[="]آری ایکاش نیایی که نبینی چه شدیم[/][="]!![/][="]برده و ملعبه رند سر کوچه شدیم[/][="]!!!!!!!![/][="]هدف از خلقت ما عبد خدا بودن ماست[/][="]عبد شیطان شده و عاشق و[/][="]بازیچه شدیم[/][="]پدر خوب بیا یوسفت افتاده به چاه[/][="]آری ایکاش نیایی که نبینی چه شدیم[/][="]!![/][="]آری ایکاش نیایی که نبینی چه شدیم[/][="]
[/] [="]!![/]
نه شرم و حيا، نه عار داريم از تو**
امّا گِله بيشمار داريم از تو **
ما منتظر تو نيستيم آقاجان **
تنها همه «انتظار» داريم از تو...!**
[=tahoma][="]اللهم عجل لولیک الفرج[/][/]
السلام علیک یا اباصالح المهدی
یارب عیـد اسـت عطا بر همه ده
بر مـاتم و انـدوه همـه خاتمـه ده
پایان غـم همـه ظهور مهـدیست
تعجیل فـرج به مهـدی فاطـمه ده
اللّهم عجل لولیک الفرج
السلام علیک یا اباصالح المهـدی
خود گفتی که وعده در بهار است
بهــار آمــد دلــم در انتظــار اسـت
بهار هر کسی عید است و نـوروز
بهــار عاشقــان دیـدار یـار اســت
اللّهم عجل لولیک الفرج
السلام علیک یا اباصالح المهدی
مولا با خاطره ها سر شارم
جشـن نوـروز تو را کــم دارم
ساـل تحـویل دلم مـی گیرد
با تــو تــا آخــــر خــط بیـدارم
اللّهم عجل لولیک الفرج
[="]ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد[/][="]
[/][="]بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد[/][="]
[/][="]سوگند به هر چهارده آیه نور[/][="]
[/][="]سوگند به زخم های سرشار غرور[/][="]
[/][="]آخر شب سرد ما سحر می گردد[/][="]
[/][="]مهدی به میان شیعه برمی گردد[/]
[="]بر چهره پر ز نور مهدی صلوات[/][="]
[/][="]بر جان و دل صبور مهدی صلوات[/][="]
[/][="]تا امر فرج شود مهیا بفرست[/][="]
[/][="]بهر فرج و ظهور مهدی صلوات[/][="][/]
امام زمان گاهی خیال میکنم از من بریده ای بهتر ز من برای دلت برگزیده ای از من عبور میکنی و دم نمیزنی تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای یک روز میرسد که به آغوش گیرمت هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای
با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد؟
آشنای" لا فتی الا علی" اینجا کجاست؟
صاحب" لا سیف الا ذوالفقار "ما چه شد؟
چهارده قرن است، چهل منزل عطش پیموده ایم
التیام زخم های بی شمار ما چه شد؟
چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد
روشنای دیده امیدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتی بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
باز ای"موعود" بی تو جمعه ای دیگر گذشت
کُشت مارا بی قراری! پس قرار ما چه شد؟
می نشینیم تا ظهور سرخ مردی سبز پوش
آن زمان دیگر نمی پرسیم بهار ما چه شد؟
[="]من عاشق و مامور به صبرم، یا نه؟
[/] [="] در فکر شب اول قبرم، یا نه؟
[/] [="]
[/] [="]چندیست که ازخودم سوالی دارم [/] [="]
[/] [="] من منتظر امامعصرم، یا نه؟[/]
[=B Lotus] [=B Lotus]:Gol:تقدیم به مهدی موعود حضرت ولی عصر (ع) [=B Lotus]چشم هایم زفراق رخ تو گشت پر آب [=B Lotus]قلبم از فاجعه ی هجر چنین گشته کباب [=B Lotus]هر چه خواهم که نگویم سخن از سوز فراق [=B Lotus]باز بینم که کند پرده دری این تب و تاب [=B Lotus]چهره ات جام و نگاهت شکرین باده ی ناب [=B Lotus]بده ای ساقیِ رحمت، قدحی زان می ناب [=B Lotus]پرده از چهره گشا تا که بدانند همه [=B Lotus]عشق بر یوسف ما نیست سزاوار عتاب [=B Lotus]من که دیری است به ناز تو نیاز آوردم [=B Lotus]لحظه ای چند بیفشان ز رخت مشک و گلاب [=B Lotus]من در این گستره ی سرد در این فصل خزان [=B Lotus]رفتم از دست تو ای راه نجاتم بشتاب:Sham: [=B Lotus]سیدعلی کرامتی مقدم [=B Lotus]دوحه-آوریل2012
جوابیه ای برای شعر عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت بخوانم بنویسم.... http://www.askdin.com/thread15446.html جوابیه: تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!
