شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یزید زمانه ی خود را بشناسید...

[video]http://uplod.ir/pcrs0b978a33/2_266712370955419871.mp4.htm[/video]

حبیبه;887501 نوشت:
باسمه الرقیب

اگر پاک دستی و تقوا شرط تفویض عناوین مدیریتی باشد دست دزدان از بیت المال مسلمین قطع می شود.

مشگل دقیقا از اینجایی بوجود میاد که کسانی مانند شما چنین تفکراتی دارند .

نه من ، نه شما ، نه قویترین روانشناسها ، نه قویترین کارشناسها نمیتونن متوجه بشن که چه کسی پاک دست هست ، چه کسی تقوی داره و چه کسی پاک دست نیست و تقوی نداره .

نمونه هاش زیاد هستند . که فکر نمیکنم نیازی به گفتنش اسامیشون باشه و دقیقا ما از همونجاها نیش خوردیم .
فکر کردیم یکی پاک دست هست و بهش اعتماد کردیم و ...
بعدش هم که گندش در اومد ...
مخفیش کنیم که دیگران نفهمند فلان کس هم دزد هست ... چون اعتماد عمومی از بین میره ...

حتی خیلی ه از این به اصطلاح متقین ... وقتی بهشون پستهای انچنانی داده میشه ... با خودشون میگن ...
نه اینکه من خیلی تقوی دارم . نه اینکه من خیلی خوبم . برای همین هست که خدا من رو عزیز کرده و این هم حقم هست .

راه شما به ترکستان هست .
راه همون مسیری هست که تمام دنیا طی کردن و یک دهم اختلاص هایی که در درون کشور ما اتفاق میوفته در درون کشورشون اتفاق نمیوفته ...

شفافیت ...
اونقدر باید معاملات و داد و ستدها روتین مند و همراه با شاخص برای اندازه گیری باشه که کسی نتونه دزدی کنه ...

شما میخواین به یکی که معارف دینی خونده و صورت نورانی داره و ریش و ... داره اعتماد کنین و ...
و کشورهای دیگر برای اون پروژه یک شخص مدیر و مدبر رو انتخاب میکنند و چنان شفافیت در نقل و انتقالات ایجاد میکنند و چنان شاخص هایی رو برای محک شخص ایجاد میکنند که شخص بخواد هم نتونه فساد کنه .

باسمه المدّبر

هرمیون;887655 نوشت:
مشگل دقیقا از اینجایی بوجود میاد که کسانی مانند شما چنین تفکراتی دارند .

نه من ، نه شما ، نه قویترین روانشناسها ، نه قویترین کارشناسها نمیتونن متوجه بشن که چه کسی پاک دست هست ، چه کسی تقوی داره و چه کسی پاک دست نیست و تقوی نداره .

نمونه هاش زیاد هستند . که فکر نمیکنم نیازی به گفتنش اسامیشون باشه و دقیقا ما از همونجاها نیش خوردیم .
فکر کردیم یکی پاک دست هست و بهش اعتماد کردیم و ...
بعدش هم که گندش در اومد ...
مخفیش کنیم که دیگران نفهمند فلان کس هم دزد هست ... چون اعتماد عمومی از بین میره ...

حتی خیلی ه از این به اصطلاح متقین ... وقتی بهشون پستهای انچنانی داده میشه ... با خودشون میگن ...
نه اینکه من خیلی تقوی دارم . نه اینکه من خیلی خوبم . برای همین هست که خدا من رو عزیز کرده و این هم حقم هست .

راه شما به ترکستان هست .
راه همون مسیری هست که تمام دنیا طی کردن و یک دهم اختلاص هایی که در درون کشور ما اتفاق میوفته در درون کشورشون اتفاق نمیوفته ...

شفافیت ...
اونقدر باید معاملات و داد و ستدها روتین مند و همراه با شاخص برای اندازه گیری باشه که کسی نتونه دزدی کنه ...

شما میخواین به یکی که معارف دینی خونده و صورت نورانی داره و ریش و ... داره اعتماد کنین و ...
و کشورهای دیگر برای اون پروژه یک شخص مدیر و مدبر رو انتخاب میکنند و چنان شفافیت در نقل و انتقالات ایجاد میکنند و چنان شاخص هایی رو برای محک شخص ایجاد میکنند که شخص بخواد هم نتونه فساد کنه .

پاک دستی و تقوا نه استاد معارف با چهره ی نورانی!

البته حضرتعالی هم درست می فرمائید شفافیّت مهم است.

ضمن اینکه قدرترین مدیران و متخصصان هم در مواجهه با آن همه پول با نظارت و بی نظارت وسوسه می شوند

مگر اینکه تقوای درونی باشد و ناظری چون خداوند را در نظر داشته باشند.

حبیبه;887659 نوشت:
پاک دستی و تقوا نه استاد معارف با چهره ی نورانی!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

تقوا و خویشتداری چیز خوبی است اما راه اطمینان از آن کمی دشوار است و برای رسیدن به یقین به کمک معصوم(ع) نیاز است.

هرمیون;887655 نوشت:
نمونه هاش زیاد هستند . که فکر نمیکنم نیازی به گفتنش اسامیشون باشه و دقیقا ما از همونجاها نیش خوردیم .
فکر کردیم یکی پاک دست هست و بهش اعتماد کردیم و ...
بعدش هم که گندش در اومد ...
مخفیش کنیم که دیگران نفهمند فلان کس هم دزد هست ... چون اعتماد عمومی از بین میره ...

ما در عصر قبل از ظهور امام(عج) مامور به ظاهر هستیم.

بهتر است برای اینکه کمی آرامش به قلوب برسد ویژگی های حکومت امام(عج) مطالعه شود تا بدانیم به کجا باید برویم و هدف زندگی باید چه باشد.

البته اگر اعتقادی به امام زمان(عج) باشد و اینکه ظهورشان باید محقق شود

دعا کنید در کنار حل مشکلات کاری کنیم که فکر ها به سمت امام زمان(عج) برود.

ان شاء الله هر شیعه امامیه یک زمینه ساز ظهور مولایش باشد.

یا علی(ع)@};-

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

خطاب به غیبت کننده چند مرتبه بلند می گفتند:«برادر!برادر!» و بعد که او توجه می کرد و حرفش قطع می شد،ادامه می داد «دستت نره لای در»؛ کنایه از اینکه با این حرف ها کار دست خودت ندهی.
آنها که با هم صمیمیتر بودند،رو به شخص و جمع حاضر در چادر کرده چند بار می گفتند:«گوش کنید،گوش کنید»؛بعد که همه ساکت میشدند و حرف غیبت کننده دچار سکته می شد،ادامه می دادند«من می خواهم برم دستشویی کسی با من نمی آد؟»

فرهنگ جبهه آداب و رسوم،جلد اول،ناشر:انتشارات فرهنگ گستر1381 ص42 به اهتمام سید مهدی فهیمی و محسن مهر آبادی
(ارائه بخشی از محتوای این متن به معنای صحت و تایید محتوای کل کتاب نمی باشد و خواننده محترم در مورد منبع آن تحقیقات لازم را به عمل آورد و اگر دوستان کسی آشنایی دارد بگویید ممنون.)

یا علی(ع)@};-



حبیبه;887659 نوشت:
باسمه المدّبر

پاک دستی و تقوا نه استاد معارف با چهره ی نورانی!

البته حضرتعالی هم درست می فرمائید شفافیّت مهم است.

ضمن اینکه قدرترین مدیران و متخصصان هم در مواجهه با آن همه پول با نظارت و بی نظارت وسوسه می شوند

مگر اینکه تقوای درونی باشد و ناظری چون خداوند را در نظر داشته باشند.

اقتصاد بر رویه مفاهیم شمارشی و کیفی بنا شده .
بنابراین اولین کاری که من میبایست در تفسیر و قانونمند کردن مسایل اقتصادی انجام بدم این هست که همه چیزها رو بر اساس کیفیت و مقدار طبقه بندی کنم .

از انجا که کیفیت نیز باید تبدیل به کمیتی اسکالر بشه میبایست بتونیم با تعریف یک سری استاندارد کیفیت در درون شاخصر رو به یک عدد بدل کنیم .

مثلا شاخصی با عنوان بهره وری تعریف میکنم و به ان شاخص عددی بین 1 تا 100 نسبت میدم .

مثلا عنوان میکنم بهره وری فلان مدیر در فلان شرکت 88 در صد بوده .
این عدد به راحتی میتونه به من بگه که این مدیر چگونه میتونه شرکت رو از رکود خارج کنه و اینکه علم و توانایی انجام این کار رو داره یا نه .

شما مساله تقوی درونی و در نظر گرفتن خداوند رو وارد معادله میکنین . بنابراین من چند تا سوال ازتون میپرسم .

1. فرض کنین ما میخواهیم یک نوع فعالیت اقتصادی رو بهره وریش رو بالا ببریم و فساد و اختلاص رو در ددونش پایین بیاریم .

روشی که من عنوان کردم این بود که شاخص ( شفافیت و مدیریت ) رو در درون اون سیستم بالا ببریم . شفافیت از این جهت که هر چه مقدار این شاخص بالاتر باشه میتونم نتیجه گیری کنم فساد در اون سیستم پایین تر میاد و خر چقدر مدیریت قویتر باشه میتونم نتیجه گیری کنم بهره وری بالاتر میره .

روش شما دو تا شاخص دیگر رو هم عنوان میکنه .
1. در نظر گرفتن خدا
2. تقوی درونی

خوب در صورت امکان یه توضیحی بدین که این دو شاخص آیا میتونن بهره وری رو در درون یه سیستم بالا ببرند یا نمیتونند . و آیا میتونند شاخص مناسبی برای کاهش فساد باشن یا نه .

ثانیا ... این شاخص ها چجوری قابل اندازه گیری هستند . مثلا اگر بخواهیم مدیری رو برای سیستمی انتخاب کنیم چجوری محک بزننیم که ایشون در ارتباط با مسایل در نظر گرفتن خدا و تقوی درونی در چه سطحی هستند .

ممنون

باسمه المدبّر

هرمیون;887697 نوشت:
خوب در صورت امکان یه توضیحی بدین که این دو شاخص آیا میتونن بهره وری رو در درون یه سیستم بالا ببرند یا نمیتونند . و آیا میتونند شاخص مناسبی برای کاهش فساد باشن یا نه .

تقوای مدیریتی و پاک دستی همان قدرت مدیریت و شایسته سالاری در امور مدیریتی است از چند جهت:

انسان متقی وقتی در کاری تخصص ندارد وارد نمی شود(یک)

انسان متقی وقتی وارد کاری شد و دید ضعیف است و از عهده ی آن بر نمی آید فورا از آن کار انصراف می دهد(دو)

انسان متقی اگر قدرت مدیریتی و تخصص داشت و خویش را شایسته ی سمت مدیریتی دید امّا خویش را در برابر

ثروت و قدرت ضعیف انگاشت و متوجه شد نمی تواند در مقابل وسوسه ی نفسش در مقابل پول بی زبان بیت المال

ایستادگی کند خود را از معرض وسوسه ی شیطان لعین دور می کند(استعفا می دهد) (سه)

اگر مردم خدا را در نظر می گرفتند هر کسی سر جای خودش می نشست(شایسته سالاری)

امّا وضعیت اکنونمان بعضا نه مطلقا:"رابطه،وابستگی های حزبی و گروهی در جای ضابطه"

با یک حساب ساده می توانید تأثیر تقوای سیاسی،اقتصادی،مدیریتی.....راا در شایسته سالاری

و افزایش بهره وری در کار مشاهده بفرمائید.

