گلچین احادیث معصومین ---> "فضائل اخلاقی"

تب‌های اولیه

3482 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

امام علی سلام الله علیه :
چشمها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت قلب و دلها قساوت پیدا نمی کند مگر به سبب زیادی گناه .
وسائل الشیعه ج76 ص 45

برگرفته از نرم افزار 810 حدیث

[=century gothic]أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدّثَنِي عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمّا خَلَقَ اللّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمّ قَالَ وَ عِزّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبّ إِلَيّ مِنْكَ وَ لَا أَكْمَلْتُكَ إِلّا فِيمَنْ أُحِبّ أَمَا إِنّي إِيّاكَ آمُرُ وَ إِيّاكَ أَنْهَى وَ إِيّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيّاكَ أُثِيبُ‏
ترجمه :امام باقر(ع) میفرمايد: چون خدا عقل را آفريد از او بازپرسى كرده باو گفت پيش آى پيش آمد، گفت باز گرد، بازگشت، فرمود بعزت و جلالم سوگند مخلوقى كه از تو به پيشم محبوب‏تر باشد نيافريدم و ترا تنها بكسانيكه دوستشان دارم بطور كامل دادم. همانا امر و نهى كيفر و پاداشم متوجه تو است.
شرح،تفسیر : مراد بعقل چنانچه از جميع روايات اين باب استفاده میشود همان قوه تشخيص و ادراك و وادار كننده انسان به نيكى و صلاح و باز دارنده او از شر و فساد میباشد چنانچه در روايت سوم عقل وسيله پرستش خدا و بدست آوردن بهشت معرفى شده و در حديث چهارم 75 خاصيت و اثر آن بنام لشكر عقل توضيح داده شده است پس عاقل كامل كسى است كه آن اثر در او باشد، و مراد به پيش آمدن و بازگشتن عقل اين است كه اين موجود در برابر او امر و نواهى خالقش كاملا منقاد و مطيع است و جمله آخر حديث در روايات ديگر توضيح داده میشود كه كيفر پاداش مردم در روز جزا به مقدار عقل ايشانست.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 10 رواية: 1

با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای جمیع مومنین و مومنات
عَلِيّ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُفَضّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَلِيّ‏ٍ ع قَالَ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى آدَمَ ع فَقَالَ يَا آدَمُ إِنّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا الثّلَاثُ فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَيَاءُ وَ الدّينُ فَقَالَ آدَمُ إِنّي قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ الدّينِ انْصَرِفَا وَ دَعَاهُ فَقَالَا يَا جَبْرَئِيلُ إِنّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَيْثُ كَانَ قَالَ فَشَأْنَكُمَا وَ عَرَجَ
ترجمه :اصبغ بن نباته از على عليه السلام روايت میكند كه جبرئيل بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم من مأمور شده‏ ام كه ترا در انتخاب يكى از سه چيز مخير سازم پس يكى را بر گزين و دو تا را واگذار. آدم گفت چيست آن سه چيز؟ گفت: عقل و حياء و دين ، آدم گفت عقل را برگزيدم، جبرئيل بحياء و دين گفت شما باز گرديد و او را واگذاريد، آن دو گفتند اى جبرئيل ما مأموريم هر جا كه عقل باشد با او باشيم. گفت خود دانيد و بالا رفت.
شرح و تفسیر : از مجموع اين روايت چنين استفاده میشود كه عقل باحياء و دين لازم و ملزومند و از يكديگر جدا نشوند ، پس خداوند بهر كس عقل عنايت كند حياء و دين هم عنايت كرده است و كسى را كه باحياء و متدين يافتیم بايد او را عاقل هم بدانيم.

اصول كافى جلد 1 صفحه: 11 رواية: 2

امام علی سلام الله علیه :
زبانت به همان دعوت می کند که به آن عادتش داده ای و نفست همان می خواهد که به آن الفتش داده ای .
غررالحکم ح4147 ص21

برگرفته از نرم افزار 810 حدیث

امام صادق سلام الله علیه :
رسول خدا :doa(1): از هر مجلسی بر می خاست ، هرچند مدّت کوتاهی در آن نشسته بود ، 25 مرتبه استغفار می کرد .


