آیا مردگان و کسانی که در گورهايند شنوا هستند
تبهای اولیه
و زندگان و مردگان يكسان نيستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مىگرداند؛ و تو كسانى را كه در گورهايند نمىتوانى شنوا سازى.
پیامبر با آن مقام بلندش نزد الله نمی تواند مردگان را شنوا کند. آیا من و شما این کار را قادر هستیم . الله هستد که مردگان را شنوا می سازد.:Gol:
و زندگان و مردگان يكسان نيستند. خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مىگرداند؛ و تو كسانى را كه در گورهايند نمىتوانى شنوا سازى.
سلام
این حدیث نیست بلکه آیه 22 سوره فاطر است و منظور از مردگان در این آیه کفارند نه مردگان معمولی به قرینه آیه 18 و 171 بقره و آیه س9 انعام و 45 انبیاء در همه این آیات کفار را ناشنوا می داند
و اما دلیل بر شنوا بودن مردگان معمولی آیه 12 سجده و 37 فاطر که مکالمه مردگان را با خدای تعالی بیان می کند . مطمئنا مکالمه منوط به نوعی شنوایی است وگرنه مکالمه معنا ندارد بخصوص در آیه12 سجده دقیقا از تعبیر سمعنا استفاده شده که صراحت در سمع دارد
والحمد لله
وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿22﴾
و زندگان و مردگان يكسان نيستند خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مىگرداند و تو كسانى را كه در گورهايند نمىتوانى شنوا سازى (22)
إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ ﴿23﴾
تو جز هشداردهندهاى [بيش] نيستى (23)
سوره 27: النمل
البته تو مردگان را شنوا نمىگردانى و اين ندا را به كران چون پشت بگردانند نمىتوانى بشنوانى (80)
شما از کجا می فهمید که اینجا منظور مردگان کافر هست؟
اول که اینجا تمام مردگان شامل میشه اگه منظور الله مردگان کافر هست اشاره میکرد.
الله با تمام مردگان قادر هست مکالمه کند . پس ما هم می توانیم مکالمه کنیم البته نه
شما چرا الله تعالی با خود مقایسه مکنید.
مثل خداوند زمین را شنوا میکند و مکالمه میکند . پس شما میگوید ما هم می توانیم
با زمین صحبت کنیم.
و اما برسی آیات 12 سجده و 37 فاطر
وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُؤُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ﴿12﴾
و كاش هنگامى را كه مجرمان پيش پروردگارشان سرهاشان را به زير افكندهاند مىديدى [كه مىگويند] پروردگارا ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته كنيم چرا كه ما يقين داريم (12)
وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿37﴾
و آنان در آنجا فرياد برمىآورند پروردگارا ما را بيرون بياور تا غير از آنچه مىكرديم كار شايسته كنيم مگر شما را [آن قدر] عمر دراز نداديم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد عبرت مىگرفت و [آيا] براى شما هشداردهنده نيامد پس بچشيد كه براى ستمگران ياورى نيست (37)
پاسخ:اینجا مردگان کافر هستند نه معمولی چون در جهنم هستند. و الله با آنها مکالمه دارد در جهنم .
بسم رب الحسین علیه السلام
سلام بر شما
ابن تیمیه با آن همه عداوتش با اهل بیت علیهم السلام ، این حرف را قبول ندارد بلکه صراحت دارد که مردگان می شنوند ....
وسئل عن الأحياء إذا زاروا الأموات هل يعلمون بزيارتهم وهل يعلمون بالميت إذا مات من قرابتهم أو غيره
فأجاب : الحمد لله نعم قد جاءت الآثار بتلاقيهم وتساؤلهم وعرض أعمال الأحياء على الأموات كما روى إبن المبارك عن أبى أيوب الأنصارى قال ( إذا قبضت نفس المؤمن تلقاها الرحمة من عباد الله كما يتلقون البشير في الدنيا فيقبلون عليه ويسألونه فيقول بعضهم لبعض أنظروا أخاكم يستريح فإنه كان في كرب شديد قال فيقبلون عليه ويسألونه ما فعل فلان وما فعلت فلانة هل تزوجت ... الحديث )
وأما علم الميت بالحي إذا زاره وسلم عليه ففي حديث إبن عباس قال قال رسول الله ( ما من أحد يمر بقبر أخيه المؤمن كان يعرفه في الدنيا فيسلم عليه إلا عرفه ورد عليه السلام ) قال إبن المبارك ثبت ذلك عن النبى e وصححه عبد الحق صاحب الأحكام
وأما ما أخبر الله به من حياة الشهيد ورزقه وما جاء في الحديث الصحيح من دخول أرواحهم الجنة فذهب طوائف إلى أن ذلك مختص بهم دون الصديقين وغيرهم والصحيح الذى عليه الأئمة وجماهير أهل السنة ان الحياة والرزق ودخول الأرواح الجنة ليس مختصا بالشهيد كما دلت على ذلك النصوص الثابتة .....
سوال شده است از زندگانی که به زیارت مردگان می روند ، آیا مردگان از این زیارت شدن مطلع می شوند و آیا مرده از مردن کسی در نزدیکی اش مطلع می شود ؟
( ابن تیمیه ) جواب داد : الحمدلله . بله . روایاتی آمده است در مورد ملاقات اموات و سوال نمودن از ایشان و عرضه نمودن اعمال زندگان بر مردگان همچنان که ابن مبارک از ابی ایوب انصاری روایت می کند : هر وقت جان مومن قبض می شود ، از بندگان خوب خداوند آن را ملاقات کرده همانند بشارت یافتن در دنیا . پس به سمت وی پیش روند و از وی سوال می کنند . پس برخی به بعض دیگر گویند : به برادرتان نگاه کنید که الان راحت است در حالی که در سحتی زیاد بود . فرمود : پس به سمت وی می روند و از او سوال می کنند که فلانی چه کرد و آیا فلان زن ازدواج کرد یا خیر )
و اما علم و فهم مرده نسبت به زنده ای که او را زیارت می کند و بر او سلام می فرستد ، پس در روایت ابن عباس آمده است که از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می گوید احدی نیست که از کنار قبر برادر مومنش که او را در دنیا می شناخته بگذرد و سلام بر او بفرستد مگر اینکه آن مومن مرده ، می فهمد و سلام بر او وارد می شود . ) ابن مبارک می گوید این روایت از جانب پیامبر ثابت می باشد و عبدالحق - صاحب کتاب الاحکام - این روایت را صحیح می داند .
و اما آنچه که خداوند از حیات شهید و روزی خوردن وی خبر داده است و آنچه که در حدیث صحیح آمده است در مورد دخول ارواح ایشان به بهشت ، پس گروهی از علما بر این نظر هستند که این امور مخصوص شهدا و صدیقین می باشد ولی عقیده صحیحی که ائمه و جمهور اهل سنت بر آن هستند این است که حیات و رزق و دخول ارواح در بهشت فقط مخصوص شهید نیست آنچنان که نصوص ثابت برآن اذعان دارند .
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية ، ج 24 ص 331 - 332 ، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
(( با تشکر از دوست عزیز : محب علی ))
یا علی ع
الله چه مثلی زده اگر فکر کنید
دوست عزیز وقتی الله به این روشنی در قران می گوید پیامبران وانسانها نمی توانیم مردگان شنوا سازیم
شما از روایات می گوید . حضرت علی (ع) تنها خدا را می خواند. نه مردگان یکبار هم مرده پیامبر را نخواند
این کار شرک است و اگر مردگان را بخوانید الله میگوید از دعای شما بی خبراند و شمارا اجابت نمکنند.
غافر
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴿٦٠﴾
و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم. در حقيقت، كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار در دوزخ درمىآيند.» ﴿٦٠﴾
اعراف
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿١٩٤﴾
در حقيقت، كسانى را كه به جاى خدا مىخوانيد، بندگانى امثال شما هستند. پس آنها را [در گرفتاريها] بخوانيد، اگر راست مىگوييد بايد شما را اجابت كنند. ﴿١٩٤﴾
یونس
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ ۗ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿٦٦﴾
آگاه باش، كه هر كه [و هر چه] در آسمانها، و هر كه [و هر چه] در زمين است از آنِ خداست. و كسانى كه غير از خدا شريكانى را مىخوانند، [از آنها] پيروى نمىكنند. اينان جز از گمان پيروى نمىكنند و جز گمان نمىبرند. ﴿٦٦﴾
شما فقط گمان میکنید که مردگان می شنوند
مردگان شنوا نیستند. به این روشنی الله در قرآن فرموده
پس چرا خدا را نخوانم که شنوای نهان و آشکار هست
شما از کجا می فهمید که اینجا منظور مردگان کافر هست؟ اول که اینجا تمام مردگان شامل میشه اگه منظور الله مردگان کافر هست اشاره میکرد. الله با تمام مردگان قادر هست مکالمه کند . پس ما هم می توانیم مکالمه کنیم البته نه شما چرا الله تعالی با خود مقایسه مکنید. مثل خداوند زمین را شنوا میکند و مکالمه میکند . پس شما میگوید ما هم می توانیم با زمین صحبت کنیم.
