امام علي عليه السلام

بررسی وضعیت رجال راوی روایتی از امام علی علیه السلام

سلام

لطف نمایید و حدیث زیر را بررسی سندی کنید
تشکر

« قال حدثنا أبو سهل قال حدثنا محمد بن عبد المؤمن قال حدثنا أحمد بن محمد بن غالب قال أخبرنا هدية بن عبد الوهاب عن عبد الحميد عن عبد اللّه بن عبد العزيز قال: قال لي علي بن أبي طالب «علیه السلام» و خطب بالكوفة فقال أيها الناس الزموا الارض من بعدي و اياكم و الشذّاذ من آل محمد فإنه يخرج شذاذ آل محمد فلا يرون ما يحبون لعصيانهم أمري و نبذهم عهدي و تخرج راية من ولد الحسين تظهر بالكوفة بدعامة أمية و يشمل الناس البلاء و يبتلى اللّه خير الخلق حتى يميز الخبيث من الطيب و يتبرأ الناس بعضهم من بعض و يطول ذلك حتى يفرج اللّه عنهم برجل من آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و من خرج من ولدي فعمل بغير عملي و سار بغير سيرتي فأنا منه برى‏ء و كل من خرج من ولدي قبل المهدي علیه السلام فانما هو جزور و ايام و الدجالين من ولد فاطمة فان من ولد فاطمه دجالين، و يخرج دجال من دجلة البصرة و ليس مني و هو مقدمة الدجالين كلهم . »

( الملاحم و الفتن ، سید بن طاووس ، باب 36 ، ح 1 )

درخواست منبع و بررسی سندی یک روایت از امام علی علیه السلام

با سلام و عرض ادب و احترام

حدیثی از یکی از سخنرانان شنیدم منقول از امیرالمومنین حضرت امام علی علیه السلام که حضرت فرموده اند : « من دو روز از خدا بزرگترم ! »

میخواستم لطف کنید اصل حدیث را بهمراه منبع بگذارید و اسناد آنرا مورد بررسی قرار دهید .

با تشکر از شما عزیزان ...

امام علی علیه السلام در کلام امام علی علیه السلام


امام علی علیه السلام در کلام امام علی علیه السلام
1- ينحدر عنّى السّيل و لا يرقى الىّ الطّير ( سيلهاى خروشان حقايق از من سرازير مى‏شود ، و سبكبالان تيز پرواز فضاى رشد و كمال توانائى وصول بمن را ندارند . ) . خطبه 3

2 -اما و الّذى فلق الحبّة و برأ النّسمة لو لا حضور الحاضر و قيام الحجّة بوجود النّاصر و ما اخذ اللّه على العلماء ان لا يقارّوا على كظّة ظالم و لا سبغب مظلوم لألقيت حبلها على غاربها و لسقيت آخرها بكأس اوّلها و لألفيتم دنياكم هذه ازهد عندى من عفطة عنز .( سوگند به آن خدائى كه دانه را شكافت و روح را آفريد ، اگر گروهى براى يارى من آماده نبود و حجت خداوندى با وجود ياوران بر من تمام نمى‏گشت و پيمان الهى با دانايان در باره عدم تحمل پرخورى ستمكار و گرسنگى ستمديده نبود ، مهار اين زمامدارى را بر دوشش ميانداختم و انجام آنرا مانند آغازش با پياله بى‏اعتنايى سيراب مى‏كردم . در آنهنگام مى‏فهميديد كه اين دنياى شما در نزد من از اخلاط دماغ يك بز ناچيزتر است ) . خطبه 3

3 -و الّذى بعثه بالحق و اصطفاه على الخلق ما انطق الاّ صادقا ( سوگند به آن خدائى كه پيامبر را به حق بر انگيخته و او را بر همه مردم برگزيده است ، سخنى جز صدق نميگويم ) . خطبه 173 .

