اگه تجربه مون این باشه که همیشه جواب خوبی مونو با بدی دادن چی؟؟؟
با سلام
احسنتم!
البته ما سعی کنیم خوب باشیم، ولی اگر کسی لیاقت نداشت، لزومی ندارد، خوبی کنیم.( اما حداقل بدی نکنیم، بدخواه دیگران نباشیم، این خودش خوبی است)
احترام به آداب دیگران:
برای ارتباط مسمتر وخوب با دیگران بهتر است طبق دآداب آنها عمل کنیم. ودر موقعیت وفضای آنها آداب آنها را بهم نزنیم. مثلا در اربعین عراقی استکانهایی که چای می دهند داخل یک ظرف پر آب می شورن که زیاد بهداشتی نیست. وزائران ما آنقدر یک بار مصرف گفته اند واستفاده کرده اند. که امثال لیوان یک بار مصرف بیت آنها زیاد شده بود. وبرای خود آنها چون تازگی دارد خوششان می آید. غافل از اینکه استکان عراقی سرطان زا نیست. ولی این لیوانها سرطان زا هستند. برادر من بهداشت را غلط برای ما جاانداخته اند. زندگی راحت را با بهداشت قاطی کرده اند. راحتی که بدنبال خود دهها مرض وبیماری بدنبال دارد. ومطب ها وبیمارستانها گواه بر سخن بنده هستند.
اگه تجربه مون این باشه که همیشه جواب خوبی مونو با بدی دادن چی؟؟؟
سلام سعی کن دوستان مومن پیدا کنی یک مومن هیچگاه جواب خوبی را با بدی نمی دهد
کریم;760803 نوشت:
احترام به آداب دیگران:
برای ارتباط مسمتر وخوب با دیگران بهتر است طبق دآداب آنها عمل کنیم. ودر موقعیت وفضای آنها آداب آنها را بهم نزنیم. مثلا در اربعین عراقی استکانهایی که چای می دهند داخل یک ظرف پر آب می شورن که زیاد بهداشتی نیست. وزائران ما آنقدر یک بار مصرف گفته اند واستفاده کرده اند. که امثال لیوان یک بار مصرف بیت آنها زیاد شده بود. وبرای خود آنها چون تازگی دارد خوششان می آید. غافل از اینکه استکان عراقی سرطان زا نیست. ولی این لیوانها سرطان زا هستند. برادر من بهداشت را غلط برای ما جاانداخته اند. زندگی راحت را با بهداشت قاطی کرده اند. راحتی که بدنبال خود دهها مرض وبیماری بدنبال دارد. ومطب ها وبیمارستانها گواه بر سخن بنده هستند.
میگن شادی و غم دوتا خونه همجوار هم هستند که سرو صدای هر کدام باعث میشه اون یکی بیدار بشه
پس بهتره بین این دو تعادل برقرار کنیم و چه در غم و چه در شادی افراط نکنیم
این را جهت تذکر خودم عرض کردم .من الان دلم خیلی گرفته!
امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: «المسؤول حر حتی یعد ، ومسترق المسؤول حتی ینجز»[1]
انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتی وعده می دهد زیر بار مسؤولیت می رود ،و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد .
ضن تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام واقعا این موضوع را به کرار تجربه کرده ایم، گاها قولی می دهیم، بعدا نمی تونیم، رو قول خود باشیم، یا اصلا جور نمیشه!
پس حسابی قبل از شروع باید دقت کرد،( نهایتا بگوییم: چشم؛ منتها نمی تونم قول بدهم.)
سالروز رحلت پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) شهادت امام حسن(علیه السلام)وامام رضا(علیه السلام) را تسلیت عرض میکنم
از محضر اساتید گرامی و کاربران محترم که تجربیاتشان را در اختیار ما قرار داده اند تشکر میکنم
این تاپیک یکی از تاپیکهای خوب و کارآمدی بود که بنده مشاهده نموده ام ،کار جالبی بودکه جا دارد از استادبزرگوار استاد نشاط، بابت راه اندازی این تاپیک تشکر ویژه ای داشته باشم
یکی از تجربیات این است که تمام کارهایمان فقط و فقط برای رضای خدا باشد ولاغیر! جالب است هرکجا سرسوزنی رضایت غیر خدا را در کارهایمان دخیل کنیم دقیقا به همان اندازه سر سوزن متضرر خواهیم بود!!حال هراندازه رضایت غیر خدا(که در طول رضایت الهی نباشد) بیشتر در نیت ما باشد به همان اندازه ضرر ما بیشتر میشود!! اما اگر بتوانیم در تمام کارهایمان رضایت الهی را در نظر بگیرم و آنچه رضای الهی در آن است انجام دهیم(حتی اگر در ظاهر انجام آن کار به نفع ما نباشد!) یقیین بدانید کوچکترین ضرری نخواهیم کرد و در آینده به گونه میشود که از کاری که انجام داده ایم راضی و خشنود خواهیم بود ان شاءالله
عقلانیت در همه چیز:
برخی تصور می کنند هر قدر صمیمیت بیشتر باشد، دوستی وارتباط استمرار بیشتری خواهد داشت. ولی بنده دیده ام آدمهایی که آنقدر صمیمی شده بودند که در اردو ها هم زیر یک پتو می خوابیدند. یا اینکه از شدت صمیمیت همدیگر را بلغ می کردند موقع خواب.
اما چیزی نگذشت که دعوا وقهر آنها را هم دیدم. ما باید در همه چیزی حریم ها را که برگرفته از عقلانیت است حفظ کنیم. وصمیمت خارج از عقلانیت نداشته باشیم.
امرسون:
«با چه كساني دوست و رفيق ميباشي تا بگويم چگونه آدمي هستي.»
در انتخاب دوست باید خیلی حساس و دقیق باشیم،
رفتار و اخلاق و افکار دوستان بر ما واقعا تاثیر می گذارند.
سلام.
از استاد نشاط برای راه اندازی این تاپیک ممنونم ان شاء الله امروز تو حرم امام رضا برای همه ی کاربرا و مخصوصا استاد نشاط دعا میکنم.
ای عزیزانم با هر سن و سالی هستین برین کربلا تا معنی ارامش و لذت و نشاط درک کنین.
زمانی تو که توی بین الحرمین قرار میگره ادم یک ارامش و ابتهاج روحی بهش دست میده که به جرات میتونم بگم هیچ جای دیگه این حس رو بدست بیارین.
(تا نرین حرفای من رو درک نمیکنین)
ضمن تسلیت به مناسبت سالروز شهادت امام رضا علیه السلام
حدیثی از حضرت نقل می کنم، که واقعا ناب و ارزشمند است. «امام رضا علیه السلام ؛لـم يخنك الاميـن و لكـن ائتمنت الخــائن.»[1]
امين به تو خيانت نكرده (و نمى كند) و ليكن (تو) خائن را امين تصور نموده اى. برخی از ما از بس ساده لوح هستیم که سریع به همه اعتماد می کنیم،( دین گفته سوء ظن نداشته باشید، نه اینکه به همه اعتماد داشته باشید ) سر و اسرارمان را می گوییم، امانتی ها را در اختیارش قرار می دهیم و...
غافل از اینکه ما طرف مقابل را خوب نشناخته ایم، و این عدم توجه ما، بعدا برای ما دردسر می شود.
« امام رضا علیه السلام: صَديقُ كُلِّ امرِىءٍ عَقلُهُ وعَدُوُّهُ جَهلُهُ ؛دوست هر كس ، خِرد او و دشمن هركس ، نادانىِ اوست.»
کسانی که از قدرت عقل خود بهره مند بوده اند و خوب استفاده کرده اند، به جایگاه های بزرگی رسیده اند.
تعطیلی عقل و تقلید نابخردانه انسان را به جایی نمی رساند.گاها نمی دانیم، ولی خیلی ادعا داریم، خیلی سرو صدا داریم،اما اگر بدانیم شاید آرام باشیم.( شاید دیده اید اگر رود خانه وقتی آبش عمیقتر شود جوشش و خروش آن کمتر خواهد شد، انسان هم اگر واقعا علم و درکش بیشتر شود، خیلی سر و صدا نخواهد داشت. انسانهای عالم و عاقل آرام و بی ادعااند.)
تجربه کرده ام، سعی کنم رفع نیاز و حل مشکلم را در خود جستجو کنم نه از دیگران
حقیقت این است، که ما خود را دست کم می گیریم، در حالی که خدای متعال چنان توانایی و استعداد و قدرتی در وجود ما قرار داده، که یا غافل ایم، یا جاهل
انسانها بزرگ و موفق همیشه این را باور کرده اند، توانایی را دارند و همین انگیزه آنها را به جای رسانده است.
سلام ...
جناب نشاط نمیدونم چرا میخوا، باهاتون مخالفت کنم ...