پ.ن

1-از استاد حامی بزرگوار برای انحراف تاپیک از موضوع عذرخواهم.

2-جناب هرمیون اگر قانع نشدید زحمت کشیده تاپیک جدیدی در رابطه با این موضوع ایجاد بفرمائید

تا در محضر اساتید فن بحث شود.

باسمه سریع الحساب

حبیبه;887337 نوشت:
فرهنگ و ادب رفت به تاراج نه صندوق

گویا که شده صدق و امانت به مَثَل دوغ

کشک است نظارت برِ این قومِ دغل باز

از بس که زیاد است در آنها طمع و آز

دزدی چو گماری برِ صندوق ندانی؟

آن گربه ی بد ذات بَرِ گوشت نشانی؟!

اصلاحیه:آن گربه ی طمّاع بر گوشت نشانی

پ.ن

1-عالم هستی نظام احسن است،خداوند هیچ چیز را بد نمی آفریند.

2-حقیقت و ذات اشیاء و موجودات به خداوند منتسب است لذا بد نمی شود.

هرمیون;887655 نوشت:
شفافیت....

سلام
دوستان چند نظر مختلف دادند ولی به نظر من تمام این نظرات باید در کنار هم باشند
شایسته سالاری بر اساس تقوا که سرکار "حبیبه" فرمودند
اصلاح قوانین که جناب "shsina" فرمودند
تلاش برای زمینه سازی ظهور که جناب "رستگاران" فرمودند
و...............

تمام اینها مهم هستند و اینطور نیست که راه حل لزوماً یکی از اینها باشد
بلکه تمام اینها (به علاوهء مسائل دیگر که گفته نشد) باید باشند تا جلوی خیلی از مشکلات در کشور گرفته شود

اما به نظر من موضوع "شفافیت" که کاربر "هرمیون" گفتند از همه مهمتر است (در کشور ما)
به تمام دوستان پیشنهاد میکنم سخنرانی زیر را ببینند و نظرشان را بفرمایند
استاد "حامی" عزیز ، شما هم لطف کنید این سخنرانی را گوش بدهید و نظرتان را بفرمائید

شفافیت مسئولین - استاد رائفی پور

هرمیون;887655 نوشت:
شفافیت....

سلام
دوستان چند نظر مختلف دادند ولی به نظر من تمام این نظرات باید در کنار هم باشند
شایسته سالاری بر اساس تقوا که سرکار "حبیبه" فرمودند
اصلاح قوانین که جناب "shsina" فرمودند
تلاش برای زیمنه سازی ظهور که جناب "رستگاران" فرمودند
و...............

تمام اینها مهم هستند و اینطور نیست که راه حل لزوماً یکی از اینها باشد
بلکه تمام اینها (به علاوهء مسائل دیگر که گفته نشد) باید باشند تا جلوی خیلی از مشکلات در کشور گرفته شود

اما به نظر من موضوع "شفافیت" که کاربر "هرمیون" گفتند از همه مهمتر است (در کشور ما)
به تمام دوستان پیشنهاد میکنم سخنرانی زیر را ببینند و نظرشان را بفرمایند
استاد "حامی" عزیز ، شما هم لطف کنید این سخنرانی را گوش بدهید و نظرتان را بفرمائید

شفافیت مسئولین - استاد رائفی پور

حبیبه;887715 نوشت:
تقوای مدیریتی و پاک دستی همان قدرت مدیریت و شایسته سالاری در امور مدیریتی است

سلام و عرض ادب
اصل صحبت شما کاملاً درست است
بله اگر تقوا باشد خیلی از مسائل حل میشود ، اما در اجرای این مفهوم صحیح ، چند ایراد وجود دارد که عرض میکنم:

1 - موضوعی که کاربر "هرمیون" گفتند. معیار تقوی چیست؟ چطور می توانیم به وجودش در افراد پی ببریم؟ مهمتر اینکه چه کسی قرار است راستی آزمایی کند؟ یا افرادی که قرار است شخص با تقوا را تشخیص بدهند و در راس یک ارگان یا اداره قرار دهند ، خودشان با تقوا هستند؟ اصلاً میشود افراد با تقوا را تشخیص داد؟ شما خودتان فرمودید:
حبیبه;887659 نوشت:
قدرترین مدیران و متخصصان هم در مواجهه با آن همه پول با نظارت و بی نظارت وسوسه می شوند
خب حالا فرض کنیم مدیری را در سطوح پایین مدیریتی سنجیدیم و فهمیدیم با تقواست. از کجا بدانیم که در مراتب بالاتر تقوایش را از دست خواهد داد یا خیر؟ سرکار "حبیبه" ، به نظر من در حکومت و کشور داری باید با وضع قوانین و جدیت در اجرای قانون کار را پیش برد. اگر بخواهیم با سلام و صلوات و امید به با تقوا بودن افراد کار را پیش ببریم ، نتیجه اش همین وضعیتی میشود که الان در آن هستیم

2 - از ابتدای انقلاب ، ظاهر را در تقوی بیشتر دخیل دانسته ایم تا باطن را. البته بدون شک بهترین حالت تقوی این است که ظاهر و باطن درست باشد ، ولی واقعیت این است که در عمل بجز برخی بزرگان ، واقعاً نمیشود در بین عموم مردم انتظار یافتن افرادی را داشت که از تمام جهات در حد عالی باشند. پس چاره ای نیست جز اینکه نقاط قوت مهمتر را بشناسیم و بر اساس آنها افراد را دسته بندی کنیم. اما این بخش های مهم متاسفانه اشتباه فهم شده است. یک بار در یکی از تاپیک ها پرسیدم اگر الان برویم بیرون و به صورت تصادفی از کسی بخواهیم لطفاً یک فرد مذهبی را به من نشان بده ، چند درصد احتمال میدهید که یک دانشمند را نشان بدهد؟ و اگر از او بپرسیم چرا به یک دانشمند اشاره نکردی ، خواهد گفت شما گفتید فرد مذهبی ، نگفتید مردِ عِلم! یعنی در ذهن بسیاری از مردم ، دینداری یعنی "فقط" نماز خواندن ، روزه گرفتن ، ریش داشتن ، قرآن خواندن ، چادری بودن ، شرکت در مراسم مذهبی و....

3 - فرمودید:

حبیبه;887715 نوشت:
انسان متقی وقتی در کاری تخصص ندارد ، وارد نمی شود
قصد یک انسان با تقوا قطعاً همین است ، اما آیا خودش میداند که تخصص دارد یا ندارد؟ گاهی ممکن است یک فرد با تقوا که در زمینه ای تخصص کافی ندارد ، "خودش فکر کند که تخصصش کافی است" و با همین تفکر بخواهد مسئولیتی را بر عهده بگیرد. یعنی نیتش خیر بوده ، اما مطلع نبوده است که تخصصش کافی نیست. نمونه اش فکر میکنم جناب ابوذر بودند که خدمت پیامبر(ص) رسیدند و از ایشان خواستند که پستی به او بدهد تا خدمت کنند (با نیت کاملاً مثبت). پیامبر(ص) در پاسخ فرمودند آنقدر تو را دوست دارم که حاضرم جانم را به تو بدهم (یعنی تایید تقوای او) ، اما تو برای کارهای حکومتی مناسب نیستی. حال اگر پیامبر(ص) این نکته را به ایشان تذکر نمی دادند ، ممکن بود جناب ابوذر وارد یک مسئولیت حکومتی بشوند (با نیت خیر) ، ولی ناخواسته باعث ضربه خوردن به آن بخش بشوند

باسمه الحق

Reza-D;887875 نوشت:
سرکار "حبیبه" ، به نظر من در حکومت و کشور داری باید با وضع قوانین و جدیت در اجرای قانون کار را پیش برد. اگر بخواهیم با سلام و صلوات و امید به با تقوا بودن افراد کار را پیش ببریم ، نتیجه اش همین وضعیتی میشود که الان در آن هستیم

با سلام و احترام

مسلم است که تعهد و تخصص در کنار هم ثمر بخشند.

تقوای مدیریتی یکی از مؤلفه های موفقیّت در امور مدیریتی است نه همه ی آن،امّا از عوامل بسیار مهم است.

Reza-D;887875 نوشت:
قصد یک انسان با تقوا قطعاً همین است ، اما آیا خودش میداند که تخصص دارد یا ندارد؟ گاهی ممکن است یک فرد با تقوا که در زمینه ای تخصص کافی ندارد ، "خودش فکر کند که تخصصش کافی است" و با همین تفکر بخواهد مسئولیتی را بر عهده بگیرد. یعنی نیتش خیر بوده ، اما مطلع نبوده است که تخصصش کافی نیست.

این مورد را در پست قبل عرض کرده بودم:

"انسان متقی وقتی وارد کاری شد و دید ضعیف است و از عهده ی آن بر نمی آید فورا از آن کار انصراف می دهد"

(البته از ابتدا نباید کار به اشخاص ضعیف واگذار شود)ولی یافتن نیروهای مدیریتی قوی و متخصص که با تقوا هم باشند

به نظام هم وفادار بوده و به عبارتی ولایی باشند دایره ی گزینشها را محدود می کند،وابستگیهای حزبی هر دولت را نیز به

آن اضافه کنید.

ضمن اینکه صحیح بودن قوانین،نظارت دقیق و قوی حکومتی و شفافیّت از مسئولیتهای نظام است

و تقوا مداری در کار،وظیفه ی وجدانی،اخلاقی و فردی مدیران پس اینها کامل کننده ی یکدیگرند نه نافی هم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;887874 نوشت:
سلام
دوستان چند نظر مختلف دادند ولی به نظر من تمام این نظرات باید در کنار هم باشند
شایسته سالاری بر اساس تقوا که سرکار "حبیبه" فرمودند
اصلاح قوانین که جناب "shsina" فرمودند
تلاش برای زیمنه سازی ظهور که جناب "رستگاران" فرمودند
و...............

