جمع بندی ارتباط مردگان و زندگان

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ارتباط مردگان و زندگان
سلام علیکم سوالی همواره ذهن را مشغول داشته چگونگی ارتباط ارواح از قبر خود با زندگان چگونه است؟ یعنی این موضع دفن چه ارتباطی با روح متوفی دارد. آیا روح اشراف به مکان دفن خود داشته و یا خیر گونه ای دیگر از ارتباط است؟ از پاسخ دقیق شما متشکر خواهم بود.
موضوعات مشابه: 
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد مسلم
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام
چگونگی ارتباط ارواح از قبر خود با زندگان چگونه است؟ یعنی این موضع دفن چه ارتباطی با روح متوفی دارد. آیا روح اشراف به مکان دفن خود داشته و یا خیر گونه ای دیگر از ارتباط است؟
آنچه در مجموع از روایات فهمیده می شود این است که روح انسان به خاطر علاقه و ارتباطی که با بدنش داشته بعد از مرگ نیز به آن و اطراف قبر توجه دارد. به همین خاطر همواره برای ارتباط با مردگان به رفتن کنار قبور ایشان سفارش شده است. یعنی روح اگرچه مکان ندارد اما آگاهی اش در گرو توجهش است، و این توجه در هر روحی متناسب با درجه و مرتبه اش محدود است. آنچه که به عنوان توجه حداقلی می توان گفت در همه ارواح وجود دارد توجه به قبر و اطراف آن است. یعنی همه ارواح در حد شناخت کسانی که به سر قبر او می آیند نسبت به دنیا آگاهی دارند که در روایات متعدد به آنها اشاره شده است، مانند سخن گفتن پیامبر(ص) با کشته شدگان مشرکین در جنگ بد که در کنار اجساد ایشان آمده و با ایشان سخن گفتند. یا روایات دیگری چون سوال عبدالله بن سلیمان از امام باقر(ع) که نقل می کند: «سَأَلْتُهُ عَنْ زِيَارَةِ الْقُبُور...قُلْتُ: فَيَعْلَمُونَ بِمَنْ أَتَاهُمْ، فَيَفْرَحُونَ بِهِ قَالَ: نَعَمْ، وَ يَسْتَوْحِشُونَ لَهُ إِذَا انْصَرَفَ عَنْهُم؛ از امام باقر(ع) در مورد زیارت قبور سوال کردم که آیا از کسانی که نزد ایشان میروند آگاه هستند و خوشحال می شوند؟ امام فرمودند: آری، و هنگامی که زائرشان برگردد غمگین می شوند.(امالی طوسی، ص688) اما میزان آگاهی انها فراتر از قبرشان، و در مورد خانواده شان بستگی به درجه و مرتبه ایشان دارد، همانطور که اسحاق بن عمار می گوید از امام کاظم(ع) چنین سوال می کند: «قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع يَزُورُ الْمُؤْمِنُ أَهْلَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ فِي كَمْ قَالَ عَلَى قَدْرِ فَضَائِلِهِمْ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ فِي كُلِّ يَوْمَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ فِي كُلِّ ثَلَاثَةِ أَيَّام‏؛ از امام سوال کردم آیا مومن(از دنیا رفته) اهل خانواده اش را ملاقات می کند؟ امام(ع) فرمودند: آری. گفتم: به چه میزان؟ فرمودند: به قدر فضیلت و مقامشان، برخی هر روز، برخی هر دو روز یکبار، برخی هر سه روز یکبار» (الکافی، ج3، ص231) و در روایت مشابهی دارد که برخی هفته ای یکبار خانواده شان را ملاقات می کنند.