تجربه و مهارتهای کاربردی!

تب‌های اولیه

357 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حبیبه;788509 نوشت:
بسمه الربّ

با سلام و عرض ادب

اگر این تعاریف بجا نباشند باعث نمی شود کودک به آنچه ندارد دل خوش کند

و کم کار شود؟

و یا وقتی در مدرسه با توبیخ معلّم در همین مواردی که والدین او را تشویق نموده اند

مواجه می شود دچار تناقض و یا کینه نسبت به معلمش گردد؟/با تشکر

با سلام
بله تشویق اشتباه تاثیر منفی می گذارد، (اتفاقا بنده در ادامه همان مباحثم اشاره کرده ام ) در صورتی تشویق سازنده می باشد،که بجا باشد، سعی کنید نکات مثبت را کشف کنید و برای تقویت و رشد بیشتر روی همان سرمایه گذاری کنید، این کار باعث می شود از کارهای بدش هم دست بردارد.

مارگارت چپمن:
« اگر شما کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، مسلما پاسخی نیز خواهید گرفت که همیشه می گرفته اید.»
منبع:
(کنترل احساسات و هوش عاطفی، مارگارت چپمن، مترجم: دکتر علی دنیا دیده، اندیشه آریا،ص41)

تجربه شده که بازتاب رفتارهای ما, پاسخ هایی را خواهد داشت، حال اگر پاسخ های آن شکننده و ناراحت کننده هست، بیانگر این است که باید در رفتارهای خودمان تجدید نظری داشته باشیم، چه بسا خطا و کوتاهی های ما باعث شود که یک عمر زندگی ما پر از مشکلات باشد.( وما در جستجوی راه نجات)

ارتباط ناسازگار می تواند به از هم گسیختگی روابط و افزایش اضطراب و نگرانی دامن بزند. بهبود سبک ارتباطی می تواند به رضایت مندی در رابطه و کاهش نگرانی منجر شود.[1]
پس بهتر است برای یادگیری مهارت های ارتباطی تلاش کنیم, چرا که تجربه نشان داده که افراد موفق در روابط خود با دیگران مهارت خاصی دارند, از این رو با مشکلات کمتری روبرو هستند.
پی نوشت:
[1]. رهایی از نگرانی،ص118، کوین گیورکو، پاملا ویگارتز، مترجم: دکتر حسن حمید پور و دکتر زهرا اندوز، انتشارات ارجمند،1392

اروين يالوم :
«اگر روی صندلی قربانی نشسته اید و علل بدبختی تان را همسر نادان، رئیس بداخلاق ، عوامل بد ژنتیکی، سياسي و اجتماعي می دانید، و مسئولیتهای خود را به گردن دیگران می اندازید ، شما در وضعیتی هستید که از آن رهایی نخواهید داشت و به بن بست رسیده اید.
مگر اینکه صندلی خود را عوض کرده روی صندلی مسئول بنشینید.»

تجربه نشان داده کسانی که سعی دارند کارهای خودشان را توجیه کنند, و یا بعبارتی برای کارهای اشتباه خودشان دلیل تراشی می کنند, چنین افرادی معمولا نمی توانند طعم پیروزی و موفقیت را در زندگی بیابند.
بهتر است در هر شکستی یا مشکلی خود به فکر تدبیر باشیم, از روش های مختلف برای حل آن تلاش کنیم.

امام رضا علیه السلام می فرمایند:
دلها حالت رو کردن, پشت کردن, نشاط و سستی دارند. پس هر گاه قلب رو کند( و با نشاط باشد) می بیند و می فهمد و هر گاه پشت کند خسته و افسرده شود, پس هنگام رو کردن و نشاط, آن را در یابید و هنگام پشت کردن و سستی, آن را واگذارید. (بحار,ج75, ص353)
یک واقعیتی که در زندگی حاکم است و در برخی از موارد به خاطر دلایل مختلف شخص احساس خستگی روحی و جسمی می کند, در این صورت پافشاری و انتظار همراهی جسم و روان در جهت انجام کار یا برنامه های متعدد خیلی منطقی نیست, و چه بسا آسیب زا باشد, در این شرایط بهتر است مختصری استراحت کرده و با تغییر محیط و ایجاد تنوع و یا در مواقعی تعطیل کردن موقتی برنامه ها, موقعیت بحرانی ایجاد شده را مدیریت کرد.
از طرف دیگر وقتی فرد از سلامت جسمی و روحی کافی برخوردار است, در این شرایط باید بهترین استفاده را کرد .

تجربه ثابت کرده که:
یکی ازاصول مهم در حل مشکلات در زندگی, پیدا کردن راه حل های متعدد است.[1]
در حقیقت هر چه قدر تعداد و تنوع راه حلها بیشتر باشد, امکان انتخاب راه حلی کار آمدتر افزایش پیدا می کند.
برخی از افراد به یک یا دو راه بسنده کرده, و به راههای دیگر فکر نمی کنند, به همین منظور برای اینکه بتوان تصمیم عاقلانه ای گرفت بهتر است در هنگام مشکلات شخص تمام جوانب و احتمالات و راههای متعدد را در نظر بگیرد و هر کدام از آنها که با شرایط او متناسب می باشد بعد از مشورت با افراد متخصص و آگاه, انتخاب و برای ادامه آن تلاش و حرکت کند, در این صورت امید موفقیت بیشتر است.