البته شاید منظور من و شما با هم فرق داشته باشه ... ولی باز هم من به این نتیجه رسیدم که مدیریت یعنی علم اینکه بتونی کارت رو به دیگران واگذار کنی .
اتفاقا یکی از سخت ترین کارها همین هست ... اینکه چجوری کارهات رو به دیگری بدی انجام بده ... با دقت و سرعتی که شما انتظار دارین ...
و دقیقا برای همین منظور هم بوده که علوم مدیریتی بوجود اومده .
پس به نظرم شاید این چمله خوبی باشه که بگیم ...
ادمهای موفق کسانی بوده اند که به مرور زمان یادگرفته اند چی کار کنند که دیگران کارهاشون را با دقت و سرعت براشون انجام بدن .
سلام
خیلی وقتها ما آدمها تو معادلات روزمرمون خدا رو فراموش میکنیم
فک میکنیم دنیا همینه دو دو تا چهارتای ماست !!نمیدونیم خدایی هست که قادر مطلقه و مالک این دنیاست لا حول و لا قوت الا بلالله العلی العظیم
سلام ...
جناب نشاط نمیدونم چرا میخوا، باهاتون مخالفت کنم ...
البته شاید منظور من و شما با هم فرق داشته باشه ... ولی باز هم من به این نتیجه رسیدم که مدیریت یعنی علم اینکه بتونی کارت رو به دیگران واگذار کنی .
اتفاقا یکی از سخت ترین کارها همین هست ... اینکه چجوری کارهات رو به دیگری بدی انجام بده ... با دقت و سرعتی که شما انتظار دارین ...
و دقیقا برای همین منظور هم بوده که علوم مدیریتی بوجود اومده .
پس به نظرم شاید این چمله خوبی باشه که بگیم ...
ادمهای موفق کسانی بوده اند که به مرور زمان یادگرفته اند چی کار کنند که دیگران کارهاشون را با دقت و سرعت براشون انجام بدن .
با سلام
احسنتم!
من احساس می کنم، هیچ مشکلی نیست.( تقریبا نتیجه کار هر دو یک موضوع است، منافاتی هم ندارند)
اتفاقا باز موفقیت کارها به خود شخص بر می گردد که چگونه مدیریت کند، چگونه اولویتها را بسنجد، پس باید از خود شروع کرد، استفاده از اسباب هم هیچ مانعی نیست. و اتفاقا در برخی از شرایط ضروری هم می باشد.
ژاپنی ها یه اصل دارند با عنوان کایزن یا بهبود مستمر ...
ژاپنی ها در امور مدیریتیشون اعتقاد دارند هر چیزی رو کافی هست شروع کنند به یاد گرفتنش ... ساختنش ... و از جایه خیلی ساده هم باید شروع بکنند ...
اما اعتقاد دارند که اون موضوع رو باید به صورت مستمر ادامش بدهند . ولش نکنند ...
این مساله شاید به نظر خیلی بدیهی باشه و با خودتون بگین این همون ضرب المثل خودمونه که میگه ... اهسته و پیوسته ...
اما ژاپنی ها منظوشون یه چیزه دیگس ...
مثلا شما میتونین فردا صبح که از خواب بیدار میشین ...
تنها 1 تا لغت انگلیسی یادبگیرین ...
1 دقیقه ورزش کنین ...
1 صفحه کتاب علمی بخونین ...
ولی باید به خودتون قول بدین که همین چیز کم رو کنار نزارین ...
و فقط سعی کنین خیلی خیلی کم ... تاکید میکنم خیلی خیلی کم اون رو بهبود بدین ...
اصلا باید در بهبود دادن و سرعت گرفتن تنبل باشین ولی باید به خودتون قول بدین که هیچ وقت کنارش نزارین ...
فکر میکنم هر کسی در زندگی ، باید علاوه بر کارهای جدی اش (مثل شغل ، مطالعه و ...) ، یک کار دیگری هم داشته باشد که وقتش را با آن پر کند و ذهنش را به آن معطوف سازد.
زیرا اگر وقت و ذهنتان را با چیزی پر نکنید ، این وقت و این نیروی ذهنی ، برایتان مشکل ایجاد خواهد کرد!
امام علی (ع) هم می فرمایند: نفست را (به چیزی) مشغول کن. وگرنه او تو را مشغول خودش خواهد کرد.
خیلی وقتها بود با بچه ام سر درسش و رفتارش ، بحث و داد و بیداد داشتم. گاهی هم با خانمم سر موضوعاتی.
گاهی هم میشد که ساعتها در اینترنت بودم به حد اعتیاد....
از وقتی یکی از دوستان ، مرا علاقمند کرد که باغچه ای در خانه بزنم و گیاهانی پرورش بدهم ( که هنوز البته به اجرا نرسیده و در فاز مطالعاتی است) احساس می کنم این کار ، هم وقت مرا پر می کند و هم ذهنم را به خودش معطوف می کند و من دیگر خیلی کمتر با بچه ها و خانمم دعوایم می شود یا کمتر به اینترنت می روم....
قبلا می گفتم: تمام وقتم باید مطالعه باشد.
اما این درست نیست. زیرا مطالعه آدم را خسته می کند و تفریح (زمان آزاد) مورد نیاز است و اگر کار خاصی برای زمان آزادمان نداشته باشیم ، ممکن است به اطرافیانمان گیر بدهیم ( مخصوصاً افراد کمال گرا و عقلانی).
البته این گیر دادن ها ، همه اش منطق عقلانی دارد و بی دلیل نیست ، اما چون مطابق میزان روانشناسی نیست ، لذا آسیب زاست.
اما وجود کاری که به گونه ای باشد که هم ابتکاری باشد هم خیلی جدی نباشد هم برایش زحمت بکشیم و هزینه کنیم و هم مراقبت مستمر لازم داشته باشد ، ذهن آدم و وقت آدم را به خود میگیرد و دیگر خیلی در کار دیگران خرده بینی نمی کند.
حالا هر کس سلیقه ای دارد.
مثلاً من از آکواریوم اصلاً خوشم نمیاد (آکواریوم خوبه ، من از آکواریوم داری خوشم نمیاد) اما گیاه را آنهم نه گل ، بلکه درخت یا درختچه را ترجیح می دهم.
( کسی دنبال کبوتر بازی پشت بام نرود ها! :khaneh:)
اینطوری شد که من فکر میکنم ایجاد باغچه در خانه ، زندگی خانوادگی مرا وارد فاز جدیدی کرد که در آن ، مدارا و مهربانی من با اعضای خانه بیشتر می شود و خیلی کمتر به اینترنت می روم و بیشتر در فضای واقعی هستم.
1.تجربه کرده ام که وقتی کاری را که هنوز انجام نداده ام، در پیش دیگران فاش نکنم، چون آن کار را نمی توانم به اتمام برسانم.( اتفاقا حدیثی در این مورد از امام جواد علیه السلام وارد شده که می فرماید: قبل از اتمام کار آن را فاش نسازید، که آن کار ابتر می ماند( و نمی توانید تکمیل کنید))
اگر گفتنش به دیگران برای مشورت گرفتن و استفاده از اطلاعات و تجربیات دیگران باشه چطور؟ بازم کار اشتباهیه؟
تجربه کرده ام به هرچه فکر کنم برایم اتفاق می افتد
جهان پر است از موجهای انرژی که ساطع میکنیم و بر ما و دیگران اثر میگذارد
اگر ممکنه کارشناسان در خصوص این تجربه شما نظر بدن
فکر نمیکنم دین چنین چیزی رو تایید کنه.
از نظر منطقی هم خیلی موارد نقض هست
یه کاری رو انجام میدیم و فکر میکنیم به فلان نتیجه میرسه اما شکست بدی میخوریم که انتظارش رو هم نداشتیم
برای دوستانی که علاقمند به مطالعه مفیدی هستند، و می خواهند از کمترین زمان بیشترین بهره را ببرند، به نظر می رسد در صورت امکان اگر از محیط کتابخانه و یا در جای آرام و بدون سر و صدا مطالعه کنند، بهره بیشتری می برند.
بنده این موضوع را به طور کامل تجربه کرده ام.
موافقم
منم اصلا تو خونه نمیتونم درس بخونم
برای درس خوندن میرم سالن مطالعه کتابخونه بیمارستان یا دانشگاه
موافقممنم اصلا تو خونه نمیتونم درس بخونمبرای درس خوندن میرم سالن مطالعه کتابخونه بیمارستان یا دانشگاه
اتفاقا من در جای عمومی درس خوندن برام سخته.ضمنا کلی راه باید بری کلی راه باید برگردی که خیلی از وقت مطالعه رو میگیره.تازه اونجا ممکنه کسی بیاد باهات حرف بزنه....بهتر از خونه خود آدم نیست... بنشین توی اتاق و درب را روی خودت ببند و بخون.
