدگاه من درست است، انتقال واژه به واژه بدون نتیجه گیری شخصی و بدون اثر ناخودآگاه روانشناختانه راوی در روایت است.
این یک بحث روانشناختی است. ادعای من نیست. هر انسانی با توجه به ضمیر ناخودآگاهش که مجموعه دریافتهای او از هستی از زمان جنینی تا مرگ است، تنها آن چیزی را که ضمیر ناخودآگاهش میخواهد، میشنود و میبیند و میفهمد. آنچه که ضمیر ناخودآگاهش تایید کرده میفهمد و باز گویی میکند. اگر نویسنده ای آنچه را که میشنود همچون ضبط صوت در همان ثانیه که میشنود، بنویسد، کمترین آلودگی ناخودآگاه خواهد بود. جز این محال است که از آلودگی ناخودآگاه پاک باشد.

4-:"...
آیا قران را خواندید یا فقط کتب اهل سنت را مطالعه کرید ؟
آیا خوانده اید آیه ای از آیات خدا را که گفت به پیغمبرش که مزدی طلب نکن جزمحبت با اهل بیت؟می دانید پیامبر ما اهل بیتش را همان 13 معصوم دیگر را معرفی کرده اند؟می دانستید که پیامبر قبل از رحلتشان به عایشه نسبت به جنگ جمل هشدار داده بودند؟..."
پاسخ:
من هیچ کتابی حتی یک مقاله هم از اهل سنت نخوانده ام. تنها در دوران جبهه و در دانشگاه یک هم سنگری و هم کلاسی سنی داشتم.
آیه هایی که گفتید، اگر به روش دیگر آیه ها از درونشان استخراج نکرده باشید، باز هم سند اختصاص یافتن اهل بیت به این 13 نفر و معصوم بودن و برآوردن حاجات و .... نیست.

5-:" ...
ایا می دانید
می دانید اهل سنت 12 امام را به عنوان فرزندان رسول الله احترام می کنند؟..."
پاسخ:
این نیز آموزگار خوب بودن ایشان را نشان میدهد، نه معصومیت و برآوردن حاجات و ...

6-:" ...
مخالفت شما با چیست رک به من بگویید. مخالفت شما با این است که چرا ما می گوییم دین ما کامل است؟..."
پاسخ:
بارها گفته ام بازهم میگویم. شما نمیگویید که امامان آموزگاران خوبی هستند. شما میگویید که امامان معصومند، اگر از ایشان حاجتی بخواهی مانند آن است که از خداوند خواسته اید.
شما نمگویید که دین شما دین کاملی است. میگویید که دین شما کاملترین دین است. دینهای دیگر 90 هستند و دین شما 100 است. شما میگویید که تنها دین پذیرفته نزد خداوند آنست که محمد (ص) آورده است.
مخالفت من با اینهاست. بارها گفته ام بازهم میگویم. من با آموزگار خوب بودن امامان هیچ مخالفتی ندارم. با کامل بودن دین شما هم مخالفتی ندارم. با این انحصار طلبی شما و این که خودتان را به جای خداوند جای زده و از درون قرآن آنچه که خود میخواهید بیرون میکشید، مخالفم. از اینکه قرآن خودش را آیاتی روشن میداند، ولی شما میگویید که آنچنان پیچیده است که هر کسی نمیتواند بفهمد. چرا چون آنچه را که از جمله قرآن بر می آید میفهمد، نه آنچه که شما میخواهید.
من با این مخالفم که شما از آیه تطهیر، معصوم بودن امامان را بیرون میکشید ولی در سوره ابراهیم، آیه 4 و ده آیه دیگر نمیبینید که دین خداوند برای همه انسانها یکیست، ولی به زبانی آشنا برای هر امت که برتری و فروتری در برابر هم ندارد.
من با انحصار طلبی شما و مصادره همه چیز به سود خودتان مخالفم.

7-:"...
جوابش مشخص است خودتان آموزگارید
مخالفت شما این است که چرا می گوییم کتاب ما کامل است؟
جوابش مشخص است خودتان پژوهش گرید
مخالفت شما این است که چر ما به امامانمان تکیه می کنیم جواب را خود داده اید..."
پاسخ:
این اتهام شما نادرست است. نوشته های پیشین مرا بخوانید. آنچه که خودم نوشته ام سند است، یا آنچه که شما به نام من از خودتان در آورده اید؟ این روش شما درست همان روشی است که به سود خودتان از آیه های قرآن آنچه که خود میخواهید بیرون میکشید.