[="]کاغذين جامه به خوناب بشويم که فلک[/]
[="]رهنمونيم به پاي علم دار نکرد[/] [="]دل به اميد صدايي که مگر در تو رسد[/] [="]ناله ها کرد در اين کوه که فرهاد نکرد[/]
بیا آقا
بیا آقا، دلم تنگ است.
بیا آقا که در چشمم، بدون پرتو رویت، زمین بی روح و طرح آسمان خاکستری رنگ است .
دل افگاریم و افسرده از این نامهربانیها....
چه سازیم اندر این غوغا که پای عقلمان لنگ است...
[=Georgia]چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
[=Georgia]دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا
[=Georgia]قصه عشق من و زلف نو دیدن دارد
[=Georgia]نرگس مست کجا همدمی خار کجا
[=Georgia]سر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
[=Georgia]ورنه عشق تو کجا ایندل بیمار کجا
[=Georgia]هر که را تو بپسندی بشود عاشق تو
[=Georgia]خدمت عشق کجا نوکر سربار کجا
[=Georgia]کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
[=Georgia]که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا:Sham:
سائلي بي دست و پايم راه را گم كرده ام عبد كوي هل اتايم راه را گم كرده ام بس كه دوري جستم از اين بارگاه باصفا آستان صاحب درگاه را گم كرده ام اشنايم نيستم از فرقه ي بيگانگان .چند روزي دلبر دلخواه را گم كرده ام دردهايم را نگفتم چند گاهي با طبيب شد دلم بي يار وچاه را گم كرده ام قدر عشقت را ندانستم شدم مشغول خويش خيمه ي زيباي ثارالله را گم كرده ام گوش جان نسپر ده ام بر يا لثارات الحسين راه قرب كوي ان خونخواه را گم كرده ام در شب تاريك هجران چشم دل را بسته ام كور دل هستم كه نور ماه را گم كرده ام كربلا كوته ترين راه است تا درگاه دوست با كه گويم اين ره كوتاه را گم كرده ام
ஜ═════ஜ۩۩ஜ═════ஜ ஜ═════ஜ۩۩ஜ═════ஜ ஜ═════ஜ۩۩ஜ═════ஜ
و المستشهدین بین یدیه . . .
دل من مرد در اين شهر نمي آئي باز ؟
اگر اين بار نيائي به چه دلخوش باشم ؟
عيدمان آمدن توست نمي آيي باز ؟
اللهم عجل لولیک الفرج
[=Microsoft Sans Serif]یا صاحب الزمان !
سالی که بی ظهور تو تحویل می شود خود جشن ماتمی است که تجلیل می شود
امسال هم به سفره خود کم گذاشتیم سینی که با سلام تو تکمیل می شود
:Gol:اللهم عجل لولیک الفرج:Gol:
[="]تو[/][="] با [/][="]طليعه [/][="]ي[/][="] سبز [/][="]جوانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]تو [/][="]وقت [/][="]سر[/][="]زدن [/][="]رازيانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]تو[/][="] با [/][="]طلوع[/][="] دل[/][="] انگيز [/][="]يك [/][="]پگاه [/][="]بهار[/][="]
[/][="]به[/][="] اعتقاد [/][="]دلم [/][="]بي [/][="]بهانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]به [/][="]رهگذار [/][="]تو[/][="] چاووش[/][="] مي[/][="]كند [/][="]باران[/][="]
[/][="]مگر [/][="]ز[/][="]قبله [/][="]ي [/][="]اشك [/][="]و[/][="]ترانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]تو[/][="] با [/][="]شكوه [/][="]سواران [/][="]قصه[/][="] ها [/][="]اما[/][="]
[/][="]بدون [/][="]خواب [/][="]و[/][="] خيال [/][="]و [/][="]فسانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]شكوفه [/][="]ها [/][="]همه [/][="]در [/][="]خواب [/][="]ديده [/][="]اند [/][="]تو [/][="]را[/][="]
