گلچین احادیث معصومین ---> "فضائل اخلاقی"

تب‌های اولیه

3482 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «موى سر را بتراشيد تا چرك نگيرد، جانوران در آن جا خوش نكنند، گردن انسان چاق شود، چشم جلا يابد، بدن استراحت كند»

از امام كاظم علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «چون موى سر بلند شود چشم راضعيف ونورش را كم مى‌كند وتراشيدن موى سر ديده را جلا مى‌دهد»

در حديثى معتبر آمده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: «هر كس موى سرش را بلند مى‌كند بايد نيكو نگاه بدارد، يا آن را از ته بتراشد وبلند نكند»

از امام صادق علیه السلام پرسيدند: آيا رسول اكرم صلی الله علیه و آله موى سر خويش را دو قسمت كرده ووسط سر را باز مى‌كرد؟ حضرت فرمود: «آن حضرت موى سر خويش را به حدّى بلند نمى‌كرد كه احتياج به اين كار شود، بلكه به اندازه‌اى بلند مى‌كرد كه به نرمه گوش مى‌رسيد وهيچ‌يك از پيامبران موى سر را زياد بلند نمى‌كردند»

از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «سه چيز باعث تقويت حافظه مى‌شود: مسواك كردن، روزه گرفتن، تلاوت قرآن

در حديثى معتبر مى‌خوانيم كه پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله فرمود: «عابدترين مردم كسى است كه آنچه را خدا بر او واجب كرده به‌جا آورد. وسخى‌ترين مردم كسى است كه زكات مال خود را بپردازد. وزاهدترين مردم كسى است كه آنچه را خدا حرام كرده ترك كند. وپرهيزگارترين مردم كسى است كه در همه جا حق را بگويد، خواه به نفع او باشد يا به ضرر او. وعادل‌ترين مردم كسى است كه آنچه براى خود مى‌پسندد براى مردم هم بپسندد وآنچه براى خود نمى‌پسندد براى ديگران هم نپسندد. وزيرك‌ترين مردم كسى است كه بيشتر به ياد مرگ باشد. وحسودترين مردم كسى است كه به زير خاك رفته واز عقاب الهى ايمن شده واميد ثواب خدا داشته باشد. وغافل‌ترين مردم كسى است كه از حوادث ودگرگونى‌هاى دنيا پند نگيرد. وقدرتمندترين مردم كسى است كه دنيا نزد او ارزشى نداشته باشد. وداناترين مردم كسى است كه علم مردم را با دانش خود جمع كند. وشجاع‌ترين مردم كسى است كه بر هواى نفس خود غلبه كند. وباارزش‌ترين مردم كسى است كه اعمال نيكش فراوان‌تر باشد. وكم‌بهاترين مردم كسى است كه عملش كمتر باشد. وكم‌لذّت‌ترين مردم كسى است كه بر مردم حسد ورزد. وناراحت‌ترين مردم شخصى است كه بخل ورزد. وبخيل‌ترين مردم كسى است كه به آنچه خداوند بر او واجب كرده، بخل ورزد. وسزاوارترين مردم به حق كسى است كه بيشتر به حق عمل كند. وبى‌حرمت‌ترين مردم انسان فاسق است. وفاسق‌ترين مردم پادشاهان ظالم‌اند. وپايين‌ترين مردم از نظر محبوبيّت حاكمان ستمگرند. وفقيرترين مردم انسان طمعكار است. وبى‌نيازترين مردم كسى است كه اسير حرص نباشد. وباايمان‌ترين مردم كسى است كه اخلاق نيكوترى داشته باشد. وگرامى‌ترين مردم پرهيزگارترين آنهاست. وكسى قدرتش عظيم‌تر است كه به سراغ كارهاى بيهوده نرود وپرهيزگارترين مردم كسى است كه مجادله ومنازعه نكند، هر چند حق با او باشد. وبى‌مروّت‌ترين مردم شخص دروغگوست. وشقى‌ترين مردم سلاطين ستمكارند ودشمن‌ترين مردم نزد خدا وخلق خدا متكبّرانند. وكسى در طاعت الهى تلاش بيشتر كرده است كه گناهان را ترك كرده باشد. وداناترين مردم كسى است كه از جاهلان بگريزد. وسعادتمندترين مردم كسى است كه با نيكان معاشرت كند. وعاقل‌ترين مردم كسى است كه با مردم بيشتر مدارا كند. وسزاوارترين مردم به تهمت كسى است كه با اهل تهمت همنشينى كند. وياغى‌ترين مردم كسى است كه شخصى كه قصد كشتن او را نداشته به قتل
برساند وكسى كه قصد زدن او را نداشته كتك بزند. وسزاوارترين مردم به عفو وبخشايش كسى است كه قدرت بر عقوبت بيشتر داشته باشد وآلوده‌ترين مردم به گناه كسى است كه در حضور مردم كارهاى سفيهانه ودر پشت سر آنها غيبت كند. وذليل‌ترين مردم كسى است كه مردم را خوار كند. ودورانديش‌ترين مردم كسى است كه براى مردم شايسته‌تر باشد. وبهترين مردم كسى است كه مردم از او بهره‌مند شوند»
احادیث انتخاب شده از کتاب شریف حلیة المتقین ایت الله العظمی مکارم شیرازی انتخاب کردم از پست نهصدوهفتادوچهار که برای منبع های احادیث می تونید رجوع کنید منبعی که پشت کتاب نوشته:

