قاری

تلاوت های دلنشین و معروف قاری نوجوان

انجمن: 

«یوسف کالو» ستاره قرائتی که از خردسالی درخشید!

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی «مکه نیوز»، یوسف کالو علیم‌الدین، حافظ و قاری قرآن اهل میانمار و ساکن عربستان است. وی که از سن ۵ سالگی پا به عرصه حفظ و قرائت کلام‌الله مجید گذاشت، در اندک زمانی به شهرت در تلاوت قرآن رسید و همگان را مجذوب صوت دلنشین و قرائت جذاب خود کرد؛ موهبتی که خداوند متعال در صوت به او عطا کرد، باعث شد کودکان بسیاری در عربستان و حتی خارج از این کشور علاقه‌مند به حفظ و قرائت قرآن شوند.

یوسف این توانایی را دارد که قرآن کریم را به مقام‌های متعددی تلاوت کند، تلاوت او شبیه بسیاری از قاریان برجسته و محبوب عربستانی همچون شیخ «عبدالولی الارکانی» است و با اینکه عرب‌زبان نیست اما قرائتی روان و سلیس دارد.


یوسف کالو، قرآن‌آموز مسجد «عثمان بن‌عفان» وابسته به انجمن خیریه حفظ قرآن کریم در جده بود و از پنج‌سالگی با شرکت در جلسات قرآنی این مسجد روزانه دو صفحه از قرآن کریم را حفظ می‌کرد. وی در سن ۱۲ سالگی موفق به حفظ کل قرآن شد.


در ادامه، تلاوت جزء 30 با صدای این قاری نوجوان، برای دانلود قرار داده می شود.


بغض رهبری در تلاوت قاری نوجوان +تصاویر

طبق رسم همه ساله قرآنیان کشور در آغاز ماه مبارک رمضان به دیدار رهبر انقلاب رفتند و در این دیدار ضمن تلاوت قرآن توسط قاریان، حافظان و گروه‌های جمع‌خوانی، معظم‌له چند نکته فنی در موضوع تلاوت به قاریان قرآن بیان کردند.

به گزارش پایگاه خبری آشخانه به نقل از صراط: جامعه قرآنی کشور طبق معمول همه ساله در طلیعه ماه مبارک رمضان به میهمانی رهبر معظم انقلاب رفتند تا هم ساعاتی در کنار معظم‌له از محضر قرآن کریم فیض ببرند و هم بیانات رهبر عزیزمان چراغ راه اهالی قرآن برای آینده فعالیت‌هایشان باشد.

امسال هم بار‌ دیگر خداوند متعال توفیق داد تا در نخستین روز ماه مبارک رمضان میهمان رهبر معظم انقلاب باشیم و در جمع اهالی قرآن کشور دقایقی را در کنار رهبرمان با قرآن کریم سپری کنیم.

ساعت حدود 16 بعد از ظهر روز پنجشنبه انتهای خیابان فلسطین تهران صفی تشکیل شده بود که در این صف بسیاری از قاریان، حافظان و اساتید قرآن کشور برای دیدار با رهبرشان آن را تشکیل داده بودند و دسته دسته وارد مجموعه بیت رهبری می‌شدند.

ما هم مانند سایر دوستان در این صف قرار گرفتیم و در کنار حاج حسن دانش نفر اول مسابقات بین‌المللی قرآن کریم قدم زنان به سمت حسینیه امام خمینی(ره) پیش می‌رفتیم. در دقایق کوتاه ورود به حسینیه صحبت‌های گوناگونی از دوستان قرآنی بیان شد، از خاطرات این دیدار در سال‌های گذشته گرفته تا تغییرات فضای بیرونی حسینیه امام خمینی(ره) و گلایه‌های برخی از اهالی قرآن نسبت به بی‌مهری‌های جامعه به قرآن و نخبگان کتاب آسمانی. اما در گرمای روز 28 خرداد‌ماه خنکی حسینیه انرژی خوبی به ما داد و با جلوس در گوشه‌ای از فضای حسینیه به انتظار رهبرمان نشستیم.

حدود ساعت 17 صدای فریاد شعار حاضران خبر از ورود آقا به حسینیه را داد و با برخواستن از جای مان به استقبال از ایشان رفتیم. مجید یراق بافان که اجرای برنامه را برعهده داشت با قرائت شعری در وصف ماه مبارک رمضان از فریدون جمشیدی برای قرائت دعای روز نخست ماه مبارک رمضان دعوت کرد.

