جمع بندی شده توسط انجمن مشاوره و تربیت

پایین بودن دمای بدن و موضوع خواستگاری

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام
من یه مشکل جسمی دارم
دمای بدنم از حالت عادی پایین تر است البته بیماری یا چیزی خاصی نیست ولی خوب دمای بدنم مثل بقیه نیست
برای همین وقتی با دیگران دست میدهم همه میگن چقدر سردی
خیلی وقتا هم می بینم طرف مقابل یه حالت بدی بهش دست میده
برای همین فکر میکنم این مشکل را تو خواستگاری باید به طرف خانم باید بگم
ولی مشکل اینه که با گفتن طرف متوجه نمیشه یا مشکل را خیلی بزرگ فرض میکنه یا خیلی جزیی
ولی من خودم که با دیگران برخورد داشتم می دونم این موضوع برای بعضی افراد قابل تحمل نیست
حالا امکان داره من اگر تو خواستگاری به توافق های نهایی نزدیک شدیم این موضوع را را به طرفم بگم و یک بار باهش دست بدم که متوجه مشکل بشود و درست تصمیم بگیرید
لطفا راهنمایی کنید چه باید بکنم

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

اثر آیات قرآن بر من ، آیا جنون دارم؟

انجمن: 

سلام

بعد از شنیدن یه سری آیات قرآن یه حالتی بهم دست میده ، طوری که کلا قفل میکنم ، اصلا نمیتونم حرف بزنم ، رنگم میپره ، یه فشاری رو صورتم احساس میکنم ، یه حس عجیبی که شاید فقط همیناشو میتونم بگم .

اوایل فکر میکردم که چون از بچگی تا وقتی که بزرگ شدم صوت قرآن عبدالباسط تو گوشم بوده ، ماله اونه . اما دیدم نسبت به صوت قاریایی مثه غلوش ( به خصوصقرائت سوره علق که چندبار " إقراء " رو تکرار میکنه ) ، یا صوت استاد مصطفی اسماعیل ( به خصوص سوره الحاقه ) هم همین حالت بهم دست میده .

وقتی این حالت بیشتر برام عجیب شد که آهنگ " شمس " محسن نامجو رو گوش دادم . از همون اول که شنیدمش این حالت دوباره بهم دست داد ، به خصوص اون قسمتی که میگه " یا ایتها النفس المطمئنه ، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه " واقعا برام خیلی سنگین بود .

****

خواستم ببینم این حالتی که من دارم طبیعیه یا کسی هست که این حس مشابهو داشته باشه یا داشته ؟!

یا اینکه جنون دارم ؟!

اگه میشه از کارشناسای مشاوره و اخلاق و عرفان جواب بدن ..

ممنون .

احساس تنفر از زنان

انجمن: 

با سلام.من تازه با اینجا اشنا شدم.راستش مدتی است که مشکلی برام پیش امده حدود 6 ماهی میشه . تنفر عجیبی نسبت به خانم ها پیدا کردم.انگار اونها حقمو خوردن.هرچقدر هم سعی میکنم بهشون فکر نکنم بازهم یک جایی سر و کلشون پیدا میشه و اذیتم میکنه .حتی بعضی موقع که توی خیابون رانندگی میکنم میگم بذار یکیشو زیر ماشین کنم .اما نمیخوام گناهکار باشم.

از این دنیا سیر شده ام ، انگیزه ای برای ادامه حیات نمی یابم

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام علیکم

بنده دختری جوان هستم که جدیدا حالتی روحی و روانی به سراغم آمده ؛ در واقع سیر شدن از این دنیا.
به حمدلله از لحاظ مالی , غنی هستیم و هر چیزی که نیاز داشتم یا دارم فراهم است.و به تجربه یقین پیدا کردم اگر چیزی را هم بخواهم(یا آرزو کنم) می دانم که بعد از رسیدن به آن ،دلم را میزند.در کل هیچ چیز ار این دنیا و آفریدگارش(الله الرحمن) نمیخواهم.
از طرفی هم قانون مکافات یا کنش و واکنش در این دنیا ، تعادل روحی و روانی را از من گرفته است.یعنی به تجربه یقین پیدا کردم اگر نعمت جدیدی دریافت کنم؛ نعمت دیگری را از دست خواهم داد.و فکر می کنم اگر ازدواج کنم و فردی وارد زندگی من شود ، قطعا کس دیگری را از دست خواهم داد.
به طور کل انگیزه ای برای زندگی نمی یابم.بسیار بسیار زود رنج و پرخاشگر شده ام.
(از نوجوانی دوست داشتم ازدواج کنم اما شرایط محیا نبود.بدون غرض و آگاهی به استشهاء رو آوردم.
اکنون بعد از 3 سال سعی در ترک این گناه کبیره دارم.این مطلب را گفم شاید این مرحله از ترک تاثیری در روح و روان گذاشته است)
امیدوارم پاسخ کارشناس محترم ،برایم قانع کننده باشد و کمک بزرگی بکند.

سپاس ویژه از کارشناس بحث و ارجاع کننده.

یاحق

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

رابطه عاشقانه در نوجوانی

سلام خدمت همه شما عزیزان
من تازه عضو این انجمن شدم سوالی ذهن بنده رو مشغول کرده حقیقتش کسی نیست بتونم بهش بگم به همین دلیل گفتم که اینجا بیان کنم

حقیقتش من 17 سالم هست و عاشق یک دختر شدم و حدود چند ماهی میشه واقعا نمیتونم بهش فکر نکنم !
اقوام دور هستن و جاهایی شنیدم مادرمم شاید برای من همین دختر رو در نظر داره اما من حس میکنم خیلی زودتر از حد موقرر عاشقش شدم و واقعا دوسش دارم به حدی که دکستاپ گوشیم هم شده اسمش !

اما نمیدونم چیکار کنم ! از طرفی شنیدم میگن عشق های نوجوانی زودگذر هستند و پایدار نیستند ! میخواستم در این مورد بدونم و اینکه اگر با اون قبل از ازدواج یا هرچیزی با گوشی در اتباط باشم(برای شناسایی بیشتر) آیا حرامه؟
و یه سوال دیگه اگرم درست باشه و من باهاش ارتباط تلفنی برقرار کنم آیا واقعا این عشق حقیقیه؟
یه دفه مثلا طرف به من دل نبنده بعد عشق من ذوگذر باشه و از بین بره؟!

از این سوالات ذهن منو مشغول کرده با اینکه وحشتناک علاقه دارم بهش و نمیتونم بهش فکر نکنم ولی نمیخوام بیگدار به آب بزنم چون هم به ضرر خودم هست هم به ضرر اون !

ممنون میشم جواب بدید

من تازه عضو شدم اگر اشتباهی در تاپیک زدنم هست معذرت میخوام پیشاپیش ...
مرسی

مرز بین وسواس و دقت چیست؟

انجمن: 

سلام

اگر مواقع اگر سعی کنیم کاری رو با دقت انجام بدیم ممکنه به وسواس کشیده بشیم

بعضی مواقع به این نتیجه می رسیم که نمی شه کاری رو انجام داد مگر با وسواس. مثلا لباس خیسی نجس شده بوده و ما خبر نداشتیم و صد جای زندگی مون باهاش تماس پیدا کرده و ظاهر قضیه اینه که باید صد تا وسیله کوچیک و بزرگ رو آب کشید تا از پاک بودنشون مطمئن شد در این شرایط راه چاره چیه؟

از کجا بفهمیم داریم دقت به خرج می دیم یا این که وسواس پیدا کردیم ؟