شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام.
بنده مدتها در سایت نبودم.
چه خبر بوده در سایت در این مدت؟
من که درگیر کارهای فارغ التحصیلی ام بودم و فرصت نمیکردم،
بعد ازاون هم مراسم عروسی ام بود و مراحل اون،
و بعدش هم که در آزمون تخصص پذیرفته شدم و کشیکهای تخصص در بیمارستان شروع شده که یکروز در میون بصورت 24 ساعته کشیک هستیم و واقعا دیگه فرصتم خیلی محدوده اون فرصت آزاد بین کشیکها هم که از خستگی در خواب هستم بیشتر....

[=Times New Roman]یه بازیگر زن درجه سه ایرانی چند ماه پیش رفته بود به یه شبکه ماهواره ای پیوسته بود.

اونجا لباسو درآورده بود و ماچ و بوس بوس با مجری ها و چقدر دوستت دارمو عزیز دلمی و ....

مجری میگفت خیلی ها مارو ایرانی نمی دونن

خانم میگفت مردم خیلی چیزها میگن مهم اینه ما همه ایرانی هستیم.

میگفت من الکی تصمیم نمی گیرم و با فکر انتخاب کردم اومدم اینجا.

بعد از مدتی دید اونجا فضای مناسبی برای کار نداره و باهاش مثل حیوان رفتار میکنند و حین کار بهش توهین میکنند و ....

موقعی هم که رفت یه جوکی واسش درست کردن که رفتنه این مثل قطع ارتباط جیبوتی با ایرانه. :ghash:

حالا از اینکه رفته پشیمون شده.

اگر شما تصمیم گیرنده بودید اجازه می دادید برگرده؟

mehrant;884383 نوشت:
سلام.
بنده مدتها در سایت نبودم.
چه خبر بوده در سایت در این مدت؟
من که درگیر کارهای فارغ التحصیلی ام بودم و فرصت نمیکردم،
بعد ازاون هم مراسم عروسی ام بود و مراحل اون،
و بعدش هم که در آزمون تخصص پذیرفته شدم و کشیکهای تخصص در بیمارستان شروع شده که یکروز در میون بصورت 24 ساعته کشیک هستیم و واقعا دیگه فرصتم خیلی محدوده اون فرصت آزاد بین کشیکها هم که از خستگی در خواب هستم بیشتر....

سلام خدمت شما.
خدمتتون تبریک عرض میکنم.
ان شاالله قبولی فوق تخصصhappy
وان شاالله باهمسر گرامی خوشبخت بمانیدhappy
رشته ی پزشکی ازبیرون خیلی هیجان دارد و همه میگن چقدر خوب که پزشکی میخوانید.
بنظرم این ضرب المثل خیلی به پزشکی شباهت دارد که می گوید:
"از درون ما رو کشته،ازبیرون مردم رو":D

Im_Masoud.Freeman;884384 نوشت:
[=Times New Roman]
حالا از اینکه رفته پشیمون شده.

اگر شما تصمیم گیرنده بودید اجازه می دادید برگرده؟

سلام خدمت جنابعالی.
بنده تصمیم گیرنده نیستم ولی اگر تصمیم گیرنده بودم اجازه بازگشت حتما می دادم.
چون همینکه پشیمان شده و به اشتباه خودش پی برده درصدد جبران خواهد بود.

ما باید دست گیرنده باشیم ،نه مچ گیرنده

mehrant;884383 نوشت:
سلام.
بنده مدتها در سایت نبودم.
چه خبر بوده در سایت در این مدت؟
من که درگیر کارهای فارغ التحصیلی ام بودم و فرصت نمیکردم،
بعد ازاون هم مراسم عروسی ام بود و مراحل اون،
و بعدش هم که در آزمون تخصص پذیرفته شدم و کشیکهای تخصص در بیمارستان شروع شده که یکروز در میون بصورت 24 ساعته کشیک هستیم و واقعا دیگه فرصتم خیلی محدوده اون فرصت آزاد بین کشیکها هم که از خستگی در خواب هستم بیشتر....

سلام جناب مهرانت

من هم عروسیتون رو تبریک میگم ،ان شاءالله مبارکتون باشه!

خوشبخت بشید.

واسه ی آزمون تخصصیتون هم تبریک میگم

ان شاءالله خبر فارق التحصیل تخصصتون ،رو هم بشنویم!

@};-@};-@};-

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

mehrant;884383 نوشت:
سلام.
بنده مدتها در سایت نبودم.
چه خبر بوده در سایت در این مدت؟
من که درگیر کارهای فارغ التحصیلی ام بودم و فرصت نمیکردم،
بعد ازاون هم مراسم عروسی ام بود و مراحل اون،
و بعدش هم که در آزمون تخصص پذیرفته شدم و کشیکهای تخصص در بیمارستان شروع شده که یکروز در میون بصورت 24 ساعته کشیک هستیم و واقعا دیگه فرصتم خیلی محدوده اون فرصت آزاد بین کشیکها هم که از خستگی در خواب هستم بیشتر....

سلام جناب دكتر
اتفاقا ديشب به يادتون بود
تبريك ميگم به خاطر ازدواج و قبولي تون@};-
دلتنگي براي امثال بنده خوب نيست بيشتر به ما سر بزنيد=d>[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

دکتر ابراهیم فیاض در حسینیه هنر:
چرا نهضت امام حسین(ع) تئوریزه نشده است؟

بشنويد


[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]


[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

:sun:

افرادی که توانایی لبخند زدن و خندیدن دارند، موجوداتی برتر هستند.