8-:"...
چون آموزگاران خوبی اند:Gol:..."
پاسخ:
کی با آموزگار خوب بودن آنها مخالف است؟ چرا اتهام میزنید؟
خداوکیلی، شما در حرم امام رضا (ع) چند نفر را میبینید که برای آموزگار بودن امام رضا (ع) آنجا باشند؟ در حرم معصومه قم یا جمکران و ..... چی؟
شما میروید کربلا و در راس الحسین و بین الحرمین، از آموزگاری ایشان بهره ببرید، یا چیز دیگریست؟
آموزگاری در کتابخانه و آموزشگاه است، نه در حرم و بارگاه و .....
خداوند گفته ادعونی استجب لکم. شما میگویید بروید در .... از امام/امامزاده.... بخواهید تا خدا به شما گوش بدهد. این را از کجا آورده اید؟ خداوند که میگوید ادعونی استجب لکم. شرطی هم که نگذاشته، از رگ گردن هم به آدم نزدیکتر است. دل مومن هم که خانه خداست. خب کجا برویم که خدا آنجا نباشد؟
مخالفت من با شما در این است که میگویم، ارزش معنوی امامان و دینتان را پایین می آورید. از خدا، جز خدا را خواستن از دیدگاه من نادرست است.

العبد;93480 نوشت:
یک شب جمعه مشرف شوید حرم آقا امام رضا علیه السلام و سندها را ببینید!!!
البته اگر دنبال حقیقتید!
عموی خودم از جمله کسانی بود که در حرم مطهرش شفا گرفت.وی سرطان داشت و شیمیایی جنگ بود.مرد و زنده شد.باور ندارید می توانید در دفتر ثبت کرامات حرم مطهرش اسم وی را ببرسید و توضیح بخواهید.(اگر خواستید اسمش را در بیغام خصوصی از من بخواهید تا برایتان ارسال کنم)
البته اگر دنبال حقیقتید!
و اگر دنبال حقیقتید!
و اگر دنبال حقیقتید!

العبد گرامی
درود
چرا در بیمارستانها را نمیبندید؟
چرا آیات عظام برای درمان به انگلیس و .... رفته و میروند؟
چرا خود پیامبر (ص) و علی (ع) به پزشک یهودی مراجعه کردند؟ چرا امام خمینی (ره) به بیمارستان رفتند و نرفتند، به حرم برای درمان؟
شما چرا به زیارتگاههای مقدسان مسیحی که شفا میدهند سری نمیزنید؟ یا به بودایی و برهمایی ها و ..... ؟ سرخپوستان هم از این آیینها که درمان میدهند دارند. چینیها هم با فرو کردن سوزن درمان میکنند؟
یک شاخه در پزشکی نوین، درمان از راه باور (ایمان) است، از دانش نوین آگاهی دارید؟

mkk1369;93481 نوشت:
سلام برادر
العبد جان
اگر مهران عزیز تاریخ رو رد نمی کردند
دو مورد شو تو مختار نامه معرفی کرده است
(البته اگر مهران گرامی کل مختارنامه را درست دیده باشند) :ok::gol:

درود بر شما آقای محمد
آیا شنیده اید که تاریخ را فاتحان آنگونه که دوست داشتند، نوشته اند؟

موبدیار مهران;93637 نوشت:
1-:" ... میشه همین آیه تطهیر را قرار دهید ؟ آیا از علم امامان ما نسبت به قران آگاهی دارید ..." پاسخ: در باره آیه تطهیر که دیدگاه خودم را گفتم. پیامبر شما (ص) تا خدیجه (س) زنده بود که زنی دیگر نداشتند. پس آیه تطهیر بایستی برای دیگر زنان پیامبر باشد. بر فرض هم که بپذیریم شامل ایشان هم میشود، باز دلیلی نیست که شامل امامان بشود. چرا شامل دیگر فرزندان پیامبر از زنان دیگر نشود؟ چرا شامل عایشه نشود؟