کافی ج2 ص504
برگرفته از نرم افزار 810 حدیث

[="Microsoft Sans Serif"]عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هِشَامٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ حُبُّ الدُّنْيَا
ترجمه : حضرت صادق (ع ) فرمود: ريشه و سر هر خطا كارى دوستى دنيا است .
شرح،تفسیر : بايد دانست كه دنيا و دوستى آن بخودى خود مذموم نيست ، آنچه مذموم است آن دنيائى است كه انسان را از كسب كمالات و تحصيل آخرت باز دارد، و او را بمهالك اندازد، و گرنه وسيله بسيارى از سعادت همين دنيا و دوستى آن است ، دنيا است كه محل نـزول فـرشتگان رحمت ، و خانه پيمبران ، و جاى تجارت اولياء خدا بوده ، چنانچه اميرالمؤ منين علیه السلام میفرمايد، و روى همين اصل ، پيمبران و ائمه اطهار از خداى تعالى طول عمر و ماندن در دنيا را مى خواستند، چنانچه در كلام سيد الساجدين عليه السلام است ، كه از خدا براى صرف در اطاعتش طول عمر مى خواهد، و البته اين چنين دنيائى عين آخرت است ، چنانچه در روايت صحيح از ابن ابى يعفور حديث شده است كه گويد: عرض كردم بحضرت صادق عليه السلام كه ما دنيا را دوست داريم ؟ فرمود: ميخواهى براى چه كار؟ عرض ‍ كردم : مى خواهم بوسيله آن ترويج كنم و حج بجاى آورم و بر نان خورهاى خود انفاق كنم ، و به برادران دينى خود برسانم ، و صدقه دهم ؟ فرمود: اين از دنيا نیست، (بلكه ) اين آخرت است . پس روي هم رفته آنچه از اخبار و آيات استفاده مى شود آن است كه دوستى دنيائى كه باعث فراموشى آخرت و تن پرورى و واگذاردن دستورات الهى و حرص بر لذات و شهوات و گناهان و امثال اينها باشد مذموم است ، و بعبارت روشنتر دنيا را براى دنيا بخواهند نه براى آخـرت ، ولى اگر دنیا را براى درك سعادات و كسب كمالات و آخرت بخواهد مذموم نيست بلكه ممدوح است (اين بود ملخص كلام مجلسى عليه الرحمة در باب ذم دنيا)ا.

اصول كافى جلد 4 صفحه :2 رواية :1

التماس دعا

[=Microsoft Sans Serif]عـِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِى بـَصـِيـرٍ عـَنْ أَبـِى عـَبـْدِ اللَّهِ ع قـَالَ إِنَّ النَّبـِيَّ ص ‍ بـَيـْنَا هُوَ ذَاتَ يَوْمٍ عِنْدَ عَائِشَةَ إِذَا اسـْتـَأْذَنَ عَلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِئْسَ أَخُو الْعَشِيرَةِ فَقَامَتْ عَائِشَةُ فَدَخَلَتِ الْبـَيـْتَ وَ أَذِنَ رَسـُولُ اللَّهِ ص لِلرَّجـُلِ فـَلَمَّا دَخـَلَ أَقـْبـَلَ عـَلَيـْهِ بـِوَجْهِهِ وَ بِشْرُهُ إِلَيْهِ يـُحـَدِّثُهُ حَتَّى إِذَا فَرَغَ وَ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهِ قَالَتْ عَائِشَةُ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَيْنَا أَنْتَ تَذْكُرُ هَذَا الرَّجُلَ بِمَا ذَكَرْتَهُ بِهِ إِذْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ بِوَجْهِكَ وَ بِشْرِكَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عِنْدَ ذَلِكَ إِنَّ مِنْ شَرِّ عِبَادِ اللَّهِ مَنْ تُكْرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِهِ
ترجمه : امـام صـادق عـليـه السلام فرمود: روزى پيغمبر صلی الله علیه و آله نزد عايشه بود ناگاه مردى اجازه شـرفـيـابى خواست ، رسولخدا
[=Microsoft Sans Serif]صلی الله علیه و آله [=Microsoft Sans Serif] فرمود: چه مرد بدى است از اين تيره و قبيله ، پس عـايشه برخواست و بدرون اطاق رفت و رسول خدا [=Microsoft Sans Serif]صلی الله علیه و آله [=Microsoft Sans Serif] اجازه ورود به آن مرد داد، همينكه وارد شـد حـضـرت بـا روى بـاز از او پذيرائى كرد و با او بگفتگو پرداخت تا هنگاميكه بـپـايـان رسـانـيـد و آنـمـرد از نزدش بيرون رفت ، عايشه (برگشته ) و عرض كرد: اى رسـول خـدا در حـاليـكـه شـما اين مرد را به بدى ياد كردى با روى باز از او پذيرائى كـردى ؟ در ايـن هـنـگـام حـضـرت فـرمـود: از بدترين بندگان خدا كسى استكه كه براى دشنامگوئيش هم نشينى با او را بد دارند.
توضيح : مـجـلسـى (ره ) گـويـد: آنـچـه حـضـرت در آخـر حـديـث فـرمـود: كـه از بدترين بندگان خـدا...،)))يـا عـذر اسـت بـراى آنـچـه نـخـسـت فـرمـود، يـا بـراى آنـچـه در پـايـان عمل كرد يا براى هر دوى آنها، و اين حديث دلالت برجواز مدارا كردن با فاسق و جواز غيب او دارد، و گويند آن مرد عيينة بن حص فزارى يكى از سران شرور عرب بوده است
اصول كافى جلد 4 صفحه :18 رواية :1