[/][="]كه [/][="]از [/][="]كران [/][="]افق [/][="]فاتحانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]تو[/][="] پر[/][="]فروغ[/][="] تر [/][="]از [/][="]روشناي [/][="]صد [/][="]خورشيد[/][="]
[/][="]به[/][="]ر غم [/][="]ظلمت [/][="]سرد[/][="] زمانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]در [/][="]انتظار [/][="]تو [/][="]خون [/][="]شد [/][="]دل [/][="]قبيله [/][="]ي [/][="]ما[/][="]
[/][="]مگر [/][="]نه [/][="]آنكه [/][="]تو [/][="]با[/][="]اين [/][="]نشانه [/][="]مي[/][="]آيي[/][="]
[/][="]سحر[/][="] تمامي[/][="] گل[/][="]دسته[/][="] ها[/][="] تو [/][="]را[/][="] خواندند[/][="]
[/][="]امير [/][="]قافله [/][="]ي[/][="] ما[/][="] چرا[/][="] نمي[/][="]آيي[/]
اللهم عجل لولیک الفرج
[="]هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است[/][="][/]
[="]پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است[/][="][/]
[="]با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور[/][="][/]
[="]بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است[/]
[="][/][="][/]
[/]
[="]!![/]
اللهم عجل لولیک الفرج
[="]صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست[/][="][/]
[="]تلخی ذائقه را شاخه نباتی بفرست[/][="][/]
[="]میرسد با علم سبز، امامت بر دوش[/][="][/]
[="]از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست
اللهم عجل لولیک الفرج
[/]
امّا گِله بيشمار داريم از تو **
ما منتظر تو نيستيم آقاجان **
تنها همه «انتظار» داريم از تو...!** [=tahoma][="]اللهم عجل لولیک الفرج[/][/]
ای پروردگار بهار
زیـباتـرین سین هفتسین زندگـی مان
را سبزی لبخند زیبای مولایمان مهدی
قرارده
اللّهم عجل لولیک الفرج
یارب عیـد اسـت عطا بر همه ده
بر مـاتم و انـدوه همـه خاتمـه ده
پایان غـم همـه ظهور مهـدیست
تعجیل فـرج به مهـدی فاطـمه ده
اللّهم عجل لولیک الفرج
خود گفتی که وعده در بهار است
بهــار آمــد دلــم در انتظــار اسـت
بهار هر کسی عید است و نـوروز
بهــار عاشقــان دیـدار یـار اســت
اللّهم عجل لولیک الفرج
مولا با خاطره ها سر شارم
جشـن نوـروز تو را کــم دارم
ساـل تحـویل دلم مـی گیرد
با تــو تــا آخــــر خــط بیـدارم
اللّهم عجل لولیک الفرج
[=arial]پر از تقلب و گناه
[=arial]خط خطی سیاه
[=arial]هیچ وقت درسخوان نبودهام ولی
[=arial]در شب تولدت
[=arial]مثل کاج
[=arial]توی طاق نصرت محله کار کردهام
[=arial]شاخههای خشک داربست را
[=arial]بهار کردهام
[=arial]*
[=arial]راستی دو روز قبل
[=arial]سرزده به خانهی دل امید - همکلاسیام - سر زدی
[=arial]ولی چرا
[=arial]به خانهی حقیر قلب من نیامدی؟
[=arial]رد شدم، قبول
[=arial]ولی به من بگو
[=arial]کی به من اجازهی عبور میدهی؟
[=arial]راستی اگر ببینمت
[=arial]به من هر چه خواستم میدهی؟
[=arial]کارنامهی مرا
[=arial]دست راستم میدهی؟
[=arial]نا امید نیستم ولی به خاطر خدا
[=arial]از کنار نمرههای زیر ده عبور کن!
[=arial]ای عصاره گل محمدی!
[=arial]فصل امتحان سخت ما ظهور کن !