درود بر شما
من با احتیاط این جمله رو می گویم چو نخیلی وقت پیش شنید یا خوندم نمی دونم
زنان پیامبر بعد از ایشان اجازه ازدواج مجدد نداشتند حالا نمی دونم کجا بود
آیه بود یا حدیث
اما استاد تاریخ صدر اسلام مان در مورد جنگ جمل روایتی از رسول الله(ص) گفت
که روزی پیامبر در جمع همسرانشان نشسته بود که در مورد وقایع بعد از ایشان سخن گفته بود(این را دارم از حفظ می نویسم ولی از رضا می خواهم که قرار دهد)تا رسید به جایی که می خواستند در مورد جنگ جمل گوزد کنند که افسوس خوردند از اینکه یکی از همسرانشان در ان جنگ حضور دارند و رو به عایشه کردند و گفتند امیدوارم آن زن تو نباشی
حتی اگر تارخ را بخوانید می فهمید که عایشه در جایی که صدای زوزه سگان بلند شد (نشانی که از پیامبر خواسته بود تا گرفتار نشود) داشت منصرف می شد که و...(بازم می گم ادرس دقیقی ندارم ولی ان شاء الله پیدا کنم می گذارم)
:Gol:

موبدیار مهران;93650 نوشت:
درود بر شما آقای محمد آیا شنیده اید که تاریخ را فاتحان آنگونه که دوست داشتند، نوشته اند؟

درود بر مهران گرامی

بله همین است که آیه تطهیر را از شما خواستم تا ببینیم آیا طبق گفته آنها واقعا مربوط به زنان پیامبر است؟:Gol:

mkk1369;93655 نوشت:
این که شما نوشته اید همان آموزگار خوب بودن ایشان است. که من نیز پذیرفته ام. شما ادعای معصومیت دارید، ادعای برآوردن حاجات و درمان بیماریها و ... دارید. شما ادعا میکنید که آرامگاه آنها آستان قدسی و بارگاه ربوبی و درگاه کبریایی و .... هستند. من با اینها که خلاف ایاک نستعین است مخالفم. شما خود را عبدالحسین و عبدالرضا و .... میخوانید که با ایاک نعبد مخالف است. من با این ادعاهای شما مخالفم.

مهران گرامی درود

آیا این علم را چه کسی جز خداوند منان می تواند به فردی عطا کند؟
چه کسی می تواند جز خدا شخصی چون امام حسین(ع) را با آنکه مشخص بود کشته می شوند از لغزش دور کند؟
چه کسی جز خدا می توانست توانایی این را به کسی دهد که در زیر تیغ دشمن تعالیم را رها نکنند؟
ایا این جز خواست و اراده ی خدا است؟:Gol:

موبدیار مهران;93637 نوشت:
کی با آموزگار خوب بودن آنها مخالف است؟ چرا اتهام میزنید؟

درود
من اتهامی به کسی نزدم
به دل مگیرید
:Gol:

موبدیار مهران;93637 نوشت:
شما میروید کربلا و در راس الحسین و بین الحرمین، از آموزگاری ایشان بهره ببرید، یا چیز دیگریست؟ آموزگاری در کتابخانه و آموزشگاه است، نه در حرم و بارگاه و .....

درود
ما به کربلا وحرم امام رضا می رویم تا دینی که به گردنمان دارند را ادا کنیم

در جمله دوم شما تردیدی نیست اگر امامان مرده باشند.:Gig::ok:

موبدیار مهران;93637 نوشت:
خداوند گفته ادعونی استجب لکم. شما میگویید بروید در .... از امام/امامزاده.... بخواهید تا خدا به شما گوش بدهد.

درود

آیا به این موضوع فکر کرده اید که چرا ما به دوزخ می رویم؟

مگر خدا از رگ گردن نزدیک تر نیست؟

این آیه در جواب کسانی است که در خیال خود فکر می کنند که اگر در خفا (پشت در های بسته) گناه کنند خدا انها را نمی بیند:Gol:

موبدیار مهران;93637 نوشت:
این اتهام شما نادرست است. نوشته های پیشین مرا بخوانید. آنچه که خودم نوشته ام سند است، یا آنچه که شما به نام من از خودتان در آورده اید؟ این روش شما درست همان روشی است که به سود خودتان از آیه های قرآن آنچه که خود میخواهید بیرون میکشید.