[=arial] [=arial]نهى شديد از همنشينى با پنج دسته، و علت آن
[=arial] [=arial]بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ[=arial] [=arial]امام باقر عليه السلام فرمود: پدرم امام سجاد عليه السلام به من فرمود:[=arial] [=arial]«پسر جانم! با پنج كس، همنشين و هم صحبت و همراه نشو».[=arial] [=arial]گفتم: پدر جان، آنها كيستند؟ فرمود:[=arial] [=arial]1 - از همنشينى با «دروغگو» بپرهيز، زيرا او همانند سرابى است كه دور را به تو نزديك، و نزديك را به تو دور سازد.[=arial] [=arial]2 - از همنشينى با «فاسق» (كه از گناه باكى ندارد) بپرهيز، زيرا او تو را به لقمه اى غذا يا كمتر، مىفروشد.[=arial] [=arial]3 - از همنشينى با «بخيل» بپرهيز، زيرا او از كمك مالى به تو، آنگاه كه بسيار به آن نياز دارى، دريغ مىورزد.
[=arial] [=arial]4 - از همنشينى با «احمق» (كم عقل) بپرهيز، زيرا او مىخواهد به تو سود برساند، (بر اثر حماقت) به تو زيان مىرساند.[=arial] [=arial]5 - از همنشينى با كسى كه «قطع رحم» مىكند (و رعايت ارتباط گرم خويشاوندى را نمى كند) بپرهيز، زيرا من او را در سه مورد از قرآن، مورد لعن يافته ام:[=arial] [=arial]الف: در آيه 22 و 23 سوره محمد مىخوانيم:[=arial] [=arial]فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعووا ارحامكم -اولئك الدين لعنهم الله اصمهم ولعمى ابصارهم[=arial] [=arial]«اما اگر روزى گردان شويد، آيا جز اين انتظار مىرود كه در زمين فساد كنيد و قطع رحم نمائيد - آنها كسانى هستند كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، گوشهايشان را كور نموده است».[=arial] [=arial]ب: و در آيه 25 سوره رعد مىخوانيم:[=arial] [=arial]والذين ينفضون عهد الله من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك لهم اللعنه و لهم سؤالدار[=arial] [=arial]«و آنانكه عهد الهى را پس از محكم كردن مىشكنند، و پيوندهائى را كه خدا دستور برقرارى آن را را داده، قطع مىكنند، و در روى زمين فساد مىنمايند، لعنت براى آنها است، و بدى (و مجازات) سراى آخرت».[=arial] [=arial]ج: و در آيه 27 سوره بقره مىخوانيم:[=arial] [=arial]الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك هم الخاسرون[=arial] [=arial]«(فاسقان لعن شده) آنها هستند كه پيمان خدا را پس از آنكه محكم ساختند، مىشكنند، و پيوندهائى را كه خدا دستور برقرارى آن را داده، قطع مىكنند، و در جهان فساد مىكنند، اينها زيان كارانند».(اصول کافی)
[=arial] [=arial]
[=arial]

حضرت محمد صلی الله علیه و آله :
خداوند هیچکس را بر انسان مسلط نمی کند مگر کسی که انسان از او می ترسد و اگر آدمی جز از خدا نترسد ، خداوند جز خودش ، کسی را بر او مسلّط نمی کند .

کنزالعمال ح5909

برگرفته از نرم افزار مجموعه 810 حدیث

[="Microsoft Sans Serif"]امام علی علیه السلام : كُلَّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ اِلاّ وِعاءُ الْعِلْمِ فَاِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ؛

هر ظرفى كه در آن چيزى ريخته شود پر میشود، مگر ظرف دانش ، كه هر چه در آن ريخته شود جا باز می کند.

نهج البلاغه: حكمت 205 / علم و حكمت: ج 1، ص 72

[=Microsoft Sans Serif] مـُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عـَنْ أَبـِي الْعـَبَّاسِ الْبـَقـْبـَاقِ قـَالَ قـَالَ أَبـُو عـَبـْدِ اللَّهِ ع قـَالَ أَمـِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع تَرْكُ الْخـَطـِيـئَةِ أَيـْسـَرُ مـِنْ طـَلَبِ التَّوْبـَةِ وَ كـَمْ مـِنْ شـَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِيلًا وَ الْمَوْتُ فَضَحَ الدُّنْيَا فَلَمْ يَتْرُكْ لِذِي لُبٍّ فَرَحاً

ترجمه : حضرت صادق علیه السلام فرمود: اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده : دست برداشتن از گناه آسانتر از طـلب توبه است ، و بسا شهوترانى يكساعت كه اندوه درازى بجا گذارد. و مرگ دنيا را رسوا كرده و براى هيچ صاحب خردى شادى نگذاشته .
شــرح :
مـجـلسـى (ره ) گـويـد: (((ايـسـر مـن طـلب التـوبـة ))) اشـاره بـايـنـسـت كـه شـرايـط قبول شدن توبه بسيار است ، و اينكه فرمود: (((مرگ دنيا را رسوا كرده ))) براى آنست كه مرگ پرده از بديهاى آن و گول زدنهاى و بى وفائيهاى آن برداشته است .