[="Purple"]سلام یه اصل اساسی وجود داره که به تجربه و به دفعات ثابت شده و درمورد اکثر ادما صدق میکنه مخصوصا توی دنیای مجازی ...
اونم اینکه ""هیشکی شبیه حرفاش نیس""" [/]
من با این جور عبارات خیلی حیلی مخالفم
عبارات قاطعانه و کلی گویی که همه همینطورن یا هیشکی اینطور نیست
ما در پزشکی برای درمان بیماران یه جمله ای یادمون میدادن که زیاد هم تکرارش میکردن بنظرم این جمله در زندگی هم کاربرد داره.اون جمله یه چیزی تو این مایه ها بود:
هر فردی با فرد دیگه فرق میکنه.هیچ دو فردی کاملا یکسان نیستن بنابراین برای درمان هر مریض خودشو فقط جداگانه و مجزا درنظر بگیرید و تصمیم اختصاصی برای اقدامات لازم برای تشخیص و درمانش بگیرید.....
دو نفر آدم رو کنار هم بگذاریم هیچوقت صد درصد یکسان نیستند. اونوقت چطور یه گروه بزرگ از آدمها شبیه هم باشن؟
پس درست نیست گفتن جملاتی شبیه:
همه پسرها اینطورین
همه دخترها اونجورین
همه شیرازیها اینطورین
همه دانشجوها اینجورین
و جمله شما: هیشکی تو دنیای مجازی شبیه حرفاش نیست
یعنی الان تمام کاربران اینجا دروغگو هستن و دارن خودشون رو خوب جلوه میدن
یعنی الان طبق این جمله تون من با حرفام فرق دارم
استاد نشاط با حرفتش فرق داره
کاربرانی که نظر دادن با حرفاشون فرق دارن
کاربرانی که پای پست شما صلوات زدن با حرفشون فرق دارن
خودتون هم با حرفاتون فرق دارید
و.....
اتفاقا من در جای عمومی درس خوندن برام سخته.ضمنا کلی راه باید بری کلی راه باید برگردی که خیلی از وقت مطالعه رو میگیره.تازه اونجا ممکنه کسی بیاد باهات حرف بزنه....بهتر از خونه خود آدم نیست... بنشین توی اتاق و درب را روی خودت ببند و بخون.
سکوت سالن مطالعه رو هیچ جا نداره
تو خونه صدای تلفن هست
صدای تلویزیون هست
صدای کارهای منزل توسط افراد خونه هست
صدای حرف زدن افراد منزل هست
صدای ماشینهایی که تو کوچه رد میشن و تو بلندگو حرف میزنن هست
اینها حواس آدم رو پرت میکنه
به اضافه اینکه تو خونه باشم تنبلی میکنم. میخوابم، میرم چیزی میخورم، میرم سراغ تلویزیون، میرم حرف میزنم
اما تو سالن مطالعه نه جای خوابیدنه نه وسیله ای اونجا وجود داره.همه هم درحال درس خوندن هستن آدم ترغیب میشه به خوندن.از این هفت سال پزشکی من پنج سالش رو اینطوری درس خوندم برای امتحاناتم.
چقدر نظرات در مورد یه موضوع خاص میتونه متفاوت باشه
اومدم بنویسم که تجربه به من ثابت کرده در جاهای آروم اصلا نمیتونم مطالعه کنم ،کتابخونه که اصلا...همیشه تو اتاق نشیمن مطالعه میکنم و حسابی در موضوع عمیق میشم ...
من با این جور عبارات خیلی حیلی مخالفم
عبارات قاطعانه و کلی گویی که همه همینطورن یا هیشکی اینطور نیست
ما در پزشکی برای درمان بیماران یه جمله ای یادمون میدادن که زیاد هم تکرارش میکردن بنظرم این جمله در زندگی هم کاربرد داره.اون جمله یه چیزی تو این مایه ها بود:
هر فردی با فرد دیگه فرق میکنه.هیچ دو فردی کاملا یکسان نیستن بنابراین برای درمان هر مریض خودشو فقط جداگانه و مجزا درنظر بگیرید و تصمیم اختصاصی برای اقدامات لازم برای تشخیص و درمانش بگیرید.....
دو نفر آدم رو کنار هم بگذاریم هیچوقت صد درصد یکسان نیستند. اونوقت چطور یه گروه بزرگ از آدمها شبیه هم باشن؟
پس درست نیست گفتن جملاتی شبیه:
همه پسرها اینطورین
همه دخترها اونجورین
همه شیرازیها اینطورین
همه دانشجوها اینجورین
و جمله شما: هیشکی تو دنیای مجازی شبیه حرفاش نیست
یعنی الان تمام کاربران اینجا دروغگو هستن و دارن خودشون رو خوب جلوه میدن
یعنی الان طبق این جمله تون من با حرفام فرق دارم
استاد نشاط با حرفتش فرق داره
کاربرانی که نظر دادن با حرفاشون فرق دارن
کاربرانی که پای پست شما صلوات زدن با حرفشون فرق دارن
خودتون هم با حرفاتون فرق دارید
و.....
تجربه ای از خودم که میخواستم بگم هم به همین مورد مربوطه و این صحبتها که نوشتم باعث شد توضیح بیشتری بدم.
گفتم هیچ دو فردی رو نمیشه پیدا کرد که کاملا صد در صد شبیه هم باشن
پس چرا با دیدن اشتباه و خطایی از یک یا چند نفر میگیم همه اینطورن؟
این مورد اخیرا در خصوص ما پزشکها مدتیه خیلی زیاد شده و من اکثر پزشکها چه دوستان چه سال بالایی ها چه اساتید میبینم شاکی هستن از این قضیه
چرا اگر افرادی از اسم و حرفه پزشکی سوءاستفاده کردن و پولی به جیب زدن اینطوری گفته میشه که همه پزشکها پولدارن و پولشون از پارو بالا میره و فقط فکر پول هستن؟
چرا بخاطرخطای بعضی از پزشکها باید دید مردم نسبت به پزشکها اینقدر بد بشه و اینقدر حرف بزنن و بگن پزشکها اینطور و اونطور هستن؟
چرا مردم متوجه نیستن این حرفها باعث دلسردي خیلی از پزشکها شده و عدم علاقه به رشته و شغل شون؟واقعا مردم دوست دارن پزشکی کارشون رو انجام بده که نسبت به کارش دلسرد و بی انگیزه شده؟
نسبت به کدوم شغل الان در جامعه دید اینطوریه؟
آیا شده مثلا وکیلها ناراضی باشن از حرفهای مردم؟ یا معلمان؟ یا راننده ها؟ یا مغازه دارها؟ یا تاجرها؟ یا.....
اگر کسی به شما دروغ گفت شما به او راست بگویید زیرا شما شخصیت والایی دارید
اگر کسی به شما سلام نکرد با او سلام کنید
اگر کسی به شما حسادت کرد به او لبخند بزنید و به کار خود ادامه دهید
اگر کسی با شما عهد شکست شما هیچ وقت تلافی نکنید . ولی دیگر به او اعتماد نکنید.
اگر کسی به شما بی احترامی کرد شما به او بی احترامی نکنید زیرا شما سطح فرهنگ و اجتماعی بالایی دارید.
اگر کسی به شما بدی کرد صبر پیشه کنید و قران زیاد بخوانید و برای او طلب سلامتی و عاقبت خیری و خوشبختی و هدایت کنید تا ارامش داشته باشید.
مواظب انسان هایی باشید که فقط ادعای خوب بودن را دارند و خیلی راحت به افراد اعتماد نکنید.
نگاهتان به زندگی مثبت باشد زیرا همان می شوید که فکر می کنید .
خوب اینها همش خیلی خوب و قشنگن
اما صبر و تحمل آدم هم یه حدی داره
بالاخره تا یه حدی میتونه تحمل کنه بعد از اون دیگه نمیتونه ساکت باشه و به روی خودش نیاره و محبت کنه
تجربه بهم ثابت کرده که هرچیزی رودردیگران عیب بدونی وبه روشون بیاری دراینده درخودت دیده میشه
تجربه ثابت کرده اگه مغرور بشی واوج بگیری دراسمون تکبر،یه روز با سرسقوط میکنی
تجربه ثابت کرده اگه دستتو جلو ادما دراز کنی یا دستت خالی میمونه یا پربرمیگرده اما با عزت نفسی خدشه دار..پس همیشه از خودخدا باید خواست..فقط خدا..کسی که اگه بهت ببخشه از لطف وکرمشه ولبخندشو حس میکنی وگر نبخشه از حکمتشه ونوازششو حس میکنی:hamdel:
البته خدا هم واسطه هایی داره
خداوند در قرآن میگه: و ابتغوا الیه الوسیله
توسل به چهارده معصوم و امامزادگان و واسطه کردن اونها هم راه خواستن حاجت هست از خدا
فقط اینو خواستم بگم چون احساس کردم در نوشته تون نقشی برای توسل و امامان بزرگوار در طلب حاجات و...قائل نشدید
تجربه ثابت کرده است که هیچوقت کمال یک همسر را در مدرک تحصیلی وپولداری او نبینید که زندگی را خواهید باخت. بلکه دختران وپسرانی که سواد کمتری دارند، چه بسا راه ورسم زندگی را بهتر می دانند وحسن تبعلی که در روایات گفته شده بهتر رعایت می کنند. البته این قاعده کل نیست. ولی طلاق بیشتر در عصری که اکثر دخترها یا پسرها مدارک علی بالایی دارند، اثبات گر این مساله است.