تمام اینها مهم هستند و اینطور نیست که راه حل لزوماً یکی از اینها باشد
بلکه تمام اینها (به علاوهء مسائل دیگر که گفته نشد) باید باشند تا جلوی خیلی از مشکلات در کشور گرفته شود

اما به نظر من موضوع "شفافیت" که کاربر "هرمیون" گفتند از همه مهمتر است (در کشور ما)
به تمام دوستان پیشنهاد میکنم سخنرانی زیر را ببینند و نظرشان را بفرمایند
استاد "حامی" عزیز ، شما هم لطف کنید این سخنرانی را گوش بدهید و نظرتان را بفرمائید

شفافیت مسئولین - استاد رائفی پور

چند روز قبل حاج آقاي ذونور مجلس صحبت مي كردند بحث درباره خيانت افرادي بود كه در فتنه 88 سكوت كردند
مي گفتند برخي مي گويند ما موافقت نكرديم.
سكوت به يك فتنه خودش اشتباه بزرگ و همراه شدن با دشمن است
به نظرم بيشتر مشكل ما سر اين است كه چند شب قبل رهبري فرمودند كه ساختن كشور از زمين و آسمان پديد نمي آيد تك تك هم هستيم كه كشور را مي سازيم
شفاف سازي را من و شما بايد بخواهيم
روزي بود وقتي من مي خواستم مقاله اي به روزنامه اي بدهم آنها بايد با فيلتر و دلخواه خود آن را رد يا قبول مي كردند
امروز با اينترنت فضا باز است مردم بايد نقش خود را قوي تر عمل كنند همين طور كه روز 22 بهمن تو خيابان مي ريزند به فهم برسند يك براي شفاف سازي يك امر همگي به كانال هاي تلگرامي بريزند
سكوت ما در خيلي از مسائل شبيه فتنه 88 است در حد خودش
بنده سفت و سخت از مدير سايت خواستم كه ما انجمن سياسي كم داريم
مگر نمي گوييم دين از سياست جدا نيست الان اين سايت اين را نمي گويد كه ايشان هم موافق بودند كه انجمن به راه افتد.
...
برخي از فاميل و دوستان فقط نقد مي كنند و اختلاس ها و بي قانوني را نشانه ناكارآمدي انقلاب مي دانند
مي گويم ما چه كرديم؟
در حد خودمان چه قدر مطالبه كرديم
چقدر با كاريكارتور، با مقاله با كليپ صوتي با شعر و...انتقاد كرديم به سهل انگاري مسؤولان
البته بايد حتما انتقاد حساب شده باشد با فكر و جمع آوري اطلاعات خوب همراه شود تا خداي ناكرده سب دلسردي مردم و تضييع حقوق مردم نشويم.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]داد مي زند مي گويد در كشور آزادي بيان نيست ولي بيشتر نظرش به رهبري است
ولي وقتي مي گوييم نتيجه برجام چه شد مانند افرادي مي شوند كه فحش ناموسي شنيده اند
به فلان عالم گير مي دهند كه زمان جبهه كجا بودند؟
به رهبري كه مورد عنايت امام بودند، سابقه تبعيد و شكنجه و زنداني شدن در زمان طاغوت دارند زمان جنگ تحميلي در جبهه بودند جانباز هستند طور ديگري گير مي دهند.
آقاي سخن از آزادي بيان مي كند زمان رياست جمهوي هم ايشان كه كمتر از شاه نبود طلبه اي به خاطر جنگ موجي شده بود. عكس اون رئيس جمهور را در همان حالت پاره كرده بود
ايشان را مي برد حسابي كتك مي زند و اين كار به يك بار و دوباره ختم نمي شود
الان در سايتش حرف از مردم داري مي زند
....
آن قدر مي خوردند كه نزديك است خفه شوند آنگاه سخن از اين مي كنند كه گرفتن رايانه خلاف مناعت طبع است
مريدانش مي گويند آيت الله جوادي از ايشان تعريف كردند
مي گويم آيت الله جوادي را به هر حال قبول داريد يا نه ؟
اگر قبول داريد هم ايشان و هم علامه حسن زاده بارها و بارها و بارها ( نه يك بار از رهبري) حمايت كرده اند
چرا با يك تعريف آيت الله جوادي خودتان را گم مي كنيد؟
وقتي سياست با حقه بازي همراه شود بايد به سخن مولا علي پناه ببريم كه در فتنه ها مراقب باشيد بازي تان ندهند مانند بچه شتر باشيد كه نه بتوانند شما را بدوشند نه بتوانند از شما سواري بگيرند
.....
من و شما انتقاد مي كنيم ولي از خودمان هم نقد كنيم
چرا نماينده اي را كه خودمان فرستاده ايم مجلس رصد نمي كنيم چرا از عملكرش انتقاد نمي كنيم؟
سياسي بودن ما به اينجا ختم نشود كه فقط در تاكسي و در مهماني و سلماني از عملكردها انتقاد كنيم.
در كل بايد نقد كردن را دايره اش را توسعه دهيم به مسؤولان و خودمان.

...
راستي خدا رحم كرده اين تاپيك شوخي است[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

حامی;887909 نوشت:

بنده سفت و سخت از مدير سايت خواستم كه ما انجمن سياسي كم داريم
مگر نمي گوييم دين از سياست جدا نيست الان اين سايت اين را نمي گويد كه ايشان هم موافق بودند كه انجمن به راه افتد.

من چهار پنج سال پیش این پیشنهاد رو از طریق یاهو مسنجر به مدیر بخش آنلاین دادم و گفت بررسی میشه.

بعد از چند روز گفتن بررسی شد ولی موافقت نشد.[/]


بخند

گاهی برای خودت پزشک باش
ڪمی قرص خنده تجویز‌ کن
هر شش ساعت یک بار ،
حتما که نباید مدرک و مطب داشته باشی!


خودت نسخه اے بنویس با خط خوش
روحــت را درمان کن و بخند
بے بهانه ،
فقط بخند




حامی;887915 نوشت:
من و شما انتقاد مي كنيم ولي از خودمان هم نقد كنيم
چرا نماينده اي را كه خودمان فرستاده ايم مجلس رصد نمي كنيم چرا از عملكرش انتقاد نمي كنيم؟
سياسي بودن ما به اينجا ختم نشود كه فقط در تاكسي و در مهماني و سلماني از عملكردها انتقاد كنيم.
در كل بايد نقد كردن را دايره اش را توسعه دهيم به مسؤولان و خودمان.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
:d
استاد کسانی که کاندیداشون رای نیاورد چه بگویند؟:-b

یک نکته هم هست برای شناسایی دقیق یک نماینده باید رزومه اون چه از نظر علمی، عملی و اخلاقی بررسی شود اما در زمان انتخابات چگونه محقق می شود این امر؟
نهایتم که ما نمی شناسیم یک نوصیه از فردی اینکه اعتماد کنید یکی لیست میده بهتون می بینید درسته اعتماد کنید

این رصد وقتی شناختی نداریم چطور باید باشد؟

یا علی(ع)@};-

[="Times New Roman"][="Black"]

حامی;887909 نوشت:

چند روز قبل حاج آقاي ذونور مجلس صحبت مي كردند بحث درباره خيانت افرادي بود كه در فتنه 88 سكوت كردند
مي گفتند برخي مي گويند ما موافقت نكرديم.
سكوت به يك فتنه خودش اشتباه بزرگ و همراه شدن با دشمن است
به نظرم بيشتر مشكل ما سر اين است كه چند شب قبل رهبري فرمودند كه ساختن كشور از زمين و آسمان پديد نمي آيد تك تك هم هستيم كه كشور را مي سازيم
شفاف سازي را من و شما بايد بخواهيم
روزي بود وقتي من مي خواستم مقاله اي به روزنامه اي بدهم آنها بايد با فيلتر و دلخواه خود آن را رد يا قبول مي كردند
امروز با اينترنت فضا باز است مردم بايد نقش خود را قوي تر عمل كنند همين طور كه روز 22 بهمن تو خيابان مي ريزند به فهم برسند يك براي شفاف سازي يك امر همگي به كانال هاي تلگرامي بريزند
سكوت ما در خيلي از مسائل شبيه فتنه 88 است در حد خودش
بنده سفت و سخت از مدير سايت خواستم كه ما انجمن سياسي كم داريم
مگر نمي گوييم دين از سياست جدا نيست الان اين سايت اين را نمي گويد كه ايشان هم موافق بودند كه انجمن به راه افتد.
...
برخي از فاميل و دوستان فقط نقد مي كنند و اختلاس ها و بي قانوني را نشانه ناكارآمدي انقلاب مي دانند
مي گويم ما چه كرديم؟
در حد خودمان چه قدر مطالبه كرديم
چقدر با كاريكارتور، با مقاله با كليپ صوتي با شعر و...انتقاد كرديم به سهل انگاري مسؤولان
البته بايد حتما انتقاد حساب شده باشد با فكر و جمع آوري اطلاعات خوب همراه شود تا خداي ناكرده سب دلسردي مردم و تضييع حقوق مردم نشويم.

سرهنگ فتاح حیدری: چرا این کارو ( خودکشی ) میکنی پیمان؟

پیمان فدایی: واسه افکار عمومی.

سرهنگ فتاح حیدری: افکار عمومی حافظه ی ضعیفی دارن ، خودتو بیخودی فدا نکن.

آواز قو - دیالوگ های ماندگار[/]

Reza-D;887874 نوشت:
تمام اینها مهم هستند و اینطور نیست که راه حل لزوماً یکی از اینها باشد
بلکه تمام اینها (به علاوهء مسائل دیگر که گفته نشد) باید باشند تا جلوی خیلی از مشکلات در کشور گرفته شود

اما به نظر من موضوع "شفافیت" که کاربر "هرمیون" گفتند از همه مهمتر است (در کشور ما)
به تمام دوستان پیشنهاد میکنم سخنرانی زیر را ببینند و نظرشان را بفرمایند

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

به قول استاد حامی خوشه ایی باید نگاه کرد

داداش بعضی از مسائل اصل است وریشه نبود آنها، گرچه خوب هم باشد(مفید در ظاهر) اما عوامل دیگر را جدا می کند باعث گندیدگی می شود

درخت اگر از ریشه جدا شود ساقه از تنه و برگ از ساقه اینا فساد اور است گرچه ریشه پنهان است اما نباید فراموش شود

وقتی امام زمان(عج) که ریشه اعتقادی امامیه و یا اصلا اعتقاد کل موحدین و بعضا غیر موحدین(بنا بر موعود بودن ایشان) است کنار زده شود و یا سایه ایی کمرنگ از ایشان در زندگی و اهداف باشد ما بقی موارد اگر خوب هم باشند رو به فساد می روند

زمینه سازی برای ظهور یعنی تقوا یعنی تولی و تبری
یعنی شتر دوساله بودن در فتنه ها
و شرایط دیگر که وقتی خوشه ایی نگاه کنید این از نظر من چه در کشور ما چه در جای دیگر ریشه و اصل است
اصلی است که ما در قالب الفاظ پنهان می کنیم
جمعه ها به یادشون هستیم اما غافلیم از اینکه جمعه بهانه است
خدا بخواهد ظهور همین لحظه هم می تواند رخ دهد

بشرط اینکه ما بخواهیم

بشرط اینکه ما بفهمیم که حق با علی(ع) و اولاد اوست

بفهمیم که اگر امیرالمومنین(ع) نبود عمر هلاک می شد

حال ما که دعوی دوستی اهل البیت(ع) و قائل به امامت امام زمان(عج) هستیم
چکار کردیم برای او؟

یا علی(ع)@};-

[=Times New Roman]

رستگاران;887940 نوشت:

این رصد وقتی شناختی نداریم چطور باید باشد؟

عزیز دلم این حرفا مال قدیم بود که از بین چند نفر بهترین رو انتخاب می کردی.

این حرفا مال قدیم بود که از بین چند تا آدم متوسط رو به پایین بهترینش رو انتخاب می کردی.

الان باید بین مفسدین فی الارض اونی که کمتر فساد ایجاد میکنه رو انتخاب کنی.

وقتی می بینم کاندید شهرم توی تبلیغاتش هم بوی بخور بخور میاد.

