شهید

امیر سرتیپ دوم شهيد رسول نظری

انجمن: 



شهيد رسول نظري فرزند اسماعيل در سال 1338 در شهرستان سلماس در خانواده ای مومن و زحمتکش ديده به جهان گشود پس از طي تحصيلات تحصیلات اولیه و اخذ مدرك ديپلم در تاریخ 1358/11/22 از طریق شرکت در کنکور ورودی دانشکده افسری به استخدام ارتش درآمد. پس از طی دوره سه ساله دانشکده در تاریخ 1362/11/22 در رسته زرهی به درجه ستواندومی نائل آمد. سپس برای طی دوره مقدماتی رسته زرهی به مرکز آموزش زرهی شیراز اعزام و دوره مذكور را به مدت شش ماه سپري نمود و به عنوان فرمانده گروهان سوم گردان 1940 قدس منصوب و پس از آن به عنوان سرپرست گروه قدس منصوب گردید. وی بعد از آن بعنوان يكي از فرماندهان دوره ديده به پادگان قوشچي ماموريت يافت و شد و پس از چندي خدمت به تيپ زرهي لشگر 64 پیاده ارومیه انتقال يافت. سپس وی به منطقه عملياتي اعزام و سرانجام این شهید بزرگوار در تاریخ 1363/01/10 براي انجام عمليات به منطقه سردشت اعزام گرديد كه در حين ماموريت با چند كاميون كه در جاده حركت مي كرد، از هر طرف به محاصره حزب دمكرات درآمده و پس از عمري مجاهدت و مبارزه به درجه رفيع شهادت نائل آمد.


روحش شاد ویادش گرامی

برچسب: 

امیرسرلشگر خلبان شهید شیرعلی آزادیان

انجمن: 




شهید شیرعلی آزادیان، در تاریخ، 1333/01/05 در روستای هارم از توابع شهرستان فساو در خانواده ای زحمتکش و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در آغوش گرم پدر و مادر گذارند و پس از پایان تحصیلات متوسطه واخذمدرک دیپلم در زادگاهش راهی نیروی هوايی گردید و در دانشکده ی خلبانی، شروع به تحصیل نمود.
دو سال در تهران و دو سال در آمریکا دوره دید و سرانجام با درجه ستوان دومی به عنوان خلبان هواپیمایی شکاری ـ بمب افکن وارد خدمت شد. شهید آزادیان، حدود یک سال و نیم در جبهه بود و 30 پرواز عملیاتی بر روی عراق داشت که همگی موفقیت آمیز بود. سرانجام درتاریخ 1360/07/14 به همراه شهید علی اصغر هاشمیان درحالیکه مشغول بمباران پایگاه دریایی ام القصر بودن هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید.





خبر بازگشت امام به گوش می رسید شیرعلی را کذاشتند مسؤل باند در پایگاه هوایی بوشهر. رد کرد. بدون واهمه گفت:من می خوام برم استقبال از امام.
گفتن اگه رفتی,از خلبانی اخراج می شی!
گفت هر کاری دوست دارید بکنید اما من می رم.
وقتی امام امد, تصویر شیرعلی را جلو ماشین امام در تلوزیون دیدیم. وقتی به بوشهر برگشت او را بازداشت کردند.گفتند معذرت خواهی کن تا تو را ببخشیم!
گفت نه!
19 بهمن, همراه با پیوستن نیروی هوایی به انقلاب ازاد شد.


ماموریت انهدام پلی در عراق بود. شیرعلی با موفقیت هواپیما را روی پل در عمق خاک عراق برد و اما بدون انهدام پل برگشت!
علت را پرسیدیم؟
گفت:وقتی روی پل رسیدم, دیدم کنا پل یک مدرسه است و کودکان در حال بازی. ترسیدم بمبی که می اندازم, به کودکان مدرسه اسیب برساند!