مدرک دانشگاهی وپول همسر با شما زندگی نخواه کرد بلکه خوش اخلاقی وتدین اوست که حر ف اول را می زند.
مطلب خیلی مهمی گفتید
اینو اولا باید دختر و پسرهای در سن ازدواج رعایت کنند و این دو مورد رو جزو ملاکهای اصلی شون قرار ندن
دوما خانواده ها که اگر یه جا به خواستگاری کسی رفتن و یا خواستگاری به خونه شون اومد که از ایمانش مطمئن و راضی بودن گیر ندن به فرزند شون که این چون تحصیلش فلان قدره بدرد نمیخوره. ...
منم يه تجربه بگم ؟
تروخدا تروخدا تروخدا قدر تك تك نفس هايي كه پدر مادرتون ميكشن رو بدونيد و هر روز سجده شكر به جا بياريد
تروخدا حتي يه اخم كوچيك يه بي محلي كوچيك يه گله گي كوچيك ازشون نداشته باشيد
تروخدا هر روز دست و پاشون رو ببوسيد
وقتي كه براي هميشه برن اون وقت ميفهميد هيچ چيز و هيچكس نميتونه ثانيه اي جاي خالي شون رو پر كنه
سلام.
از استاد نشاط برای راه اندازی این تاپیک ممنونم ان شاء الله امروز تو حرم امام رضا برای همه ی کاربرا و مخصوصا استاد نشاط دعا میکنم.
ای عزیزانم با هر سن و سالی هستین برین کربلا تا معنی ارامش و لذت و نشاط درک کنین.
زمانی تو که توی بین الحرمین قرار میگره ادم یک ارامش و ابتهاج روحی بهش دست میده که به جرات میتونم بگم هیچ جای دیگه این حس رو بدست بیارین.
(تا نرین حرفای من رو درک نمیکنین)
ما رفتیم کربلا ولی حس حزن و غم برای امام حسین و یارانش بیشتر اونجا احساس میکردم تا لذت و نشاط و آرامش که گفتید
آدم وقتی در اون مکان قرار گرفته که جنگ روز عاشورا رخ داده و در مکانی قرار گرفته که امام و یارانش به شهادت رسیدن و روضه ها و صحنه هایی که تعریف کردن مباد تو ذهن آدم، اوتجا غصه اش میگیره نه نشاط و لذت.....
اون حس آرامش و نشاط رو بیشتر حرم امام رضا داره....آدم احساس میکنه تو بهشته و نمیخواد از حرم بره بیرون. وقتی هم میخواد خارج بشه انگار پای رفتن نداره..
سلام.
دوستان سعی کنید سجده های طولانی داشته باشین(خیلی زود تاثیرش رو روی خودتون میبینید)
اولش نمیخواد زیاد طولانی کنید که خسته بشید سعی کنید کم کم طولانیش کنید.
هم سعه صدرتون میره بالا.هم بهتون ارامش دست میده
ما رفتیم کربلا ولی حس حزن و غم برای امام حسین و یارانش بیشتر اونجا احساس میکردم تا لذت و نشاط و آرامش که گفتید
آدم وقتی در اون مکان قرار گرفته که جنگ روز عاشورا رخ داده و در مکانی قرار گرفته که امام و یارانش به شهادت رسیدن و روضه ها و صحنه هایی که تعریف کردن مباد تو ذهن آدم، اوتجا غصه اش میگیره نه نشاط و لذت.....
اون حس آرامش و نشاط رو بیشتر حرم امام رضا داره....آدم احساس میکنه تو بهشته و نمیخواد از حرم بره بیرون. وقتی هم میخواد خارج بشه انگار پای رفتن نداره..
سلام. من بخش غم انگیزشو نگفتم پارسال که از کربلا رسیدم خونه یک غم عجیبی منو فرا گرفته که احساس میکردم میخواد سینه ام شکافته بشه خیلی حس عجیبی بود.:Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin: من راستش 2 دفعه رفتم هر دو دفعه هم اربعین بوده راستش انقدر شلوغ بود که من نمتونستم واقعه روز عاشورا رو متصور بشم.یا برم جا های مختلف مثل تل زینبیه و نکته دوم به علت اینه خونمون یکی از شهر های نزدیک مشهد هست الحمدالله یه جورایی زیاد میرم حرم امام رضا و اون احساساتی که شما گفتین کمی درک کردم اما نه به اندازه کربلا شاید به دلیل اینکه زیاد رفتم و اون حس از دست رفته. به هر حال درسته که دیدگاه من با شما فرق میکنه اما نباید همدیگه رو به باد انتقاد گرفت و حرمت همدیگه رو شکست.:hamdel::hamdel::hamdel:
تجربه ثابت کرده تو دنیای مجازی حتی راستگوترین افراد هم ممکنه دروغگو باشن !!
ممکنه اینطور باشن نه اینکه لزوما همه اینطور باشن...
♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;762418 نوشت:
ن الان بهتون میگم دختر یه وزیرم 20سالمه قدم فلانه و... مشخصات دیگه .... شما بنا رو میزارین بر اعتماد و میگین امکان نداره من دروغگوباشم؟؟؟؟؟؟
دوس دارین به همین منوال پیش برین مشکلی نداره ولی بقیه رو مواخذه نکنین!!!! چون من خودم بیش از صد مورد بیشتر توی نت دیدم عکسش در اومده!!
طرف خودشو بسیار مذهبی معرفی میکنه حرفاش خیلییییییی خوب و به نظر مقید و.... ولی کلا 180درجه متفاوته!!!!!
مشخصا شخصیت نت افراد با بیرون متفاوته حتی اگه عقاید یکی باشه ممکنه اخلاق متفاوت باشه یا بزرگ نمایی هایی شده باشه یا چیزهایی مخفی شده که مانمیتونیم ببینیم و یا....
اینکه بخوایم بنارو به اعتماد به حرفای یه نفر توی نت بزاریم فقط باعث شدیم خودمونو تو موقعیت خطر قرار بدیم ...
"""ممکنه اینطور باشه"" خیلی فرق میکنه با """همه اینطور هستن"""
وقتی میگید ممکنه اینطور باشه یعنی آدمهای خوب هم هستن ولی برای اینکه نمیشه قطعا گفت کی خوبه و کی بد باید احتیاط کرد
اما وقتی میگید همه اینطور هستن یعنی آدم خوبی وجود نداره و همه دورو هستن
♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;762418 نوشت:
طرف خودشو بسیار مذهبی معرفی میکنه حرفاش خیلییییییی خوب و به نظر مقید و.... ولی کلا 180درجه متفاوته!!!!!
کسی که قصد سوءاستفاده ای از اومدنش به اینترنت داره اینکار رو میکنه نه همیشه....خودتون دیدید دیگه تو این سایت کاربر خانمی بوده که رفته سوریه شهید شده.....بازم قبول نمیکنید و ایشون هم با حرفش متفاوت بوده؟خوب دیگه چی باید نشون می داده تا اینو قبول کنید؟جان خودش رو از دست داده در راه اعتقاداتش دیگه
♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;762418 نوشت:
بعدشم من نگفتم همه افراد دروغگون!!! گفتم هیچکسی شبیه حرفاش نیس ...
از نظر شما یه دانشجو که برای کارهاش از اینترنت استفاده میکنه، با یه مغازه داری که برای تبلیغ اجناسش و یا گرفتن آخرین قیمتها از اینترنت استفاده میکنه، با یه پزشک که آخرین درمانها رو از اینترنت میخواد، با یه فرد مذهبی فعال در زمینه اقدامات فرهنگی، با یه روحانی مسجد، با یه پسر و دختر جوون که برای دوستیابی یا...ممکنه بیان تو اینترنت، با کسی که میاد تو اسکدین برای اینکه یه سوالش رو بپرسه و به جواب برسه، با یه خانم خانه دار که از اینترنت استفاده میکنه، با یه کلاهبردار اینترنتی که میخواد به ترفندی از بقیه پولی به جیب بزنه، همه اینها یکسانن؟؟؟؟؟و همشون قانونی که شما گفتید در موردشون صدق میکنه؟؟؟؟؟
اینقدر مطلق نگید.لااقل در یه جامعه منفی هم استثنا وجود داره.قرآن هم هروقت حکمی صادر میکنه اول حکم رو میگه بعد با کلمه { الّا} استثنا رو بیان میکنه
♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;762418 نوشت:
متاسفانه بعضی اشتباهات هستن که با جون مردم سر و کار دارن... بنابراین باعث جریحه دار شدن احساسات عمومی میشه ...