وقتی توی ستادش آهنگ بندری میزارن و چای و شربت و قهوه عربی میدن من باید چکار کنم.

وقتی با وعده ی شغل و خونه و ماشین و پست و مقام رای جمع میکنه ، و بین بقیه این آقا بهترین هست ، من چجوووری می تونم به این رای بدم آخه. #-o

هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووف.

حامی;887909 نوشت:

چند روز قبل حاج آقاي ذونور مجلس صحبت مي كردند بحث درباره خيانت افرادي بود
مي گفتند برخي مي گويند ما موافقت نكرديم.
سكوت به يك فتنه خودش اشتباه بزرگ و همراه شدن با دشمن است
به نظرم بيشتر مشكل ما سر اين است كه چند شب قبل رهبري فرمودند كه ساختن كشور از زمين و آسمان پديد نمي آيد تك تك هم هستيم كه كشور را مي سازيم
شفاف سازي را من و شما بايد بخواهيم
روزي بود وقتي من مي خواستم مقاله اي به روزنامه اي بدهم آنها بايد با فيلتر و دلخواه خود آن را رد يا قبول مي كردند
امروز با اينترنت فضا باز است مردم بايد نقش خود را قوي تر عمل كنند همين طور كه روز 22 بهمن تو خيابان مي ريزند به فهم برسند يك براي شفاف سازي يك امر همگي به كانال هاي تلگرامي بريزند
سكوت ما در خيلي از مسائل شبيه فتنه 88 است در حد خودش
بنده سفت و سخت از مدير سايت خواستم كه ما انجمن سياسي كم داريم
مگر نمي گوييم دين از سياست جدا نيست الان اين سايت اين را نمي گويد كه ايشان هم موافق بودند كه انجمن به راه افتد.
...
برخي از فاميل و دوستان فقط نقد مي كنند و اختلاس ها و بي قانوني را نشانه ناكارآمدي انقلاب مي دانند
مي گويم ما چه كرديم؟
در حد خودمان چه قدر مطالبه كرديم
چقدر با كاريكارتور، با مقاله با كليپ صوتي با شعر و...انتقاد كرديم به سهل انگاري مسؤولان
البته بايد حتما انتقاد حساب شده باشد با فكر و جمع آوري اطلاعات خوب همراه شود تا خداي ناكرده سب دلسردي مردم و تضييع حقوق مردم نشويم.

سلام جناب حامی ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین .

واقعا شما هم حرف دل من رو زدین ... این همه گفته میشود فتنه 88 و اینکه هزاران جاسوس امریکایی و اینگلیسی براش برنامه ریزی کردن ...

خوب واقعا چرا اقایان موسوی و خاتمی و ... رو محاکمه نکردند ، چرا اسناد دخالت امریکایی ها و انگلیسی ها رو در درون جامعه نشون ندادند که مردم اطلاعاتشون زیاد بشه .

یا در مورد اختلاص 3000 میلیارد تومنی ... وقتی یک هواپیمای ایرباس به زمین میخوره ... هراران و شاید صدها هزار ساعت وقت میزارن تا بفهمن ایراد از کجا بوده .

خیلی جالب هست ... در درون مجلس ما شخصی رو میکنن مامور تحقیق و تفحص از قوه قضاییه ... ایشون میرن میبینن که یکی از عالی رتبه ترین روحانیون شورای نگهبان ... شرکت لاستیک دنا رو خریده ... روش خریدنش هم خیلی باهال بوده ...

ارزش گذاری که رویه کا خ نه لاستیک دنا کردن 600 میلیارد بوده و به ایشون پیشنهاد داده اند که با 100 میلیارد تومن ان را بخره .

ایشون پول نداشته و با دو یا سه بار تخفیف کارخانه رو به قیمت 2 میلیارد تومن میخره . اون هم با فروش لاستیتیک های موجود در درون کارخانه !!!!

بعدش هم که مامور تحقیق و تفحص صداش بالا میره ... میگیرن ومیندازنش تو زندان .

منظورم شورای نگهبان هست ها .... همونجا که قرار هست صلاحیت همه کس و همه چیز و همه قوانین رو بررسی کنه .

بعدش من و هزاران نفر باید نقش شلغم رو بازی کنیم .
در حالیکه به راحتی در این زمینه میشه قوه قضاییه یه تحقیق میکرد و نتیجه اش رو به مردم عنوان میکرد که مدیر این شرکت همکنون کی هست . و یا اینکه برای حخرید این کارخونه چه مقدار گردش مالی صورت گرفته ...

چندین و چند بار هم رجل سیاسی ما به این آقا طعنه زدند که اول لاستیک دنا رو شفاف سازی کن بعدش بیا و صحبت کن و ...

خوب شما بگین راه حل مقابله چی هست . وقتی شورای نگهبان براش چنین اتفاقی میوفته و مامور تحقیقو تفحص رو میگیرن و میندازن زندان باید چی کار کرد

حبیبه;887904 نوشت:
پس اینها کامل کننده ی یکدیگرند نه نافی هم
عرض ادب
بنده هم همین را گفتم خواهر گرامی و اول از همه هم فرمایش شما را آوردم:

Reza-D;887874 نوشت:
دوستان چند نظر مختلف دادند ولی به نظر من تمام این نظرات باید در کنار هم باشند
شایسته سالاری بر اساس تقوا که سرکار "حبیبه" فرمودند
اصلاح قوانین که جناب "shsina" فرمودند
تلاش برای زمینه سازی ظهور که جناب "رستگاران" فرمودند
و...............

حامی;887909 نوشت:
امروز با اينترنت فضا باز است مردم بايد نقش خود را قوي تر عمل كنند همين طور كه روز 22 بهمن تو خيابان مي ريزند به فهم برسند يك براي شفاف سازي يك امر همگي به كانال هاي تلگرامي بريزند
سلام استاد
یکی از آشناهای ما در کارهای مربوط به حیوانات فعال است. مثلاً حیواناتی که در خیابان هستند و مشکلی دارند (مثل نقص عضو) یا کوچک هستند و مادر ندارند یا بیمار هستند و.... اینها را از سطح شهر جمع آوری می کنند و مداوا و درمان میکنند. این در حالی است که شهرداری این حیوانات را جمع می کند و میکشد!!! یک مدت شهرداری به اینها اجازهء فعالیت نمیداد (دلیلش هم فقط بغض و کینه بود) و با هر بهانه ای جلوی آنها را می گرفت (بجای حمایت)

بعد از مدتی که اینها دیدند حیوانات بیچاره یکی یکی توسط شهرداری دارند کشته میشوند ، با هم در شبکه های اجتماعی صحبت می کردند که چکار کنیم؟ یکی از آنها پیشنهاد داد برویم جلوی شهرداری تجمع کنیم تا مشکل ما را حل کنند. از فردای آن روز ، اعضا دیدند هیچ خبری از این آقا نیست! پاسخ تماس هیچکسی را هم نمی داد! تا اینکه یک نفر از اعضا رفت در خانهء آنها تا ببیند چرا پاسخ کسی را نمیدهد که والدینش گفتند دیروز چند نفر به خانهء ما آمادند و پسرمان را به همراه کامپیوتر و لپ تاپ و گوشیش بردند! به ما هم اجازه ندادند برویم!

وقتی این آقا آزاد شد گفت چند روز از من بازجویی می کردند که منظور تو از اینکه در شبکهء اجتماعی گفته بودی تجمع کنیم چه بوده؟! آیا برای تخریب نظام برنامه داشته ای؟! با کدام سازمان در ارتباطی و اهدافتان چیست؟!!!

خانوادهء من اهل شهرستان هفتکل در استان خوزستان هستند. این شهرستان صاحب دومین چاه نفت در ایران است

(بعد از مسجدسلیمان که صاحب اولین چاه نفت ایران است). اما اگر به این شهر بروید اشکتان در خواهد آمد! مردم این شهر از کمترین امکانات محروم هستند در حالی که بخش عمده ای از نفت ایران از این شهر به دست میاید (وضعیت مسجدسلیمان هم همین است). سال ها مردمش از نمایندگان و رئیس جمهورها (البته اگر او را می دیدند!) و سایر مسئولین با التماس و درخواست تقاضا کردند که بابا جان نفت را ما می دهیم آن وقت خودمان محروم هستیم! خب بخشی از این درآمد را هم به خودمان بدهید و خرج شهر خودمان کنید ، اما کسی محل نمیگذاشت

بالاخره مردم جمع شدند و گروهی تشکیل داشتند و برای گرفتن حقشان ("حق" ، دقت بفرمائید "حق" ، "حق خودشان") راهپیمایی کردند و اعتراض کردند. بلافاصله مامورانی را اعضام کردند که ریختند و کتک زدند و بردند. بعضی از آنها در اثر ضربات وارده دچار نقص عضو شده اند و دو نفر هم کشته شدند. بعضی ها را هم بعد از چند ماه آزاد کردند که وقتی از آنها می پرسی کجا بودی فقط میگویند اگر جانت را دوست داری سوال نپرس!!!

لذا روز 22 بهمن که مردم توی خیابان می ریزند را ملاک برای صحبتمان قرار ندهید بزرگوار ، چون این روز در راستای اهداف نظام است. در روزهایی مثل 22 بهمن ، روزهای انتخابات ، روز قدس ، روز 13 آبان و...... معلوم است که از راهپیمایی حمایت می کنند. دقت کرده اید در این روزها کسی به بی حجاب ها کاری ندارد؟! همان بی حجاب هایی که در روزهای دیگر توی خیابان به آنها تذکر داده میشود و حتی درمواردی آنها را بازداشت میکنند ، در روزهایی که اشاره کردم میشوند عضوی از ملت! میشوند بخشی از آبشار خروشان! فقط برای آنکه تعداد شرکت کنندگان زیاد بشود! خبرنگار میگوید:

"امروز مردم از هر دسته و با هر عقیده ای در انتخابات شرکت کرده اند" و در همین حال فیلمبردار هم چند خانم بی حجاب را نشان می دهد. اما چهار روز بعد همین خانمها تبدیل میشوند به مفسدین فی الارض!

ضرب المثلی داشتیم که میگفت:

"می بخور ، منبر بسوزان ، مردم آزاری نکن"
الان باید اینطور بگویی:
"می بخور ، منبر بسوزان ، خواستی خدا را هم انکار کن! ، فقط به ما کاری نداشته باش :ok:"

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;887952 نوشت:
عرض ادب
بنده هم همین را گفتم خواهر گرامی و اول از همه هم فرمایش شما را آوردم:

سلام استاد
یکی از آشناهای ما در کارهای مربوط به حیوانات فعال است. مثلاً حیواناتی که در خیابان هستند و مشکلی دارند (مثل نقص عضو) یا کوچک هستند و مادر ندارند یا بیمار هستند و.... اینها را از سطح شهر جمع آوری می کنند و مداوا و درمان میکنند. این در حالی است که شهرداری این حیوانات را جمع می کند و میکشد!!! یک مدت شهرداری به اینها اجازهء فعالیت نمیداد (دلیلش هم فقط بغض و کینه بود) و با هر بهانه ای جلوی آنها را می گرفت (بجای حمایت)

بعد از مدتی که اینها دیدند حیوانات بیچاره یکی یکی توسط شهرداری دارند کشته میشوند ، با هم در شبکه های اجتماعی صحبت می کردند که چکار کنیم؟ یکی از آنها پیشنهاد داد برویم جلوی شهرداری تجمع کنیم تا مشکل ما را حل کنند. از فردای آن روز ، اعضا دیدند هیچ خبری از این آقا نیست! پاسخ تماس هیچکسی را هم نمی داد! تا اینکه یک نفر از اعضا رفت در خانهء آنها تا ببیند چرا پاسخ کسی را نمیدهد که والدینش گفتند دیروز چند نفر به خانهء ما آمادند و پسرمان را به همراه کامپیوتر و لپ تاپ و گوشیش بردند! به ما هم اجازه ندادند برویم!