[=yekan](ویلیام شکسپیر)


سعــادتمنـــد کسی است که بر مشکلات و مصائب زندگی لبخند بزند.
(مارلو)

تاپيك مخصوص
متن کتاب لــبخندها و دلــخندها


يه كشاورزي باقالي زيادي برداشت كرده بود و كنارش خوابيده بود
يه قلدري اومد و بنا كرد به پر كردن خور جينش
كشاورزه بلند شد كه جلوي قلدرو بگيره كه با هم گلاويز شدند . قلدره يه چاقو ور داشت و به كشاورزه گفت:
من مي خواستم فقط خورجينم رو پر كنم حالا كه اينجوريهمي كشمت همه رو ميبرم
صاحب باقاليا كه ديد از پس قلدري برنمياد گفت: حالا كه پاي جون در ميونه برو خر بيار باقالي بار كن

[="Tahoma"][="DarkGreen"]خنده بي مورد
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:
من هرگاه چيز كمى هم از سفره مى افتد آنرا بر مى دارم و اين كار باعث تعجب خادم مى شود و خادم مى خندد
مجموعة الاخبار، باب 171، حديث 5
https://telegram.me/zendegiearam110/1328
[/]

رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته
مراد تو شود حاصل ولی آهسته آهسته
بنور دانش و تقوی شود گمگشتگانی را
بحق آوردن از باطل ولی آهسته آهسته

استاد ببخشید کتابی سخنرانی چیزی درباره کنترل ذهن معرفی میکنید. به این صورت که چکار کنیم تا وقتی روی یک موضوع میخوایم تمرکز کنیم و انجامش بدیم حواسمون به چیزهای دیگه پرت نشه.
یه کتاب هم برای درمان خیال پردازی بگید. کسایی که مثلا پارانویای خفیف دارن و با خودشون خیال پردازی میکنن. یک جا گفته بودید این خیال پردازی در ابتدا مکانیزمی برای دفع احساسات بد و شکستها و ... هست اما اگر شدت بگیره میشه بیماری. برای اون بخش شدت گرفته و از اعتدال خارج شده اش منبعی برای مطالعه جهت بهبود معرفی کنید. لطف کنید برای تکنیک های برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت در زندگی و توانایی هدف گذاری اهداف مهمتر و کم اهمیت تر هم یک منبعی معرفی نمایید.
ببخشید وسط تاپیک پارازیت دادم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]شعرک های عموعلوی
روز جمعه همه تعطیل بودند ولی من و پسرم امیرعباس سر کار بودیم. من شهردار بودم و او هم رییس موج های آبی . چند منظره از شهر ما را با هم ببینیم.
https://telegram.me/amooalavi/857
[/]

باسمه العلیم

صادق;884666 نوشت:
يه كشاورزي باقالي زيادي برداشت كرده بود و كنارش خوابيده بود
يه قلدري اومد و بنا كرد به پر كردن خور جينش
كشاورزه بلند شد كه جلوي قلدرو بگيره كه با هم گلاويز شدند . قلدره يه چاقو ور داشت و به كشاورزه گفت:
من مي خواستم فقط خورجينم رو پر كنم حالا كه اينجوريهمي كشمت همه رو ميبرم
صاحب باقاليا كه ديد از پس قلدري برنمياد گفت: حالا كه پاي جون در ميونه برو خر بيار باقالي بار كن

با سلام و ادب

از هر زاویه بنگریم داستان با آنچه از ضرب المثل

"حالا خر بیار و باقالی بار کن" استنباط می شود جور در نمی آید!

این ضرب المثل را جایی بکار نمی برند که طرف بدهکار است ولی ژست حق به جانب بودن نیز می گیرد؟

nobelist;884693 نوشت:
رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته
مراد تو شود حاصل ولی آهسته آهسته
بنور دانش و تقوی شود گمگشتگانی را
بحق آوردن از باطل ولی آهسته آهسته

استاد ببخشید کتابی سخنرانی چیزی درباره کنترل ذهن معرفی میکنید. به این صورت که چکار کنیم تا وقتی روی یک موضوع میخوایم تمرکز کنیم و انجامش بدیم حواسمون به چیزهای دیگه پرت نشه.
یه کتاب هم برای درمان خیال پردازی بگید. کسایی که مثلا پارانویای خفیف دارن و با خودشون خیال پردازی میکنن. یک جا گفته بودید این خیال پردازی در ابتدا مکانیزمی برای دفع احساسات بد و شکستها و ... هست اما اگر شدت بگیره میشه بیماری. برای اون بخش شدت گرفته و از اعتدال خارج شده اش منبعی برای مطالعه جهت بهبود معرفی کنید. لطف کنید برای تکنیک های برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت در زندگی و توانایی هدف گذاری اهداف مهمتر و کم اهمیت تر هم یک منبعی معرفی نمایید.
ببخشید وسط تاپیک پارازیت دادم.

سلام عليكم
خب بايد ريشه يابي كرد ديد علت اصلي بي تمركزي چيست
هر چه انگيزه قوي شود توجه بالاتر مي رود فردي كه مي داند مثلا قرار است استخدام شود در هتلي كه زبان لازم دارد با فردي كه مي رود زبان ياد مي گيرد تا شايد فردا به كارش بيايد يك تمركزي نخواهد داشت
گاهي خيال پردازي براي رسيدن به آروزهايي است كه به آن نرسيده ايم كه مي تواند دامنه اش به روياها هم كشيده شود ولي به شكل افراطي ادامه يابد ما را از واقعيت دور مي كند
ولي كتاب كنترل ذهن اثر خوزه سيلوا خوبه
- پارانويا اختلالي است كه بدبيني در ان برجسته است خيالپردازي مي تواند به آن دامن بزند مثل اين كه خانمي هميشه فكر مي كند شوهرش داره به او خيانت مي كند ولي شاهد و قرينه اي ندارد البته پارانوئيد در مردان بيشتر است
- براي برنامه ريزي چندين كتاب را بايد ببينيد
http://ketabesabz.com/book/20605/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D9%85-

http://www.irebooks.com/psychology-ebook/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%AF%D9%81-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA-%D9%82%D8%AF%D9%85.html

http://www.navaar.ir/audiobook/271/%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD-%D9%87%D8%AF%D9%81-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86

https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87-%D9%87%D8%AF%D9%81-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%87%D8%A7/book/17493

http://audiolib.ir/75-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%B3%DB%8C