سلام
1- ظاهرا شما متوجه مطلب ما نشده اید . ما نگفتیم این مردگان ، کافران مرده هستند گفتیم منظور از من فی القبور ، کافران هستند به قرینه آیاتی که ذکر شد و به قرینه جمله : اذا ولوا مدبرین
2- ما گفتیم مکالمه مستلزم نوعی شنوایی است ضمن اینکه مکالمه از سوی مردگان صورت گرفته است نه از سوی خدا و آخر اینکه خود مردگان تصریح به شنیدن می کنند : سمعنا
اینجا مردگان کافر هستند نه معمولی چون در جهنم هستند. و الله با آنها مکالمه دارد در جهنم .
عنوان مرده مد نظر نیست چه مرده مومن چه مرده کافر . منظور قرآن کریم از نسبت ناشنوایی به من فی القبور کفاری است که از شنیدن کلام حق ناشنوا هستند
والحمد لله
شما چرا معنی قرآن را تعریف میکنید. چرا با معانی قرآن بازی میکنید.
اینها مرده هستند مگه کلام حق برای مردگان هست. سخن حق برای زندگان هست نه برای مردگان. حال اگر مردگان سخن حق بشنوند. مگر به بهشت میروند. نه
اگر این طور بود. که کلام حق برای مردگان هم است چرا پیامبری برای آنها نیامده؟
منظور قرآن این است که مردگان را در برابر خدا نخوانید.
الله در قرآن میفرماید: کسانی که مرده بودند و آنها را می خوانند با کسانی که این کار میکردن فکر می کردنند مردگان شنوا هستند باهم محشور میکنیم به آنها (کسانی که در قبر بودند) میگویم شما گفته بودی ما شنوا هستیم و به ما میتوانتی توکل کنید می گوینند منزهی تو مرا نرسدکه خیر از تو به کسی توکل کنیم.
و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا مىپرستند، محشور مىكند، پس مىفرمايد: «آيا شما اين بندگان مرا به بيراهه كشانديد يا خود گمراه شدند؟» ﴿١٧﴾
مىگويند: «منزهى تو، ما را نسزد كه جز تو دوستى براى خود بگيريم، ولى تو آنان و پدرانشان را برخوردار كردى تا [آنجا كه] ياد [تو] را فراموش كردند و گروهى هلاكشده، بودند.» ﴿١٨﴾
معانی تمامی آیات این هست که مردگان شنوا نیستند. و دعای ما را نمی شنوند حال اگر این کس مرده پیامبران باشد.
حال مگه پیامبر و علی(ع) بر مردگان توسل کردند یا بر این باور بودند مردگان شنوا هستند. نه و فقط بر خدا توکل و او را میخوانند.
شما چرا معنی قرآن را تعریف میکنید. چرا با معانی قرآن بازی میکنید. اینها مرده هستند مگه کلام حق برای مردگان هست. سخن حق برای زندگان هست نه برای مردگان. حال اگر مردگان سخن حق بشنوند. مگر به بهشت میروند. نه اگر این طور بود. که کلام حق برای مردگان هم است چرا پیامبری برای آنها نیامده؟
سلام
القرآن یفسر بعضه بعض
بعضی از قرآن بعض دیگر را تفسیر می کند
کسی که می خواهد نظر قرآن را در مورد شفاعت یا هر مساله دیگر بداند نمی تواند فقط به یک آیه تمسک کند باید تمام آیات شفاعت را ببیند و با دقت نظر ، به ابعاد مختلف نظر قرآن در این خصوص پی ببرد
برخورد عوامی با قرآن عظیم فقط مال کوته فکران است
موفق در تامل
درست بعضی از آیات قرآن تفسیر می خواهد. نه هر آیه این آیات که بنده نوشم معانیش مثل روز روشن است.
شما این آیات را طوری تفسیر میکنید که درست معانیش برعکس میشه .مثل در این آیه الله گفته که مردگان راشنوا نمی کنید شما میاید میگی نه این ایه میگه شنوا هستند.
شما این آیات را طوری تفسیر میکنید که درست معانیش برعکس میشه .مثل در این آیه الله گفته که مردگان راشنوا نمی کنید شما میاید میگی نه این ایه میگه شنوا هستند.
سلام
میشه لطف کنید بفرمایید سطح تحصیلات شما چقدر است ؟
چون بنده فکر می کنم اصلا مطالب ما را متوجه نمی شوید
آیه می فرماید : و ما انت بمسمع من فی القبور
تو شنواننده به کسانی که در قبر هستندنیستی یعنی همانطور که جسم مرده از شنیدن و دیدن و فهمیدن محروم است کفار هم از شنیدن و دیدن و فهمیدن حق محرومند خوب این چه ربطی به روح مرده دارد ؟ آیاتی که ما آوردیم مکالمه ارواح کفار مرده را با خدا بیان می فرماید و در جمله خود آنها صراحتا کلمه سمعنا وجود دارد . آنوقت شما می فرمایید مردگان نمی توانند بشنوند خوب این خلاف صریح قرآن است . اگر منظورتان از مرده جسم مرده است که هیچکس درباره آن حرفی ندارد . همه می دانند جسم مرده نه می شنود و نه می بیند ووو به همین خاطر هم بود که قرآن کفار را به من فی القبور تشبیه فرموده است .
امیدوارم خوب دقت کنید .
والحمد لله
پس شما چرا مردگان را واسطه بین خود و الله می کنید. چرا مستقیم از الله نمی خواهید؟
الله به پیامبر می گوید: ما قبل از تو هیچ کسی را جاودانه روی زمین نکردم . تو می میری وآنها می میرند
مگه الله کفایت نمی کند؟ مگه الله رحیم نیست ؟ مگه الله شنوا و بینا نیست؟و....................
فرقان
وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ ۚ وَكَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا
و بر آن زنده كه نمىميرد توكل كن و به ستايش او تسبيح گوى؛ و همين بس كه او به گناهان بندگانش آگاه است.
الزمر
أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٦﴾
آيا خدا كفايتكننده بندهاش نيست؟ و [كافران] تو را از آنها كه غير اويند مىترسانند و هر كه را خدا گمراه گرداند برايش راهبرى نيست. ﴿٣٦﴾
وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ ۗ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ ﴿٣٧﴾
و هر كه را خدا هدايت كند گمراهكنندهاى ندارد. مگر خدا نيست كه نيرومند كيفرخواه است؟ ﴿٣٧﴾
احزاب
وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٤٨﴾
و كافران و منافقان را فرمان مبر، و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد كن و كارسازى [چون] خدا كفايت مىكند. ﴿٤٨﴾
بگو: «من تنها پروردگار خود را مىخوانم و كسى را با او شريك نمىگردانم.» ﴿٢٠﴾
حتی بگویم دعای ما را (مردگان) می شنوند شریک است برای الله چون الله فقط دعای مارا می شنود
یا برای مردگان نذری و قربانی بدهیم شریک است
بگو: «من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم.» ﴿٢١﴾
پیامبر خود میگوید برای شما سود و زیانی برای شما و خود ندارم. حال من چرا کسی را واسطه
خداوند الله کنم که سود و زیانی ندارد
بگو: «هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمىدهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمىيابم. ﴿٢٢﴾
هیچ کسی من و شما را در برابر الله پناه نمیدهد حال آن کس پیامبر و امام علی و امام رضا یا ابوبکر و عمر و...... باشد
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٩﴾
سپاس خداى را كه با وجود سالخوردگى، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد. به راستى پروردگار من شنونده دعاست. ﴿٣٩﴾
آل عمران
هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٨﴾
آنجا [بود كه] زكريا پروردگارش را خواند [و] گفت: «پروردگارا، از جانب خود، فرزندى پاك و پسنديده به من عطا كن، كه تو شنونده دعايى ﴿٣٨﴾
پس شما چرا مردگان را واسطه بین خود و الله می کنید. چرا مستقیم از الله نمی خواهید؟ الله به پیامبر می گوید: ما قبل از تو هیچ کسی را جاودانه روی زمین نکردم . تو می میری وآنها می میرند مگه الله کفایت نمی کند؟ مگه الله رحیم نیست ؟ مگه الله شنوا و بینا نیست؟
سلام
1- توسل به انبیاء و اولیاء الهی تعلیم خود قرآن است همچنانکه فرزندان یعقوب ع برای بخشایش گناهان به او متوسل شدند :قالوا یا ابانا استغفر لنا انا کنا خاطئین ( یوسف 97)
2- انبیاء و اولیاء الهی به اذن الله قدرت تصرف در امور دارند .آنها قادرند به اذن الهی خلق کنند شفا بدهند یا مرده را زنده کنند : اذ قال الله یا عیسی بن مریم .... و اذ تخلق من الطین کهیئه الطیر فتنفخ فیها فتکون طیرا باذنی و تبری الاکمه والابرص باذنی و اذ تخرج الموتی باذنی (مائده 110)
3- انبیاء و اولیاء الهی بعد از مرگ حیات برتر معنوی دارند : و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ( آل عمران 169)
4- خداوند متعال همه امور خود را از طریق خلق به انجام می رساند او با واسطه رزق می دهد با واسطه شفا می دهد با واسطه باران می آورد با واسطه گیاهان را باردار می کند با واسطه انسان می آفریند با واسطه سیر می کند با واسطه سیراب می کند وووو
5- پس درخواست از خدا با این وسائط پاک نیرومند که عبد صالح خدایند حرکت در مسیر قوانینی است که خداوند بر جهان حاکم فرمود
موفق در تامل
سلام
1- توسل به انبیاء و اولیاء الهی تعلیم خود قرآن است همچنانکه فرزندان یعقوب ع برای بخشایش گناهان به او متوسل شدند :قالوا یا ابانا استغفر لنا انا کنا خاطئین ( یوسف 97)
2- انبیاء و اولیاء الهی به اذن الله قدرت تصرف در امور دارند .آنها قادرند به اذن الهی خلق کنند شفا بدهند یا مرده را زنده کنند : اذ قال الله یا عیسی بن مریم .... و اذ تخلق من الطین کهیئه الطیر فتنفخ فیها فتکون طیرا باذنی و تبری الاکمه والابرص باذنی و اذ تخرج الموتی باذنی (مائده 110)
3- انبیاء و اولیاء الهی بعد از مرگ حیات برتر معنوی دارند : و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ( آل عمران 169)
4- خداوند متعال همه امور خود را از طریق خلق به انجام می رساند او با واسطه رزق می دهد با واسطه شفا می دهد با واسطه باران می آورد با واسطه گیاهان را باردار می کند با واسطه انسان می آفریند با واسطه سیر می کند با واسطه سیراب می کند وووو
5- پس درخواست از خدا با این وسائط پاک نیرومند که عبد صالح خدایند حرکت در مسیر قوانینی است که خداوند بر جهان حاکم فرمود
موفق در تامل
1- توسل به انبیاء و اولیاء الهی در حیات آنها نه به قبر آنها تعلیم خود قرآن است . کاملا درسته فرندان یعقوب (ع) برای بخشایش گناهان به او متوسل شدند . چون یعقوب(ع) در حیات بوده دعای فرندانش را می شنود.
