جمع بندی کنترل خیال چگونه است؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کنترل خیال چگونه است؟

بسمه تعالی
ببخشید چطور می شود خیال را کنترل کرد؟
منظورم اینست که این خیالهای جور و واجور را چه می شود کنترل کرد؟
گاهی این افکار و خیالات می شود آرزوی دراز که ناپسند است؟
لطفا کامل توضیح دهید که چکار کنم؟
ممنون

کارشناس بحث : عرفان

[="Tahoma"][="Blue"][="arial black"]با عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان عزیزم
از آنجا که قوه خیال قوه ای برای خزینه داری صور ادراکی حواس ظاهری و نیز قوه ای برای صورتگری مفاهیم و معانی جزیی و کلی است بدیهی است که دائما با کثرات محشور و مانوس است لذا یکی از اموری که خیال رو از تخیلات فاسد وصورتگریها و بازیگریهای خاص خودش باز میدارد تفکر در امور معقول و مفاهیم کلی است چراکه تفکر مربوط به قوه عقل بوده و عقل با وحدت مانوس و محشور است یعنی هرجا که پای عقل در میان باشد کثرات و اشکال و صور و مقادیر که مربوط به عالم ماده و خیالند جایی نخواهند داشت پس یکی از راههای کنترل قوه خیال تفکر در معانی و حقایق کلیه است مثلا تفکر در معانی آیات و روایات
بزرگان از فلاسفه و عرفان همچون بوعلی سینا و ملاصدرا پیشنهادشان این است که برای تطهیر قوه خیال ریاضیات خوانده شود چرا که تفکر در معادلات ریاضی باعث تقویت قوه عاقله و انس انسان با عالم وحدت میشود.
یکی دیگر از راههای کنترل خیال انصراف است یعنی به محض اینکه خیال انسان مشغول به صورتگری ناشایستی شد سریعا خود را به انجام کاری منصرف کنیم مثلا با دوستی شروع به صحبت کنیم و یا به خواندن کتابی مشغول شویم و یا ...
به طور کلی دائما با وضو بودن و تلاوت بسیار قرآن کریم نیر نقش بسزایی در کنترل و تطهیر خیال دارد.
بزرگان علم اخلاق نیز در این باره دستورالعملهای خاص دارند که متناسب با حال و وضع شاگردانشان به ایشان ارائه میکنند.
[/]
[/]

سلام علیکم

در این تاپیک هم به صورت مفصل و ریشه ای در این مورد بحث شده .

http://www.askdin.com/thread12918-2.html

وبلاگ دست نوشته هاي يك جادوگز مي گه :‌

وقتي يه فكر تو ذهنتون مي اد بهش بگيد بعدي و دوباره اگه فكر جديد رو دوست نداشتيد بگيد بعدي و با اين فرمان واقعا فكرتون عوض مي شه و جايگزين مي شه

سلام...
اگراجازه بدید منم یه نظزبدهم..

چون توضیح کامل وکلی استادبزرگوارگفته شد..من کمی واردمصادیق میشم..

صورذهنی درواقع تصاویری ازشخصیت انسان ازکودکی تاجوانیه.هرکس بنابه نوع تربیتش صورخیالیش شکل میگیره..

درواقع ماباکدهای فطرتمون ازطریق محیط این کدهاروفعال وبه صورت تصویردرمیاریم..چون طیف فطرت عظیمه.هرکس قسمتی

ازطیف روباتوجه به آگاهی ومحیط فعال میکنه..

همه این خیال ازوقتی شروع میشه که ماواژه ی(من)رو یادمیگیریم..و بامن ارتیاط برقرارمیکنیم..
درخت من باملکه سازی هویت سازی میکنه...

دراوج نوجوانی این تصویرخیال واین درخت شروع به رشد و درجوانی هم باروری رو شروع میکنه...

این کلیات خیاله..اما اینکه افراد چطور باید کنترلش کنند....راه کارهای کلی هست...

دوستان بهش اشاره کردند....اما درجزئیات هرکس باید جداگانه دنبال کنترل باشه..

البته به نظرم کنترل واژه صحیحی نیست..چون خیال با اون حصارمیکشه و موافق تحمیل نیست..پس بهش میگیم جهت دهی:جهت دهی خیال به سوی زیبایی..

