[=times new roman]مولای من،
کدامین جاده امشب می گذارد سر به پای تو ...
گرچه چشمانم بی فروغ؛
نگاه کن، گرچه دستانم تهی؛
دلم پر از آوای توست...
عزیز دلم؛ اجازه دارم بگویم عزیز دلم؟!
عزیز دلم؛ دلم را به آواز تو خوگر کرده ام،
سینه ام مملو از آواز توست...
دستم خالی، دلم پر، عزیز دلم بخدا قسم دلم را لحظه ای نگذاشتم آرام بماند، بی آنکه از تو یادی کند،
آنوقتهای غفلت را نمیگویم...
بهتر از من میدانی که اگر دل داشتم که غافل نمیشدم، و اگر غافل بودم که دیگر دلی نبود...
عزیز من ببخش، به نگاهت ببخش...
عزیز دلم، بگو کدامین جاده امشب میگذارد سر به پای تو..
[=times new roman]تحریم خدا
_____________________________
خدا ما را
از دیدار امام زمان
محروم کرد!
ولی هیچ کس از این تحریم
به اندازه تحریم آمریکا
صدایش در نیامد و ناله نزد!!!!
ای که یاقوت حجازی و عقیق یمنی
گل خوشبوی جدا مانده زچشم چمنی
خوبرویان فلک منتظر وصل تو اند
حیف باشد که بیایی به دعای چو منی!
شمع در دست گرفتم که رهم گم نشود
غافل از اینکه تو شمع ره هر انجمنی
یوسف فاطمه!بازار جهان جای تو نیست
کو خریدار چنین گوهر سنگین ثمنی؟
من ...قرار نیست که فقط غروبهای " پنجشنبه " تا غروب " جمعه "سراغت را بگیریم ...
قرار نیست فقط " جمعه ها " انتظار " ظهورت " را بکشیم ...
آری ..." شنبه " هم می شود از " دوریت " ناله سر داد ...
" یکشنبه " هم می شود " انتظارت " را کشید ...
" دوشنبه " هم می شود دنبال " گمشده " گشت ...
" سه شنبه " هم می شود با " آقا " درد دل کرد ...
" چهار شنبه " هم می شود به خاطر " آقا " گناه نکرد ...
یا بن الحسندوریت " درد " بی " درمان " است ای " پسر فاطمه "امروز " جمعه " نیست اما ...
مولای من ،
کوچه های شهر بوی غربت گرفته خانه هامان دیگر توان استقامت ندارند
زمینیان به ستوه آمده اند روزها به بیقراری مبدل شده
زمان ، خواهان ایستادن است
مولای من ،
دنیا رنگ سیاهی گرفته مولا جان ، جواب قلب خسته ام را چه بدهم؟
به چه زبانی باید درد دلم را با تو بگوییم؟
می دانم که می آیی و من به امید آمدنت با سکوت ،
دست به آسمان خدا بلند میکنم و میگویم :
باباي مهربوني ها اين روزها براي من مثل زمستان شده همه جا سرد ، همه جا خشك و بي رگ
انگاري گذاشته اند من رو ميان رفتن و موندن
اين روزها دست نوازشگر شما تنها گرماي زندگي من شده
نمي دونم اصلا به من نگاه ميكنيد ؟ نميدونم اصلا از دل من خبر داريد ، نميدونم اصلا من رو دوست داريد؟
من دلم خوشه كه ميدونم باباي مهربونم كريم من اولاد الكرامه
سخي مي بخشه ، بخشنده است اما بايد ازش خواست اما كريم
ميبخشه ، بخشنده است ، حتي اگه هيج وقت ازش نخواي !
من خسته شدم از اين نهالي كه از خاك نميادش بيرون
اينكه بزرگ نميشه ، نميره تا اسمون
من از همه ي نهال هاي دنيا بيزارم
خيلي خسته ام اون قدر كه اگه الان ظهور كرده بوديد ميومدم سرم رو روي پا هاتون ميذاشتم و اشك ميريختم ، از دلتنگي هايي كه راه نفس رو بستن ميگفتم ، از درد هايي كه ولم نميكنن
باباي مهربونم من خيلي دير فهميدم كه چه قدر دوري از شما بي لياقتيست ، نداشتن شما كم سعادتيست
حالا اين نهال اون قدر شكسته شده كه بعيد ميدونه روزي بياد كه شيريني ميوه هاش رو بچشه ، تو اين روزهاي سياه و تلخ من ، حالا كه نهالم خشك شده ، حالا كه نامردها ريشه اش رو سوزوندن ، ميشه اين گياه هرز رو براي هميشه از بينش ببريد ، شايد اينجور جا باز بشه براي اون هايي كه چشم ديدن اين دختر رنجور رو نداشتن ، درد لگد هاي نامردها روي ساقه هايم تمومي نداره ، اين درد تموم نميشه بهتره بودني نباشه ، بهتره رفتني باشه ، بهتره دل كندني باشه ، شايد درد ش تمومي داشته باشه .....
