***احــادیــث آخــرالــزمـــان***
تبهای اولیه
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ.
عمر بن حنظله گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه می فرمود: پيش از قيام قائم پنج نشانه خواهد بود كه همگى از علامات حتمی است:
يمانى و سفيانى و صيحه و كشتن نفس زكيّه و فرو رفتن زمين در بيداء.
كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 650
حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي الْقَاسِمِ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ سُفْيَانَ عَنْ قُتَيْبَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ الْبَجَلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اسْمِ السُّفْيَانِيِّ فَقَالَ وَ مَا تَصْنَعُ بِاسْمِهِ إِذَا مَلَكَ كُوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ دِمَشْقَ وَ حِمْصَ وَ فِلَسْطِينَ و الْأُرْدُنَّ وَ قِنَّسْرِينَ فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِكَ الْفَرَجَ قُلْتُ يَمْلِكُ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ قَالَ لَا وَ لَكِنْ يَمْلِكُ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ لَا يَزِيدُ يَوْماً.
از امام صادق عليه السّلام از نام سفيانىّ پرسش كردم فرمود: با نامش چه كار دارى؟ چون استانهاى پنجگانه شام يعنى دمشق و حمص و فلسطين و اردن و قنّسرين را تصرّف كند متوقّع فرج باشيد.
كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 651
[=Traditional Arabic]
فرو رفتن زمين در بيداء.
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام علیکم
بخشید میشود در باب این قسمت توضیح بفرمایید که اساسا چیست؟ و چگونه است؟ و....
در ضمن آیا شهادت آیت اله نمر میتواند همان کشته شدن نفس زکیه باشد؟
با سلام
پرسشهای فراوانی درباره شخصیت یمانی وجود دارد، از جمله اینكه:
- اسم و نسب یمانی چیست؟ آیا از شیعیان حضرت علی علیهالسلام است؟
- زمان خروج یمانی، چه موقع است؟
- مکان قیام یمانی، آیا واقعا از کشور یمن و صنعاء است؟
- آیا یمانی، بعد از قیام، حاکم یمن میشود؟
- رنگ پرچم یمانی، چیست؟ آیا واقعا، رنگ پرچم یمانی، سفید است؟ و آیا هر پرچم سفیدی از یمن، نشانه حق و هدایت است؟
- اهداف قیام یمانی کدام است؟ و یمانی بر چه مناطقی سیطره پیدا خواهد کرد؟
- آیا، یمانی بر کشور حجاز (عربستان) نیز مسلط خواهد شد؟
- دین، مذهب و گرایش یمانی، چیست؟ آیا یمانی، از شیعیان زیدیه می باشد؟
- سیر و مدت اقدمات یمانی چیست؟
- فرجام قیام یمانی، به کجا خواهد انجامید؟
- چرا پرچم یمانی، هدایت یافتهترین پرچم است؟
- آیا تنها پرچم هدایت در عصر ظهور، پرچم یمانی است؟
- آیا اطاعت یمانی، مثل اطاعت امام مهدی، واجب عمومی است؟
- آیا یمانی، وزیر و نائب خاص امام مهدی است؟
- وظیفه شیعه در برابر یمانی چیست؟ چرا در روایت، تصریح شده است که مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش است؟
- در طول تاریخ اسلام، مدعیان دروغین یمانی، چه کسانی بودند؟
- در عصر معاصر، چه کسانی ادعای یمانی کرده اند؟ و راه تشخیص مدعای آنها چیست؟
لازم به ذکر است، در این سلسه مقالات، با تکیه بر منهج علمی و فقه الحدیث، علاوه بر بررسی رجالی و سندی احادیث، سایر قرائن و روایات هم خانواده، سعی شده است به سوالات فوق، پاسخ علمی داده شود.
منهج علمی
ما، در این نوشتار و بررسی علمی و پژوهشی، بر مسیر و منهج علمی صحیح، پافشاری خواهیم کرد. از جمله:
1. باید توجه داشت، که گاهی روایات اهل بیت و معصومین، مفسر یکدیگر است. بگونه ایی که ابهام و اجمال در روایتی و تفسیر و تفصیل در روایت دیگری، است. بنابراین، روایات هم خانواده، در کنار یکدیگر، بررسی میشوند.
2. استشهاد به روایات اهل سنت، فقط زمانی موجه و صحیح است که مضمون آن در روایات اهل بیت وجود داشته باشد. و استناد به احادیث اهل سنت، به عنوان موید روایات شیعه، اشکالی ندارد. پس اثبات موضوعی در روایات اهل سنت، بدون توجه به روایات اهل بیت، صحیح نیست.