بنابراین مشخصه اشتباه یه پزشک خیلی خیلی بیشتر از اشتباهات سایر حرفه ها به چشم میاد...
راننده های اتوبوس ها هم با خواب آلودگی حین رانندگی و بی احتیاطی هر سال تصادف میکنن و افراد زیادی کشته میشن....چرا هیچوقت کسی نمیگه تمام راننده ها آدمکش هستن؟تمام راننده ها بی احتیاط هستن؟
اما چرا در خصوص پزشک اینطوری میگن؟
♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;762418 نوشت:
با وجود این همه اشتباه باز هم پزشکان جزء قشرهای محبوب جامعه ن... به نظرم حرفاتون بی انصافی بود!!!
تا چند سال قبل شاید حرفتون درست بود ولی مخصوصا یکی دو سال اخیر نه....خیلی دید مردم منفی شده فکر میکنن همه پولدار و زیرمیزی بگیر و فاسد و بیخیال هستن و....
شاهدش هم چندبار حمله و ضرب و شتم و حتی قتل پزشکان بوده در همین یک دو سال اخیر که حتما یادتون هست
تا حالا دیدید مثلا به راننده اتوبوسها بخاطر اینکه بی احتیاطی ممکنه بکنن با چاقو حمله کنن؟؟؟؟؟
تا حالا دیدید به مغازه داری یا کارگری یا معلمی اینجوری رفتار بشه؟
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) :
نزديكترين حالِ بنده به خدا، حالى است كه در سجده است.
امام صادق (عليه السلام) :
نزديكترين حال بنده به پروردگارش، حالى است كه پروردگارش را در سجده مى خواند.
حالا خوبه وزیر بودن پیش من نوعی ، هیچ ارزش و اعتباری نداره. اگه به جای وزیر ، می فرمودید امام جمعه ، یا یک پاسدار ، یا یک شهید ، یک عالمه ارزش داشت.
از مزاح که بگذریم ، احادیثی هستند که می فرمایند: ارزش و مقدار عقل هر کسی ، به اندازه احتمالاتی است که می دهد.
و فرموده اند: در زمانی که بدی بر خوبی سبقت گرفته باشد ، اگر به کسی خوش بین بودید ، خودتان را فریب داده اید ( حدیث ، این شکلی نیست. مضمونش را گفتم).
منم با خوش بینی بیجا مخالفم، مخالف عقل است.
در اینترنت تا زمانی که قصد کار جدی نداریم ، اشکالی نداره هر کسی هر چی میخواد بگه.
اما وقتی قرار بر کاری جدی و مهم است ، باید هر جمله ای با ارائه مستندات واقعی (نه مجازی) ، اثبات شود.
تازگیا به خانم میگن خان؟؟؟؟
نمیدونم چرا توی این سایت همه عادت دارن هر حرفی میزنی به خودشون بگیرن:vamonde::vamonde::vamonde::vamonde::vamonde::vamonde::vamonde:
چون گفتید هیشکی شبیه حرفاش نیست
پس تمام کاربران رو شامل میشه و ممکنه به هرکدومشون بربخوره
يکي از تجربه هاي من اينه که ، توي بحث يا همون جدل کردن ، همه به نيت پيروزي حرف ميزنن ، حتي اگه بدونن حق باهاشون نيست
نيت فقط کم نياوردنه نه ياد گيري و ياد دادن
پس اگه جايي ديديد ديگه ميدونه بحث و جدله لطفا ادامه نديد زيرا نتيجه اي جز خستگي و کلافگي و دلزدگي براي هر دو طرف ندارد .
يه زماني ميگفتن آدما همه خوبن مگر اينکه خلافش ثابت بشه
ولي الان ميگن تو جامعه اي که اکثريت ......، پس اعتماد بيجا يه جورايي ساده لوحي ست.
زيادند کساني که به خاطر قلب پاکشون و اعتماد اشتباهي ضرر هاي جبران ناپذيري خوردند ، مثل از دست دادن تمام سرمايه زندگي شون ، يا اختلافات جبران ناپذير زناشويي و ....
سلام.
یک نکته که همیشه میخواستم به اونایی که در شرف ازدواجند بگم:
تعریف ازدواج در یک عبارت جامع ، یعنی: شروع یک زندگی تازه.
توصیه میکنم حتماً از همان ساعت اول شروع زندگی مشترک ، در یک منزل جداگانه و جدای از منزل والدین ، زندگی مشترک را شروع کنید!
زیرا اگر مدتی را در منزل والدین بمانید ، چه بخواهید چه نخواهید ، همان شیوه زندگی والدین در زندگی شما کپی می شود و از همان سیستم و رفتارها و عرف آن پیروی خواهید کرد.
دلیل:
زیرا از یک طرف ، نمی شود در منزل کسی مدتی بمانید و از قواعد و شیوه زندگی او پیروی نکنید! یک بام و دو هوا ممکن نیست!
و از طرف دیگر ، شیوه زندگی کردن ، در همان آغاز زندگی ، بنیان گذاری می شود و در همان اول زندگی مشترک ، از هر نوع سیستمی پیروی کردید ، دیگر همان نوع روش ، روش خودکار زندگی شما می شود و برای همیشه همان جور عمل خواهید کرد و تغییر دادن آن بسیار سخت خواهد بود.
پس اگر به دلیل عدم توانایی مالی در تهیه منزل و ... ، مدتی را در خانه والدین ماندید ، دیگر شیوه زندگی شما ، همان شیوه زندگی والدینتان خواهد شد و در حقیقت ، شما زندگی جدیدی را شروع نکرده اید، بلکه فقط نقشی ( نقش همسری) به نقش های شما اضافه شده است.
پس در همان آغاز زندگی ، هر قدر از درآمدتان را صرف اجاره کردن یک خانه نقلی کنید ، ارزشش را دارد.
این ، نکته دوم.
نکته اول را به عنوان مبتدای موخر ، ان شاء الله بعداً به کسانی که در شرف ازدواجند عرض خواهم کرد.
با سلام
احسنتم!
البته ما سعی کنیم خوب باشیم، ولی اگر کسی لیاقت نداشت، لزومی ندارد، خوبی کنیم.( اما حداقل بدی نکنیم، بدخواه دیگران نباشیم، این خودش خوبی است)
احترام به آداب دیگران:
برای ارتباط مسمتر وخوب با دیگران بهتر است طبق دآداب آنها عمل کنیم. ودر موقعیت وفضای آنها آداب آنها را بهم نزنیم. مثلا در اربعین عراقی استکانهایی که چای می دهند داخل یک ظرف پر آب می شورن که زیاد بهداشتی نیست. وزائران ما آنقدر یک بار مصرف گفته اند واستفاده کرده اند. که امثال لیوان یک بار مصرف بیت آنها زیاد شده بود. وبرای خود آنها چون تازگی دارد خوششان می آید. غافل از اینکه استکان عراقی سرطان زا نیست. ولی این لیوانها سرطان زا هستند. برادر من بهداشت را غلط برای ما جاانداخته اند. زندگی راحت را با بهداشت قاطی کرده اند. راحتی که بدنبال خود دهها مرض وبیماری بدنبال دارد. ومطب ها وبیمارستانها گواه بر سخن بنده هستند.
سلام سعی کن دوستان مومن پیدا کنی یک مومن هیچگاه جواب خوبی را با بدی نمی دهد
استکان کاغذی هم هستا. اون پلاستیکی ها سرطان زاهه.
سلام.
هر موقع غم گرفت دلتون بشنین روضه گوش کنین(اگر حالشو داشتین)
اونی که استفا ده می کنن بیشتر پلاستیکی است.
میگن شادی و غم دوتا خونه همجوار هم هستند که سرو صدای هر کدام باعث میشه اون یکی بیدار بشه
پس بهتره بین این دو تعادل برقرار کنیم و چه در غم و چه در شادی افراط نکنیم
این را جهت تذکر خودم عرض کردم .من الان دلم خیلی گرفته!
من شخصا وقتی خیلی از دست دوستان حقیقی و مجازی
بخاطر مشکلاتشون و قهر و آشتیهاشون عاجز می مونم
میرم کتاب میخونم
کتاب های خوب رو از روی طاقچه خونتون دور نکنید حتی محض ریا:bastan:من
حلیه المتقین و دیوان حافظ رو نگه میدارم برای روزهای سخت و شبهای سرد!!!ما مسئول وعده هايمان هستيم
قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام :
انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتی وعده می دهد زیر بار مسؤولیت می رود ،و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد .
ضن تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
واقعا این موضوع را به کرار تجربه کرده ایم، گاها قولی می دهیم، بعدا نمی تونیم، رو قول خود باشیم، یا اصلا جور نمیشه!
پس حسابی قبل از شروع باید دقت کرد،( نهایتا بگوییم: چشم؛ منتها نمی تونم قول بدهم.)
[1]. بحار الانوار،ج78،ص113
با سلام
یک توصیه هم من بگم:
قرآن را حتما حتما حتما بخونید.
ضما هر موقع ناراحت شدید ،به نعمت های خدا هم یک فکری بکنید، واقعا آرامش دهنده است.
سلام علیکم
باعرض ادب و احترام
سالروز رحلت پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) شهادت امام حسن(علیه السلام)وامام رضا(علیه السلام) را تسلیت عرض میکنم
از محضر اساتید گرامی و کاربران محترم که تجربیاتشان را در اختیار ما قرار داده اند تشکر میکنم
این تاپیک یکی از تاپیکهای خوب و کارآمدی بود که بنده مشاهده نموده ام ،کار جالبی بودکه جا دارد از استادبزرگوار استاد نشاط، بابت راه اندازی این تاپیک تشکر ویژه ای داشته باشم
یکی از تجربیات این است که تمام کارهایمان فقط و فقط برای رضای خدا باشد ولاغیر! جالب است هرکجا سرسوزنی رضایت غیر خدا را در کارهایمان دخیل کنیم دقیقا به همان اندازه سر سوزن متضرر خواهیم بود!!حال هراندازه رضایت غیر خدا(که در طول رضایت الهی نباشد) بیشتر در نیت ما باشد به همان اندازه ضرر ما بیشتر میشود!! اما اگر بتوانیم در تمام کارهایمان رضایت الهی را در نظر بگیرم و آنچه رضای الهی در آن است انجام دهیم(حتی اگر در ظاهر انجام آن کار به نفع ما نباشد!) یقیین بدانید کوچکترین ضرری نخواهیم کرد و در آینده به گونه میشود که از کاری که انجام داده ایم راضی و خشنود خواهیم بود ان شاءالله
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
التماس دعای فرج
یازهرا(س)
عقلانیت در همه چیز:
برخی تصور می کنند هر قدر صمیمیت بیشتر باشد، دوستی وارتباط استمرار بیشتری خواهد داشت. ولی بنده دیده ام آدمهایی که آنقدر صمیمی شده بودند که در اردو ها هم زیر یک پتو می خوابیدند. یا اینکه از شدت صمیمیت همدیگر را بلغ می کردند موقع خواب.
اما چیزی نگذشت که دعوا وقهر آنها را هم دیدم. ما باید در همه چیزی حریم ها را که برگرفته از عقلانیت است حفظ کنیم. وصمیمت خارج از عقلانیت نداشته باشیم.
از تجربه بزرگ و معرفی کتاب آسمانی ممنونم چشم
در مورد نعمتهای خدا بله اونم بجای خود زیبا و شگفت انگیز است
«با چه كساني دوست و رفيق ميباشي تا بگويم چگونه آدمي هستي.» در انتخاب دوست باید خیلی حساس و دقیق باشیم،
رفتار و اخلاق و افکار دوستان بر ما واقعا تاثیر می گذارند.
سلام.
از استاد نشاط برای راه اندازی این تاپیک ممنونم ان شاء الله امروز تو حرم امام رضا برای همه ی کاربرا و مخصوصا استاد نشاط دعا میکنم.
ای عزیزانم با هر سن و سالی هستین برین کربلا تا معنی ارامش و لذت و نشاط درک کنین.
زمانی تو که توی بین الحرمین قرار میگره ادم یک ارامش و ابتهاج روحی بهش دست میده که به جرات میتونم بگم هیچ جای دیگه این حس رو بدست بیارین.
(تا نرین حرفای من رو درک نمیکنین)
حدیثی از حضرت نقل می کنم، که واقعا ناب و ارزشمند است.
«امام رضا علیه السلام ؛لـم يخنك الاميـن و لكـن ائتمنت الخــائن.»[1]
امين به تو خيانت نكرده (و نمى كند) و ليكن (تو) خائن را امين تصور نموده اى.
برخی از ما از بس ساده لوح هستیم که سریع به همه اعتماد می کنیم،( دین گفته سوء ظن نداشته باشید، نه اینکه به همه اعتماد داشته باشید ) سر و اسرارمان را می گوییم، امانتی ها را در اختیارش قرار می دهیم و...
غافل از اینکه ما طرف مقابل را خوب نشناخته ایم، و این عدم توجه ما، بعدا برای ما دردسر می شود.
[1].اصول كافى,ج 4,ص 442.
تعطیلی عقل و تقلید نابخردانه انسان را به جایی نمی رساند. گاها نمی دانیم، ولی خیلی ادعا داریم، خیلی سرو صدا داریم،اما اگر بدانیم شاید آرام باشیم. ( شاید دیده اید اگر رود خانه وقتی آبش عمیقتر شود جوشش و خروش آن کمتر خواهد شد، انسان هم اگر واقعا علم و درکش بیشتر شود، خیلی سر و صدا نخواهد داشت. انسانهای عالم و عاقل آرام و بی ادعااند.)
خیلی وقتا بهتره حرف دلتو غیر مستقیم بگی
باور کن اثرش خیلی بیشتره
یا به در بگو دیوار بشنوه
سلام ...
جناب نشاط نمیدونم چرا میخوا، باهاتون مخالفت کنم ...
البته شاید منظور من و شما با هم فرق داشته باشه ... ولی باز هم من به این نتیجه رسیدم که مدیریت یعنی علم اینکه بتونی کارت رو به دیگران واگذار کنی .
اتفاقا یکی از سخت ترین کارها همین هست ... اینکه چجوری کارهات رو به دیگری بدی انجام بده ... با دقت و سرعتی که شما انتظار دارین ...
و دقیقا برای همین منظور هم بوده که علوم مدیریتی بوجود اومده .
پس به نظرم شاید این چمله خوبی باشه که بگیم ...
ادمهای موفق کسانی بوده اند که به مرور زمان یادگرفته اند چی کار کنند که دیگران کارهاشون را با دقت و سرعت براشون انجام بدن .
سلام
خیلی وقتها ما آدمها تو معادلات روزمرمون خدا رو فراموش میکنیم
فک میکنیم دنیا همینه دو دو تا چهارتای ماست !!نمیدونیم خدایی هست که قادر مطلقه و مالک این دنیاست
لا حول و لا قوت الا بلالله العلی العظیم
با سلام
احسنتم!
من احساس می کنم، هیچ مشکلی نیست.( تقریبا نتیجه کار هر دو یک موضوع است، منافاتی هم ندارند)
اتفاقا باز موفقیت کارها به خود شخص بر می گردد که چگونه مدیریت کند، چگونه اولویتها را بسنجد، پس باید از خود شروع کرد، استفاده از اسباب هم هیچ مانعی نیست. و اتفاقا در برخی از شرایط ضروری هم می باشد.
سلام ...
منم یه تجربه دیگه رو براتون بگم .
ژاپنی ها یه اصل دارند با عنوان کایزن یا بهبود مستمر ...
ژاپنی ها در امور مدیریتیشون اعتقاد دارند هر چیزی رو کافی هست شروع کنند به یاد گرفتنش ... ساختنش ... و از جایه خیلی ساده هم باید شروع بکنند ...
اما اعتقاد دارند که اون موضوع رو باید به صورت مستمر ادامش بدهند . ولش نکنند ...
این مساله شاید به نظر خیلی بدیهی باشه و با خودتون بگین این همون ضرب المثل خودمونه که میگه ... اهسته و پیوسته ...
اما ژاپنی ها منظوشون یه چیزه دیگس ...
مثلا شما میتونین فردا صبح که از خواب بیدار میشین ...
تنها 1 تا لغت انگلیسی یادبگیرین ...
1 دقیقه ورزش کنین ...
1 صفحه کتاب علمی بخونین ...
ولی باید به خودتون قول بدین که همین چیز کم رو کنار نزارین ...
و فقط سعی کنین خیلی خیلی کم ... تاکید میکنم خیلی خیلی کم اون رو بهبود بدین ...
اصلا باید در بهبود دادن و سرعت گرفتن تنبل باشین ولی باید به خودتون قول بدین که هیچ وقت کنارش نزارین ...
این یکی از اصول موفقیت ژاپنی هاست ...
فکر میکنم هر کسی در زندگی ، باید علاوه بر کارهای جدی اش (مثل شغل ، مطالعه و ...) ، یک کار دیگری هم داشته باشد که وقتش را با آن پر کند و ذهنش را به آن معطوف سازد.
