جمع بندی آیا اصحاب امام حسین (ع) تشنه شهید شدند؟

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا اصحاب امام حسین (ع) تشنه شهید شدند؟


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر دوستان و کارشناسان سایت

در مطالعه برخی از نکات معرفتی امام حسین (علیه السلام) و اصحاب باوفایشان معجزه ای از امام حسین (ع) نقل شده که آب از دستان امام جوشیده و همه ی اصحاب سیراب از دنیا رفته اند و این با ظاهر داستان کربلا که داستان عطش و تشنگی است متفاوت است. به عنوان نمونه:

«ثاقب المناقب» از کتاب «بستان» نقل کرده از امام ثامن«حضرت رضا علیه السلام» که:
ملکي بر حضرت حسين نازل شد در حالي که اصحابش از او آب خواسته بودند و شکايت از تشنگي داشتند. آن ملک گفت: حق تعالي سلامت گويد و فرمايد: آيا تو را حاجتي هست؟ گفت: «هو السلام من ربي السلام» اصحاب من از تشنگي شکايت دارند.
گفت: خدا فرمايد که در مکان پشت سرت خطي بکش با انگشت؛ پس با انگشت سبابه خطي کشيد، نهري جاري شد از شير سفيدتر و از عسل شيرين‏ تر. آن حضرت و اصحابش آشاميدند و آن ملک نيز آشاميد و گفت: اين از آب رحيق مختوم است.

آیا این نقلیات معتبر می باشند؟
در صورت اعتبار آنها توضیح و تفسیر این روایت چیست؟

متشکرم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مدبر

[TD][/TD]

سلام علیکم
با جستجویی که در منابع معتبر انجام شد، این حدیث فقط در همین کتاب " ثاقب المناقب " نقل شده و در این کتاب نبز سند متصل ندارد و قابل اعتماد نیست.
روایت فوق بر فرض هم که صحت داشته باشد، بعد مادی ندارد و منظور همین آب خوردنی نیست. بلکه بعد ملکوتی دارد و نوعی تقویت روحی و روانی برای اصحاب بوده است. یعنی صحنه ای مشاهده کردند و از نعمتی معنوی برخوردار شدند که دیگر تشنگی مادی از یاد رفت.
سپاه امام حسین علیه السلام در شب عاشورا آب داشتند حتی غسل کردند و طبیعی است که مقداری هم برای نوشیدن نگهداری کنند.
از اینکه تا ظهر عاشورا هیچ خبری از آوردن آب توسط اصحاب گزارش نشده است معلوم است که تا ظهر آب بوده ولی خیلی اندک.
وقت ظهر و بعد از ظهر که گرما شدت داشته، آب هم تمام شده و کمبود آب تبدیل به بحران شد.

مدبر;997246 نوشت:
سلام علیکم
با جستجویی که در منابع معتبر انجام شد، این حدیث فقط در همین کتاب " ثاقب المناقب " نقل شده و در این کتاب نبز سند متصل ندارد و قابل اعتماد نیست.
روایت فوق بر فرض هم که صحت داشته باشد، بعد مادی ندارد و منظور همین آب خوردنی نیست. بلکه بعد ملکوتی دارد و نوعی تقویت روحی و روانی برای اصحاب بوده است. یعنی صحنه ای مشاهده کردند و از نعمتی معنوی برخوردار شدند که دیگر تشنگی مادی از یاد رفت.
سپاه امام حسین علیه السلام در شب عاشورا آب داشتند حتی غسل کردند و طبیعی است که مقداری هم برای نوشیدن نگهداری کنند.
از اینکه تا ظهر عاشورا هیچ خبری از آوردن آب توسط اصحاب گزارش نشده است معلوم است که تا ظهر آب بوده ولی خیلی اندک.
وقت ظهر و بعد از ظهر که گرما شدت داشته، آب هم تمام شده و کمبود آب تبدیل به بحران شد.

