ابلیس چگونه و به چه فکر می کند؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ابلیس چگونه و به چه فکر می کند؟

سلام علیکم
شیوه ی اندیشه ی ابلیس چگونه است که بعد از گذشت این همه مدت هنوز گناه و تکبرش را جبران نکرده است؟

سلام
خیلی مانند یک انسان مومن فکر نمی کند. حالتی از دشمنی، لجبازی و عدم یقین (فقط می داند که کار بدی کرده) را در خود دارد.


با سلام

ابلیس و ذریه اش وسیله آزمایش وفتنه هستند :

در تفسير قمى در ذيل آيه (فانا قد فتنا قومك من بعدك ) از امام نقل كرده كه فرمود: (فتنه ) به معناى آزمايش است ، يعنى (ما قوم تو را بعد از تو امتحان كرديم و سامرى ايشان را گمراه كرد) فرمود: يعنى به وسيله گوساله اى كه پرستيدند گمراه كرد.

و سبب آن اين بود كه وقتى خداى تعالى به موسى وعده داد كه تورات و الواح را تا سى روز ديگر بر او نازل مى كند، به بنى اسرائيل مژده داد و گفت كه براى گرفتن تورات سى روز به ميقات مى روم ، برادر خود هارون را جانشين خود كرد، سى روز تمام شد و موسى نيامد بنى اسرائيل سر به طغيان نهاده و از فرمان هارون بيرون شدند و خواستند تا او را بكشند، مى گفتند: موسى دروغ گفته و از ما فرار كرده ، در اين ميان ابليس به صورت مردى نزد ايشان آمد و گفت : موسى از شما فرار كرده و ديگر تا ابد بر نمى گردد، براى اينكه بدون خدا نمانيد
زيورهاتان را جمع كنيد تا برايتان معبودى بسازم كه عبادتش كنيد.
آن روزى كه لشگر موسى به دريا زدند و دنبال سر آنان فرعون و يارانش هم به دريا زدند و غرق شدند سامرى پيشاپيش لشگر موسى بود، و جبرئيل را ديد كه در حيوانى به صورت اسب رمكه سوار بود، و ديد كه آن اسب پاى خود را به هر نقطه زمين مى گذارد خاك زير پايش حركت مى كند، سامرى كه از نيكان اصحاب موسى بود، مقدارى از خاك زير پاى اسب جبرئيل را برداشت و چون حركت مى كرد آن را در انبانى ريخت و به عنوان افتخار بر بنى اسرائيل نزد خود نگاه مى داشت تا آن روزى كه گفتيم ابليس آمد و پيشنهاد ساختن معبودى كرد، آن روز بعد از آنكه گوساله ساخته شد، ابليس گفت حالا آن خاك را بياور، سامرى خاك را آورد، ابليس آن را در جوف گوساله ريخت ، به محض اينكه در جوف آن قرار گرفت ، گوساله به حركت در آمده و صداى گوساله معمولى در آورد، پشم و موى بر بدنش روييد، بنى اسرائيل در برابر آن به سجده افتادند، و عدد آنهايى كه به سجده افتادند هفتاد هزار نفر بود.
هارون - بنا به حكايت قرآن - به ايشان فرمود: (يا قوم انما فتنتم به و ان ربكم الرحمن فاتبعونى و اطيعوا امرى قالوا لن نبرح عليه عاكفين حتى يرجع الينا موسى ) بعد از اين گفت و شنود مردم تصميم گرفتند هارون را به قتل برسانند كه هارون از ميان ايشان بگريخت ، در همين هنگام بود كه ميقات موسى (چهل روزش ) تمام شد.

روز دهم ذى الحجه خداى تعالى الواح را كه تورات در آن قرار داشت و مشتمل بر احكام اخلاقى و داستانها بود نازل كرد، و در آن به موسى وحى فرستاد كه ما قوم تو را بعد از آمدنت آزموديم و سامرى آنان را گمراه كرد، گوساله اى كه صداى گوساله داشت پرستيدند، موسى پرسيد: پروردگارا گوساله را سامرى ساخت ، صدا را چه كسى به آن داد، فرمود: من دادم اى موسى ، چون ديدم مرا با يك گوساله عوض كردند خواستم به عنوان مجازات آزمايششان را دشوارتر كنم .


موسى اين را كه شنيد گفت : (ان هى الا فتنتك تضل بها من تشاء و تهدى من تشاء).