[="Tahoma"][="DarkGreen"]كتاب مطالعه موفق دكتر حورايي هم در سايت هست قسمتي از كتاب به راه هاي تمركز حواس پرداخته است[/]

حامی;884710 نوشت:
گاهي خيال پردازي براي رسيدن به آروزهايي است كه به آن نرسيده ايم

با سلام و احترام
د در یکی از کتاب های شهید مطهری خوندم ( متاسفانه یادم نیست کدوم بود ولی وقت بزارم می تونم پیداش کنم) مردم برای فرار از مشکلات به سه چیز پناه میبرند
غضب
شهوت
وهم( خیال)

یعنی هر کس یک یا چند مورد رو انتخاب می کنه و در افراد شدت و ضعف اونها متفاوته، معمولا برای آرامش به اینها پناه برده میشه اما در واقع هیچ یک آرامش زا نیستند
جالب اینکه کنترل وهم از بقیه سخت تر بود طبق گفته های کتاب
یعنی مالک کامل قوه خیال خود بودن
که اگر کسی بتونه به این مقام برسه موفقیت های فوق العاده ای رو درک خواهد کرد مثلا کسی که طی الارض می کنه این مرحله رو گذرونده

البته برخی هم به هیچ یک پناه نمی برند به خدا که نهایت آرامش است پناه می برند

تازگی ها یه تبلیغی تو تلویزیون پخش میشه
شامپوهایی که نه تنها از ریزش مو جلوگیری می کنند بلکه باعث افزایش رشد موهای نواحی طاس نیز می شوند!!!!
بعد از استفاده ی دو روزه، خودتون متوجه رشد موها میشید!!!
بعد از استفاده ی یک ماهه، خانواده متوجه میشن
بعد از استفاده ی دو ماههف کل فامیل می فهمن
تازه اگه راضی نبودید قوطی خالیشو بیارید پولتونو پس میدیم کامل!!!!

این تبلیغهارو می بینم یاد تبلیغ همون "کرم حلزون" می افتم....

بگو شما که انقد از کارتون مطمئنید و میگید که قطعا و حتما مؤثره... چرا به راحتی مثل شامپوهای دیگه پخشش نمی کنید تا همه بتونن برن از مغازه بگیرن و از فوایدش بهره مند بشن!!!؟؟؟

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

باسمه العلیم

حبیبه;884705 نوشت:

این ضرب المثل را جایی بکار نمی برند که طرف بدهکار است ولی ژست حق به جانب بودن نیز می گیرد؟

عذرخواه معنا را اشتباه فهمیده بودم:

این مثل در موقعی گفته می شود که یک نفر از طرف آدم پرزور و قوی تر از خود ظلمی

می بیند و چون زورش به او نمی رسد ناچار حکم او را می پذیرد.(منبع:بیتوته)

پ.ن

خوب است حال که در ایّام محرم تاپیک از حالت طنز خارج شده

گاهی معنای ضرب المثلهای مختلف و حکایات آنها بررسی شود.

حبیبه;884757 نوشت:
باسمه العلیم

عذرخواه معنا را اشتباه فهمیده بودم:

این مثل در موقعی گفته می شود که یک نفر از طرف آدم پرزور و قوی تر از خود ظلمی

می بیند و چون زورش به او نمی رسد ناچار حکم او را می پذیرد.(منبع:بیتوته)

پ.ن

خوب است حال که در ایّام محرم تاپیک از حالت طنز خارج شده

گاهی معنای ضرب المثلهای مختلف و حکایات آنها بررسی شود.

بارک الله بر همه آدمای منصف وقتی دید حق به جانب دیگری است زود بر می گردد
و نقد خود را نقد می کند .
کثر الله امثالهم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]قديميا مي گفتن تخمه زنو طلاق ميده
خب خانم ها كاري نداشتن مي نشستن با همسايه بگو و بخند و تخمه مي خوردند و از كار و بار خونه و فرزندان مي ماند و شوهر شاكي ميشد
الان بايد بگوييم تلگرام زن طلاق ميده
البته اگه مرده خودش معتاد نباشه
[/]

داشتم از پیاده رو می رفتم یهو موتوریه از جلوم گاز داد اومد
یعنی اگه جاخالی نمی دادم پرتم کرده بود

بهش میگم: "آقا اینجا پیاده روئه!!!"
طرف گفت: "حرف نزن! اینجا ایرانه!!!"

هیچچی دیگه....قانع شدم!

کم کم باید تاپیک "کیا اربعین 95 میرن کربلا" راه اندازی گردد....
---------------------

مُقَدَر بنما یا الله
اربعین، پای پیاده، حرم ثارالله...

عقده گشایی شبکه العربیه علیه مداحی جدید میثم مطیعی

امسال در حالی خیمه های ماتم شهادت فرزند رسول الله در سراسر جهان برپا گردید؛ که امت پیامبر اسلام در نقاط مختلف به خاک و خون کشیده شده و در آتش جنگ های برافروخته شده از سوی دشمنان اسلام و نیز جهل حاکمان شان می سوختند.

در چنین شرایطی وظیفه شرعی و عقلی هیئات حسینی است که از کنار چنین حوادثی بی تفاوت عبور نکرده و به تعبیری در تاریخ متوقف نشوند.