(الکافی، ج3، ص230) نکته ای که از روایات فهمیده می شود این است که این محدوده آگاهی اموات متناسب با درجه شان فقط در کمیّت نیست، بلکه در کیفیت هم جاریست. یعنی اگر حادثه غمگینی در درون خانواده مومن اتفاق افتاده باشد خداوند آن را از مومن مخفی می دارد، و فقط وقایع خوشحال کننده را به وی نشان میدهد، و در مورد کفار و بدکاران خلاف این است، همانطور که حفص بن بختری از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمودند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَزُورُ أَهْلَهُ فَيَرَى مَا يُحِبُّ وَ يُسْتَرُ عَنْهُ مَا يَكْرَهُ وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيَزُورُ أَهْلَهُ فَيَرَى مَا يَكْرَهُ وَ يُسْتَرُ عَنْهُ مَا يُحِبُّ‏؛ همانا مومن خانواده اش را ملاقات می کند پس می بیند آنچه را که دوست دارد و او را خوشحال می کند و مخفی می ماند از او آنچه که خوش ندارد؛ و کافر خانواده اش را ملاقات می کند پس می بیند آنچه که ناخوش دارد، و مخفی می ماند از او آنچه که دوست دارد. (الکافی، ج3، ص230)
سلام قطعا در ما یا روح ما علایقی و خواستهایی وجود دارد. یکی از این علایق، خانواده و دوست و آشنا است. روح بعد از جدا شدن از جسم، ممکن است در چند جا باشد : اول ) در برزخ دنیا مثل برزخ قبر.  دوم ) در یکی از آسمانها ( چون هفت آسمان داریم و ارواح مردگان بنا به درجات و اعتقادات در این آسمانها هستند. ) ( مثلا حضرت ابراهیم احتمالا در اسمان شش یا هفت و حضرت عیسی در اسمان چهارم و یهودیان در اسمان ... ) سوم ) در بهشت یا جهنم   خوب ما می دانیم که علاقه برای ارتباط وجود دارد. و می دانیم که روح مومن یا کافر در یکی از این جاهایی که گفتیم خواهد بود. اما آیا امکان ارتباط وجود دارد؟ و چگونه ارتباط ب قرار میشود؟ خوب اینجا نیز پاسخ های گوناگونی وجود دارد که ممکن است تابعی از درجات و اعتقادات فرد باشد. مثلا برخی به واسطه روحی که از دنیا می آید از دنیا با خبر میشوند. مثلا برخی در ایام خاصی اجازه دارند به خانواده خود در دنیا سر بزنند. این دو مدل ارتباط معمولا برای مومنان با درجه پایین رخ می دهد. برخی از مردگان بعد از مرگ و اتفاقات اولیه مثل شب اول قبر، گویا به خواب می روند و در عرصه قیامت یا صور اسرافیل از خواب بیدار شده و هشیار می شوند. اما برخی مردگان مثل شهدا، هم هشیاری کامل دارند و هم مقام و درجه بالایی دارند. لذا شهدا در گروه قبلی جای نمیگیرند.  اما وسعت آگاهی و هشیاری شهدا یا کسانی به مانند شهدا در چه حدی است؟ ما در آیه ای از قرآن داریم که یک فرد بهشتی از احوال همنشینش جویا میشود و او را در جهنم می بیند. وسعت بهشت و جهنم از هفت آسمان و زمین بیشتر است. خوب متوجه میشویم که روح بهشتی چنین قابلیتی دارد و به راحتی میتواند از فردی در قعر جهنم آگاهی پیدا کند... اینجا بعد و مسافت نقشی ندارد. گفته میشود وقتی صور اسرافیل زده میشود همه می میرند اما برخی تعابیر در قرآن گویا به این مسئله اشاره دارد که برخی ممکن است استثناء باشند و ما حدس میزنیم این افراد معصومین باشند. پس اگر مرده در برزخ دنیا در قبر باشد، ارتباطش با زیارت کننده حتی اگر مقام نداشته باشد، ممکن است. و حتی میتواند با اجازه و گاهی به خانواده سر بزند. اگر از شهدا و معصومین باشد قطعا این ارتباط و ازادی بیشتر است.    