سلام علیکم
واقعا شب قبل غسل کردند؟ روایت غسل کردنشون چقدر قابل اعتماده؟

مدبر;997246 نوشت:
سپاه امام حسین علیه السلام در شب عاشورا آب داشتند حتی غسل کردند و طبیعی است که مقداری هم برای نوشیدن نگهداری کنند.
.

سلام

میگن اصحاب امام حسین بخاطر این غسل کردند که میخواستند در بهشت با حوریان هم خوابه بشند.همانطور که از یکیشون که خیلی سرخوشی و شوخی میکردند علتش را پرسیدند در جواب میگه ایا غیر ازین است که فردا شهید میشوم و در بهشت با حوریان ازدواج میکنم؟ چرا خوشحال نباشم؟ یعنی شهادت انها فقط بخاطر بهشت و حوریان بهشتی بوده؟

Miss.Narges;997269 نوشت:
سلام

میگن اصحاب امام حسین بخاطر این غسل کردند که میخواستند در بهشت با حوریان هم خوابه بشند.همانطور که از یکیشون که خیلی سرخوشی و شوخی میکردند علتش را پرسیدند در جواب میگه ایا غیر ازین است که فردا شهید میشوم و در بهشت با حوریان ازدواج میکنم؟ چرا خوشحال نباشم؟ یعنی شهادت انها فقط بخاطر بهشت و حوریان بهشتی بوده؟

سلام
شما از همونایی هستین که میگن مدافعان حرم... می گید به خاطر پول رفتن...
میگن شهدا... میگید به خاطر یخچال رفتن...
...
؟

الرحیل;997291 نوشت:
شما از همونایی هستین که میگن مدافعان حرم... می گید به خاطر پول رفتن...
میگن شهدا... میگید به خاطر یخچال رفتن...
...
؟

سلام
خیر نیستم.
شما هم اگر مقید به دین هستید در مورد افکار مردم نظر ندید چون فردای قیامت باید جواب دهید.
اجازه دهید کارشناس جواب دهند پرسیدن شبهه گناه نیست.

مدبر;997246 نوشت:
سلام علیکم
با جستجویی که در منابع معتبر انجام شد، این حدیث فقط در همین کتاب " ثاقب المناقب " نقل شده و در این کتاب نبز سند متصل ندارد و قابل اعتماد نیست.
روایت فوق بر فرض هم که صحت داشته باشد، بعد مادی ندارد و منظور همین آب خوردنی نیست. بلکه بعد ملکوتی دارد و نوعی تقویت روحی و روانی برای اصحاب بوده است. یعنی صحنه ای مشاهده کردند و از نعمتی معنوی برخوردار شدند که دیگر تشنگی مادی از یاد رفت.
سپاه امام حسین علیه السلام در شب عاشورا آب داشتند حتی غسل کردند و طبیعی است که مقداری هم برای نوشیدن نگهداری کنند.
از اینکه تا ظهر عاشورا هیچ خبری از آوردن آب توسط اصحاب گزارش نشده است معلوم است که تا ظهر آب بوده ولی خیلی اندک.
وقت ظهر و بعد از ظهر که گرما شدت داشته، آب هم تمام شده و کمبود آب تبدیل به بحران شد.

سلام علیکم
بعید می دانم که قسمت دوم گفتار شما درست باشد، در این صورت داستان عطش برای بچه ها موضوعیت نداشت چون اگر آب به این میزان می بود قطعا برای بچه ها آب نگهداری می شد و دیگر اینکه تحمل تشنگی بک نیم روز کار سختی نبوده است. البته این بحثی تاریخی است.