3. در صحت روایت به مجموع قرائن، از جمله قرینه سند، باید توجه کرد. نه اینکه در بررسی روایت، تنها به سند آن توجه کنیم و بقیه قرائن، مورد فراموشی قرار گیرد.
4. اگر حدیثی از حیث سند ضعیف باشد، نه اینکه واقعا آن حدیث، کذب و دروغ است، خیر. بلکه ممکن است در واقع صحیح باشد و لکن به طریق موثق به دست ما نرسیده باشد. و یکی از راههای اثبات حدیث ضعیف، وقوع آن می باشد که نشان از صحت حدیث دارد.
5. برای اثبات موضوعی به عنوان علامت ظهور، جای تسامح در ادله سنن نیست، اما در تفصیلات و جزئیات، ممکن است.
6. مشخصا در مباحث مهدویت، باید به نکته مهمی توجه کرد و آن اینکه: احادیث مهدویت، بویژه نشانه های حتمی ظهور، قطعه های مختلف یک پازل واحد محسوب می شوند و جدا از هم نباید بررسی شوند. و اگر نشانه های حتمی ظهور را جدا از هم و مستقل از یکدیگر، بررسی کنیم به نتایج واقعی و مطلوب نخواهیم رسید. اگر به بررسی علمی تنها یک نشانه ظهور، بسنده کنیم، ممکن است به این نتیجه دست یابیم که این نشانه در گذشته و تاریخ واقع شده، و یا ممکن است شبیه آن، متعدد، تکرار شود. اما اگر مجموعه علامت ها و نشانه ها را به صورت میدانی و در کنار هم، توجه کنیم، به نتیجه ایی واقعی تر خواهیم رسید.
بخشید میشود در باب این قسمت توضیح بفرمایید که اساسا چیست؟ و چگونه است؟ و....
سلام و عرض ادب
در روایتی از امام باقر علیه السلام:
......زمانى كه حضرت مهدى- عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف- در مكّه ما بين حجر الاسود و درب كعبه ظهور مىكند، جبرئيل ندا سر مىدهد ياران و اصحاب حضرت از نقاط دور دست نزد او جمع مىشوند. آن وقت سفيانى، سپاهى به تعداد بيش از بيست هزار نفر به جنگ با او مىفرستد كه شعارشان اينست كه: «ما احتياجى به فرزندان على نداريم!!». وقتى كه به بيابانى مىرسند خداوند آنان را به زمين فرو مىبرد و از آنان به غير از دو نفر باقى نمىماند كه يكى از آنان نزد سفيانى برمىگردد و ديگرى به مكه در حالى كه صورتشان پشت سرشان مىگردد و خبر فرو رفتن لشكر سفيانى را به مردم اطلاع مىدهند.
الخرائج و الجرائح، ج2، ص: 925
[=Traditional Arabic]
در ضمن آیا شهادت آیت اله نمر میتواند همان کشته شدن نفس زکیه باشد؟
نفس زکیه که نامش محمد بن حسن است در بین رکن و مقام کشته میشود بنابراین شیخ نمر رحمه الله نمیتواند نفس زکیه باشد
حضرت باقر ع فرموده فاصله قتل نفس زكيه و ظهور قائم از پانزده شبانه روز زيادتر نميباشد.
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 374
[=Traditional Arabic]
سلام و عرض ادب
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام علیکم
ممنونم از شما خدا قوت التماس دعا
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ قُدَّامَ الْقَائِمِ عَلَامَاتٍ تَكُونُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمُؤْمِنِينَ قُلْتُ وَ مَا هِيَ جَعَلَنِي اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ يَعْنِي الْمُؤْمِنِينَ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ ع بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ قَالَ يَبْلُوهُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ مِنْ مُلُوكِ بَنِي فُلَانٍ فِي آخِرِ سُلْطَانِهِمْ وَ الْجُوعِ بِغَلَاءِ أَسْعَارِهِمْ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ قَالَ كَسَادُ التِّجَارَاتِ وَ قِلَّةُ الْفَضْلِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَنْفُسِ قَالَ مَوْتٌ ذَرِيع وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ قَالَ قِلَّةُ رَيْعِ مَا يُزْرَعُ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ عِنْدَ ذَلِكَ بِتَعْجِيلِ خُرُوجِ الْقَائِمِ ع ثُمَّ قَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ هَذَا تَأْوِيلُهُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم
شنيدم ابا عبد اللَّه (امام صادق) عليه السّلام ميفرمود:قائم ما در پيكارش مىبيند آنچه را كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نديد همانا رسول خدا در حالى بسوى آنان آمد كه بتهاى سنگى و چوبهاى تراشيده شده را مىپرستيدند ولى قائم، عليه او خروج ميكنند و كتاب خدا را عليه او تأويل ميكنند و باستناد آن تأويل با او مىجنگند.
