درود بر مادران و زنان فرهیخته
تبهای اولیه
زن اگر در خصلت و طبع با مرد تفاوت دارد در انسانيت و آدمگری با مرد برابر است. زن به حکمت الهی مبدأ زايش و پيدايش نسلها و عنصر اساسی و هسته اصلی تشکيل خانوادههاست. زن مُوجب بقای نسل انسان و ادامه حيات آدمی است و حقاً قوام و دوام بشريت با تمام جلوهها و مظاهرش از برکت وجود فرخنده اين جنس لطيف و گوهر نفيس است.
تاريخ نويسان ما متأسفانه از مقام و منزلت والا و شايسته زن و نقش سازنده و اثربخش آن هادر سازماندهی اجتماع و محيط، دوده و دودمان و جريان حوادث اعم از سياسی و نظامی کمتر ياد کرده اند و ای بسا کارنامهها و حماسه آفرينیهای اين رکن اصيل را که محور و مدار خانواده است ناديده گرفته و يا سرسری از آن گذشته اند.
معدودی از تذکره نويسان ياد و وصفی از زنان پارسا و زاهد کرده اند و از کسانی مانند رابعه عدويه که عشق حقيقی را وارد تصوف کرده داستآن هانقل کرده اند، زيرا صوفيه از نظر روحانيت مقام زن را برتر از مرد دانسته اند و اين آفريده را حقيقی ترين مظهر رحم خلاقيت خداوند خوانده اند
چنانکه ابنالعربی گفته است که تجلی خدا داد زن کاملتر از مرد است. در اخبار آمده است که پيغمبر اکرم (ص) فرموده اند سه چيز را دوست دارم: زن، بوی خوش و برق طراوت را در چشم نيايشگر هنگام دعا. برخی از صاحبان تراجُم شرح حال زنان انديشمند و پرده نشينان سخنگوی را آورده و نمونه کلام شان را در رديف زندگي نامه مردان نقل و بيان کرده اند و تا حدی حق سخن را ادا نموده اند.
ادامه دارد
در اساطير ملی و ميهنی ما چون شاهنامه سالار خراسان ذکر زنان، همراه با توصيف از شخصيت و شمایل آن ها فراوان رفته است و بد زنانی مانند سودابه مورد نکوهش قرار گرفته است. زن در دفتر فردوسی مظهر زيبايی و شادابی، درايت و دورانديشی، وقار و صبوری است. درآن روزگار پوشيدن موی و روی نشانه پاکيزگی و پارسايی بود. فردوسی از زبان تهمينه به رستم روايت ميکند:
ادامه دارد
هرگاه زن از نور دانش و هنر بی بهره افتد و عاطل و باطل در گوشه خانه آرام بنشيند طبعاً جامعه بی رمق و بی رونق، سرد و فرسوده خواهد شد. از همين جاست که تحصيل علم بر مرد و زن مساويانه فرض گشته و بار زندگی بردوش آندو يکسان نهاده شده است.
سعدی باين نکته چنين تکيه کرده است:
ادامه دارد
زهی تعالی فکر و جهان بينی مولانای ما:
پروين اعتصامی در اين معنی چه خوش سروده:
شاعری اين معنی را به نحو نيکو پرورده و منظوم ساخته است:
ادامه دارد
[="Arial"]
گریه کردم مثل ابرهااا بی تو مادر
شد دل من جای قصه ها بی تو مادر
رسول خدا گفت بهشت زیر پای توست
بخواب مادر
برای همیشه قلبم فقط جای توست
بخواب مادر
رفتی و من تنها ماندم با قصه و غمها ماندم
گر که تو رو آزوردم
مادر حلالم کن
بعد از تو من بی پناهم
ای که بودی تکیه گاهم خیس و گرم اشکهایم
مادر حلالم کن.