تلاوت محسن حاجی حسنی کارگر نفر اول مسابقات بین‌المللی قرآن مالزی نخستین تلاوت این محفل قرآنی بود که با ارائه تلاوت قوی با سبک شحات محمد انور شایستگی خود را برای کسب مقام نخست مالزی یک بار دیگر به حاضران ثابت کرد و تا انتهای مجلس همه از این قرائت زیبا و استادانه تعریف می‌کردند.

سید‌عباس موسوی قاری خوزستانی، محمد‌مهدی بیگی قاری نوجوان تهرانی و گروه هم‌خوانی بینه که اعضای آن را قاریان نوجوان اصفهانی تشکیل داده‌اند از دیگر بخش‌های محفل بود و در ادامه مجری برنامه پیش از تلاوت وحید وکیلی با قرائت شعری در وصف شهدای غواص که اخیراً در تهران تشییع شدند به حاضران پیشنهاد داد که ثواب تلاوت‌های امروز را به ساحت مقدس این عزیزان تقدیم کنند. این پیشنهاد تقدیر رهبر معظم انقلاب را هنگام سخنرانی در پی داشت و معظم‌له از یراق بافان قدر‌دانی کردند.

تلاوت وحید وکیلی،گروه جمع‌خوانی کریمه اهل بیت(ع) و عباس هاشمی بخش های دیگر این محفل نورانی بود تا اینکه نوبت تلاوت به محمد‌جواد علمی قاری نوجوان مشهدی رسید. علمی با ارائه یک قرائت تقلیدی بسیار زیبا از مصطفی اسماعیل انرژی حاضران را بسیار بالا برد و در این میان این انرژی و شور را می‌شد در چهره رهبر انقلاب هم مشاهده کرد تا جایی که گویا بغضی گلوی رهبرمان را می‌فشرد.

ترتیل‌خوانی محمود نوروزی حافظ کل و قاری قرآن کریم از دیگر بخش‌های برنامه امشب بود. اجرای برنامه نوروزی من را به یاد گفت‌وگویی که حدود یک سال پیش با وی داشتم انداخت که وی می‌گفت: من دو هدف عمده برای شرکت در مسابقات قرآن دارم یکی دیدار با رهبر عزیزم و دیگری اعزام به حج. امشب یکی از اهداف نوروزی برای شرکت در مسابقات محقق شد.

در ادامه مسعود سیاح گرجی آیاتی از کلام الله مجید را برای حاضران قرائت کرد و پس از وی گروه ملی پیامبر اعظم متشکل از اساتید و قاریان بین‌المللی کشور به اجرای جمع‌خوانی قرآن و تواشیح پرداختند. تلاوت سعید طوسی، مناجات خوانی سیدقاسم موسوی قهار و قرائت دعای ختم قرآن کریم توسط محمد صادق صالحی از اساتید استان گیلان پایان بخش محفل انس با قرآن امشب بود و در ادامه مجری از مقام معظم رهبری درخواست کرد تا دقایقی را برای حاضران گفت‌وگو کنند.

سخنان رهبر معظم انقلاب و بیان چند نکته فنی تلاوت توسط ایشان محفل قرآنی نخستین روز ماه مبارک رمضان را کامل کرد که در ادامه به گوشه‌ای از این نکات اشاره می‌کنیم.

ارائه تلاوت معنی‌ و مفهوم محور، باور آیات الهی از سوی قاری برای تأثیر در مخاطب، تکرار برخی از آیات برای القای بهتر معانی، عدم ضرورت یک نفس خواندن برخی از آیات توسط قاریان قرآن و رعایت موازین لحنی برای القای بهتر معانی برخی از نکاتی بود که معظم‌له به آن اشاره داشتند. همچنین ایشان در ادامه بیان نکات، به انتقاد از افراط در تشویق‌ قاریان از سوی مستمعان اشاره کردند و حاضران را به رعایت اعتدال در این امر دعوت کردند.

در ادامه مراسم اهالی قرآن کشور نماز مغرب و عشاء را به امامت رهبر معظم انقلاب اقامه کردند و در کنار رهبر و ولی نعمتشان بر سر سفره افطار نشستند.