در مورد اول هم کتاب ثاقب المناقب مربوط به قرن شش است و روایت وی به این صورت است

و عنه، عن الرضا عليه السلام، قال: «هبط على الحسين عليه السلام ملك و قد شكا إليه أصحابه العطش؛ فقال: إنّ اللّه تعالى يقرئك السلام و يقول: هل لك من حاجة؟ فقال الحسين عليه السلام: هو السلام‏ و من ربّي السلام. و قال: قد شكا إليّ أصحابي- ما هو أعلم به منّي- من العطش. فأوحى اللّه تعالى إلى‏ الملك: قل للحسين: خطّ لهم بإصبعك خلف ظهرك يرووا. فخطّ الحسين بإصبعه السبابة فجرى نهر أبيض من اللبن، و أحلى من العسل، فشرب منه هو و أصحابه، فقال الملك: يا ابن رسول اللّه، تأذن لي أن أشرب منه، فإنّه لكم خاصّة، و هو الرحيق المختوم الذي‏ خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ‏.

این نقل سند داره لااقل قابلیت بررسی رو داره نمی شه به راحتی گفت اعتبار نداره.

متن روایت هم نیاز به توضییح بیشتر است.

متشکر.

الرحیل;997262 نوشت:
سلام علیکم
واقعا شب قبل غسل کردند؟ روایت غسل کردنشون چقدر قابل اعتماده؟

سلام علیکم
مسئله غسل کردن در شب عاشورا توسط شیخ صدوق در امالی نقل شده است :« أرسل عليا ابنه ع في ثلاثين فارسا و عشرين راجلا ليستقوا الماء و هم على وجل شديد...ثم قال لأصحابه قوموا فاشربوا من الماء يكن آخر زادكم و توضئوا و اغتسلوا و اغسلوا ثيابكم لتكون أكفانكم ثم صلى بهم الفجر(1)
پسرش على (علیه السلام) را با سى سوار و بیست پیاده فرستاد آب آوردند
سپس بيارانش فرمود برخيزيد و آب بنوشيد كه توشه آخرين شما است وضوء سازيد و غسل كنيد و جامه بشوئيد براى كفن‏.
چند نکته:
1. آب در روز عاشورا تبدیل به بحران شد و قبلا از روز عاشورا فقط کمبود آب بود و تهیه آن سخت بود( در همین آدرس امالی نقل شده که حضرت علی الکبر علیه السلام و گروه همراه او با ترس و احتیاط آب آوردند)
2. با آب اندک هم میتوان غسل کرد.
3. امام حسين ( عليه السّلام ) مي‎دانست خودش ویارانش سيراب باشد يا تشنه، به شهادت مي‎رسند و هيچ يك از اهل‎بيت به خاطر تشنگي از بین نخواهند رفت،چرا که حداکثر زمان تشنگی یک روز بوده است که قابل تحمل برای یک انسان معمولی است .لذا آنچه درآن شب باعث قوت قلب بیشتر یاران امام میشد آمادگی بیشتر برای شهادت بود که غسل شهادت و آماده شدن برای شهادت را میتوان یک حرکت عالی درجهت این امر دانست.
1. امالی صدوق، ص 156

Miss.Narges;997269 نوشت:
میگن اصحاب امام حسین بخاطر این غسل کردند که میخواستند در بهشت با حوریان هم خوابه بشند.همانطور که از یکیشون که خیلی سرخوشی و شوخی میکردند علتش را پرسیدند در جواب میگه ایا غیر ازین است که فردا شهید میشوم و در بهشت با حوریان ازدواج میکنم؟ چرا خوشحال نباشم؟ یعنی شهادت انها فقط بخاطر بهشت و حوریان بهشتی بوده؟

سلام
قطعا ایشان شوق شهادت داشته اند و از شدت شوق شوخی میکردند و هیچ مانعی هم ندارد که آروزی نعمت های بهشتی را هم داشته باشند ولی اینگونه نبوده که فقط به خاطر حوریان بهشتی شهادت را انتخاب کنند.
اینگونه شوخی ها در بین مومنین متداول است.