. القرآن الكريم، ترجمه آية الله العظمى مكارم شيرازى، انتشارات امام علىّ ابن ابى‌طالب 7، قم، چاپ دوم، 1389ش.
2. الإحتجاج على اهل اللجاج، احمد بن على بن ابى‌طالب الطبرسى، انتشارات اُسوه، تهران، چاپ سوم، 1422ق.
3. الإختصاص، شيخ مفيد، كنگره شيخ مفيد، قم، چاپ اوّل، 1413ق.
4. الإستبصار، محمّد بن الحسن الطوسى، دارالكتب الاسلاميّه، تهران، چاپ سوم، 1390ق.
5. الاُصول من الكافى، محمّد بن يعقوب الكلينى، دار صعب ودار التعارف، بيروت، چاپ چهارم، 1401ق.
6. اعلام الدين فى صفات المؤمنين، حسن بن محمد ديلمى، انتشارات مؤسسه آل‌البيت، قم، چاپ اوّل، 1408ق.
7. اقبال الأعمال، سيّد رضى الدّين علىّ بن موسى بن جعفر بن طاووس، دارالكتب الاسلاميّه، تهران، چاپ اوّل، 1367ش.
8. امالى صدوق، محمّد بن على بن الحسين بابويه قمّى، انتشارات كتابچى، تهران، چاپ هفتم، 1380ش.
9. امالى طوسى، شيخ طوسى، انتشارات دارالثّقافة، قم، چاپ اوّل، 1414ق.
10. امالى مفيد، شيخ مفيد، كنگره شيخ مفيد، قم، چاپ اوّل، 1413ق.
11. امل الآمل، شيخ حرّ عاملى، مكتبة الاندلس، بغداد، چاپ اوّل، 1385ق.
12. الأمان من أخطار الأسفار والأزمان، سيّد بن طاووس، مكتبة المفيد، قم، چاپ اوّل.
13. الأنوار اللّامعة فى شرح الزّيارة الجامعة، السيّد عبدالله الشبّر، مؤسّسة الوفاء، بيروت، چاپ اوّل، 1403ق.
14. بحار الأنوار، محمّدباقر مجلسى، موسّسة الوفاء، بيروت، چاپ سوم، 1403ق.
15. برگزيده حلية المتّقين، حاج شيخ عبّاس قمّى، كانون انتشارات ناصر، قم، چاپ اوّل، 1375ش.
16. البرهان فى تفسير القرآن، سيّد هاشم بحرانى، مركز الطباعة والنشر فى مؤسّسة البعثة، قم، چاپ اوّل، 1416ق.
17. بشارة المصطفى، عماد الدّين طبرى، چاپ كتابخانه حيدريه، نجف، چاپ اوّل، 1383ق.
18. بصائر الدّرجات، محمّد بن حسن بن فروخ صفّار، كتابخانه آية‌الله مرعشى نجفى، قم، چاپ اوّل، 1404ق.
19. تاريخ العلامة ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمّد بن خلدون، دارالكتاب اللبنانى ومكتبة المدرسة، بيروت، چاپ اوّل.
20. تحف العقول، حسن بن على بن الحسين بن شعبة الحرّانى، مؤسّسة النّشر الاسلامى، قم، چاپ هشتم، 1429ق.
21. التفسير المنسوب إلى الإمام أبي محمّد الحسن بن علىّ العسكرى، مؤسّسة الإمام المهدى، چاپ اوّل، 1409ق.
22. تفسير عيّاشى، محمّد بن مسعود بن عيّاشى، المكتبة العلميّة الاسلاميّة، تهران، چاپ اوّل، بى‌تا.
23. تفسير قمّى، علىّ بن ابراهيم القمّى، مؤسّسة دارالكتاب، قم، چاپ اوّل، 1404ق.
24. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى وهمكاران، دارالكتب الاسلاميّه، تهران، چاپ سوم، 1367ش.
25. تفسير نورالثّقلين، علّامه حويزى، موسّسه مطبوعاتى اسماعيليان، قم، چاپ چهارم، 1415ق.
26. تنبيه الخواطر (مجموعه ورّام)، ورّام بن ابى فراس، انتشارات مكتبة الفقيه، قم، چاپ اوّل، بى‌تا.
27. تهذيب الأحكام، محمّد بن الحسن بن على الطوسى، مكتبة الصدوق، تهران، چاپ اوّل، 1417ق.
28. ثواب الأعمال وعقاب الأعمال، شيخ صدوق، مكتبة الصّدوق، تهران، چاپ اوّل، 1391ق.
29. جامع احاديث الشيعة، حسين طباطبائى بروجردى، چاپ مهر، قم، چاپ اوّل، 1410ق.
30. جامع الأخبار، تاج الدّين شعيرى، انتشارات رضى، قم، چاپ اوّل، 1363ش.
31. الجعفريات، (الاشعثيات) محمّد بن محمّد بن اشعث كوفى، مكتبة نينوى الحديث، تهران، چاپ اوّل، بى‌تا.
32. جواهر الكلام، شيخ محمّد حسن نجفى، دار احياء التّراث العربى، بيروت، چاپ اوّل، 1981م.
33. حلية المتّقين، علّامه مجلسى، تحقيق عبدالمجيد شفقّت، انتشارات جلوه كمال، قم، چاپ اوّل، 1386ش.
34. الخرائج والجرائح، قطب الدّين راوندى، مؤسّسه امام مهدى، قم، چاپ اوّل، 1409ق.
35. الخصائص الفاطميّه، محمّد باقر كجورى، انتشارات شريف رضى، قم، چاپ اوّل، 1380ش.
36. الخصال، محمّد بن على بن الحسين، انتشارات كتابچى، تهران، چاپ دوازدهم، 1385ش.
37. الخصال، محمد بن على بن الحسين، با ترجمه: سيد احمد فهرى زنجانى، انتشارات علميّه اسلاميّه، تهران، چاپ اوّل، بى‌تا.
38. الدروس الشّرعية، محمّد بن مكّى العاملى، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرّسين، قم، چاپ دوم، 1417ق.
39. دعائم الإسلام، نعمان بن محمّد تميمى مغربى، دارالمعارف مصر، چاپ اوّل، 1385ق.
40. الدعوات، قطب الدّين راوندى، چاپ مدرسه امام مهدى، قم، چاپ اوّل، 1407ق.
41. رجال كشّى، محمّد بن عمر كشّى، انتشارات دانشگاه مشهد، چاپ اوّل، 1348ش.
42. روضة المتّقين، محمّد تقى مجلسى، بنياد فرهنگ اسلامى حاج محمّد حسين كوشانپور، قم، چاپ اوّل، بى‌تا.
43. السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى، محمّد بن منصور بن احمد ابن ادريس حلّى، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1410ق.
44. سفينة البحار، شيخ عبّاس قمّى، دارالاُسوة للطّباعة والنّشر، ايران، چاپ اوّل، 1414ق.
45. السنن الكبرى، احمد بن الحسين بن على البيهقى، دار صادر، بيروت، چاپ اوّل، 1344ق.
46. شرح نهج‌البلاغة، ميثم بن على بن ميثم البحرانى، مؤسّسة النصر، تهران، چاپ اوّل، 1378ق.
47. صحيفه نور، امام خمينى، انتشارات شركت سهامى چاپخانه وزارت ارشاد اسلامى، تهران، چاپ اوّل، 1361ش.
48. صحيفة الرّضا، منسوب به امام رضا 7، كنگره جهانى امام رضا 7، مشهد، چاپ اوّل، 1406ق.
49. طبّ الائمّة :، عبدالله وحسين ابنا بسطام، انتشارات شريف رضى، قم، چاپ اوّل، 1411ق.
50. عدّة الدّاعى، ابن فهد حلّى، مكتبه وجدانى، قم، چاپ اوّل، بى‌تا.
51. العروة الوثقى، سيّد محمّد كاظم طباطبائى يزدى، المكتبة العلميّة الاسلامية، تهران، چاپ اوّل، بى‌تا.