آیا این عمل بعد از این که یعقوب از دنیا رفت و فوت کردن باز هم فرزندان به مرده و قبر ایشان توسل کردند؟ البته نه و مستقما به خدا می گفتن
قرآن هرگز توسل به قبور و مردگان را تحلیم نداده بلکه این کار شرک است.
النمل
قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ ﴿٩٧﴾
گفتند: «اى پدر، براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما خطاكار بوديم.» ﴿٩٧﴾
2- انبیاء و اولیاء الهی به اذن الله قدرت تصرف در امور دارند البته نه بر همه چیز و همه کس آنچه که الله می خواهد . البته نباید غلو کنیم همه انبیاء بشر مثل ما بودند
3- انبیاء و اولیاء الهی بعد از مرگ حیات برتر معنوی دارند نزد الله: بله شهدا زنده هستند البته نه در این دنیا بلکه نزد الله زنده هستند. البته تمام مردگان زنده هستند در برزخ
4. البته واسطه کردن و حرف زدن با قبور الله نگفته
توسل به انبیاء و اولیاء الهی در حیات آنها نه به قبر آنها تعلیم خود قرآن است . کاملا درسته فرندان یعقوب (ع) برای بخشایش گناهان به او متوسل شدند . چون یعقوب(ع) در حیات بوده دعای فرندانش را می شنود. آیا این عمل بعد از این که یعقوب از دنیا رفت و فوت کردن باز هم فرزندان به مرده و قبر ایشان توسل کردند؟ البته نه و مستقما به خدا می گفتن قرآن هرگز توسل به قبور و مردگان را تحلیم نداده بلکه این کار شرک است.
سلام
1- در واسطه قرار دادن انبیاء و اولیاء روح الهی آنها موضوعیت دارد نه جسمشان چه اینکه جسم آنها مانند جسم ماست .
2- کسی به قبر اولیاء توسل نکرده است ( یعنی اینقدر ساده اندیش باید بود ؟ ) توسل به اولیاء هیچ ارتباطی با قبر آنها ندارد همانطور که توسل از هرکجای عالم که باشد صورت می پذیرد چه اینکه روح الهی ایشان مافوق زمان و مکان قرار دارد و منحصر در این اموری که افراد عادی و زندگان هستند نمی باشند
موفق در تامل
سلام
1- در واسطه قرار دادن انبیاء و اولیاء روح الهی آنها موضوعیت دارد نه جسمشان چه اینکه جسم آنها مانند جسم ماست .
2- کسی به قبر اولیاء توسل نکرده است ( یعنی اینقدر ساده اندیش باید بود ؟ ) توسل به اولیاء هیچ ارتباطی با قبر آنها ندارد همانطور که توسل از هرکجای عالم که باشد صورت می پذیرد چه اینکه روح الهی ایشان مافوق زمان و مکان قرار دارد و منحصر در این اموری که افراد عادی و زندگان هستند نمی باشند
موفق در تامل
1- در واسطه قرار دادن انبیاء و اولیاء روح الهی آنها موضوعیت دارد نه جسمشان مگه روح آنان اینجا است. الله هر کسی که میمرد روح آنان را کامل میگیرد. حال اگر فرض کنم روحشان اینجا باشد مگه ما باید به روح توسل کنیم درست مثل سخنان مسیحت که مگویند روح مسیح به ما شفاهت می دهد
الزمر
اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٤٢﴾
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مىستاند، و [نيز] روحى را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مىكند]؛ پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مىدارد، و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معيّن [به سوى زندگى دنيا] بازپس مىفرستد. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مىانديشند نشانههايى [از قدرت خدا]ست.﴿٤٢﴾
روح مردگان پیش الله است
شما از چه منطق میگوید روح الهی ایشان مافوق زمان و مکان قرار دارد در قرآن این عمل فقط به خدا دارد ؟
الله است مافوق زمان و مکان نه بندگان الله اگر تفکر کنید
انعام
وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَىٰ أَجَلٌ مُّسَمًّى ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿٦٠﴾
و اوست كسى كه شبانگاه، روح شما را [به هنگام خواب] مىگيرد؛ و آنچه را در روز به دست آوردهايد مىداند؛ سپس شما را در آن بيدار مىكند، تا هنگامى معيّن به سر آيد؛ آنگاه بازگشت شما به سوى اوست؛ سپس شما را به آنچه انجام مىدادهايد آگاه خواهد كرد. ﴿٦٠﴾
حال شما وقتی به خواب میروید و روح شما موقع خارج میشود می شنوید؟ نه
2.شما میگوید کسی به قبر اولیاء توسل نکرده پس چرا میلیونها دلار خرج این قبور میکنید و دورقبور از طلا میسازید؟ اگر این ثروت در جامعه صرف میشود چه میشود؟
حال شما بگوید چرا باید واسطه(مرده=شرک) بین خود و الله بگیرید؟ مگه به تنهای نمیشود؟ وقتی واسطه می گیرید شادمان می شوید.
الزمر
و چون خدا به تنهايى ياد شود دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند منزجر مىگردد و چون كسانى غير از او ياد شوند بناگاه آنان شادمانى مىكنند (45)
ذَٰلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ﴿١٢﴾
اين [كيفر] از آن روى براى شماست كه چون خدا به تنهايى خوانده مىشد، كفر مىورزيديد؛ و چون به او شرك آورده مىشد، آن را باور مىكرديد. پس [امروز] فرمان از آن خداىِ والاىِ بزرگ است.
زمر
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴿٢٧﴾
و در اين قرآن از هر گونه مثَلى براى مردم آورديم، باشد كه آنان پندگيرند. ﴿٢٧﴾
قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٢٨﴾
قرآنى عربى، بىهيچ كژى؛ باشد كه آنان راه تقوا پويند.﴿٢٨﴾
بله در قرآن کریم الله از هر مثلی زده اگر شما پندگیرید
حال شما بگوید چرا باید واسطه(مرده=شرک) بین خود و الله بگیرید؟ مگه به تنهای نمیشود؟ وقتی واسطه می گیرید شادمان می شوید.
سلام
ما تابع قرآنیم و قرآن واسطه قرار دادن اولیاء الهی را مجاز می شمارد بلکه با نقل جریان فرزندان یعقوب ع طریقی بسوی مغفرت خود معرفی می فرماید چه اینکه قرآن کریم در صدد تعلیم مومنین است و هر داستانی درسها دارد . قرآن کتاب قصه نیست کتاب انسان سازی است برای بهره مندی از تعالیم آن باید به کلمه کلمه و نکته به نکته آن دقت کرد .
اگر خدای متعال می خواست بندگان مستقیما و بی واسطه به او توجه کنند در اداره مملکت خویش ( جهان ) وسائط قرار نمی داد پس این یک سنت الهی است . بی توجهی به سنن الهی انسان را از درک حقایق و اسرار دین محروم می کند .
شما ببینید خدای متعال در آیه 110 سوره مائده چه مقاماتی برای عیسی ع ثابت می فرماید . اینها همه برای شناسایی و معرفت است .
ما از اینکه در دین و دنیا متمسک به اولیاء الهی باشیم افتخار می کنیم و در نگاه ما این نه شرک بلکه عین توحید است .
موفق در تامل
سلام
ما تابع قرآنیم و قرآن واسطه قرار دادن اولیاء الهی را مجاز می شمارد بلکه با نقل جریان فرزندان یعقوب ع طریقی بسوی مغفرت خود معرفی می فرماید چه اینکه قرآن کریم در صدد تعلیم مومنین است و هر داستانی درسها دارد . قرآن کتاب قصه نیست کتاب انسان سازی است برای بهره مندی از تعالیم آن باید به کلمه کلمه و نکته به نکته آن دقت کرد .