اگر میخواهید به صورت مصادیق به این جهت دهی پاسخ بدید...لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

گفتید خیال جورواجور:اگرمیشه بفرمایید ازکی دچاراین خیالات شدید؟

مدت اون چقدره؟درطول روز تاچقدر خیال پردازی میکنید؟

آیا درخیالتون فیلم میسازید؟بازیگران فیلم کی هستند؟قهرمان فیلم کیه؟

آیاتوی ذهنتون کسانی که شهرت دارندوبه عبارتی قهرمان هستندمیارید؟وبااونها هم کلام میشید؟

چندسالتونه؟اگرمیشه تیپ شخصیتی خودتون روبگید..مذهبی متعادل؟تعصب گرا؟غیرمذهبی؟آزادو بی بندوبار؟

تاحالا درزندگی موفقیتی داشتید؟ازنظرتحصیلات چطوروضعتون؟استعدادهای شما چی هستند؟

ازنظر محبت به خانواده نزدیک هستید؟

دوستانتون آدم های رویایی هستند؟

خواب زیادمیبینید؟اکثرخوابهاتون درمورد چه موضوعاتی هست؟
و......

سوالات زیادشدند..اگر دوست داشتید اول موضوع روریشه یابی کنیدپاسخ بدید.
متشکرم.

اویس;239645 نوشت:
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان عزیزم
از آنجا که قوه خیال قوه ای برای خزینه داری صور ادراکی حواس ظاهری و نیز قوه ای برای صورتگری مفاهیم و معانی جزیی و کلی است بدیهی است که دائما با کثرات محشور و مانوس است لذا یکی از اموری که خیال رو از تخیلات فاسد وصورتگریها و بازیگریهای خاص خودش باز میدارد تفکر در امور معقول و مفاهیم کلی است چراکه تفکر مربوط به قوه عقل بوده و عقل با وحدت مانوس و محشور است یعنی هرجا که پای عقل در میان باشد کثرات و اشکال و صور و مقادیر که مربوط به عالم ماده و خیالند جایی نخواهند داشت پس یکی از راههای کنترل قوه خیال تفکر در معانی و حقایق کلیه است مثلا تفکر در معانی آیات و روایات
بزرگان از فلاسفه و عرفان همچون بوعلی سینا و ملاصدرا پیشنهادشان این است که برای تطهیر قوه خیال ریاضیات خوانده شود چرا که تفکر در معادلات ریاضی باعث تقویت قوه عاقله و انس انسان با عالم وحدت میشود.
یکی دیگر از راههای کنترل خیال انصراف است یعنی به محض اینکه خیال انسان مشغول به صورتگری ناشایستی شد سریعا خود را به انجام کاری منصرف کنیم مثلا با دوستی شروع به صحبت کنیم و یا به خواندن کتابی مشغول شویم و یا ...
به طور کلی دائما با وضو بودن و تلاوت بسیار قرآن کریم نیر نقش بسزایی در کنترل و تطهیر خیال دارد.
بزرگان علم اخلاق نیز در این باره دستورالعملهای خاص دارند که متناسب با حال و وضع شاگردانشان به ایشان ارائه میکنند.

با سلام خدمت شما و تشکر فراوان از راهنمایی های بی دریغ

جناب اویس بزرگوار،دیگر چه راه هایی را به صورت عملی و مقدماتی و نیمه قدماتی
پیشنهاد میکنید تا این قوا تطهیر شوند؟

بنده ان شالله حتما از فردا شروع میکنم.
ریاضیات
قرآن و حدیث

و آیا ریاضیات واقعا تاثیر دارد؟

افکار رو به راحتی نمیشه کنترل کرد
با قرآن خوندن هم نمیشه Smile میتونید امتحان کنید
امام علی (ع) میفرمایند :
نفس خویش را به کاری مشغول کن قبل آن که نفست تو را به کاری مشغول کند
کسی که مشغله فکری و کاری داره خیالات نمیاد به ذهنش
شما میتونی اوقات فراغتت رو پر کنی با کار
اینجوری دیگه اون خیالات نمیاد - خیال دست خود انسان نیست و براش جزایی نیست ولی از اونجا که خدا مهربونه به خیالات مثبت پاداش میده ولی خیالات بد نه Smile
مثلا وقتی شما میگی کاش الان فلان کار بد رو میکردم جرمی نکردی ولی وقتی میگی کاش پول داشتم و کار خوبی باهاش میکردم ثوابش رو میبری!
منبع : آخوند تلوزیون Smile