[="Arial"][="Black"]در این هیاهوی زندگی گم کردم شما را... نمیبینمتان دنبال امام که میگردم شرمنده شما می شوم یادم رفته صاحبی دارم که هست....................[/]
انتظار یعنی : انتظار یعنی دروغ نگفتن. انتظار یعنی غیبت نکردن. انتظار یعنی تهمت نزدن. انتظار یعنی نماز به موقع خواندن. انتظار یعنی زکات دادن . انتظار یعنی چشم خود را کنترل کردن. انتظار یعنی قدم صحیح برداشتن . انتظار یعنی عمل به قرآن. انتظار یعنی احترام گذاشتن . انتظار یعنی با ادب بودن. انتظار یعنی کنترل سخن داشتن. انتظار یعنی راستگو بودن. انتظار یعنی امانت دار بودن. انتظار یعنی خشم خود را فرو بردن. انتظار یعنی بخشنده بودن. انتظار یعنی هر لخظه به یاد خدا بودن. انتظار یعنی دیگران را کوچک نشماردن. انتظار یعنی علی وار بودن. انتظار یعنی دیگران را مسخره نکردن. انتظار یعنی امر به معروف کردن. انتظار یعنی نهی از منکر کردن. انتظار یعنی در راه خدا جهاد کردن. انتظار یعنی ...[/]
کاربر مهمان خوش آمدید
کدامین جاده امشب می گذارد سر به پای تو ...
گرچه چشمانم بی فروغ؛
نگاه کن، گرچه دستانم تهی؛
دلم پر از آوای توست...
عزیز دلم؛ اجازه دارم بگویم عزیز دلم؟!
عزیز دلم؛ دلم را به آواز تو خوگر کرده ام،
سینه ام مملو از آواز توست...
دستم خالی، دلم پر، عزیز دلم بخدا قسم دلم را لحظه ای نگذاشتم آرام بماند، بی آنکه از تو یادی کند،
آنوقتهای غفلت را نمیگویم...
بهتر از من میدانی که اگر دل داشتم که غافل نمیشدم، و اگر غافل بودم که دیگر دلی نبود...
عزیز من ببخش، به نگاهت ببخش...
عزیز دلم، بگو کدامین جاده امشب میگذارد سر به پای تو..
زخم، ارثیه ی جا مانده ی قربانی هاست
«زلف بر باد نده»، هیچ کسی فکر تو نیست
سهم گیسوی به باد تو پریشانی هاست
بیت بیت غزل از حبسیه درد آور تر
حالِ تو مثل پرِ بسته ی زندانی هاست
مثل من مرد زیاد است ولی در ظاهر
شکل جنگی ست که محصور رجز خوانی هاست
شعله ی ننگ هوس هاست به دامان عفاف
ورنه این شهر پر از یوسف کنعانی هاست
حمله ی تلخ ملخ هاست به دامان عفاف
اثر فتنه هدر رفتن دهقانی هاست
_____________________________
خدا ما را
از دیدار امام زمان
محروم کرد!
ولی هیچ کس از این تحریم
به اندازه تحریم آمریکا
صدایش در نیامد و ناله نزد!!!!
گل خوشبوی جدا مانده زچشم چمنی
خوبرویان فلک منتظر وصل تو اند
حیف باشد که بیایی به دعای چو منی!
شمع در دست گرفتم که رهم گم نشود
غافل از اینکه تو شمع ره هر انجمنی
یوسف فاطمه!بازار جهان جای تو نیست
کو خریدار چنین گوهر سنگین ثمنی؟
:Gol:اللهم عجل لولیک الفرج:Gol:
اقا كمكم مي كني ؟ شنيده ام به دلهاي شكسته نزديكي ...
[="Black"]سلام.مام جاتون خالی دیشب یه فایل صوتی ای شنیدیم نمیدونم چطور شد مهر امام زمان به دلم افتاده.
اقا جون همه مارو در یاب اقا ما نمیخوایم گناه کنیم تو کمکمون کن.
اقا جون بخاطر سیلی هایی که به صورتت زدم من و ببخش.
[/]
تا اوج رفتن را مدتهاست فراموش کردم
یک نردبان ِ وارونه می خوام
بروم تا عمق ِ خودم..
