شناخت دین

چگونگی مطالعه متون دینی بدون داشتن پیش فرض

انجمن: 

با سلام.. و تشکر از دوستان ارجمند.
سوال این هست که چندین بار هست وقتی نهج البلاغه را مطالعه میکنم، بجای اینکه مطلب را بخوانم و درپی فهم آن باشم..بیشتر از آن به جملات حس خاصی دارم.. گویا امام علی را تصور می کنم که محبت خاصی از این شخصیت در من موجود بوده و همه حرفهای ایشان را با علاقه گوش میدهم. دصورتی که چنین خوانشی ما را به فهم درست و حقیقی مطلب نمی رساند.. و بهمین خاطر از ادامه خواندن و مطالعه منصرف می شوم.. چون معتقدم مرا در جهل خودم محکم تر میکنه و مانع شناخت هست. حتی در خواندن و مطالعه کتاب قرآن نیز همین مشکل بصورت مشابه وجود داره.وبجای مطالعه برای رهای ذهنیت ها...من با احساسات و ذهنیات خودم روبرو هستم. والبته این سوال عجیبی نیست.. چون خیلی ها دچار این مشکل هستند ..حالا شاید خود، متوجه نباشند برخی افراد.
آیا راه حلی میشناسید؟ با تشکر

وضعیت شخصی که دارای چنین تفکری باشد از نقطه نظر دینی چگونه است؟

سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید .

یه سوال برای من پیش اومده بنابراین دوست دارم که نظره یک کارشناس دینی رو در موردش بدونم . برای اینکه به تبیین پرسشم بپردازم به بیان چند نکته میپردازم . امیدوارم که بتونید بهم کمک کنین . لطفا از تکه تکه کردن کلامم و پاسخ دادن به هر کدام از اون تکه ها و یا دادن جواب های کیلویی پرهیز بشه . ( ببخشیدها )

من چند گزاره رو در کنار هم میزارم .

1. آیه ای از قرآن کریم داریم که قرآن کریم میفرماید کسانی که آیات قرآن را قسمتیش رو قبول کردند و قسمتی از آن را قبول نکرده اند به مانند کسانی هستند که آیات ما را پاره پاره کرده اند ( نقل به مضمون )

2. در درون قرآن کریم آیاتی داریم که از نظره من نمیتونند کاره یک بشر باشند . و با خوندن قرآن و نماز آرامشی رو بدست میارم که نمیتونم در درون هیچ چیز دیگر اونها رو بدست بیارم . ( چه یوگا باشه و چه هر چیز دیگر ) و نمیدونم علتش تلقینات پدر و مادرم در هنگام بزرگ کردن من بوده یا نبوده .

3. مسائل و شبهات رو نمیخوام وسط بکشم . مسایلی مانند برده بودن فرزندی که از ازدواج دو برده بوجود میاد و خرید و فروش برده ها و مسایلی مانند مهریه ( وجود مهریه ) و دیه ( وجود دیه ) کلا برای من غیر قابل هضم هست . مثلا من باورم این هست که اگر کسی به صورت غیر قصد من رو کشته این اتفاق هست و هیچ دلیلی وجود نداره که اون شخص مجبور باشه به خانواده من 300 میلیون پول بده . ( زندگیش رو خراب کنه ) در عوض من دوست داشتم دین مسایلی مانند بیمه رو در سطح یک جامعه اسلامی گسترش میداد و اگر خسران وزیانی به کسی وارد میشد اون پول از بیمه گداز پرداخت میشد . ( قوانین خوبی که زندگی ها رو سهل تر و آسان تر بکنه ) ... یا اینی که دخترات نوزاد رو به عقد میرسونند یا اینی که در درون قرآن صراحتا نوشته شده روزی ستاره ها بر رویه زمین میریزند و ... که تفسیر داره ولی خوب من نمیتونم قایل به تفسیر بشم ... چون باورم این هست که قرآن یک کتابی مانندکتاب قوانین راهنمایی رانندگی باید باشه و نباید مثلا یه تابلو در درونش باشه و اون تابلو روش نوشته باشه پارک ممنوع ولی تفسیرش مثلا این باشه که پارک آزاد هست و ... تعداد شبهات من خوب خیلی خیلی زیاد هست . حتی من باورم این هست که کسی که سیگار میکشه کارش بسیار زشت تر از کسی هستش که کافر هست . چون کسی که سیگار میکشه با تمام وجودش خراب شدن تنش رو داره احساس میکنه 99 درصد دانشمندان دنیا این کار رو تقبیح میکنن . ثابت شده که سرطان زا هست و برای سلامتی ضرر داره ولی کسی که کافر هست حداقل باورش مانند 95 درصد دانشمندانی هستش که یا بدون خدا هستند و یا ندانم گرا هستند و چیزی که اثباتش به مراتب سخت تر هست رو از درکش عاجز هست . و تعداد و محتوای این شبهات هر روز دارن زیاد تر میشن و همپوشانی پیدا میکنند و هم دیگه رو تایید میکنند ... و ...