[="arial black"][="navy"]در تاثیر ریاضیات در مستقیم شدن قوه خیال و جلوگیری از بازیگریهای اون هیچ شک و شبهه ای نیست. چه اینکه در تاثیر تلاوت آیات قران کریم هم در طهارت قوه خیال شکی نیست.
این هم که دوستمون گفتند با مشغول کردن نفسمون میتونیم نفس رو مانع از بازیگریهاش بشیم مطلب درستیه که توی آموزه های دینیمان بدان اشاره شده است.
یکی از نکات مهمی که در کمتر شدن بازیگریهای نفس و قوه خیال تاثیر بسزایی دارد کمتر حرف زدن است. به طور کلی سکوت تاثیر فراوانی در تقویت قوه عاقله دارد چرا که سخن گفتن و ترکیب حروف و کلمات متناسب با عالم کثرات است و کثرت نیز هم سنخ با قوه خیال. قوه خیال از هرچه به عالم وحدت نزدیک باشد گریزان است دقیقا به همین خاطر است که در هنگام نماز آن هنگام که قرار است انسان متوجه عالم اله که عالم وحدت است گردد قوه خیال سریع به میدان آمده و شروع به مرور خاطرات و صورتگریهای فراوان میکند. و لذا هر چقدر سکوت انسان بیشتر شود قوه خیال بیشتر لجام میخورد و قوه عاقله تقویت میگردد. البته حرفهای بسیار دیگری نیزی در اینجا مطرح میشود که به نظر میرسد مجال طرحش در اینجا نیست.
[/]
[/]

سلام و ادب خدمت همه دوستان مخصوصا کارشناس گرامی.
راستش رو بگم ،جناب اویس فکر نمی کردم ایجور جوابهای قشنگ و دقیق بدید.
لطفا اگه میشه در این مورد بیشتر ما رو بهره مند کنید . من که خیلی کیف کردم و سعی می کنم که کاملا بهشون عمل کنم.
لطفا ادامه بدید. نکات خیلی خوبی بود.

[="arial black"][="navy"]جناب بوعلی سینا در نفس شفا، دو وجه براي انصراف قوه متخیله از افعال خاصّ آن پيشنهاد مي‌كند. از جمله مي‌فرمايد: مي‌توان متخيله را با مشغول كردن نفس به ادراكات حواس ظاهري از افعال خاص خود منصرف كرد زيرا تا وقتي كه شخص به ادراكات حواس ظاهري مشغول بوده باشد، شخص در موطن متخيّله فرصت آن نمي‌كند كه با قوة متخيله در اشكال و صور، دوخت‌و‌دوزهاي غير واقعي و دعابات غير حقيقي داشته باشد. به همين خاطر هر چقدر شخص از ادراكات ظاهري خالي باشد به همان مقدار قدرتش بر تخيّل نمودن و تركيب كردن و تفصيل دادن صور افزوده مي‌شود.
لذا در نماز مي‌بينيم كه چون سعي مي كنيم خود را از ادراكات ظاهري دور بداريم و هر چه را نبينيم و هر چه را نشنويم و هر چه را لمس نكنيم، سريع خيال و متخيله به ميدان آمده و شروع به صورتگري و تركيب و تفصيل صور مدركه قبلي مي‌كنند.
ادامه دارد...
[/]
[/]

[="arial black"][="#000080"]البته لازم به توضیح است اگر شخص به حقیقت توحيد صمدي قرآني رسیده باشد هيچ يك از اين خواطر و صور مدركه در حال نماز، نمي‌توانند نفس را از توجه تام به حقيقت لايتناهيه سرمديّه باز دارند، چرا كه صورت هر شيئي هر چه كه باشد، باز شأني از شئون آن حقيقت ازلي و مظهري از مظاهر آن حقيقت ابدي است و بيرون از دايره سلطنت او نيست، به تعبير ديگر حق متعال واحدي است كه وحدت او عين كثرت و كثرت او عين وحدت است و هيچ حقيقتي از حيطه عظمت وحدت او به در‌نيست و هيچ واحدي به پايه كثرت او نيست و همه كثرات وجوديه روابط محضه آن وحدتند.
غرض اينكه يكي از راههاي انصراف متخيله از خاصّ افعالش، در ابتداي راه مشغول داشتن نفس به ادراكات ظاهري است. مثل اينكه فرموده‌اند هر گاه بواسطه قوه شهوت خود صور لذتبخشی را به کمک قوه متخيله تصور نموده و بدانها از حالت اعتدال خارج شده‌ايد، سعي نماييد قواي ظاهري را به ادراكات ظاهري وادار نموده تا بدين اشتغال، از تمحّض متخيله در صور ملذّة شهوانيه رهايي يابيد چرا که اين عمل تا حد زيادي شما را از اين حال خارج نموده و اعتدال رفته را باز‌مي‌گرداند
[/]
[/]