اگر خدای متعال می خواست بندگان مستقیما و بی واسطه به او توجه کنند در اداره مملکت خویش ( جهان ) وسائط قرار نمی داد پس این یک سنت الهی است . بی توجهی به سنن الهی انسان را از درک حقایق و اسرار دین محروم می کند .
شما ببینید خدای متعال در آیه 110 سوره مائده چه مقاماتی برای عیسی ع ثابت می فرماید . اینها همه برای شناسایی و معرفت است .
ما از اینکه در دین و دنیا متمسک به اولیاء الهی باشیم افتخار می کنیم و در نگاه ما این نه شرک بلکه عین توحید است .
موفق در تامل
دوست عزیز توسل به اولیاء الهی در حیات آنها بوده نه بعد از مرگ و قرآن هرگز توسل به اولیاء الهی به از مرگ سفارش نمیکند بلکه شرک است. مگه برای عبادت الله میشه واسطه گرفت. چرا نماز نمیشه واسطه (کسی) بخواند.
مشرکین مکه بتها و مردگان را واسطه و شفیه می گرفتن و به الله باور داشتن
اگه این توحید است چرا پیامبران پیامبران دیگری واسطه نگرفتن؟
آیا بعد از مرگ یعقوب فرزندانش باز هم به یعقوب توسل کردند؟
و یاران پیامبر و حضرت علی (ع) بعد از مگر پیامبر ایشان را واسطه کردن؟
نمل
قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ ۖ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
[صالح] گفت: «اى قوم من، چرا پيش از [جستن] نيكى، شتابزده خواهان بدى هستيد؟ چرا از خدا آمرزش نمىخواهيد؟ باشد كه مورد رحمت قرار گيريد.»
بله همه جا واسطه شرط نیست صالح گفته از خدا آمورزش بخواهید نه مرا واسطه کنید
حال مردگان از دعای ما بی خبر هستند.
شرک ورزیدن به الله توحید است؟
با سلام به دوستان بزرگوار
یکی از مسائلی که از پیش بین متکلمین و محدثین اسلامی مطرح بوده، بحث حیات برزخی و مسأله سماع و شنیدن اموات است. این مسأله منشأ اختلاف در مسائل دیگری ازقبیل: توسل واستعانت ازارواح اولیای الهی بعد از و فاتشان و...شده است.
عموم مسلمانان قائل به حیات برزخی وزندگی اموات،خصوصا اولیای الهی درعالم برزخ اند، در این میان دیدگاه علمای شافعی مذهب وعلمای بریلوی به دیدگاه شیعه بسیار نزدیک است بر خلاف وهابیان که حیات برزخی اولیاء را قبول دارند، اما منکر هر گونه ارتباط واطلاع آنها ازامور دنیا اند.
از اموری که بسیار عجیب به نظر می رسد برداشت سطحی عده ای که نام توحید را به همراه خود یدک می کشند اما بهره ای از آن ندارند می باشد، در نظریاتی که در زمان ما از سوی وهابیت مطرح می شود توجه سطحی به قسمتی از آیات و عدم توجه به سیاق آیات و بالاتر از آن مخالفت عملی با تمام مفسرین اسلامی حتی مفسرین سلفی همچون ابن تیمیه و ابن کثیر و ابن رجب حنبلی و...است.
و جالب این است که این عدۀ کم سواد توجه ندارند که در این نظریات شیعه مقابل آنها نیست بلکه اهل سنت حتی با گرایش سلفی در تفسیر سطحی از این آیات مقابل آنها اند لذا عمل معقول آن است که این نظریات سخیف را در میان مجامع علمی اهل سنت مطرح نمایند تا اگر زمانی با هم هم عقیده شدند آنرا به عنوان نظر اهل سنت مطرح نمایند تا مخاطب آن شیعیان باشند و نه غیر آن، تا با دید توحیدی وهابی آنان اکثر قریب به اتفاق مسلمانان متهم به شرک نشوند.
در ميان مسلمانان حنفى مذهب شبه قاره هند دو فرقه مهم وجود دارد كه از نظر ديدگاههاى اعتقادى متفاوتاند، اين دو فرقه عبارت اند از ديوبندىها و بريلوىها. فرقه بريلوى در اصل منسوب به روستاى بريله هندوستان است، بدين جهت به آن بريلوى گفته شده كه رهبر آن به نام «مولانا احمد رضا خان» از آن روستا بوده است و اين مسلك را پايه ريزى كرده است.
ديوبند نيز روستايى در هند است كه دارالعلوم اسلامى در آنجا تأسيس شده است كه به آنان ديوبندى مىگويند. اين دو گروه در آغاز به يكديگر نزديك بودند امّا به مرور زمان اختلافات اعتقادى فراوانى بين آنان بروز كرد، به گونهاى كه امروز ديوبندىها، بريلوىها را مشرك، و بريلوىها ديوبندىها را وهابى مىدانند و هر گروه به دفاع از خود مىپردازد.
از جمله اعتقادات بريلوىها مىتوان به مواردى چون علم غيب، مفتاح الغيب بودن پيامبر حاضر و ناظر بودن پيامبر، نور بودن پيامبر اكرم«صلی الله علیه وآله» مدد خواستن اولياى الهى، طواف بر قبر و...اشاره كرد.
در مورد گستره اين دو گروه بايد گفت بيشتر علماى اهلسنّت پاكستان، هند و ايران ديوبندى هستند. پس از گسترش وهابيت در سرزمين حجاز آنان ارتباطاتى با برخى از كشورهاى اسلامى از جمله شبه قاره هند برقرار كردند. در زمانى كه خاندان شريف به كمك عثمانىها ووهابىها از حرمين بيرون رانده شد، احمد رضا خان نامهاى به علماى حرمين نوشت و در آن نامه سعى كرد وهابى بودن ديوبندىها را ثابت كند. وى در آن نامه هفتاد ايراد بر ديوبندىها وارد كرد و فتوا به كفرشان داد.
پس از آن ديوبندىها نيز نامهاى نوشتند و سخنان او را افترا دانسته و تصريح كردند كه آنها مقلد و پيرو مذهب امام اعظم بوده و وهابى نمىباشند و 26 سؤال اعتقادى آنان را پاسخ داده و براى علماى حرمين فرستادند كه مورد تأييد آنان قرار گرفت. اين نامه همراه پرسشها و پاسخها به نام «المهند على المفند»چاپ شده است. اين كتاب بهترين نوشتهاى است كه در عقايد و ديدگاههاى اهلسنّت نوشته شده زيرا درگيرى و نزاع اعتقادى بين گروه بريلوى و ديوبندى سبب شد كه هريك از اين دو گروه ديدگاههاى خويش را روشن و خود را از نسبت وهابى بودن پاك و مبرّا سازند.
يكى از علماى اهلسنّت چابهار آن را به فارسى ترجمه كردهاند. تفصيل ديدگاههاى اين دو فرقه را مىتوان از آن كتاب دريافت نمود.
كتاب المهند على المفند در پاسخ اين پرسش كه آيا جايز است كسى پس از وفات پيامبر«صلی الله علیه وآله» در دعا به آن حضرت متوسل شود، مىنويسد: «عندنا و عند مشايخنا يجوزالتوسل فى الدعوات بالانبيأء و الصالحين من الاوليأ و الشهدأ والصديقين فى حياتهم و بعد وفاتهم بأن يقول فى دعائه اللهم انى أتوسل اليك بفلان أن تجيب دعوتى و تقضى حاجتى الى غير ذلك كما صرح به شيخنا و مولانا الشاه محمد اسحق الدهلوى ثم المهاجر المکی ثم بينه فى فتاواه شيخنا و مولانا رشيد احمد الگنگوهى...»[1].
«از ديدگاه بزرگان و اساتيد ما توسل در دعاها به پيامبران،افراد شايسته از اوليا، شهدا و صديقين در حيات و پس از مرگ جايز است به اين صورت كه خدايا به واسطه فلان پيامبر يا بنده خوبت به تو متوسل مىشوم تا دعاى مرا اجابت و خواسته مرا بر آورده سازى. به اين ديدگاه مولانا محمد اسحاق دهلوى تصريح فرموده و مولانا رشيد احمد گنگوهى آن را در فتاواى خود روشن ساخته است».اين ديدگاه در روايات نيز بيان شده است.
[1][=B Badr].[=B Badr] المهند على المفند، مولانا خليل احمد سهارنپورى«م:1346ه»، همراه با ترجمه اردو، ص 36 ـ 37.ادارۀ اسلامیات ،انار کلی لاهور.
دراين كتاب برخى از عقايد اهلسنّت را به روشنى بيان شده كه از جملۀآن، مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- زيارت رسول الله داراى برترين درجات قرب و بالاترين ثواب هاست چنان كه - مىتوان گفت - قريب به واجب است. لذا در وصف كسى كه صرفاً براى زيارت پيامبر به مدينه برود و هيچ انگيزهاى نداشته باشد، خود پيامبر فرموده است: «بر من حقى است كه در قيامت شفيع او باشم».