موضوعی که به صورت عام تر ولی امر مسلمین جهان در دیدار با مداحان به آن اشاره کردند و ضمن تاکید بر توجه به مسائل روز در اشعار و مداحی‌ها، فرمودند:
«هیئت ها نمی توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است...»

بحمدلله در سال های اخیر توجه به مسائل جهان اسلام و انعکاس آن در منابر و مراثی رشد قابل توجهی پیدا کرده است و هیئات مذهبی روزآمدتر شده اند؛ اما در این میان هیئت میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق (ع) با مداحی حاج میثم مطیعی جایگاه ویژه ای دارد.

پرداختن به موضوعات روز جهان اسلام و جنایات صورت گرفته در عراق، سوریه، یمن و بحرین و پیوند زدن آن به حوادث کربلا از موضوعات تقریباً ثابت در مداحی های میثم مطیعی است؛ خصوصاً که بسیاری از آنها به زبان عربی خوانده شده و در میان عرب زبان ها بازتاب قابل توجهی دارد. تا آنجا که اثر «یا تکفیری صبرک صبرک» که به دو زبان فارسی و عربی و علیه جنایات داعش خوانده شده در میان عرب زبان ها بسیار محبوب بوده و بارها توسط مادحین عرب در عراق و سوریه و لبنان بازخوانی شده است.

اما اخیراً اثری دیگری از این مداح صدای شبکه تلویزیونی «العربیه» وابسته به دربار آل سعود را هم در آورده است.

مداحی که در شب هشتم محرم و با نام «صَبْرٌ و نَصر» به زبان عربی خوانده شد و در آن آل سعود را دانش آموزان یهود نامیده که لشکر عمربن سعد هستند. وی وهابیت را چون افعی خطرناک و خزنده دانسته و در ادامه هم با برشمردن جنایت آل سعود علیه مردم یمن و شبیه سازی آن با حوادث عاشورا ملت یمن را «حسینی و فدائی حسین» می خواند که صبورانه مقاومت می کنند و پیروزی نهایی از آن آنهاست.

بازتاب گسترده این مداحی در رسانه های داخلی و برون مرزی باعث شد تا شبکه العربیه که در میان بسیاری از مردم منطقه بدلیل نزدیکی به رژیم صهیونیستی شبکه «العبریه» خوانده می شود، سه شنبه گذشته ضمن اختصاص یک قسمت از برنامه «مرایا» که به صورت روزانه از این شبکه پخش شده و به مسائل روز منطقه و جهان می پردازد، از اینکه مجالس عزای فرزند رسول الله به جای «یادآوری مصائب این حضرت و گریه بر ایشان» به «موضوعات روز و بهره گیری از قیام کربلا در مسائل جهان اسلام» روی آورده اند، احساس نگرانی کند!!

«مشاری الذایدی» تحلیل گر ثابت این برنامه که سابقه همکاری با روزنامه های الوطن و شرق الاوسط را در کارنامه خود دارد، در ابتدای این برنامه با اشاره به برخی سخنان چهره های مذهبی ایران از اینکه هیئات کارکرد سیاسی پیدا کرده و به حوادث جهانی و مسائل منطقه واکنش نشان می دهند، نگران شده و با بیان گوشه هایی از مداحی میثم مطیعی، از اینکه آل سعود به شاگردان یهود تشبیه شده اند، عصبانی می شود.
وی در ادامه ضمن تمسخر ملت یمن که در این شعر فدائی حسین خوانده شده اند، به وعده پیروزی آنها پوزخند می زند.

این عقده گشایی رسانه سعودی علیه یک مداحی نشان دهنده هدف گذاری درست و رویکرد صحیح هیئات انقلابی و به تعبیری به هدف خوردن دقیق تیرهاست.

در این میان موضوع دیگر شباهت ابراز نگرانی رسانه وهابی ها با رویکرد جماعتی است که به شیعه انگلیسی شهرت دارند، هر دوی آنها از پرداختن هیئات و منابر مذهبی به موضوعات روز و از جمله حوادث جهان اسلام نگرانند و آنرا خطرناک می دانند!
پیش از این همه موارد دیگری از شباهت رویکرد رسانه های حامی وهابیت و رسانه های طیف شیعه انگلیسی که ادعای مقابله با وهابیت را دارند، بروز کرده بود و اکنون بار دیگر دم خروس از شبکه العربیه بیرون زده است!

������صبْرٌ و نَصر������
(مداحی عربی علیه آل سعود و در حمایت از ملت مظلوم یمن)
������با نوای: حاج میثم مطیعی

������ دریافت مستقیم فایل صوتی:
http://meysammotiee.ir/files/other/moharram/Shab08Moharram1395%5B07%5D.mp3

◽️ متن شعر:

آَيَا آلَ سُعُودْ، تَلامِيذَ اليَهُودْ
(ای‌آل‌سعوددانش‌آموزان‌یهود)

لَأَنتُم جَيْشُ عُمَرَ اِبنِ سَعدْ
(به‌راستی‌شما‌لشکرعمربن‌سعد‌هستید)

قَصَفتُمْ بِالغَدْرِ، فَأَنْتُمْ كَالشِّمْرِ
(باعهدشکنی‌تان"یمن‌را"بمباران‌کردید‌شما چون‌شمر‌هستید)

و أَحْرَقْتُمْ قَتَلْتُمْ دُوْنَ حَدْ
(سوزاندیدوبی‌حد‌و‌حصرکشتید)

حُسينيٌّ ... فِدَائيُّ
هُوَ الشَّعْبُ اليَمَانيُّ
(ملت‌یمن‌حسینی‌و‌فدایی‌حسین‌است)