[1]. مهارت های زندگی با نگاه دینی, سید جعفر علوی, ص123, انتشارات دانشگاه رضوی مشهد مقدس

«ناپلئون می گفت: باید کلمه" نمی شود" از قاموس زندگی و از لغت محو گردد و از شنیدن واژه های نمی شود، نمی توانم بسیار دلتنگ می شد و می گفت: بخواه می شود.
از آیة الله سبحانی:
امروزه ریشه بسیاری از بیماریها را از طریق تقویت ارداه و تصمیم معالجه می کنند، و حل بسیاری از مشکلات در پرتو قدرت اراده گشوده می شود و به قول حافظ:
در ره منزل لیلی که خطرهاست بسی
شرط اول قدم آنست که مجنون باشی»
[1]
بنابراین باید روی شناخت و باورها و تلاش خود کار کنیم تا این احساس ناامیدی و نتوانستن و نشدن را از زندگی خود محو کنیم، چرا که این تلقین ناصحیحی است و باید تغییر پیدا کند، در این صورت درهای پیروزی و کامیابی ها و رسیدن به اهداف برای ما سهل و آسان می شود.

[1]. رمز پیروزی مردان بزرگ، آیة الله جعفر سبحانی،ص110، 1348، انتشارات محمدی علمیة، تبریز

تحمل سختی ها اساس پیشرفت است
آیة الله سبحانی:
«سختی ها انسان را به صفات مردانگی آراسته می سازد و در جهان زندگی، تمام مناصب و مقامات مادی و معنوی در گرد یک سلسله مشکلاتی است که باید بر آنها پیروز گردید.»[1]

انسان بدون تحمل سختیها و مشکلات، نمی تواند به جایی برسد، خدای متعال چنان توانایی و استعداد را در وجود انسان قرار داده که می تواند با همت و تلاش خود به بهترین کمال خود برسد، تصور اینکه بدون تحمل سختیها می توان جایگاه خوبی را کسب کرد و یا تصور اینکه که اصل مشکل را از زندگی حذف کنیم، تصور و خیال اشتباهی است، در عین حال باید قبول کنیم که دنیا ساختارش با سختیها و مشکلات است، لذا با عبور از این سختیها انسان ساخته می شود.

[1]. همان منبع: ص157

تجربه جالب و شنیدنی:
مرحوم علامه شیح محمد حسین آل کاشف الغطاء رحمة الله علیه( نوه مرحوم شیج جعفر کاشف الغطاء، فرد سیاستمدار و فقیه جامع الشرایط وخردمند و دانشمند و روح عظیمی داشت و خدمات بزرگی از او به جهان تشیع به ثبت رسیده است.) پیش از مرگ می خواست، چند کتاب جامع در مورد اسلام بنویسد، اما به علت مریضی قدرت توان نگارش این کتاب را نداشت. این موضوع او را خیلی ناراحت و غمگین کرده بود ( هر چند ایشان از همان اوائل طلبگی اهل تحقیق و تالیف بود به طوری که در سن 15 سالگی اولین کتاب را نوشته بود) تا اینکه یک شب بر سر سجاده خود نشسته و مشغول دعا بود، در خواب، انسانی را دید که سیمای فرشتگان را داشت، او نگاهی به کاشف الغطاء انداخت و گفت: «چه قدر درباره فردوس سهل انگاری می کنی؟!» کاشف الغطاء پرسید: «سرورم! فردوس چیست؟» و اسخ شنید: « فردوس همان کتابی است که تصمیم گرفته ای بنویسی، این کتاب فردوس تو و پشتیبان ماست»
ناگاه کاشف الغطاء از خواب پرید و دید همچنان روی سجاده نشسته است نگاهی به ساعت کرد با خودش گفت: " انگار خواب من چند ثانیه بیش تر طول نکشیده استک انگار اصلا زمان به چیش نرفته است" بعد از این قضیه ایشان توانست این کتابها را به راحتی بنویسد.[1]

بله داشتن روح اخلاص و توکل به خدای متعال و تلاش و همت والا و اصرار، نتیجه اش موفقیت خواهد بود.

[1]. طهوری، مهدی، کاشف الغطاء،ص67، انتشارات مدرسه، سوم،1386

آیه الله جعفر سبحانی:
پدر و مادرانی که مراقبند که فرزندان آنها در کشمکش حوادث و مصائب واقع نشوند، و فرزندان خود را «لوس» و «ننر» بار می آورند، سخت در اشتباهند، چون این بچه ها در طوفان حوادث بسان درخت بید در لب جویبار به هر بادی می وزند، و در گرد باد حوادث مانند پر کاهی از این سو به آن سو پرتاب می شوند.
[1]
فراهم کردن زمینه رشد با فراهم کردن خود امکانات خیلی فرق می کند، امکاناتی که هیچ سودی جز زیاده خواهی، تنوع و تفریح و امثال اینها باشد، خاصیت تربیتی نداشته و فرد را با مشکل مواجه می سازد، گاهی والدین به خاطر جبران و تلافی محرومیتهای دوران کودکی بر روی فرزندان خود سرمایه گذاری و ولخرجی می کننند و همین مساله در تربیت فرزندان تاثیر منفی می گذارد.