جمع بندی پرسش: ارتباط ارواح از قبر خود بازماندگان چگونه است؟ این موضع دفن چه ارتباطی با روح متوفی دارد؟ آیا روح اشراف به مکان دفن خود داشته و یا گونه ای دیگر از ارتباط برقرار است؟ پاسخ: آنچه در مجموع از روایات فهمیده می شود این است که روح انسان به خاطر علاقه و ارتباطی که با بدنش داشته بعد از مرگ نیز به آن و اطراف قبر توجه دارد. به همین خاطر همواره برای ارتباط با مردگان به رفتن کنار قبور ایشان سفارش شده است. یعنی روح اگرچه مکان ندارد اما آگاهی اش در گرو توجهش است، و این توجه در هر روحی متناسب با درجه و مرتبه اش محدود است. آنچه که به عنوان توجه حداقلی می توان گفت در همه ارواح وجود دارد توجه به قبر و اطراف آن است. یعنی همه ارواح در حد شناخت کسانی که به سر قبر او می آیند نسبت به دنیا آگاهی دارند که در روایات متعدد به آنها اشاره شده است، مانند سخن گفتن پیامبر(صلی الله علیه و آله) با کشته شدگان مشرکین در جنگ بدر که در کنار اجساد ایشان آمده و با ایشان سخن گفتند.(1) یا روایات دیگری چون سوال «عبدالله بن سلیمان» از امام باقر(علیه السلام) که نقل می کند: «سَأَلْتُهُ عَنْ زِيَارَةِ الْقُبُور...قُلْتُ: فَيَعْلَمُونَ بِمَنْ أَتَاهُمْ، فَيَفْرَحُونَ بِهِ قَالَ: نَعَمْ، وَ يَسْتَوْحِشُونَ لَهُ إِذَا انْصَرَفَ عَنْهُم؛ از امام باقر(علیه السلام) در مورد زیارت قبور سوال کردم که آیا از کسانی که نزد ایشان میروند آگاه هستند و خوشحال می شوند؟ امام فرمودند: آری، و هنگامی که زائرشان برگردد غمگین می شوند.(2) اما میزان آگاهی آنها فراتر از قبرشان، و در مورد خانواده شان بستگی به درجه و مرتبه ایشان دارد، همانطور که «اسحاق بن عمار» می گوید از امام کاظم(علیه السلام) چنین سوال می کند: «قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (علیه السلام) يَزُورُ الْمُؤْمِنُ أَهْلَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ فِي كَمْ قَالَ عَلَى قَدْرِ فَضَائِلِهِمْ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ فِي كُلِّ يَوْمَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ فِي كُلِّ ثَلَاثَةِ أَيَّام‏؛ از امام سوال کردم آیا مومن(از دنیا رفته) اهل خانواده اش را ملاقات می کند؟ امام(علیه السلام) فرمودند: آری. گفتم: به چه میزان؟ فرمودند: به قدر فضیلت و مقامشان، برخی هر روز، برخی هر دو روز یکبار، برخی هر سه روز یکبار» (3) و در روایت مشابهی دارد که برخی هفته ای یکبار خانواده شان را ملاقات می کنند.(4) نکته ای که از روایات فهمیده می شود این است که این محدوده آگاهی اموات متناسب با درجه شان فقط در کمیّت نیست، بلکه در کیفیت هم جاریست. یعنی اگر حادثه غمگینی در درون خانواده مومن اتفاق افتاده باشد خداوند آن را از مومن مخفی می دارد، و فقط وقایع خوشحال کننده را به وی نشان میدهد، و در مورد کفار و بدکاران خلاف این است، همانطور که «حفص بن بختری» از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمودند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَزُورُ أَهْلَهُ فَيَرَى مَا يُحِبُّ وَ يُسْتَرُ عَنْهُ مَا يَكْرَهُ وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيَزُورُ أَهْلَهُ فَيَرَى مَا يَكْرَهُ وَ يُسْتَرُ عَنْهُ مَا يُحِبُّ‏؛ همانا مومن خانواده اش را ملاقات می کند پس می بیند آنچه را که دوست دارد و او را خوشحال می کند و مخفی می ماند از او آنچه که خوش ندارد؛ و کافر خانواده اش را ملاقات می کند پس می بیند آنچه که ناخوش دارد، و مخفی می ماند از او آنچه که دوست دارد. (5)   پی نوشت ها:
  1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج6، ص207.
  2. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق، ص688.
  3. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج3، ص231
  4. همان، ج3، ص230
  5. همان، ج3، ص230
 
موضوع قفل شده است