*** *** *** ***

آَيَا جَارةَ السُّوءْ ... بِحِقْدِكِ المَمْلُوُءْ
(ای‌همسایه‌شرکه‌با‌کینه‌سرشارت)

أَعَدْتِ كَربلاءَ فِي صَنْعَا
(کربلا‌را‌در‌صنعاتکرارکردی)

بِاِسمِ المُسلمين... قَتَلتُمْ أَصْلَ الدِّين
(به‌نام‌اسلام‌اصل‌دین‌را‌ازبین‌بردید)

وَهَابِيَّتُكُمْ أَفْعَىً تَسْعَى
(وهابیت‌شما،چون‌افعی‌خزنده‌است)

حُسينيٌّ ... فِدَائيُّ
هُوَ الشَّعْبُ اليَمَانيُّ
(ملت‌یمن‌حسینی‌و‌فدای‌حسین‌است)

*** *** *** ***

حُكُومَةٌ بَلهَاءْ ... بِمَالِها عَميَاءْ
(شما‌حکومتی‌بی‌خرد‌هستیدکه‌پول‌چشمانش را‌کور‌کرده‌است)

لآِثَارِ الدِّينِ تَرجُو طَمْسَا
(حکومتی‌که‌میخواهدآثاردین‌را‌از‌بین‌ببرد)

إِلَى الغَربِ تَرْكَعْ ... لِقَولِهِمْ تَسمَعْ
(حکومتی‌که‌در‌برابرغرب‌خم‌می‌شودو‌گوش به‌فرمان‌اوست)

لأِسرَائِيَلَ أَهْدَتِ القُدْسَا
(حکومتی‌که‌قدس‌را‌به‌رژیم‌صهیونیستی تقدیم‌کرد)

حُسينيٌّ ... فِدَائيُّ
هُوَ الشَّعْبُ اليَمَانيُّ
(ملت‌یمن‌حسینی‌و‌فدای‌حسین‌است)

*** *** *** ***

آَيَاَ شَعْبَ اليَمنْ .... تَحَدَّيْتَ المِحَنْ
(ای‌مردم‌یمن‌شما‌مصیبت‌ها‌را‌به‌چالش‌کشیدید )

لَقَدْ صَنَعْتَ كَربلاءَ العَصرْ
(کربلای‌امروز‌را‌ساختید)

و أَنْتَ عَلَى الحَقْ ... عَدُوَّكَ فَاسْحَقْ
(شما‌بر‌حق‌هستیددشمنانتان‌را‌زیر‌پا‌له‌کنید)

و صَبْراً فَالصَّبْرُ مِفْتَاحُ النَّصرْ
(و‌صبر‌کنید‌که‌صبر‌کلید‌پیروزی‌است)

حُسينيٌّ ... فِدَائيُّ
هُوَ الشَّعْبُ اليَمَانيُّ
(ملت‌یمن‌حسینی‌و‌فدای‌حسین‌است)

.....................................................
1⃣ @MeysamMotiee_ir
2⃣ @RBT_MeysamMotiee_ir

آرامش شب نصیب کسانی باد...!!!

که دعا دارندادعا ندارند

نیایش دارند نمایش ندارند

حیادارندریاندارند

رسم دارنداسم ندارند...!!!

شبتون نورانى ...

باسمه الستّار العیوب

صادق;884817 نوشت:
بارک الله بر همه آدمای منصف وقتی دید حق به جانب دیگری است زود بر می گردد
و نقد خود را نقد می کند .
کثر الله امثالهم

عرض سلام و احترام

"كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ"

با تشکر

یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنکهای یکدیگر را بترکانید هرکس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است مسابقه شر وع و بعداز یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت : من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعداز یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که این چنین هم شد ... ! ما انسانها دراین جامعه رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده!!!!
قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم میتوانیم باهم بخوریم ، باهم رانندگی کنیم ، باهم شاد باشیم ، باهم … باهم …
باماهمراه باشید


سن ازدواج بالا رفته ولي از ترس...



صادق;885288 نوشت:
قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم میتوانیم باهم بخوریم ، باهم رانندگی کنیم ، باهم شاد باشیم ، باهم … باهم …
باماهمراه باشید

سلام استاد.
باهم بودن رو فکر میکنم اکثر افراد دوست دارند ولی بعضی افراد ازاین باهم بودن سوء استفاده می کنند, دراین شرایط باید چکار کرد؟؟

[="Black"]

smart star;885389 نوشت:

سلام استاد.
باهم بودن رو فکر میکنم اکثر افراد دوست دارند ولی بعضی افراد ازاین باهم بودن سوء استفاده می کنند, دراین شرایط باید چکار کرد؟؟


بسم الله
سلام
راه های زیادی داره
اول میشه کاری کرد که اون فرد یا افراد تو فکر سو استفاده هم نیوفتن یعنی سنگین باشی جدی باشی و با کوچکترین برخورد نا شایس برخورد کنی.
حالا بعضی وقتا برا کسی پیش میاد
خب ممکنه گناهی هم نداشته باشه و ندانسته ازش سو استفاده بشه در این موقیت باید هر موقع که آگاه شد که ذاره ازش سو استفاده میشه با اون فرد رابطشو قطع کنه.و اگر میتونه برخورد کنه و اگر نمیتونه از بزرگتری کمک بگیره فقط زود نباید قضاوت کنه و دست به کاری بزنه.
یه چیز دگه هم هست که انسان فکر میکنه داره ازش سو استفاده میشه این هم یا از عدم اگاهی هست یا اطلاع نداشتن فرد .
ممکنه کسی فرهنگش چیزی باشه در شهری ک این فرهنگ در شهر دگه اسمش سو استفاده باشه.
همه چیزو باید در نظر گرفت تا اول سو استفاده نشه دوم اگر نا خواسته شد ترک بشه سوم آگاهی خود را بیشتر کرده و با سو استفاده گر ها برخورد بشه.
حالا ما از برادر بزرگوارم حامی میخوام از نظر مشاوره و روان بفرماییند چگونه اگر پیش امد و سو استفاده ی شد ترک بشه و راه برخوردش از نظر روان کاپی چیست؟
و همچنین از برادر بزرگوارم صادق عزیز میخوام همین سوال را از نظر شرعی پاسخ بدن یعنی از نظر شرعی چگونه باید اگر سو استفاده شد ترک بشه و راه بر خوردش چیه؟
.
ممنون از شما
التماس دعا
یا حسین ع[/]