[1]. رمز پیروزی مردان بزرگ، آیة الله جعفر سبحانی،ص151، 1348، انتشارات محمدی علمیة، تبریز

سلام

نشاط;798847 نوشت:
فراهم کردن زمینه رشد با فراهم کردن خود امکانات خیلی فرق می کند
یا به قول ضرب المثل معروف:
به فرزندت ماهی نده ، بلکه ماهی گیری را یادش بده

Farzandeh-Shahid;783553 نوشت:
تجربه بهم ثابت کرده هیچ وقت نمیشه از شخصیت ادم ها و ظاهرشون دیگران مورد قضاوت قرار داد
رفیق داشتم ریش و سبیل میزاشته چشمش دنبال ناموس مردم بوده و هر فحشایی بوده انجام داده
رفیق هم داشتم صورتش 6 تیغه بوده و زیر ابرو بر میداشته ولی نمازش قضا نمی شده
علت زیر ابرو برداشتنش تو خونواده ای بزرگ شده بود نمیدونست گناه چیه وقتی با زبون خوش توجیحش کردم ولی با دلیل و مستند
قبول کرد الان مثل یک مرد واقعی شده
منم ببخشید میتونستم مثل خیلی ها قورا بگم چون این پسر ظاهرش بد باطنش بده و غیره ولی نه با زبون خوش
الان شاید بگم اعتقادش از من بیشتره
.........................
دومین تجربه ام این که 99 درصد دوستی های خیابونی و غیره دیدم تو خود رفیق هام که پسر هستند
همه دخترها رو به خاطر هوس میخواستن و بعد هم دخترها رو مثل زباله انداختن دور و دنبال دخترهایی می رفتن که قر و فر و ظاهر خودشون جذاب تر میکردن
حتی دیدم دختر چادری که ادعا چادر زدنشون میشه ولی ........................
نکتهء جالب اینکه صحبت این دوستمان از طرف کاربران بیشتر از یکی دو تا صلوات نخورد!!!
این نشان میدهد که ما مذهبی ها تا دارا شدن خصوصیت انتقاد پذیری ، راه درازی در پیش داریم
(گر چه سعی میکنیم نشان دهیم که خیلی انتقادپذیر هستیم)

[="Tahoma"]

نقل قول:
اقدس خانوم همون طور که اشکاش و پاک میکرد گفت:دوماد مش قنبر که سی و اندی سال بیشتر نداشت توی تصادف جاده به رحمت خدا رفت خدا بیامرزدش
جوون رعنایی بود ،حیف
رعنا خانوم اهی کشید و گفت-اونو چرا میگی ؟پسر مش رحیم بیچاره رو بگو هنوز یه هفته نشده بود که با دختر منیژه خانوم نامزد کرده بود
بنده خدا از طبقه پنجم یه ساختمون نیمه کاره سقوط کرد
مریم خانوم دستی تو لوبیا ها کشید و گفت:اقدس جون دو ساعته داری چار تا پیاز خرد میکنی دست بجنبون
بعد رو به جمع کرد و گفت:بعد دوره زمونه ای شده به خدا ،ادم نمیدونه چی بگه ؟خدا کنه جوون نمیره ،داغ جوون سخته .پیرا بمیرن که چهار تا پاییز و بهار بیشتر دیدن دیگه
همگی یه امین ریز زیر لب گفتن و در سکوت به کارشون مشغول شدن
اما من حواسم به چهره ی درهم مامان بود
میدونم فکرش پیش اقاجونه که بعد مرگ دایی خونه نشین شده
حرفاش و کمتر کسی متوجه میشه .نفس تنگی داره و جز مایعات جیزی نمیتونه بخوره
اما بازم همون پیر مرد
امید یه خانواده اس

نقل قول:
مریم خانوم از پشت این تریبون اعلام میکنم که بعد رفتنت شونه های مامانم از گریه لرزید

قبل حرف زدن یه کمی فکر کنیم و همه جوانب و در نظر بگیریم تا ناخواسته باعث دلشکستگی کسی نشیم

امیرمومنان خطاب به فرزند بزرگوارش، امام حسن علیه السلام می فرماید:« قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(عليه السلام):إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كالْأَرْضِ الْخَالِيةِ مَا أُلْقِي فِيهَا مِنْ شَيءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُك بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يقْسُوَ قَلْبُك ؛ قلب جوان نو خاسته، هم چون زمین خالی است، هر بذری که در آن افکنده شود می پذیرد. چس من بیش از آنکه دلت سخت شود و فکرت مشغول گردد. به ادب و تربیت تو مبادرت نمودم»( نامه:31)
در این روایت مذکور، امام به دو جنبه بسیار مهم در امر تربیت تاکید می ورزد: قلب و ذهن.«قلب» مرکز عواطف و احساسات و «ذهن» مرکز اندیشه و تفکر است. چه برای تربیت و برای راهیابی به شخصیت نوجوان و جوان، بیش از هر چیز باید به قلب او راه یافته و سپس به ذهن و اندیشه او دست یافت.( خانواده و تحول در تربیت، رضا فرهادیان، ص15، ناشر: موسسه فرهنگی توحید،1378، قم)
این دو مساله ( قلب و ذهن ) می تواند بهترین رمز برای امر تربیت و نفوذ در دل دیگران باشد.

ناپئلون می گوید:
آن قدر شکست خوردم که راه شکست دادن را یاد گرفتم.
و به قول برخی: شکست برای ناتوانها زهر کشنده و برای روانهای توانا پلکان پیروزیست.

( به نقل از آیه الله سبحانی در کتاب رمز پیروزی مردان بزرگ، ص124)

خیلی از ماها با یک شکست خود را می بازیم و یا سریعا تغییر موضع داده و خود را کم توان می پنداریم، اگردرلابلای زندگی افراد موفق جهان نیم نگاهی داشته باشیم، کاملا متوجه می شویم که شکست ها در زندگی آنها بهانه خوبی برای کسب موفقیتهای بزرگ بوده، شکست را فرصت تلقی کرده اند. آنچه مهم است باید نگاه خود را در امورات و مسائل زندگی عوض کنیم، اگر ما تصورمان از شکست یک تهدید و ضعف و عدم توانستن باشد، رسیدن به موفقیتهای بزرگ برای ما یک روئا خواهد شد، و هرگز به موفقیتها نخواهیم رسید. بهتر است بت شکست را بشکنیم و آن را تبدیل به یک پل پیروزی قرار دهیم.