اصول كافى جلد 4 صفحه : 188 رواية : 1

[=times new roman]امیر المومنین علی (علیه السلام) :[=times new roman]پس از سلامتی لبخند بزرگ ترین نعمت دنیا ست.

با تشکر از حدیثتان.
خطاب به همه ی کاربران:

خوب است وقتی حدیثی ذکر کردید منبع آن را نیز بنویسید.

- بحارالانوار 58 257 باب 46- قوی النفس و مشاعرها… ص 45:

فَاِنَّهُ لَوْ لَا النِّسْیَانُ لَمَا سَلَا اَحَدٌ عَنْ مُصِیبَهٍ وَ لَا انْقَضَتْ لَهُ حَسْرَهٌ وَ لَا مَاتَ لَهُ حِقْدٌ وَ لَا اسْتَمْتَعَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ مَتَاعِ الدُّنْیَا مَعَ تَذَکُّرِ الْآفَاتِ وَ لَا رَجَاءُ غَفْلَهٍ [رَجَا غَفْلَهً] مِنْ سُلْطَانٍ وَ لَا فَتْرَهٌ [فَتْرَهً] مِنْ حَاسِدٍ اَ فَلَا تَرَی کَیْفَ جُعِلَ فِی الْاِنْسَانِ الْحِفْظُ وَ النِّسْیَانُ وَ هُمَا مُخْتَلِفَانِ مُتَضَادَّانِ جُعِلَ لَهُ فِی کُلٍّ مِنْهُمَا ضَرْبٌ مِنَ الْمَصْلَحَه:
اگر نسیان نبود؛ هیچ گاه کسی از مصیبت ها جدا نمی شد و حسرت هایش پایان نمی پذیرفت و کینه هایش از بین نمی رفت و از متاع دنیا با یاد داشتن آفت های آن، لذّتی نمی برد و امیدی به غفلت سلطان و آرام نشستن حسود نمی بود؛ نمی بینی که حافظه و نسیان که دو چیز مختلف و متضادّند، در انسان تعبیه شده اند و برای هر یک، مصلحتی در نظر گرفته شده است؟

http://shiateb.com/Pages/docsSimpleView.aspx?langid=1&sel=1282

[="Microsoft Sans Serif"]وَ بـِهـَذَا الْإِسـْنـَادِ قـَالَ مـَنْ بـَدَأَ بـِالْكـَلَامِ قـَبـْلَ السَّلَامِ فـَلَا تـُجِيبُوهُ وَ قَالَ ابْدَءُوا بِالسَّلَامِ قَبْلَ الْكَلَامِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْكَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِيبُوهُ
ترجمه : و نـيـز رسـول خـدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر كه پيش از سلام كردن آغاز بسخن كند پاسخش را نگوئيد، و فرمود: پيش از سخن گفتن بسلام كردن آغاز گفتار كنيد، و هر كه پيش از سلام كردن آغاز سخن كرد پاسخش ندهيد .

اصول كافى جلد 4 صفحه : 459 رواية : 2

[=arial black]لَستُ اُحِبُّ أن أرَى الشّابَّ مِنكُم إلاّ غادِياً في حالَينِ: إمّا عالِماً أومُتَعَلِّماً.

دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو. امام صادق(ع)

[=arial black](امالی شیخ طوسی،متن،ص303)

[="Microsoft Sans Serif"]عـَلِيٌّ عـَنْ أَبـِيهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِى غَنَمٍ قَدْ فَارَقَهَا رِعَاؤُهَا أَحَدُهُمَا فِى أَوَّلِهَا وَ الْآخَرُ فِى آخِرِهَا بِأَفْسَدَ فِيهَا مِنْ حُبِّ الْمَالِ وَ الشَّرَفِ فِى دِينِ الْمُسْلِمِ
ترجمه :حماد بن بشير گويد: شنيدم از امام صادق علیه السلام كه ميفرمود: دو گرگ درنده و خونخوار كه بگله بى شبانى برسند يكى از آندو در جلو گله بايستد و ديگرى در آخر ، زيان آنها بيشتر از دوستى دنيا و شرف براى دين مسلمان نيست
توضيح : مقصود از دوستى شرف در روايت همان اعيان منشى و تكبرى است كه از اين ناحيه پيدا شـود، و سدى در مقابل پذيرفتن حق و دعوت پيمبران گردد، و براستى اين گونه خود بستگيها در تاريخ بزرگترين بدبختى بوده كه گريبانگیر دسته از شرافت مآبان شده و آنان را از درك هرگونه حقيقتى باز داشته است
اصول كافى جلد 4 صفحه :3 رواية :2