گلشن;997347 نوشت:
بعید می دانم که قسمت دوم گفتار شما درست باشد، در این صورت داستان عطش برای بچه ها موضوعیت نداشت چون اگر آب به این میزان می بود قطعا برای بچه ها آب نگهداری می شد و دیگر اینکه تحمل تشنگی بک نیم روز کار سختی نبوده است. البته این بحثی تاریخی است.

در مورد اول هم کتاب ثاقب المناقب مربوط به قرن شش است و روایت وی به این صورت است

و عنه، عن الرضا عليه السلام، قال: «هبط على الحسين عليه السلام ملك و قد شكا إليه أصحابه العطش؛ فقال: إنّ اللّه تعالى يقرئك السلام و يقول: هل لك من حاجة؟ فقال الحسين عليه السلام: هو السلام‏ و من ربّي السلام. و قال: قد شكا إليّ أصحابي- ما هو أعلم به منّي- من العطش. فأوحى اللّه تعالى إلى‏ الملك: قل للحسين: خطّ لهم بإصبعك خلف ظهرك يرووا. فخطّ الحسين بإصبعه السبابة فجرى نهر أبيض من اللبن، و أحلى من العسل، فشرب منه هو و أصحابه، فقال الملك: يا ابن رسول اللّه، تأذن لي أن أشرب منه، فإنّه لكم خاصّة، و هو الرحيق المختوم الذي‏ خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ‏.

این نقل سند داره لااقل قابلیت بررسی رو داره نمی شه به راحتی گفت اعتبار نداره.

متن روایت هم نیاز به توضییح بیشتر است.

متشکر.


سلام علیکم
لطفا سند روایت را بفرمایید
قسمت دوم هم در همین تاپیک پاسخ داده شد.

مدبر;997498 نوشت:
سلام علیکم
لطفا سند روایت را بفرمایید
قسمت دوم هم در همین تاپیک پاسخ داده شد.

سلام علیکم

قسمت دوم بیان حضرتعالی قطعا مشکل دارد و قابل پذیرش نیست.

سند روایت هم در بالا ذکر کردم این سند مرسل است و کار حدیث شناس یافتن سند آن است. نویسنده کتاب در قرن 6 این کتاب رو نوشته نه الان که بفرمائید فاقد اعتبار است. علاوه بر اینکه چه کسی مطلق مرسلات را مردود می داند؟

گلشن;998743 نوشت:
قسمت دوم بیان حضرتعالی قطعا مشکل دارد و قابل پذیرش نیست.

سند روایت هم در بالا ذکر کردم این سند مرسل است و کار حدیث شناس یافتن سند آن است. نویسنده کتاب در قرن 6 این کتاب رو نوشته نه الان که بفرمائید فاقد اعتبار است. علاوه بر اینکه چه کسی مطلق مرسلات را مردود می داند؟

سلام علیکم و رحمه الله
بنده مستند کلام خود را از مرحوم صدوق عرض کردم.
مستند حضرتعالی چیست که می خواهید اثبات کنید آب وجود نداشته است.
اگر دلیل شما عطش کودکان است، هیچ بعدی ندارد که مقداری آب نگهداری کرده بودند و تا ظهر تمام شده و از سر ظهر به بعد عطش شدت گرفته است.
تعجب است از سویی دلیل را عطش کودکان عنوان میفرمایید و از سویی می خواهید این روایت را هم قابل پذیرش بدانید.
اگر این حدیث پذیرفته شود باز مدعای ما ثابت میشود که آب وجود داشته و بعدا تمام شده است
باید توجه کنید با پذیرش این حدیث باز هم شما در مورد عطش کودکان مشکل دارید (یعنی کلام شما اینجا هم باید تکرار شود " اگر آب به این میزان می بود قطعا برای بچه ها آب نگهداری می شد")
قرن ششم بودن روایت با قرن اول بودن تفاوتی ندارد و آنچه در روایت مهم است سند و محتوای آن است.اگر روایتی در قرن پانردهم پیدا شود با سند و محتوایی خوب ، قابل پذیرش است و اگر روایتی در عصر معصوم باشد ولی مرسله ، قابل اعتماد نیست مگر انکه دارای مویداتی باشد.
به هر حال روایتی که تا قرن ششم از آن خبری نیست و بعد قرنها به صورت مرسل ظاهر شده ، و پذیرش ظاهر آن هیچ مویدی ندارد، قابل قبول نیست.( مگر آنکه معنایی غیر ظاهری برای آن پیدا شود)
احادیث ضعیف در صورتی پذیرفته میشوند که از منابع معتبر دیگر قابل تایید باشند و حدیث فوق مویدی ندارد.

