خواستگارم به دلم ننشست

خواستگارم به دلم ننشسته ، چیکار کنم؟

دیگر داشتیم از هم جدا می شدیم که گفت: یک خواستگار دارم، همه ی مشخصاتش خوب است و هیچ ایرادی به او وارد نیست، همه می گویند قبول کنم اما ...
به دلم ننشسته
نمی دونم باید چه کنم؟

این جمله ای است که بسیاری از جوانان ما در رابطه با شخص مقابل خود می گویند؟ به نظر شما علت چیست؟ و راهکار چه می باشد؟
.
.
شما نظرات تون را بدید نهایتاً من نیز نظر خود را خواهم گفت. ولی در ابتدا منتظر شنیدن نظرات و راهکارهای شما هستم

آیا وجودِ علاقه به طرف مقابل قبل از ازدواج لازم است؟

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز و کارشناسان محترم
من دختری نسبتا مذهبی هستم که اهل دوستی با پسران توی دانشگاه نبودم، اما خیلی آدم عاطفی و احساساتی هستم و این جنبه شخصیتی ام توی ارتباط با پدر و مادر و خواهر و برادرم کاملا مشهوده.
خواستگاری دارم که شرایط نسبتا مناسبی داره و تا حالا سه جلسه با هم صحبت کردیم، ظاهرا که مشکل خاصی نداره، اما من به هیچ وجه نسبت به ایشون احساس علاقه نمی کنم و کششی نسبت بهش ندارم!!!
حتی بعد از گذشت این دو ماه اصلا دلم براش تنگ نمیشه، آیا این مسئله عادیه؟ آیا اگه قبول کنم و بله رو بگم، بعدا به ایشون علاقمند میشم؟!

من نتونستم عیب و ایراد قابل توجهی توی ایشون پیدا کنم، اما به دلم هم نمی شینه! یعنی وقتی باهاش حرف می زنم، احساس لذت نمی کنم، حرفاش برام خیلی جذاب نیست!
ایشون خیلی مذهبیه و من می ترسم آدم خشکی باشه و زیادی تعصب به خرج بده و سختگیری کنه. از خودش سعی کردم با سوال های غیر مستقیم این مسئله رو بپرسم، اما واضحه که هیچ کی نمیاد بگه : بله، من آدم خشک و کم حوصله و متعصبی هستم!!!!
چی کار کنم که دلم باهاش همراه بشه؟ آیا میشه ریسک کنم و بگم ایشاالله بعدا بهش علاقه پیدا می کنم؟!!
من همیشه دوست داشتم با همسرم یه ارتباط عاطفی قوی و عاشقانه داشته باشم، نمی خوام بعدا احساس شکست و سرخوردگی بکنم.

فکر می کنم ازش "بدم" نیومده، اما خب "خوشم" هم نمیاد اصلا!!! وقتی به قرار گرفتن در کنارش فکر می کنم، اصلا حس خوبی بهم دست نمیده!! تکلیف من چیه؟!
لطفا دوستانی که متأهل هستند و تجربه مشابهی داشتند، راهنمایی کنند! یا دوستان مجردی که همین مشکلو دارن!
ممنون