یکی از مهارت های تجربی در زندگی مثبت اندیشی است، اگر علاقه مند هستید برای یک زمانی محدود امتحان کنید ببینید چه اثراتی دارد!
وقتی فردی مثبت اندیش است.، یعنی امیدش بالا است، تلاشش بیشتر است، خود را قبول دارد، برای هر مشکلی دنبال یک راهکار است، مشورت می کند، می داند که خدا قادر است و کمکش می کند، اصل سختی و تحمل کردن را می پذیرد، اراده را قوی می کند، به خوبی و مهربانی حرف می زند، روحیه بالایی دارد و فال بد نمی زند و...
مثبت اندیشی زندگی را متحول می کند.


سلام

امام کاظم (ع) : «کسی که خود را به اندوه می‌زند، اهل اندوه می‌شود.» (میزان الحکمه ح3781)

این ثابت شده که هر حالت و فیگوری به جسم بدیم ، ذهن به دلیل اینکه با تصاویر کار میکنه ، عکس العمل مربوط به همون حالت رو بخودش میگیره و روی هورمونها تاثیر میزاره .. مثلا اگر کسیکه دارای غم و اندوه هست برای مدتی فیگور قهرمانان رو که دستهارو میبرن بالای سر و سینه رو جلو میدن ، به خودش بگیره ، درصدی در ترشح شدن و یا نشدن هورمونهای خاص مثل کورتیزول ، که در استرس موثر هستن تاثیر میزاره و به جسم انرژی و حالت شادی و شعف دست میده ...

و بلعکسش هم صادق هست ...

پس میشه روی تاثیر جسم برروی روح و روان حساب کرد ...

امام سجاد در دعای پانزدهم صحیفه خداوند را به خاطر بیماری خود سپاس می گزارند: «الهم لک الحمد علی ما لم ازل اتصرف فیه من سلامه بدنی ، و لک الحمد علی ما احدثت بی من عله فی جسدی ... »

(خداوندا تو را سپاس بر تندرستی من که پیش از این همه در آن به سر می بردم و تو را سپاس بر بیماری که (اینک)در بدنم پدید آوردی ...)

نكته ی سربسته چه دانی خموش ... لطف خدا بیشتر از جرم ماست

این مثبت اندیشی و آرامش در کلام ائمه (ع) قابل تامل و تحسینه..:Mohabbat:


به هیچ کسی اجازه ندهید وقت شما را تلف کند. جای تعارف و کم رویی نیست به صراحت بگویید " نه"
در شروع هر کاری موانعی سد راه انسان قرار می گیرند، افراد تیز نسبت به این موانع حساس اند و به راحتی می توانند با آنها مقابله کنند، در حقیقت این هنر است که از موانع عبور کرد، نه اینکه نگران و افسرده و ناامید باشیم. یکی از این موانع پیروزی، اتلاف زمان است، زمان کشتی حرکت به سوی اهداف است، پس باید مواظب این حرکت باشیم، چرا که گاهی تلف کردن بیجا در یک مسیری ما را از رسیدن به اهداف دور می کند و این می شود سبب زحمت و دلسردی و عقب ماندگی.

موفقیت در زندگی یعنی اجرای درست اصل "حذف انتخاب"، انتخاب کارها و اهداف با ارزش در مقابل فعالیت های بیهوده و بی ارزش با این کار می توان با صرف زمان کمتر به اهداف بزرگتری دست یافت.
اگر فرد دقیقی بوده، و در زندگی حواسمان جمع باشد، و برای هر انتخابی در زندگی یک چرایی داشته باشیم، بی تردید از افکار بیهوده، رفتار اشتباه، مسیر اشتباه، اهداف بی اساس فاصله خواهیم گرفت، این حذفیات یعنی انتخاب و گزینش مسیر برتر و رسیدن به کمالات
این مهارت گزینش انتخابهای صحیح است که آدمی را به جایی می رساند.

گفته اند: به خاطرات بد گذشته نگاه نکن و نگران آینده نباش.
دیگر غم و غصه خوردن گذشته فایده ای ندارد، بلکه باید عبرت بگیریم، باید از تجربه های گذشته برای خود دفتر معرفتی بسازیم، باید از تاریکی تجربه های تلخ گذشته عبور کنیم و خود را در کنار کتاب معرفت تجربه، به نورانیت برسانیم.
در کنا این نور شناخت و توجه به آن و تلاش در زمان حال و بیدار شدن از خواب غفلت، ما را برای رسیدن به یک آینده درخشان آماده و مهیا می سازد.
پس بیایید از گذشته عبور کنیم، در زمان حال در سعی و تلاش باشیم تا یک آینده درخشانی را بسازیم.

تخلیه کردن احساسات را یاد بگیریم...

اگر با همسر خود یا نزدیک ترین عزیزان خود دچار احساس کدورت شدیم و اونها خودشون از شدت این آزردگی خبر ندارن و یا اگر دارن جدی نمیگیرن ، بهتره که باهاشون صحبت کنیم و نزاریم که مسائل ریز ریز جمع بشن و به کوهی از رنجش و ناراحتی بدل بشن .. ریختن و تلنبار کردن ناراحتی ها ، آرامش رو از آدم میگیره.. گاهی مسئله چیزی جز یه سوءتفاهم ساده نیست!