مهدي جان ميشه از اين به بعد شما پدرم بشين ؟ ميشه دست پدر انه به سرم بكشين ، ميشه من رو از يتيمي در بيارين
" آقای "
من ...قرار نیست که فقط غروبهای " پنجشنبه " تا غروب " جمعه "سراغت را بگیریم ... قرار نیست فقط " جمعه ها " انتظار " ظهورت " را بکشیم ... آری ..." شنبه " هم می شود از " دوریت " ناله سر داد ... " یکشنبه " هم می شود " انتظارت " را کشید ... " دوشنبه " هم می شود دنبال " گمشده " گشت ..." سه شنبه " هم می شود با " آقا " درد دل کرد ...
" چهار شنبه " هم می شود به خاطر " آقا " گناه نکرد ... یا بن الحسندوریت " درد " بی " درمان " است ای " پسر فاطمه "امروز " جمعه " نیست اما ..." دلم " برایت " تنگ " است
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ( عج )ببين كه صحن چشم من هميشه غرق در نم است
اگر چه خنده مي كنم ولي دلم گرفته است
دليل خنده هاي من هميشه گنگ و مبهم است
امام زمان(عج) : قد آذنا جهلاء الشيعه وحمقاوهم ومن دينه جناح البعوضه ارجح منه
نادانان وکم خردان شيعه وکساني که پر وبال پشه از دينداري آنان برتر ومحکمتر است ما را آزار مي دهند
احتجاج طبرسي جلد ۲ صفحه ۴۷۴
[="Arial"][="Black"]آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است از دوری تو پاره گریبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست یوسف!ظهور کن که پریشان شدن بس است یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟ یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است گریه فراق گریه فراق این چه رسمی است؟ دیگر بس است این همه گریان شدن بس است موی سپید و بخت سیاه مرا ببین دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟ تا کی اسیر لذّت عصیان شدن ... بس است خسته شدم از این همه بازی روزگار مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است سر گرم زندگی شدنم را نگاه کن بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت گفتی برو که دست به دامان شدن بس است باشد قبول می روم امّا دعای تو ... ... در حقّ من برای مسلمان شدن بس است دست مرا بگیر که عبدی فراری ام دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا دل مردگی و این همه ویران شدن بس است آقا بیا به حقّ شکاف سر علی از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
[/]
از برای مهدی صاحب الزمان / کاش در دل جمکرانی داشتیم
:Gol:تعجیل در فرج آقا صلوات :Gol:
دلم برای دیدنش می گیره از من بهونه.....ندبه می خونم دوباره با اشکای دونه دونه . . .
نقش من بی تو برآب است کجایی آقا
عمر بیهوده من بی تو چه ارزد تو بگو
زندگی بی تو سراب است کجایی آقا
دل غمگین مرا کی تو عنایت بکنی
منتظر بهر جواب است کجایی آقا
تا که از در برسی رخ بنمایی تو به من
دل من در تب و تاب است کجایی آقا
از غم دوری تو هر نفس ای راحت جان
گریه بی حد و حساب است کجایی آقا
داستان غم هجران تو ای یوسف من
قدر یک کهنه کتاب است کجایی آقا
چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی
یک نظر بر تو صواب است کجایی آقا....
مرد متموّل و ثروتمندی بود که ﻏﻠﺎﻡ ﺑﺪﻱ ﺩﺍﺷﺖ.
ﻣﻲ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﻏﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﮔﻮﺵ ﻧﻤﻲ ﺩﻫﺪ...
ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺧﺒﺮ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﭼﺮﺍ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻱ؟ ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻏﻠﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ.
ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺁﻣﺪ ﺍﺯ ﻏﻠﺎﻡ ﺑﺪﺵ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﺮﺩ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﻮ ﻛﻪ ﻣﻲ ﮔﻔﺘﻲ ﺑَﺪ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍ ﺭﻓﺘﻲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﺮﺩﻱ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺪﻱ ﺍﺵ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ...او مال من است... غلام من است هرچند به حرفم گوش نمی‌دهد ...ﺁﺑﺮﻭﻱ ﺍﻭ ﺁﺑﺮﻭﻱ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ...
ﻳﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ!
ﻣﻬﺪﻱ ﺟﺎﻥ!
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭﻟﻲ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﻳﻴﻢ، ﺭﻋﻴﺖ ﺷﻤﺎﻳﻴﻢ.
ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻤﻲ ﺧﺮﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻤﻲ ﻧﻔﺮﻭﺷﻴﻢ ﻣﻮﻳﻲ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺩﻭﺳﺖ
دلتنگ توام اما خوب است نمی آیی
یک کوفه فریب و غم،
یک شام پر از محنت
آیی تو شوی تنها، خوب است نمی آیی
یک نیمه ی شعبان را در فکر تو می مانند
از فکر روی فردا، خوب است نمی آیی
یک جمعه فقط ندبه، یک هفته فراموشی
بود تو شود رویا، خوب است نمی آیی
لاف غم عشق تو ذکر همه ی مردم
بنگر به دل آنها، خوب است نمی آیی
پیش نظر بعضی حاجت بدهی خوبی
اما نه برای ما، خوب است نمی آیی
یک شام سه شنبه را در کوی تو می آیند
اما دلشان اینجا، خوب است نمی آیی
سرداب تو مخروبه، قبر پدرت ویران
شهر تو پر از اعداء، خوب است نمی آیی
با این همه درد و غم، می سوزی و می سازی
ای منتقم زهرا، خوب است نمی آیی
[="Arial"][="Black"]
[/]
تو بین منتظران هم ، عزیز من چه غریبی
عجیب تر که چه آسان ، نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بـــیـــــایـــــــی
[="Tahoma"][="Indigo"]
دوباره عصر جمعه و دلتنگی و اشـــک...
اینبار اما اشک هایی که خون دل هـــآ در پس آن است...
آقای خوبی ها، مهـــدی جـــان...
بیـــا...
بیا و درمان زخم های قلب مادران دلسوخته ی غزه باش...
بیا و مرهم روح های خسته ی پدران غزه باش...
آقــاجـــان،
بیا و منتقم خون های کودکان بی گناه غزه باش...
بیا آقــاجـــان که این روزها کربلای دیگر به پا شده...
ظهور کن مولای مهربانی ها؛
ظهور کن تا جهانی انگشت به دهـــانِ حضورت شود...
ببخش که با یک حرفِ قبیله ی مایاها؛
یادمان رفت که؛
بی آمدن تو؛
دنیا تمام نمی شود ...
السلام علیک یا أباصالح المهدی ادرکنی «عج»
یادمان رفته که عهدی هم هست
یا دمان رفته که مهدی هم هست
یادمان رفته که او پشت در است
یادمان رفته که او منتظر است
تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم
پشت کاشی های سبز جمکران
کشتی امید در گل تا به کی؟
بانگ "اللهم عجل ...." تا به کی؟
تا به کی از داغ هجران تو صبر؟
جلوه کن ای آفتاب پشت ابر......
مولای من ،
کوچه های شهر بوی غربت گرفته خانه هامان دیگر توان استقامت ندارند
زمینیان به ستوه آمده اند روزها به بیقراری مبدل شده
زمان ، خواهان ایستادن است
مولای من ،
دنیا رنگ سیاهی گرفته مولا جان ، جواب قلب خسته ام را چه بدهم؟
به چه زبانی باید درد دلم را با تو بگوییم؟
می دانم که می آیی و من به امید آمدنت با سکوت ،
دست به آسمان خدا بلند میکنم و میگویم :
{{{اللهم عجل لولیک الفرج}}}
[=times new roman]
[=times new roman]
کاســــه صَبر کِه هیچ
صَبــر کاســه هَم لبریز شُد
اللهم عجل لولیک الفرج
نمیدونم تا حالا به این فایل صوتی گوش دادید یا نه ولی جای دوری نمیره یبارم گوش بدید
حال و هوای دلتونو تغییر میده
لینک دانلود :
http://takinweb.com/sahm/post/khalaj_26.mp3
سمت زلال اشک من،آقای من سلام
نامت بلند و اوج نگاهت هیشه سبز
آبی ترین بهانه ی دنیای من سلام
و ریشه ی این اسرائیل غاصب رو برکنه صلوات.
بنویس قرار من و او هفته بعد / این جمعه که هرچه ایستادم نرسید . . .
غریبانه چرا میگردی ؟
آقا ز سر خویش تو را وا کردیم
شرمنده ولی خلاصه تر می گوییم
با واژه انتظار بد تا کردیم .
باباي مهربوني ها اين روزها براي من مثل زمستان شده همه جا سرد ، همه جا خشك و بي رگ
انگاري گذاشته اند من رو ميان رفتن و موندن
اين روزها دست نوازشگر شما تنها گرماي زندگي من شده
نمي دونم اصلا به من نگاه ميكنيد ؟ نميدونم اصلا از دل من خبر داريد ، نميدونم اصلا من رو دوست داريد؟
من دلم خوشه كه ميدونم باباي مهربونم كريم من اولاد الكرامه
سخي مي بخشه ، بخشنده است اما بايد ازش خواست اما كريم
ميبخشه ، بخشنده است ، حتي اگه هيج وقت ازش نخواي !