زیرا اگر وقت و ذهنتان را با چیزی پر نکنید ، این وقت و این نیروی ذهنی ، برایتان مشکل ایجاد خواهد کرد!
امام علی (ع) هم می فرمایند: نفست را (به چیزی) مشغول کن. وگرنه او تو را مشغول خودش خواهد کرد.
خیلی وقتها بود با بچه ام سر درسش و رفتارش ، بحث و داد و بیداد داشتم. گاهی هم با خانمم سر موضوعاتی.
گاهی هم میشد که ساعتها در اینترنت بودم به حد اعتیاد....
از وقتی یکی از دوستان ، مرا علاقمند کرد که باغچه ای در خانه بزنم و گیاهانی پرورش بدهم ( که هنوز البته به اجرا نرسیده و در فاز مطالعاتی است) احساس می کنم این کار ، هم وقت مرا پر می کند و هم ذهنم را به خودش معطوف می کند و من دیگر خیلی کمتر با بچه ها و خانمم دعوایم می شود یا کمتر به اینترنت می روم....
قبلا می گفتم: تمام وقتم باید مطالعه باشد.
اما این درست نیست. زیرا مطالعه آدم را خسته می کند و تفریح (زمان آزاد) مورد نیاز است و اگر کار خاصی برای زمان آزادمان نداشته باشیم ، ممکن است به اطرافیانمان گیر بدهیم ( مخصوصاً افراد کمال گرا و عقلانی).
البته این گیر دادن ها ، همه اش منطق عقلانی دارد و بی دلیل نیست ، اما چون مطابق میزان روانشناسی نیست ، لذا آسیب زاست.
اما وجود کاری که به گونه ای باشد که هم ابتکاری باشد هم خیلی جدی نباشد هم برایش زحمت بکشیم و هزینه کنیم و هم مراقبت مستمر لازم داشته باشد ، ذهن آدم و وقت آدم را به خود میگیرد و دیگر خیلی در کار دیگران خرده بینی نمی کند.
حالا هر کس سلیقه ای دارد.
مثلاً من از آکواریوم اصلاً خوشم نمیاد (آکواریوم خوبه ، من از آکواریوم داری خوشم نمیاد) اما گیاه را آنهم نه گل ، بلکه درخت یا درختچه را ترجیح می دهم.
( کسی دنبال کبوتر بازی پشت بام نرود ها! :khaneh:)
اینطوری شد که من فکر میکنم ایجاد باغچه در خانه ، زندگی خانوادگی مرا وارد فاز جدیدی کرد که در آن ، مدارا و مهربانی من با اعضای خانه بیشتر می شود و خیلی کمتر به اینترنت می روم و بیشتر در فضای واقعی هستم.
اگر گفتنش به دیگران برای مشورت گرفتن و استفاده از اطلاعات و تجربیات دیگران باشه چطور؟ بازم کار اشتباهیه؟
وقتی با چنین افرادی که اینطوری قضاوت میکنن روبرو شدیم و در مورد کسی قضاوت کردن یا ما رو طوری قضاوت کردن باید چکار کنیم و چطوری باهاشون رفتار کنیم؟
اگر ممکنه کارشناسان در خصوص این تجربه شما نظر بدن
فکر نمیکنم دین چنین چیزی رو تایید کنه.
از نظر منطقی هم خیلی موارد نقض هست
یه کاری رو انجام میدیم و فکر میکنیم به فلان نتیجه میرسه اما شکست بدی میخوریم که انتظارش رو هم نداشتیم
موافقم
منم اصلا تو خونه نمیتونم درس بخونم
برای درس خوندن میرم سالن مطالعه کتابخونه بیمارستان یا دانشگاه
من با این جور عبارات خیلی حیلی مخالفم
عبارات قاطعانه و کلی گویی که همه همینطورن یا هیشکی اینطور نیست
ما در پزشکی برای درمان بیماران یه جمله ای یادمون میدادن که زیاد هم تکرارش میکردن بنظرم این جمله در زندگی هم کاربرد داره.اون جمله یه چیزی تو این مایه ها بود:
هر فردی با فرد دیگه فرق میکنه.هیچ دو فردی کاملا یکسان نیستن بنابراین برای درمان هر مریض خودشو فقط جداگانه و مجزا درنظر بگیرید و تصمیم اختصاصی برای اقدامات لازم برای تشخیص و درمانش بگیرید.....
دو نفر آدم رو کنار هم بگذاریم هیچوقت صد درصد یکسان نیستند. اونوقت چطور یه گروه بزرگ از آدمها شبیه هم باشن؟
پس درست نیست گفتن جملاتی شبیه:
همه پسرها اینطورین
همه دخترها اونجورین
همه شیرازیها اینطورین
همه دانشجوها اینجورین
و جمله شما: هیشکی تو دنیای مجازی شبیه حرفاش نیست
یعنی الان تمام کاربران اینجا دروغگو هستن و دارن خودشون رو خوب جلوه میدن
یعنی الان طبق این جمله تون من با حرفام فرق دارم
استاد نشاط با حرفتش فرق داره
کاربرانی که نظر دادن با حرفاشون فرق دارن
کاربرانی که پای پست شما صلوات زدن با حرفشون فرق دارن
خودتون هم با حرفاتون فرق دارید
و.....
[="Navy"]نکته مهم :تذکرمیخواییم بدیم به وقتش بدیم نه بعدازمدتها.:Gol:[/]
سکوت سالن مطالعه رو هیچ جا نداره
تو خونه صدای تلفن هست
صدای تلویزیون هست
صدای کارهای منزل توسط افراد خونه هست
صدای حرف زدن افراد منزل هست
صدای ماشینهایی که تو کوچه رد میشن و تو بلندگو حرف میزنن هست
اینها حواس آدم رو پرت میکنه
به اضافه اینکه تو خونه باشم تنبلی میکنم. میخوابم، میرم چیزی میخورم، میرم سراغ تلویزیون، میرم حرف میزنم
اما تو سالن مطالعه نه جای خوابیدنه نه وسیله ای اونجا وجود داره.همه هم درحال درس خوندن هستن آدم ترغیب میشه به خوندن.از این هفت سال پزشکی من پنج سالش رو اینطوری درس خوندم برای امتحاناتم.
چقدر نظرات در مورد یه موضوع خاص میتونه متفاوت باشه
اومدم بنویسم که تجربه به من ثابت کرده در جاهای آروم اصلا نمیتونم مطالعه کنم ،کتابخونه که اصلا...همیشه تو اتاق نشیمن مطالعه میکنم و حسابی در موضوع عمیق میشم ...
اما انگار فقط من اینطوریم:Gig:
تجربه ای از خودم که میخواستم بگم هم به همین مورد مربوطه و این صحبتها که نوشتم باعث شد توضیح بیشتری بدم.
گفتم هیچ دو فردی رو نمیشه پیدا کرد که کاملا صد در صد شبیه هم باشن
پس چرا با دیدن اشتباه و خطایی از یک یا چند نفر میگیم همه اینطورن؟
این مورد اخیرا در خصوص ما پزشکها مدتیه خیلی زیاد شده و من اکثر پزشکها چه دوستان چه سال بالایی ها چه اساتید میبینم شاکی هستن از این قضیه
چرا اگر افرادی از اسم و حرفه پزشکی سوءاستفاده کردن و پولی به جیب زدن اینطوری گفته میشه که همه پزشکها پولدارن و پولشون از پارو بالا میره و فقط فکر پول هستن؟
چرا بخاطرخطای بعضی از پزشکها باید دید مردم نسبت به پزشکها اینقدر بد بشه و اینقدر حرف بزنن و بگن پزشکها اینطور و اونطور هستن؟
چرا مردم متوجه نیستن این حرفها باعث دلسردي خیلی از پزشکها شده و عدم علاقه به رشته و شغل شون؟واقعا مردم دوست دارن پزشکی کارشون رو انجام بده که نسبت به کارش دلسرد و بی انگیزه شده؟
نسبت به کدوم شغل الان در جامعه دید اینطوریه؟
آیا شده مثلا وکیلها ناراضی باشن از حرفهای مردم؟ یا معلمان؟ یا راننده ها؟ یا مغازه دارها؟ یا تاجرها؟ یا.....