52. علل الشرايع، شيخ صدوق، انتشارات مكتبه داورى، قم، چاپ اوّل، بى‌تا.
53. عين الحياة، علّامه محمّد باقر مجلسى، مؤسّسه فرهنگى انتشاراتى گرگان، قم، چاپ اوّل، 1382ش.
54. عيون اخبار الرّضا، شيخ صدوق، انتشارات جهان، چاپ اوّل، 1378ق.
55. الفتوحات المكيّة، ابن العربى، دار صادر، بيروت، چاپ اوّل، بى‌تا.
56. فرحة الغرى، سيّد عبدالكريم بن طاووس، انتشارات رضى، قم، چاپ اوّل، بى‌تا.
57. الفروع من الكافى، محمّد كلينى، دارصعب ودارالتعارف، بيروت، چاپ سوم، 1401ق.
58. فرهنگ عميد، حسن عميد، سازمان چاپ وانتشارات جاويدان، تهران، چاپ پنجم، 1350ش.
59. فرهنگ فارسى، دكتر محمّد معين، انتشارات اميركبير، تهران، چاپ چهارم، 1360ش.
60. فرهنگ متوسّط دهخدا، على‌اكبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اوّل، 1385ش.
61. فرهنگ معاصر عربى - فارسى، آذرتاش ؛ آذرنوش، نشر نى، تهران، چاپ هفتم، 1385ش.
62. فقه الرّضا، امام رضا 7، كنگره امام رضا 7، مشهد، چاپ اوّل، 1406ق.
63. الفقه، سيّد محمّد حسين شيرازى، دارالعلوم، بيروت، چاپ دوم، 1408ق.
64. فلاح السائل، سيّد بن طاووس، انتشارات دفتر تبليغات، قم، چاپ اوّل، بى‌تا.
65. الفوائد الرضويّه، حاج شيخ عبّاس قمّى، تحقيق: ناصر بيدهندى، مؤسّسه بوستان كتاب، قم، چاپ اوّل، 1385ش.
66. قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر الحميرى، مؤسّسة الثّقافة الاسلامية لكوشانپور، قم، چاپ اوّل، 1417ق.
67. قصص الانبياء، قطب الدّين راوندى، بنياد پژوهش‌هاى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ اوّل، 1409ق.
68. كامل الزّيارات، جعفر بن محمّد بن قولويه قمّى، انتشارات مرتضويه، نجف اشرف، چاپ اوّل، 1356ق.
69. كتاب من لا يحضره الفقيه، محمّد بن على بن الحسين، دار صعب ودارالتعارف للمطبوعات، بيروت، چاپ اوّل، 1401ق.
70. كشف الغمّة فى معرفة الائمّة، على بن عيسى بن ابوالفتح اربلى، انتشارات مكتبة الحيدريه، قم، چاپ اوّل، 1427ق.
71. كمال الدّين، شيخ صدوق، دارالكتب الاسلامية، قم، چاپ اوّل، 1395ق.
72. گلشن ابرار، جمعى از پژوهشگران حوزه علميّه قم زير نظر پژوهشكده باقرالعلوم، نشر معروف، قم، چاپ دوم، 1382ش.
73. لغت‌نامه، على اكبر دهخدا، چاپ سيروس، تهران، چاپ اوّل، 1335ش.
74. مجلّه مبلّغان (دوماهنامه)؛ معاونت تبليغ وآموزش‌هاى كاربردى حوزه علميّه، قم، چاپ اوّل، 1388ش.
75. مجمع البيان، فضل بن الحسن الطبرسى، مؤسّسة الأعلمى للمطبوعات، بيروت، چاپ اوّل، 1415ق.
76. مجمع البحرين، شيخ فخرالدين الطريحى، مركز الطباعة والنشر فى مؤسسة البعثة، قم، چاپ اوّل، 1415ق.
77. المحاسن، احمد بن محمّد بن خالد البرقى، دارالكتب الاسلاميّة، قم، چاپ دوم، بى‌تا.
78. مختصر البصائر، الحسن بن سليمان الحلّى، تحقيق مشتاق المظفّر، مؤسّسة النشر الاسلامى، قم، چاپ اوّل، 1379ش.
79. مختصر تاريخ دمشق، محمّد بن مكرم المعروف بابن منظور، دارالفكر، دمشق، چاپ اوّل، 1404ق.
80. مرآة العقول، محمّد باقر مجلسى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
81. مستدرک الوسائل، ميرزا حسين النورى الطبرسى، مؤسّسة آل البيت، قم، چاپ اوّل، 1407ق.
82. مستدرک سفينة البحار، على نمازى شاهرودى، مؤسّسة البعثة، مشهد، چاپ اوّل، 1409ق.
83. مشكاة الأنوار، على بن حسن الطبرسى، كتابخانه حيدريه، نجف، چاپ اوّل، 1385ق.
84. المصباح، ابراهيم بن على بن الحسن بن محمّد العاملى الكفعمى، مؤسّسة الأعلمى للمطبوعات، بيروت، چاپ سوم، 1403ق.
85. مصباح الشريعة، منسوب به امام صادق عليه السلام ، مؤسّسة الأعلمى للمطبوعات، بيروت، چاپ اوّل، 1400ق.
86. مصباح المتهجّد، شيخ طوسى، مؤسّسة فقه الشيعه، بيروت، چاپ اوّل، 1411ق.
87. معارف ومعاريف، سيّد مصطفى حسينى دشتى، مؤسّسه فرهنگى آرايه، تهران، چاپ اوّل، 1385ش.
88. معانى الأخبار، شيخ صدوق، انتشارات جامعه مدرّسين، قم، چاپ اوّل، 1361ش.
89. المغنى والشرح الكبير، ابنى قدامة، دارالفكر، بيروت، چاپ اوّل، 1404ق.
90. مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمّى، انتشارات دارالفكر، قم، چاپ سوم، 1380ش.
91. مفاتيح نوين، آية‌الله العظمى مكارم شيرازى، مدرسة الامام علىّ بن ابى‌طالب 7، چاپ سوم، 1385ش.
92. مفتاح الكرامة، سيّد محمّد جواد حسينى العاملى، مؤسّسة آل البيت، چاپ اوّل، بى‌تا.
93. المقنع، شيخ صدوق، مؤسّسه امام هادى 7، قم، چاپ اوّل، 1415ق.
94. مكارم الأخلاق، رضى الدّين حسن بن فضل الطبرسى، انتشارات شريف رضى، قم، چاپ اوّل، 1412ق.
95. مناقب آل ابى‌طالب، محمّد بن على بن شهر آشوب، مؤسّسه انتشارات علّامه، قم، چاپ اوّل، 1379ق.
96. منية المريد، شهيد ثانى، انتشارات دفتر تبليغات، قم، چاپ اوّل، 1409ق.
97. مهج الدعوات، سيّد بن طاووس، انتشارات دار الذّخائر، قم، چاپ اوّل، 1411ق.
98. مهذّب الأحكام فى بيان الحلال والحرام، سيّد عبدالأعلى موسوى سبزوارى، مؤسّسة المنار، قم، چاپ چهارم، 1413ق.
99. ميزان الحكمة، محمّد محمّدى رى شهرى، دار احياء التّراث العربي، بيروت، چاپ اوّل، 1422ق.
100. نهج‌البلاغه با ترجمه گويا وشرح فشرده، زير نظر آية الله مكارم شيرازى، به قلم محمّدرضا آشتيانى ومحمّدجعفر امامى، مدرسة الامام علىّ بن ابى‌طالب 7، قم، چاپ دهم، 1375ش.
101. نهج‌الفصاحة، ابوالقاسم پاينده، سازمان انتشارات جاويدان، ايران، چاپ اوّل، 1374ش.
102. وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملى، دار احياء التّراث العربى، بيروت، چاپ چهارم، 1391ق.

