تحریفات تورات

شبهاتی درباره حضرت ابراهیم در تورات

درود و دو صد بدرود

من امروز در حال مطالعه تورات بودم که به داستان حضرت ابراهیم و ملاقاتش با فرعون رسیدم، راستش در تورات توضیح داده شده که حضرت ابراهیم قوادی کرده.

سفر پیدایش (Genesis)، فصل دوازدهم:

و خداوند به ابرام گفت: " از ولایت خود، و از مولد خویش و از خانه پدر خود بسوی زمینی که به تو نشان دهم بیرون شو، و از تو امتی عظیم پیدا کنم و تو را برکت دهم، و نام تو را بزرگ سازم ، و تو برکت خواهی بود. و برکت دهم به آنانی که تو را مبارک خوانند، و لعنت کنم به آنکه تو را ملعون خواند. و از تو جمیع قبایل جهان برکت خواهند یافت." پس ابرام ، چنانکه خداوند بدو فرموده بود، روانه شد. و لوط همراه وی رفت . و ابرام هفتاد و پنج ساله بود، هنگامی که از حران بیرون آمد. و ابرام زن خود سارای، و برادرزاده خود لوط ، و همه اموال اندوخته خود را با اشخاصی که در حران پیدا کرده بودند، برداشته، به عزیمت زمین کنعان بیرون
شدند، و به زمین کنعان داخل شدند. و ابرام در زمین می گشت تا مکان شکیم تا بلوطستان موره. و در آنوقت کنعانیان در آن زمین بودند. و خداوند بر ابرا م ظاهر شده، گفت: "به ذریت تو این زمین را می بخشم." و در آنجا مذبحی برای خداوند که بر وی ظاهر شد، بنا نمود. پس ، از آنجا به کوه ی که به شرقی بیت ئیل است ، کوچ کرده ، خیمه خود را برپا نمود. و بیت ئیل بطرف غربی و عای بطرف شرقی آن بود. و در آنجا مذبحی برای خداوند بنا نمود و نام یهوه را خواند. و ابرام طی مراحل و منازل کرده، به سمت جنوب کوچید.

و قحطی در آن زمین شد، و ابرام به مصر فرود آمد تا در آنجا بسر برد، زیرا که قحط در زمین شدت می کرد. و واقع شد که چون نزدیک به ورود مصر شد، به زن خود سارای گفت: اینک می دانم که تو زن نیکومنظر هستی. همانا چون اهل مصر تو را بینند، گویند: "این زوجه اوست ." پس مرا بکشند و تو را زنده نگاه دارند. پس بگو که تو خواهر من هستی تا به خاطر تو برای من خیریت شود و جانم بسبب تو زنده ماند." و به مجرد ورود ابرام به مصر، اهل مصر آن زن را دیدند که بسیار خوش منظر است. و امرای فرعون او را دیدند، و او را در حضور فرعون ستودند. پس وی را به خانه فرعون در آوردند. و بخاطر وی با ابرام احسان نمود، و او صاحب میشها و گاوان و حماران و غلامان و کنیزان و ماده الاغان و شتران شد. و خداوند فرعون و اهل خانه او را بسبب سارای ، زوجه ابرام به بلایای سخت مبتلا ساخت . و فرعون ابرام را خوانده، گفت: "این چیست که به من کردی ؟ چرا مرا خبر ندادی که او زوجه توست ؟ چرا گفتی: او خواهر منست، که او را به زنی گرفتم ؟ و الآن ، اینک زوجه تو. او را برداشته، روانه شو!" آنگاه فرعون در خصوص وی، کسان خود را امر فرمود تا او را با زوج هاش و تمام مایملکش روانه نمودند.

من چند سوال دارم:

1. حضرت ابراهیم اینجا به خاطر زنده ماندن خودش، همسرش رو در اختیار مردان دیگر قرار میده که به این کار قوادی گفته میشه و گناه است! چرا خداوند کاری نکرد که حضرت ابراهیم ناچار به این کار نشه؟
2. حضرت ابراهیم اینجا در حال دروغ گفتن است.
3. حضرت ابراهیم چرا در قبال اینکه فرعون همسرش رو به زنی گرفت، پول و میش و الاق و ... دریافت کرد؟
4. چرا فرعون به عذاب سخت مبتلا شد؟ فرعون که فکر می کرد این زن خواهر ابراهیم هست، نظرش رو جلب کرد و پول و میش و الاق و ... هم پرداخت کرد؟ فرعون از کجا باید می دونست که حضرت ابراهیم دروغ گفته؟ آیا اینجا نباید حضرت ابراهیم به بلای سخت دچار می شد؟
5. در پایان هم که وقتی فرعون فهمید کاری با حضرت ابراهیم نداشت و نشون میده مرد شرافتمندی بود و اونها رو روانه کرد و حتی اموالی که حضرت ابراهیم از راه قوادی به دست آورده بود رو پس نگرفت!!!!

میشه این قضیه رو برای ما روشن کنید؟

با تشکر