2- زمينىكهجسدمطهرپيامبر«صلی الله علیه وآله» روىآنقراردارد افضل على الاطلاق است و حتى بر عرش و كرسى برترى دارد.[1]
3 - جايز است در برابر قبر شريف پيامبر«صلی الله علیه وآله» ايستاد و گفت: يا رسول الّله براى آمرزش و مغفرت من شفاعت كن و يا با توسل به شما مىخواهم مسلمان بميرم.[2]
4- ابوهريره از پيامبر اكرم«صلی الله علیه وآله» روايت كرده كه حضرت عيسى«علیه السلام»هبوط نموده و مراسم حج انجام مىدهد و بر قبر من حاضر شده و بر من سلام مىدهد و من جواب سلام او را مىدهم. طبيعى است كه جواب دادن هنگامى مصداق دارد كه جواب دهنده سلام را بشنود.[3]
5- همه پيامبران در قبور خود با جسد مادى مانند دنيا زنده هستند و نماز، روزه و... انجام مىدهند از اين رو بعضى گفتهاند كه ارث آنان قابل تقسيم نيست و كسى نمىتواند با همسرشان ازدواج كند.
نزد اهلسنّت و مشايخ آنان بهتر آن است كه در وقت زيارت و دعا رو به طرف چهره مبارك پيامبر«صلی الله علیه وآله» نمود[4].
6 - از بزرگان ديوبند نقل شده است كه رسول خدا«صلی الله علیه وآله» در قبر شريف زندهاند و علاوه بر شنيدن سلام از نزديك، سلامى كه از دور به آن حضرت فرستاده شود توسط فرشتگان به ايشان مىرسد و حتى اعمال امت نيز توسط فرشتگان بر آن حضرت عرضه مىشود، ولى آنچه در اين عصر شنيده مىشود كه ثواب سلام و صلوات به روح حضرت نمىرسد بر خلاف اجماع امت است...»[5].
[1].[=B Badr]همان /49.
[2][=B Badr] .همان/41.
[3][=B Badr] .همان/158.
[4].[=B Badr]همان/38.
[5][=B Badr].همان/159.
عقیده علمای دیوبند در مسئله حیات انبیاء
در کتاب عقائد اهل سنت و جماعت آمده است:
« به عقیده ما و مشائخ ما آن حضرت «صلی الله علیه و سلم» در مرقد مطهرش زنده است و حیاتش مشابه حیات دنیوی است بدون آنکه مکلف باشد و این نوع حیات مخصوص به آن حضرت و تمام انبیاء علیهم السلام و شهدا می باشد و از نوع حیات برزخی که تمام مسلمین حتی همگی مردمان را حاصل است نیست چنانکه علامه سیوطی در کتابش «انباء الاذکیاء بحیاة الانبیاء» تنصیص و تصریح فرموده استت که شیخ تقی الدین سبکی گفته است حیات انبیاء و شهدا در قبرهایشان همانند حیات دنیویشان می باشد و دلیل بر آن نماز خواندن حضرت موسی «علیه السلام» در قبرش می باشد(چنانکه در حدیث وارد شده است.مترجم) زیرا نماز اداکردن احتیاج به جسم زنده دارد پس با این تصریحات به ثبوت پیوست که حیات آن حضرت« صلی الله علیه و سلم» در نوع خودش حیات دنیوی است و از آن جهت که در عالم برزخ کائن و حاصل است برزخی است. وشیخ ما شمس الاسلام مولانا محمد قاسم «قدس سره العزیز» پیرامون این بحث کتابچه ای مستقل و دقیق و در نوع خود عجیب دارد که نظیرش تا بحال دیده نشده است و این کتابچه چاپ شده و در میان مردم منتشر گردیده است و نامش «آب حیات» است»[1].
[=Times New Roman][1][=Times New Roman] . عقائد اهل سنت و جماعت در رد وهابیت و اهل بدعت، مولانا احمد سهارنپوری،مدرسه عربیه اسلامیه چابهار، اول، 1370ش، ص 87تا89
الله میگوید وقتی مردید و خاک شدید شما را شکل و زنده میکنیم. شما میگوید مردگان در قبور زنده هستند.
و كيست گمراهتر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مىخواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمىدهد و آنها از دعايشان بىخبرند (5)
بله مردگان از دعای ما بیخبر هستند. در این آیه منظور مردگان است که از دعای زندگان بی خبر هستند.
باز هم بگوید مردگان شنوا هستند
حال شما ثابت کنید مردگان شنوا هستند؟از قرآن
اهل سنت به توصل به مردگان اعتقاد ندارد
تذکر:
توصیه حقیر به امثال جناب یکتا پرست این است که قبل از اینکه مطلبی را بیان کنند نگاه کنند به دیدگاه علمایی که به آنها استناد دارند اگر حنفی اند به دیدگاه کلامی آنها و اگر سلفی، لااقل به نظریات افرادی همچون ابن تیمیه و ابن رجب و ابن کثیر و...نگاهی بیندازند، هر چند بعید به نظر می رسد که جناب ایشان چنین تمکن علمی ای داشته باشند.
به هر حال اگر شما سخنی را بیان می کنید و خود را موحد و ما را مشرک می دانید از علمای موحد خود مدد بگیرید و الا نظریات سطحی شما که در مقابل آن معظم مسلمانان قرار می گیرند ارزش نقد علمی را ندارد که دوستان ما را بدان مشغول سازد.
دوست عزیز توسل به اولیاء الهی در حیات آنها بوده نه بعد از مرگ و قرآن هرگز توسل به اولیاء الهی به از مرگ سفارش نمیکند بلکه شرک است. مگه برای عبادت الله میشه واسطه گرفت. چرا نماز نمیشه واسطه (کسی) بخواند. مشرکین مکه بتها و مردگان را واسطه و شفیه می گرفتن و به الله باور داشتن اگه این توحید است چرا پیامبران پیامبران دیگری واسطه نگرفتن؟ آیا بعد از مرگ یعقوب فرزندانش باز هم به یعقوب توسل کردند؟ و یاران پیامبر و حضرت علی (ع) بعد از مگر پیامبر ایشان را واسطه کردن؟
سلام
درد دین همین ظاهر بینی ها و نداشتن تعمق است .
ای بنده خدا توسل تعلیم دین و قرآن است . در توسل روح ولی الهی معیار و مناط است چه در حیات و چه در ممات ، مگر وقتی زنده بود جسمش ملاک صحت توسل بود که پس از مرگش صحیح نباشد . حال شما چه می گویید ؟ اگر روح را باور ندارید یا اینکه فکر می کنید روح اولیاء الهی با از دست رفتن جسمشان بی خاصیت می شود سخت در اشتباه هستید . خوب است اطلاعاتتان را از روح و حقایق آن بیشتر بفرمایید .
اول می آید می گوید توسل شرک است . وقتی برایش دلیل قرآنی بر جواز توسل می آوریم می گوید توسل به قبر شرک است وقتی می گوییم توسل به قبر نیست به روح ولی الهی است می گوید توسل به مرده شرک است یکبارگی بگو خاصیت زنده ای مثل شما از روح ولی الهی بیشتر است و خود را راحت کن . چرا هی شرک شرک می کنی .
باز می گوید مگر خدا نیست که دیگری را واسطه قرار می دهید . خوب بنده خدا شما در چند فعل خود مستقیم به خدا وصل هستی که در توسل اشکال می کنید ؟
خدا فرمود از طریق اسباب بیایی که قدر و اندازه خود را بدانی . نگویی من مستقیم از خدا می گیرم . در شان تو و من نیست که مستقیم از او بگیریم . فیض مستقیم در چنان مرتبه بالا و والایی است که تصور آن هم برای نزدیک به صد درصد مردم امکان پذیر نیست .
چطور ابتلای انسانها و از جمله مسلمین به این همه اسباب شرک نیست اما همین که پای ولی الهی به میان می آید شرک است ؟ مگر خدای متعال برای ارتباط با خودش نیاز به اسباب داشت که فرمود وضو بگیر تکبیر بگو ذکر بگو و هزار سبب دیگر . مگر نمی توانست به ارتباط درونی قلبی اکتفا کند پس چرا اینهمه سبب آورد . چرا در حج اینهمه سبب قرار داد . چرا برای ثواب انفاق فقیر را سبب قرار داد و هزاران هزار سبب دیگر آیا وسیله قرار دادن ( توسل ) این اسباب شرک است ؟ اگر شرک نیست چرا باید سبب شدن ولی الهی شرک باشد ؟
موفق در تامل
[=book antiqua]الله میگوید وقتی مردید و خاک شدید شما را شکل و زنده میکنیم. شما میگوید مردگان در قبور زنده هستند.[=book antiqua]اهل سنت به توصل به مردگان اعتقاد ندارد
جناب موحد شما که هنوز فرق توسل را با توصل نمی دانید چگونه مدعی عدم اعتقاد اهل سنت نسبت به توسل هستید؟
بنابراین عجله نکنید و اگر تمکن مطالعۀ کتب متعدد که از جانب اهل سنت نگاشته شده است را ندارید لااقل یک جستجوی مختصر در سایتهای فارسی زبان بنمائید تا تصورات ذهنی خود را به اسم اهل سنت تمام نکنید.
البته توسل برای الله لازم است.
مثال توسل با نماز خواندن با روزه گرفتن با قران خواندن با زکات و........نه با مرده
بنده خدا آقای توحید-یکتاپرستی درست میگوید. و از قرآن ثابت کرده خداوند در این ایه که نقل کرده
توسل به پیامبرانی که زنده بودندمشکلی ندارد.