[="Arial Black"][="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

سلام.دوستان روایتی از امام علی النقی (لیه السلام) خواندم که به نظرم خیلی تامل بر انگیز بود.

السَّهَرَ أُلَذُّ الْمَنامِ، وَ الْجُوعُ یَزیدُ فى طیبِ الطَّعامِ

شب زنده دارى، خواب بعد از آن را لذیذ مى گرداند; و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزاید ـ یعنى هر چه انسان کمتر بخوابد بیشتر از خواب لذت مى برد و هر چه کم خوراک باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود .

بحارالانوار: ج ۸۴ ص ۱۷۲ به نقل از أعلام الدین دیلمى
یا علی (ع)[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (علیه السلام ) :

به قرآن روی آورید که ریسمانی محکم ، نوری آشکار و درمانی سودمند است .

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی ( علیه السلام ) :

شایسته ترین مردم به کرامت کسی است که

مردمان با کرامت بوسیله او شناخته می شوند .

حکمت 436

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (علیه السلام) :

به خطای دیگران شاد مشو که همیشه از تو درست کاری سر نزند .

غررالحکم و درر الحکم،ح 10294

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (علیه السلام) :

محبوب ترین مؤمن نزد خداوند ، کسی است که

مؤمن فقیری را در تنگدستی دنیا و گذران زندگی یاری رساند .

تحف العقول ـ ص 376

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (علیه السلام) :

تکبر محل شکار بزرگ شیطان است .

مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 28

امام علی علیه السلام فرمودند:

هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص478

[h=5]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

حضرت زهرا سلام الله علیها:[/h]خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.

[=arial]مولا علی (ع) :

خوشا به حال آن کس که در نامه عملش در زیر هر گناه یک استغفار ثبت شده باشد.

بحارالانوار جلد 5 صفحۀ 329

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]همه باهم برای پاک شدن گناهانمان 10مرتبه "استغفر الله"[=microsoft sans serif]

بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسین (علیه السلام ) :

لِکُلِّ داءٍ دَواءٌ و دَواءُ الذُّنوب الاِستِغفار .

بر هر بیماری دوایی است ، و دوای گناهان استغفار است .

[=B Mitra]امام علی(ع):
[=B Mitra]

[=B Mitra]أفضَلُ المَعروفِ إغاثَةُ المَلهوفِ. کمال الدین ،ج2،ص211[=B Mitra]

[=B Mitra] [=B Mitra]برترين كار نيک، رسيدن به فرياد ستم ديده است.

[=B Mitra]امام سجاد(ع):
[=B Mitra]

[=B Mitra]
الدُّعاءُ يَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَما لَم يَنزِلْ. الكافي، ج 2، ص 469 ،ح 5
[=B Mitra]

[=B Mitra] [=B Mitra]دعا، بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع مى‏كند.