برچسب: 

سروان شهید عبدالرضا رفعت

انجمن: 


شهید عبدالرضا رفعت در سال 1336 در شهرستان تویسرکان در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پس از سپری نمودن تحصیلات اولیه و اخذ مدرک دیپلم از طریق شرکت در کنکور ورودی دانشکده افسری در تاریخ 1356/07/01 به استخدام ارتش در آمد. پس از طی دوره سه ساله دانشکده افسری در تاریخ 1359/07/01 در رسته زرهی به درجه ستواندومی نائل گردید. پس از طی دوره مقدماتی رسته زرهی در مرکز آموزش زرهی شیراز به لشکر81 اختصاص یافته و در گردان 290 تانک مشغول انجام وظیفه گردید. ایشان پس از چند سال خدمت در گردان مذبور در شغل معاون گردان به خدمت ادامه داد.
در تاریخ1367/04/31 در منطقه سردشت در عملیات پدافندی بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهرش در مزار شهدای تویسرکان آرام گرفت.
لازم به ذکر است شهید متاهل بوده و از وی 2 فرزنددختر بجای مانده است.

برچسب: 

سرهنگ شهید یوسف اقبالی

انجمن: 


شهید یوسف اقبالی در تاریخ 1338/05/15 در جزه ازتوابع شهرستان جهرم درخانواده ای مذهبی و متدین پرورش یافت و در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و چون دیگرهمسالان پا به مکتب علم گذاشت و به درس خواندن مشغول بود. شهید تحصیلات ابتدایی اش را در زادگاه خود و دوره راهنمائی را در باب انار سپری کرد وی بسیار باهوش و درس خوان بود به همین دلیل برای ادامه تحصیل به شیراز رفت و در دبیرستان احمدی موفق شد مدرک دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک اخذ کند.
شهید از نظر اخلاق هم فرد ممتازی بود و سر موقع فرائض دینی را به جا می آورد و با کتاب آسمانی انسی دیرینه داشت و هیچ وقت تلاوت قرآن را ترک نمی کرد و حتی یکبار در جبهه در طول 15 روز قران را ختم کرده بود. شهید به خاطره ارادت خاص نسبت به ائمه همیشه د رمراسمان عزاداری و دیگر مراسمات ائمه شرکت گسترده ای داشت. یکی دیگر از خصوصیات اخلاقی شهید این بود که نسبت به نیاز مندان بی تفاوت نبود به طوری که وقتی به استخدام ارتش درامد نصف حقوق خود را به سربازان نیازمند اهدا میکرد و هیچ گاه با صدای بلند صحبت نمی کرد بسیار خاشع و متواضع و فروتن بود و هیچ کاری را برای غیر از رضای خدا انجام نمی داد. شهید عاشق امام و انقلاب و جمهوری و رهبری بودند و از لحاظ ایمان و تقوایش آن قدر محکم بود که روزی به برادرش گفته بود حفظ دین و ایمان درروستا که کمتر فساد است خیلی مهم نیست مهم این است در محیطی مثل شیراز دین و ایمان و عقیده خود را حفظ کنیم. ایشان در اکثر مراسمات مذهبی مخصوصاً برنامه های بسیج با وجود اینکه ارتشی بود حضوری فعال داشت و در یک جمله می توان گفت یوسف مومن بی ادعا متعصب و غیرتمند بود و در اخلاق و رفتار ش عاشقی جلوه گر بود و در یک نگاه می شد همه ی خوبی ها را در چشمان پرصداقتش خواند. نوجوانی وی مصادف بود با شورش مردم علیه حکومت ستمشاهی او که دل به امواج خروشان قیام سپرده بود با مردان روستا همدوش و همصدا شعار آزادی سر داد تا اینکه امام خمینی از سفر بازگشت و آزادی را به ملت ستمدیده ی ایران هدیه کرد.
یوسف در زمان خدمت سربازی دراولین دوره آزمون افسری ارتش که بعد از پیروزی انقلاب برگزار شد شرکت کرد و قبول شد مدت سه سال در دانشکده افسری تحصیل نمود و انواع آموزش های لازم را پشت سر گذاشت ایشان در طول دوره آموزشی جهت بالا بردن توان نظامی خود چندین بار به جبهه اعزام شد. شهید بعد از دوره آموزشی به طور رسمی راهی جبهه های جنوب شد و تا زمان صدور قطعنامه 598 در جبهه های حق علیه باطل حضور فعال داشت و در جبهه به عنوان نیروی اطلاعاتی و عملیاتی انجام وظیفه می کرد ولی هیچ وقت نگذاشت کسی متوجه مسئولیتش شود. آن قدر بی ادعا بود که هیچ گاه با لباس فرم ارتش در زادگاهش رفت و آمد نمی کرد. یوسف در آخرین دیدارش با خانواده خبر از اسارت خودش می دهد این شهید بزرگوار بعد ازسال ها حضور در جبهه های حق علیه باطل درتاریخ 04/04/1367 در منطقه شلمچه مفقود می شود و بعد از چند سال خبر شهادتش را به خانواده ایشان می دهند ولی پیکر پاک و مطهر شهید در دشت لاله ها آرامیده است به امید آن روز که پیکر پاک شهید به آغوش خانواده اش بر گردد.
از شهید یوسف اقبالی دو فرزند دختر به یادگار مانده است