4. من تجربه اتفاقات و خوابهایی رو داشتم که نمیتونم اعتقاداتم رو از دست بدم ... اونقدر اون اتفاقها برای من سنگین بودند که برخی از زمانها از شدت ترس و شعف و هیجان بدنم میلرزیده ... ولی بعدا خوب فراموششون میکردم .

5. انیشتن ... تمام فیزیک نیتونی رو میخونه و تنها و تنها یک اشکال کوچیک در درون اون میبینه ... این مساله باعث نمیشه که انیشتن با خودش بگه تمام فیزیک درست هست و تنها این مساله یک استثنا هست . ما چیزی با عنوان استثنا نداریم ... اونقدر رویه اون اشکالی که در درون طبیعت بود زووم میکنه تا میفهمه تعبیر ما از زمان و مکان تعابیر درستی نیست و در حقیقت تبری رو بر میداره و بر رویه فیزیک نیتونی میکوبه ... آنچنانچه به مهندسهای آن زمان گفته میشه باید بیاید و دوباره امتحان بدین تا مدارکتون قابل قبول باشه .

طرح مساله :
خوب من رشته ام ریاضی و فیزیک بوده .... من نمیتونم قبول کنم چیزی در درون قرآن وجود داشته باشه و از نظره من اون چیز ایراد داشته باشه ... من نمیتونم قبول کنم که مسایلی مانند مهریه در درون دین اسلام وجود داشته باشند که اینقدر مشگلات بتونند ایجاد کنند چه برای پسرهاش و چه برای دخترهاش ....

دیدی که من آموختم این هست که اگر باگی رو میبینه ... یعنی اون شیوه دید به مساله ایراد داره و باید دنبال مسیری باشی یا دیدت رو عوض کنی تا بتونی حقیقت رو درک کنی . آنچنانچه انیشتن نوع نگاهش رو نسبت به زمان و مکان عوض کرد و توانست دیدی واقعی تر نسبت به حقیقت زمان و مکان ارائه کنه .

ولی خوب کسایی هم هستند که نظره من رو ندارند . مشخصا آقایه reza_d یکی از اون افراد هست که تقریبا مشگلات من رو دارند ولی خیلی راحت عنوان میکنند که من این شبهات رو دارم و میخوام خونه تکونی دل بکنم . و در نهیات شبهات براشون باقی میمونه و باز هم اعتقاداتشون رو دارند .

خوب وقتی من تناقضی رو میبینم ؛ حتی یک تناقض ؛ در ریاضیات این شرط لازم و کافی برای غلط بودن اون چیز هست که از نظره من هم تعداد و هم عمق این چیزها زیاد هست .

از طرفی همونجرو هم که قبلا گفتم به هیچ عنوان هم نمیتونم از کنار بسیاری از آیات قرآن عبور کنم . همچنین تجربیاتی داشتم که مطمئن هستم اگر یکی از اونها رو هر کسی میداشته تا آخر عمر عابد و زاهد و سالک میشده .

دیروز با یکی از آقایان سایت به صورت خصوصی صحبت میکردم و نظره ایشون این بود کهمسیرم اشتباه هست و نظره ایشون این بود که تا اون حدی که قبول داری و درست میدونی بپذیر و انجام بده ... و اگر به جاهایی رسیدی که از نظرت قابل قبول نبودند نپذیر و انجام نده ...

سوالاتم اینها هستند:

1. آیا این مساله از نظر اسلام قابل قبول هست ؛ مثلا من باورم این باشه که فلان آیات درست هستند ولی مثلا فلان آیات ایراد دارند . اعتقادام مثلا اینجوری باشه که ممکن هست در دین تحریف رخ داده باشه یا مسایلی اینچنینی .

2. دین یک چیزی مانند عبد میخواهد ؛ ولی کسی که چنین تفکر رو دارد عبد نیست ؛ شخصی هست که فکر میکند ؛ اندیشه میکند ؛ چیزهایی رو که درست میداند را انجام میدهد و چیزهایی رو که درست نمیداند را نه قبول میکند و نه انجام میدهد .

3. اگر کسی از ایشان بپرسد که دین اسلام را آیا قبولداری یا نداری ایشان پاسخ میدهد که بسیاری از مطالبش رو قبول دارم و درست میدانم و انجام میدهم ( حتی مسایلی مانند نماز خواند ؛ روزه گرفتن ؛ امر به معروف ( آنچنانچه خودش آن را درست میداند به طوری که واقعا باعث راهنمایی کسی شود ) ) این شخص آیا مسلمان محسوی میشود یا نمیشود ( فارغ از اینکه اسلم آوردن به تشهدین هست ولی معنی کلمه اسلام یعنی تسلیم بودن و این شخص تسلیم نیست )

متشکرم .