در هنگام صحبت کردن ..

باید دقت کنیم که این فقط کلام و گفتار ما نیست که در ذهن مخاطب ثبت میشه ، بلکه نحوه بیان و حالت چهره و بدن نیز ضبط میشه ، پس از حالات و لحن تند ، شتاب زده ، ناآرام و غیردوستانه خودداری کنیم..

امام حسین علیه السلام:
« من علامات اسباب الجهل المماره لغیر اهل الفکر؛از نشانه های نادانی جدل با بی فکران است.»[1]


اگر دیدیم که فردی نمی فهمد، یا درک نمی کند و یا از شعور کافی برخوردار نیست، صحبت و گفتگو و مجادله با او کاری خطاست، و جز ضرر سودی ندارد. صبر و بردباری و عدم توجه به گفته های افراد بی فکر و بی خرد، بهترین راهکار رفتاری است.
ما شاهد آن هستیم که به خاطر همین موضوع و عدم رعایت آن بر روی بحث های بی ثمر و جاهلانه چه قدر مشکلات و تنش ها گریبانگیر افراد در زندگی می شود.

[1]. تحف العقول،ابو محمد حسن بن علی حرانی، معروف به ابن شعبه، ص248، تحقیق علی اکبر غفاری،1404 ه. چاپ دوم.

جناب جابر از وجود گرانقدر نبی مکرم اسلام نقل می کنند که وارد بر پیامبر شدم و دیدم که رسول خدا با دست و پا راه می رفت در حالی که حسن و حسین بر پشتش سوار بودند و می فرمود: شتر شما بهترین شترهاست و شما بهترین سوار هستید.[1]
بازی، پل دوستی کودکان، فرصت کسب مهارت و هماهنگی رشد کودک از نظر جسمی و ذهنی و عاطفی است.[2]
بازی کودکان را جدی بگیریم تا کودکانی سالم و خرم و تندرست را پرورش دهیم. منتها اگر بازی برنامه ریزی شده و اصولی و هدفمند باشد، خیلی موثر واقع می شود.

[1]. بحار، ج43، انتشارات دار احیاء التراث، ص285
[2]. تربیت کودک از منظر آموزه های دینی، شعبان دخت، علی اصغر، ص182

امام علی (ع) : در ایام خلافت خود وقتی وارد شهر مدائن گشتند عده ای از مردم این شهر به رسم استقبال از بزرگان و روئسا پیاده و دوان دوان پی مرکب ایشان به راه افتادند حضرت عنان اسب خود را کشیدند و فرمودند : این عمل جاهلانه را انجام ندهید زیرا پیاده روی افراد در رکاب شخص سوار باعث فساد اخلاق و غرور و تکبر شخص راکب و مایه ذلت و خواری پیادگان است برگردید و پیاده با من نیائید. تحف العقول صفحه 209

این کلام نشون میده که نفس انسان ممکنه در هر جایگاهی هم که باشه دچار غرور و خودبرتربینی بشه .. لازمه که مرتب به خودمون تلنگر بزنیم و شاکر خدا باشیم و اختلاف طبقاتی و علمیِ بین خودمون و اطرافیانمون رو انقدردر نظرمون بزرگ نکنیم که یادمون بره که اگر شیطان وسوسه کنه یا نظر حق برگرده ، ممکنه در آنی دچار لغزش بشیم و داشته هامون رو از دست بدیم .. و همینطور انقدر باید عزت نفس داشته باشیم که به چاپلوسی و نون به نرخ روز خوردن نیفتیم و همیشه باید از خدا طلب عزت کنیم نه بنده خدا ...


یکی از عوامل موثر در شکل گیری ساختار شخصیت و رفتارهای ما، روابط با دیگران است، خصوصا همنشینی با بدان تاثیر منفی بر رفتارهای ما خواهد گذاشت، که حتی از حضرات معصومین علیهم السلام چنین روابطی نهی شده است، در حقیقت بهتر است در کنار همنشینانی باشیم که وجودشان باعث آرامش ما و نجات از گناه و رسیدن به خدا باشد.
از وجود نازنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
بر حذر باشید از هم نشینی با مردگان، سوال شد، مردگان چه کسانی هستند، حضرت فرمود: هر شخص ثروتمندی که ثروتش موجب طغیان او گردیده است.
منبع: میزان الحکمه، ج2، ص63، ری شهری

روان شناسان معتقدند که هر گاه کودک، در محیطی آرام و اطمینان بخش رشد کند و از عطوفت و نوازش والدین برخوردار باشد، در بزرگی دارای رشد کامل روحی و جسمی خواهد بود و فردی طبیعی و معتدل می شود، برعکس، اگر در محیطی نا آرام و خشن بزرگ شود و اطرافیان با شدت عمل برخورد کنند، روح و جسمش آزرده می گردد و روش زندگی اش دگرگون می شود به طوری که همه را دشمن خود تصور کرده، انسانی غیر طبیعی خواهد بود، به همه چیز بدبین می شود و در یاس و نا امیدی به سر می برد و در کارهایش پیشرفت نمی کند.[1]
پس بهتر است که قبل از ورود به زندگی یک دوره مهارتهای فرزند پروری را مطالعه کنیم، روی عیوب خود متمرکز شویم و برای رفع ان تلاش کنیم، به جای توجیه و انکار به فکر درمان باشیم، البته باید بدانیم که اگر خود را اصلاح کنیم، فرزندان نیز را اصلاح کرده و خوب تربیت خواهیم کرد. فراموش نکنیم که فرزندان سرمایه و ثمره زندگی ما هستند.