بيت الحال يا بيت المال؟!!!
بزرگي گفته بود: يارانه گرفتن حرمت خود و عزت نفس انسان را پايين مي آورد
كوچكي مي گويد: با بنزين ملت و اسكورت كشور و ماشين بيت مال حال كردن كه خوب عزت آفرين است
نيست؟
جون عمه ات هست
...

كانال زندگي آرام
zendegiearam110@



كاتوليك تر از پاپ
رو منبر گفت: پيامبر آراسته بودند و به موي سرشان روغن معطر ميزدند.
با ناراحتي ميگه: حاج آقا مي خواي بچه هاي ما را قرتي كني؟!
گفت: نبايد كاتوليك تر از پاپ باشيد. سنت پيامبر اين طور بوده تو نمي پسندي حرف ديگري است
آيت الله فاطمي نيا: برخي از پدرتان سر فرزندشان را از ته مي زنند و مي گويند برو تو آينه ببين چه قدر خوشگل شدي!!
بابا دروغ شاخ و دم نداره. پيامبر اسلام به موي سرشان روغن مي زدند و آراسته بودند. تراشيدن موي جوان به اجبار مثل مثله كردن او است.

كانال زندگي آرام
zendegiearam110@





تنهاترين سردار
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي تو
سلام بر مهدي فاطمه كه صد قافله دل همره او نيست
سلام بر گل نرگس (ع) كه در سجاده آخر الزمان
گل مريم (ع) به او اقتدا خواهد كرد
سرباز فراري: محمدحسين قديري
....


يكي از دوستان روحاني جامعه شناس و فوق ليسانس عرفان كه از قم به مناطق محروم رفته و خدمت مي كند

ضعف بچه های مسجد در مطالعه


امشب که با بچه های مسجد مطالعه ی هم زمان داشتیم با وجود لذتی که بردیم و تشویقشان کردم ، ضعف ها و توانایی های شان مشهود بود و می شد آن ها را به چند دسته تقسیم کرد:
1.عده ای مشغول به خواندن بودند اما نمی دانستند چه می خوانند ، با اینکه کلاس چهارم بودند.(ضعف در عبارت خوانی)
2. بعضی می خواندند اما در توصیف داستان و باز گو کردن آن مشکل داشتند.(ضعف در سخن گفتن)
3.از بعضی بچه ها که در مورد داستان سؤال می کردم، توان تحلیل نداشتند.
مثلا داستان "ددی همیشه دیر می کند"
را یکی از بچه ها خوانده بود.
وقتی سؤال کردم به نظرت چرا همیشه دیر می کرد، توان پاسخ گویی و تحلیل کردن نداشت.

به نظر می رسد ، نیاز است که دسته ی سوم با مهارت و پرورش اندیشه و تفکر آشنا شوند.

*اسماعیل اذری نژاد*

1395/8/3
http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/11/1_photo_2016-10-26_06-55-07.jpg"][/url][/URL]" title="http://[URL="[url]http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/11/1_photo_2016-10-26_06-55-07.jpg"][/url][/URL]">كانال ساقي مي نخورده

بلند خوانی ←برطرف کردن ضعف در عبارت خوانی


امشب در راستای برطرف کردن "ضعف در عبارت خوانی" دست جمعی کتاب " جینی،قورباغه خوبی باش" را باهم خواندیم.هر کدام یک نسخه از کتاب را داشتند.(به لطف دوست ناشر اقای رحیمیان، تعدادی کتاب به مسجد اهدا شد)
هر نفری یک صفحه از کتاب را خواندیم.
بچه ها غالبا کلاس پنج و ششم بودند.
غلط های فاحش زیاد داشتند.
دخترهایی که در تصویر،پشت سرما نشسته اند، هرچه اصرار کردم نیامدند در جمع ما.

*اسماعیل اذری نژاد*
1395/8/4
كانال ساقی می نخورده

smart star;885389 نوشت:

سلام استاد.
باهم بودن رو فکر میکنم اکثر افراد دوست دارند ولی بعضی افراد ازاین باهم بودن سوء استفاده می کنند, دراین شرایط باید چکار کرد؟؟

باسلام .
در باب با هم بودن با توجه داشت اولا :
کبوتر با کبوتر باز باباز
کند هم جنس با هم جنس پرواز .
وگر نه با هم بودن دو غیر هم جنس نباید ونشاید .
در ثانی :
با هم بودن باید با در نظر داشت شرایط اخلاقی وحفظ کرامت انسانی همراه باشد
وگرنه بقول شاعر :
تا توانی هی گریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها ترا بر جان زند
یار بد بر جان وبر ایمان زند .
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

حامی;885539 نوشت:
شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: بيت الحال يا بيت المال؟!!!