الغيبة للنعماني، النص، ص: 296
در ضمن آیا شهادت آیت اله نمر میتواند همان کشته شدن نفس زکیه باشد؟
نفس زکیه که نامش محمد بن حسن است در بین رکن و مقام کشته میشود بنابراین شیخ نمر رحمه الله نمیتواند نفس زکیه باشد
با سلام ...
روایات متعددی در مورد نفس زکیه در متون دینی ما وجود دارند که بعضی از آن ها عبارتند از:
((قتل نفس زكیة بظهر الكوفة فی سبعین من الصالحین)).(الإرشاد للمفید ص 336 والبحار:52/219-221)
ترجمه:((کشته شدن انسانی پاک در پشت کوفه (منظور نجف است)به همراه هفتاد نفر از نیکوکاران)) که این حدیث در باب نشانه های ظهور بیان شده است.ظاهراً در بعضی از احادیث به جای ظهرالکوفة از نجف الکوفة استفاده شده است.
در دسته ی دیگری از احادیث محل شهادت نفس زکیه در حجاز (مکه) و بین رکن و مقام ذکر شده است:
((روایة طویلة عن أبی بصیر عن الإمام الباقر علیه السلام قال: (یقول القائم لأصحابه: یا قوم إن أهل مكة لایریدوننی ولكنی مرسل إلیهم لأحتج علیهم بما ینبغی لمثلی أن یحتج علیهم. فیدعو رجلاً من أصحابه فیقول له: إمض إلى أهل مكة فقل: یاأهل مكة أنا رسول فلان إلیكم ، وهو یقول لكم: إنا أهل بیت الرحمة ، ومعدن الرسالة والخلافة ، ونحن ذریة محمد صلى الله علیه وآله وسلالة النبیین ، وإنا قد ظلمنا واضطهدنا وقهرنا ، وابتز منا حقنا منذ قبض نبینا إلى یومنا هذا ، فنحن نستنصركم فانصرونا . فإذا تكلم الفتى بهذا الكلام ، أتوا إلیه فذبحوه بین الركن و المقام ، وهی النفس الزكیة . فإذا بلغ ذلك الإمام قال لأصحابه: أما أخبرتكم أن أهل مكة لایریدوننا ! فلا یدعونه حتى یخرج ، فیهبط من عقبة طوى فی ثلاث مئة وثلاثة عشر رجلاً ، عدة أهل بدر ، حتى یأتی المسجد الحرام فیصلی عند مقام إبراهیم أربع ركعات، ویسند ظهره إلى الحجر الأسود، ثم یحمد الله ویثنی علیه ، ویذكر النبی صلى الله علیه وآله ویصلی علیه ، ویتكلم بكلام لم یتكلم به أحد من الناس)). (البحار:52/307 ).
گزیده ای از روایت فوق: در فاصله ی بسیار اندکی قبل از ظهور امام زمان (عج) , یکی از سادات (نفس زکیه) که بعضی از روایات او را سید حسنی نامیده اند , آخرین آمادگی ها و اتمام حجت ها را با مسلمانان و به خصوص مردم مکه می نماید , اما مکیان او را در بین رکن و مقام (که محل حرامی است) به شهادت می رسانند . بعد از وقوع این حادثه و در مدت بسیار کوتاهی بعد از آن , امام زمان ظهور می کنند و دنیا را پر از عدل و داد می نمایند. (انشاالله)
قال رسول الله (ص):((إن المهدی لایخرج حتى تقتل النفس الزكیة ، فإذا قتلت النفس الزكیة غضب علیهم من فی السماء ومن فی الأرض ، فأتى الناس المهدی فزفوه كما تزف العروس إلى زوجها لیلة عرسها ، وهو یملأ الأرض قسطاً وعدلاً ، وتخرج الأرض نباتها وتمطر السماء مطرها ، وتنعم أمتی فی ولایته نعمة لم تنعمها قط )). (ابن حماد ص93 و ابن أبی شیبة :15/199)
ترجمه:همانا مهدی (عج) ظهور نمی کند تا این که نفس زکیه (انسان پاک) شهید شود , هنگامی که نفس زکیه شهید شود , هر که در آسمان و هر که در زمین است بر آن ها (مردم مکه) خشمگین می شود , پس مردم به سوی مهدی می آیند و بر او وارد می شوند , همانگونه که عروس در شب عروسی بر شوهرش وارد می شود . و او زمین را از عدل و داد پر می کند , و زمین گیاهانش را خارج می کند و آسمان بارانش را می بارد , و امتم از ولایت او بهره مند می گردد , به نحوی که هرگز مانند آن را ندیده بود.