وقتی این آقا آزاد شد گفت چند روز از من بازجویی می کردند که منظور تو از اینکه در شبکهء اجتماعی گفته بودی تجمع کنیم چه بوده؟! آیا برای تخریب نظام برنامه داشته ای؟! با کدام سازمان در ارتباطی و اهدافتان چیست؟!!!

خانوادهء من اهل شهرستان هفتکل در استان خوزستان هستند. این شهرستان صاحب دومین چاه نفت در ایران است (بعد از مسجدسلیمان که صاحب اولین چاه نفت ایران است). اما اگر به این شهر بروید اشکتان در خواهد آمد! مردم این شهر از کمترین امکانات محروم هستند در حالی که بخش عمده ای از نفت ایران از این شهر به دست میاید (وضعیت مسجدسلیمان هم همین است). سال ها مردمش از نمایندگان و رئیس جمهورها (البته اگر او را می دیدند!) و سایر مسئولین با التماس و درخواست تقاضا کردند که بابا جان نفت را ما می دهیم آن وقت خودمان محروم هستیم! خب بخشی از این درآمد را هم به خودمان بدهید و خرج شهر خودمان کنید ، اما کسی محل نمیگذاشت

بالاخره مردم جمع شدند و گروهی تشکیل داشتند و برای گرفتن حقشان ("حق" ، دقت بفرمائید "حق" ، "حق خودشان") راهپیمایی کردند و اعتراض کردند. بلافاصله مامورانی را اعضام کردند که ریختند و کتک زدند و بردند. بعضی از آنها در اثر ضربات وارده دچار نقص عضو شده اند و دو نفر هم کشته شدند. بعضی ها را هم بعد از چند ماه آزاد کردند که وقتی از آنها می پرسی کجا بودی فقط میگویند اگر جانت را دوست داری سوال نپرس!!!

لذا روز 22 بهمن که مردم توی خیابان می ریزند را ملاک برای صحبتمان قرار ندهید بزرگوار ، چون این روز در راستای اهداف نظام است. در روزهایی مثل 22 بهمن ، روزهای انتخابات ، روز قدس ، روز 13 آبان و...... معلوم است که از راهپیمایی حمایت می کنند. دقت کرده اید در این روزها کسی به بی حجاب ها کاری ندارد؟! همان بی حجاب هایی که در روزهای دیگر توی خیابان به آنها تذکر داده میشود و حتی درمواردی آنها را بازداشت میکنند ، در روزهایی که اشاره کردم میشوند عضوی از ملت! میشوند بخشی از آبشار خروشان! فقط برای آنکه تعداد شرکت کنندگان زیاد بشود! خبرنگار میگوید: "امروز مردم از هر دسته و با هر عقیده ای در انتخابات شرکت کرده اند" و در همین حال فیلمبردار هم چند خانم بی حجاب را نشان می دهد. اما چهار روز بعد همین خانمها تبدیل میشوند به مفسدین فی الارض!

ضرب المثلی داشتیم که میگفت: "می بخور ، منبر بسوزان ، مردم آزاری نکن"
الان باید اینطور بگویی:
"می بخور ، منبر بسوزان ، خواستی خدا را هم انکار کن! ، فقط به ما کاری نداشته باش :ok:"


[/]

تاپیک شوخی سیاسی گشته است
شوخ طبعی ها سماعی گشته است
می نخور منبر نسوزان مردم آزاری مکن
طبع شعر ما قیاسی گشته است

Reza-D;887952 نوشت:
شهرستان هفتکل

استاد "حامی" با اجازهء شما این پست را قرار میدهم برای آشنایی اعضا با یکی از شیرمردان ایران

این تصویر قبر استوار

"عنایت الله گنجی" است که در پایان قرار میدهم. در جنگ جهانی ، نیروهای متفقین متشکل از انگلستان و روسیه به ایران حمله کردند و ایران را اشغال کردند. در بین شهرهایی که اشغال شد ، هفتکل نقش استراتژیک مهمی برای آنها داشت. در هفتکل یک پاسگاه کوچک بود که توسط استوار گنجی کنترل میشد. در یکی از روزها سرباز وظیفه "نجف دهکردی" که تنها نیروی پاسگاه بود ، به استوار گنجی خبر می دهد که هواپیماهای انگلیسی دارند در فرودگاه هفتکل فرود می آیند

استوار گنجی که تازه ازدواج کرده بود ، اسلحه اش را بر میدارد و سوار بر اسبش میشود و خودش را به فرودگاه میرساند و به همراه سربازش (فقط دو نفر) با نیروهای انگلیسی وارد جنگ میشود و چندین نفر از آنها را میکشد. افسر انگلیسی به او میگوید شاه تسلیم شده تو برای چه مقاومت می کنی؟!

استوار گنجی پاسخ میدهد:

"مملکت مال شاه نیست و من هم سرباز شاه نیستم. من سرباز وطنم"

ایشان همچنان با انگلیسی ها جنگید تا اینکه به شهادت میرسد. سرباز وظیفه دهکردی هم از ناحیه پا گلوله میخورد و زخمی میشود و بعدها این ماجرا را نقل میکند. این در حالی است که قبر این دلاور ایرانی دارد تخریب میشود و مسئولین کمترین توجهی به آن ندارند! چند وقت پیش پدر بنده پیش امام جمعهء هفتکل رفتند و از ایشان خواست تا فکری برای این قبرِ در حال تخریب کند و نگذارد یاد این سرباز دلیر از خاطره ها پاک بشود. ایشان هم قول دادند که حتماً پیگیری خوام کرد ، اما یک سال گذشته و هیچ اتفاقی نیفتاده است! حدود یک ماه پیش پدرم امام جمعه را مجدداً می بیند اما وقتی خواست به سمتش برود ایشان راهش را کج کرد و از سمت دیگری رفت!


صادق;887954 نوشت:
تاپیک شوخی سیاسی گشته است
شوخ طبعی ها سماعی گشته است
می نخور منبر نسوزان مردم آزاری مکن
طبع شعر ما قیاسی گشته است


"صادقا" وقتی که در دل شور نیست
شوخ طبعی ، جمله ای منسوخی است!

لااقل حرف از سیاست می زنیم
چون سیاست هم خودش یک شوخی است :Cheshmak:

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;887952 نوشت:

یکی از آشناهای ما در کارهای مربوط به حیوانات فعال است. مثلاً حیواناتی که در خیابان هستند و مشکلی دارند (مثل نقص عضو) یا کوچک هستند و مادر ندارند یا بیمار هستند و.... اینها را از سطح شهر جمع آوری می کنند و مداوا و درمان میکنند. این در حالی است که شهرداری این حیوانات را جمع می کند و میکشد!!! یک مدت شهرداری به اینها اجازهء فعالیت نمیداد (دلیلش هم فقط بغض و کینه بود) و با هر بهانه ای جلوی آنها را می گرفت (بجای حمایت)

بعد از مدتی که اینها دیدند حیوانات بیچاره یکی یکی توسط شهرداری دارند کشته میشوند ، با هم در شبکه های اجتماعی صحبت می کردند که چکار کنیم؟ یکی از آنها پیشنهاد داد برویم جلوی شهرداری تجمع کنیم تا مشکل ما را حل کنند. از فردای آن روز ، اعضا دیدند هیچ خبری از این آقا نیست! پاسخ تماس هیچکسی را هم نمی داد! تا اینکه یک نفر از اعضا رفت در خانهء آنها تا ببیند چرا پاسخ کسی را نمیدهد که والدینش گفتند دیروز چند نفر به خانهء ما آمادند و پسرمان را به همراه کامپیوتر و لپ تاپ و گوشیش بردند! به ما هم اجازه ندادند برویم!

وقتی این آقا آزاد شد گفت چند روز از من بازجویی می کردند که منظور تو از اینکه در شبکهء اجتماعی گفته بودی تجمع کنیم چه بوده؟! آیا برای تخریب نظام برنامه داشته ای؟! با کدام سازمان در ارتباطی و اهدافتان چیست؟!!!

داداش این حرکتی که آشنای شما انجام داد خیلی بچه گانه بود.

این حرکت ها نباید توسط افراد گمنامی مثل من و شما انجام بشه که اگه حذف بشن یا برن تو گونی کسی نفهمه.

حذف همچین افرادی یا بستن دهنشون خیلی راحته.

اینها همه جا دوست و آشنا دارن ، کلانتری و مخابرات و بووووق و بووووووق و بووووووق.....

ولی اگر افراد سرشناس مثل رائفی پور یا دکتر عباسی حرف بزنند اون موقع اینها هستن که دهنشون بسته میشه.

پس یا باید بسپاری به یه آدم سرشناس ، یا اینکه صبر کنی خودت سری بین سرها در بیاری. در غیر اینصورت به جایی که نمی رسی هیچ ، سلامتی روح و روانتم ازت می گیرن.[/]

حامی;887915 نوشت:
داد مي زند مي گويد در كشور آزادي بيان نيست ولي بيشتر نظرش به رهبري است
ولي وقتي مي گوييم نتيجه برجام چه شد مانند افرادي مي شوند كه فحش ناموسي شنيده اند

دمت گرم حاجی . چه مغالطه خوبی کردی .
چون برجام نتیجه نداده پس در کشور آزادی بیان هست یا نیازی به آزادی بیان نیست !
حالا خوبه که برجام به قول امام جمعه تهران یک نتیجه داده و آن شناخت > ست پس بی انصافی نکنید .
حالا بگذریم از چند برابر شدن فروش نفت و ورود سرمایه خارجی به ایران و بازگشت بعضی از دارایی های بلوکه شده ایران و دور شدن سایه جنگ از ایران _ که البته این آخری را حضرت ماه فرمودند که از برکات قدرت موشکی ایران است ، پس 100% درست است _ . اما چرا در سفره مردم دیده نمی شود یکی اش این است که قیمت نفت نسبت به دولت "هدیه امام زمان" به یک سوم رسید و اگر برجام نمیبود و فروش نفت به همان مقدار قبل از برجام محدود میشد، بنده نمیدانم چه میشد .