برچسب: 

استوار یکم شهید غلامرضا بهادری

انجمن: 


شهید غلامرضا بهادری درتاریخ 12 آذرسال 1326 دریك خانواده مذهبی در اشتهارد كرج چشم به جهان گشود و در سن 7 سالگی قدم به مدرسه نهاد وتوأم با تحصیل به پدرش در امر كشاورزی كمك می كرد وی پس از اتمام دوران ابتدائی به مدرسه راهنمائی رفت وپس ازاخذ قبولی سوم راهنمائی به استخدام نیروی زمینی در آمد شهید غلامرضا پس از طی دوره آموزشی به درجه گرهبان دومی مفتخر گردید وبه اهواز تیپ 92 زرهی منتقل شد یك ودو سال درخوزستان خدمت كرد ولی همیشه مردی متواضع و روشن بین بود وبه دستورات كتاب مقدس قرآن مجید گوش فرارداده وبه آنها عمل میكرد در سال 1357 به تیپ زاهدان منتقل گردید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بلافاصله به كردستان اعزام گردید كه در حین عملیات رزمی موقع فرود از هلیكوپتر سقوط كرد و از ناحیه كتف آسیب مهلكی دید وی پس از بهبودی به لشگر 81 زرهی مستقر در كرمانشاه منتقل گردید سپس در بازپس گرفتن منطقه سر پل ذهاب در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از ناحیه پا مجروح شد كه منجر به شكستن سه قسمت از پایش شد كه به مدت سه ماه بستری بود و در حین بستری بودن دائماْ از رفتن به جبهه صحبت میكرد و با اینكه پس از سه ماه بهبودی كامل حاصل نشده بود اما ایشان با اصرار و پافشاری به جبهه غرب رفتند و دوباره به تیپ تکاور ذوالفقار منتقل گردیدند و مجدداْ به جبهه غرب اعزام گردید و به مدت 8 ماه با بعثیون كافر جنگیدند سراانجام شهید غلامرضا بهادری در تاریخ 60/9/25 كه مصادف با اربعین حسینی بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

برچسب: 

سرگرد شهید جهانگير فراشي

انجمن: 


شهید جهانگير فراشي، فرزند علي محمد، در روز يازدهم خرداد ماه 1330در شهرستان «نهاوند»از توابع استان همدان به دنیا آمد. پس از طی دوران طفولیت، در زادگاه خود به مدرسه رفت و با اخذ دیپلم متوسطه در سن 19 سالگی در آزمون ورودی دانشكده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم و فنون نظامی پرداخت.
بعد از فراغت از تحصیل و طی دوره مقدماتی، خدمت رسمی خود را در یگانهای نیروی زمینی آغاز نمود.با آغاز جنگ تحمیلی، در«لشگر 21 حمزه سيد الشهدا» در كليه ماموريت هاي محوله، حضوري فعال داشت.
سرانجام در روز بيست و ششم اسفند ماه 1363 در« عمليات بدر» در منطقه « شلمچه» در حين درگيري مستقيم با دشمن به شهادت رسید.