اویس;240241 نوشت:
البته لازم به توضیح است اگر شخص به حقیقت توحيد صمدي قرآني رسیده باشد هيچ يك از اين خواطر و صور مدركه در حال نماز، نمي‌توانند نفس را از توجه تام به حقيقت لايتناهيه سرمديّه باز دارند، چرا كه صورت هر شيئي هر چه كه باشد، باز شأني از شئون آن حقيقت ازلي و مظهري از مظاهر آن حقيقت ابدي است و بيرون از دايره سلطنت او نيست، به تعبير ديگر حق متعال واحدي است كه وحدت او عين كثرت و كثرت او عين وحدت است و هيچ حقيقتي از حيطه عظمت وحدت او به در‌نيست و هيچ واحدي به پايه كثرت او نيست و همه كثرات وجوديه روابط محضه آن وحدتند.
غرض اينكه يكي از راههاي انصراف متخيله از خاصّ افعالش، در ابتداي راه مشغول داشتن نفس به ادراكات ظاهري است. مثل اينكه فرموده‌اند هر گاه بواسطه قوه شهوت خود صور لذتبخشی را به کمک قوه متخيله تصور نموده و بدانها از حالت اعتدال خارج شده‌ايد، سعي نماييد قواي ظاهري را به ادراكات ظاهري وادار نموده تا بدين اشتغال، از تمحّض متخيله در صور ملذّة شهوانيه رهايي يابيد چرا که اين عمل تا حد زيادي شما را از اين حال خارج نموده و اعتدال رفته را باز‌مي‌گرداند

باسلام وتشکر از مطالب خیلی خوب و مفیدتون
میشه لطفا این مطالب را به زبان ساده تر توضیح بیشتری بدین؟؟
من مدتها بود به دنبال جواب این سوال بودم که خیال و ذهن رو چطور میشه متمرکز و کنترل کرد؟
بازهم ممنون

اویس;239645 نوشت:
برای تطهیر قوه خیال ریاضیات خوانده شود چرا که تفکر در معادلات ریاضی باعث تقویت قوه عاقله و انس انسان با عالم وحدت میشود.

خیلی جالب بود
یکی دیگه از راههای تطهیر از خیال هم خواندن مطالب شماست استاد :Gig:
چون انقدر ثقیل بود که چند بار خوندم وتمرکز کردم که کلهم ذهنم از همه چی تطهیر پیدا کرد:khobam:
ولی بعد این که مطلب رو فهمیدم .پیشنهاد های خیلی خوبی بود:yes:

[="Tahoma"][="Indigo"]بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت کارشناس عزیز،جناب "اویس"
آیا میشود در همین تاپیک،نسخه ای عمومی را مطرح کنید و کم کم رو به جلو
پیش برویم؟
برای مثال برنامه ی هفتگی تعیین بفرمایید.برای مثال از هفته ی اول سریال ها
را حذف کنیم..از هفته دوم...سوم... تا ان شالله ما واماندگان حقیقی در مسیر
قدمی از قدم برداریم.
قطعاً دوستان برگزیده ای عمل خواهند کرد.
دوستانی که موافق اند،درخواست خود به جناب "اویس" مطرح کنند:Gol:
[/]