بيت الحال يا بيت المال؟!!!
بزرگي گفته بود: يارانه گرفتن حرمت خود و عزت نفس انسان را پايين مي آورد
كوچكي مي گويد: با بنزين ملت و اسكورت كشور و ماشين بيت مال حال كردن كه خوب عزت آفرين است
نيست؟
جون عمه ات هست
...
كانال زندگي آرام

zendegiearam110@

مسلمانان مسيحي و يهودي ظالم
برخي از مسؤولان مخصوص سرويس كردن و آسفالت كردن دهن افراد ضعيف هستند وقتي تا چشمان بخورند نمي فهمند ضعيف يعني چه. علي جان كو شلاق عدالت گسترت برخيز و مسؤولان خاطي را ادب فرما اي صداي عدالت انساني، اي كه براي عدالت زندگي كردي و براي عدالت شهيد شدي. برخيز و ناعدالتي را در اين كشور اسلامي درمان كن اي مهروز به حال يهود و نصاري ضعيف برخيز مسلمان ضعيفان را از چنگال مسلمانان يهودي و مسيحي صفت نجات بده.
پیرمرد نصرانی، عمری كار كرده و زحمت كشیده بود، اما ذخیره و اندوخته ای نداشت، آخر كار كور هم شده بود. پیری و نیستی و كوری همه با هم جمع شده بود و جز گدایی راهی برایش باقی نگذارد؛ كنار كوچه می ایستاد و گدایی می كرد. مردم ترحم می كردند و به عنوان صدقه پشیزی به او می دادند و او از همین راه بخور و نمیر به زندگانی ملالت بار خود ادامه می داد.
تا روزی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام از آنجا عبور كرد و او را به آن حال دید. علی به صدد جستجوی احوال پیرمرد افتاد تا ببیند چه شده كه این مرد به این روز و این حال افتاده است، ببیند آیا فرزندی ندارد كه او را تكفل كند؟ آیا راهی دیگر وجود ندارد كه این پیرمرد در آخر عمر آبرومندانه زندگی كند و گدایی نكند؟ .
كسانی كه پیرمرد را می شناختند آمدند و شهادت دادند كه این پیرمرد نصرانی است و تا جوانی و چشم داشت كار می كرد، اكنون كه هم جوانی را از دست داده و هم چشم را، نمی تواند كار بكند، ذخیره ای هم ندارد، طبعا گدایی می كند. علی علیه السلام فرمود:
«عجب! تا وقتی كه توانایی داشت از او كار كشیدید و اكنون او را به حال خود گذاشته اید؟ ! سوابق این مرد حكایت می كند كه در مدتی كه توانایی داشته كار كرده وخدمت انجام داده است. بنابر این برعهده ی حكومت و اجتماع است كه تا زنده است او را تكفل كند. بروید از بیت المال به او مستمری بدهید » [1]
....
[1] . وسائل ، ج /2ص 425.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم
...........
كانال زندگی آرام

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;885555 نوشت:
مسلمانان مسيحي و يهودي ظالم
برخي از مسؤولان مخصوص سرويس كردن و آسفالت كردن دهن افراد ضعيف هستند وقتي تا چشمان بخورند نمي فهمند ضعيف يعني چه. علي جان كو شلاق عدالت گسترت برخيز و مسؤولان خاطي را ادب فرما اي صداي عدالت انساني، اي كه براي عدالت زندگي كردي و براي عدالت شهيد شدي. برخيز و ناعدالتي را در اين كشور اسلامي درمان كن اي مهروز به حال يهود و نصاري ضعيف برخيز ضعيفان مسلمان از چنگال مسلمانان يهودي و مسيحي نجات بده.

مسؤولان جامعه اسلامي تشنه شلاق عدالت گستر علي[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

حامی;885555 نوشت:

مسلمانان مسيحي و يهودي ظالم
برخي از مسؤولان مخصوص سرويس كردن و آسفالت كردن دهن افراد ضعيف هستند وقتي تا چشمان بخورند نمي فهمند ضعيف يعني چه. علي جان كو شلاق عدالت گسترت برخيز و مسؤولان خاطي را ادب فرما اي صداي عدالت انساني، اي كه براي عدالت زندگي كردي و براي عدالت شهيد شدي. برخيز و ناعدالتي را در اين كشور اسلامي درمان كن اي مهروز به حال يهود و نصاري ضعيف برخيز ضعيفان مسلمان از چنگال مسلمانان يهودي و مسيحي نجات بده.
پیرمرد نصرانی، عمری كار كرده و زحمت كشیده بود، اما ذخیره و اندوخته ای نداشت، آخر كار كور هم شده بود. پیری و نیستی و كوری همه با هم جمع شده بود و جز گدایی راهی برایش باقی نگذارد؛ كنار كوچه می ایستاد و گدایی می كرد. مردم ترحم می كردند و به عنوان صدقه پشیزی به او می دادند و او از همین راه بخور و نمیر به زندگانی ملالت بار خود ادامه می داد.
تا روزی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام از آنجا عبور كرد و او را به آن حال دید. علی به صدد جستجوی احوال پیرمرد افتاد تا ببیند چه شده كه این مرد به این روز و این حال افتاده است، ببیند آیا فرزندی ندارد كه او را تكفل كند؟ آیا راهی دیگر وجود ندارد كه این پیرمرد در آخر عمر آبرومندانه زندگی كند و گدایی نكند؟ .
كسانی كه پیرمرد را می شناختند آمدند و شهادت دادند كه این پیرمرد نصرانی است و تا جوانی و چشم داشت كار می كرد، اكنون كه هم جوانی را از دست داده و هم چشم را، نمی تواند كار بكند، ذخیره ای هم ندارد، طبعا گدایی می كند. علی علیه السلام فرمود:
«عجب! تا وقتی كه توانایی داشت از او كار كشیدید و اكنون او را به حال خود گذاشته اید؟ ! سوابق این مرد حكایت می كند كه در مدتی كه توانایی داشته كار كرده وخدمت انجام داده است. بنابر این برعهده ی حكومت و اجتماع است كه تا زنده است او را تكفل كند. بروید از بیت المال به او مستمری بدهید » [1]