[="Microsoft Sans Serif"]عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِى لَيْلَى عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ قُسِمَ لَهُ الْخُرْقُ حُجِبَ عَنْهُ الْإِيمَانُ
ترجمه :حضرت باقر عليه السلام فرمود: آنكس كه ناسازگارى بهره اش گردد ايمان از او در پس پرده رود.
شرح : مجلسى عليه الرحمة گويد: سر اينكه شخص ناسازگار از ايمان دور ميشود اينست كه اولا: مؤ منين را آزار دهد و اين مخالف ايمان است ، زيرا مؤ من كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش آسوده و در امان باشد، و ثانيا بواسطه ناسازگارى از طلب دانش كه بوسيله او بپايه كمال ايمان رسد محروم ماند، زيرا اسباب طلب آن برايش فراهم نگردد.
و پوشيده نمانـد كه ناسازگارى تا آنجا نكوهيده و مذموم است كه نرمش و ملايمت ممكن باشد و كار بمسامحه در دين نكشد و گرنه ناپسند و مذموم نخواهد بود چنانچه اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: مدارا كن تا آنجا كه نرمش سزد، و بتندى رفتار كن آنجا كه ملايمت سود ندهد.
اصول كافى جلد 4 صفحه :10 رواية :1

[=arial,helvetica,sans-serif]حسنه چيست
[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]خداوند به داود پيامبر عليه السلام عرض كرد: همانا بنده اى از بندگانم، با «حسنه» نزد من مىآيد، و من به خاطر آن حسنه، بهشتم را براى او مباح و روا مىسازم.[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]داود عليه السلام عرض كرد: آن حسنه چيست[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]خداوند فرمود: «او موجب شادى قلب مؤمن شود، هر چند با يك خرما باشد».[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]داود عليه السلام عرض كرد: «پروردگارا بر آن كس كه تو را شناخت سزاوار است كه اميدش را از تو قطع نكند».(اصول کافی)

[=arial,helvetica,sans-serif]معنى مشيت وارده

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif](يونس بن عبدالرحمان، از شاگردان حضرت رضا عليه السلام بود، و در آن عصر بحث و بررسى درباره سرنوشت و اراده و مشيت و...، در ميان دانشمندان رواج داشت، معماى اين امور براى يونس، حل نشده بود، يونس مىخواست اين معما با بيان شيواى امام رضا عليه السلام حل و روشن گردد، به محضر آن حضرت آمد و درباره امور پيش گفته، سخن به ميان آورد و توضيح خواست) امام رضا عليه السلام به او چنين فرمود:[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]«اى يونس! عقيده «قدربه» را نپذير، زيرا عقيده آنها نه با گفتار اهل بهشت تطبيق مىكند، و نا با گفتار دورخيان، و نا با گفتار شيطان، مطابقت دارد، زيرا (طبق آيه 43 سوره اعراف) بهشتيان در بهشت گويند:«الحمد لله الذى هدانا لهذا و ماكنا لنهتدى لولا ان هدانا الله»[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]«سپاس، مخصوص خداوندى است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد، و اگر او ما را هدايت نكرده بود ما(به اينها) راه نمى يافتيم».[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]دوزخيان (طبق آيه 106 مؤمنون) در دوزخ مىگويند:«ربنا غلبت علينا شقوتنا و كنا قوما ضالين»[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]«پروردگارا شقاوت ما بر ما چيره شد، و ما قوم گمراهى بوديم».[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]و ابليس (طبق آيه 39 حجر) گفت:«رب بما اغويتنى»[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]«پروردگارا، به خاطر اينكه مرا گمراه ساختى»[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif](بنابراين اين هر سه گروه، نيكى و بدى را به خدا نسبت مىدهند، ولى قدريه به خودشان بر مىگردانند.)[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]يونس:سوگند به خدا، من گفتار آنها (قدريه) را قبول ندارم، بلكه عقيده ام اين است كه: «چيزى پديد نيايد مگر آنچه را خدا بخواهد و اراده و مقدر و حكم نمايد.»[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]امام رضا: اى يونس! اين گونه نيست... (بلكه خواست خدا اين است كه انسان نيز در كارهايش مختار باشد) آيا مىدانى «مشيت» (خواست خدا) يعنى چه؟[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]يونس: «نه».[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]امام رضا: خواست خدا، ياد نخستين (لوح محفوظ) است، آيا مىدانى «اراده» چيست؟[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]يونس: «نه».[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]امام رضا: اراده، تصميم بر آنچه مىخواهد، مىباشد آيا مىدانى «قدر» يعنى چه؟[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]يونس: «نه».[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]امام رضا: «قدر»، همان اندازه گيرى و مرزبندى است، مانند مدت عمر زندگى، و هنگام مرگ، سپس فرمود: منظور از حكم (قضاء) محكم ساختن و عينيت بخشيدن است.[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]يونس (كه از بيانات روشن امام رضا عليه السلام قانع و خشنود و شيفته آن حضرت شده بود) اجازه طلبيد كه سر مقدس امام را ببوسد، و در اين حال عرض كرد:«فتحت لى شيئا كنت عنه فى غفله»[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]«گره مطلب مشكل را بروى من گشودى كه من از آن ناآگاه بودم»(اصول کافی)