خوب اینها همش خیلی خوب و قشنگن
اما صبر و تحمل آدم هم یه حدی داره
بالاخره تا یه حدی میتونه تحمل کنه بعد از اون دیگه نمیتونه ساکت باشه و به روی خودش نیاره و محبت کنه
البته خدا هم واسطه هایی داره
خداوند در قرآن میگه: و ابتغوا الیه الوسیله
توسل به چهارده معصوم و امامزادگان و واسطه کردن اونها هم راه خواستن حاجت هست از خدا
فقط اینو خواستم بگم چون احساس کردم در نوشته تون نقشی برای توسل و امامان بزرگوار در طلب حاجات و...قائل نشدید
مطلب خیلی مهمی گفتید
اینو اولا باید دختر و پسرهای در سن ازدواج رعایت کنند و این دو مورد رو جزو ملاکهای اصلی شون قرار ندن
دوما خانواده ها که اگر یه جا به خواستگاری کسی رفتن و یا خواستگاری به خونه شون اومد که از ایمانش مطمئن و راضی بودن گیر ندن به فرزند شون که این چون تحصیلش فلان قدره بدرد نمیخوره. ...
خوب این کجاش "تجربه"" بود؟ این که خواهش بود
ما رفتیم کربلا ولی حس حزن و غم برای امام حسین و یارانش بیشتر اونجا احساس میکردم تا لذت و نشاط و آرامش که گفتید
آدم وقتی در اون مکان قرار گرفته که جنگ روز عاشورا رخ داده و در مکانی قرار گرفته که امام و یارانش به شهادت رسیدن و روضه ها و صحنه هایی که تعریف کردن مباد تو ذهن آدم، اوتجا غصه اش میگیره نه نشاط و لذت.....
اون حس آرامش و نشاط رو بیشتر حرم امام رضا داره....آدم احساس میکنه تو بهشته و نمیخواد از حرم بره بیرون. وقتی هم میخواد خارج بشه انگار پای رفتن نداره..
سلام.
دوستان سعی کنید سجده های طولانی داشته باشین(خیلی زود تاثیرش رو روی خودتون میبینید)
اولش نمیخواد زیاد طولانی کنید که خسته بشید سعی کنید کم کم طولانیش کنید.
هم سعه صدرتون میره بالا.هم بهتون ارامش دست میده
سلام.
من بخش غم انگیزشو نگفتم پارسال که از کربلا رسیدم خونه یک غم عجیبی منو فرا گرفته که احساس میکردم میخواد سینه ام شکافته بشه خیلی حس عجیبی بود.:Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:
من راستش 2 دفعه رفتم هر دو دفعه هم اربعین بوده راستش انقدر شلوغ بود که من نمتونستم واقعه روز عاشورا رو متصور بشم.یا برم جا های مختلف مثل تل زینبیه
و نکته دوم به علت اینه خونمون یکی از شهر های نزدیک مشهد هست الحمدالله یه جورایی زیاد میرم حرم امام رضا و اون احساساتی که شما گفتین کمی درک کردم اما نه به اندازه کربلا شاید به دلیل اینکه زیاد رفتم و اون حس از دست رفته.
به هر حال درسته که دیدگاه من با شما فرق میکنه اما نباید همدیگه رو به باد انتقاد گرفت و حرمت همدیگه رو شکست.:hamdel::hamdel::hamdel:
وقتی میگید ممکنه اینطور باشه یعنی آدمهای خوب هم هستن ولی برای اینکه نمیشه قطعا گفت کی خوبه و کی بد باید احتیاط کرد
اما وقتی میگید همه اینطور هستن یعنی آدم خوبی وجود نداره و همه دورو هستن
اینقدر مطلق نگید.لااقل در یه جامعه منفی هم استثنا وجود داره.قرآن هم هروقت حکمی صادر میکنه اول حکم رو میگه بعد با کلمه { الّا} استثنا رو بیان میکنه
اما چرا در خصوص پزشک اینطوری میگن؟
شاهدش هم چندبار حمله و ضرب و شتم و حتی قتل پزشکان بوده در همین یک دو سال اخیر که حتما یادتون هست
تا حالا دیدید مثلا به راننده اتوبوسها بخاطر اینکه بی احتیاطی ممکنه بکنن با چاقو حمله کنن؟؟؟؟؟
تا حالا دیدید به مغازه داری یا کارگری یا معلمی اینجوری رفتار بشه؟
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) :
نزديكترين حالِ بنده به خدا، حالى است كه در سجده است.
امام صادق (عليه السلام) :
نزديكترين حال بنده به پروردگارش، حالى است كه پروردگارش را در سجده مى خواند.
سلام. نه. بنده هم عرضم همین بود که در کتابخانه نمی توانم درس بخوانم. اصلاً در مکان عمومی مثل خوابگاه هم نمی توانم. باید منزل شخصی خودم باشد.
حالا خوبه وزیر بودن پیش من نوعی ، هیچ ارزش و اعتباری نداره. اگه به جای وزیر ، می فرمودید امام جمعه ، یا یک پاسدار ، یا یک شهید ، یک عالمه ارزش داشت.
از مزاح که بگذریم ، احادیثی هستند که می فرمایند: ارزش و مقدار عقل هر کسی ، به اندازه احتمالاتی است که می دهد.
و فرموده اند: در زمانی که بدی بر خوبی سبقت گرفته باشد ، اگر به کسی خوش بین بودید ، خودتان را فریب داده اید ( حدیث ، این شکلی نیست. مضمونش را گفتم).
منم با خوش بینی بیجا مخالفم، مخالف عقل است.
در اینترنت تا زمانی که قصد کار جدی نداریم ، اشکالی نداره هر کسی هر چی میخواد بگه.
اما وقتی قرار بر کاری جدی و مهم است ، باید هر جمله ای با ارائه مستندات واقعی (نه مجازی) ، اثبات شود.
ترگل خان در اشتباه هستی،چون شخصیت تو نت و بیرون نت من یکی هستش دلیلی برا دروغگویی و بزرگ نمایی خودم ندارم
چون گفتید هیشکی شبیه حرفاش نیست
پس تمام کاربران رو شامل میشه و ممکنه به هرکدومشون بربخوره
با سلام
در صورت مشورت با اهل دلسوز و خیر خواه اشکالی ندارد.
يکي از تجربه هاي من اينه که ، توي بحث يا همون جدل کردن ، همه به نيت پيروزي حرف ميزنن ، حتي اگه بدونن حق باهاشون نيست
نيت فقط کم نياوردنه نه ياد گيري و ياد دادن
پس اگه جايي ديديد ديگه ميدونه بحث و جدله لطفا ادامه نديد زيرا نتيجه اي جز خستگي و کلافگي و دلزدگي براي هر دو طرف ندارد .
يه زماني ميگفتن آدما همه خوبن مگر اينکه خلافش ثابت بشه
ولي الان ميگن تو جامعه اي که اکثريت ......، پس اعتماد بيجا يه جورايي ساده لوحي ست.
زيادند کساني که به خاطر قلب پاکشون و اعتماد اشتباهي ضرر هاي جبران ناپذيري خوردند ، مثل از دست دادن تمام سرمايه زندگي شون ، يا اختلافات جبران ناپذير زناشويي و ....
سلام.
یک نکته که همیشه میخواستم به اونایی که در شرف ازدواجند بگم:
تعریف ازدواج در یک عبارت جامع ، یعنی: شروع یک زندگی تازه.
توصیه میکنم حتماً از همان ساعت اول شروع زندگی مشترک ، در یک منزل جداگانه و جدای از منزل والدین ، زندگی مشترک را شروع کنید!
زیرا اگر مدتی را در منزل والدین بمانید ، چه بخواهید چه نخواهید ، همان شیوه زندگی والدین در زندگی شما کپی می شود و از همان سیستم و رفتارها و عرف آن پیروی خواهید کرد.
دلیل:
زیرا از یک طرف ، نمی شود در منزل کسی مدتی بمانید و از قواعد و شیوه زندگی او پیروی نکنید! یک بام و دو هوا ممکن نیست!
و از طرف دیگر ، شیوه زندگی کردن ، در همان آغاز زندگی ، بنیان گذاری می شود و در همان اول زندگی مشترک ، از هر نوع سیستمی پیروی کردید ، دیگر همان نوع روش ، روش خودکار زندگی شما می شود و برای همیشه همان جور عمل خواهید کرد و تغییر دادن آن بسیار سخت خواهد بود.
پس اگر به دلیل عدم توانایی مالی در تهیه منزل و ... ، مدتی را در خانه والدین ماندید ، دیگر شیوه زندگی شما ، همان شیوه زندگی والدینتان خواهد شد و در حقیقت ، شما زندگی جدیدی را شروع نکرده اید، بلکه فقط نقشی ( نقش همسری) به نقش های شما اضافه شده است.
پس در همان آغاز زندگی ، هر قدر از درآمدتان را صرف اجاره کردن یک خانه نقلی کنید ، ارزشش را دارد.
این ، نکته دوم.
نکته اول را به عنوان مبتدای موخر ، ان شاء الله بعداً به کسانی که در شرف ازدواجند عرض خواهم کرد.
واقعا متوجه نشديد!!!!؟
من چون تجربه كردم و اين مسايل رو رعايت نكردم و تا اخر عمرم حسرت خواهم خورد