[1]. بهداشت روان در اسلام، سید مهدی صانعی، بوستان کتاب،1387، چاپ دوم، ص 125.

سپاس بر نعمت و نیکی، نشانه وجدان بیدار است. تا انسان نعمت را نشناسد، زبان و سپاس و حالت شکر پیدا نخواهد کرد.سپاس بر نعمت و نیکی، نشانه وجدان بیدار است. تا انسان نعمت را نشناسد، زبان و سپاس و حالت شکر پیدا نخواهد کرد.[1]

واقعا اگر در زندگی به نعمتهایی که از جانب خدای متعال در اختیار ما قرار گرفته، خوب توجه کنیم و بدانیم که اگر نبودند چگونه باید تحمل می کردیم، مثلا: اگر ازنعمت بینایی بی بهره بودیم، یا قسمتی از بدن ما مشکل خاصی داشت چه کار باید می کردیم!
گاهی در مشکلات به نعمتهایی که داریم باید فکر کنیم، در این صورت بار تحمل و فشارها برای ما سهل و آسان خواهد شد و بهترین آرامش روح و روان را احساس خواهیم کرد.

پی نوشت:
[1]. گامی در مسیر، جواد محدثی،ص34، بوستان کتاب،1387

به خود دروغ گفتن و خود را فریب دادن، نامردی است. خدا را هم نمی توان فریفت و برای او نقش بازی کرد!(ص35، گامی در مسیر، جواد محدثی، بوستان کتاب،1387)
برخی از ما در زندگی (مثلا:) زرنگ بازی می کنیم، مثلا: حیله، کلک زدن، دروغ و... انجام می دهیم، اما غافل از اینکه سر خود کلاه می گذاریم و جز خودمان کسی ضرر نمی کند.
گاهی از انجام به موقع کارها دوری می کنیم، به خود وعده فردا را می دهیم و همین فردا فرداها یک نوع فریفتن نفس است و باعث عقب ماندگی ما می شود.
گاهی به نفس خود دروغ می گوییم، او را تلقین می کنیم که تو بهترین هستی و جز تو کسی خوب نیست و همین می شود مانع و عامل سقوط ما.
پس به خود رحمی کنیم وخود را نفریبیم که عاقبت این راه، به بیراهه ختم می شود.

نشاط;790079 نوشت:
اروين يالوم :
«اگر روی صندلی قربانی نشسته اید و علل بدبختی تان را همسر نادان، رئیس بداخلاق ، عوامل بد ژنتیکی، سياسي و اجتماعي می دانید، و مسئولیتهای خود را به گردن دیگران می اندازید ، شما در وضعیتی هستید که از آن رهایی نخواهید داشت و به بن بست رسیده اید.
مگر اینکه صندلی خود را عوض کرده روی صندلی مسئول بنشینید.»

تجربه نشان داده کسانی که سعی دارند کارهای خودشان را توجیه کنند, و یا بعبارتی برای کارهای اشتباه خودشان دلیل تراشی می کنند, چنین افرادی معمولا نمی توانند طعم پیروزی و موفقیت را در زندگی بیابند.
بهتر است در هر شکستی یا مشکلی خود به فکر تدبیر باشیم, از روش های مختلف برای حل آن تلاش کنیم.

سلام
پس کسی که همسری دارد که اهل کار نیست برای رفع نقص زندگی خودش باید به دنبال کار برود؟
پس اگر دیگران اشتباه می کنند باید بار اشتباه آن ها را یک تنه به دوش کشید تا دیگر قربانی نبود!

فضه الزهرا;805971 نوشت:
سلام
پس کسی که همسری دارد که اهل کار نیست برای رفع نقص زندگی خودش باید به دنبال کار برود؟
پس اگر دیگران اشتباه می کنند باید بار اشتباه آن ها را یک تنه به دوش کشید تا دیگر قربانی نبود!

با سلام
تناسبی از مطلب شما ، را با بیان گفته شده نمی دانم، ولی به هر حال باید در مورد چنین افرادی که اهل کار نیستند، به فکر تدبیر بود، باید در انگیزه سازی آنان تلاش کرد.

پس از عوامل موفقیت دیگران هستندو محیط!
ببینید پول پول می آورد! پس کسی که پدر پولدار دارد مثلا کارخانه دار، حداقل راحت تر سر کار می رود و پول در میآورد
کسی که همسرش بالقوه مهربان و چه و چه است، راحت تر موفق می شود
بگذارید بهتر سوالم را مطرح کنم
تا چه حد موفقیت به خود فرد بستگی دارد؟

ا سلام
تناسبی از مطلب شما ، را با بیان گفته شده نمی دانم، ولی به هر حال باید در مورد چنین افرادی که اهل کار نیستند، به فکر تدبیر بود، باید در انگیزه سازی آنان تلاش کرد.

متاسفانه جامعه ی شعار گرایی داریم
منظور شما از این نوشته ها اثبات قانون جاذبه ای است؟ که با مثبت اندیشی به هر جایی می توان رسید؟
و یا بیشتر چیزی که به سر ما می آید به خاطر خودمان است؟
مثلا کسی که زشت است، چون خود را زشت می بیند اینگونه است؟

من در بسیاری از کتاب ها آنچه شما و دوستان زحمت کشیده اید را خوانده ام!
اما باید قبول داشت که در زندگی جبر هم وجود دارد و از جانب خداست و ما در بسیاری از جهات ناخواسته محدودیم، نه اینکه کوتاهی و قصوری داشته باشیم
بلکه در واقع ما در مقابل محدودیت های ناخواسته، در آخرت مأجور خواهیم بود
نظر شما جناب نشاط چیست؟

زندگی برای هر کسی یه معماست! این معما برای همه یه جور نوشته نشده، سخت و آسون داره
اگه معمای تو سخت است، بدون خدا می دونسته تو می تونی از پسش بر بیای!