[=arial]
[=arial]
[=arial]:Gol:[=arial]اللهم عجل لولیک الفرج:Gol:
[=Microsoft Sans Serif]بدون ترک گنه انتظار بی معناست
[=Microsoft Sans Serif]
[="]ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد[/][="]
[/][="]بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد[/][="]
[/][="]سوگند به هر چهارده آیه نور[/][="]
[/][="]سوگند به زخم های سرشار غرور[/][="]
[/][="]آخر شب سرد ما سحر می گردد[/][="]
[/][="]مهدی به میان شیعه برمی گردد[/]
[="][/][="][/]
[="]بر چهره پر ز نور مهدی صلوات[/][="]
[/][="]بر جان و دل صبور مهدی صلوات[/][="]
[/][="]تا امر فرج شود مهیا بفرست[/][="]
[/][="]بهر فرج و ظهور مهدی صلوات[/][="][/]
اللهم عجل لولیک الفرج
ای جاری ندبه در کمیلم برگرد
بی تو شب تاریک مرا نوری نیست
برگرد ستاره ی سهیلم برگرد . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
بنويس که يک نفر به دادم نرسيد
بنويس قرار من و او هفته بعد
اللهم عجل لولیک الفرجاين جمعه که هرچه ايستادم نرسيد
بغض گلو گرفته پنهانی شما
بر شوره زار معصیتم گریه میکنی
جانم فدای دیده بارانی شما
پرونده ام برای شما دردسر شده
وضع بدم دلیل پریشانی شما
یا فارس الحجاز برایم دعا کنید
[/]درمانده است محب عاصی شما
امام زمان
گاهی خیال میکنم از من بریده ای
بهتر ز من برای دلت برگزیده ای
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای
یک روز میرسد که به آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای
با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد؟
آشنای" لا فتی الا علی" اینجا کجاست؟
صاحب" لا سیف الا ذوالفقار "ما چه شد؟
چهارده قرن است، چهل منزل عطش پیموده ایم
التیام زخم های بی شمار ما چه شد؟
چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد
روشنای دیده امیدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتی بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
باز ای"موعود" بی تو جمعه ای دیگر گذشت
کُشت مارا بی قراری! پس قرار ما چه شد؟
می نشینیم تا ظهور سرخ مردی سبز پوش
آن زمان دیگر نمی پرسیم بهار ما چه شد؟
به امید ظهور
مهدی جهان دار
بيا مهدی بيا دورت بگردم ...بيا تا دست خالی برنگردم
[/]
[="] در فکر شب اول قبرم، یا نه؟
[/]
[="]
[/]
[="]چندیست که ازخودم سوالی دارم [/]
[="]
[/]
[="] من منتظر امام عصرم، یا نه؟[/]
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!
سالها منتظر سیصد و اندی مرد است...
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!
گره از مشکل پیچیده ما وا میکرد
کاش می آمد و با آمدنش از ره لطف
[=Microsoft Sans Serif]:Sham:[=Microsoft Sans Serif]قبر مخفی شده فاطمه پیدا میکرد
شمع میپرسد ز پروانه: گل نرگس كجاست؟
در عزای مادرت یابن الحسن یكدم بیا
تا نپرسند این جماعت بانی مجلس كجاست؟
[=B Lotus]:Gol:تقدیم به مهدی موعود حضرت ولی عصر (ع)
[=B Lotus]چشم هایم زفراق رخ تو گشت پر آب
[=B Lotus]قلبم از فاجعه ی هجر چنین گشته کباب
[=B Lotus]هر چه خواهم که نگویم سخن از سوز فراق
[=B Lotus]باز بینم که کند پرده دری این تب و تاب
[=B Lotus]چهره ات جام و نگاهت شکرین باده ی ناب
[=B Lotus]بده ای ساقیِ رحمت، قدحی زان می ناب
[=B Lotus]پرده از چهره گشا تا که بدانند همه
[=B Lotus]عشق بر یوسف ما نیست سزاوار عتاب
[=B Lotus]من که دیری است به ناز تو نیاز آوردم
[=B Lotus]لحظه ای چند بیفشان ز رخت مشک و گلاب
[=B Lotus]من در این گستره ی سرد در این فصل خزان
[=B Lotus]رفتم از دست تو ای راه نجاتم بشتاب:Sham:
[=B Lotus]سیدعلی کرامتی مقدم
[=B Lotus]دوحه-آوریل2012
تاآخرپنج شنبه تکرارشدیم
خیرسرمان منتظر دیداریم
جمعه شد و لنگ ظهر بیدارشدیم
[/][="teal"]کارنامهام
پر از تقلب و گناه
خط خطی سیاه
هیچ وقت درسخوان نبودهام ولی
در شب تولدت
مثل کاج
توی طاق نصرت محله کار کردهام
شاخههای خشک داربست را
بهار کردهام
*
راستی دو روز قبل
سرزده به خانهی دل امید - همکلاسیام - سر زدی
ولی چرا
به خانهی حقیر قلب من نیامدی؟
رد شدم، قبول
ولی به من بگو
کی به من اجازهی عبور میدهی؟
راستی اگر ببینمت
به من هر چه خواستم میدهی؟
کارنامهی مرا
دست راستم میدهی؟
نا امید نیستم ولی به خاطر خدا
از کنار نمرههای زیر ده عبور کن!