بسم الله الرحمن الرحیم
این روایت شریف را ابن حمزه طوسی از کتاب بستان الکرام از طریق محمد بن سنان که از یاران امام رضا علیه السلام است نقل کرده اند و سند را هم به طور کامل نقل نکرده اند. کتاب بستان الکرام هم تالیف عالم بزرگوار محمد بن احمد شاذان قمی است که ایشان هم استاد مرحوم نجاشی و علامه کراجکی و شیخ طوسی رحمه الله هستند. متاسفانه کتاب ایشان بستان الکرام به دست ما نرسیده است ولی بعضی روایات آن از طریق کتاب ثاقب فی المناقب به دست ما رسیده است که این روایت هم یکی از آنها است. اما درباره ی خود این روایت هم روایات مشابهی وجود دارد مثلا در کتاب دلایل الامامه صفحه 170 روایت شده است که امام حسن علیه السلام یکی از یارانشان را برای آب آوردن فرستاده بودند ولی او دیر کرد سپس ناگهان ایشان از ستون مسجد آب بیرون آوردند و آشامیدند و آن را به یارانشان هم دادند بعد خطاب به اصحابشان گفتند که اگر بخواهند می توانند شیر و عسل هم از ستون مسجد بیرون بیاورند . اصحاب از ایشان این کار را درخواست کردند و آن حضرت هم از ستون مسجد شیر و عسل بیرون آوردند و اصحابشان خوردند.

مدبر;998772 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله
بنده مستند کلام خود را از مرحوم صدوق عرض کردم.
.

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

استاد عزیز بی زحمت با همین مبنایی که فرمودید می توانید سند این روایت را ذکر کنید و میزان اعتبار آنرا هم بفرمائید؟ متنی طولانی با حضور برخی راویان زن که عمه راوی مرد می باشند.:-/

متشکرم.

آسانسور;999089 نوشت:
سم الله الرحمن الرحیم
این روایت شریف را ابن حمزه طوسی از کتاب بستان الکرام از طریق محمد بن سنان که از یاران امام رضا علیه السلام است نقل کرده اند و سند را هم به طور کامل نقل نکرده اند. کتاب بستان الکرام هم تالیف عالم بزرگوار محمد بن احمد شاذان قمی است که ایشان هم استاد مرحوم نجاشی و علامه کراجکی و شیخ طوسی رحمه الله هستند. متاسفانه کتاب ایشان بستان الکرام به دست ما نرسیده است ولی بعضی روایات آن از طریق کتاب ثاقب فی المناقب به دست ما رسیده است که این روایت هم یکی از آنها است. اما درباره ی خود این روایت هم روایات مشابهی وجود دارد مثلا در کتاب دلایل الامامه صفحه 170 روایت شده است که امام حسن علیه السلام یکی از یارانشان را برای آب آوردن فرستاده بودند ولی او دیر کرد سپس ناگهان ایشان از ستون مسجد آب بیرون آوردند و آشامیدند و آن را به یارانشان هم دادند بعد خطاب به اصحابشان گفتند که اگر بخواهند می توانند شیر و عسل هم از ستون مسجد بیرون بیاورند . اصحاب از ایشان این کار را درخواست کردند و آن حضرت هم از ستون مسجد شیر و عسل بیرون آوردند و اصحابشان خوردند.

