تصورات

چگونگی مطالعه متون دینی بدون داشتن پیش فرض

انجمن: 

با سلام.. و تشکر از دوستان ارجمند.
سوال این هست که چندین بار هست وقتی نهج البلاغه را مطالعه میکنم، بجای اینکه مطلب را بخوانم و درپی فهم آن باشم..بیشتر از آن به جملات حس خاصی دارم.. گویا امام علی را تصور می کنم که محبت خاصی از این شخصیت در من موجود بوده و همه حرفهای ایشان را با علاقه گوش میدهم. دصورتی که چنین خوانشی ما را به فهم درست و حقیقی مطلب نمی رساند.. و بهمین خاطر از ادامه خواندن و مطالعه منصرف می شوم.. چون معتقدم مرا در جهل خودم محکم تر میکنه و مانع شناخت هست. حتی در خواندن و مطالعه کتاب قرآن نیز همین مشکل بصورت مشابه وجود داره.وبجای مطالعه برای رهای ذهنیت ها...من با احساسات و ذهنیات خودم روبرو هستم. والبته این سوال عجیبی نیست.. چون خیلی ها دچار این مشکل هستند ..حالا شاید خود، متوجه نباشند برخی افراد.
آیا راه حلی میشناسید؟ با تشکر

فحش و ناسزا در ذهن

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

در یک وبسایت عرفانی هم دیده بودم که یک جوان دیگر هم همین مشکل را داشت.

ولی فرد پاسخگو بجای اینکه دلیلش را ریشه یابی کند، به او گفته بود فلان ذکر را بگو!

می خواستم بپرسم که چرا من فحش های زشت در ذهنم می آید؟ حتی در میان نماز!

بصورتیکه انگار خودم بصورت عمدی در ذهنم آنها را وارد کردم، ولی در واقع غیر عمدی است! و دست خودم نیست! یعنی خود به خود وارد ذهنم می شوند!

مگر نمی گویند که شیطان در نماز حضور ندارد! آن زمانی که کافر بودم و اصلا نماز نمی خواندم، این چیزها اصلا در ذهن من نمی آمد، ولی از زمانی که وارد دایره الهی شدم اینطور شده!

نمی دانم چکار کنم که جلوی آنها را بگیرم. یعنی عین فحشِ مذکور و شرایطی که در آن، این فحش در ذهن من می آید اینقدر زشت و حساس است که حتی اینجا هم نمی توانم بگویم!

من از صبح تا شب، تقریبا هیچ گناهی نمی کنم. تقریبا صفر... حتی شبکه قرآن را هم نگاه نمی کنم... دیگه تا آخرش بگیرید و برید... نه تنها گناهان شرعی... بلکه وارد دایره اخلاق هم شده ام.

حتی زمانیکه کلا کافر بودم. همچین فهش هایی به کسی نمی دادم.

نمی دانم آخر این فهش های زشت دیگر چیست! آیا فرد دیگری هم اینطوری هست؟

مطمئنا شما پاسخگوی محترم به یک عارفی چیزی دسترسی دارید، که از او بپرسید

با تشکر