البته که آمریکا به واسطه قدرتش مداخله گر و سلطه جوست اما نمیدانم چرا به ذهن خردمندان سایر کشورها نرسیده است که مانند دانشجویان خام ما به سفارتش حمله کنند و دیپلمات ها را گروگان بگیرند و بزرگ قوم ما هم این کار را تایید کند و در نهایت بگویند غلط کردیم و دیپلمات ها را بازگردانند .
البته چند ملت شریف دیگر همانند هموطنان ما پیدا شدند که خواستار مبارزه با این قدرت امپریالیستی شدند که همگی در نهایت به خاک سیاه نشستند ، از نیکاراگوئه تا ونزوئلا و کوبا و ویتنام . این که ما هنوز چندان از رمق نیافتادیم هم باز برمیگردد به نعمت نفت که پولی که میبایست باعث پیشرفت کشور شود را برای ثابت نگه داشتن وضعیت کشور هزینه کردیم . البته حمایت کفار چینی و روسی نیز اگر نبود و همچنین اگر در یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلتیک جهان قرار نداشتیم باز هم سرنوشتی مشابه پیدا میکردیم.

سپس میگویند سازش با آمریکا هیچ فایده ندارد و از توافقات اصلاح طلبان با آمریکایی ها میگویند که در نهایت خلف وعده کردند . در این که ذات آمریکا دست یابی به قدرت است هیچ شکی نیست ولی آیا آمریکا دیوانه است که به کشوری که تمام قدرت سیاسی و اقتصادی در دست نیروهای طرفدار رهبری و سپاه جمع شده و اصلاح طلبان وقتی به قدرت دست پیدا میکنند که نیاز به سازش باشد و نظام به بن بست رسیده، چرا باید به آنان کمک کند ؟ کمک به اصلاح طلبان یعنی کمک به سپاه و رهبری . البته یک کشور که کمی شرافت دارد به عهدش وفا میکند ولی برای آمریکا اصل تضعیف دشمنان و قدرتمند کردن خود است. البته تمام این توافقات برکاتی برای نظام داشته که در بزنگاه های تاریخی نظام را از نابودی نجات داده اما چون مخالفت با آمریکا مهم ترین ایدئولوژی نظام است بیان نمی شود .

در نهایت اگر انقلاب 57 منجر به تشکیل یک حکومت دموکراتیک میشد که جمهوری اسلامی هم یکی از احزاب آن بود نه نیاز بود که از اول تا الان تحریم شویم و ثروتمان صرف این شود که مردم از گرسنگی نمیرند به جای اینکه پیشرفت کنیم ، نه با آمریکا اینهمه مشکل پیدا میکردیم _ که باز هم به دلیل ذات مداخله جویش به هر حال مقداری پیدامیکردیم _ نه با عراق وارد جنگ میشدیم و نه خیلی چیزهای بد دیگر که هزینه آرمان گرایی نظام بود و به مردم ایران تحمیل شد ، اتفاق می افتاد .
آخر همه آرمان گرایی های نظام هم یک " غلط کردیم " بزرگ بود.
از دیپلمات های آمریکایی گرفته تا خریدن سلاح از آمریکا و اسرائیل تا پایان جنگ و نوشیدن جام زهر و تا همین برجام و بعدیش هم قطع روابط با آمریکاست !

یک نکته هم بگویم : درباره سازش با آمریکا گریز به صحرای کربلا میزنند و شعار " هیهات من الذله " سر میدهند و آن یکی از صلح امام حسن یا حدیبه میگوید و از خودشان نمیپرسند که چطور اقدامات یک جامعه بدوی ماقبل مدرن را با یک جامعه مدرن با سیاست و اقتصاد و تکنولوژی مدرن مقایسه میکنند و شعار سر میدهند ؟
آیا زمان پیامبر برای پیشرفت اقتصاد نیاز به سرمایه گذاری خارجی بود ؟ نیاز به امنیت کشور برای ورود سرمایه خارجی بود ؟ نیاز به ارتباطات بانکی با جهان بود ؟ آیا مردمش مانند جامعه ما از قشر متحجر که هنوز دنبال قمه اند تا پست مدرن را شامل میشدند ؟ آیا میشد یک نفر از دل مدینه با کفار مکی ارتباط تصویری برقرار کند ؟
نبی صبح تا شب مشغول پیکار با کفار بود و برایش امنیت مدینه مهم نبود در حالیکه اگر کشور بخواهد توسعه بیابد باید امن باشد تا سرمایه خارجی ورود کند و دور از جنگ و تنش با دیگر کشورها باشد خصوصا با آمریکا ! که به قول خودتان فعلا هم بانک های بزرگ از ترس تحریم آمریکا با ایران رابطه برقرار نمیکنند .
مدینه تحت حکمرانی پیامبر، یک جامعه یک دست ، متشکل از مومنانی بود که حاضر بودن در راه اهدافشان جان بدهند و تا آنجا که من میدانم هر آنکه راضی نبود آزاد بود که از شهر خارج شود ، آیا ایران فعلی که بخش کثیری از جامعه ولایت فقیه را قبول ندارند با آن جامعه یکی است ؟
بگذریم از اقدامات امام حسین که یک تصمیم کاملا فردی بود و حالا شده شعار سیاست خارجی کشوری جهان سومی در عصر مدرنیته و دارای اقتصاد و تکنولوژی مدرن !
منظورم از بدوی هم جامعه ماقبل انقلاب صنعتی است و شامل ایران و یونان باستان هم میشود پس به غیرت اسلامی تان برنخورد.

نوشته اصلی توسط صادق
تاپیک شوخی سیاسی گشته است
شوخ طبعی ها سماعی گشته است
می نخور منبر نسوزان مردم آزاری مکن
طبع شعر ما قیاسی گشته است

Reza-D;887959 نوشت:

"صادقا" وقتی که در دل شور نیست
شوخ طبعی ، جمله ای منسوخی است!

لااقل حرف از سیاست می زنیم
چون سیاست هم خودش یک شوخی است :Cheshmak:

هر سیاست نیست شوخی ای عزیز
ای رضای شوخ طبع و با تمیز
گفته هایت گر چه باشد با نمک
هست در دریا بسی شیرین سمک
نوش کن از آن سمک های وزین
مار ماهی را در این دریا مبین

با سیاست آشتی کن ای جوان
ای رضای ناز مند و خوش بیان

در ره حق گه سکوت و گه صدا باید نمود
جایگاهی در ولایت جایگاهی غرق خون
حرف حق را هرکجا یکجور زد
در گهی خار گلو و گه تا پای جون

گرچه تلخ است حق، بر سقِ کام(طبیعتا حق بر کسانی که دوست ندارند بشنوندش تلخ است گرچه خود حق ماهیتش شیرین است.)
می شود باطل فنا وقتی که حق آید تمام

این سخن اینجا تمامش می کنم
بهر آن حق من دعایش می کنم
ای که غایب گشته ای زِ ما بیا(مراد صاحب العصر والزمان(عج))
ای سزاوار تر زِ هرکس بیا
یا خدا او (عج)را رسان که لایق است
او(عج) به سوی تو چونان یک قایق است(کشتی نجات)

یا علی(ع)@};-

صادق;887967 نوشت:
هر سیاست نیست شوخی ای عزیز
ای رضای شوخ طبع و با تمیز
گفته هایت گر چه باشد با نمک
هست در دریا بسی شیرین سمک
نوش کن از آن سمک های وزین
مار ماهی را در این دریا مبین

با سیاست آشتی کن ای جوان
ای رضای ناز مند و خوش بیان


گفته
"حامی" ، روزگاری ، گوشه ای
حبه ای دین را نبین ؛ بل خوشه ای :Nishkhand:

خوشه ای بینی ، تمامش با هم است
آن سمک با مـــارماهـــی توأم است

آنکه تنها مـــارماهـــی را بدید
شک و بغض اندر دلش آمد پدید

آنکه هم کز مارماهی غافل است
نهیِ از منکر برایش ، مشکل است

گر همیشه روز باشد ، خواب نیست
شب چو باشد ، زندگی را تاب نیست

(برای زندگی به نور خورشید نیاز است)

جامعه ، گر سوی مهدی(عج) عازم است
امر و نهیش ، هر دو با هم لازم است

Im_Masoud.Freeman;887941 نوشت:
آواز قو

نه اینکه جای نقد نداشته باشد ، اما در کل فوق العاده بود این فیلم

قاسم زارع - علی هم خشونت داشت!
جمشید هاشم پور - علی رو اگه 100 قسمت کنی ، نود و نه تاش رحمته ، یکیش خشونت :ok:

[=Times New Roman]

Reza-D;887974 نوشت:

نه اینکه جای نقد نداشته باشد ، اما در کل فوق العاده بود این فیلم

- علی هم خشونت داشت
- علی رو اگه 100 قسمت کنی ، نود و نه تاش رحمته ، یکیش خشونت :ok:


پست های اول تاپیک دیالوگ های ماندگار رو بخون.

من از اون موقع که دوازده سالم بود تا الان که بیست و پنج سالمه این فیلم رو دارم.

همیشه عاشقش بودم و از دیدنش سیر نشدم ، اونم بخاطر شخصیت فتاح حیدری بود. که هیچکس مثل استاد جمشید هاشم پور نمی تونست بازیش کنه.

به نظرم نمونه ی یه مسلمان واقعی بود.

به همه پیشنهاد میکنم این فیلم رو ببینند.

-تو که حکومت علوی رو به رخ من میکشی یادت باشه ، علی اهل خشونتم بود ، حتما تو تاریخ خوندی با خوارج چیکار کرد.

علی رو صد قسمتش کنی نود و نه تاش رحمته یکیش خشونت ، نمونه اش بیست و پنج سال خونه نشینیش بود.

[SPOILER]بین خودمون بمونه الان حامی بیاد ببینه با تاپیکش چیکار کردیم هممونو می بنده به رگبار :khandeh!:

خداییش اگر تاپیک من بود پوست همتونو می کندم. :offlow:
[/SPOILER]

Reza-D;887972 نوشت:
گفته "حامی" ، روزگاری ، گوشه ای
حبه ای دین را نبین ؛ بل خوشه ای

ترس آن است خوشه مهمانت شود
گه گداری توشه ی راهت شود
حبه حبه دانه دانه خوشه را باید خورد
ترس آن است که گلو گیرت شود
خوشه خوش طعم است و طعمی دارد
معده ات لیکن فضایی دارد

یا علی(ع)@};-

[=Microsoft Sans Serif]

حبیبه;887715 نوشت:
تقوای مدیریتی و پاک دستی همان قدرت مدیریت و شایسته سالاری در امور مدیریتی است از چند جهت:

انسان متقی وقتی در کاری تخصص ندارد وارد نمی شود(یک)

انسان متقی وقتی وارد کاری شد و دید ضعیف است و از عهده ی آن بر نمی آید فورا از آن کار انصراف می دهد(دو)

انسان متقی اگر قدرت مدیریتی و تخصص داشت و خویش را شایسته ی سمت مدیریتی دید امّا خویش را در برابر

ثروت و قدرت ضعیف انگاشت و متوجه شد نمی تواند در مقابل وسوسه ی نفسش در مقابل پول بی زبان بیت المال

ایستادگی کند خود را از معرض وسوسه ی شیطان لعین دور می کند(استعفا می دهد) (سه)

اگر مردم خدا را در نظر می گرفتند هر کسی سر جای خودش می نشست(شایسته سالاری)

امّا وضعیت اکنونمان بعضا نه مطلقا:"رابطه،وابستگی های حزبی و گروهی در جای ضابطه"

با یک حساب ساده می توانید تأثیر تقوای سیاسی،اقتصادی،مدیریتی.....ر� �ا در شایسته سالاری

و افزایش بهره وری در کار مشاهده بفرمائید.