ای عصاره گل محمدی!
فصل امتحان سخت ما ظهور کن ![/]
ظهورم را تقاضا از خدا کن
مداوم عجل الله است وردم
دعايي هم تو بر احوال ما کن
[="]اوست که در انتظار تواست تا پردهی غیبت را بدری و چهره[/][="][/]
[="]دلآرایش را به مشاهده بنشینی، او غائب نیست؛ از هر حاضری حاضرتر است،[/][="][/]
[="]این تویی که غائبی،[/][="] تو باید حاضر شوی،[/][="] او منتظر توست [/][="]. . .[/]
[="]ما [/][="]را[/][="] که[/][="] به [/][="]خدمتت [/][="]رسیدن [/][="]سخت [/][="]است[/]
[="]دیدن [/][="]همه [/][="]را [/][="]تو[/][="]را [/][="]ندیدن [/][="]سخت [/][="]است[/]
[="]بار [/][="]غم[/][="] تو [/][="]به[/][="] جـان [/][="]کـشیدن [/][="]آسـان[/][="]
[/][="]از [/][="]دشمن [/][="]تو [/][="]طعنه [/][="]شنیدن [/][="]سخت [/][="]است
اللهم عجل لولیک الفرج...
[/]
جوابیه ای برای شعر عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت بخوانم بنویسم....
http://www.askdin.com/thread15446.html
جوابیه:
تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!
[=microsoft sans serif]آقا اجازه خسته ام از این همه فریب :Ghamgin:
[=microsoft sans serif]از های و هوی مردم این شهر نا نجیب
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]آقا اجازه پنجره ها سنگ گشته اند
[=microsoft sans serif]دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب
[=microsoft sans serif]آقا اجازه باز به من طعنه می زنند
[=microsoft sans serif]عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]«شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می کنند
[=microsoft sans serif]«فرهاد»های کینه پرست پر از فریب . . .
:Gol::Gol::Gol:
ای سفر کرده گفتگو کردیم
سالیانی ست جستجو کردیم
در مناجات آرزو کردیم
ندبه کردیم و های و هو کردیم . . .
..✫¸.•°*”˜˜”*°•.✫. .اللهم عجــل لولیک الفــــرج..✫¸.•°*”˜˜”*°•.✫. .
[="]
[/]
[/]
[="]رهنمونيم به پاي علم دار نکرد[/]
[="]دل به اميد صدايي که مگر در تو رسد[/]
[="]ناله ها کرد در اين کوه که فرهاد نکرد[/]
[="][/]
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
اگر چه روز من و روزگار مي گذرد
دلم خوش است که با ياد يار مي گذرد
چقدر خاطره انگيز و شاد و رويايي است
قطار عمر که در انتظار مي گذرد
به ناگهانيِ يک لحظه عبور سپيد
خيال مي کنم آن تک سوار مي گذرد
کسي که آمدني بود و هست، مي آيد
بدين اميد، زمستان، بهار، مي گذرد
نشسته ايم به راهي که از بهشت اميد
نسيم رحمت پروردگار مي گذرد
به شوق زنده شدن، عاشقانه مي ميرم
دو باره زيستنم زين قرار مي گذرد
همان حکايت خضر است و چشمه ظلمات
شبي که از بَرِ شب زنده دار مي گذرد
شبت هميشه شب قدر باد و، روزت خوش
که با تو روز من و روزگار مي گذرد
:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
اسير مانده ايم در بهانه هاي پاپتي
و ميله هاي آهنين و عشق هاي ساعتي
حوالي نگاهمان دوباره صف کشيده است
صداي تيک تاک غم , شماره هاي صنعتي !