[="Microsoft Sans Serif"]امام علي علیه السلام :قارِنْ اَهْلَ الْخَيْرِ تَكُنْ مِنْهُمْ وَ بايِنْ اَهْلَ الشَّرِّ تَبِنْ عَنْهُمْ؛

ترجمه :با خوبان معاشرت كن تا از آنان باشى و از بدان دورى كن تا از آنان نباشى

نهج البلاغه، نامه 31 /میزان الحکمة : ج 6، ص 220

[="Microsoft Sans Serif"]امام علي سلام الله علیه :جَليسُ الْخَيْرِ نِعْمَةٌ، جَليسُ الشَّرِّ نِقْمَةٌ؛

ترجمه :همنشين خوب نعمت و همنشين بد، بلا و مصيبت است

غررالحكم، ح4719 و 4720 / ميزان الحكمه : ج 2، ص 228

[="System"]امام باقر سلام الله علیه :اِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفْتاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرٍّ، فَيَنْبَغى لِلْمُؤمِنِ اَنْ يَخْتِمَ عَلى لِسانِهِ كَما يَخْتِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛
ترجمه :به راستى كه اين زبان كليد همه خوبیها و بدیهاست ، پس شايسته است كه مؤمن زبان خود را مُهر و موم كند، همان گونه كه (صندوق) طلا و نقره خود را مُهر و موم می کند.ا
تحف العقول، ص 298 / ميزان الحكمه: ج 10، ص 259

[="System"][=arial black]پيامبر صلى الله عليه و آله: تَسبيحَةٌ في يَومِ الجُمُعَةِ ، أفضَلُ مِن ألفِ تَسبيحَةٍ في غَيرِ يَومِ الجُمُعَةِ

ترجمه:يك بار تسبيح گفتنِ خدا در روز جمعه ، فضيلتش از هزار تسبيح در غير روز جمعه ، بيشتر است .ا

الفردوس : ج ۳ ص ۳۸۳ ح ۵۱۶۶ / نهج الذكر : ج 1 ، ص180

[="System"][=arial]عـَنـْهُ عـَنْ أَحـْمـَدَ عـَنِ الْحـَسـَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِى عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِى جـَعـْفـَرٍ ع قـَالَ فـِى كـِتـَابِ عـَلِيٍّ ع ثـَلَاثُ خِصَالٍ لَا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبـَالَهـُنَّ الْبـَغـْيُ وَ قـَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْكَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا وَ إِنَّ أَعْجَلَ الطَّاعَةِ ثـَوَابـاً لَصـِلَةُ الرَّحـِمِ وَ إِنَّ الْقـَوْمَ لَيـَكـُونـُونَ فُجَّاراً فَيَتَوَاصَلُونَ فَتَنْمِى أَمْوَالُهُمْ وَ يـُثـْرُونَ وَ إِنَّ الْيـَمِينَ الْكَاذِبَةَ وَ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ لَتَذَرَانِ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ مِنْ أَهْلِهَا وَ تَنْقُلُ الرَّحِمَ وَ إِنَّ نَقْلَ الرَّحِمِ انْقِطَاعُ النَّسْلِ

ترجمه :حضرت باقر عليه السلام فرمود: در كتاب على عليه السلام است كه : سه خصلت است كه هـر كـه دارا بـاشد نميرد تا وبال آنرا ببيند: ستم ، و قطع رحم ، قسم دروغ كه بدان با خدا بجنگ رود، و هر آينه آن طاعتيكه ثواب و اجرش زودتر برسد صله رحم است ، و براستى (چه بسا) مردميكه از حق روگردانند و با هم پيوند كنند (و صله رحم كنند) پس اموالشان زياد شود و ثروتمند گردند. و بدرستيكه قسم دروغ و قطع رحم خانه ها را ويران و خالى از اهل و خانمان كند، و خویشاوندى را از جا بر كند، و از جاى بركندن خويشى مايه قطع نسل گردد.
اصول كافى جلد 4 صفحه :47 رواية :4

اِنَّ خيارَكُمْ اُولُوا النُّهى، قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ، وَ مَنْ اُولُوا النُّهى؟ قالَ: هُم اُولُوا الاَْخْلاقِ الحَسَنَةِ وَ الاَْحلامِ الرَّزينَةِ وَ صِلَةِ الاَْرْحامِ وَ البَرَرَةُ بِالاُْمَّهاتِ وَ الاْآباءِ وَ الْمُتَعاهِدينَ لِلْفُقَراءِ وَ الْجيرانِ وَ الْيَتامى وَ يُطْعِمونَ الطَّعامَ وَ يُفْشونَ السَّلامَ فِى الْعالَمِ وَ يُصَلّونَ وَ النّاسُ نيامٌ غافِلونَ؛