فضه الزهرا;805977 نوشت:
اما باید قبول داشت که در زندگی جبر هم وجود دارد و از جانب خداست و ما در بسیاری از جهات ناخواسته محدودیم، نه اینکه کوتاهی و قصوری داشته باشیم

با سلام
گاهی جبر به نفع ماست و این رحمت و لطف خداست، و هیچ ایرادی هم ندارد هر چند مقدمات و اسباب آن شاید خود ما باشیم.

فضه الزهرا;805977 نوشت:
بلکه در واقع ما در مقابل محدودیت های ناخواسته، در آخرت مأجور خواهیم بود
نظر شما جناب نشاط چیست؟

طبق ایه قرآن تکلیف انسان دایر مدار قدرت و شرایط هر فردی است.( لا یکلف الله نفسا الا وسعها).
مهم این است که ما در شرایطی که قرار گرفته ام خوب عمل کنیم، و با همان وسعت خودمان پیش خدا پاسخ گو هستیم، قطعا اگر فردی که پول های میلیاردی در اختیارش هست و در راه خدا خوب استفاده نکند، پیش خدا تکلیفش خیلی سنگین است. اما فردی که پول انچنانی ندارد، خیلی راحت خواهد بود. و....

فضه الزهرا;805974 نوشت:
تا چه حد موفقیت به خود فرد بستگی دارد؟

خیلی از عوامل می توانند موثر شوند، از جمله:
1. خصوصیات فردی
2. تلاش و همت
3. خانواده
4. عاقبت اندیشی
5. تخصص و تعهد
6. توکل به خدای متعال
7. تدبیر و محکم کاری
8. دقت و اهتمام بیشتر
9. پیگیری
10. اخلاق شایسته
11. داشتن علاقه و انگیزه

در نهایت ما داری اختیار نسبی هستیم و نه مطلق! عزیزان لطفا در خواندن کتاب های در زمینه ی موفقیت نوشته ی افراد غیر مسلمان دقت فرمایید! آن ها معتقدند که تنها اراده ی انسان است و بس!
پس همه نمی توانند مثل هم باشند
پس اگر نمی شود گاهی به این فکر کنید که حکمت خداست و فقط خودتان را سرزنش نکنید

فضه الزهرا;806117 نوشت:
در نهایت ما داری اختیار نسبی هستیم و نه مطلق! عزیزان لطفا در خواندن کتاب های در زمینه ی موفقیت نوشته ی افراد غیر مسلمان دقت فرمایید! آن ها معتقدند که تنها اراده ی انسان است و بس!
پس همه نمی توانند مثل هم باشند
پس اگر نمی شود گاهی به این فکر کنید که حکمت خداست و فقط خودتان را سرزنش نکنید

سلام بزرگوار، احسنتم
واقعا برخی از این کتابها از لحاظ مبانی مشکل دارند، واقعا انسان بی خدا هر چه قدر هم توانمند باشد، باز ارزش ندارد و آنچه روشن است انسان زمانی که متکی خدا باشد و از غیر ببرد، در این صورت کمال را می تواند در یابد، و الا تلقین های این جوری که تو خیلی توانا هستی، تو مجود عجیبی هستیف و... بدون خدا بی اساس است.

امام صادق عليه‏ السلام :
«كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ اَ لسِنَتِكُم، لِيَرَوا مِنكُم الوَرَعَ وَ الجتِهادَ وَ الصَّلاةَ وَ الخَيرَ، فَاِنَّ ذلِكَ داعيَةٌ؛

مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببينند، زيرا اينها خود دعوت كننده است.»[1]

این بیان گرانقدر اشاره می کند که در تربیت از اصل عمل کردن استفاده کنیم، در این صورت خیلی تاثیر گذار خواهد بود، گفتار و ناراحتی های بیجا و غافل از عمل کردن، موجب می شود که گفتار بی تاثیر و تربیت ناتمام و افکار پریشان و روحیه ها نا امید بگردد.
پس از اصلاح رفتار خود شروع کنیم، تا شاهد یک تحول بزرگی در زندگی باشیم.


[1]. كافى ، ج 2 ، ص 78، ح 14

امام علی علیه السلام:
«اَلمؤمِنُ صَدوقُ اللِّسانِ بَذولُ الحسانِ؛ مؤمن بسيار راستگو و بسيار نيكوكار است.»[1]

اگر بتوانیم در زندگی بر محور راستگویی و نیکوکاری حرکت کنیم، زندگی بهشت می شود، کینه ها از بین می برد، دلها آرام و افکار آسوده و ذهن ها خلوت و آرامش خاص بر زندگی حاکم می شود، اما دروغ گویی و بد جنس بودن اعتماد را از بین می برد، کینه ها را زیاد می کند، روابطها را سست و ... در کل زندگی را تلخ می کند.