شما کی ثابت کردید توسل بر مردگان از روی قرآن ما که ندیدیم شما فقط مثل فرزندان یعقوب را گفتید
نگفتید بعد از مرگ یعقوب بازهم فرزندانش او را توسل کرنند؟
و كيست گمراهتر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مىخواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمىدهد و آنها از دعايشان بىخبرند (5)
خداگفته: که کسانی که مردن در دنیای برزخی هستند از دعای کسانی که زنده هستند بی خبرند
کسانی که توسل بر مردهگان اعتقاد دارند از قرآنی براین کار دلیلی بیارند ؟
فکر نکنم توسل اهل سنت با چند بت بشود ثابت کرد به این بیتها اعتماد نکنید
مثال توسل با نماز خواندن با روزه گرفتن با قران خواندن با زکات و........نه با مرده بنده خدا آقای توحید-یکتاپرستی درست میگوید. و از قرآن ثابت کرده خداوند در این ایه که نقل کرده
سلام
1- شما باید موضع خود را درباره واسطه مشخص کنید :
یا واسطه مطلقا غلط است
یا مطلقا درست است
یا در بعضی موارد درست است و در بعضی موارد غلط است
2- منظور خود را از مرده مشخص کنید
3- ثابت کنید ارواح اولیاء الهی به منزله مرده بی خاصیت است
4- ثابت کنید صحت توسل به اولیاء الهی در حیاتشان بخاطر جسمشان است نه روح والای آنها
5- منظور از این آیه
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ﴿5﴾ و كيست گمراهتر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مىخواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمىدهد و آنها از دعايشان بىخبرند (5)
ارواح پاک و صاحب تصرف اولیاء الهی نیست چون می فرماید آن من دون الله هیچگاه استجابت کننده او نبوده است و تا قیامت هم چنین خواهد بود ( فعل مضارع لا یستجیب زمان حال و آینده را در برمی گیرد و دلالت بر استمرار دارد) در حالیکه اولیاء الهی در حیاتشان در ابعاد مادی و معنوی استجابت کننده اهل ایمان بوده اند . ضمن اینکه آیه خطاب به مشرکان زمان پیامبر ص است و در خصوص بتهاست و ربطی به مردگان ندارد .
فکر می کنم به کمی تدبر و تعمق و اندیشه و فاصله گرفتن از فضای غبار آلود ذهنتان نیاز دارید
و اما ما دلیل قرآنی داریم بر اینکه اولیاء الهی بعد از دنیا هم به امت خود توجه می کنند (مائده آیات 116 تا 118 )
و اذ قال الله یا عیسی بن مریم ا انت قلت للناس اتخذونی و امی الهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی ان اقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته
تا اینکه می فرماید : فلما توفیتنی کنت انت الرقیب علیهم
که صریحا دلالت دارد بر اینکه این مکالمه با خدا پس از این دنیا و در عالم دیگری است
وسپس امتش را مورد توجه قرار می دهد :
ان تعذبهم فانهم عبادک و ان تغفر لهم فانک انت العزیز الحکیم
آقایان ! از خدا و اولیاء گرامیش شرم کنید و اینقدر به خدا و رسول و مومنان افترا نبندید .
موفق در اندیشه
یا ستار..
با سلام..
ایات را نمی توان از منطوق و مفهوم ان خارج نمود و بر سبیل مختلف زد بلکه ایات خود سیاق دارند و طبق سیاق و منطق خود باید تفهم گرند....
در نماز می گوییم:
[="red"]السلام علیک ایها النبی و رحمه....[/]
اصولا این سلام که به مخاطب داده می شود و مخاطب نیز علی الظاهر در قید حیات نیستند برای کیست و چیست!!!
شما می گویید هر که در قید حیات دنیوی نباشد صدای ما را نمی شنود مطلقا ،ایا فرشتگان که علی الظاهر در حیات دنیوی نیستند صدای ما را می شنوند یا نمی شنوند!!!
یاحق
سلام
1- شما باید موضع خود را درباره واسطه مشخص کنید :
یا واسطه مطلقا غلط است
یا مطلقا درست است
یا در بعضی موارد درست است و در بعضی موارد غلط است
2- منظور خود را از مرده مشخص کنید
3- ثابت کنید ارواح اولیاء الهی به منزله مرده بی خاصیت است
4- ثابت کنید صحت توسل به اولیاء الهی در حیاتشان بخاطر جسمشان است نه روح والای آنها
5- منظور از این آیهارواح پاک و صاحب تصرف اولیاء الهی نیست چون می فرماید آن من دون الله هیچگاه استجابت کننده او نبوده است و تا قیامت هم چنین خواهد بود ( فعل مضارع لا یستجیب زمان حال و آینده را در برمی گیرد و دلالت بر استمرار دارد) در حالیکه اولیاء الهی در حیاتشان در ابعاد مادی و معنوی استجابت کننده اهل ایمان بوده اند . ضمن اینکه آیه خطاب به مشرکان زمان پیامبر ص است و در خصوص بتهاست و ربطی به مردگان ندارد .
فکر می کنم به کمی تدبر و تعمق و اندیشه و فاصله گرفتن از فضای غبار آلود ذهنتان نیاز دارید
و اما ما دلیل قرآنی داریم بر اینکه اولیاء الهی بعد از دنیا هم به امت خود توجه می کنند (مائده آیات 116 تا 118 )
و اذ قال الله یا عیسی بن مریم ا انت قلت للناس اتخذونی و امی الهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی ان اقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته
تا اینکه می فرماید : فلما توفیتنی کنت انت الرقیب علیهم
که صریحا دلالت دارد بر اینکه این مکالمه با خدا پس از این دنیا و در عالم دیگری است
وسپس امتش را مورد توجه قرار می دهد :
ان تعذبهم فانهم عبادک و ان تغفر لهم فانک انت العزیز الحکیم
آقایان ! از خدا و اولیاء گرامیش شرم کنید و اینقدر به خدا و رسول و مومنان افترا نبندید .
موفق در اندیشه
دلیل قرآنی بر اینکه اولیاء الهی بعد از دنیا هم به امت خود توجه نمی کنند
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، آيا تو به مردم گفتى: من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟» گفت: «منزهى تو، مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم. اگر آن را گفته بودم قطعاً آن را مىدانستى. آنچه در نفس من است تو مىدانى؛ و آنچه در ذات توست من نمىدانم، چرا كه تو خود، داناى رازهاى نهانى. ﴿١١٦﴾
الله بر این کار تنوا است. که با روح انوات سخن گوید حال چرا شما خود را با الله مقایسه می کنید
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾
جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم؛ [گفتهام] كه: خدا، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد، و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى. ﴿١١٧﴾
این هم دلیل روشن
عیسی(ع) می فرماید: تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم یعنی هرگز من تا زنده بودم نگفتم من خدا هستم بلکه بعد از رفتن روح من به شرک رفتن . پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى. دباره بگوید روح اولیاء الهی بر ما گواه هستند.
بله الله بر ما نگهبان است نه روح مردگان
سخن شما که گفتید روح اولیاء الهی به ما توجه می کنند جز خرافه و شرک نیست پیامبران گفتند ما بعد از مرگ بر شما گواه هستم ؟
در حقيقت كسانى را كه به جاى خدا مىخوانيد بندگانى امثال شما هستند پس آنها را [در گرفتاريها] بخوانيد اگر راست مىگوييد بايد شما را اجابت كنند (194)
شما که میگوید مردگان دعای ما را اجابت میکنند چرا در گرفتاری کاری نمی کنند
چرا آیت الله سیستانی برای درمان مرضش پیش امام رضا(ع) نه رفت و سریع به لندن رفت
الله بر این کار تنوا است. که با روح انوات سخن گوید حال چرا شما خود را با الله مقایسه می کنید
سلام
( تشابهت قلوبهم و اقوالهم ) بنده خدا سخن بر سر توانایی خدا نیست بلکه سخن بر سر توانایی ولی الهی است . وقتی ولی الهی شنوا و بینا و متکلم است پس قادر است حاجت پیروان را در محضر الهی مطرح کند .
این هم دلیل روشن
دلیل روشن بر چه ؟
دباره بگوید روح اولیاء الهی بر ما گواه هستند. بله الله بر ما نگهبان است نه روح مردگان سخن شما که گفتید روح اولیاء الهی به ما توجه می کنند جز خرافه و شرک نیست پیامبران گفتند ما بعد از مرگ بر شما گواه هستم ؟
وقتی عیسی ع زنده بود خدا بر امتش شاهد بود وقتی از میانشان رفت باز خدا بر امتش شاهد بود . عیسی ع نفرمود که بعد از رفتنم ، دیگر شاهد آنها نبودم بلکه فرمود تو رقیب آنها بودی . آیا رقیب بودن خدا مانع از شاهد بودن عیسی ع است ؟ اگر مانع است پس در زمان حیاتش هم باید چنین باشد حال آنکه چنین نیست .