قال الباقر(ع):((لیس بین قیام القائم(ع) و قتل النفس الزكیه اكثر من خمس عشر لیلة.))
ترجمه:بین ظهور مهدى(ع) و كشته شدن نفس زكیه، بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست.
بنابراین به نظر می رسد که دو نفس زکیه ی متفاوت در نشانه های ظهور وجود دارند که شناختن صحیح آن ها انشالله می تواند ما را در درک بهتر شرایط عصر ظهور یاری نماید.
- در احادیث معدود , اما معتبری محل شهادت نفس زکیه در نجف کوفه بیان شده است:
1- هر دو دسته ی روایات از نظر منابع , مستندات ودلالت بسیار قوی هستند و تقریباً نادیده گرفتن هر کدام ار آن ها غیر ممکن است.
2- اگر از دید دستور زبان عربی به روایات دقت کنیم , می بینیم که کلمه ی (نفس زکیة) به تنهایی و به شکل تنوین دار و بدون حضور (ال) یک اسم نکره است و معنای آن یک انسان پاک می باشد , که این انسان هر شخص پاکی می تواند باشد و شخص خاصی مد نظر نیست. بنابر این در روایات گروه اول که شهادت نفس زکیه را در کوفه می دانند شخص خاصی مد نظر نیست , بلکه یک انسان پاک مد نظر است.(بعضی از محققین مانند شیخ علی کورانی , این نفس زکیه را شهید آیت الله سید محمد باقر صدر می دانند , اما بعد از شهادت آیت الله سید محمد باقر حکیم در سال های اخیر در نجف کوفه , محققین زیادی ایشان را نفس زکیه ی مذکور می دانند , زیرا هم از حیث محل شهادت و هم از نظر تعداد شهدای همراه (شامل کشته شدگان آنی و کشته شدگان در بیمارستان) با روایت مذکور تطابق بسیلر زیادی دارد.)
3- در دسته ی دیگری از روایات که محل قتل نفس زکیه را در مکه و بین رکن و مقام می دانند , عمدتاً از عبارت (النفس الزکیة) یا انسان پاک استفاده شده که به دلیل وجود (ال) معرفه بوده و به نظر می رسد که منظور از آن شخصی ویژه و با شرایط ویژه ای است . نفس زکیه ی مزبور احتمالاً شخص بسیار مهمی است و به احتمال زیاد او نفس زکیه ی اصلی است که جزء نشانه های حتمی ظهور می باشد. کما ابنکه در یکی از روایات از فاصله ی پانزده شبی شهادت وی تا ظهور امام سخن به میان آمده است و این مطلب احتمالاً اهمیت شهادت وی را می رساند.
....
بنظرم قابل تامل بود ...
از امام صادق (ع) شنيدم که ميفرمود: پيش از آمدن قائم (ع) نشانه هائى از طرف خداى عز و جل براى مؤمنان عيان شود، عرض كردم خدا مرا بقربانت كند آن نشانه ها چيست؟
فرمود این گفته خداى عز و جل است که هر آينه شما را گرفتار كنيم به چيزى از ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جانها و محصولات؛ و مژده ده شكيبايان را (سوره بقره آيه 155) واین پیش از ظهور قائم علیه السلام است که مومنان گرفتار شوند بترس از پادشاهان بنى فلان در آخر سلطنت آنها و گرسنگى بواسطه گرانى نرخها و نقصان اموال بواسطه كساد تجارت (رکود) و كمى سود و نقصان نفوس بواسطه مرگ و مير فراوان و نقصان ميوه جات بواسطه كمى برداشت محصولات زراعتى و مژده بده صابران را در اين موقع بتعجيل ظهور قائم عليه السلام
كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 649
در حديث علىّ عليه السّلام است كه آن حضرت بياد آخر الزمان و فتنه هايش افتاد سپس فرمود: بهترين اهل آن زمان هر مؤمنى است كه خاموش باشد و از آن فتنه ها بجز فرد خاموش نجات نمىيابد.