سلام علیکم
اعجازبرای معصوم کار دشواری نیست و هیچ گونه استبعادی نیست که معصوم میتواند اینگونه کارها را انجام دهد
موضوع مورد بحث سند روایت است، که ضعیف میباشد حتی بر طبق کلام شما (که برای تحقیق آن زحمت کشیده اید) باز هم روایت ضعیف میباشد.
علاوه بر آن، ضعیف بودن حدیث دلیل بر مردود بودن آن نیست و به همین دلیل وجه غیر مادی برای حدیث مورد بحث بیان شد.
هر چند وجه مادی آن هم ایرادی ندارد ولی با گزارشات تشنگی اصحاب و کودکان هم خوانی ندارد.

گلشن;999138 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

استاد عزیز بی زحمت با همین مبنایی که فرمودید می توانید سند این روایت را ذکر کنید و میزان اعتبار آنرا هم بفرمائید؟ متنی طولانی با حضور برخی راویان زن که عمه راوی مرد می باشند.

متشکرم.


سلام علیکم
منظور شما را متوجه نشدم
منظور کدام حدیث است و کدام راوی؟

مدبر;999168 نوشت:
سلام علیکم
منظور شما را متوجه نشدم
منظور کدام حدیث است و کدام راوی؟

سلام علیکم

منظورم این روایت بود که مرقوم داشتید

مسئله غسل کردن در شب عاشورا توسط شیخ صدوق در امالی نقل شده است :« أرسل عليا ابنه ع في ثلاثين فارسا و عشرين راجلا ليستقوا الماء و هم على وجل شديد...ثم قال لأصحابه قوموا فاشربوا من الماء يكن آخر زادكم و توضئوا و اغتسلوا و اغسلوا ثيابكم لتكون أكفانكم ثم صلى بهم الفجر(1)

اینکه فرمودید پاسخ من رو به این روایت بیان داشتید مبتنی بر فهم سند آن است. می شود سند این روایت رو برایم بررسی کنید.

ممنون.

گلشن;999552 نوشت:
سلام علیکم

منظورم این روایت بود که مرقوم داشتید

مسئله غسل کردن در شب عاشورا توسط شیخ صدوق در امالی نقل شده است :« أرسل عليا ابنه ع في ثلاثين فارسا و عشرين راجلا ليستقوا الماء و هم على وجل شديد...ثم قال لأصحابه قوموا فاشربوا من الماء يكن آخر زادكم و توضئوا و اغتسلوا و اغسلوا ثيابكم لتكون أكفانكم ثم صلى بهم الفجر(1)

اینکه فرمودید پاسخ من رو به این روایت بیان داشتید مبتنی بر فهم سند آن است. می شود سند این روایت رو برایم بررسی کنید.

ممنون.

با سلام
سند این نقل نیز بخاطر مجهول بودن بعضی از افراد سند، ضعیف است.
وجود راوی زن در سلسله سند اشکالی ایجاد نمی کند.
تذکر چند نکته :
1. هر چند که هر دو روایت ضعیف محسوب میشوند ولی شخصیت صدوق علیه الرحمه با جلالت قدری که دارد و دقتی که در نقل دارد، نقطه قوتی برای قبول روایت ایشان میباشد.
2. روایت نخست را مردود ندانستیم و فقط بعد مادی آن را قابل پذیرش ندانستیم زیرا در این صورت موضوع عطش برای امام حسین علیه السلام و اصحاب معنی نداشت، و چه معنی دارد که خود حضرت و اصحاب آب بنوشند ولی کودکان تشنه باشند. بلکه برای آن بعد ملکوتی بیان شد که موجب اشتیاق برای شهادت می شد.
3. مستندات دیگری هم غیر از نقل مرحوم صدوق وجود دارد که دلالت بر وجود آب در شب عاشورا دارد. به این ادرس مراجعه فرمایید(http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1426)