حامی;885556 نوشت:

مسؤولان جامعه اسلامي تشنه شلاق عدالت گستر علي

[/]

صادق;885551 نوشت:
باسلام .
در باب با هم بودن با توجه داشت اولا :
کبوتر با کبوتر باز باباز
کند هم جنس با هم جنس پرواز .
وگر نه با هم بودن دو غیر هم جنس نباید ونشاید .
در ثانی :
با هم بودن باید با در نظر داشت شرایط اخلاقی وحفظ کرامت انسانی همراه باشد
وگرنه بقول شاعر :
تا توانی هی گریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها ترا بر جان زند
یار بد بر جان وبر ایمان زند .
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

سلام.
درست می فرمایید ولی خوب دربعضی مواقع،اجباری بایکسری افراد بایستی بود.
بطور مثال خوابگاه دانشجویی...
دراتاقی با چند نفر که ازقضا هم کلاسی هستیم،اوایل بااینکه خصوصیات اخلاقی ورفتاری و...به هم هیچ شباهتی نداشت،باصبر خواستم باهاشون باشم ولی بعد دیدم ازاین باهم بودن سوء استفاده می کنند...
ازطرفی چون هم کلاسی و هم دانشگاهی بودیم نمیتونستم چیزی بگم وبرایم سخت بود وسخت تر شد در این زمان چطور باید ازباهم بودن انصراف داد طوریکه نه برداشت بدی از مذهب نشود ونه کسی ناراحت شود؟؟
استاد حامی اگر براتون مقدور هست شما هم جواب دهید تا از راهنمایی شما در زمینه روانشناسی استفاده کنیم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]خواب شيرين در سجاده
مي گفت: از قبل از انقلاب روحاني منزل ما مي آمد. مسجد اتاق يا منزل براي روحانيون نداشت. ماه مبارك رمضان بود. يك روحاني منزل ما آمده بود. صبح ها سرد و بود و كوچه ها گل و شل بود.
مردم براي نماز نمي امدند ما هم با اعضاي خانواده پشت سر حاج آقا نماز صبح را مي خوانيم. روزي بعد از نماز صبح حاج آقا بعد از تعقيبات مثل هميشه به سجده رفت. من حسابي خوابم مي امد. گفتم حاج آقا از سجده بلند شد ميگم تقبل الله و شيرجه مي رم تو رختخواب.
سجده طولاني شده. با خودم گفتم نكنه از شدت اشتياق به وصال جان به جان آفرين تقديم كرده است!
با دقت به كمرش نگاه كردم نه زنده بود. نفسي مي آمد و مي رفت. ولي سجده طولاني شده بود
هر چه ذكر از بر بودم خواندم كر كره هاي پلاك هايم سر مي خوردند پايين آخه شب قبل تا دير وقت بيدار بوديم.
سرفه كردم عطسه كردم. دعاها و مناجات را با فراز و نشيب خواندم فايده نداشت به اعضاي خانواده اشاره كردم شما يواشي برويد. نكنه حاجي از ما دلخوره داره به خدا شكايت مي كنه. يواش يواش و نرم نرم جلو رفتم. حاج آقا....آقا...بزرگوار...فايده اي نداشت
اين بار زدم روي كمر شيخ و با صداي بلند گفتم تقبل الله
حاج آقا از جا پريده و هاااا كيه؟ چيه؟
حاج آقا با چشمان خواب آلود به من نگاهي كرد و لبخندي زد و گفت: نفهميدم كي خوابم برد
.....
شوخ طبعي هاي طلبگي، محمدحسين قديري، ج2، ص77. به نقل از كانال زندگي آرام
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;885656 نوشت:
حاج آقا از جا پريده و هاااا كيه؟ چيه؟
حاج آقا با چشمان خواب آلود به من نگاهي كرد و لبخندي زد و گفت: نفهميدم كي خوابم برد
.....

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

خوشبحالشون حاجی در سجاده به سفر روحانی رفتند;;):d[/]

مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد.
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد.
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کن.
جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: " عزیزم شام چی داریم؟"
و این بار همسرش گفت:"مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ!!"
حقیقت به همین سادگی و صراحت است. مشکل ، ممکن است آن طور که ما همیشه فکر میکنیم، در دیگران نباشد؛ شاید در خودمان باشد.

چاكريم با مرام


وهابيون به حتي سوسمار هم رحم نمي كنند
حال داعش از اينها متولد شود چيز عجيبي نيست
تو به خدا مراقب خودتون باشيد اسك ديني ها

چه طور بگم من نگران سلامتي شما هم هستم

http://www.dalfak.com/w/euxhn/%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%B5%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D9%88%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%B3%D9%88%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7


[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;885656 نوشت:
مي گفت: از قبل از انقلاب روحاني منزل ما مي آمد. مسجد اتاق يا منزل براي روحانيون نداشت. ماه مبارك رمضان بود. يك روحاني منزل ما آمده بود.

واقعا براي يك روحاني به خصوص روحاني جوان سخت است كه ايام تبليغ برود روستا يا محلي و مجبور شود منزل مردم متدين اقامت داشته باشد
ولي برخي خيلي اصرار دارند
حتي برخي نوبت مي كنند
يكي از دوستان كه روحاني جواني است مي گفت: مردم برنامه ريخته بودند تا مي خواستم جايي مستقر شوم مي گفتند كيف و كتابتو سحر بردار بيا از امشب بايد بيايي خونه ما
خدا خيرشون بده
كه براي تبليغ دين خدا زحمت مي كشند
خدا به قلم و قدم و قلبشان بركت بدهد[/]

موضوع قفل شده است