«بهترين شما صاحبان عقل هستند». گفته شد: «اى رسول خدا! صاحبان عقل، چه كسانى‏اند؟». فرمودند: آنان كه داراى اخلاق خوب‏اند، بردبار و باوقارند، صله رحم مى‏ نمايند، به پدران و مادران نيكى مى‏كنند، به فقرا، همسايگان و يتيمان رسيدگى مى‏نمايند، اطعام مى‏كنند، آشكارا به همه سلام مى‏كنند و هنگامى كه مردم در خواب و غافلند، نماز (نماز شب) مى‏گذارند.

(كافى، ج 2، ص 240، ح 32)


پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله : قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْ‏ءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّه‏َ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛

دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد و نادان نميريد. براستى كه خداوند، بهانه‏اى را براى نادانى نمى‏پذيرد.

(نهج الفصاحه،ص600)


امام رضا علیه السلام: اِنَّ الایمانَ اَفضلُ مِن الاسلامِ بِدَرجَةٍ, وَ التَّقـوى اَفضـلُ مِن الایمانِ بِدَرَجَةٍ وَ لَم یَعطِ بَنو آدَمَ اَفضلُ مِنَ الیَقینِ؛

ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و به فـرزنـد آدم چیزى بـالاتـر از یقیـن داده نشده است.

(تحف العقول، ص445)

امام علی علیه السلام:ما أیقَنَ بِاللهِ مَن لَم یَرعَ عُهودَهُ وَ ذِمَّتَهُ
کسی که عهد و پیمان خود را رعایت نکند به خدا یقین ندارد

(غررالحکم ،ص253)


إنَّ المُؤمِنَ مَن يُرى يَقينُهُ في عَمَلِهِ، وَ المُنافِقُ مَن يُرى شَكُّهُ في عَمَلِهِ؛
در عمل مؤمن يقين ديده مى‏شود و در عمل منافق شك.

(عیون الحکم والمواعظ، ص152

امام على عليه ‏السلام :

یُستَدَلُّ عَلَی الیَقین بِقِصَر الأمَلِ وَ إخلاص العَمَل وَ الزُّهدِ فی الدُّنیا
سه چیز از نشانه های یقین هستند: کوتاهی آرزو، اخلاص در عمل، بی رغبتی به دنیا

(مستدرک الوسائل ج11 ص201)

[=arial black]یا اَسْرَى الرَّغْبَةِ، اَقْصِرُوا، فَاِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْیا لایَرُوعُهُ مِنْها اِلاّ صَریفُ اَنْیابِ الْحِدْثانِ. اَیُّهَا النّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ اَنْفُسِکُمْ تَأْدیبَها، وَ اعْدِلُوا عَنْ ضَراوَةِ عاداتِها

اى اسیران هوا و هوس، آرزوها را کوتاه کنید، زیرا مردم دلبسته به دنیا را، جز صداى دندان هاى حوادث، از این دنیا نمى ترساند، اى مردم ، خودتان عهده دار ادب کردن خود شوید، و نفس را از جرأت بر عادات هلاک کننده بازگردانید.

[=arial black]وَ مَنْ نَظَرَ فى عُیُوبِ النّاسِ فَاَنْکَرَها ثُمَّ رَضِیَها لِنَفْسِهِ فَذاکَ الاَْحْمَقُ بِعَیْنِهِ

آن که عیوب مردم را بنگرد و آن را ناپسند داند سپس براى خود روا داند احمق واقعى است.


قال رسول الله (ص)

اَثبَتُکُم قَدماً علیَ الصِراط اَ شَدُّکُم حُبّاً لِاَهلِ بیتی .

ثابت قدم ترین شما بر صراط ، کسی است که محبتش به اهل بیت من بیشتر باشد .

(فضائل الشیعه: 48)

[=System]با سلام و احترام و تبريك ايام
امام هادى سلام الله عليه فرموده اند:مَن جَمَعَ لَكَ وُدَّهُ و رَأيَهُ فَاجمَعْ لَهُ طاعَتَكَ
هر كس نهايت دوستى و رأى[نيكش] را به تو عرضه كرد ، تو نيز نهايت فرمانبريت را به او ابراز كن
تحف العقول: ص ۴۸۳ / ميزان الحكمه : ج13 ، ص316

کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند. امام حسین(ع)

نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید. امام حسین(ع)

چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاويد و زندگى ذليلانه جز مرگ هميشگى نيست. امام حسین(ع)