سلام منم این مشکل رو دارم جواب سوالاتون
الان 24 سالمه از موقعی که یادم میاد این مشکلو داشتم بیشتر وقت روزم رو میگیره و تا وقتی که خوابم بیاد یعنی خوب نمیتونم بخوابم صبحا وقتی بیدار میشم وقتی میرم بیرون تو تاکسی یا اتوبوس کلا 80 درصد روز البته دو سالی میشه که بدتر شده و در خیالم فیلم میسازم و قهرمان خودم هستم بیشتر دوستام و افرادی به غیر اعضای خانواده ام مثل همکلاسیام رو تصور میکنم قبلا مذهبی بودم الان نزدیک دوساله نماز و روزه رو ترک کردم اما خدا رو نه ... نمازام اونقدر تکراری بود که موقع خوندن عذاب میکشیدم و روزه رو چون بدنم ضعیفه البته بیمار نیستم کلا اشتها برا غذا خوردن ندارم و هر روزبدتر از دیروز بعضی موقع ها به یاد خدا هستم آدم بی بند و باری هم نیستم دانشگاه دولتی روزانه درس میخونم البته الان نمره اهمیتی نداره برام فقط میرم میام قبلا شاگرد ممتاز بودم یعنی دوره کارشناسیم اما الان کلا کلاسا هم نمیرم معتقد به استعداد و هوش نیستم فقط تلاش و پشتکار خانواده ام آدمای خوب و مذهبی هستند و منم خیلی دوست دارند دوستام آدمای معمولی اند رویایی برای من یعنی پولدار و خوشتیپ و رئیس و ...که من هیچ کدوم نیستم ولی آدمای ساده از نظر ظاهر رو واقعا دوست دارم و هیچ وقت به خاطر پول کسی باهاش دوست نیستم و از هیچ کس غیر خدا و خودم کمک نمیخوام و سوال آخرتون هیچی در مورد خوابام یادم نمیاد.
اما حرف حسابم واقعا فکر میکنم به غیر از پزشک شدن هر توانایی رو دارم نمیدونم چرا تو خیالاتم میرم سمت پزشکی شاید چون پزشکا نماد بارز کمک به دیگران هستند ولی پس چرا به خودم ظلم میکنم و نمیتونم به خودم برسم واقعا وضعیت جسمیم خرابه روحیم بدتر چون عمرم داره بر باد میره و واقعا عذاب میکشم
لطفا اگه کسی جواب دیگه ای داره برام ایمیل کنه.

[="Georgia"][="Blue"]

گل نیلوفر;242509 نوشت:
باسلام وتشکر از مطالب خیلی خوب و مفیدتون
میشه لطفا این مطالب را به زبان ساده تر توضیح بیشتری بدین؟؟
من مدتها بود به دنبال جواب این سوال بودم که خیال و ذهن رو چطور میشه متمرکز و کنترل کرد؟
بازهم ممنون

با عرض سلام خدمت سرکار محترم گل نیلوفر و با تشکر از سرکار محترم bentolhodaa بخاطر مزاح بسیار بجایی که نمودند
برای توضیح بیشتر عرایضم باید بگویم که اگر بتوانیم فراگیر بودن حقیقت توحید را بیشتر دریابیم و در این خصوص مطالعه و تحقیقات بیشتری داشته باشیم به قطع و یقین تا حد بسیار زیادی می توانیم در کنترل قوه خیالمان خصوصا در هنگام نماز توفیق داشته باشیم. متاسفانه تصوری که عموم مردم از حقیقت توحید الهی دارند این است که خدایی جدا در بیرون از آسمانها و زمین مشغول ربوبیت است در حالی که این تصور عامیانه به برهان و عرفان و قرآن مردود می باشد.
خدایی که ما به عنوان حقیقت واحد صمدی آن را مورد پرستش قرار می دهیم حقیقتی جدای از زمین و آسمانها و جمادات و نباتات و حیوانات و انسانها نیست بلکه وجودی است فراگیر که تمامی کمالات موجودات از آن اوست و در متن کمالات هر موجودی وجود نوری حق سبحانه و تعالی نهفته است. اگر بتوانیم این نگاهمان را تقویت کنیم و با ملاحظه هر شیئی سریعا به کمالاتی که در آن نهفته است متمرکز شویم و در متن آن کمالات نور وجودی حق را مشاهده کنیم حضور و مراقبتی تام از آن انسان می شود که انسان را از هرگونه پراکندگی ذهن و خیال باز می دارد.
وقتی انسان به عینه مشاهده کند که در متن کمالات وجودی هر موجودی که در پیرامون او قرار دارد خود خدا حضور دارد ناگزیر از مراعات ادب و تواضع می شود و نمی تواند ذهن و خیالش را به چیزی غیر او معطوف سازد.
توصیه من به همه عزیزانی که میخواهند در کنترل قوه خیال موفق شوند این است که به آیات و روایات توحیدی توجه و اهتمام بیشتری داشته باشند مثلا در این فرمایش امام علی علیه السلام در نهج البلاغه اندیشه بسیاری داشته باشید که فرمود: لم اعبد ربا لم اره یعنی من خدایی که نبینم پرستش نمی کنم.
[/]