من خسته شدم از اين نهالي كه از خاك نميادش بيرون
اينكه بزرگ نميشه ، نميره تا اسمون
من از همه ي نهال هاي دنيا بيزارم
خيلي خسته ام اون قدر كه اگه الان ظهور كرده بوديد ميومدم سرم رو روي پا هاتون ميذاشتم و اشك ميريختم ، از دلتنگي هايي كه راه نفس رو بستن ميگفتم ، از درد هايي كه ولم نميكنن
باباي مهربونم من خيلي دير فهميدم كه چه قدر دوري از شما بي لياقتيست ، نداشتن شما كم سعادتيست
حالا اين نهال اون قدر شكسته شده كه بعيد ميدونه روزي بياد كه شيريني ميوه هاش رو بچشه ، تو اين روزهاي سياه و تلخ من ، حالا كه نهالم خشك شده ، حالا كه نامردها ريشه اش رو سوزوندن ، ميشه اين گياه هرز رو براي هميشه از بينش ببريد ، شايد اينجور جا باز بشه براي اون هايي كه چشم ديدن اين دختر رنجور رو نداشتن ، درد لگد هاي نامردها روي ساقه هايم تمومي نداره ، اين درد تموم نميشه بهتره بودني نباشه ، بهتره رفتني باشه ، بهتره دل كندني باشه ، شايد درد ش تمومي داشته باشه .....
الهم عجل لولیک الفرج و احفظ قائدنا الامام خامنه ای
همه با سلام آغاز میکنند ولی انگار آغاز آشنایی ما با خداحافظ بوده است
حتی یک لحظه قبل از رفتنت را در یاد هیچ کس نیست ...
نمی دانم !!
نمی دانم وقتی زمان می گذرد سهمم از بی تو بودن بیشتر می شود
یا به تو نزدیک تر می شوم
خدا کند به اندازه یک سلام وقت بماند !!!!!
کاش میشد ببینمت ...
دوست دارم صدف ثانيه هايم باشي،تا تماشا كنم آن چهره ات اي نوراني.
به غزه بنگر...گریه نکن!
دعا کن...!
علی(ع)هنوز در محراب است...شمشیرت را بردار و بر فرق جهالت بکوب!
انقدر محکم که دیگر هیچ پیشانی پینه بسته ای جرات نکند بر فرق عدالت بکوبد...
ای وارث ذوالفقار مولا برگرد/ای نور دو چشم ال طاها،برگرد/
ما شعله به شعله سوختیم از غم یاس/ای منتقم حضرت زهرا،برگرد...
اللهم عجل لولیک الفرج...
سلامتی و تعجیل ظهور مولایمان ذکر 7صلوات التماس دعا...[="Arial"][="Black"]در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار[/]
[="Arial"][="Black"]در این هیاهوی زندگی گم کردم شما را...
نمیبینمتان
دنبال امام که میگردم
شرمنده شما می شوم
یادم رفته صاحبی دارم که هست....................[/]
[="Arial"][="Black"]شاید این جمعه بیاید...
انتظار یعنی :
انتظار یعنی دروغ نگفتن.
انتظار یعنی غیبت نکردن.
انتظار یعنی تهمت نزدن.
انتظار یعنی نماز به موقع خواندن.
انتظار یعنی زکات دادن .
انتظار یعنی چشم خود را کنترل کردن.
انتظار یعنی قدم صحیح برداشتن .
انتظار یعنی عمل به قرآن.
انتظار یعنی احترام گذاشتن .
انتظار یعنی با ادب بودن.
انتظار یعنی کنترل سخن داشتن.
انتظار یعنی راستگو بودن.
انتظار یعنی امانت دار بودن.
انتظار یعنی خشم خود را فرو بردن.
انتظار یعنی بخشنده بودن.
انتظار یعنی هر لخظه به یاد خدا بودن.
انتظار یعنی دیگران را کوچک نشماردن.
انتظار یعنی علی وار بودن.
انتظار یعنی دیگران را مسخره نکردن.
انتظار یعنی امر به معروف کردن.
انتظار یعنی نهی از منکر کردن.
انتظار یعنی در راه خدا جهاد کردن.
انتظار یعنی ...[/]
آقا!
امشب میخواهم بغض کنم....
پناه بغض هایم میشوی؟
[="Arial"][="Black"]تا دلم دلبسته ی زمین است ،توفیق زیارتت نصیبم نخواهد شد :آقاجان لطفی کن لااقل برای بدرقه ام به دیار باقی :سری به من بزن[/]