مشکل شما این است که مناط همه توانایی های اولیاء الهی را اسارت در قفس جسم می دانید در حالیکه چنین نیست روح نه تنها با مرگ توانایی هایش کاهش نمی یابد بلکه دستش بازتر هم می شود
منظور از شاهد بودن اولیاء الهی نیز شاهد بودن معمولی با چشم نیست همچنانکه قرآن فرمود :
سیری الله عملکم و رسوله ( توبه 94)
این آیه دلالت بر گواهی بر همه اعمال است که با چشم ظاهری امکان پذیر نیست بلکه نتیجه احاطه روحی و اطلاع جامع معنوی است . خوب با مرگ این توان از روح گرفته می شود ؟ مگر جسم مبنای آن بود ؟
موفق در اندیشه صواب
بابا
روح تمام انسانها بعد از مرگشان در دنیای برزخ است . دیگر روی زمین نیست
حضرت عیسی(ع) گفت که بعد از گرفتن روح من بر آنها گهواه و بینا نبوده
منظور روح است نه جسم
نَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿194﴾
سلام
1- منظور آیه بتهاست چه اینکه در نگاه قرآن همه موجودات عالم بندگان خدایند به دلیل آیه :
ان کل من فی السماوت والارض الا آتی الرحمن عبدا (مریم 93)
2- منظور از آیه اولیاء الهی نیست چون ایشان در حیات دنیوی خویش هم استجابت کننده بندگان در حاجات دنیوی و اخروی آنها بودند که در امثال آیه 110 سوره مائده ذکر آن گذشت
3- چون مبنای استجابت وجاهت در نزد خدای متعال و قدرت و قوت روحی است پس مانعی از اجابت آنها پس از مرگ وجود ندارد
4- اگر روح اولیاء الهی را با اینکه از شهدا برترند بدون هیچ خاصیتی بدانیم پس چه چیز باعث شده خدای متعال ارواح شهدا را زنده بنامد ؟ وقتی روح هیچ اثری از قبیل شنیدن و دیدن و تکلم نداشته باشد حیاتش چه معنایی دارد ؟
موفق در اندیشه صواب
روح تمام انسانها بعد از مرگشان در دنیای برزخ است . دیگر روی زمین نیست حضرت عیسی(ع) گفت که بعد از گرفتن روح من بر آنها گهواه و بینا نبوده منظور روح است نه جسم
سلام
حالا معلوم شد مشکل شما چیست ؟ حتما مثل عوام فکر می کنید عالم برزخ آنسوی آسمانهاست و چون راهش خیلی دور است دیگر آنها شنوا و بینای این عالم نیستند . واقعا که باید بر این اندیشه خام خندید
بنده خدا عالم برزخ در متن همین عالم است . از آن جدا نیست . مگر قرآن را نخوانده ای که می فرماید :
و ان جهنم لمحیطه بالکافرین
خوب معنای احاطه چیست ؟ یعنی دور و بر فرد کافر جهنم است ؟ نه
یعنی در متن وجود او جهنمش برپاست . جهنم از درونش بر او محیط است .
امیدوارم کمی در معارف دین مطالعه بیشتری کنید
موفق در اندیشه صواب
سلام
1- منظور آیه بتهاست چه اینکه در نگاه قرآن همه موجودات عالم بندگان خدایند به دلیل آیه :
ان کل من فی السماوت والارض الا آتی الرحمن عبدا (مریم 93)
2- منظور از آیه اولیاء الهی نیست چون ایشان در حیات دنیوی خویش هم استجابت کننده بندگان در حاجات دنیوی و اخروی آنها بودند که در امثال آیه 110 سوره مائده ذکر آن گذشت
3- چون مبنای استجابت وجاهت در نزد خدای متعال و قدرت و قوت روحی است پس مانعی از اجابت آنها پس از مرگ وجود ندارد
4- اگر روح اولیاء الهی را با اینکه از شهدا برترند بدون هیچ خاصیتی بدانیم پس چه چیز باعث شده خدای متعال ارواح شهدا را زنده بنامد ؟ وقتی روح هیچ اثری از قبیل شنیدن و دیدن و تکلم نداشته باشد حیاتش چه معنایی دارد ؟
موفق در اندیشه صواب
روح در دنیای برزخ هم میبیند و هم تکلم دارند. حیات دارد نه روی این زمین
شما چرا فکر میکنید روح باید فقط روی زمین تکلم کنند اگه روی زمین تکلم نکنند مرده هستند؟ فکر میکنید حیات ندارند؟
اگه روی خرافه فکر کنیم همه چیز امکان دارد حتی خدا شما از روی قرآن ثابت کن؟ نه خرافه
روح در دنیای برزخ هم میبیند و هم تکلم دارند. حیات دارد نه روی این زمین شما چرا فکر میکنید روح باید فقط روی زمین تکلم کنند اگه روی زمین تکلم نکنند مرده هستند؟ فکر میکنید حیات ندارند؟
سلام
من در مورد اینکه عالم معنا در متن ماده است از قرآن دلیل آوردم و باز هم به فضل خدا می توانم بیاورم شما باید برای تصور خود از عالم برزخ که آن را در آنسوی عالم می انگارید دلیل قرآنی بیاورید .
چرا هر تصور خامی از سوی شما صحیح است و نیازی به دلیل قرآنی ندارد اما مطلب مستدل قرآنی ما صحیح نیست ؟
موفق در انصاف
با سلام به دوستان بزرگوار
حقیر ایدی جناب یکتا پرست را برای مدت یک هفته مسدود نمودم تا اهل مطالعه باشند و با مطالعه پاسخ دهند اما ظاهرا ایشان با ایدی جدید سرنوشت دوباره وارد شده اند.
از دوستان عزیز خواهش می کنم توجه به این نکته داشته باشند که در بحث توسل شیعه و سنی مقابل هم قرار ندارند بلکه تفکرات سلفی تند رو در مقابل تفکر سایر مسلمانان قرار دارد .
حتی مفسرین بزرگی همچون سید محمود آلوسی که از مفسرین بزرگ اهل سنت با گرایش سلفی است نتوانسته توسل به اولیاء را در حیات برزخی مخدوش سازد .
بنابراین به نظر حقیر به جای اطاله کلام دوستان مخالف باید نظر مفسرین و متکلمین اهل سنت را بیان کنند که بحث وزنه علمی داشته باشد و الا بحث توسل با این سبک و سیاق در این سایت در تایپیکهای متعدد آمده است که ادامۀ آن تحصیل حاصل است.
اول: توسل بر هرچیزیهای که دعای ما را نمی شنوند شکر هست مثلا دعا بر بتها و مردگان و......
آیات فراوان برصحت اینکه مردگان (کسانی که دگور) هستند از دعای ما بی
خبر هستند در قران امده
سوره 35: فاطر
يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿13﴾
شب را به روز درمىآورد و روز را به شب درمىآورد و آفتاب و ماه را تسخير كرده است [كه] هر يك تا هنگامى معين روانند اين استخدا پروردگار شما فرمانروايى از آن اوست و كسانى را كه بجز او مىخوانيد مالك پوست هسته خرمايى [هم] نيستند (13)
إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿14﴾
اگر آنها را بخوانيد دعاى شما را نمىشنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمىكنند و روز قيامتشرك شما را انكار مىكنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمىكند (14)
توسل بر مردگان کاملا و بدون شک شرک است
آیات فراوان برصحت اینکه مردگان (کسانی که دگور) هستند از دعای ما بی خبر هستند در قران امده
یک چیزی برای من سوال شده در کتب اهل سنت هم هست مثلا
در یکی از کتب سیوطی دیده ام که نوشته معتقد است پیامبران در گور زنده هستند .
تشیع که چنین اعتقادی ندارد درست است جناب صدرا ؟
و بعد اینکه
اصولا چه کسانی ادعا میکنند که مردگان در گور زنده هستند؟
در آیات قرآن که چنین چیزی نیامده .
در مصر باستان معتقد بودند مردگان در گور زنده هستند ولی در اسلام نشانه ای بر این مطلب بنده ندیدم مگر آنچه که نقل شد.
با سپاس
اول: توسل بر هرچیزیهای که دعای ما را نمی شنوند شکر هست مثلا دعا بر بتها و مردگان و......آیات فراوان برصحت اینکه مردگان (کسانی که دگور) هستند از دعای ما بی
خبر هستند در قران امدهسوره 35: فاطر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِيُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿13﴾
شب را به روز درمىآورد و روز را به شب درمىآورد و آفتاب و ماه را تسخير كرده است [كه] هر يك تا هنگامى معين روانند اين استخدا پروردگار شما فرمانروايى از آن اوست و كسانى را كه بجز او مىخوانيد مالك پوست هسته خرمايى [هم] نيستند (13)
إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿14﴾
اگر آنها را بخوانيد دعاى شما را نمىشنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمىكنند و روز قيامتشرك شما را انكار مىكنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمىكند (14)
توسل بر مردگان کاملا و بدون شک شرک است
با سلام
باز که بدون تدبر سخنان گذشته خود را تکرار نمودید.
1- جنابعالی اگر همین یک آیه را از منابع اهل سنت و کتب تفسیری آنها آوردید که مراد از تدعون صرف خواندن و توسل است بنده دست از اعتقادات خودم برمی دارم و هم عقیده با شما می شوم.
شما اصلا می دانید که تدعون در اینجا به چه معنا است؟چرا قبل آیه را نیاوردید که مراد عبادت بتهاست؟
لابددر مسلک تکفیری شما مراد ازاعمی«کور» در آیۀ (وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِيلًا)کوری ظاهری است نه باطنی؟و هر کس که در این دنیا از بینایی ظاهری بهره مند نبود در آخرت هم کور محشور می شود؟
2- چگونه توسل به اولیا ی دین که زنده اند نه مرده بدون شک شرک است؟!!!!و شما توسل به آها را در عرض خواندن بتها قرار دادید؟! علمای بزرگ سلفی هم چنین سخن نگفته اندکه شما به راحتی بر قلم جاری می نمائید؟
خداوند شهیدان را زنده می داند و شما آنها را مرده می دانید و با این حال دم از مسلمانی می زنید؟
یک چیزی برای من سوال شده در کتب اهل سنت هم هست مثلا
در یکی از کتب سیوطی دیده ام که نوشته معتقد است پیامبران در گور زنده هستند .تشیع که چنین اعتقادی ندارد درست است جناب صدرا ؟
و بعد اینکه
اصولا چه کسانی ادعا میکنند که مردگان در گور زنده هستند؟در آیات قرآن که چنین چیزی نیامده .