[1]. تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص 89، ح1521

امام صادق (ع) فرمودند : دل حرم خداست ، پس غیر خدا را در حرم الهی جای مده. [1]

وقتی انسان محبت های غیر الهی را در دل خود قرار بدهد، کینه ها را در آن پرورش دهد، محبت مقام و موقعیت های دنیوی را در دل بپروراند، پیوسته از سر خودخواهی به فکر تمایلات نفسانی( هوس آلود) خود باشد، دل را محل انتقام زخم زبان زدن، توطئه و حیله و مکر قرار دهد، این دل آرامش نخواهد داشت.
دلها با یاد خدا با مهر او و با ذکر او جلا پیدا می کنند، در این صورت دلها آباد و آرامش در آن ماندگار می شود، در این صورت احساس راحتی و سبکی و آسودگی در رفتار و افکار را می توان مشاهده کرد.

پس مواظب دلهای خود باشیم که جز خدا و مهر او چیزی نفوذ نکند.

[1]. جامع الاخبار صفحه 518 حدیث 1468

امام حسن عسکری عليه السلام: خَصلَتانِ لَيسَ فَوقَهُما شَي‏ءٌ: اَلْإيمانُ بِاللَّهِ ونَفعُ الإخوانِ؛

دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.[1]

اگر در زندگی به فکر تقویت ایمان خود باشیم، و از نفع رساندن به خلق الله خسته و دلسرد نشده، بلکه ذوق و شوق خاصی داشته باشیم، روشن است که عواطف و احساسات پاک و روحیه ایثار و دلسوزی در جامعه، خانواده ها و گروه ها حاکم می شود، در این صورت روح امید و تلاش و عزت و وسعت روحی در روحیه ما تجلی پیدا می کند، و این کم هم نیست.

[1]مستدرک الوسایل ج12،ص391

امام على عليه السلام :
إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذا نَظَرَ اعْتَبَرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا نَظَرَ لَها؛[1]

«نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.»
واقعا چه قدر زیبا فرموده است.

تمام لحظات زندگی پر از تجربه و عبرت گرفتن است، اگر با گوش شنوا و با چشم بینا و با فهم خوب و با دید انصاف به واقعیتها بنگریم، خیلی از وقایع را خوب متوجه می شویم، حقیقت را می یابیم و همین امر می تواند کمک کند تا بدانیم چگونه باشیم و از چه راهی حرکت کنیم تا نتیجه بگیریم.
پس از کنار اتفاقات زندگی بدون توجه نگذریم و از این درسها خوب عبرت بگیریم تا نجات پیدا کنیم.


[1]. تحف العقول، ص212

حضرت علی ع می فرمایند تاریخ را آینه ی خود قرار دهید تا به تقوا برسید!
اگر میخواهید به ائمه ی اطهار ایمان بیاورید، به پیامبر ایمان بیاورید، امام زمان را بشناسید و یاری کنید! تاریخ بخوانید و عبرت بگیرید، در زمین گردش کنید برای گرفتن عبرت، و برای آینده نگری
خیلی از مردم ما به زندگی ائمه ی اطهار نعوذبالله مثل یک تراژدی نگاه می کنن که فقط گریه کنن! آیا کسانی که خیمه های امام حسین ع را غارت می کردند، گریه نمی کردند به حال اهل بیت ع؟
تا عبرت نگیرید به تقوا نمی رسید! تا بصیرت پیدا نکنید ولایت مدار نخواهید بود
فرارسیدن ماه میزبانی خدا مبارک! زندگی تون پر برکت

فرزندان به سان درختانی هستند که در آب و خاک خانه رشد می کنند و معمولا متناسب با همان آب و خاک میوه می دهند.[1]

اگر دنبال این هستیم که فرزندان خوب و سالمی داشته باشیم و از گزند آسیبهای تربیتی در امان باشیم، بهتر است محیط خانواده را سالم و رفتارها را اصلاح و معنویت را در آن بیشتر کنیم، تا بتوانیم فرزندان خوب و سالمی را تربیت کنیم.

[1]. سادات، محمد علی،شیوه های برخورد با نوجوانان، ج 1- ص115

وقتی کسی مورد عنایت حضرت ولیعصر( عج) قرار بگیرد، وجود او خیلی با ارزش و گرانقدر خواهد شد، محمد بن علی بن بابویه معروف به شیخ صدوق متوفای 381ه.ق، یکی از بزرگترین افتخارات شیعه است، دانش و اجتهاد این عالم ربانی زبانزد همه بزرگان می باشد،آثار علمی او هنوز هم مورد استقاده اهل تحقیق قرار می گیرد، نقل شده پدر شیخ صدوق عمری از او سپری شده بود و فرزندی نداشت، روزی یک نامه ای به محضر حضرت ولیعصر( عج) می نویسد، و از ابو جعفر که فرد مطمئنی بود، و قصد حرکت به عراق را داشت، به حسین به روح که رابط مخصوص امام زمان علیه السلام بود، تحویل می دهد تا به محضر امام برساند، در این نامه از حضرت درخواست دعایی در مورد فرزندار شدن می کند، حضرت دعا می کند، و خدای متعال دو فرزند به او عطا می کند، که هر دو از بزرگان و دانشمندان تشیع می شوند.
آری اگر بتوانیم خود را به امام عصر( عج) متصل کنیم، و از او کمکی بطلبیم و رفتاری کنیم که در حق ما دعا کند، زندگی ما متحول می شود. دعای حضرت تاثیرات عجیبی را خواهد داشت، اگر قابلیت خوبی را از خود نشان دهیم، اثرات دعای حضرت را احساس خواهیم کرد.

منبع: گلشن ابرار، پژوهشگاه باقر العلوم، 1382، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، ص22-24

مرسی استفاده کردم