درود
پوزش می طلبم

این سوالات را به این دلیل گفتم در جا هی دیگر خواندم که شما سوال کرده بودید چرا دین خود را 100 و ادیان دیگر را90 می خوانید آیا این سوال شما نبود؟ جوابش را اگر نیافتید در شغل آموزگاری خود بیابید

:Gol:

mkk1369;93670 نوشت:
درود
پوزش می طلبم

این سوالات را به این دلیل گفتم در جا هی دیگر خواندم که شما سوال کرده بودید چرا دین خود را 100 و ادیان دیگر را90 می خوانید آیا این سوال شما نبود؟ جوابش را اگر نیافتید در شغل آموزگاری خود بیابید:gol:


محمد گرامی
درود
من که طرف روبرو هستم. ولی قرآن هم این 100 و 90 را قبول ندارد. اگر سندی دارید بفرمایید تا خودم هم بررسی کنم.

mkk1369;93655 نوشت:
درود بر مهران گرامی

بله همین است که آیه تطهیر را از شما خواستم تا ببینیم آیا طبق گفته آنها واقعا مربوط به زنان پیامبر است؟:gol:


يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۳۰﴾
فولادوند: اى همسران پيامبر هر كس از شما مبادرت به كار زشت آشكارى كند عذابش دو چندان خواهد بود و اين بر خدا همواره آسان است
مکارم: اي همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشي مرتكب شود عذاب او دو چندان خواهد بود، و اين براي خدا آسان است.
خرمشاهی: بگو اى زنان پيامبر هر كس از شما مرتكب كار ناشايست آشكار شود، عذاب او دوچندان مى‏شود و اين امر بر خداوند آسان است‏


وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿۳۱﴾
فولادوند: و هر كس از شما خدا و فرستاده‏اش را فرمان برد و كار شايسته كند پاداشش را دو چندان مى‏دهيم و برايش روزى نيكو فراهم خواهيم ساخت
مکارم: و هر كس از شما براي خدا و پيامبرش خضوع كند، و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم ساخت، و روزي پر ارزشي براي او فراهم ساخته‏ايم.
خرمشاهی: و هر كس از شما در برابر خداوند و پيامبرش فروتنى و تسليم پيشه كند، و كار شايسته پيش گيرد، پاداش او را دوبار [/دو چندان‏] مى‏دهيم، و براى او روزى ارزشمند فراهم سازيم‏


يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿۳۲﴾
فولادوند: اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد اگر سر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد
مکارم: اي همسران پيامبر! شما همچون يكي از زنان معمولي نيستيد اگر تقوي پيشه كنيد، بنابر اين به گونه‏اي هوس انگيز سخن نگوئيد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوئيد.
خرمشاهی: اى زنان پيامبر شما همانند هيچ يك از زنان نيستيد [و برتر و مسؤول‏تريد]، اگر تقوا پيشه كنيد پس در سخن نرمى نكنيد كه فرد بيماردل به طمع [خام‏] افتد، و به نيكى [و سنجيدگى‏] سخن گوييد


وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿۳۳﴾
فولادوند: و در خانه‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏اش را فرمان بريد خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند
مکارم: و در خانه‏هاي خود بمانيد و همچون جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را بر پا داريد و زكاة را ادا كنيد، و خدا و رسولش را اطاعت نمائيد خداوند فقط مي‏خواهد پليدي و گناه را از شما اهلبيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد.
خرمشاهی: و در خانه‏هايتان قرار و آرام گيريد و همانند زينت‏نمايى روزگار جاهليت پيشين، زينت‏نمايى نكنيد، و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و از خداوند و پيامبر او اطاعت كنيد، همانا خداوند مى‏خواهد كه از شما اهل بيت هر پليدى [احتمالى / شك و شبهه‏] را بزدايد، و شما را چنانكه بايد و شايد پاكيزه بدارد


وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ﴿۳۴﴾
فولادوند: و آنچه را كه از آيات خدا و [سخنان] حكمت[آميز] در خانه‏هاى شما خوانده مى‏شود ياد كنيد در حقيقت‏خدا همواره دقيق و آگاه است
مکارم: و آنچه را در خانه‏هاي شما از آيات خداوند و حكمت دانش خوانده مي‏شود ياد كنيد، خداوند لطيف و خبير است.
خرمشاهی: و هر آنچه از آيات الهى و حكمت كه در خانه‏هاى شما خوانده مى‏شود، در ياد گيريد، خداوند باريك‏بين آگاه است‏


إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿۳۵﴾
فولادوند: مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادت‏پيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‏دهنده و مردان و زنان روزه‏دار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى‏كنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است
مکارم: مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زناني كه از فرمان خدا اطاعت مي‏كنند، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاقگر و زنان انفاق كننده، مردان روزه دار و زناني كه روزه مي‏دارند، مرداني كه دامان خود را از آلودگي به بيعفتي حفظ مي‏كنند و زناني كه پاكدامنند، و مرداني كه بسيار به ياد خدا هستند و زناني كه بسيار ياد خدا مي‏كنند، خداوند براي همه آنها مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است.
خرمشاهی: بى‏گمان مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان مؤمن، و مردان و زنان فرمانبر، و مردان و زنان درستكار، و مردان و زنان شكيبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه‏بخش، و مردان و زنان روزه‏دار، و مردان و زنان پاكدامن، و مردان و زنانى كه خداوند را بسيار ياد مى‏كنند، خداوند براى همگيشان آمرزش و پاداشى بزرگ آماده ساخته است‏
محمد گرامی
درود
دوستانی از همین آسکدین آیه 33 از این سوره را به نام آیه تطهیر به من معرفی کردند. اگر همین آیه باشد، همانگونه که از چند آیه پیشتر از آن برمی آید، سخن با زنان پیامبر است. از ایشان خواسته میشود که کارهایی انجام دهند، زیرا خداوند میخواهد که پلیدی را از ایشان بزداید و پاکشان کند.
خب استاد گرامی این کجایش سند معصومیت امامان است؟
همانگونه هم که خود گفتید، دست کم عایشه اینگونه نشد.
از سوی دیگر تا حضرت خدیجه (س) زنده بودند، محمد(ص) زنی دیگر نداشتند. از این رو این آیه نباید ربطی به ایشان و دخترشان فاطمه (س) داشته باشد. از این رو نباید ربطی به امامان هم داشته باشد.

موبدیار مهران;93753 نوشت:
دوستانی از همین آسکدین آیه 33 از این سوره را به نام آیه تطهیر به من معرفی کردند. اگر همین آیه باشد، همانگونه که از چند آیه پیشتر از آن برمی آید، سخن با زنان پیامبر است. از ایشان خواسته میشود که

مهران گرامی درود
بله آیاتی که گفتید مربوط به زنان پیامبر بود ولی اهل بیت پیامبر 4 نفر بودند(البته بنا به روایاتی سلمان فارسی نیز جزء اهل بیت به حساب می آمد) که ان 4 نفر(آل عبا) به نام های علی(ع) ، فاطمه(س) ، حسن(ع)،حسین(ع) بودند (بارها در جاهای مختلف پیامبر وقتی سخن از اهل بیت میامد نام 4 نفر را می آوردند

mkk1369;93652 نوشت:
زنان پیامبر بعد از ایشان اجازه ازدواج مجدد نداشتند حالا نمی دونم کجا بود

مهران گرامی درود

سند سخن من در آیه 53 سوره احزاب است

[=Verdana]وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسَْلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَالِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا كاَنَ لَكُمْ أَن تُؤْذُواْ رَسُولَ اللَّهِ وَ لَا أَن تَنكِحُواْ أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَالِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا
[=Verdana]یعنی: و زمانى كه از همسرانش متاعى خواستيد از پشت پرده و حجابى از آنان بخواهيد، كه اين براى قلب شما و قلب‏هاى آنان پاكيزه‏تر است. و شما را نسزد [و جايز نباشد] كه پيامبر خدا را آزار دهيد. و بر شما هرگز جايز نيست كه پس از او با همسرانش ازدواج كنيد كه اين [كار] نزد خدا بزرگ است.