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج72، ص: 79
الغيبة للنعماني، ص: 141
همزمان با دوران ظهور حضرت حجّت (عج) برخى وقايع به وقوع مىپيوندد كه با استفاده از روايات مىتوان آنها را در دو گروه نشانه هاى عام (كلى و غير حتمى) و نشانه هاى خاص (حتمى) طبقه بندى كرد، نشانه هاى عام نشانه هايى هستند كه به تدريج واقع مىشوند و براى ظهور بايد تمام آن نشانه ها روى دهند، و تا امروز كم و بيش اغلب آن محقّق شدهاند، اين نشانهها عبارتند از: فراگيرى ظلم و جور، ظهور هرج و مرج و فتنه، شبيه شدن مردان به زنان، شبيه شدن زنان به مردان، فزونى گرفتن تعداد مساجد و قاريان قرآن در حالى كه از محتوا و عمل به قرآن خبرى نيست، افزايش كشتار مردم، افزونى فقيهان گمراه و خائن و كاهش فقيه هدايتگر و اهل عمل، شدّت گرفتن فساد و رشوه و دروغ و ربا، معروف شدن منكر و منكر گشتن معروف، و ....
امّا نشانه هاى خاصّ يا حتمى، نشانه هايى هستند كه با وقوع يكى از آنها ظهور
حضرت حجت (عج) حتما محقّق خواهد شد، اين نشانه ها عبارتند از: ظهور سفيانى، ظهور دجّال، تعطيل مساجد، توقف مراسم حجّ، شكافتن زمين و خسوف در خراسان، طلوع ستاره دنباله دار، كشته شدن نفس زكيّه، برخاستن نداى آسمانى، خسف در سرزمين بيداء، خورشيد گرفتگى در اوايل ماه رمضان و ....
در حديث مفصّلى از امام صادق (ع) نقل شده است: (كوفه از وجود مؤمنان خالى مىشود و علم و دانش از آنجا رخت بر مىبندد، سپس علم در ديارى به نام قم آشكار شده و اين شهر معدن علم و فضيلت مىگردد تا زمانى كه حتى دوشيزگان پشت پرده در دين تفقّه مىيابند، اين امر واقع نمىشود، مگر هنگام نزديك شدن ظهور قائم ما.
منتخب الاثر، صفحه 443.
به نقل از قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص: 864
در چه موضوعى گفتگو مىكنيد؟
كجا!؟ كى؟
نه، بخدا آنچه شما ديدگان خود را بدان معطوف داشته ايد پديد نخواهد آمد مگر بعد از نوميدى!
نه بخدا آنچه شما چشمان خود را بدان دوخته ايد، آشكار نميگردد مگر اينكه غربال شويد،
نه، بخدا كسى را كه شما چشم بوى داريد نميآيد مگر بعد از آنكه از هم امتياز داده شويد،
نه بخدا امرى كه شما چشم بوى دوخته ايد، بوقوع نمىپيوندد، تا اينكه آن كس كه شقى است معلوم شود و كسى كه سعادتمند است شناخته گردد.
بحار 52/106
ابو بصير گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: «ناگزير بايد پيش از آمدن قائم عليه السّلام سالى باشد كه مردم در آن سال گرسنه بمانند و آنان را ترسى سخت از كشتار و كاهش در مالها و كم شدن عمرها و محصولات فراگيرد كه اين در كتاب خداوند بسيار آشكار است سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «و شما را حتما به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهش در اموال و جانها و ميوهها خواهيم آزمود و بردباران را بشارت ده».
الغيبة للنعماني، النص، ص: 251
يا على، عجيب ترين مردم از جهت ايمان و عظیم ترین شان در يقين کسانیند كه در آخر الزمان می آيند؛ پيامبرى را نمىبينند و امام از ديده گانشان پنهان است ولى با نوشته اى ايمان مى آورند.
من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 365
ریزش به ظاهر شیعیان، و جذب به ظاهر بی دینان در وقت ظهور
امام جعفر صادق عليه السّلام ميفرمود: هنگامى كه قائم خروج ميكند كسى كه بنظر خويش از اهل اين كار بود از اين كار بيرون ميرود و كسى كه همانند پرستندگان آفتاب و ماه است در اين كار داخل مىشود
الغيبة للنعماني، النص، ص: 317
اسحاق بن عمار از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود: آنچه را دوست داريد نخواهيد ديد مگر وقتى كه بنو فلان (مجلسى (ره) گويد: مقصود بنى عباس است اگر چه مدت زيادى از انقراض آنان بگذرد) در ميان خود اختلاف كنند، و چون اختلاف كنند مردم بطمع افتند و دودستگى و تفرقه ايجاد شود و (آن وقت است كه) سفيانى خروج كند.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 209
[=Traditional Arabic]
✨ پیامبر(صلّی الله علیه وسلّم) فرمودند: ساعت (قیام مهدی) فرا نمیرسد، مگر آنکه خانه (کعبه) حج گزارده نشود.
【المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 365】
✨ امام علی علیهالسلام در روایتی به 10 نشانه ظهور اشاره میفرمایند که برخی از آنها به قرار زیر است:
⇦ برای ظهور حضرت مهدی(عج) علامتهایی است که عبارتند از:
بازشدن کوچههای بن بست کوفه، تعطیل شدن مساجد، بســته شدن راه حج و....
【الزام الناصب، حائری، ص27】
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: "قیامت بر پا نمی شود تا آن که زنی را در روز روشن و به طور آشکار گرفته، در وسط راه به او تعدی می کنند و هیچ کس این کار را نکوهش نمی کند".
✅محمدبن مسلم می گوید: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام فرمود: "إذا تشبه الرجال بالنساء، و النساء بالرجال، و اکتفی الرجال و بالرجال، و النساء بالنساء" "هنگامی که مردها خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان کنند. آن گاه که مردان به مردان اکتفا کرده و زنان و به زنان اکتفا کنند."
منبع:
✍ کمال الدین، جلد 1، ص 331
✅ترس و ناامیدی یکی از نشانه های آخرالزمان:
امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: "لایقوم القائم إلا علی خوف شدید..."؛
"حضرت قائم(عج) قیام نمی کند مگر در دورانی پر از بیم و هراس."
و نیز فرمود: "مهدی(عج) هنگامی قیام می کند که زمام کارهای جامعه در دست ستمکاران باشد."
منابع:
✍ الغیبه، نعمانی، ص 235
✍ملاحم، ابن طاووس، ص 77
جابر بن يزيد جعفىّ گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: «اى جابر، بر زمين بنشين (خانهنشين باش) و دست و پائى نجنبان (فعّاليتى نكن) تا نشانههائى را كه برايت ياد مىكنم ببينى چنانچه بدان برسى:
نخستين آنها اختلاف بني عبّاس است و من در تو نمىبينم كه آن را دريابى ولى پس از من آن را از من روايت كن، و آواز دهندهاى از آسمان ندا كند و شما را آوازى از جانب دمشق به فتح برسد، و قريهاى از آباديهاى شام به نام جابيه فرورود، بخشى از قسمت راست مسجد دمشق فرو ريزد، و گروهى مارقه (كه شورشيانى گمراه و بدعتگزار و گول خورده) از ناحيه ترك خروج كنند، و اغتشاش و بىقانونى روم به دنبال آن باشد، و طايفه ترك روى آورند تا آنكه در جزيره فرود آيند، و نيز شورشيان از روم روى آورند تا در رمله فرود آيند، پس در آن سال اى جابر در هر سرزمينى از ناحيه مغرب اختلاف فراوانى پديد آيد، پس نخستين سرزمينى كه ويران مىشود سرزمين شام باشد، سپس در آن هنگام اختلاف آنان بر سه پرچم باشد: پرچم أصهب و پرچم أبقع و پرچم سفيانى، پس سفيانى با ابقع برخورد كند و به جنگ پردازند، و سفيانى او و هر كس را كه از او پيروى مىكند خواهد كشت، سپس أصهب را مىكشد، و بعد ديگر همّتى به كار نخواهد بست مگر روى آوردن به سوى عراق، و سپاهيانش به قرقيسيا گذر كنند و در آنجا به جنگ پردازند و صد هزار تن از ستمكاران در آنجا كشته شوند، و سفيانى سپاهى به كوفه گسيل دارد كه هفتاد هزار نفر شمار ايشان باشد پس ايشان مردم كوفه را بكشند و به دار آويزند و اسير كنند، در كشاكشى اين چنين كه بر ايشان واقع شده، ناگاه پرچمهائى از جانب خراسان پديدار شود و پرچمداران منزلها را با سرعت بسيار بپيمايند و با آنان چند تن از اصحاب قائم همراه باشند سپس مردى از موالى (غير بومى) اهل كوفه با جمعى ناتوان خروج كند، فرمانده سپاه سفيان ميان حيره و كوفه او را به قتل رساند و سفيانى گروهى را به مدينه روانه كند و مهدى از آنجا به مكّه رهسپار شود و خبر به فرمانده سپاه سفيانى رسد كه مهدى به جانب مكّه بيرون شده است، پس او لشكرى از پى او روانه كند ولى او را نيابد تا اينكه مهدى با حالت ترس و نگرانى بدان سنّت كه موسى بن عمران داشت داخل مكّه شود.