ترتیل قرآن کریم با صدای استاد مصطفی اسماعیل، به تفکیک سوره

انجمن: 

class: grid width: 500 align: center


مصطفی اسماعیل

سوره حمد
سوره بقره _ 1
سوره بقره _ 2
سوره آل عمران

























[TD][/TD]

حقیقتاً عبدالباسط کیست ؟

زندگینامه

متن حاضر گزیده ویرایش شده ای از یك مصاحبه با استاد عبدالباسط می باشد، كه به صورت زندگینامه خود نوشت تنظیم شده است.
من" عبدالباسط محمد عبدالصمد" از قریه ارمنت كه حالا مبدل به شهر شده از توابع استان قنا در جنوب مصراست؛ فاصله ارمنت با قاهره تقریباً 700 كیلومترمی باشد. من در سال 1349 هجری قمری،( 1307 هجری شمسی) به دنیا آمدم .
در ده سالگی قرآن را حفظ نمودم. عاشق قرآن بودم و از خدا آرزو می كردم كه یك قاری مشهور بشوم. من برای شنیدن قرآن، مسافت زیادی را پیاده طی می كردم؛ چون در آن زمان در خانه ها رادیو وجود نداشت و فقط قهوه خانه ها رادیو داشتند.
شیخ رفعت و شیخ شعشاعی- دو نفری كه در آن زمان مشهور بودند- در رادیو قرائت قرآن داشتند. شیخ رفعت دو بار در هفته روزهای دوشنبه و جمعه تلاوت داشت. و ما سه كیلومتر راه را پیاده طی می كردیم تا به صدای شیخ رفعت گوش بسپاریم و برای استفاده از سایر قاریان در جلسات شبانه قرآن شركت می كردیم . من در مكتبخانه های همان روستا قرآن را حفظ كردم . در آن زمان هنوز روستای ما مبدل به شهر نشده بود.
من به پدرم گفتم كه می خواهم علم قرائات را فرا گیرم و قاری مشهور بشوم. پدرم مرا تشویق كرد. اما برادران بزرگترم به دانشگاه الأزهر رفتند و در علوم دیگری تحصیل كردند.
پدرم می خواست مرا به " طنطا" كه ناحیه ای مشهور در علوم قرائات و تعلیم علوم قرآنی بود ببرد، اما شیخی از ناحیه شمال به روستای ما آمد و برای تعلیم علوم قرآنی و قرائات، مردم از او استقبال كردند، كه من هم نزد او رفتم و قرائات سبع را یاد گرفتم. او احساس می كرد كه من علاقمند هستم و توانایی دارم كه قرائات سبع را یاد بگیرم، پس مرا در این امر تشویق می كرد . او قصد آموزش ده قرائت را داشت اما من به فراگیری هفت قرائت قانع بودم . معلم مرا با خود در جلسات شبانه قرآن همراه می برد و تقریباً مرا مثل فرزند خود حساب می كرد.
من قرآن را در ده سالگی و قرائات سبعه را در 12 سالگی و عشره را در 14 سالگی، یعنی همه قرائت های دهگانه را- الحمدلله- آموختم .
ما علاوه بر حفظ قرآن، در كتاب ها معانی را هم فرا می گرفتیم. چون علم به معانی در رعایت وقف و دیگر قواعد لازم است.
گرچه در مصر دانشكده قرائات قرآنی ایجاد شده ولی هنوز هم چند مكتبخانه در مصر موجود است ولی مسئولین دوباره تشویق شده اند تا مكتبخانه ها به وضع سابق خود برگردد.
البته مدرسه قرائات هم هست ولی این مخصوص كسانی است كه قرآن را حفظ كرده اند و می خواهند قرائت ها را بیاموزند و این مدرسه وابسته دانشكده زبان ادبیات و عرب به دانشگاه الأزهر است. و قرائت های هفتگانه، دهگانه، چهارده گانه، قواعد قرآن و زبان عربی و به طور كلی علوم قرآنی و علوم وابسته به آن در آنجا تدریس می شود.
من تمام وقت خود را صرف قرآن كرده ام و تمام زندگی ام صرف تعلیم قرآن و جلسات دینی شده است. گرایش من بیشتر به قرائت قرآن و برگزاری لیالی قرآنی و دعوت های شخصی از كشورهای اسلامی و ضبط رادیویی و تلویزیونی و... است.
هنگامی كه 19 سال داشتم در سال 1951 برای اولین بار به قاهره رفتم. و حافظ قرآن بودم و در منطقه"صعید" شهرتی داشتم. به مناسبت میلاد پیامبر جشنی برپا بود. بعضی ها مرا می شناختند و تمایل داشتند من در بعضی از این مناسبت ها قرآن بخوانم. اما من به علت غربت، و حضور قاریان معروف تردید داشتم. یكی از علما كه مرا می شناخت از من درخواست كرد كه ده دقیقه قرآن بخوانم. من پذیرفتم كه ده دقیقه قرآن بخوانم اما یك ساعت و نیم طول كشید. سبحان الله . توفیقی از جانب خداوند بود و مسجد پر شد از جمعیت، مرتباً از من می خواستند كه باز هم بیشتر بخوانم و من همچنان تلاوت می كردم .