شـــدند يکـسره شــاگرد ايـــن دبيـــرســـتـان
اگــــر فــلاطُن و ســقراط، بـوده انـد بـزرگ
بــــزرگ بـــوده پــرسـتار خـــردی ايـشــان
بـه گـاهـوارهی مـادر، به کـودکـی بس خـفت
سـپـس بـه مـکـتب حـکمت حـکيم شـد لقمـان
هــمـيشـه دخـتـر امــروز مــادر فــرداســت
ز مــادر اســــت ميـــسر بــزرگــی پــسران
زنــی کـه گــوهــر تـعلـيم و تـربيـت نـخريـد
فــروخـت گـوهــر عـمر عــزيـز را ارزان
پروین اعتصامی
همين مايه عنايت و توّجه به پايگاه والای زن و مادر بوده که پيشينيان اين عنصر شريف را به عنوان «معبود» تشخيص نموده و مورد ستايش و نيايش قرار داده بودند چنانچه اغلب خدايان و اربابالنواع جهان باستان از ميان نسوان برگزيده شده است که به صورت های الهه و ايزد بانو بر سکوی الوهيت تکيه زده و بشکل زنان زيبا و خردمند تجلی کرده اند مانند اناهيتا، سوريا، شيوا، آتينا، ونوس و... اين امر تابجايی رسيده بود که خدايان زن، را هم شأن و هم سان اهورامزدا ميپنداشتند.
فرصت چو شرر سبک عنان است
ادامه دارد
بنام خدا.
سلام.
مادر لطیف است.یعنی هم لطف دارد و هم لایق لطف است.
مادر عاشق است...یعنی هم عشق میورزد و هم لایق عشق است.
مادر مهربان است...یعنی هم مهر میورزد و هم لایق مهربانیست.
مادر عشق است...یعنی خداوند عاشق آنهاست.
مادر جلوه ای از نور خداست.
مادر زیباست و خداوند به پدرها و فرزند، زیبایی خلقت خودرا با مادر نشان میدهد.
و در آخر:
خداوند اسمش را مادر گذاشت یعنی:
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
امير خسرو بلخی ستايش نامهای در حق مادر از دست رفته خود دارد که چند بيت آن اينست:
ادامه
طرز رفتار خشونت آميز با اين فرشته نازکدل که به مثابه آيين رحمت و بردباری است، خفيف شمردن اين آفريده واجبالاحترام، تذليل کردن اين شخصيت والاجناب، دور از موازين و معيارهای انسانی و اسلامی است.
زن نبايد بدليل زن بودن از تحکم و زورگويی(مرد) رنج ببرد. دربارهی کم زنی و ستيزهجويی با زن می توان گفت که اغلب مردان با تکيه به قدرت جسمانی و امکانات متنوع که در اختيار دارند خود را فرادست و سالار زن پنداشته و زنان را با داشتن روحيه انسان دوستانه و مهرآميز فرمانبر و فرودست انگاشته اند.
ادامه دارد
طوری که ياد کرديم با ظهور دين اسلام ميزان وجاهت و منزلت زن افزونی گرفت و حقوق و امتيازات او تثبيت و روشن گرديد. اين که مشت جاهل غافل، زن را اسير و برده پنداشته و به بهانههای مانند پاسداری از ناموس و عفاف آن ها را از حقوق مسلم شان محروم ساخته و باب تعليم و تعلم را بروی ايشان بستند به خطا خواهند رفت. امروزه زن در همه رشتههای فرماندهی تا مديريت، در عرصه کار و سياست و حتا در زمينههای اختصاصی مرد، لياقت و استعداد خود را به اثبات رسانده اند. طرز رفتار خشونت آميز با اين فرشته نازکدل که به مثابه آيين رحمت و بردباری است، خفيف شمردن اين آفريده واجبالاحترام، تذليل کردن اين شخصيت والاجناب، دور از موازين و معيارهای انسانی و اسلامی است. زن نبايد بدليل زن بودن از تحکم و زورگويی(مرد) رنج ببرد. دربارهی کم زنی و ستيزهجويی با زن می توان گفت که اغلب مردان با تکيه به قدرت جسمانی و امکانات متنوع که در اختيار دارند خود را فرادست و سالار زن پنداشته و زنان را با داشتن روحيه انسان دوستانه و مهرآميز فرمانبر و فرودست انگاشته اند.