آن حضرت فرمود: فرمانده سپاه سفيانى در صحرا فرود مىآيد، پس آواز دهندهاى از آسمان ندا مىكند كه «اى دشت، آن قوم را نابود ساز» پس دشت نيز ايشان را به درون خود مىبرد و هيچ يك از آنان نجات نمىيابد مگر سه نفر كه خداوند رويشان را به پشت آنان بر مىگرداند و ايشان از قبيله كلب هستند، و اين آيه در مورد آنان نازل شده: «اى كسانى كه كتاب به شما داده شده به آنچه ما فرو فرستاديم (قرآن) كه آنچه را نزد شماست (تورات و انجيل) تصديق مىكند ايمان آوريد پيش از آنكه چهرههائى را محو سازيم و آنها را به پشتهايشان برگردانيم- تا آخر آيه». حضرت فرمود: قائم در اين هنگام در مكّه خواهد بود، پشت خود را به بيت الحرام تكيه داده و بدان پناه جسته آواز مىدهد: اى مردم ما از خدا يارى مىطلبيم، چه كسى از مردم (دعوت) ما را پاسخ مىگويد؟ كه ما خاندان پيامبر شما محمّد هستيم، و ما شايستهترين مردم به خداوند و محمّد صلّى اللَّه عليه و آله مىباشيم، پس هر كه در باره آدم با من محاجّه كند بداند كه من سزاوارترين مردم به آدم هستم؛ و هر كه با من در باره نوح محاجّه پردازد بداند كه من شايستهترين مردم به ابراهيم هستم؛ و هر كس در مورد محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با من به محاجّه برخيزد بداند كه من سزاوارترين مردم به محمّد صلّى اللَّه عليه و آله هستم، و هر كس در مورد پيامبران با من محاجّه كند بداند كه من سزاوارترين مردم به پيامبران هستم، مگر خداوند در كتاب خود نمىفرمايد: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ- الآيه «همانا خداوند آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد فرزندانى كه برخى از آنان از نسل پارهاى ديگر هستند و خداوند شنوا و دانا است» پس من يادگارى هستم از آدم و به جا مانده از نوح و برگزيده از ابراهيم و خلاصهاى از محمّد كه درود خداوند بر تمامى آنها باد.
بدانيد هر كس با من در باره كتاب خدا به محاجّه پردازد پس من شايستهترين مردم به كتاب خداوند هستم، هان: هر كه در مورد سنّت رسول خدا با من محاجّه كند بداند كه من سزاوارترين مردم به سنّت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله هستم، پس من به خدا سوگند مىدهم هر كس را كه امروز سخن مرا مىشنود كه حاضران [از شما] به غايبان از شما مىخواهم ابلاغ كند و به حقّ خدا و حقّ رسول او صلّى اللَّه عليه و آله و حقّ خودم كه مرا بر شما حقّ خويشاوندى با رسول خدا است از شما مىخواهم كه ما را يارى نمائيد و از ما باز داريد آن كس را كه به ما ستم مىكند كه ما مورد وحشت و ستم قرار گرفتيم و از شهرها و فرزندانمان رانده شديم و بر ما ستم شد و از حقّمان كنار زده شديم و آنان كه بر باطل بودند بر ما نسبت ناروا بستند پس خدا را خدا را (به ياد آريد) در حقّ ما، ما را خوار نسازيد و ما را يارى كنيد تا خداى تعالى شما را يارى فرمايد».
آن حضرت ادامه داد: پس خداوند سيصد و سيزده نفر ياران آن حضرت را بر او گرد مىآورد، و خداوند آنان را بدون قرار قبلى براى او فراهم آورد بسان پارههاى ابر پائيز (كه متفرّقاند و بعد به هم مىپيوندند) اى جابر اين همان آيهاى است كه خداوند در كتاب خود آن را ذكر كرده است كه: أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً «هر كجا كه باشيد خداوند همگى شما را گرد مىآورد كه خدا بر همه چيز توانا است» پس در ميان ركن و مقام با او بيعت مىكنند و با او فرمان و وصيّت نامهاى از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله همراه است كه فرزندان آن را از پدران به ارث دريافت داشتهاند، و قائم- اى جابر- مردى از فرزندان حسين است كه خداوند كار او را يك شبه برايش اصلاح مىفرمايد، پس هر چه از آن جمله بر مردم مشكل نمايد ديگر زاده شدن او از نسل رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و ارث بردن او از علماى هر عالمى پس از ديگرى بر ايشان مشكل نخواهد بود و باز اگر اينها هم جملگى بر ايشان مشكل باشد آن آواز كه از آسمان بر مىخيزد هنگامى كه او به نام خودش و پدر و مادرش خوانده مىشود ديگر مشكلى را بر ايشان باقى نمىگذارد».