[=B Mitra]امام صادق(ع):
[=B Mitra]

[=arial]احْمِلْ نَفْسَكَ لِنَفْسِكَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ لَمْ يَحْمِلْكَ غَيْرُكَ. الکافی ،ج2،ص454[=B Mitra]

[=B Mitra] [=B Mitra]نفست را به خاطر خودت به زحمت و مشقت بیانداز زیرا اگر چنین نکنی دیگری خودش را برای تو به زحمت نمی افکند.

[=B Mitra]پیامبر(ص):[=B Mitra]

[=B Mitra][=B Mitra]إنّ اللَّه ليدرأ بالصّدقة سبعين ميتة من السّوء. بحارالانوار ،ج59،ص259[=B Mitra]

[=comic sans ms] همانا خداوند بوسیله صدقه از هفتاد نوع مرگ بد جلوگیری می کند.

[=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]اي فرزند آدم!

هرچه بيشتر از مقدار خوراكت به دست آوري،خزانه دار ديگران خواهي بود.

امام علي عليه السلام


بسم الله الرحمن الرحیم

رسول خدا صلی الله علیه و آله:
مؤمن بر مؤمن هفت حق واجب الهى دارد.
۱ ـ احترام او در هنگامى که حضور ندارد.
۲ ـ دوستى قلبى با او.
۳ ـ شریک ساختن او در ثروتش.
۴ ـ غیبت او را حرام بداند.
۵ ـ در بیمارى او را عیادت کند.
۶ ـ جنازه او را تشیع کند.
۷ ـ بعد از مرگ درباره او جز به نیکى سخن نگوید.

گمان میکنید که چشمهای بینا و گوشهای شنوایی برای ما همراه شما نیست .وه چه پندار نادرستی است.به خدا سوگند هیچ چیزی از کردارتان بر ما پوشیده نیست. پس ما را نزد خودتان حاضر بدانید و خود را به کار نیک عادت دهیدو از اهل خیر باشید.تا به همین نشانه و علامت شناخته شوید.من فرزندانم و شیعیانم را به این برنامه فرمان میدهم.
امام محمد باقر علیه السلام

اسرار و رموز خوشبختی در این است :

از آنچه که از دنیا گذشته ، برای آنچه باقی مانده است عبرت بگیرید . . .

(امام علی(ع))

[="Tahoma"][="Black"]

بزرگترین جادو.
امام صادق علیه السلام :
اِنَّ مِن اَكبَرِ السِّحرِ النَّمیمَةَ یُفَرَّقُ بِها بِینَ المُتَحابَّینِ وَ یُجلَبُ العَداوَةُ عَلَى المُـتَصافِیَینِ وَ یُسفَكُ بِها الدِّماءُ وَ یُهدَمُ بِها الدُّورُ وَ یُكشَفُ بِها السُّتورُ وَ النَّمّامُ اَشَرُّ مَن وَطى‏ءَ عَلَى الرضِ بِقَدَمٍ؛

از بزرگ‏ترین جادو، سخن‏ چینى است؛ زیرا با سخن‏ چینى، میان دوستان جدایى مى ‏افتد،
دوستان یكدل با هم دشمن مى ‏شوند، به واسطه آن خون‏ها ریخته مى‏ شود،
خانه‏ ها ویران مى‏ گردد و پرده‏ ها دریده مى‏ شود. سخن‏ چین، بدترین كسى است كه روى زمین راه مى ‏رود.

بحارالأنوار، ج 63، ص 21، ح 14

[/]

[TD="width: 100%"]
[=B Mitra]با ایمان ترین مردم
[=B Mitra]پیامبر (ص):
[=B Mitra]
[=microsoft sans serif]أحسَنُ النّاسِ إيمانا أحسَنُهُم خُلُقا و ألطَفُهُم بِأهِلهِ . عيون أخبار الرضا ع ، ج 2، ص 38، ح 108 [=B Mitra]

[=microsoft sans serif] [=B Mitra][=microsoft sans serif]باايمان ترين مردم ، خوش اخلاق ترينِ آنها و مهرورزترين شان با خانواده خود است . [=B Mitra]
[/TD]

[="Tahoma"][="Black"]

رسول خدا صلی الله علیه و آله:

أربَعُ خِصالٍ مِنَ الشَّقاوَةِ: جُمودُ العَینِ، وقَساوَةُ القَلبِ وبُعدُ الأَمَلِ، وحُبُّ البَقاءِ؛


چهار خصلت، نشان شقاوت است: خشکیدگی چشم، سختیِ دل، دور و درازی ارزو

و علاقه به ماندن [در دنیا].



کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۴ ص ۳۶۰ ح ۵۷۶۲/ دانشنامه قرآن و حدیث: ج14 ص166
[/]

[="Arial Black"][="Black"]هوالمحبوب

ما حَد توکُل؟ فَقال لی: انَّ لا تَخافَ مَع اللهِ احَداً
از امام رضا (ع) پرسیدند: حد توکل چیست؟
حضرت فرمودند: اینکه با وجود خدا از هیچ چیز نترسی
.
جهاد النفس ج 292[/]

[="Arial Black"][="Black"]امام صادق علیه السلام:

إنَّ سُوءَ الخُلُقِ لِیُفسِدُ العَمَلَ کَمَا یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ

بد اخلاقی عمل را تباه می کند، همانند سرکه، که عسل را فاسد می کند

اصول کافی، ج،2 ص321، باب سوء الخلق، حدیث1[/]

امیرالمومنین می فرمایند .اگر خدشه ای بر انسان وارد میشود به خاطر این است که خدا میخواهد .گناهان شما را پاک کند و در صدی از انها را خدا میبخشد. خدا گناهکاران را رها نمی کند وبا پیش امد های روز گار و مصیبت انها را پاک میکند. و بقیه گناهان را می بخشد .خدایی که یکبار شما را در دنیا پاک کرد. کریم تر از ان است که شما را دو باره در قیامت عذاب بکند .

امام علی علیه السلام مفرمایند .ان چه که از عمرت مانده دریاب .و امروز و فردا نکن .بسیار کسان پیش از تو سرگرم امروز و فردا شدند و گرفتار اجل گشتند وغفلت زده مردند . ارام باش. توکل کن. تفکر کن.سپس استین ها را بالا بزن. انگاه دستان خدا را خواهی دید که زودتر دست به کار شده است.