:Gol:

مهران گرامی درود
آیا می دانی عده ی کثیری از آن 72 ملت چه کسی را ام المومنین می نامند؟
:Gol:
(به این اسناد نگاه کن)

ارتباط بین عائشه و طلحه
در ذیل آیه ای که خداوند در آن زنان پیامبر صلی الله علیه واله را از ازدواج منع می کند. روایتی ذکر شد که طلحه گفت: "اگر پیامبر بمیرد دختر عمویم عائشه را به ازدواج خود در می آورم" و با این کلام خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را اذیت کرد. حال بعضی شواهد دیگر در مورد ارتباط بین عائشه و طلحه را بررسی می کنیم.
جویبر از ابن عباس نقل می کند: در زمان پیامبر صلی الله علیه واله مردی (طلحه) به نزد یکی از زوجات رسول خدا (عائشه) آمده که پسر عموی او بود و با او گفتگو کرد. پیامبر صلی الله علیه و اله به آن مرد چنین فرمود: از این پس چنین کاری را نکن. آن مرد گفت: ای رسول خدا! او دختر عموی من است. و هیچ منکری در میان گفتگوی ما نبود نه من با او...داشتم و نه او با من... .
حضرت فرمودند: می دانم ولی هیچ کس غیرتمندتر از خدا نیست و بعد از او از من کسی دیگر غیرتمندتر نیست. بعد از مدتی که از آن جریان گذشت. آن مرد گفت: پیامبر مرا با صحبت کردن با دختر عمویم منع می کند. قسم میخورم که بعد از مرگ او (پیامبر) با ایشان (عائشه) ازدواج خواهم کرد. و به همین خاطر خداوند آیه ۵۳ سوره احزاب مبنی بر منع ازدواج با همسران پیامبر صلی الله علیه و اله را نازل کرد. (۵)
در احادیث بعدی می بینید که طلحه حتی پس از نازل شدن این آیه شریفه از سخن خود پشیمان نشد.
وقتی طلحه کلام رسول الله را شنید این چنین گفت: محمد ازدواج با زنانش را بر ما حرام می کند. در حالی که زنان ما را به ازدواج خود در می آورد. اگر خداوند جان او را بستاند قسم می خورم میان پاهای زنانش بدویم هم چنان که او میان پاهای زنان ما دوید...( یعنی زوجاتش را بعد از مرگ او به همسری خود در می آوریم.) (۶)

ازدواج طلحه و عائشه مصداق بارز "فاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ"
آیه ۱۰ سوره تحریم:

"خدا براى كافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده كه تحت سرپرستى و زوجيت دو بنده شايسته از بندگان ما بودند، ولى به آن دو [بنده شايسته ما] خيانت ورزيدند،"
در مباحث قبلی بیان شد که خداوند در این آیه برای عائشه و حفصه دو زن نوح و لوط را مثال می زند. یعنی همانطور که دو زن نوح و لوط خیانت کردند. عائشه و حفصه نیز خیانت کردند. در رابطه با معنای خیانت از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند: "والله ما عنی بقوله فخانتاهما الا الفاحشه" یعنی منظور از خیانت فحشاء (فاحشگی) می باشد!
علی بن ابراهیم رحمه الله در تفسیر خود ذیل این آیه شریفه میفرماید: بر عائشه حد اقامه می کنند (یعنی وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کنند یکی از کسانی را که از قبر بیرون می آورند و او را به جزای اعمال خود می رسانند و بر او حد اقامه می کنند, عایشه است.) زیرا که طلحه به عائشه علاقه داشت و وقتی که خواست به سوی بصره حرکت کند. طلحه به عائشه گفت: جایز نیست زنی بدون محارم خود از شهر خارج شود. پس عائشه خودش را به ازدواج طلحه در آورد !!! (۷)
تذکر: در آیه ۲۸ و ۲۹ سوره احزاب بیان شد که خداوند به زنان پیامبر اختیار داد تا بین طلاق (زندگی دنیا) و بقاء ازدواج (آخرت) یکی را انتخاب کنند. و تمامی زنها از جمله عائشه بقاء ازدواج را انتخاب کردند با توجه به اینکه می دانستند با قبول آن هرگز بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله نمی توانند ازدواج کنند !