امان از اشتباه هاي نا تماممان , همان
تفاخر هميشگي به هيچ هاي قيمتي !
ميان قرن حادثه کجاست اتفاق عشق
نمانده در تسلط همان هبوط لعنتي ؟!
کسي نيامد از تبار انتظارمان ببين
که مانده ايم سخت در هجوم بي لياقتي !
:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي
مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي
کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي
خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي
:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
از فراقت به جواني همگي پير شديم
بي تو از وادي دنيا همگي سير شديم
بي خود از حادثه ي عشق تو ديوانه و مست
عاشق کوي تو گشتيم و زمين گير شديم
تا که وصفي ز کمان و خم ابروي تو رفت...
در پي ديدن رويت همگي تير شديم
از کمان خانه ي زلفت همه بالا رفتيم
در سراشيبي ابروت سرازير شديم
گو گدايان در اين خانه بيايند که ما
از گدايي به در تو همگي مير شديم
عاشقان همچو (( رها )) در گرو بند تو اند...
جمله در حلقه ي تو در غل و زنجير شديم
:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
با اين دل ماتم زده آواز چه سازم
بشکسته ني ام بي لب دم ساز چه سازم
در کنج قفس مي کشدم حسرت پرواز
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم
گفتم که دل از مهر تو برگيرم و هيهات
با اين همه افسونگري و ناز چه سازم
خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بود
از پرده در افتد اگر اين راز چه سازم
گيرم که نهان برکشم اين آه جگر سوز
با اشک تو اي ديده غفار چه سازم
تار دل من چشمه الحان خدايي ست
از دست تو اي زخمه ناساز چه سازم
ساز غزل سايه به دامان تو خوش بود
دور از تو من دل شده آواز چه سازم
هوشنگ ابتهاج
گلچین اشعار از وبسایتhttp://www.mahdiyavar.com/forum/
بیا آقا
بیا آقا، دلم تنگ است.
بیا آقا که در چشمم، بدون پرتو رویت، زمین بی روح و طرح آسمان خاکستری رنگ است .
دل افگاریم و افسرده از این نامهربانیها....
چه سازیم اندر این غوغا که پای عقلمان لنگ است...
ای چاره ی درخواستگان ادرکنی
ای مونس و یار بی کسان ادرکنی
من بی کسم و خسته و مهجور و ضعیف
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی . . .
..✫¸.•°*”˜˜”*°•.✫. .اللهم عجــل لولیک الفــــرج..✫¸.•°*”˜˜”*°•.✫. .
[=Georgia]دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا
[=Georgia]قصه عشق من و زلف نو دیدن دارد
[=Georgia]نرگس مست کجا همدمی خار کجا
[=Georgia]سر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
[=Georgia]ورنه عشق تو کجا ایندل بیمار کجا
[=Georgia]هر که را تو بپسندی بشود عاشق تو
[=Georgia]خدمت عشق کجا نوکر سربار کجا
[=Georgia]کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
[=Georgia]که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا:Sham:
دلم هر جمعه در تاب و تب است
عاشقانه بی قرار دلبر است
گفتم جمعه شود پایان غمم
..✫¸.•°*”˜˜”*°•.✫. .اللهم عجــل لولیک الفــــرج..✫¸.•°*”˜˜”*°•.✫. .جمعه رفت و باز چشمم به راه است
سائلي بي دست و پايم راه را گم كرده ام
عبد كوي هل اتايم راه را گم كرده ام
بس كه دوري جستم از اين بارگاه باصفا
آستان صاحب درگاه را گم كرده ام
اشنايم نيستم از فرقه ي بيگانگان
.چند روزي دلبر دلخواه را گم كرده ام
دردهايم را نگفتم چند گاهي با طبيب
شد دلم بي يار وچاه را گم كرده ام
قدر عشقت را ندانستم شدم مشغول خويش
خيمه ي زيباي ثارالله را گم كرده ام
گوش جان نسپر ده ام بر يا لثارات الحسين
راه قرب كوي ان خونخواه را گم كرده ام
در شب تاريك هجران چشم دل را بسته ام
كور دل هستم كه نور ماه را گم كرده ام
كربلا كوته ترين راه است تا درگاه دوست
با كه گويم اين ره كوتاه را گم كرده ام