سلام ، بسم الله الرحمن الرحیم منطقه ی امان الهیست...
در رابطه با موضوع تایپیک : بنظر من یک مشخصه ی واقعا چشمگیر شیطان داشتن هدف هست ، بله شیطان هدفش مشخص هست و .......
اصلا هدف اون جبران گناه خودش نیست که بخواد طلب بخشش کنه...
هدفش چیز دیگریست و واقعا هم برای رسیدن به هدفش تلاش میکنه و ....
و دیگر هیچ...

nejatam;161738 نوشت:
سلام علیکم
شیوه ی اندیشه ی ابلیس چگونه است که بعد از گذشت این همه مدت هنوز گناه و تکبرش را جبران نکرده است؟

سلام.

خداوند می فرماید:
فسجد الملائكه كلهم اجمعون

الا ابليس استكبر و [="red"]كان من الكافرين[/]

ابلیس قبل از سجده کافر بود،ولی چون در برابر مقام ذات(انسانیت) ا یستاد،ضرورت نزول را به همراه داشت،و البته دیگر نمی تواند بر گردد ،مانند نافرمانی حضرت ادم که به حکم ضرورت از بهشت نزول کرد،به عبارتی توبه از گناه فقط در شرع معتبر است( که البته بعد از نزول حضرت ادم در جهان مادی ایجاد شد وگرنه قبل از هبوط که شریعتی نبود) چون قرار دادی است نه عینی و حقیقی ،نتیجتا انسان باز شانس برگشت دارد،ولی در جایی که نظامش همه بر اساس مسببات عینی بچرخد ،ضرورت حکم فرماست...خلاصه شیطان به حکم ضرورت پایین امد..

-------------

nejatam;161738 نوشت:
سلام علیکم
شیوه ی اندیشه ی ابلیس چگونه است که بعد از گذشت این همه مدت هنوز گناه و تکبرش را جبران نکرده است؟

باعرض سلام خدمت دوست عزیزم:
شیطان همان زمان که از دستور الهی سرپیچی کرد و در برابر آدم سجده نکرد از درگاه الهی رانده شد و از خداوند درخواست مهلت کرد تا بنی آدم را تا روز قیامت گمراه کند و تصمیم خود را بر ادامه بیراهه اش گرفته بود ،خداوند هم مهلت محدودتری به او داد و وعده آتش جهنم را به او و تابعینش داد"لاملان جهنم منک وممن تبعک منهم اجمعین "اما این که چرا گناه خود را جبران نکرده به خاطر این است که با این گناه بزرگ و استکبار، مهر بر قلب خود زد و با دست خود راه برگشت را به روی خود بست.این مطلب در سوره روم هم آمده که عاقبت گناه و معصیت الهی تکذیب آیات الهی و استهزاء به آنهاست"ثم کان عاقبه الذین اسائوا السوءی ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزئون"یعنی انسان بعداز ارتکاب معاصی و توبه نکردن، صفحه سفید قلبش،سیاه می شود واین قلب دیگر زمینه پذیرش حق را از دست میدهد در این صورت دیگر امید هدایت از چنین شخصی نمی رود و لو سالها و قرنها زندگی کند چنین شخصی در صدد جبران گناه خود بر نمی آید و به کفر و طغیان خود ادامه می دهد حتی در روز قیامت و در آتش جهنم هم بر عناد خود ادامه میدهد که شواهد این مطالب در قرآن آمده .لذا سفارش قرآن و روایات و علمای بزرگ بر گناه نکردن وتوبه سریع در صورت ارتکاب گناه است تا مبادا قلب به این حالت برسد.ما میتوانیم نمونه هایی از این انسانهای گمراه را در زمان خود ببینیم صدام ها و قذافی ها و شیطانهای کوچکتر.
خلاصه:با این که راه توبه برای شیطان و" انسانهای مهر بر قلب خورده "باز است ولی آنها دیگر سراغ این در نخواهند آمد و این به خاطر سوء استفاده آنها از نعمت اختیار و آزادی است که همه درها را به روی خود بسته اند.

[=&quot]توبه شیطان
[/]


شیطان نزد موسي آمد وبا زاري گفت: اي موسي!خداوند مقام گفت گوي خويش را به تو داده ، درست است كه من مرتكب گناه شده ام، اما هر چه باشد من نيز از آفريدگان اويم وحال ميخواهم توبه كنم.

آيا نزد خداوند از من شفاعت ميكني؟

موسي درخواست توبه او را به پروردگار رساند وشفاعتش كرد. خداوند به موسي فرمود: اي موسي! درخواست او را پذيرفتم، اما شرطي دارد وآن اينكه بايد بر قبرآدم سجده كند.

بار ديگر شيطان به نزد موسي آمد وحضرت، فرمان خدا را به او ابلاغ كرد. شيطان خم به ابرو آورد وبا گردنكشي گفت: آن هنگام كه آدم زنده بود، سجده اش نكردم،اكنون كه مرده، بر قبرش سجده كنم؟ هرگز!

شيطان دور شد وموسي به شدت به تكبر او مي انديشيد.
موضوع قفل شده است