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
الغيبة للنعماني، النص، ص: 281
[=Traditional Arabic]
(https://attach.fahares.com/3NogAUDtICwP3AKVZrFmeQ==) امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: خوشا به حال شیعیان ما! آنهایی که در
زمان غیبت قائم آل محمد(صلی الله علیه و اله)به ریسمان ولایت چنگ زده, بر ولایت
مابرائت ازدشمنان ما ثابت قدم باشند. آنها از ما هستند و ما نیز از آنهاییم مارا
به امامت پذیرفته اندوما آنها را به شیعه بودن قبول کرده ایم. پس خوشا بحالآنها
به خدا سوگند آنها در روز قیامت همراه ما و در درجه ما خواهند بود. آری خوشا
به حال آنها به خدا سوگند آنها در قیامت در درجات ما همراه ما هستند.
(کفایة الاثر ص269, کمال الدین 2/361, بحارالانوار 51/151)
امام صادق (علیه السلام): در آن میان پرچم های هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هر چه تمام تر منازل را طی كرده و پیش می تازند و تعدادی از یاران حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان آن ها خواهند بود.
تابلو چلنيوم
[=namnak]حضرت محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .
[=namnak]هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد[=namnak] در کنزالاعمال حدیث 31008 آمده است یکی از اصحاب پرسید دین خدا چگونه خواهد شد؟پیامبر(ص) فرمود :زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قله کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچه هایش چنین کند ، و این آخرالزمان باشد .[=namnak]هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد ، چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرد حلال شود ، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی اش به دست خویشان و همسایگانش باشد که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنندو بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده ان بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه های هلاکت سقوط کند .[=namnak]از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد :آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ فرمود:آری . باز پرسیده شد:آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود:نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند.[=namnak]امیرالمونین (ع) فرمود :زمانی بر مردم بیاید که مقرب نباشد جز به سخن چینی ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید .(نهج/حکمت 102).[=namnak]امام سجاد(ع) فرمود :چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد. بحار 60/18[=namnak] بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید[=namnak] امام صادق(ع) فرمود :چون قائم ما قیام کند خداوند انچنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هرکجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند. بحار 36/45 [=namnak]
اصبغ بن نباته از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «بسان زنبور عسل در ميان پرندگان باشيد، در ميان پرندگان پرندهاى نيست مگر اينكه زنبور عسل را ناتوان و كوچك مىشمارد، اگر پرندگان مىدانستند در تهيگاههاى (اندرون)
آن چه بركتى نهفته است هرگز با او چنان رفتارى نمىكردند (يعنى او را رها نكرده و آزاد نمىگذاشتند)، با مردم به زبانها و جسمهاى خويش آميزش داشته باشيد (يعنى حشر و نشر زبانى و جسمانى) ولى با دلهاى خويش و رفتارتان از آنان دورى كنيد، قسم به آنكه جان من به دست اوست آنچه را دوست مىداريد نخواهيد ديد تا اينكه پارهاى از شما در روى ديگرى آب دهان اندازد و تا جايى كه بعضى از شما عدّه ديگر را دروغگويان بنامد و تا آنجا كه از شما- يا شايد فرموده باشد از شيعه من- باقى نماند مگر (عدّهاى ناچيز) همچون بىمقدارى سرمه در چشم و نمك در غذا، اكنون براى شما مثالى مىزنم و آن عبارت از مثل مردى است كه داراى گندمى باشد پس آن را پاك نموده و در خانهاى ريخته باشد و آن را به اميد خدا در آنجا رها كرده باشد، بعد به سر گندم خود باز گردد و ناگاه ببيند و در آن كرم افتاده است، پس آن را بيرون آورده پاك نمايد، سپس آن را بدان خانه باز گردانيده و آن را رها نموده، مدّتى در آنجا بماند باز نزد آن برگشته و ببيند كه ديگر بار تعدادى كرم به آن رسيده است، پس آن را خارج ساخته و تميز و پاك نموده (به محلّ اوّل) باز گردانيده باشد و پيوسته اين كار همچنان تكرار شود تا اينكه از آن مشتى همچون گندم خالص يك بته از خوشه گندم كه كرم نتوانسته هيچ آسيبى به آن برساند باقى بماند، شما نيز همين گونه مورد جداسازى قرار مىگيريد تا اينكه از شما باقى نماند مگر جماعتى كه فتنهها به آن زيانى نمىرساند».
الغيبة للنعماني / ترجمه غفارى، ص:300