روز بعد باز از من خواستند بخوانم و من هم حاضر شدم. بعضی از مسئولین هم بودند كه البته آنها را نمی شناختم. مرا خواستند و گفتند:" اهل كجا هستی"؟
گفتم:" اهل صعید هستم، از روستایی به نام ارمنت."
به من گفتند:" چرا به رادیو نمی آیی شهرت پیدا كنی؟"
گفتم:" من در صعید مشهور هستم."
گفتند:" به جای آن كه در یك منطقه مشهور باشی، در همه دنیا شهرت پیدا می كنی."
گفتم كه باید با دیگران و از جمله پدر مشورت كنم.
به من گفتند: لازم نیست، توكل بر خدا كن و به رادیو بیا. من نیز چون حس كردم كه پیشرفتی برای من در این كار هست، پذیرفتم . در آن زمان، شیخ الضباع مسئول جلسات قرآنی بود و كتاب هایی در زمینه قرائات و علوم قرآنی نوشته بود، او در علوم قرآنی و قرائت ها مرجع به حساب می آمد. شیخ پس از این كه متوجه شد قرائات سبع را حفظ هستم؛ به من تبریك گفت و وعده داد كه اوقاتی برای قرائت قرآن در رادیو برایم مشخص كند.
از آن پس هر یك ماه یا هر یك ماه و نیم یك بار، در رادیو تلاوت داشتم . نماز صبح را در مقام حضرت زینب(س) می خواندم و بیرون می رفتم و پیاده تا رادیو كه در خیابان علوی بود می رفتم و ساعت 5/6 تا 7 صبح تلاوت قرآن داشتم.

در سال 52 بود كه به حج مشرف شدم و برای اولین بار بود كه در همین كشور تلاوت قرآن من روی نوار ضبط شد. البته در تلاوت از برخی قاریان از جمله شیخ مصطفی اسماعیل، مرحوم شیخ شعشاعی و شیخ رفعت نیز تاثیر داشته ام . این یك قاعده است كه هرگاه قرآن از دل خوانده شود، بر دل هم می نشیند و در خود خواننده هم تأثیر می گذارد. من روش خاصی در قرائت قرآن داشتم كه از كسی هم اكتساب نكرده بودم. كه البته شنیده ام این روش، هم اكنون در مصر، و در سایر كشورها، حتی در مالزی و اندونزی و جاهای دیگر دارای مقلدان فراوانی شده است. من خوشحالم كه كسی از روش من تقلید می كند ولی در عین حال تقلید را تشویق و تأیید نمی كنم، چون عمر تقلید كوتاه است.
و شخص تقلید كننده از تقلید سایر قاریان خسته خواهد شد. لازم است انسان برای آن كه بتواند كار قرائت قرآن را ادامه بدهد، شیوه ای برای خود انتخاب كند.
از طرف دیگر صدا، یك موهبت است و میكروفون، تنها ابزاری است كه صدا را نیرومند می كند و آن را به جاهای دور دست و به گوش شنوندگان بیشتر می رساند، اما صدا باز هم فی نفسه باید زیبا باشد و دارای ارزش خاص خودش.
قاری قرآن می تواند هم داخل یك استودیو به تلاوت بپردازد هم در برابر شنوندگان. بعضی اوقات كه انسان دچار حالت معنوی خاصی می شود ممكن است كه یك ساعتی، ساعت تجلی باشد. گاهی اوقات انسان منسجم است. در آن ساعات، فیوضات الهی وجود دارد. در این اوقات ممكن است در استودیو بخواند و بهتر از هنگامی كه مردم حضور دارند، بشود. در بعضی اوقات برعكس، حضور مردم برای او بهتر است. بنابراین، بستگی به حالت قاری دارد. ساعاتی وجود دارد كه همراه با معنویت است: فرشتگان نازل می شوند و همراه با فیوضات الهی است، گاهی انسان در مسجد تلاوت می كند و احساس می كند كه یك فضای نورانی بر آنجا حاكم است. من خودم یك بار در روضه شریف نبوی قرآن می خواندم، اصلاً احساس خستگی نكردم.
در آن زمان، مرحوم ملك محمد پنجم، پادشاه مغرب بود و من در آن سفر همراه او بودم. بعد از پایان قرائت قرآن، احمد بنّانی كه از مقامات بلندپایه دربار مغرب بود، آمد و گفت: اعلیحضرت پادشاه از شما می خواهد كه به مغرب بیایید و در آنجا اقامت دائمی داشته باشید و هر چه بخواهید برایتان فراهم می كنند.