از جناب رحیق (همشهری گرام :ok:) به خاطر مطالب به جا شون متشکرم .
کاش همه مردان مسلمان ایرانی به این قضیه واقف باشن و مهمتر از همه بهش عمل کنن .
درود به همه ی زنان و مادران فرهیخته
از جناب رحیق (همشهری گرام :ok:) به خاطر مطالب به جا شون متشکرم .کاش همه مردان مسلمان ایرانی به این قضیه واقف باشن و مهمتر از همه بهش عمل کنن .
درود به همه ی زنان و مادران فرهیخته
سرکار گرامی نکیسای بزرگوار سلام :Gol::Gol::Gol:
بنده افتخارم اینه که در 22 سال زندگی مشترکم با خانمم تمام این موارد را چه اون زمانی که از این موارد مطلع نبودم و توفیق خدادادی بود که ناخود آگاه عمل میکردم و چه الان که دانسته به اون پایبندم و بسیار هم از زندگی خودم راضیم
راست گفته اند که هرگاه زن به زيور دين و ايمان و بزيب و زيور ادب و اخلاق آراسته باشد نيازی به جلوه نمائی و زينت آرايی ندارد:
ادامه دارد
همچنين در صفحات درخشان تاريخ اسلام نام زنانی را میخوانيم که يکی مانند سميه مادر عمارياسر که نخستين زن شهيد اسلام ياد شده و ديگری مانند اسماء بنت عميس زن جعفرطيار بن ابي طالب که از زمره صحابه کرام و زنان ستوده خصال و صاحبجلال بوده اند و يا ام زياد اشجيعه از جمله شش تن زنان سرفراز اسلام که در جنگ خيبر ياری میرساندند.
زن نيک خصلت و تحصيلکرده نه تنها بانوی سرفراز خانه و سرشته دار نظم و ترتيب منزل است بلکه اخگر فروزانی است که با فروغ جانپرور خود کانون سرد و تاريک دوده و دودمان را گرم و روشن میسازد و فضای خانه و خانواده را پرنور و سرور میگرداند:
ادامه دارد
با عرض معذرت هرچه در متون پشتویی و حتی وب سایتهای مختلف چرخیدم ترجمه ایی از این شعر پیدا نشد برای تکمیل این تایپیک اگر بزرگواری میتواند آنرا ترجمه کند بر بنده حقیر منت نهاده است
[spoiler]
گل پاچا الفت از سادات واز پدر وپدرکلان بعنوان پیر ومرشد طرق صوفیه در ولایات شرقی افغانستان زند گی میکردند و بعضی امراض صعب العلاج زمان را با دعا ونیایش شفا می بخشیدند ، الفت برخلاف اسلاف خود به آموزش علم و کتاب رو آورد. گفته میشود که شاعری خوب در زبان پشتو نیز بوده است، استعداد خدا داد شعری وادبی وی باعث شد که وی یکی از بنیانگذاران پشتوتولنه درشهرکابل گردد وبرای پشتوسازی معارف افغانستان نیز همت بگمارد. الفت همراه باصدیق الله رشتین اساسگذار دستور زبان وگرامر پشتو بحساب می آیند.
[/spoiler]
انشاالله ادامه دارد
سلام چقد زيبا بود ميشه بازم ادامه بديد؟من خوشحالم كه هنوز مرداني هستند كه مثل شما فكر ميكنند ميشه بازم از مولوي شعر بزاريد؟
طوری که ياد کرديم با ظهور دين اسلام ميزان وجاهت و منزلت زن افزونی گرفت و حقوق و امتيازات او تثبيت و روشن گرديد. اين که مشت جاهل غافل، زن را اسير و برده پنداشته و به بهانههای مانند پاسداری از ناموس و عفاف آن ها را از حقوق مسلم شان محروم ساخته و باب تعليم و تعلم را بروی ايشان بستند به خطا خواهند رفت.
امروزه زن در همه رشتههای فرماندهی تا مديريت، در عرصه کار و سياست و حتا در زمينههای اختصاصی مرد، لياقت و استعداد خود را به اثبات رسانده اند.
طرز رفتار خشونت آميز با اين فرشته نازکدل که به مثابه آيين رحمت و بردباری است، خفيف شمردن اين آفريده واجبالاحترام، تذليل کردن اين شخصيت والاجناب، دور از موازين و معيارهای انسانی و اسلامی است.
زن نبايد بدليل زن بودن از تحکم و زورگويی(مرد) رنج ببرد. دربارهی کم زنی و ستيزهجويی با زن می توان گفت که اغلب مردان با تکيه به قدرت جسمانی و امکانات متنوع که در اختيار دارند خود را فرادست و سالار زن پنداشته و زنان را با داشتن روحيه انسان دوستانه و مهرآميز فرمانبر و فرودست انگاشته اند.
ادامه دارد
سلام فقط 1 مشكلي دارم اسلام چه جوري منزلت زن را بالا برده واقعا نميدونم.مگه اصلا بالا برده ؟بنظرم اسلام بهاي زيادي به مردها داده و در عوض جلوي سو استفاده زيادي از مردها را گرفته ولي بهاي خاصي نميبينم درمورد احاديث هم انقدر كه درباره احترام به مرد صحبت شده عكسش نيست اگه توضيح خاصي داريد واقعا ممنون ميشم چون حس ميكنم مطالبي كه فرموديد خاص و جديد و بود:Gol:
چگونه می یابی ایمان زن را آنگاه که در بیابان طف به تبعیت از امام خویش رحل اقامت می افکند ...
چگونه می یابی استواری او را آنگاه که عزیز بر عزیز کشته بر کشته پاره پاره می بیند ...
چگونه می یابی زنی دردمند را که کودک شیر خوار تشنه اش را سیراب از خون خویش میبیند و در عاطفه مند ترین لحظات زندگیش میان ایمان و عاطفه مادری را جمع میبندد ...
چگونه می یابی اطمینان و وقار زنان و کودکانی را که آزرده و خسته و بی کس و یاور ، چشم بر چشم عزیزانی دوخته اند که بر سر نیزه هایند و ...
چگونه می یابی اوج ایمان وعمق درک از اوضاع زمانه را در پیشگاه گروهی که رسالت اسارت را به امانت بر پشت شتران بی جهاز پاس می دارند ...
چگونه می یابی عزتی را که در میانه زنجیر، طغیان و گردنکشی و ستم اهل فسق را در هم شکست ...
چگونه می یابی سخنان زینب (س) را در کوفه و شام که صدای دف و هلهله شادی را به اشک های بی پایان بر شهدای کربلا بدل نمود ..
چگونه می یابی ظلم را و شمشیر های سیراب از خون پاکترین انسانها را که در مصاف اسرای کربلا خسته و شکسته و ناامید به سوی فاسقان فریبکار بازگشته ونقابهای سالها فریب و تزویر را پاره پاره نمود ...
چگونه می یابی صبر را که در طواف زینب (س) به زانو نشسته است ونزدیک است طاقت از کف بنهد...
باید نگاه زینب (س) را داشته باشی تا از پس واقعه ای پر بلا جز زیبایی نبینی ، آنگاه که فرمود :
آنان رسولان عشق، امانتداران پاکترین خونها
شاهدان عاشقانه ترین صحنه هستی ،
پیام آوران حریت وبرکنندگان شجره خبیثه اند