4 -بنا اهتديتم فى الظّلماء و تسنّمتم العلياء و بنا انفجرتم عن السرار ( بوسيله ما هدايت شديد و به عظمتهاى انسانى صعود نموديد و از تاريكيهاى جاهليت به بامداد اسلام رسيديد ) . خطبه 4

5 -غرب رأى امرى‏ء تخلّف عنّى ما شككت فى الحقّ مدأريته ( انديشه كسى كه از من دور شده است ، پوچ و از واقعيات بريده است ) . توضیح اینکه(از موقعيكه حق بمن نشان داده شده است ، ترديدى نداشته‏ام . بينوا و بدبخت كسى است كه آدرس جان خود را بجاى اينكه از جان جانان بگيرد ، از گمشدگان سراب‏هاى آب نما جستجو نمايد . او حق را ديده است ، پس اوست آشناى جان ما . ) خطبه 4

6 -و اللّه لابن ابيطالب آنس بالموت من الطّفل بثدى امّه ( سوگند به خدا ، فرزند ابيطالب به مرگ مأنوس‏تر است از كودك شير خوار به پستان مادرش ) . خطبه 5

7 -بل اندمجت على علم لو بحت به لاضطربتم اضطراب الأرشية فى الطّوى البعيدة ( بلكه من در علمى غوطه‏ورم كه اگر آنرا بزبان بياورم مانند طناب آويزان در چاه عميق مضطرب خواهيد گشت ) . خطبه 5

8 -سترنى عنكم جلباب الدّين و بصّرنيكم صدق النّيّة ( پرده دين مرا از شما پوشيده است ، و صدق نيتى كه دارم مرا بر شما بينا ساخته است . ). خطبه 4

9 -اقمت لكم على سنن الحقّ فى جوادّ المضلّة حيث تلتقون و لا دليل و تحتفرون و لا تميهون ( من در سر راههاى روشن حق كه از ميان جاه‏هاى گوناگون ضلالت كشيده است ، نگهبانى شما را بعهده دارم . شما در آن جاده‏هاى گمراه كننده بيكديگر مى‏پيونديد ، بدون اينكه راهنمائى داشته باشيد و چاه‏هائى را مى‏كنيد بدون اينكه به آبى برسيد كه شما را سيراب نمايد ) خطبه 4

10 -و لكنّى اضرب بالمقبل الى الحقّ المدبر عنه و بالسّامع المطيع العاصى المريب ابدا حتّى يأتى علىّ يومى ( و لكن من همواره و تا آنگاه كه اجلم فرا رسد به كمك ياران حق ، كسانى را كه از حق رويگردان شده‏اند و بوسيله انسانهاى شنونده و مطيع ، تبهكاران معصيت‏كار و غوطه‏وران در ترديد را خواهم كوفت ) . خطبه 6

11 و انّ معى لبصيرتى ما لبّست على نفسي و لا لبّس علىّ ( قطعى است كه من همواره با بينائى‏ام راه ميروم ، هرگز خود را نفريفته‏ام و كسى هم نتوانسته است مرا بفريبد و به اشتباه بيندازد ) . خطبه 10

12 -و أيم اللّه لا افرطنّ لهم حوضا انا ماتحه لا يصدرون عنه و لا يعودون اليه ( سوگند بخدا ، حوضى براى آنان پر نخواهم كه تحصيل كننده آن آب از چاه خود من هستم ، از آن حوض بيرون نخواهند آمد و به آن حوض بر نخواهند گشت . خطبه 10

[ اين معنى ابهام‏انگيز است . در نسخه دكتر صبحى صالح بجاى « لا افرطن » ، لافرطن ثبت شده است و اين معنى روشنتر است : « حوضى براى آنان پرخواهم كرد كه ساقى آن خودم باشم ، يعنى آن نظم زندگى را كه من براى شما صلاح ديده‏ام كسى جز من توانائى هموار ساختن آنرا براى ورود و خروج ندارد .