برچسب: 

امیر سرتیپ شهید مهدی وکیلی

انجمن: 


شهید مهدی وکیلی در سال 1340 در خانواده مذهبی و زحمتکش دیده به جهان گشود. پدر شهید بعلت ماوریت کاری از تهران به سمنان اعزام شده بود، به همین علت شهید دوران کودکی خود را در شهر سمنان سپری نمود.
ایشان دوران تحصیل خود را به خوبی و با موفقیت سپری نمود و موفق به اخذ دیپلم شدند. شهید از همان دوران نوجوانی به نظامیگری علاقه خاصی داشت و همیشه آرزو می کرد که روزی در ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت کند، همین امر باعث شد که شهید عظم خود را جذب کند و بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان، در تاریخ 1360/07/01 از طریق شرکت در آزمون ورودی دانشکده افسری به استخدام ارتش در آید. پس از طی دوره سه ساله دانشکده در تاریخ 1363/07/01 در رسته پیاده به درجه ستواندومی نائل آمد. پس از طی دوره مقدماتی رسته پیاده در مرکز آموزش پیاده شیراز به لشکر 58 تکاور سمنان اختصاص یافته و مشغول خدمت گردید.
شهید همواره مورد تعریف فرماندهان و همرزمان خود قرار می گرفت و همگی از رشادت ها و شجاعت های ایشان تعریف می نمودند. سرانجام این شهید بزرگوار در تاریخ 1365/11/03 در منطقه نفت شهر در عملیات کربلای6، مورد اصابت ترکش قرار گرفتند و به فیض عالی شهادت نائل آمدند.

برچسب: 

امیر سرتیپ شهید اسداله متاجی نیمور

انجمن: 


شهید اسدالله متاجی نیم ور در پنجم مهرماه سال 1342 در روستای نیم ور از توابع بخش مرکزی شهرستان نوشهر استان مازندران چشم به جهان گشود و در دامان مادری عفیفه پرورش یافته و از شیره جانش شیر شجاعت نوشید. او در دوران طفولیت از هوش سرشاری برخوردار بود و آنچنان شیرین زبانی می کرد که توجه بستگان و آشنایان را به خود جلب می کرد. در شش سالگی وارد دبستان شد و سه سال را در دبستان محل تولدش و هر سال بعنوان شاگرد ممتاز با موفقیت سپری کرد. سپس سال چهارم و پنجم را در دبستان صاحب روستای خبرود کنار ادامه داد. بعد از آن دوره راهنمایی را با معدل بالا سپری نمود.
او با تمام سختی ها و مشکلات از قبیل نداشتن مسکن و... آشنا شده بود. با تلاشی که از خود نشان داد سرانجام در سال 1360 موفق به اخذ دیپلم در رشته علوم تجربی گردید. پس از اخذ دیپلم در تاریخ 1360/09/19 در کنکور ورودی دانشکده افسری شرکت و پذیرفته شد.
مدت سه سال را در دانشکده به فراگیری دروس علمی و نظامی پرداخت. او قبل از مفتخر شدن به درجه افسری دوره چتر بازی را طی نمود در تاریخ 1363/09/16 به درجه ستواندومی نائل و جهت طی دوره مقدماتی پیاده عازم مرکز آموزش پیاده شیراز شد. در تاریخ 1365/01/01 پس از طی موفقیت آمیز دوره مقدماتی به لشگر 81 زرهی کرمانشاه اختصاص یافته و در تیپ 2 این لشگر مشغول به خدمت گردید.
این شهید بزرگوار در تاریخ 1365/02/24 در منطقه شرهانی بعلت اصابت ترکش گلوله خمپاره به فیض شهادت نائل آمد. وی متاهل بوده و یک فرزند پسر از او بجای مانده است.

روحش شاد و یادش گرامی

برچسب: 

سردارسرتیپ دوم پاسدار شهید کیومرث اله دانه

انجمن: 

فرمانده دلاور گردان تبوک تیپ۲نبی اکرم(ص)