در مصر باستان معتقد بودند مردگان در گور زنده هستند ولی در اسلام نشانه ای بر این مطلب بنده ندیدم مگر آنچه که نقل شد.
با سپاس
با سلام به بینای عزیز
حیات انبیاء در عالم برزخ امری اتفاقی میان فریقین است هر چند در کیفیت آن اختلاف نظر وجود دارد .
سیوطی در کتاب أنباء الأذكياء بحياة الأنبياء می گوید:
«حياة النبي صلى الله عليه وسلم في قبره وسائر الأنبياء معلومة عندنا علما قطعيا لما قام عندنا من الأدلة في ذلك وتواترت به الأخبار الدالة على ذلك وقد ألف الإمام البيهقي رحمه الله جزءا في حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام في قبورهم» . حیات پیامبر صلی الله علیه وآله در قبرشان و سائر انبیاء در نزد ما به علم قطعی ثابت است بواسطه قیام ادله در این رابطه. همچنین اخبار در این رابطه متواترند و امام بیهقی کتابی در رابطه با حیات انبیاء در قبورشان نگاشته است.
ابن القيم جوزیه شاگرد ابن تیمیه نیز در کتاب الروح به نقل ازقرطبي می گوید:
«صح عن النبي «صلى الله عليه وسلم» أن الأرض لا تأكل أجساد الأنبياء ...»[1].
آنچه که از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل شده که زمین اجساد انبیاء را نمی پوساند صحیح است.
تفاوت دیدگاه شیعه با اهل سنت:
شیعه معتقد است بدن اولیای الهی سالم است و مراد از قبر برزخ است نه قبری که آن بزرگواران در آن مدفونند هر چند آن محل به واسطه آن ولی خدا مقدس است و روح او اشراف به آن مکان دارد.
ولی اهل سنت معتقدند مراد از قبر همان محلی است که انبیاء در آن مدفونند و در آنجا آنها مشغول نمازند و بدین روایت تمسک می کنند.
عن أنس بن مالك قال : قال رسول الله صلى الله عليه و سلم : «الأنبياء أحياء في قبورهم يصلون»[2].رواه أبو يعلى والبزار ورجال أبو يعلى ثقات.
انس بن مالک از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) نقل مي کند که فرمود: «انبيا در قبرهايشان زنده اند و نماز مي گذارند.» اين حديث راهمچنین علامه مناوي در فيض القدير[3]، نقل کرده، والباني[4]نيز آن را تصحيح نموده است.
عقیده علمای دیوبند[5] در مسئله حیات انبیاء
در کتاب عقائد اهل سنت و جماعت آمده است:
« به عقیده ما و مشائخ ما آن حضرت «صلی الله علیه و سلم» در مرقد مطهرش زنده است و حیاتش مشابه حیات دنیوی است بدون آنکه مکلف باشد و این نوع حیات مخصوص به آن حضرت و تمام انبیاء علیهم السلام و شهدا می باشد و از نوع حیات برزخی که تمام مسلمین حتی همگی مردمان را حاصل است نیست چنانکه علامه سیوطی در کتابش «انباء الاذکیاء بحیاة الانبیاء» تنصیص و تصریح فرموده استت که شیخ تقی الدین سبکی گفته است حیات انبیاء و شهدا در قبرهایشان همانند حیات دنیویشان می باشد و دلیل بر آن نماز خواندن حضرت موسی «علیه السلام» در قبرش می باشدزیرا نماز اداکردن احتیاج به جسم زنده دارد پس با این تصریحات به ثبوت پیوست که حیات آن حضرت« صلی الله علیه و سلم» در نوع خودش حیات دنیوی است و از آن جهت که در عالم برزخ کائن و حاصل است برزخی است. وشیخ ما شمس الاسلام مولانا محمد قاسم «قدس سره العزیز» پیرامون این بحث کتابچه ای مستقل و دقیق و در نوع خود عجیب دارد که نظیرش تا بحال دیده نشده است و این کتابچه چاپ شده و در میان مردم منتشر گردیده است و نامش «آب حیات» است»[6].
[1].نظم المتناثر من الحدیث المتواتر،الشیخ محمد جعفر الکتانی،ص127.
[2]. مجمع الزوائد ،هیثمی،ج8ص386.ایضا اخرجه :ابن عساكر (13/326) . وأخرجه أيضًا : الديلمى (1/119 ، رقم 403) ، وابن عدى (2/327 ، ترجمة 460 الحسن بن قتيبة المدائنى) ، وقال : أرجو أنه لا بأس به . قال الحافظ فى الفتح (6/487) : أخرجه البيهقى فى كتاب حياة الأنبياء فى قبورهم وصححه . وقال المناوى (3/184) : رواه أبو يعلى عن أنس بن مالك ، وهو حديث صحيح. .
[3] .(الأنبياء أحياء في قبورهم يصلون) لأنهم كالشهداء بل أفضل ، والشهداء أحياء عند ربهم.وفائدة التقييد بالعندية الإشارة إلى أن حياتهم ليست بظاهرة عندنا ، وهي كحياة الملائكة ، وكذا الأنبياء ولهذا كانت الأنبياء لا تورث ، وقوله يصلون قيل المراد به التسبيح والذكر (ع عن أنس) بن مالك ، وهو حديث صحيح. فيض القدير،ج3ص239. دار الكتب العلمية بيروت - لبنان الطبعة الاولى 1415.
[4]. السلسلة الصحيحة المجلدات الكاملة 1-9: محمد ناصر الدين الألباني.ج2ص120. أحكام الجنائز: محمد ناصر الدين الألباني (المتوفى : 1420هـ)،ج1ص120.مصدر الكتاب : موقع يعسوب.
[5].دیوبند شهری در هندوستان است که یکی از بزرگترین حوزه های علمی اهل سنت را تشکیل می دهد و علما بزرگ اهل سنت جنوب ایران نوعا در آنجا در س خوانده اند و متاثر از افکار آن حوزه اند.
[6]. عقائد اهل سنت و جماعت در رد وهابیت و اهل بدعت، مولانا احمد سهارنپوری،مدرسه عربیه اسلامیه چابهار، اول، 1370ش، ص 87تا89 .ترجمۀ کتاب المهند علی المفند،عقائد علمای اهل سنت دیوبند،ص38،سوال پنجم،با ترجمۀ اردو،چاپ ادارۀ اسلامیات ،انار کلی لاهور.
با سلام
باز که بدون تدبر سخنان گذشته خود را تکرار نمودید.
1- جنابعالی اگر همین یک آیه را از منابع اهل سنت و کتب تفسیری آنها آوردید که مراد از تدعون صرف خواندن و توسل است بنده دست از اعتقادات خودم برمی دارم و هم عقیده با شما می شوم.
شما اصلا می دانید که تدعون در اینجا به چه معنا است؟چرا قبل آیه را نیاوردید که مراد عبادت بتهاست؟
لابددر مسلک تکفیری شما مراد ازاعمی«کور» در آیۀ (وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِيلًا)کوری ظاهری است نه باطنی؟و هر کس که در این دنیا از بینایی ظاهری بهره مند نبود در آخرت هم کور محشور می شود؟
2- چگونه توسل به اولیا ی دین که زنده اند نه مرده بدون شک شرک است؟!!!!و شما توسل به آها را در عرض خواندن بتها قرار دادید؟! علمای بزرگ سلفی هم چنین سخن نگفته اندکه شما به راحتی بر قلم جاری می نمائید؟
خداوند شهیدان را زنده می داند و شما آنها را مرده می دانید و با این حال دم از مسلمانی می زنید؟
شما چرا نمی فهمید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست گرامی شهیدان کجاه زنده هستند؟ بدون شک نزد الله در دنیای دیگر نه در این دنیا
الله می فرماید: وقتی مردید یا شهید شدید روح شمارا کامل وتمام قبض میکنم و روح ما به دنیای دیگر میرود و دیگر از این دنیا خبری نداریم .
شما به این سوال جواب بدهید؟ آیا مردگان و زندگان یکسان هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آخر شما آیه بر تکید توسل بر مردگان نیاوردید
این همه آیه که الله فرموده بر مردگان را دعا به منظور توسل مکنید
زنده باد توحید و یکتاپرستی
توسل بر اولیا ی که در حیات هستند یا اولیای که مرده اند
جناب یکتا پرست شما با توسل به اولیاء زنده مشکلی ندارید ؟
من توسل به این معنی که کسانی که در حیات هستند از خدا با دعای خود برای من آمرزش بخواهد مشکلی ندارم و کاملا با عقل میاید
شماها به این سوال جواب بدهید؟ آیا مردگان و زندگان یکسان هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و كيست گمراهتر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مىخواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمىدهد و آنها از دعايشان بىخبرند (5)