شایعه پراکنی

نشر اکاذیب و شایعات

سلام و عرض ادب
یکی از آسیب های اجتماعی در جامعه امروزی نشر اکاذیب، شایعه‌پراکنی است.
نشر اکاذیب به معنای انتشار اخبار خلاف واقع به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی است.

شایعه عبارت است از پیامی که در میان افراد جامعه دهان به دهان می­گردد ولی واقعیت آنرا تأیید نمی­ کند و افراد معمولاً بدون تعهد به واقعیت، شنیده‌ها را نقل می‌کنند و عملاً شایعه را نشر می‌دهند.

یه جایی خوندم شایعه در موقعیت هایی رواج می‌یابد که مردم مشتاق خبر باشند ولی نتوانند آن را از منابع موثق دریافت کنند. هر گاه آدم ها مشتاق خبرگیری درباره قضیه‌ای باشند ، به هر نوع اطلاعاتی در این باره متوسل می‌شوند و سپس آن اطلاعات را در میان خودشان پراکنده می‌سازند .‌

شایعه ها در زمان های حساس و تاریخی اثرات تخریبی زیادی خواهند داشت. در تاریخ از این نمونه زیاد داریم.
در جنگ احد در حالی که چیزی به پیروزی مسلمانان نمانده بود ناگهان در میان معرکه جنگ کسی فریاد زد :محمد کشته شد!

این شایعه دهان به دهان به سرعت در تمام جبهه جنگ پیچید و موجب تقویت روحیه دشمن و ضعف و ناتوانی سربازان اسلام گردید، آنچه که در تاریخ آمده این است که بیشتر مسلمانان بعد از شنیدن این شایعه فرار کردند و هرچه پیامبر(ص) فریاد زد: من رسول خدا هستم و کشته نشده ام گوش ندادند و فقط عده ای معدود تا آخر در کنار حضرت جنگیدند.

به نظر شما چرا واقعا در اجتماع شایعات رواج می یابد؟ مگر توصیه اسلام، فحص و بررسی از خبر قبل از انتشارش نیست. به راستی وقتی همه ما می دانیم که اسلام می فرماید تا از صحت خبری مطمئن نشده ایم، نباید آن را جایی بازگو کنیم اما چرا عمل نمی کنیم؟

آیا راهکاری برای حل آن وجود دارد؟
چگونه می توان از ترویج این فرهنگ ناپسند جلوگیری کرد؟

پیامد های رواج شایعات در اجتماع چیست؟
با تشکر

اعتبار زیادی برای فهم و درک مخاطبینشان قائل نیستند

انجمن: 

سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید .

چندی پیش داشتم در مورد مساله ای تحقیق میکردم که با این متن در ویکی پدیا برخورد کردم .

نقل قول:

صادق زیباکلام در گفتگو با سایت انتخاب خبر: برخورد مسئولین با مردم، کتمان حقیقت و بازی‌هایی که با افکار عمومی می‌کنند باعث تداعی داستان چوپان دروغگو شده و نتیجهٔ آن این است که اگر در آینده، حقیقتی هم به مردم گفته شود دیگر پذیرفتنی نیست. در مقطعی مسئولین وقت نظام می‌گفتند آقای شهرام امیری را اصلاً نمی‌شناسند، مدتی بعد آن را یک کارمند ساده معرفی کردند، در مقطعی دیگر هم عنوان شد که ایشان در سفر حج توسط عوامل آمریکا و با کمک سرویس اطلاعاتی سعودی ربوده شده‌است و پیرو آن، وی را قهرمان ملی و کسی که این قدرت را دارد که آمریکایی‌ها را فریب دهد قلمداد کردند و مانند قهرمان هنگام ورود به کشور از او استقبال کردند. نکته قابل توجه این است که بعد از آن همه تبلیغاتی که برای قهرمان نشان دادنش کردند مدتی پس از بازگشت به کشور، او را بازداشت کردند و به اتهام جاسوسی به ۱۰ سال حبس محکوم شد، به تازگی هم که خبر اعدام وی را به دلیل آنکه در زندان به جاسوسی برای آمریکایی‌ها مبادرت کرده منتشر کردند. وقتی تمام این‌ها را کنار هم می‌چینیم فقط و فقط علامت سؤال مشاهده می‌شود؛ به عنوان مثال مورد آخر شایان توجه است که چگونه ایشان در داخل زندان می‌توانسته به آمریکایی‌ها اطلاعات دهد؟ اگر او واقعاً اطلاعاتی داشته که برای آمریکا با ارزش بود خوب به راحتی می‌توانسته همان زمان حضورش در آن کشور این اطلاعات را منتقل کند. ای کاش ذره‌ای صداقت در برخورد مسئولین با مردم وجود داشت. ممکن است این‌طور بیان شود که موضوعات امنیتی خاصی در مورد شهرام امیری مطرح است که صلاح نبوده که مردم از آن مطلع شوند، در این حالت این سؤال ایجاد می‌شود که چه اصراری بوده که وی را به صدا و سیما بیاورید و او را قهرمان ملی بنامید و با طرح موضوع ربوده شدن او سوختی برای ماشین آمریکاستیزی استفاده کنید. متأسفانه به نظر می‌رسد که برخی از مسئولین ما آنطور که باید و شاید شأن و اعتبار زیادی برای فهم و درک مخاطبینشان قائل نیستند؛ و متأسفانه گویا نگاهی که به مخاطبینشان دارند تصور می‌کنند که هرچه به آن‌ها گفته شود چون از سوی مسئولین رسمی بوده لاجرم آن را خواهند پذیرفت.[۵۴]

البته این مساله تنها در موارد امنیتی خلاصه نمیشه ... مسایل خیلی زیادی دقیقا به دروغ به مردم اطلاع رسانی میشه ...

میخواستم بدونم که .

1. اولا حکم نگاه کردن به صدا و سیمایی که به این صراحت تاکید میکنم به این صراحت و با این عمق ؛ دروغ میگه چی هستش .
2. آیا اخباری که در درون کشورمون به عنوان اخبار موثق بیرون داده میشه رو میشه به عنوان یک سند در نظر گرفت و در موردش بحث و گمانه زنی کرد یا خیر .

متشکرم .