سلام
من وقتی توی سایت یا گفتگویی بحث میکنم همیشه آخرین فرد منم که حرفم و میزنم.
و اخیرا به این سوال رسیدم که آیا بحث من و حرفام صحیح هست یا از نوع عصبیت و برد در بحث هست.
به نظرم توی بحث های منطقی کسی پیروزه که اطلاعاتش به روز تر و بیشتر از طرف مقابل باشه. اما این اطلاعات اگر درست هم باشن دلیل بر این نیستن که نتیجه گیری ما هم درسته.
حالا سوال من اینه فرق بین نتیجه گیری درست و بحث صحیح با مغلطه ناخودآگاه و آگاهانه در بحث و بحث تعصبی چی هست؟ و آداب درست مباحثه رو بفرمایین؟
بعضی از افراد بدون هیچگونه دلیل و مدرک قابل اثباتی سعی بر رد وجود خدا و دین اسلام و کتاب قرآن دارند.
ما از ایشان میپرسیم اگر خدایی وجود ندارد و دین ما که حد و حریم و مرزهایی را برای بشر تعیین کرده تا مثل حیوانات حقوق یکدیگر را پایمال نکنند دروغ است،
پس بیایند برای ما ثابت کنند که بیخدایی آنها درست است ...
و آنان حق دارند بدون وجود هیچ حدومرزی به جان و مال و ناموس یکدیگر تجاوز کنند...
و در این بین فقط کسانی حق حیات و راحتی دارند که زورشان بیشتر است ...
و بدبختی و فلاکت و مورد ستم واقع شدن دیگران ، به آنها ارتباطی ندارد ،
تا خود را موظف بدانند در مقابل کشورهای سلطه گر بایستند ،
و به داد مظلومین جهان برسند....
و از این قبیل مسائل که همه میدانند در میان بیخدایان وجود دارد که هیچ حکمی برایش ندارند...
مثلا اگر بیخدایی برحق بود باید تمام بیخدایان با هم متحد میشدند تا در برابر مستکبرین جهانخوار بایستند...
و به آنها اجازه ندهندتا حقوق مردم جهان را پایمال کنند ....
و مردم دنیا در کمال راحتی زندگی میکردند...
نه اینکه از کمترین حقشان که حق حیات است هم محروم شوند ....
درصورتیکه بالعکس بیخدایان نه تنها چنین نمیکنند بلکه سعی در تضعیف شیعیان دارند تا آنها هم نتوانند به داد مظلومین جهان برسند...
لازم است بیخدایان محترمی که اصرار دارند ما بپذیریم اعتقاداتمان دروغین است بیایند و برحق بودن عقیده ی خود را ثابت کنند...
همانطور که به خود اجازه میدهند بر حق نبودن ما را ثابت کنند...
درستش هم همین است که اول انسان درستی عقیده ی خود را ثابت کند بعد به سراغ نفی دیگر عقاید برود...
در غیر اینصورت حق ندارند به خود اجازه ی کمترین بی ادبی را به مقدسات ما بدهند...
و اگر چنین کردند بیانگر ضعفشان است که میخواهند بدین نحو آن را جبران کنند..
(توضیح اینکه منظور ما از بیخدایان همه ی افرادی هستند که به "الله" یعنی خدای یکتا اعتقاد ندارند چه از ادیانی که به خدای 3 گانه ، یا به ثنویت یا به خدایی اعتقاد دارند که دنیا را آفریده و کناری نشسته و به مخلوقاتش کاری ندارد و چه آنهایی که اصلا به هیچ خدایی اعتقاد ندارند)
از دوستان مسلمان هم درخواست میکنم سوالات خود را در این زمینه مطرح کنند تا به یک پاسخ دقیقی برسیم...
ضمنا اگر این تاپیک رونق پیدا نکند بیانگر اینست که آنها بر یک اعتقاد دروغینند نه ما، چون نتوانسته اند عقیده خود را ثابت کنند...
در بعضی احادیث از مجادله کردن نهی شده ولی در بعضی احادیث میبینیم بیان کردن حق به ما توصیه شده؟
سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است
حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زیرا که نجات تو در آن است… تقواى الهى پیشه کن و باطل را فرو گذار هر چند [به ظاهر] نجات تو در آن باشد، زیرا که نابودى تو در آن است.
همچنین در بعضی احادیث به بخشش ظلم و ستم توصیه و در احادیث دیگر از سکوت در برابر ظلم نهی شده؟
تکلیف ما چیست؟ مجادله را رها کنیم یا حق را بگوییم؟
در برابر ظلم حق خود را بگیریم یا بخشش کنیم؟
یکی از مواردی که دانستن آن برای کسانی که در هر نوع بحثی،خصوصا بحث های دینی شرکت می کنند،لازم و واجب است،اخلاق بحث و مناظره و پرهیز از جدال کردن است.
لذا از همه عزیزان و سروران دعوت می کنم که چند پست آتی را در محضر معلم اخلاق حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه باشند و از دریای معارف القائی ایشان گوهری صید کنند.
معنای جدال در علم اخلاق
یکی از معانی جدل که مورد توجه و بحث دانشمندان علم اخلاق قرار گرفته، پیکار لفظی و ستیزه در کلام جهت چیره شدن بر طرف مقابل و ساکت کردن اوست؛ بنابراین مقصود از جدال در دانش اخلاق، رد و بدل کردن سخن، جهت چیره شدن بر دیگری است. بحث و پیکار در کلام، چه در مسائل علمی، چه اعتقادی و دینی، با عنوان جدال مطرح میشود.
«جدل» یکی از مباحث منطقی است که دانشمندان منطق در بخش صناعات خمس، به بحث و گفت و گوی از آن پرداختهاند. ایشان مواد قیاس را به پنج نوع تقسیم کردهاند که جدل یکی از آنها است. جدل قیاسی است که از «مسلمات» و «مشهورات» تشکیل شده است.
• مسلمات
آن دسته از قضایایی که میان جدل کننده و طرف مقابل او پذیرفته شده هستند.
• مشهورات
آن دسته قضایایی که میان مردم (کسانی که از خرد بهره دارند) شهرت دارند و همه آنرا تصدیق میکنند، مانند «نیکو بودن عدالت و اکرام دیگرات».
بحث و گفتوگو در مسائل اعتقادی یا علمی از سه جهت قابل بررسی و دقت است که توجه به هر یک از این جهات، اقسامی را برای جدل پدید میآورد:
الف. انگیزهی جدل
ب. کیفیت جدل
ج. مواد و ابزار جدل.
الف.انگیزهی جدل
هر گاه شخص با طرف مقابل خود به جدال عملی و یااعتقادی میپردازد، یا از این کار قصد و غرضی الاهی دارد یا به دنبال امیال نفسانی خویش است؛ بنابراین انگیزهی او از جدل، بیش از این دو مورد نیست:
1.انگیزهی شیطانی 2. انگیزهی الاهی