رسول خدا حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله خطاب به «عوف»، فرمود: اى عوف! چگونه خواهى بود زمانی که امّتم به هفتاد و سه فرقه تقسيم شوند؛ که فقط يک فرقه از آنها بر حق‏ و اهل بهشتند و مابقى ـ هفتاد و دو فرقه ی ديگر ـ بر باطل و اهل دوزخ‌‏اند؟
گفتم: کی چنین خواهد شد ای رسول خدا؟ فرمود: آنگاه که شرط بندی رایج شود؛ و بردگان حاکم شوند؛ و گردن کلفتها بر منبر (مسند قضاوت ) می‌نشینند؛ قرآن را تبدیل به موسیقی می‌کنند ؛ مساجد طلاکاری می‌شوند؛ و منبرها بلند ساخته می‌شوند؛ و اموال عمومی را مال شخصی خود می‌کنند‌؛ و زکات دادن را غرامت (پل زور) می‌شمارند؛ و امانت را غنیمت بر می‌دارند ؛ و در دین ژرف نگری می‌شود، امّا به خاطر خدا؛ و مرد از زن خود اطاعت می کند، عاقّ مادر خود می‌شود و پدر خود را می‌راند ؛ و آخر این امّت، پیشگامان آن را لعن می‌کنند؛ و فاسق قبیله بزرگ آن می‌گردد؛ و پستترین قوم، حاکم آنها می‌شود؛ و بزرگوارترین مردان اهل طمع و حرص دانسته می‌شوند؛ در چنین موقعی آن اتّفاق خواهد افتاد. در چنان روزی مردم به سوی شام و شهری به نام دمشق پناه می‌برند ، که از بهترین شهرهای شام است؛ پس آن شهر آنها را از دشمنانشان پناه می‌دهد. گفته شد: آیا شام فتح می‌شود؟ فرمودند: بلی به زودی. بعد از فتح آن فتنه ها بالا می‌گیرد؛
سپس فتنه ای سخت و تاریک می آید؛ سپس فتنه ها پشت سر هم ظاهر می‌شوند تا اینکه مردی از اهل بیت من قیام می‌کند که او را مهدی گویند. پس اگر او را درک نمودی پیرویش کن تا از هدایت یافتگان باشی.

متن حدیث:

قال رسول الله (ص): كيف أنت يا عوف إذا افترقت الأمة على ثلاث و سبعين فرقة واحدة منها فى الجنة و سائرهن فى النار ؟ قلت متی ذلک یا رسول الله ؟ قال اذا کثرت الشرط و ملکت الاماء و قعدت الجُمَلا علی المنابر و اتخذ القرآن مزامیراً و زخرفت المساجد و رفعت المنابر و اتخد الفیء دولا و الزکاة مغرماً و الامانة مغنماً و تفقه فی الدین لغیر الله و اطاع الرّجل امرأته و عق امّه و اقصی ابه و لعن آخر هذه الامّة اولها و ساد القبیلة فاسقهم و کان زعیم القوم ارذلهم و اکرم الرّجل اتقاء شره ، فیومئذ یکون ذاک فیه. یفزع الناس یومئذ الی الشام و الی مدینة یقال له دمشق ، من خیر مدن الشام ؛ فتحصنهم من عدوهم ، قیل: و هل تفتح الشام؟ قال بلی وشیکاً ، تقع الفتن بعد فتحها ثم تجئ فتنة غبراء مظلمة ثم تتبع الفتن بعضها بعضا حتى يخرج رجل من أهل بيتى يقال له المهدى فان أدركته فاتبعه و كن من المهتدين‏.

«مجمع الزوائد ، الهیثمی ، ج7 ، ص324 ــ كنز العمال ج 11 ص 183»

اگر میخواهی خدا تو را دوست دارد تقوی بیشه ساز

و اگر میخواهی مردم تو را دوست بدارند به انها نیکی بنما

و از دارایی های انها چشم بپوش ،

و اگر خواستار افزونی ثروت و سرمایه هستی زکات بده ،

و چون سلامت بدنت را خواهانی بسیار صدقه بده و اگر عمر طولانی

می طلبی صله ی رحم به جای اور،و چون میخواهی با من محشور شوی پس

در برابر خدای یگانه زیاد سجده بنما

پیامبر اکرم(ص)


[="Arial Black"][="Black"]پیامبر اکرم(ص) فرمودند:

فرزندانتان را ببوسید که در برابر هر بوسه‌ای

درجه‌ای در بهشت خواهید داشت و فاصله میان دو درجه، پانصد سال است.

(مکارم اخلاق، ص۲۲۰)[/]

[="Arial Black"][="Black"]

[=&quot]اِعقِلُوا الٌخَبَرَ اِذا سَمِعتُمُوهُ عَقلَ رِعایَةٍ لا عَقلَ رِوایَةٍ ، فَاِنَّ رواةَ العِلمِ کَثِیرٌ وَ رُعاتَهُ قَلِیل.

[=&quot]چون روایتی را شنیدید، آن را بفهمید و عمل کنید ، نه بشنوید و نقل کنید ، زیرا که

[=&quot]راویان علم فراوانند و عمل کنندگان آن اندکند.