13 -و اللّه ما كتمت و شمة و لا كذبت كذبة ( سوگند بخدا كلمه‏اى را مخفى نكرده‏ام و هيچ دروغى نگفته‏ام ) . خطبه 16

14 -و اللّه ما انكروا علىّ منكرا و لا جعلوا بينى و بينهم نصفا ( سوگند بخدا ، نه كار ناشايستى از من ديده‏اند و نه ميان من و خودشان انصاف ورزيده‏اند . ) خطبه 17

15 -الى اللّه اشكو من معشر يعيشون جهّالا و يموتون ضلاّلا ( شكايت بخدا مى‏برم از گروهى كه نادان زندگى مى‏كنند و گمراه ميميرند ) . خداوندا ، چكنم با اين انسان نماهائى كه از علم ميگريزند و از رشد و كمال متنفرند ، زندگى آنها غوطه‏ور در جهالت ، مرگشان در گمراهى . خطبه 22

16 -و انّى لراض بحجّة اللّه عليهم و علمه فيهم ( من به حجت خداوندى عليه آنان و علم او به همه حالات آنان خرسندم ) . خطبه 22

17 -و من العجب بعثهم الىّ ان ابرز للطّعان و أن اصبر للجلاد هبلتهم الهبول ، لقد كنت و ما اهدّد للحرب و لا ارهب بالضّرب ( شگفتا ، براى من پيام فرستاده‏اند كه آماده جنگ شوم و به مشقت نبرد تحمل كنم زنها به ماتمشان بنشينند ، من تا كنون هرگز با جنگ تهديد نشده‏ام و كسى مرا با زدو خورد نترسانده است ) . خطبه 22

18- و انّى لعلى يقين من ربّى و غير شبهة من دينى ( و قطعا ، من بر مبناى يقين پروردگارم استوارم و بدون شبهه‏اى در دينم حركت ميكنم ) . خطبه 22

19- و لعمرى ما علىّ من قتال من خالف الحقّ و خابط الغىّ من ادهان و لا ايهان ( سوگند به زندگيم ، براى من در نبرد با مخالف حق و كسيكه در گمراهى غوطه‏ور است ، نه تصنع و نفاق امكان پذير است و نه سستى . ) خطبه 24

20- اللّهمّ انّى قد مللتهم و ملوّنى و سئمتهم و سئمونى فأبدلنى بهم خيرا منهم و ابدلهم بى شرّا منّى ( خداوندا ، من آنانرا خسته و ملول كرده‏ام و آنان نيز مرا خسته و ملول نموده‏اند ، خدايا ، بهتر از آنان را بجاى آنان بر من عطا فرما ، و بدتر از من را بجاى من بآنان نصيب ) خطبه 25

برگرفته از کتاب شرح نهج البلاغه علامه جعفری خطبه 37

ღ●ღ سومين کتاب مالتي مديا از توليدات اسک دين - 1001 داستان امام علي(ع)


اى كسى كه چشم روزگار و زندگى به چشمان مظلوم توست
اى كاش ما نيز در كوچه هاى كوفه با تو بوديم
اى كاش در ركاب تو با جماعت جاهل جمل مى بوديم و مى جنگيديم
اى كاش در صفين در صف با صفاي تو مى بوديم
و اى كاش در تنهائيت ، زمزمه هاى شبانه ات ، همانند
كميل و ميثم و مقداد هم قدمت مى بوديم
شايد اگر آن روزها مى بوديم اين قدر نمى سوختيم
و هزاران اى كاش هاى ديگر؛ كه جگر ما را پاره پاره كرده است...

ضمن عرض تسليت شهادت مولا علي(ع)
سومين كتاب مالتي مديا از توليدات سايت اسك دين رو تقديم مي نمايد

اميد است در اين شبها ما رو از دعاي خيرتون فراموش نفرماييد

دانلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود

:Sham::Sham::Sham:

تعداد دريافت قبل از آپلود مجدد از اين تاپيک 555 مرتبه