سلام و عرض ادب

متاسفانه به نظرم اهمیت مسایل مختلف را در حد خودش در نظر نگرفته اید. اولا اینکه همه متخلفین مدیر نیستن خیلی از جاها افراد معمولی تخلف میکنن که برای همه مناصب اشخاص با تقوا وجود نداره . ثانیا مسوولیت شخصی با مسوولیت حکومت نسبت به عاملینش دو مساله متفاوته.

در زمان وضع قانون باید همه را خطا کار (با ظرفیت خطاکاری) در نظر گرفت و در عین حال موقع بررسی خطای اشخاص باید همه را بی گناه فرض کرد مگر اینکه خطایش ثابت شود و برخورد تبعیض آمیز هم نشود.

اینکه الان وضع مملکت این هست نتیجه همین واگذاری نظارت اشخاص بر خود است. نظارت اشخاص بر خود (تقوا) بحثیست بین شخص و خدای خودش. در مورد اداره حکومت این بخش های مختلف هست که باید بر هم نظارت داشته باشد که هم شامل قوانین نظارتی دقیق (نظارت مسوولین بر مسوولین) و هم شامل آزادی مطبوعات و شفافیت (نظارت مردم بر مسوولین) می شود.

بله این که باید مدیر ظاهرش با تقوا باشد مساله درستیست یعنی درست است که باید عامل به ظواهر دین باشد و ما هم در نهایت تقوا را در همین حد میتوانیم بررسی کنیم. ولی نظارت و شفافیت که در اولویت هست دو نتیجه دارد

1- رسوا شدن منافق و ریاکار

2- جلوگیری از وسوسه افراد با تقوا از ترس مجازات و آبروی

اگر به بررسی فرقه واقفیه بپردازید میبنید که یاران نزدیک امام کاظم (ع) که اموال امام هم در اختیارشان بود (فکر کنم وجوهات شرعی) برای مال دنیا به انکار امامت امام رضا (ع) هم رسیدند.

پس بهتره به تقوا به اندازه خودش بها داده بشه و شرط لازم باشه ولی مسایل مهم تر فراموش نشه.

نقل قول:
حضرت علی علیه‏السلام ابتدا شیوه گزینش مسئولان را به مالک تعلیم می‏دهد و می‏گوید :«سپس در کارهای کارگزارانت بنگر ! و آنها را با آزمایش و امتحان به کار وادار ! و از رویمیل و استبداد (بدون مشورت) آنها را به کاری مگمار ، زیرا هوی و هوس و خودرایی ،کانونی از شعبه‏های جور و خیانت است . و از میان آنها افرادی را که با تجربه‏تر و پاک‏تر ودر اسلام پیشگام‏ترند انتخاب کن ، زیرا اخلاق آنها بهتر و خانواده آنها پاک‏تر است . و نیزکم توقع‏تر و در کارها عاقبت‏اندیش‏ترند . . .»(162)

و پس از بیان شیوه صحیح گزینش به اصل مهم نظارت اشاره می‏کند و می‏گوید :

«سپس با فرستادن مأموران مخفیِ راستگو و باوفا کارهای آنان (کارگزاران) را زیرنظربگیر ! زیرا بازرسی مداوم پنهانی ، سبب می‏شود که آنها به امانت‏داری و مدارا کردن بهزیردستان ترغیب شوند . اعوان و انصار خویش را سخت زیرنظر بگیر . اگر یکی از آنهادست به خیانت زد و مأموران مخفی تو به اتفاق چنین گزارشی دادند به همین مقدار ازشهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر و به مقدار خیانتی که انجام داده ، او راکیفر نما ، سپس وی را در مقام خواری و مذلت بنشان ، و نشان خیانت را بر او بگذار وگردن بند ننگ و تهمت را به گردنش بیفکن»(163)

نظارت بر مسئولان و کارگزاران موجب می‏شود که اشخاص خدمت‏گذار ، دل‏سوز وزحمت‏کش از افراد خائن و تن‏پرور شناخته شوند و با تشویق آنها ، خدمت‏گزاران بهخدمت بیش‏تر تشویق شوند و با تنبیه و مجازات خائنان و متخلفان کسی به خود جرأتخیانت ، کم‏کاری و تن‏پروری ندهد . حضرت علی علیه‏السلام در بخشی دیگر از عهدنامه خود بهمالک اشتر درباره سپاهیان و نیروهای نظامی می‏گوید :

«باید بازرسانی - که در نزد مردم به امانت‏داری و حق‏گویی معروف هستند - بر آنهابگماری تا خدمات خدمت‏گزاران را به تو گزارش کنند و آنها بدانند که زحماتشان از نظرتو پوشیده نیست . آنگاه خدمات هر کس را به خوبی بشناس و زحمات کسی را به حسابدیگری مگذار و از ارزش آن کم مکن . از هر کس به اندازه فعالیتش قدردانی کن . مباداشرافت و بزرگی کسی موجب شود که خدمات کوچکش را بزرگ کنی و گمنامی شخصیتو را بر آن دارد که کارهای بزرگش را کوچک شماری»

و من الله توفیق

یا حق

باسمه الشکور

حق دوست;888006 نوشت:
سلام و عرض ادب

متاسفانه به نظرم اهمیت مسایل مختلف را در حد خودش در نظر نگرفته اید.

با سلام و احترام

عرایض بنده از زاویه ی اخلاق فردی و در پاسخ به مطالب جناب هرمیون بود.

در پست 7613 مطالب مورد نظر حضرتعالی بیان گردیده است.

با تشکر

حق دوست;888006 نوشت:
سلام

علیک سلام

حبیبه;888013 نوشت:
سلام

علیک سلام

الان استاد

"حامی" میاید و میگوید همتان اخراجید!
استاد به این مهربانی هیچکس ندیده ، ولی من نمیدانم چرا از ایشان میترسم! X_X

حکایتِ بودن یا نبودن تقوا در حکومت ، مثل حکایت بودن یا نبودن نمک در غذاست
اگر در قابلمه فقط نمک بریزی و سایر مواد نباشد ، غذایی حاصل نخواهد شد
اگر هم اصلاً نمک نباشد ، هر چقدر هم که مواد خوبی در غذا بریزی باز هم غذا طعم خوبی نخواهد داشت

(یعنی مثالم در حد لالیگا بودا :Nishkhand:)

حامی;887447 نوشت:
شفاف سازی


بنده با مسئول های این نظام
گفتم از شفافیت ، زیبا کلام! :Cheshmak:

گفتم ای یاران که در هنگام رای
بر خود ، آن رب ، جمله می دیدید حَی

(حَی = حاضر و ناظر)

گفته بودید از صداقت ، از کَرَم
دل ربودید از من و جان نیز هم!

حرفهاتان گر که هرگز لاف نیست
پس چرا تصویرتان شفاف نیست؟!

برفکی هستید با ما پس چرا؟!
فیش هاتان را ندیده کس چرا؟!

نمره های حرفهاتان بیستِ بیست
لیکن آن ویلای خوشکل مال کیست؟!

رفتنِ خارج اگر بر ما اَخ است
شازده هاتان بسته آنجا با نَخ است!

(نخ = اتصال زیر سیبیلی!)

توی خانه دَه اوتول جا می دهید
منت یارانه بر ما می نهید!

"رهبری فرموده" بر لبهایتان
روی هر فرمان رهبر پایتان!

برفکی مانید ، سیم را می کشیم!
یا گمان کردید غرق خواهشیم؟!

ما برای زندگی ، خون داده ایم
پای خون ها تا ابد اِستاده ایم

گر حیا کردیم زین خون های پاک
نیست معنایش که ما داریم باک!

شاه را انداختیم از تاج و تخت
با شما این نیز بر ما نیست سخت

شیعگی حزب و مقام و دسته نیست
با کسی احد اخوت بسته نیست

ما دل و چشم و زبان ، بر یک سریم
گوش بر فرمان سیـــد ، رهبریم

وای از آن روزی که فرمانم دهد
درد دارم ، کاش درمانم دهد!

تا مریدی بر شما ثابت کنیم
جملگیتان را ز دم ساقط کنیم!

[=Microsoft Sans Serif]

حبیبه;888013 نوشت:
با سلام و احترام

عرایض بنده از زاویه ی اخلاق فردی و در پاسخ به مطالب جناب هرمیون بود.

در پست 7613 مطالب مورد نظر حضرتعالی بیان گردیده است.

با تشکر

سلام و عرض ادب

قصد مجادله ندارم ولی بحث در مورد انتصاب مسوولین بود نه اخلاق فردی که دیدم شما با جمله زیر وارد بحث شدید (البته الان رفتم عقب تر و دیدم که نامه حضرت به مالک رو هم آورده بودید)

حبیبه;887501 نوشت:
اگر پاک دستی و تقوا شرط تفویض عناوین مدیریتی باشد دست دزدان از بیت المال مسلمین قطع می شود.

در هر حال اگر نسبت به حرفتون هم نقدی کردم بابت تاکید بر جوانب دیگه بود.

چون بسیار دیده شده که در کشورمون موقع انتصاب فقط به ظاهر اشخاص نگاه شده و در مسوولیتی قرار داده شده و چه بسا افرادی که در ابتدا تقوا داشتن ولی با قرار گرفتنشون در مسئولیت به خاطر اینکه کسی بر اونها نظارت نمیکرده باعث پارتی بازی و گرفتن رشوه و رانت و... شده که برای خودشون به مرور توجیه کردن.

در هر حال کلیت حرف یکیست و مسوولیت های مختلف مقدار شرایط لازم (تقوا تخصص، نظارت و شفافیت و...) براش میتونه متفاوت باشه.

Reza-D;888016 نوشت:
علیک سلام

الان استاد "حامی" میاید و میگوید همتان اخراجید!

سلام علیکم و رحمه الله
آن که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید;)
شما که پیشاپیش خدا حافظی کردین که اگرم اخراج شدید دیگه غمتون نباشه.