شهید کیومرث اله دانه درسال۱۳۴۱درشهر کنگاور درخانواده ای متدین و زحمتکش دیده به جهان گشودایشان پس از پایان تحصیلات مقدماتی واخذمدرک دیپلم ادبیات به خدمت سربازی اعزام ودر لشکر۲۳نوهدنیروی مخصوص ارتش جمهوری اسلامی ایران که در کردستان(سردشت)مستقر بود انجام داد و پس از پایان خدمت سربازی در ابتدای سال ۱۳۶۵ به عنوان بسیج سپاهیان محمد(ص) وارد سپاه شد در گردان تبوک65/9الی66/4به عنوان بسیجی خدمت نمود و سپس به عنوان پاسدار رسمی در گردان پیاده تبوک مشغول به خدمت شد. در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله ابتدا در سال ۶۵ودر عملیات کربلای۵ به عنوان تیربارچی در نصر۷در سال ۶۶ جانشین دسته بود و والفجر۱۰به عنوان فرمانده دسته و پس از قطعنامه به جانشین گروهان ودر سال۶۸به عنوان فرمانده گروهان و سپس دوره ی عالی را طی نموده و موفق به اخذ لیسانس خود از دانشگاه امام حسین(ع) شد ایشان اولین کسی بودکه درجه ی افسری در تیپ۲ نبی اکرم گرفته و در سال۷۵به عنوان فرمانده گروهان در گردان تبوک مشغول به خدمت گردید.
سپس به عنوان مسئول امادگی رزم در معاونت عملیات مشغول به خدمت شد و در سال ۷۹به عنوان جانشین گردان تکاور حنین واز مهر ماه سال۸۰ به عنوان فرمانده گردان پیاده تبوک منصوب گردید و منافقین برای کشتن این شهید جایزه تعیین کرده بودند سرانجام این شهید بزرگوار پس از عمری مجاهدت در تاریخ1382/1/26در درگیری با منافقین کوردل در عملیات برون مرزی در شهر مندلی عراق به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید
ای روشنای خانه امید، ای شهید """ ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است"""ای برتر از سراچه خورشید ای شهید

برچسب: 

امیر سرلشگر خلبان شهید داود اکرادی

انجمن: 


شهید داوود اكرادی، فرزند عزیز الله، در روز دوم مرداد ماه 1331 در تهران به دنیا آمد. پس از طی دوران طفولیت به مدرسه رفت و پس از اخذ دیپلم متوسطه در رشته ریاضی به دانشکده افسری رفت.
پس از فارغ التحصیلی با توجه به علاقه ویژه پرواز، به نیروی هوایی پیوست و جهت گذراندن دوره تخصصی خلبانی به امریکا اعزام شد.
وی در طول دوره تحصیل در امریکا، یك الگوی تمام عیار افسر ایرانی و مومن مسلمان بود. با برخوردهای متعصبانه ای كه مسئولین پایگاه آموزش با او داشتند، چندین بار مورد تحریم مربیان قرار گرفت اما با تلاش فراوان دوره را به پایان برد و ضمن اخذ درجه ستوان دومی به میهن بازگشت.
وی در سال 1356 در زنجان در حین پرواز با هواپیمای"F4"دچار سانحه شد و سقوط نمود و بر اثر آن از ناحیه دست و چشم مجروح گردید.
سال بعد به بندر عباس انتقال یافت و در این ایام با انقلابیون آن دیار همکاری می نمود با آغاز جنگ تحمیلی درحالی كه در پایگاه بوشهر خدمت می نمود حدود 54 پرواز برون مرزی موفقیت آمیز انجام داد. یک بار نیز در آسمان آبادان مورد اصابت پدافند دشمن قرار گرفت، جنگنده اش آتش گرفت اما به مهارت تمام خود را به تهران رسانید و جنگنده را به سلامت در "پایگاه یكم مهر آباد" فرود آورد.
سرانجام در تاریخ 1360/8/8 در حال بازگشت از ماموریت برون مرزی در آسمان كر كوك به محاصره 4 فروند جنگنده میگ عراقی قرار گرفت و با اصابت موشك هوا به هوای دشمن، پرنده اش آتش گرفت و مجبور به فرود اضطراری با چتر نجات شد.
خلبان اکرادی به زمین رسید و به اسارت در آمد و در حالی که حتی قطعه عكسی از او از طرف سازمان صلیب سرخ به خانواده اش رسانیده شد در اسارت به دست دشمن بعثی به شهادت رسید.


روحش شاد و راهش پر رهرو باد

برچسب: