امکان

امکان زندگی دوباره

با سلام دورود به حظار محترم
چند تا سوال داشتم در مورد مرگ و زندگی خیلی مهمه
۱_ایا امکانش هست فرد بعد از مرگ،مردن،خارج شدن دایره از زندگی،دوباره به حیات برگرده ینی خدا این اجازه بهش میده؟

اتحاد اصولگرا ها و اصلاح طلب ها

سلام خودتون میدونید که کشور تو وظعیت به شدت بدی هست ،طبق گفته آقای راعفی پور کشور الان مثل یه نارنجکی هستش که ضامنش کشیده شده،به زودی تورم به شدت زیادی کشور فرا میگیره،بانک ها دارن ورشکست میشن خودشونو با سود دادان بیشتر، نگه داشتن،مردم بجای این که با پولشون برن سرمایه گزاری کنن کارکنن کار درست کنن میرن پولشونو میزارن بان سودشو میخورن،بانک ها هم بجای این که با پول مردم بره تولیدی و کارخونه و .. بزنه میره پولشو تبدیل به زمین میکنه و خونه های متری چهل ملیون میسازه،خونه ها هم هیچکس نمیخره چون مردم کاری ندارن که پول خونه داشته باشن،چون کالا در داخل نیست گرونی میشه دولتم برای کاهش گرونی تا میتونه واردات میکنه در نتیجه اون چند تا کارخونه و تولیدی داخلی هم که موندن تعتیل میشه،بانکا مدت زیادی نمیتونن اینطوری دوام بیارن مردم ببینن بانکا داره ورشکست میشن همه میرن پولشونو از بانکا بکشن بیرون که فاجعه میشه. حالا من زیاد از اقتصاد سردرنمیارم فقط میدونم که کشور در وضعیت بدی قرار داره که در آینده بد ترم میشه میخوام ببینم آیا راه حلی هست که این دوتا دسته رو باهم اتحاد کنیم تا باهم همکاری کنن برای رفع مشکلات موجود؟؟اصلا این کار شدنیه؟؟کار درستیه؟؟آخه یه دسته معروفه به حقوقای نجومی یه دسته معروفه به املاک نجومی،آیا بهتر نیست این دوتا دسته اصلا نباشن؟؟ما مردم عادی چه کمکی میتونیم کنیم برای رفع مشکلات کشور؟؟

برهان امکانی بدون نیاز به تسلسل

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با عرض سلام

اکثر دوستانی که مطالعاتی در زمینه فلسفه داشته اند با نام برهان امکان و وجوب آشنا هستند. این برهان یکی از معروف‌ترین براهین اثبات وجود خداست که هم در فلسفه اسلامی به آن پرداخته شده و هم در فلسفه غرب. مقدمات این برهان تقریباً همگی یقینی هستند بجز یک مورد که آن هم باطل بودن تسلسل است. در خصوص باطل بودن تسلسل برهان های زیادی ارائه شده ولی حقیقت امر این است که بسیاری از این براهین دچار اشکالاتی هستند مانند برهان وسط و طرف که با وجود این که مورد قبول بسیاری از فلاسفه است، اما حقیقت امر این است که بر استقراء استوار است. قصد بنده از این تاپیک این نیست که براهین امتناع تسلسل را بررسی کنم. هدف این است که برهان امکان و وجوب را بدون نیاز به امتناع تسلسل مطرح کنیم.
برای حل این مسئله بنده در اینجا قصد دارم از برهان خواجه نصیرالدین طوسی برای امتناع تسلسل استفاده کنم. در واقع مسئله امتناع تسلسل در متن برهان رفع می شود. از دوستان گرامی تقاضا دارم اگر نقدی نسبت به مسئله دارند ارائه نمایند. تقریر مد نظر حقیر به شرح زیر است:

مقدمه 1:در بین تمامی موجودات، موجودی هست که معلول نیست.
برهان:
1-هر مفهومی که در نظر بگیریم، یا موجود است یا موجود نیست (حصر عقلی؛حالت دیگری نداریم).
2-یک چیز موجود نمی‌شود مگر این که وجودش ضرورت یابد (قضیه ای بدیهی).
3-یک چیز موجود نمی‌شود مگر این که امکان عدم نداشته باشد (معادل 2، ضرورت وجود هم ارز است با امتناع امکان عدم).
4-مجموعه موجودات جهان را در نظر می‌گیریم. یا عضو نامعلول در این مجموعه وجود دارد یا وجود ندارد (حصر عقلی).
5-عضو نامعلولی در این مجموعه وجود ندارد (فرض خلف).
6-تمامی موجودات جهان معلول هستند (معادل 5).
7-موجودی مانند x را در نظر می گیریم.
8- x معلول است (نتیجه از 6).
9-علت x را y می‌نامیم.
10-x موجود است اگر و تنها اگر y موجود باشد (بر اساس علیت تامه).
11-x معدوم است اگر و تنها اگر y معدوم باشد (هم ارز 10).
12-اگر و تنها اگر y نباشد x امکان عدم دارد (نتیجه از 11).
13-x امکان عدم ندارد اگر و تنها اگر y امکان عدم نداشته باشد (معادل 12).
14-y امکان عدم ندارد اگر و تنها اگر z (علتش) امکان عدم نداشته باشد (استنتاجی مشابه بالا).
15-هر معلول دلخواه از مجموعه امکان عدم دارد به نبودن علتش (نتیجه از استدلال بالا).
16-هر عضو دلخواه از مجموعه امکان عدم دارد به نبودن علتش (نتیجه از 6 و 15).
17- هیچ عضوی از این مجموعه موجود نخواهد شد (نتیجه از 3 و 16 ؛ این نتیجه خلاف فرض موجود بودن اعضای سلسله است).
18- گزاره 5 (فرض خلف) باطل است.
نتیجه: عضو نامعلولی در بین موجودات وجود دارد.

مقدمه2: عضو نامعلول امکان عدم ندارد.
اگر عضو نامعلول امکان عدم داشته باشد، در این صورت وجود نخواهد داشت. گفتیم مجموعه موجودات یا عضو نامعلول دارند یا ندارند. ثابت کردیم باید عضو نامعلولی در کار باشد. حال اگر این عضو نامعلول امکان عدم داشته باشد، نتیجتاً موجود نخواهد بود. پس نه مجموعه ای از موجودات جهان که عضو نامعلول داشته باشند موجود است نه مجموعه ای که عضو نامعلول نداشته باشند. این یعنی عملاً هیچ موجودی در خارج نداریم که چنین چیزی محال است و خلاف اولین اصل فلسفی (اصل وجود واقعیت) می‌باشد.

نتیجه: با توجه به دو مقدمه بالا نتیجه می‌گیریم که عضوی نامعلول وجود دارد که امکان عدم ندارد. حال این عضو یا واجب بالغیر است یا واجب بالذات. اما اگر فرض کنیم واجب بالغیر است، چون هر واجب بالغیر معلول است، پس این عضو هم معلول خواهد شد، اما ما گفتیم این عضو نامعلول است، پس این خلاف فرض است. پس این عضو باید واجب بالذات باشد.

تقریر کلی:هر مفهومی در جهان خارج یا موجود است یا موجود نیست. اگر موجود نباشد، امکان عدم دارد. اگر موجود باشد یا معلول است یا معلول نیست. اگر معلول باشد امکان عدم دارد به واسطه نبودن علتش. علتش هم یا معلول است یا نیست، که آن هم اگر معلول باشد امکان عدم دارد. پس مجموعه موجودات اگر همگی معلول باشند، همگی امکان عدم دارند و لذا هیچ یک موجود نخواهند شد که خلاف واقع است. اما اگر موجودی در این بین باشد که امکان عدم ندارد، در این صورت این موجود محال است معلول باشد چون در این صورت امکان عدم خواهد داشت که خلاف این فرض است که امکان عدم ندارد. از طرفی چون هر ممکن بالذات و واجب بالغیر معلول است، پس این موجود باید واجب بالذات باشد. در غیر اینصورت وجوب بالغیر این موجود با نامعلول بودن آن در تناقض خواهد بود. پس موجودی وجود دارد که واجب بالذات است و امکان عدم ندارد و با وجود این موجود، معلول ها دیگر امکان عدم نخواهند داشت چون به چیزی ختم می شوند که امکان عدم ندارد.

این استدلال به دلیل تأکید بر امکان عدم، برهان را به سمت برهان امکان فقری متمایل می‌کند. از طرفی بحث امکان و وجوب هم در آن مطرح است. علاوه بر این امتناع تسلسل عملاً در برهان اثبات می‌شود. چنین استدلالی برای نشان دادن امتناع تسلسل ظاهراً اولین بار توسط خواجه نصیرالدین طوسی صورت گرفته و شهید مطهری (ره) در پاورقی های اصول فلسفه و روش رئالیسم این برهان را بهترین برهان برای امتناع تسلسل می‌خوانند و شهید صدر (ره) نیز در کتاب فلسفتنا به شیوه مشابه در خصوص باطل بودن تسلسل استدلال می‌کنند.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و من الله التوفیق

برهان سینوی، اثباتی کاملاً عقلی در وجود خدا

خدمت کارشناس محترم سلام عرض میکنم.
اگر امکان داره برهان سینوی در اثبات واجب الوجود رو بیان بفرمایید.
و لطفاً بفرمایید آیا به جز این برهان، برهان دیگه ای که کاملاً فلسفی و نه شبه فلسفی (مثل برهان نظم) به مسئله اثبات وجود خدا پرداخته باشد وجود دارد یا نه؟