Reza-D;888016 نوشت:
الان استاد "حامی" میاید و میگوید همتان اخراجید!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

روزی روزگاری استاد گرامی به نام حامی در انجمن گفت و گوی دینی پاسخگویی می کرد در مباحثی سخن از خوشه ایی دیدن دین نه حبه ایی دیدن ان سخن می راند
و کاربران را این سخن بر مذاق خوش آمد و طنازی حویش را با حبه انگور نشان دادند خلاصه این جمله حکیمانه شعر و متون طنازانه پدید آورد برای سلامتی استاد حامی کف و جیغ و هورا

الا یا حامی شیرین سخن بازhappy
نکن مارا توبیخ از این کار[-O دلا چرکین نکن از بحث ماها[-(
ببین چقدر داریم گناه ماL-)
دلت آید که شیرین تو نباشی؟:-/
عسل باشی ولی تلخ باشی؟:-"

اما ما با توییم اینجا هستیم
اگر دست ما را نبستی
تو حتی کارشناس هستی
اگر لب بر هم گذاریم
یوقت دیدی که ما دق کردیم[-(

یا علی(ع)@};-

آموزش اعداد به روش مذهبی
شاعر:سید محمد مهاجرانی

1⃣
یک یک یک یک
خدای خوب و یکتا
مهربان و آشنا
دوست صمیمی ما
جهان را آفریده
چه بیکران!چه زیبا
هرجای دنیا باشیم
کنارماست درآنجا
2⃣
دو دو دو دو
دوتا برادر خوب
هردو امام و رهبر
هردو عزیز و محبوب
یک حسن و یک حسین
گلهای باغ حیدر
نور دل فاطمه
نور دل پیامبر
3⃣
سه سه سه سه
سه ذکر خیلی زیبا
تسبیحات فاطمه
پس از نمازهای ما
الله اکبر، اول
بعدی الحمدالله
سومی سبحان الله
صدتارو هم ماشاالله
4⃣
چهارچهارچهارچهار
چهارگل فاطمه
دو آقا دوخانم
یک حسن و یک حسین
زینب و ام کلثوم
5⃣
پنج پنج پنج پنج
پنج تن آل عبا
محمد و فاطمه
علی، حسین، مجتبی
6⃣
شش شش شش شش
شش کارخیلی زیبا
وقتی که آب مینوشی
توجه کن به اینها
با مکیدن آب بنوش
تا بشود دلنشین
روز ایستاده آب بنوش
شب که مینوشی بشین
با میل آبت را بنوش
نه اینکه با بی میلی
به سه نفس آب بنوش
نه یک نفس و خیلی
اول بسم الله و بعد
الحمدالله بگو
سلام بده بر حسین
و خانواده او
7⃣
هفت هفت هفت هفت
همیشه وقت سجده
هفت جا روی زمین است
پیشانی و دوتا دست
زانوا و دوتا شصت
8⃣
هشت هشت هشت هشت
امام هشتم رضا
گنبد نورانیش
نورمیدهد به دل ها
خورشید کشور ما
نگین شهر مشهد
نور دل فاطمه
نور دل محمد
9⃣
نه نه نه ساله
دخترهای کوچولو
ایستاده اند تو صف
گل های شاد و خوشبو
پرمیکشند با چادر
پروانه های کوچک
جشن قشنگ تکلیف
مبارک است مبارک
1⃣0⃣
ده ده ده ده
یکی میشه ده برابر
یه قانون الهی برای کل بشر
خدای خوب می بخشد
به هرکاری که خوب است
پاداش ده برابر
چه قانونی چه خوب است

مریدی «تگری زنان» نزد شیخ برفت و گفت یا شیخ حالم دریاب که بغایت رسید.
شیخ فرمود : مریدا تو را چه شده ؟
عرض کرد : مرادا ! چشمانم ز حدقه درآمده ، خون در کله ام جمع بشده ، جهان در پیش چشمانم تیره گشته و شاخی بر سرم سبز شده.
شیخ فرمود : چیزی نیست ، یحتمل بعد از اخبار bbc ، اخبار بیست و سی بدیده ای.
و مریدان نعره ها و فغان ها زدند.

[=13]آموزش مفاهیم سوره های قران به صورت شعر

( متاسفانه شاعر را ننوشته بود که کدام بزرگوار هستند)
#فلق

لی لی حوضک عاشورایی

لی لی لی لی حوضک

بچه ها خواستند آب بخورن،
آدم بدا نذاشتن...

اولی امام حسین(ع) بود،
امام سومین بود،
بابابزرگ خوبش،
رسول آخرین بود،
با هفتاد و دو یارش سردار کربلا بود،
با اینکه خیلی خوب بود،
آدم بدا حرمتشو نگه نداشتن....

دومی عمو عباس بود،
به فکر بچه ها بود،
سقای کربلا بود،
تو دستش مَشک آب بود،
می خواست بره آب بیاره،
آدم بدا نذاشتن....

سومی بی بی رباب بود،
همسر امام حسین(ع) بود،
علی اصغرش بی تاب بود،
می خواست به بچه اش آب بده،
آدم بدا نذاشتن....

چهارمی عمه بود،
عمه اسمش زینب بود،
خواهر امام حسین(ع) بود،
صبور و تشنه لب بود،
همدم بچه ها بود،
آدم بدا حرمتشو نگه نداشتن....

پنجمی هم رقیه،
دختر امام حسینه،
باباش خیلی شجاعه،
با دشمنا می جنگه...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]شوخي اي كه جدي شد
حدود دو هفته قبل به شوخي تو خونه گفتم اين داروها تاريخ مصرفش نگذرد يك سوپ درست كنيد و همه را بريزيد داخلش.
خيلي هم مقوي مي شود
اسراف هم نمي شود
از آن موقع پايم به دكتر باز شده و انواع آنتي بيوتيك ها و مسكن ها را تا همين الان صبح جاي دشمنان شما خالي مصرف كردم
ديشب رفته بودم دكتر اين داستان را براش تعريف كردم قصد بدي نداشتم ولي بنده خدا با همان فرم پزشكي داشته چند بالانس و وارو زد و بعد هم از خنده داشت روده بر مي شد
گفتم درسته كه شما پزشك هستيد ولي روده تان ببرد معلوم نيست مثل اول تان شويد
من هنر شوخ طبعي ام قوي نبود دكتر مهربان بودند و خونگرم و خاكي البته سعي كردم بتكانشم
ولي حال و بال خوبي نداشتم
[/]

شود آري وليكن....
برخي از اشعار را انسان با زندگي كردن بهش ميرسه.
يادمه حدود بيست سال قبل يگ گرفتاري برايم پيش اومد احساس مي كردم وسط اقيانوسي هستم و گرفتار طوفان شده و كشتي ام هزار تكه شده است شب تاريك است و گرفتار موج و ترس از شكار شدن توسط نهنگ و كوسه و..
خب زندگي فراز و نشيب زيادي دارد
مثل همان حادثه يك سال قبل برايم پيش آمد با درجه دشواري بيشتر
ولي انگاري ملواني بودم زبل. دريا ديده
با ناراحتي اي كه داشتم يادم به خاطرات افتاد
با خودم زمزمه مي كردم
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر
آري شود وليكن به خون جگر شود
بنده خدايي مي گفت عموي بزرگت خيلي آرام است.
گفتم بله تجارب تلخ زندگي بهايي است كه براي اين آرام بودن دادنش داده است: يكي از جوانانش شهيد شد. يكي در تصادف از دنيا رفته است و...
..........
كانال زندگي آرام

حامی;888168 نوشت:
آرام بودن داده ام

قرص آرام بخش
چند روز قبل عابر بانك رفته بودم
خدا به شما و من كمي مزه پول دار بودن را بچشاند
و حسابمان را پر پول كند
به مسؤولان مرفه بي درد مخلس (يعني اختلاس كنندهhappy) كمي عقل بدهد
البته كمي عقل بدهد چون بازم با پدر سوخته بازي از عقلشون سوءاستفاده مي كنند و پول هاي ما را مي گيرند
خب خوبه اين طور دعا كنيم خدايا حسابي ما را پر پول و گاو صندوق ذهن ما را پر گوهر كن.
خلاصه
من آدمي نيستم كه زود عصباني شود بنده خدايي از گرد راه رسيد و گفت: آقا ما هم تو نوبتيم هاااااا
هنوز كلامش منعقد نشده بود كه داد زدم : بذار برسي؟!!!! انسان وقتي برخي جاها مي رود از جمله صف دستشويي و بانك و..زمان دير برايش مي گذرد وگرنه شما همين الان رسيديد
بنده خدا حرفي نزد و ساكت ماند
بعد كارم را انجام دادم و رفتم آن طرف خيابان با خودم گفتم خب نبايد تند مي شد نبايد اين طور صحبت مي كردي
برگرد
برگرد برو عذرخواهي كن.
برگشتم رفتم متأسفانه رفته بود
خيلي حالم گرفته شد
با خودم گفتم: ساكت بود ولي واقعا كه جواب ابلهان خاموشي است.
..
ميشه مهربون تر باشيم
با خودمون
با دوستان
با همكاران
با خانواده
بله باور كنيد مي توان با تمرين هم كه شده
حتي با همسر هم مهربان بودhappy
داستان را به استاد عرفانم يعني پدرم گفتم:
ايشان نبض معنويم را گفتند خوب توي چشمانم نگاه كردند و نسخه اي نوشتن:
ذكر مرنج و مرنجان هر 8 ساعت ده بار
...
كانال زندگي آرام

حاج آقا بنان
تصور كنيد يك سخنران مشهور دندان هايش را بكشد تا دندان مصنوعي بگذارد.
به نظر شما ايشان چگونه سخنراني مي كند؟
به نظر من كه حتما نياز به مترجم داره.
البته مي تونيم به عنوان كارشناس اينترنتي از آن سخنران مشهور استفاده كنيم
يعني اهل بنان شود مدتي نه بيان

..
شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص91.

[="Times New Roman"][="Black"]

حامی;888168 نوشت:

برخي از اشعار را انسان با زندگي كردن بهش ميرسه.

روزهای اولی که شروع به نماز خوندن کردم خیلی ذوق و شوق داشتم و همش اول وقت می خوندم و لحظه شماری می کردم که نماز بعدی برسه و ...

فکر کنم همه روزها و هفته های اول اینجوری باشند.

خلاصه خیلی توی فیلم بودم.

یه مدت رفتم توی این فکر که

اصلا یعنی چی نماز مسافر شکستست ، من دوست دارم نمازمو کامل بخونم و زمانی هم که مسافر بودم باز هم کامل می خوندم و با خودم میگفتم

خدا اینارو واسه اونایی گفته که جنبشو ندارند ، ولی من که خودم راضی هستم چرا کامل نخونم.

[SPOILER]
نخند
خب ایمانم قوی بود دیگه
[/SPOILER]

همون سال ماه رمضان بود رفتم شهرستان ( اون موقع احکام روزه و مسافر و اینهارو نمی دونستم. )

تا ظهر که کارم تمام شد ، نای هیچ کاری رو نداشتم ،و گیج و منگ شده بودم ، ظهر رفتم خونه داییم.

تازه یادم اومد هشت رکعت نماز هم باید بخونم ، دنیا روی سرم خراب شد ، یااااااااا خدااااااااا ، هشت رکعت

هیچی دیگه ، همون موقع به این نتیجه رسیدم که اصلا یعنی چی مسافر نماز کامل بخونه :khandeh!:

خب حتما خدا یه چیزی می دونسته که گفته شکسته بخون :khaneh:

هیچی دیگه جاتون خالی شکسته خوندم و دیگه هم در این مورد هیچ سوال و شبهه ای واسم پیش نیومد :ok:[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;888175 نوشت:
حاج آقا بنان
تصور كنيد يك سخنران مشهور دندان هايش را بكشد تا دندان مصنوعي بگذارد.
به نظر شما ايشان چگونه سخنراني مي كند؟
به نظر من كه حتما نياز به مترجم داره.
البته مي تونيم به عنوان كارشناس اينترنتي از آن سخنران مشهور استفاده كنيم
يعني اهل بنان شود مدتي نه بيان

..
شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص91.

دچتر
[=&quot]دندان های او را
[=&quot]وقتی کشید دکتر
[=&quot]بابابزرگ من گفت
[=&quot]دیگر بس است دچتر![=_L4i_Dast-Nevis][1]


[/HR] [=_L4i_Dast-Nevis][1][=&quot] . رضا الهامی[/]
موضوع قفل شده است