[=&quot]نهج البلاغه، حکمت 98

[/]

شخصی خدمت پیامبر(ص) آمد و از ایشان پرسید:

1.عرض کرد می خواهم داناترین مردم باشم .
فرمود:از خدابترس
2.عرض کرد می خواهم از خالصان درگاه خدا باشم .
فرمود :شب و روز قران بخوان
3.عرض کرد می خواهم همیشه دل من روشن باشد.
فرمود: مرگ را فراموش نکن
4.عرض کرد عرض کرد می خواهم همیشه در رحکت حق تعالی باشم.
فرمود:با خلق خدا نیکی کن
5.عرض کرد می خواهم از دشمن به من آفتی نرسد.
فرمود :به خدا توکل کن
6.عرض کرد می خواهم در چشم مردم خوار نباشم .
فرمود: پرهیز گار باش
7.عرض کرد می خواهم عمر من طولانی باشد .
فرمود:صله ی رحم کن
8.عرض کرد می خواهم روزی من وسیع گردد.
فرمود :همیشه با وضو باش
9.عرض کرد می خواهم به آتش دوزخ نسوزم.
فرمود: چشم وزبان خود راببند
10. عرض کرد می خواهم گناهم بر چیزی ریخته شود.
فرمود: بردرگاه حق تضرع کن
11.عرض کرد می خواهم سنگین ترین مردم باشم .
فرمود: از کسی چیزی مخواه
12.عرض کرد می خواهم گورم تنگ نباشد .
فرمود: مداومت کن برقرائت سوره ی تبارک
13.عرض کرد می خواهم مال من بسیار شود .
فرمود:مداومت کن برخواندن سورهی واقعه
14. عرض کرد می خواهم فردای قیامت ایمن باشم.
فرمود:میان شام وخفتن به ذکر خدا مشغول باش
15.عرض کرد می خواهم خدای متعال را در نماز حاضر یابم .
فرمود: درساختن وضو دقت کن
16.عرض کرد می خواهم از خالصان باشم .
فرمود:در کار ها راستی ودرستی پیشه کن
17عرض کرد می خواهم در نامه عمل من گناه نباشد و همیشه خیر وخوبی باشد .
فرمود: به پدر ومادرت نیکی کن
18.عرض کرد می خواهم برای من عذاب قبر نباشد .
فرمود: جامه خود راپاک نگه دار

رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند:

فرزند آدم به پیری می رسد، ولی دو صفت در وجودش جوان می شود

و شکوفا می گردد. یکی حرص است و دیگری آرزو.

"تحف العقول، ص 56"



امام على ع :

هر که بـاز آیـد ، خدا به او بازگردد و به جوارح او و جاى جاى زمین دستور داده شود

که آبروى او را حفظ کنند و عیبهایش را بپوشانند و گناهانى که

فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته‏ اند از یاد آنان برده شود .


امام علی بن ابیطالب (عليه السلام) :

"صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلاها

و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به

انحراف و مریضی می کشاند".

تفسیر نور الثقلین جلد 5 صفحه 532


ابن عباس می‌گوید از پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله در حدیثی نقل شده است كه خداوند به او در شب معراج وحی كرد كه به حضرت علی علیه السلام سفارش كند و نسبت به امامان بعد از او که از فرزندانش هستند آگاهی داد تا آنجا كه فرمود: آخرین مرد از آنها، كسی است كه عیسی بن مریم علیهماالسلام پشت سرش نماز می‌خواند. زمین را پر از عدل و داد می‌كند؛ چنان كه از ستم فراگیر شده است... عرض كردم: خدای من و مولای من! آن (قیام مهدی) كی خواهد بود؟ خداوند به من وحی كرد، هرگاه علم از میان برداشته شود و جهل و نادانی ظاهر شود؛ خواندن قرآن زیاد، ولی عمل به قرآن كم شود، و قتل و كشتار فراوان،... فقهاء و هدايت كنندگان واقعي كم شوند؛ علماي فاسق و خيانتكار زياد شوند،...جور و فساد زیاد شود، و منكر آشكار گردد، و امت تو امر به منكر و نهي از معروف كنند،...

متن حدیث:

عَنْ اِبْنِ عَباس عَنْ رَسُولِ اللّه‏ِ صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله: فِي حَديثٍ اَنَّ اللّه‏َ اَوْحي اِلَيهِ لَيْلَةً اَسْري بِهِ اَنْ يُوصِيَ اِلي عَلِيِّ وَاَخْبَرَهُ بِالْأَئِمّةِ مِنْ وُلْدِهِ اِلي اَنْ قالَ وَآخِرُ رَجُلٍ مِنْهُمْ يُصَلّي عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ خَلْفَهُ يَمْلأُ الاَْرْضَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَورا وَظُلْما... فَقُلْتُ اِلهي وَسَيِّدي مَتي يَكُوُنُ ذاكَ؟ فَاَوْحَي اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ اِلَيَّ: يَكُوُنُ ذالِكَ اِذا رُفِعَ الْعِلْمُ وَظَهَرَ الْجَهْلُ وَكَثُرَ القِراءَةُ وَقَلَّ الْعَمَلُ وَكَثُرَ الْقَتْلُ وَقَلَّ الْفُقَهاء وَالْهادُونَ وَكَثُرَ فُقَهاءُ الضَّلالةِ وَالْخَوْنَةِ... وَكَثُرَ الْجَورُ وَالْفَسادُ وَظَهَرَ الْمُنْكَرُ وَاَمَرَ اُمّتُكَ بِهِ وَنَهي عَنِ الْمَعْروُفِ...؛

«اثباة الهداه، ج7، ص390-کمال الدین ج1 »

[="Tahoma"]

[h=5]پيامبر صلى الله عليه و آله:[/h] باكِروا فی طَـلَبَ الرِّزقِ وَ الحَوائِجِ فَاِنَّ الغُدُوَّ بَرَكَةٌ وَ نَجاحٌ؛

در پى روزى و نيازها، سحر خيز باشيد؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مايه] بركت و پيروزى است.

نهج الفصاحه ص 371 ، ح 1078

[="Tahoma"]

[h=5]امام باقر علیه السلام:[/h] إِنَّ الْحُسَيْنَ صَاحِبَ كَرْبَلَاءَ قُتِلَ مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَاناً فَآلَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا يَأْتِيَهُ لَهْفَانٌ وَ لَا مَكْرُوبٌ وَ لَا مُذْنِبٌ
وَ لَا مَغْمُومٌ وَ لَا عَطْشَانٌ وَ لَا مَنْ بِهِ عَاهَةٌ ثُمَّ دَعَا عِنْدَهُ وَ تَقَرَّبَ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (علیه السلام) إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ كُرْبَتَهُ
وَ أَعْطَاهُ مَسْأَلَتَهُ وَ غَفَرَ ذَنْبَهُ وَ مَدَّ فِي عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فِي رِزْقِهِ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ.