اویس;381561 نوشت:
متاسفانه تصوری که عموم مردم از حقیقت توحید الهی دارند این است که خدایی جدا در بیرون از آسمانها و زمین مشغول ربوبیت است در حالی که این تصور عامیانه به برهان و عرفان و قرآن مردود می باشد.
خيلي حرف جالب و تامل برانگيزي بود.:Kaf: به خودشناسي رسيدم.:ok: اينكه چقدر افكار عوامانه اي دارم.:Narahat az: هميشه خدا رو جدا ي از خودم تصور مي كنم. مخصوصاموقع نماز ( فكرميكنم داره ازبالا منو نگاه ميكنه نه اينكه دراعواق وجودمه.:Moteajeb!: خيلي حالب بود. اينكه به رگ گردن نزديكه و ما فرسنگ از او دوريم )اين فاصله هم ما رو گرفته هااااا... :khandeh!:ما از او دوريم او به ما نزديك (جلالخالق)) البته بقيه حرفهاي استاد همچنان ثقيله. (:khaneh:درجريان باشين :Nishkhand:) البته همين يه نكته ازهر ژست ما رو كفايته (آخه دكتري با چه زبوني برا بچه اول دبستان قانون نسبيت اثبات كنه؟):Gig:

سوال:
چگونه می شود قوه خیال را از تصورات گوناگون کنترل کرد؟

پاسخ:
[=Georgia]

  1. از آنجا که قوه خیال قوه ای برای خزینه داری صور ادراکی حواس ظاهری و نیز قوه ای برای صورتگری مفاهیم و معانی جزیی و کلی است بدیهی است که دائما با کثرات محشور و مانوس است لذا یکی از اموری که خیال رو از تخیلات فاسد وصورتگری ها و بازیگری های خاص خودش باز میدارد تفکر در امور معقول و مفاهیم کلی است چراکه تفکر مربوط به قوه عقل بوده و عقل با وحدت مانوس و محشور است یعنی هرجا که پای عقل در میان باشد کثرات و اشکال و صور و مقادیر که مربوط به عالم ماده و خیالند جایی نخواهند داشت پس یکی از راه های کنترل قوه خیال تفکر در معانی و حقایق کلیه است مثلا تفکر در معانی آیات و روایات
  2. بزرگان از فلاسفه و عرفان همچون بوعلی سینا و ملاصدرا پیشنهادشان این است که برای تطهیر قوه خیال ریاضیات خوانده شود چرا که تفکر در معادلات ریاضی باعث تقویت قوه عاقله و انس انسان با عالم وحدت میشود
  3. یکی دیگر از راههای کنترل خیال انصراف است یعنی به محض اینکه خیال انسان مشغول به صورتگری ناشایستی شد سریعا خود را به انجام کاری منصرف کنیم مثلا با دوستی شروع به صحبت کنیم و یا به خواندن کتابی مشغول شویم و یا ...
  4. به طور کلی دائما با وضو بودن و تلاوت بسیار قرآن کریم نیر نقش بسزایی در کنترل و تطهیر خیال دارد.
  5. یکی از نکات مهمی که در کمتر شدن بازیگری های نفس و قوه خیال تاثیر بسزایی دارد کمتر حرف زدن است. به طور کلی سکوت تاثیر فراوانی در تقویت قوه عاقله دارد چرا که سخن گفتن و ترکیب حروف و کلمات متناسب با عالم کثرات است و کثرت نیز هم سنخ با قوه خیال. قوه خیال از هرچه به عالم وحدت نزدیک باشد گریزان است دقیقا به همین خاطر است که در هنگام نماز آن هنگام که قرار است انسان متوجه عالم اله که عالم وحدت است گردد قوه خیال سریع به میدان آمده و شروع به مرور خاطرات و صورتگری های فراوان میکند. و لذا هر چقدر سکوت انسان بیشتر شود قوه خیال بیشتر لجام میخورد و قوه عاقله تقویت میگردد.
  6. يكي دیگر از راههاي انصراف متخيله از تصورات، مشغول داشتن نفس به ادراكات ظاهري است. مثل اينكه فرموده‌اند هر گاه بواسطه قوه شهوت خود صور لذتبخشی را به کمک قوه متخيله تصور نموده و بدانها از حالت اعتدال خارج شده‌ايد، سعي نماييد قواي ظاهري را به ادراكات ظاهري وادار نموده تا بدين اشتغال، از تمحّض متخيله در صور لذت آور شهوانيه رهايي يابيد چرا که اين عمل تا حد زيادي شما را از اين حال خارج نموده و اعتدال رفته را باز‌مي‌گرداند
  7. همچنین اگر بتوانیم فراگیر بودن حقیقت توحید را بیشتر دریابیم و در این خصوص مطالعه و تحقیقات بیشتری داشته باشیم به قطع و یقین تا حد بسیار زیادی می توانیم در کنترل قوه خیالمان خصوصا در هنگام نماز توفیق بیشتری داشته باشیم.

موضوع قفل شده است