مردی نزد امام حسین (ع ) آمد و گفت : "من مردی گناهكارم و از معصیت پرهیز نمی كنم ، مرا پند و اندرز بده ". امام حسین (ع ) فرمودند: "پنج كار انجام بده و هر چه می خواهی گناه كن . اول : روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه كن . دوم : از ولایت و حكومت خدا خارج شو و هر چه می خواهی گناه كن . سوم : جایی را پیدا كن كه خدا تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه كن . چهارم : وقتی عزرائیل برای گرفتن جان تو می آید، او را از خود دور كن و هر چه می خواهی گناه كن . پنجم : وقتی مأمور و مالك جهنم می خواهد تو را در آتش بیندازد، در آتش نرو و هر چه می خواهی گناه كن . امام حسین(ع)

خداوندا، تو آگاهی كه آنچه انجام دادیم ، نه برای رقابت در كسب جاه و مقام بود و نه برای چیزهای پوچ و بیهوده دنیا، بلكه برای این بود كه نشانه های راه دینت را ارائه دهیم و (مفاسد را) در شهرهای تو اصلاح كنیم تا بندگان مظلوم تو در امنیت و آسایش باشند و به احكام تو عمل كنند. امام حسین(ع)

از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است . امام حسین(ع)

این را دانسته باشید عالی ترین نعمتهایی كه خداوند به شما داده است ، احتیاج هایی است كه مردم به شما دارند، مراقب باشید كه با بی اعتنایی به نیازمندان ، این نعمت ها را رد نكنید كه تبدیل به نقمت و بلا خواهد شد. بدانید كه كار نیك علاوه بر آن كه موجب ستایش گری مردم است ، به دنبال آن هم پاداش الهی در كار است . اگر ممكن بود كه (كار نیك ) را به صورت انسانی ببینید، او را شخصی خوش رو، بسیار زیبا مشاهده می كردید، كه هر بیننده ای از دیدارش لذت می برد، و چنان چه می شد (كار زشت ) را به صورت انسان ببینید، شخصی زشت و بدقیافه به چشم شما می آمد كه دلها از آن نفرت می گشت و چشم ها از دیدار روی نحسش فرو بسته می شد. امام حسین(ع)

می بینم شما را كه مصیبت مرگ ناگهان گریبانگیرتان شده است و شما را از روی زمین به اندرون می كشاند و از بلندی زمین به پستی آن می نشاند و از انس و الفت زمین به سوی وحشت قبر منتقل می سازد و از روشنایی و صفای زمین به درون تاریكی و ظلمت قبر می برد و از صحنه پهناور آن به تنگنای گور می كشاند، به آن زندانی كه نزدیك ترین بستگان هم ملاقات ندارند، به جایی كه بیمارش عیادت ندارد و به هیچ ناله و فریادی پاسخ نمی دهند. خداوند ما و شما را بر مشكلات این روز پیروز سازد، و ما و شما را از مجازات آن روز نجات بخشد، و ما و شما را مستوجب پاداش عظیم قرار دهد. امام حسین(ع)

بر تو لازم است که خود را از هوای نفس در امان نگه داری؛ چرا که هیچ چیز لذّت بخش تر از سامان یابی و خوب شدن نیست. صبحگاهان به گونه ای آماده مرگ باش که گویی تا شب زنده نخواهی ماند. چه بسیار شب رو تن درستی که میان ما بود و نوحه گرانش پیش از بامداد خبر مرگ او را فریاد زدند. پیش از مرگ شتاب کن و در آن کوش که از گناهان بزرگی که کرده ای توبه کنی. صاحب وقار آن نیست که از اصلاح دوری گزیند بلکه باوقار کسی است که همواره برای رستگاری مهیا باشد.امام حسین(ع)

حدیث قدسی: حضرت محمد(ص) از خداوند سبحان نقل کرده که حضرت حق فرمود:اگر در روی زمین فقط یک مومن بود،من از دیگر مخلوقاتم بی نیاز بودم وبه طور قطع ایمان اورا برایش مانوس می کردم تا با داشتن آن به کسی نیازمند نشود.
کلیات حدیث قدسی/شیخ محمد ابن حسن حر عاملی/حدیث۲۲۳

حضرت فاطمه زهرا(س) می فرمایند: {روزی رسول خدا(ص) خطاب به من فرمودند:ای فاطمه،هرکس برتوصلوات بفرستد خداونداوراموردآمرزش خودقرارداده وهرکجای بهشت که من باشم اورابه من ملحق خواهدساخت.}
صحیفه فاطمیه - ص ۱۸۹- حکمت۳۵

قالَ امام مهدی ( علیه السّلام ) :

  • در دخت پیامبر خدا (ص) برای من سرمشقی نیکوست٬ و زودا که نادان را پستی عملش به نابودی کشاند٬ و کافر بداند که فرجام نیک از آنِ کیست٬ خداوند به لطف خویش٬ ما و شما را از تمامی مهلکه ها و بدیها و گزند ها و بیماریها نگه دارد که اختیار این همه در دست اوست و بر انجام آنچه خواهد تواناست٬ و او حامی و نگهدار شماست.
منبع : البحار 53/180 با قدرت پرشین بلاگ