من در آنجا سوره مزمل را تلاوت می كردم و حالت عجیبی داشتم. گویا در بهشت قرآن می خواندم. به یاد حدیث پیامبر بودم كه فرمود:" بین محراب و منبر من بوستانی از باغ های بهشت است."
این مسئله را انسان باید به خدا بسپارد، بعضی اوقات هست كه انسان به آن توجه ندارد و می فهمد كه فیوضات الهی و معنویت عجیبی در آنجا به داد او می رسد و بعضی اوقات تصمیم می گیرد كه به بهترین وجه بخواند اما بر خلاف تصورش، موفق نمی شود.
قرائت قرآن در روزها و شب های ماه رمضان، دارای حالات دیگری است.

رمضان، دارای زیبایی خاصی است. قرآن در ماه رمضان نازل شده و در آن ماه همواره قرائت می گردد، لذا انسان از قرائت قرآن در ماه رمضان بیشتر لذت می برد تا در اوقات دیگر. البته تحسین قاری، توسط شنوندگان هم موثر است كه البته من الفاظی را كه خارج از حد باشد نمی پسندم.
"الله الله" گفتن با صدای ملایم مقبول است و اشكالی ندارد، اما صداهایی كه بیش از حدّ باشد و همچنین در جای خود به كار نرود، شایسته نیست. مثلاً تحسین در بعضی آیات خوب است. اما تحسین در آیاتی كه مربوط به عذاب است خیلی خوب نیست.
در آیاتی كه ذكر بهشت و نعمتی می شود، تحسین خوب است اما در بعضی جاها حتی معنای آیه قرآنی را نمی فهمند و فریاد می كشند: الله . این از نظر من تحسین نیست. علاوه بر این، من هرگز بلندتر بودن صدای شنوندگان را نسبت به قاری درست نمی دانم و یك محفل آرام را برای قرائت قرآن بهتر می دانم. اگر آرامش باشد بهتر از سر و صداست.
نحوه قرائت قرآن را، هم به صورت ترتیل، هم به صورت تحقیق می پسندم. بعضی ها ترتیل را و برخی دیگر تحقیق را می پسندند و این به عهده انسان است كه گوش دادن به كدام طریق را بپسندند.
فرق بین آن دو در اینست كه:
ترتیل، قرائت سریع است، یعنی به حَدی كه آهنگین نیست.
تحقیق، قرائت آهنگین است كه با صدای خوش و زیبا خوانده می شود.
گفته می شود كه قرائت دارای نت و آهنگ است و نزدیك به موسیقی است. ولی باید گفت كه: خود صدای خوش فی نفسه موسیقی است.
می گویند ابن مسعود در محضر پیامبر قرآن می خواند و پیامبر همواره به او می فرمود: ابن مسعود! برای ما قرآن بخوان. اما در عین حال علاقه داشت كه از دیگران هم قرآن را بشنود.

اصولاً قرآن اگر با صدای نه چندان خوشی هم خوانده شود، فی نفسه باز هم دوست داشتنی است.

منبع : سایت تبیان