پرسش:
آیا این روایت در موضوع کربلا معتبر می باشد؟ و غسل کردن آنها در شب شهادت مورد تایید است؟
«ثاقب المناقب» از کتاب «بستان» نقل کرده از امام ثامن«حضرت رضا علیه السلام» که:
ملکي بر حضرت حسين نازل شد در حالي که اصحابش از او آب خواسته بودند و شکايت از تشنگي داشتند. آن ملک گفت: حق تعالي سلامت گويد و فرمايد: آيا تو را حاجتي هست؟ گفت: «هو السلام من ربي السلام» اصحاب من از تشنگي شکايت دارند.
گفت: خدا فرمايد که در مکان پشت سرت خطي بکش با انگشت؛ پس با انگشت سبابه خطي کشيد، نهري جاري شد از شير سفيدتر و از عسل شيرين‏ تر. آن حضرت و اصحابش آشاميدند و آن ملک نيز آشاميد و گفت: اين از آب رحيق مختوم است.

پاسخ:
با جستجویی که در منابع معتبر انجام شد، این حدیث فقط در همین کتاب " ثاقب المناقب " نقل شده و در این کتاب نبز سند متصل ندارد و قابل اعتماد نیست.
روایت فوق بر فرض هم که صحت داشته باشد، بعد مادی ندارد و منظور همین آب خوردنی نیست. بلکه بعد ملکوتی دارد و نوعی تقویت روحی و روانی برای اصحاب بوده است. یعنی صحنه ای مشاهده کردند و از نعمتی معنوی برخوردار شدند که دیگر تشنگی مادی از یاد رفت.
سپاه امام حسین علیه السلام در شب عاشورا آب داشتند حتی غسل کردند و طبیعی است که مقداری هم برای نوشیدن نگهداری کنند.
از اینکه تا ظهر عاشورا هیچ خبری از آوردن آب توسط اصحاب گزارش نشده است معلوم است که تا ظهر آب بوده ولی خیلی اندک.
وقت ظهر و بعد از ظهر که گرما شدت داشته، آب هم تمام شده و کمبود آب تبدیل به بحران شد.

مسئله غسل کردن در شب عاشورا توسط شیخ صدوق در امالی نقل شده است :« أرسل عليا ابنه ع في ثلاثين فارسا و عشرين راجلا ليستقوا الماء و هم على وجل شديد...ثم قال لأصحابه قوموا فاشربوا من الماء يكن آخر زادكم و توضئوا و اغتسلوا و اغسلوا ثيابكم لتكون أكفانكم ثم صلى بهم الفجر(1)
پسرش على (علیه السلام) را با سى سوار و بیست پیاده فرستاد آب آوردند
سپس بيارانش فرمود برخيزيد و آب بنوشيد كه توشه آخرين شما است وضوء سازيد و غسل كنيد و جامه بشوئيد براى كفن‏.
چند نکته:
1. آب در روز عاشورا تبدیل به بحران شد و قبلا از روز عاشورا فقط کمبود آب بود و تهیه آن سخت بود( در همین آدرس امالی نقل شده که حضرت علی الکبر علیه السلام و گروه همراه او با ترس و احتیاط آب آوردند)
2. با آب اندک هم میتوان غسل کرد.
3. امام حسين ( عليه السّلام ) مي‎دانست خودش ویارانش سيراب باشد يا تشنه، به شهادت مي‎رسند و هيچ يك از اهل‎بيت به خاطر تشنگي از بین نخواهند رفت،چرا که حداکثر زمان تشنگی یک روز بوده است که قابل تحمل برای یک انسان معمولی است .لذا آنچه درآن شب باعث قوت قلب بیشتر یاران امام میشد آمادگی بیشتر برای شهادت بود که غسل شهادت و آماده شدن برای شهادت را میتوان یک حرکت عالی درجهت این امر دانست.

پی نوشت ها:
1. امالی صدوق، ابن بابویه،ترجمه کمراه ای،کتابچی، تهران،1376، ص 156

موضوع قفل شده است