(5) الدر المنثور جلال الدین سیوطی ج۵ص۱۷۹ - لباب النقول سیوطی ص۱۷۹ و ص ۱۶۳ و فتح القدیر شوکانی ج۵۴ص۳۰۰ - تفسیر آلوسی ج۲۲ص۷۴
(6) ابن ابی الحدید سنی مذهب در شرح نهج البلاغه خود ج۹ص۳۲۳ در روایتی اشاره به این کلام طلحه می کند. مصادر شیعی: بحار الانوار ج۱۷ ص۱۵ - ج۲۲ص۱۷۲. تفسیر قمی ج۲ص۱۹۴ - تفسیر فیض کاشانی ج۲ص۹۸۱ - نورالثقلین ج۴ص۷۹۶ - اربعین ص۱۳۰ - شرح نهج البلاغه ج۹ص۹۴
(7) تفسیر صافی فیض کاشانی ج۷ و تفسیر علی بن ابراهیم ج۲ص۳۷۵ و بحار الانوار ج۲۲ص۲۳۰- و کتاب تطبیقات متفرقه للتفسیر و التاویل و کتاب عائشه بنت ابی بکر چاپ مرکز المصطفی و کتاب تفسیر نورالثقلین ج۵ص۳۷۵ و دیگر کتب تاریخی و دیگر کتب تاریخی و روایی ومعتبر به این موضوع مهم پرداخته اند.
:Gol:

موبدیار مهران;93752 نوشت:
من که طرف روبرو هستم. ولی قرآن هم این 100 و 90 را قبول ندارد.

مهران گرامی
درود
نباید هم قبول داشته باشه چون همه ی ادیان کامل اند(مگه می شود خدا حجت اش را تمام نکند و مردم را عذاب دهد؟:Gig::Gol:)

mkk1369;93764 نوشت:
مهران گرامی
درود
نباید هم قبول داشته باشه چون همه ی ادیان کامل اند(مگه می شود خدا حجت اش را تمام نکند و مردم را عذاب دهد؟:gig::gol:)

محمد گرامی
درود
بالاخره دین زرتشتی 100 است یا نه؟
چون استاد رضا که به 50 هم قبولش ندارد.

mkk1369;93762 نوشت:
مهران گرامی درود
آیا می دانی عده ی کثیری از آن 72 ملت چه کسی را ام المومنین می نامند؟:gol:
(به این اسناد نگاه کن)

ارتباط بین عائشه و طلحه
در ذیل آیه ای که خداوند در آن زنان پیامبر صلی الله علیه واله را از ازدواج منع می کند. روایتی ذکر شد که طلحه گفت: "اگر پیامبر بمیرد دختر عمویم عائشه را به ازدواج خود در می آورم" و


محمد گرامی
درود
نمیتوانم بفهم که منظورتان از این نوشته ها چیست؟
منظور من این است که از آیه تطهیر (سوره الاحزاب آیه 33) نمیتوان نتیتجه گرفت که امامان معصوم هستند.

mkk1369;93759 نوشت:
مهران گرامی درود
بله آیاتی که گفتید مربوط به زنان پیامبر بود ولی اهل بیت پیامبر 4 نفر بودند(البته بنا به روایاتی سلمان فارسی نیز جزء اهل بیت به حساب می آمد) که ان 4 نفر(آل عبا) به نام های علی(ع) ، فاطمه(س) ، حسن(ع)،حسین(ع) بودند (بارها در جاهای مختلف پیامبر وقتی سخن از اهل بیت میامد نام 4 نفر را می آوردند

محمد گرامی درود
باز هم این نکته میماند که نوشته خداوند میخواهد زنان پیامبر را از آلودگی پاک نگهدارد.
این نکته هم مربوط به پس از حضرت خدیجه (س) است، بنابراین نه میتواند ربطی به امامان و این چهار تن داشته باشد، و نه میتواند سند معصومیت ایشان باشد.

موبدیار مهران;93766 نوشت:
محمد گرامی درود بالاخره دین زرتشتی 100 است یا نه؟


مهران گرامی درود

برای روشن شدن موضوع شغل آموزگاری شما را مثال می زنم

من البته نمی دونم شما در چه مقطعی درس می دهید(یا حتی شما آموزگار چه هستید)
اما قبول دارید که فکر بشری در طی زمان متحول شده است؟

:Gol:
موضوع قفل شده است