حسين، بزرگ مرد كربلا، مظلوم و رنجيده خاطر و لب تشنه و مصيب زده به شهادت رسيد.
پس خداوند، به ذات خود، قسم ياد كرد كه هيچ مصيبت زده و رنجيده خاطر و گنهكار و اندوهناك و تشنه اى و هيچ بَلا ديده اى به خدا روى نمى آورد
و نزد قبر حسين علیه السلام دعا نمى كند و آن حضرت را به درگاه خدا شفيع نمى سازد،
مگر اين كه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مى كند و گناهش را مى بخشد
و عمرش را طولانى و روزى اش را گسترده مى سازد. پس اى اهل بينش، درس بگيريد!

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 98، ص 46، ح 5

[h=5][/h]

«إذا رأیتم الرایات السود فالزموا الأرض ولا تحرکوا أیدیکم ولا أرجلکم ثم یظهر قوم ضعفاء لا یُوبه لهم قلوبهم

کزُبَر الحدید هم أصحاب الدولة لا یفون بعهد ولا میثاق یدعون إلى الحق ولیسوا من أهله

"أسماؤهم الکنى ونسبتهم القرى”

حتى یختلفوا فیما بینهم ثم یؤتی الله الحق من یشاء»

« زمانی که پرچم های سیاه را دیدید از جای خود حرکت نکنید –

به این معنا که دعوت آنان باطل است و نباید به کمک آنان بشتابید

– سپس قومی ضعیف ظاهر می شوند که قلب هایشان مانند براده های آهن سخت است،

آنها وفادار به هیچ عهدی نیستند، به حق فرا می خوانند در حالیکه از آن نیستند، اسامی شان،

کنیه و نسبت هایشان از نام شهرها گرفته شده؛

تا اینکه در بین خود اختلاف نظر پیدا می کنند و خداوند خداوند اهل حق

– هر کسی که بخواهد- را ظاهر می سازد».

[="Arial Black"][="Black"]مولا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام): ♥•٠·˙

✔ دورباش از کسی که:
• گفتگویش تو را گرفته می‌کند ...
• فقط وقتی شادش می‌کنی، شادت می‌کند ...
• اگر زیانی از تو به او برسد، مقابله به مثل می‌کند ...
• هرگاه از تو جدا شود، نگران شوی که نکند پشت سرت بدگویی کند ...
• هرگاه او را از کار اشتباهی که می‌خواهد بکند، بازداری؛ بی‌درنگ، به تو تهمت بزند و متهمت کند ...
• هرگاه با او سازگاری کنی و موفقیتهایت را بگویی، حسودی کند و آسیب بزند ...
• هرگاه با او فقط ناسازگاری کنی، دشمنی کند ...
• عُرضه جبران خوبی دیگران به خودش را ندارد ...
• درباره کسی که به او زور بگوید، زیاده‌روی کند ...
• هم‌نشین چنین آدمی، پاداش الهی دارد اما خودش دچار عذاب خواهد شد ...
• زبانش سطح پایین فکرش را نشان دهد ...
• دلش نگهدار سخنش نباشد و اسرار را زود افشا کند ...
• علم را بیاموزد، چون از مجادله لذت می‌برد ...
• درباره دین، تحقیق کند چون علاقه‌مند خودنمایی است ...
• ... و شتابان به سوی دنیا رود و خداترسی را کنار بگذارد.

┘◄ میزان‌الحِکمَه، جلد6، صفحه 198، حدیث 10409(به نقل از بِحارُالاَنوار مرحوم مجلسی).[/]

الإمام عليٌّ(عليه السلام)
کَفى بالإيثارِ مَکْرُمَةً
براى بزرگوارى، ايثار بس است
ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22

كِروا فی طَـلَبَ الرِّزقِ وَ الحَوائِجِ فَاِنَّ الغُدُوَّ بَرَكَةٌ وَ نَجاحٌ؛

در پى روزى و نيازها، سحر خيز باشيد؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مايه] بركت و پيروزى است.
نهج الفصاحه ص 371 ، ح 1078

إِنَّ لِكُلِّ امْرِئٍ رِزْقاً هُوَ يَأْتِيهِ لَا مُحَالَةَ فَمَنْ رَضِيَ بِهِ بُورِكَ لَهُ فِيهِ وَ وَسِعَهُ وَ مَنْ لَمْ يَرْضَ لَمْ يُبَارَكْ لَهُ فِيهِ وَ لَمْ يَسَعْهُ إِنَّ الرِّزْقَ لَيَطْلُبُ الرَّجُلَ كَمَا يَطْلُبُهُ أَجَلُه‏

هر كس روزى اى دارد كه حتما به او خواهد رسيد. پس هر كس به آن راضى شود، برايش پُر بركت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هر كس به آن راضى نباشد، نه بركت خواهد يافت و نه او را بس خواهد بود. روزى در پى انسان است، آن گونه كه اجلش در پى اوست.
اعلام الدين ص 342

مَنْ أُلْهِمَ الصِّدْقَ فِي كَلَامِهِ وَ الْإِنْصَافَ مِنْ نَفْسِهِ وَ بِرَّ وَالِدَيْهِ وَ وَصَلَ رَحِمَهُ أُنْسِئَ لَهُ فِي أَجَلِهِ وَ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي رِزْقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقْلِهِ وَ لُقِّنَ حُجَّتَهُ وَقْتَ مُسَاءَلَتِه‏

به هر كس، راستگويى در گفتار، انصاف در رفتار، نيكى به والدين و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخير مى افتد، روزيش زياد مى گردد، از عقلش بهره مند مى شود و هنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقين مى گردد.
اعلام الدين ص

الصَّلَاةُ مِنْ شَرَائِعِ الدِّينِ وَ فِيهَا مَرْضَاةُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هِيَ مِنْهَاجُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لِلْمُصَلِّي حُبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ هُدًى وَ إِيمَانٌ وَ نُورُ الْمَعْرِفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِي الرِّزْقِ

نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
خصال ص 522، ح 11